مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۴۱.
۴۴۲.
۴۴۳.
۴۴۴.
۴۴۵.
۴۴۶.
۴۴۷.
۴۴۸.
۴۴۹.
۴۵۰.
۴۵۱.
۴۵۲.
۴۵۳.
۴۵۴.
۴۵۵.
۴۵۶.
۴۵۷.
۴۵۸.
۴۵۹.
۴۶۰.
آموزش و پرورش
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف اصلی این تحقیق هدف اصلی این تحقیق رابطه هوش رقابتی با مسئولیت پذیری اجتماعی مدیران مدارس غیر انتفاعی شهرستان کازرون بود. روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی بود.روش شناسی پژوهش: روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش را کلیه مدیران و معاونان مقطع ابتدایی دبستانهای غیر انتفاعی شهرستان کازرون تشکیل داد. و با استفاده از تمام شماری 71 نفر مدیر و معاون در تحقیق مشارکت داشتند. ابزار مورد استفاده در این تحقیق پرسشنامه بود که توسط محققان قبلی روایی و پایایی آن محاسبه و مطلوب گزارش شد. داده ها با نرم افزار SPSS 24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته ها: نتایج نشان داد که وجود رابطه هوش رقابتی با مسئولیت پذیری اجتماعی مدیران مدارس غیر انتفاعی شهرستان کازرون تأیید می گردد. ضریب همبستگی پیرسون بین هوش رقابتی با مسئولیت پذیری اجتماعی مدیران مدارس غیر انتفاعی برابر 696/0 می باشد. همچنین بین مولفه های هوش رقابتی با مسئولیت پذیری اجتماعی مدیران رابطه ی مثبت و معنی داری بدست آمد. با توجه به مقداری بتا یا ضریب رگرسیون استاندارد شده می توان گفت مولفه های هوش تجاری،و هوش اجتماعی توانایی پیش بینی مسئولیت پذیری اجتماعی مدیران را دارند. در این راستا هوش تجاری با مقدار بتای 515/0 و هوش اجتماعی با مقدار بتای 242/0 در مدل تاثیر دارند و در سطح 01/0 P< معنی دار می باشندنتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که هرچه میزان هوش رقابتی مدیران بیشتر باشد، میزان مسئولیت پذیری اجتماعی آن ها نیز به طور معناداری بالاتر خواهد بود.این رابطه مثبت و معنادار نشان می دهد که هوش رقابتی به عنوان یکی از عوامل مهم در مسئولیت پذیری اجتماعی مدیران مدارس غیرانتفاعی عمل می کند .بنابراین با تقویت هوش رقابتی مدیران از طریق آموزش های لازم، می توان انتظار داشت که میزان مسئولیت پذیری اجتماعی آن ها نیز افزایش یابد.
تحلیل مدل عوامل اثرگذار بر توسعه حرفه ای دبیران تربیت بدنی
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق، تحلیل مدل عوامل اثرگذار بر توسعه حرفه ای دبیران تربیت بدنی بود. روش تحقیق، توصیفی-پیمایشی و به لحاظ هدف کاربردی بود. داده های تحقیق به صورت میدانی و به شیوه آمیخته (کیفی و کمی) جمع آوری شد. نمونه کیفی، شامل 18 نفر از خبرگان که به روش غیر تصادفی هدفمند انتخاب و در بخش کمی، کلیه مدیران و کارشناسان تربیت بدنی وزارت آموزش و پرورش و ادارات کل تابعه بودند که بر اساس نمونه گیری تصادفی طبقه ای و با فرمول کوکران، تعداد 400 نفر انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته شامل 29 عامل مؤثر بر توسعه حرفه ای دبیران تربیت بدنی بود که روایی محتوایی آن توسط 10 تن از اساتید مدیریت ورزشی دانشگاه که بر تربیت بدنی مدارس اشراف داشتند و پایایی آن با آزمون آلفای کرونباخ تأیید شد (85/0=α). برای تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی عوامل از نرم افزارهای SPSS وAmos برای اولویت بندی عوامل شناسایی شده از تکنیک AHP استفاده شد. یافته ها نشان داد که 29 عامل به ترتیب، در قالب 8 محور بهینه سازی منابع انسانی، برنامه آموزشی، برنامه های جاری آموزش و پرورش، اقدامات انگیزشی، سیاست گذاری کلان دولت، حمایت مالی، قوانین و مقررات و پشتیبانی از برنامه های توسعه منابع انسانی، بر توسعه حرفه ای دبیران تربیت بدنی اثرگذار است. توجه و تمرکز بر جذب و توسعه حرفه ای مدرسان، کیفیت بخشی به محتوای آموزشی و ایجاد انگیزه در دبیران تربیت بدنی، توسعه حرفه ای دبیران را تسهیل خواهد کرد.
