مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
فرزند
حوزه های تخصصی:
در شاهنامه فردوسی خانواده های زیادی به همراه فرزندان خود حضور دارند که برخی از آن ها به دلیل نبود پدر، جزو خانواده های مادرسرپرست به شمار می روند. حضور این خانواده ها در داستان های شاهنامه، علی رغم اسطوره ای، پهلوانی و یا تاریخی بودن آن ها، زمینه ای مناسب برای مطالعات میان رشته ای جهت شناسایی و ریشه یابی مسائل و مشکلات این گونه خانواده ها فراهم ساخته است. پژوهش حاضر با شناسایی این فرصت، سعی کرده است با استفاده از روش تحقیق کیفی و تحلیل داده ها به روش توصیف فراوانی و فراوانی درصدی از نوع تاریخی، ضمن معرفی خانواده های مادرسرپرست در شاهنامه به این پرسش که چه تعداد از خانواده های مادرسرپرست در زندگی با شکست مواجه شده اند و علل و عوامل این شکست چه بوده است، پاسخ دهد. نتیجه این بررسی نشان داد تعداد خانواده های مادرسرپرست در شاهنامه با فراوانی 76/11%، با گزارشی که مرکز آمار ایران در سال 1390 از تعداد خانواده های مادرسرپرست ارائه داده (12%) نزدیکی معناداری دارد. همچنین مشخص شد خانواده هایی که توسط پدر طرد و یا ترک شده بودند بیشتر از خانواده هایی که با مرگ پدر مواجه شده بودند دچار آسیب شده اند. از عوامل دیگر شکست در خانواده های مادر سرپرست، «ازدواج مجدد مادر و فرزندآوری او از همسر دوم» و نیز «نبودن مادر در کنار فرزند و عدم حمایت او از فرزند» شناسایی شد.
نقش مادر در تربیت فرزند از منظر قرآن
حوزه های تخصصی:
در میان اعضای خانواده بیشترین سهم تأثیرگذارى بر فرزند از آن مادران است؛ به ویژه در خانواده هایى که شیوه زیست طبیعی و مطابق با الگوها و سنت اسلامی دارند؛ که براساس آن شیر مادر بهترین غذاى کودک و آغوش مادر بهترین جایگاه براى تربیت و پرورش کودکان شناخته مى شود. بر اساس همین نگرش، بارزترین و والاترین نقشی که در کلام وحیانى قرآن، براى زنان ترسیم و مورد ستایش قرار گرفته شده نقش مادرى و عهده دارى تربیت فرزندان از سوى آنان است. زنان به حکم طبیعت و دستگاه آفرینش در سه نقش طبیعى ابراز وجود مى کنند: نقش دخترى، نقش همسرى و نقش مادرى. از میان این هر سه نقش آنچه جایگاه و منزلت ویژه و شایسته تعظیم و تکریم به زن مى دهد، منزلت و جایگاه مادرى است.
بازاندیشی معنای فرزند از دیدگاه زنان متأهل (دارای فرزند و بدون فرزند) ساکن در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۰۰
1 - 44
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، بسیاری از مفاهیم خانواده دستخوش تغییرات معنایی شده است. ازآنجاکه فرزند کانون اصلی خانواده است، درک والدین و زنان از این مفهوم، تعیین کننده بسیاری از تصمیمات در حوزه باروری خواهد بود. لذا واکاوی «معنای فرزند» و بررسی درک زنان از این مفهوم ضروری است. این پژوهش با رویکرد کیفی به توصیف فهم کنشگر از معنای فرزند می پردازد. داده ها از طریق مصاحبه عمیق با بیست زن متأهل دارای فرزند و بدون فرزند در شهر تهران با نمونه گیری هدفمند جمع آوری و با استفاده از تکنیک شش مرحله ای اسمیت تحلیل شد. مضمون اصلی پژوهش نشان داد فرزند مفهومی است پویا، دینامیک و تأثیرگذار. در نگاه عاطفی مضامین «حس خوب»، «پرکننده صحنه زندگی» و «سختی و شیرینی» و در نگاه حمایتی مضامین «حمایت نسلی»، «حمایت سالمندی» و «حمایت معنوی» از یافته ها پدیدار گشت. فرزند به معنای شمشیر دو لبه است بدین معنا که هم مانعی است برای رشد و هم عاملی است برای خودشکوفایی و بالندگی. رشد و توسعه در حوزه فردی و زناشویی از مهم ترین معانی فرزند است. فرزند ظرفی است برای پُر کردن عاطفه که با تزریق حس خوب به ثبات و تداوم زناشویی کمک می کند. یافته های این مطالعه توانست به زعم خود تصویر روشنی از معنای فرزند ارائه دهد.