طراحی الگوی مطلوب مدرسه محوری با روش پژوهش آمیخته اکتشافی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه مدیریت راهبردی سال شانزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۳۴)
103 - 136
حوزه های تخصصی:
فرهنگ برنامه ریزی در مدرسه و دست یابی به اهداف و مأموریت های از پیش تعیین شده به عنوان پایه ای برای مدیریت مدرسه محوری است. پژوهش حاضر با هدف، طراحی الگوی بهینه مطلوب مدرسه محوری در آموزش و پرورش انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل مدیران، معاونین، معلمان و سایر پرسنل مدارس استان فارس است که بالغ بر 50 هزار نفر می باشند. اطلاعات پژوهش در دو بخش کیفی (مصاحبه) و کمی (پرسشنامه محقق ساخته) جمع آوری شد. در بخش کیفی پس از مصاحبه نیمه ساختاریافته با مصاحبه شوندگان و از طریق کدگذاری باز، محوری و گزینشی تعداد 20 مقوله اصلی (تمرکززدایی، تفویض اختیار، مسئولیت پذیری، توانمندسازی، تعهد، انعطاف پذیری، مشارکت، فرهنگ سازمانی، پاسخگویی، استقلال، اعتماد و احترام، اقتصادی و امکانات، اجتماعی، استعداد و خلاقیت دانش آموزان، نوع و شرایط مدرسه، محتوای آموزشی، شایسته سالاری، عدالت، رسالت و عدم تبعیض) و 60 مقوله فرعی برای مدیریت مدرسه محوری شناسایی شد. تعداد 100 سوال در پرسشنامه برای مؤلفه ها (5 سوال برای هر مؤلفه) طراحی و در بین 382 نفر از جامعه آماری توزیع و جمع آوری شد. نتایج پژوهش نشان داد، تمامی مؤلفه های فوق بر مدیریت مدرسه محوری مؤثر می باشد. به دلیل حجم بالای اطلاعات از طریق تحلیل عامل اکتشافی (با تعیین بارعاملی برابر با 5/0)، تعداد 30 سؤال در سه عامل اصلی (استقلال و امکانات، انتخاب مدیران شایسته، اجتماعی و عدالت محور، اشتراک اطلاعات و اهداف در سازمان) قرار گرفتند که 6/40 درصد از واریانس کل را تبیین کردند. شاخص های برازش کلی الگوی مدیریت مدرسه محوری حاکی از برازش قابل قبول و اعتبار بالای الگوی طراحی شده می باشد.
طراحی الگوی توسعه شایستگی پژوهشی معلمان دوره ابتدایی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی توسعه شایستگی پژوهشی معلمان آموزش و پرورش با محوریت شهر تهران انجام شد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها کیفی و کمی (روش آمیخته) بوده است.روش شناسی: جامعه پژوهش در بخش کیفی شامل کلیه متخصصان و اساتید حوزه علوم تربیتی و مدیران ارشد آموزش و پرورش تا اشباع نظری به تعداد 17 نفر و جامعه آماری بخش کمی جامعه بزرگ معلمان دوره ابتدایی شهر تهران در سال 1400 می باشد که به روش نمونه گیری خوشه ای تعداد 384 نفر بر اساس مناطق شمال، جنوب، شرق، غرب و مرکز انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی فرم مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی و پایایی آن بدست آمد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی کدگذاری باز، محوری و انتخابی و در بخش کمی از آمار توصیفی، آمار استنباطی شامل آزمون های کلموگروف- اسمیرنف و تحلیل عامل تأییدی استفاده شده است.یافته ها: براساس مطالعات نظری انجام شده و دسته بندی نظرات در مرحله کیفی 133 شاخص شناسایی که پس از مصاحبه های نیمه ساختاریافته در مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی 6 بعد، 20 مؤلفه و 111 شاخص نهایی و سپس براساس آن ها، پرسشنامه پژوهش طراحی شده است.بحث و نتیجه گیری: پس از تحلیل نهایی، شش بعد شایستگی های ذهنی، شایستگی های شخصیتی، شایستگی های میان فردی، شایستگی های ارزشی- نگرشی، شایستگی های اخلاقی و شایستگی های حرفه ای- تخصصی و برخی از مؤلفه های آن شامل مهارت های ادراکی و تأملی، تصمیم گیری و حل مسئله، اعتماد به نفس، تعامل مؤثر، کار تیمی و شبکه سازی، تلاش و پشتکار، تقوا و بصیرت دینی، مدیریت و رهبری پژوهشی، مهارت های دانشی و ... شناسایی شده اند.
ارائه الگوی حکمرانی اسلامی- ایرانی آموزش و پرورش
منبع:
حکمرانی متعالی سال ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۳
125 - 148
حوزه های تخصصی:
آموزش و پرورش بعنوان اصلی ترین مسئول تلعیم و تربیت عموی کشور وظیفه تربیت نسل آینده و دستیابی دانش آموزان به حیات طیبه در ابعاد فردی، خانوادگی، اجتماعی و جهانی را بر عهده دارد. دستیابی به اهداف سند تحول بنیادین آموزش و پرورش در جایگاه سند بالا دستی آموزش و پرورش نیاز به نقشه راهی است که متناسب با زیسب بوم و فرهنگ غنی اسلامی ایرانی باشد. در سال های اخیر بعلت تصمیم گیری نادرست در آموزش و پرورش در سایه فهم غلط از حکمرانی و الگو برداری از الگوهای غربی موجب عقب ماندگی از برنامه ها و عدم عملیاتی شدن سندتحول شده است. این پژوهش با نقد الگوی حکمرانی غربی موسوم به حکمرانی خوب و معرفی درون مایه لیبرالی آن به معرفی الگوی اسلامی – ایرانی پیشرفت که دارای ماهیت توحیدی است پرداخته است. این الگو ضمن سازگاری با بوم کشورمان که منطبق با ایرانیت و اسلامیت مردم است، دستیابی به حیات طیبه و سعادت دنیوی و اخروی افراد جامعه را تضمین می کند. به همین منظور با استفاده از روشگان داده بنیاد به گردآوری، تحلیل و تبیین عوامل موثر جهت بهبود الگوی حکمرانی در بدنه آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران پرداخته است. نتایج پژوهش نشان داد که در چارچوب مفروضات دینی، 1- خود ارزیای و پاسخ گویی مسئولانه، 2- نقش آفرینی و تعامل اثر بخش نهاد آموزش و پرورش، 3- تکلیف گرایی و امانت داری، 4- خود مراقبتی و محاسبه و 5- صداقت در کردار و گفتار در تمام سطوح از مهمترین گزاره های بهبود حکمرانی در آموزش و پرورش کشور است. در انتها نیز الگوی حکمرانی اسلامی - ایرانی آموزش و پرورش ارائه شده است.