مطالعه ای در دلایل پایداری زندگی زناشویی زوجین دارای فرزند و بدون فرزند در مناطقی از مشهد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر درصدد بررسی تطبیقی دلایل ادامه زندگی مشترک در زوجین دارای فرزند و بدون فرزند با ده سال زندگی مشترک است. حجم نمونه تحقیق شامل ۳۸ نفر (۱۵ نفرمرد و ۱۸ نفر زن) بوده که بر اساس روش نمونه گیری هدفمند از بین زوجین دارای فرزند و بدون فرزند که بالاتر از ده سال سابقه زندگی زناشویی در مناطقی از مشهد دارند و با وجود عدم رضایت از زندگی زناشویی همچنان در ازدواجشان پایدار بودند، انجام شده است . روش گردآوری اطلاعات مصاحبه است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات و داده ها از روش تحلیل مضمون با کمک نرم افزار مکس کیودا استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که عوامل مدیریتی، اقتصادی، مسئولیت پذیری، فشارهای جمعی، مهارت های ارتباطی و کیفیت زناشوئی به عنوان دلایل پایداری زندگی در زوجین دارای فرزند و بدون فرزند می باشد و فرزندآوری منجر به ذکر دلایل متفاوتی در تدوام و پایداری زندگی مشترک شده است، بدین معنا که زوجین، مولفه های فرعی متفاوتی را در زیرمجموعه دلایل اصلی پایداری زندگی مشترکشان عنوان نموده اند.
جایگاه مدیریتی پدر در خانواده از منظر قرآن و روایات
منبع:
رهیافت فرهنگ دینی سال ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۱
83 - 105
حوزه های تخصصی:
خانواده اولین و کوچکترین کانون زیستی اجتماعی است که خداوند متعال برای انسان در نطر گرفته است. لازمه در کنار هم زیستن در نظر گرفتن حقوق هم زسیت در کانون اجتماعی است. در خانواده نیز این گونه است. آنچه تامین کننده رعایت حقوق تک تک افراد جامعه و در بعد کوچکتر آن خانواده است وجود رکنی به نام مدیر در آن جامعه است که در پرتو وجود آن ضمانت رعایت حقوق و اجرای قوانین مربوط به همه افراد عملی می شود. پدر به عنوان مدیر خانواده عهده دار رعایت حقوق و تضمین اجرای قوانین در همه ابعاد خانواده است. در این مقاله تلاش شده است که با روش تحلیلی توصیفی، با تتبع در منابع تفسیری و روایی، با استفاده از منابع کتابخانه ای و نرم افزاری، جایگاه مدیریتی پدر در خانواده را مشخص نموده و تفاوت آن با مدیریت مادر از زمان تشکیل خانواده تا زمانی که فرزند تحت تکفل پدر است و عضو آن خانواده محسوب می شود را مشخص نماید.