شناسایی و ارائه راه کارهای افزایش منابع درآمدی در آموزش وپرورش استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ ایلام دوره ۲۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۸۰ و ۸۱
65 - 80
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و ارائه راهکارهای افزایش منابع درآمدی در آموزش و پرورش استان ایلام انجام شد که در آن، جامعه آماری شامل دو بخش بود: 1- بخش کیفی، شامل 15 نفر از استادان دانشگاه و کارشناسان حوزه مالی آموزش و پرورش و 2- بخش کمی، شامل تمامی کارشناسان واحد مالی آموزش و پرورش استان ایلام (45=N). در این پژوهش که بر اساس هدف، کاربردی و از نظر چگونگی جمع آوری اطلاعات، از نوع تحقیقات آمیخته (کمی - کیفی) بود، نمونه گیری انجام نشد و از روش سرشماری استفاده گردید. گردآوری داده ها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته، که از روایی صوری برخوردار است، و تعیین پایایی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ صورت گرفت. ضریب آلفا کرونباخ برای پرسشنامه، 91/0 محاسبه شد که از نظر آماری قابل قبول است و بر پایایی پرسشنامه دلالت دارد. برای تحلیل عاملی تأییدی سؤال ها از تحلیل بنیادی و آزمون معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که عوامل علّی (عملکردی، ساختاری، سیستمی)، مقوله ها (فنی، اقتصادی، قانونی)، عوامل زمینه ای (مالی، شهری، سازمانی)، عوامل مداخله گر (ارگانی و سازمانی، اداری، نظارتی و قانونی)، راهبردها (قانونی) و پیامدها (سازمانی، فردی، اجتماعی)، از عوامل مؤثر در افزایش منابع درآمدی در آموزش و پرورش استان ایلام به شمار می روند. عملکردی، ساختاری، سازمانی، پیامدهای اجتماعی، فنی، پیامدهای سازمانی، مالی، شهری، اقتصادی، ارگانی و سازمانی، اداری، نظارتی و قانونی، پیامدهای فردی و سیستمی نیز عوامل کلیدیِ شناسایی و افزایش منابع درآمدی آموزش و پرورش هستند.
نقش ترکیبی تشکل ها و سازمان ها در مردمی کردن فرهنگ ایثار و شهادت (مطالعه موردی طرح لاله های روشن، سلاله ها و ...)
منبع:
شاهد اندیشه دوره ۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۸)
143 - 175
حوزه های تخصصی:
با اینکه حدود پنج دهه از پیروزی انقلاب اسلامی می گذرد، برای نسل نوجوان و جوانی که شاهد عینی جنگ تحمیلی نبوده اند، یاد شهدا نقش مهمی در تزکیه نفس، پالایش روحی و جلوگیری از انحراف آنان مقابل هجمه های دشمن در فضای مجازی دارد. بدیهی است که شناخت زوایا و سجایای حیات مادی و معنوی شهدا نیازمند به روزرسانی اطلاعات و منابع متعددی است که نسل دانش آموز جامعه با روحیه حقیقت طلبی و کار جهادی می توانند از طریق دیدار با خانواده معظم شهدا، جانبازان و آزادگان و مصاحبه میدانی با راویان جبهه اسناد جدیدی به برگ های کتاب مقاومت و ایثار اضافه نمایند و سپس آن را با کمک جدیدترین فناوری روز نشر دهند؛ بنابراین هر نوع سرمایه گذاری در این راه نقش مهمی در انسان سازی دارد تا درخت تنومند و دیرپای انقلاب اسلامی ایران پربارتر از قبل گردد. بر اساس یافته های پژوهش، در کلیه مدارس کشور طرح لاله های روشن در آموزش و پرورش خروجی موفقی داشته است که طرح های ترکیبی دیگر مثل آلاله ها، سلاله ها و میهمانی لاله ها که در بنیاد حفظ آثار و ارزش های دفاع مقدس و بنیاد شهید و امور ایثارگران اجرا می شود هم می تواند مکمل طرح مذکور باشد. جستار حاضر کوشیده با روش توصیفی تحلیلی و گردآوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای – الکترونیک، ضمن معرفی نقش اسناد دفاع مقدس در مقابله با جنگ نرم دشمن، طرح های مذکور را معرفی نماید و راهکارهایی را برای عملکرد بهتر سازمان های مجری آن ارائه نماید.
فرصت ها و آسیب های آموزش مجازی برای دانش آموزان در دوران اپیدمی کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تداوم و تغییر اجتماعی سال ۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
395 - 414
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: حدود چهار سال از همه گیری ویروس کرونا می گذرد. در پی شیوع این بیماری مهلک در ایران و به دنبال آن تعطیلی مراکز آموزشی، شیوه آموزش در کشور با استفاده از فضای مجازی، دگرگون شد. پژوهش حاضر با هدف تحلیل فرصت ها و تهدیدهای آموزشی-تربیتی «آموزش و پرورش» در فضای مجازی در دوران کرونا به انجام رسیده است. روش و داده ها: روش پژوهش حاضر از نوع کیفی و براساس نظریّه زمینه ای است که از مصاحبه نیمه ساختاریافته، به عنوان ابزار گردآوری داده ها استفاده شد. جامعه هدف تحقیق شامل دو مدرسه مقطع متوسطه اوّل شهرستان قدس استان تهران است. گردآوری اطّلاعات از نمونه های تحقیق به صورت نمونه گیری غیراحتمالی (هدفمند) تا جایی ادامه پیدا نمود که اشباع نظری محقّق شد. یافته ها: می توان از «نبود زیرساخت های مجازی برای تقویت آموزش مجازی»، «کمبود نظارت بر دانش آموز در کلاس مجازی»، «نابرابری بین دانش آموزان»، «افت تحصیلی»، «فقدان احساس امنیّت روانی»، «ازبین رفتن انگیزه» و «رواج احساس افسردگی و اجتماع گریزی» به عنوان آسیب ها و در مقابل از «افزایش سواد رسانه ای»، «آشنایی فرهنگی در سطح جهانی» و « استفاده گسترده آموزش مجازی برای نهاد آموزش و پرورش» به عنوان فرصت های آموزش مجازی یاد کرد. بحث و نتیجه گیری: بر پایه نتایج، عوامل فردی، خانوادگی، نهاد آموزش و پرورش و ساختارهای موجود به صورت مشترک بر تجربه زیسته دانش آموزان از تحصیل در فضای مجازی تأثیرگذار بودند و فضای مجازی 7 نوع آسیب و 3 نوع فرصت آموزشی-تربیتی را در مدّت مجازی شدن آموزش در پی داشته است؛ هرچند همه گیری کرونا از یک طرف باعث افزایش مهارت و تجربه آموزشی کلیّه ذی نفعان شده، امّا از طرفی دیگر آسیب های جسمانی، روانی، افت تحصیلی و فرسودگی شغلی را به بار آورده است. توصیه سیاستی پژوهش، شناخت نقاط قوت آموزش مجازی و کاهش نقاط ضعف آن در جهت تقویت عدالت آموزشی در کشور است. پیام اصلی: با پیش بینی الزامات و نیازها، برنامه ریزی و سیاست گذاری و بازنگری جدّی در منابع انسانی، مالی و پشتیبانی می توان آموزش مجازی را توسعه داد و در آینده به عنوان مکمّل آموزش حضوری به نحو احسن از آن بهره جست. لازم است مدارس و معلمان در زمینه آموزش مجازی آمادگی لازم را داشته باشند چراکه وقتی این بستر فراهم شده و تجربه نیز شده است می تواند زمان و مکان را حذف کند و در زمینه عدالت آموزشی نیز موثر باشد. در آموزش مجازی به راحتی می تواند آموزش های معلم خبره ضبط شود و دانش آموزان کشور به صورت مکرر می توانند آن را ببینتد و از این فرصت استفاده کنند.