اصول و روش های تربیتی امام رضا (ع) در دوران پس از تولد کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۵
163 - 196
حوزه های تخصصی:
نهاد خانواده، بنیان جامعه بشمار می رود و اولین کانون تربیت و سلامت آن، نخستین بایسته ایجاد جامعه دینی و قانون مدار است.از سویی فرزند سرمایه ای است که به پدر و مادر سپرده شده تا از این رهگذر، توانشهای وی به فعلیّت رسند و انسان کامل و متخلّق به صفات الهی که فلسفه آفرینش است، تحقّق یابد. سوگمندانه این نهاد که تأثیرگذارترین واحد تربیتی کودک به شمار می آید به دنبال تغییرات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی پدید آمده در ایران و جهان و با وجود پیشرفت های عظیم صنعتی و رفاه بیشتر، دچار گونه هایی از چالش های آشکار و پنهان گردیده و از رسالت خویش، بازمانده است. بی تردید، احیای کارکردهای آن ازجمله تربیت فرزندان، امری حیاتی تلقّی می گردد. آیا امام رضا (ع) که گفتار و رفتارش حجت و مطابق خواست خداوند انجام پذیرفته، بر أصول و روشهای خاصی در باره تربیت فرزند در برهه پس از تولد برای رسیدن به اهداف تربیتی، پای فشرده است؟ راقم این سطور با خوانش منابع به روش کتابخانه ای و ارائه آن به شیوه تحلیلی- توصیفی، گام برداشته و منبع استخراج اصول و روشها، سیره نظری و عملی ایشان است. اصول ناهمسان بودن کودکان، محبت، عدالت ورزی و تکریم فزون تر کودک با نام دینی، مورد توجه ویژه ایشان است. روش های زمینه ساز تربیتی زیر که برخی اختصاص به هفته نخست زایش و پاره ای شمول بیشتری دارند، مورد تأکید امام (ع) بوده است: شیر مادر، گزینش شیردهنده خردمند و تندرست، گفتن اذان واقامه در گوش کودک، انتخاب نام نیک، عقیقه، صدقه دادن به سنگینی موی سر، ختنه، تغذیه سالم، پافشاری به نماز، آموزش قرآن، آشنایی با آموزه های مکتب اهل بیت ادب آموزی، ستودن کارهای مثبت، شرطی سازی پرورش، پایبندی به وعده ها و تنبیه بجا. بی تردید اگر نظام خانواده و تعلیم و تربیت متأثر از رویکردهای یادشده باشد، به گونه حتم برونداد آن، فرزندانی درست کردار و قانون مدار خواهد بود.
*گفتگوهای پدر و فرزند در قرآن از منظر رتوریک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسلوب گفتگو در قرآن، یکی از بارزترین شیوه های بیان و روشی حکیمانه برای برقراری ارتباط و دعوت به اسلام و تبلیغ آن است. هر گفتگو به عنوان یک ترکیب زبانی، دارای ویژگی ها و اسرار بلاغی، لغوی و اسلوبی است که نیاز به واکاوی دارد. یکی از مصادیق گفتگوها، گفتگوی پدر و فرزند است. زیبایی های ادبی و بلاغی آنها به گونه ای است که هم واجد آثار تربیتی سازنده است و هم ایده و الگوی ادبی- بلاغی ارزنده ای دارد. هدف: هدف از این جستار، ارائه خوانشی زیباشناسانه از گفتگوی پدر و فرزند در قرآن بود. روش: پژوهش حاضر مطالعه ای کیفی است که به شیوه تحلیلی- توصیفی با تکیه بر روش استنطاقی انجام شده است. یافته ها: در گفتگوهای قرآنی، مسائل خداشناسی با استفاده از اطناب، مسائل تشریعی با اسلوب حکمی، اعمال ناپسند با کنایه و تعریض و مسئله معاد با زبان استعاری بیان شده و گاهی اسلوب انشایی طلبی مدّ نظر بوده است. نتیجه گیری: در گفتگوهای قرآنی به طور کلی فرزندان با پدران خود با دید تعظیم و حفظ شأن و منزلت پدری که یک امر اخلاقی است و لو اینکه کافر باشند، صحبت می کنند؛ لذا وجود الفاظ عاطفیِ دال بر حفظ حرمت، تقریباً در همه موارد مشهود است که می تواند به عنوان الگوی رفتاری در جامعه بیشتر برجسته شود. در مواردی که پدران، فرزندان خود را خطاب قرار می دهند، باز الفاظ بیانگر محبت و عاطفه بر زبان جاری می شود، هر چند فرزند از گمراهان باشد.