مدل جامع سرمایه فکری با رویکرد یادگیری سازمانی در نظامهای آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۵۶
27 - 50
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر از منظر هدف توسعه ای و کاربردی است و برای ارائه مدل جامع سرمایه فکری با رویکرد یادگیری سازمانی در نظامهای آموزشی انجام شده است. پژوهش از نظر ماهیت و روش گردآوری داده ها، توصیفی-پیمایشی و استراتژی تحقیق ترکیبی (کیفی و کمی) است. جامعه مورد مطالعه، خبرگان دانشگاهی و حرفه ای آموزش و پرورش بودند و نمونه گیری به شکل هدفمند (گلوله برفی) انجام و در مجموع 25 نفر انتخاب شدند. پس از تعریف موضوع و انجام دادن مطالعات اکتشافی و کتابخانه ای، ابعاد و مؤلفه های متغیرهای پژوهش با روش دلفی و تکمیل پرسشنامه محقق ساخته که به رأی و نظر خبرگان دانشگاهی و حرفه ای آشنا با موضوع رسیده بود، گردآوری شد و براساس روشهای آماری کیفی با نرم افزار SPSS22 تحلیل و نهایتاً تناسب مدل به اجماع خبرگان رسید. در ادامه تحلیل عاملی تأییدی هر یک از متغیرهای پژوهش با نرم افزار PLS 3 به صورت جداگانه برای هر متغیر انجام شد تا تعیین شود که داده ها با یک ساختار عاملی معین هماهنگ اند یا خیر. یافته های پژوهش شامل توسعه مفهوم سرمایه فکری و یادگیری سازمانی، شناسایی و معرفی ابعاد مرتبط با سرمایه فکری(سرمایه انسانی، ساختاری، ارتباطی و نوآوری با بیست و یک مؤلفه) و شناسایی و معرفی ابعاد یادگیری سازمانی(فرایند یادگیری سازمانی، ویژگیهای یک سازمان یادگیرنده و سطوح یادگیرندگی سازمان با دوازده مؤلفه) است. از آنجایی که ساخت روایی مشترک متقاطع، میزان پایایی مرکب و میانگین واریانسهای استخراج شده در سطح قابل قبول بود، مدل مناسب تشخیص داده شد.
شناسایی و اولویت بندی موانع اجرای اعتبارسنجی برنامه های درسی در آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۵۶
111 - 130
حوزه های تخصصی:
یکی از مشکلات نظام آموزش و پرورش کشور، عدم توجه کافی گروههای آموزشی به اعتبارسنجی برنامه های درسی خود است. از این رو در پژوهش حاضر شناسایی و اولویت بندی موانع اجرای اعتبارسنجی برنامه های درسی در آموزش و پرورش در دستور کار قرار گرفت. پژوهش حاضر بر اساس هدف و سبک گردآوری داده توصیفی، از نظر نوع کاربردی و از نظر روش آمیخته (کمی- کیفی) است (در مرحله کیفی پژوهش روش دلفی و در مرحله کمی روش توصیفی – پیمایشی استفاده شده است). ابزار اندازه گیری در هر دو مرحله پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی آن طبق نظر متخصصان تأیید و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ 0/94 مورد تأیید قرار گرفته است. در این پژوهش جامعه آماری را همه مدیران و معلمان شاغل در مدارس شهر تهران در سال 99-1398 تشکیل داده و نمونه آماری در بخش کیفی به صورت در دسترس به حجم 30 نفر و در بخش کمی به روش تصادفی چندمرحله ای به حجم 350 نفر انتخاب شده است. به منظور پاسخ به سؤالات پژوهش، از روشهای آماری توصیفی و استنباطی چون آزمون خی دو استفاده شده است. نتایج پژوهش چنین نشان داد که از دیدگاه مدیران و معلمان مدارس، پنج مانع اصلی در اجرای اعتبارسنجی برنامه های درسی در آموزش و پرورش کشور به ترتیب عبارت اند از: موانع درونی نرم افزاری(با 5 مانع فرعی)، موانع بیرونی(با 7 مانع فرعی)، موانع مرتبط با ترویج نتایج اعتبارسنجی(با 2 مانع فرعی)، موانع بین المللی اعتبارسنجی برنامه درسی(با 2 مانع فرعی) و موانع درونی سخت افزاری(با 2 مانع فرعی).
شناسایی عوامل و مؤلفه های نابرابری آموزشی در مناطق آموزش و پرورش استان مازندران به منظور ارائه الگوی بهینه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۵۶
151 - 172
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل و مؤلفه های نابرابری آموزشی در مناطق آموزش و پرورش استان مازندران به منظور ارائه الگوی بهینه برای کاهش نابرابریها و تحقق یافتن عدالت آموزشی انجام شده است. روش این پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی است. اطلاعات مورد نیاز پژوهش، با اجرای پرسشنامه به دست آمده است. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان سال آخر دوره متوسطه دوم 22 شهرستان استان مازندران در سال تحصیلی 1400-1399 بوده است (21981 =N). در این مطالعه برای تعیین و انتخاب نمونه مورد مطالعه، با به کارگیری روش نمونه گیری تصادفی– طبقه ای بر اساس شهرستانها، با انتساب متناسب، 924 نفر انتخاب شده اند. به این ترتیب که بعد از استخراج حجم کلی نمونه برای استان، با توجه به فرمول کوکران به تناسب جمعیت دانش آموزی هر شهرستان، تعداد نمونه مشخص شده است. تحلیل داده ها با نرم افزارهای SPSS، TOPSIS و ArcGIS انجام گرفته و از مدل شبکه عصبی، ضریب آنتروپی شانون و رگرسیون چندگانه استفاده شده است. خروجی نهایی مدل تاپسیس نشان می دهد که میان شهرستانهای استان مازندران، به لحاظ برخورداری از شاخصهای پژوهش نابرابری وجود دارد. همچنین یافته ها نشان می دهند که شاخصهای آموزشی بیشترین و شاخصهای فردی - خانوادگی کمترین اثر مستقیم را بر نابرابری شهرستانهای استان مازندران دارند. با توجه به نتایج پژوهش، استان مازندران برای دستیابی به برابری در دسترسی به فرصتهای آموزشی، نیازمند بازبینی در بسیاری از برنامه ها و همچنین ارتقای شاخصهای آموزشی(درونداد، فرایند و برونداد) است.
بررسی و رتبه بندی توسعه آموزشی نواحی نوزده گانه آموزش و پرورش استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق، اندازه گیری و رتبه بندی سطح نسبی توسعه یافتگی نواحی آموزش و پرورش استان اردبیل با توجه به 34 شاخص آموزشی است. این تحقیق، کاربردی و روش بررسی آن توصیفی- تحلیلی می باشد. داده های این پژوهش از طریق روش اسنادی و استفاده از آمار سالنامه های آماری کشوری و استانی و همچنین آرشیوهای آماری مربوط به آموزش و پرورش بدست آمده است. برای رتبه بندی نواحی از نظر میزان توسعه آموزشی از مدل تصمیم گیری چند معیاره VIKOR استفاده گردیده است. برای بررسی میزان توسعه یافتگی آموزشی نواحی آموزش و پرورش استان اردبیل، شاخص های مورد بررسی با تلفیقی از روش مقایسه زوجی و آنتروپی وزن دهی شده و به صورت شاخص های استاندارد شده وزنی در چارچوب مدل ویکور بارگذاری شدند تا درجه و رتبه بندی هر یک از نواحی به تناسب شاخص های مورد بررسی بدست آید. در ادامه با وارد کردن ارزش های سطح بندی نهایی نواحی نوزده-گانه آموزشی استان اردبیل در محیط Arc GIS، به تهیه نقشه سطوح برخورداری نواحی آموزشی استان اقدام شده است. یافته های پژوهش گویای آن است که نواحی آموزشی ناحیه2، ناحیه1 اردبیل و ناحیه خورش رستم در رتبه اول تا سوم و نواحی آموزشی ارشق، اصلاندوز و هیر در رتبه نوزدهم تا هفدهم قرار دارند. نتیجه این که بین نواحی آموزشی استان اردبیل نابرابری شدیدی مشاهده می شود و نیاز مبرم به برنامه ریزی جهت کاهش این نابرابری ها وجود دارد.
بررسی مقایسه ای میزان کاربست مؤلفه های برنامه ریزی استراتژیک در (توسعه پایدار)آموزش و پرورش شهرهای اصفهان و کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه ریزی آموزشی دوره ۲ پاییز و زمستان ۱۳۹۲ شماره ۴
101 - 136
حوزه های تخصصی:
آموزش و پرورش نقش اساسی در توسعه پایدار دارد که یکی از ابعاد توسعه پایدار برنامه ریزی استراتژیک است. در نتیجه توجه آموزش و پرورش به برنامه ریزی استراتژیک، توجه به توسعه پایدار را نشان می دهد. در این راستا هدف اصلی این پژوهش بررسی مقایسه ای میزان کاربست مؤلفه های برنامه ریزی استراتژیک در "توسعه پایدار" شهرهای اصفهان و کرمانشاه بوده است. روش پژوهش توصیفی _ پیمایشی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش را 1111 نفر تشکیل دادند که از این تعداد، 742 نفر از شهر اصفهان و 369 نفر مربوط به شهر کرمانشاه بوده
<br clear="all" />است. حجم نمونه آماری پژوهش با استفاده از فرمول حجم نمونه کوکران 285 نفر برآورد گردید که از روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم نمونه انتخاب شده اند. به منظور گردآوری داده ها از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شده که پایایی پرسشنامه از طریق ضریب آلفای کرونباخ محاسبه و در وضعیت موجود(94/0) و در وضعیت مطلوب(91/0) درصد برآورد گردیده است. تجزیه و تحلیل داده های پرسشنامه در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار spss انجام پذیرفته است. همچنین از نرم افزار ایموس در مدل معادلات ساختاری استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان داد که از دید مدیران، معاونین و کارشناسان ستادی آموزش و پرورش میزان کاربست مؤلفه های برنامه ریزی استراتژیک در وضعیت موجود پایین تر از حد متوسط است، ولی در وضعیت مطلوب بالاتر از حد متوسط می باشد.
تحولات جمعیت دانش آموزی در ایران با نگاهی به آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه ریزی آموزشی دوره ۳ بهار و تابستان ۱۳۹۳ شماره ۵
103 - 126
حوزه های تخصصی:
اجتماعات علمی در آموزش و پرورش: بررسی جایگاه گروه های آموزشی و انجمن های علمی نزد معلمان آموزش و پرورش شهر ساری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اجتماع علمی در نظام آموزش و پروش ایران با شکل گیری گروه های آموزشی و انجمن های علمی هویت واقعی پیدا کرده است. با توجه به خلا تحقیقاتی و نیز اهمیت و کارکردهای چندگانه ی اجتماع علمیِ رسمی و غیررسمی در نظام آموزش و پروش، هدف اصلی این مطالعه بررسی جایگاه گروه های آموزشی و انجمن های علمی نزد معلمان آموزش و پرورش در شهرستان ساری است. این مطالعه به روش پیمایشی انجام شده است و اطلاعات آن از طریق پرسشنامه جمع آوری گردیده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه معلمان نواحی 1 و 2 شهرستان ساری بوده است. حجم نمونه آماری 276 نفر و به شیوه نمونه گیری طبقه ای نامتناسب انتخاب شده است. برخی از یافته های مهم این مطالعه عبارتند از: میزان آشنایی معلمان با وظایف و اختیارات گروه های آموزشی و انجمن های علمی پایین هست, رابطه معنی داری بین سن پاسخگویان و مشارکت در گروه های آموزشی وجود دارد، اما این رابطه برای مشارکت در انجمن های علمی معلمان معنی دار نیست، مردان نسبت به زنان مشارکت بیشتری در گروه های آموزشی و انجمن های علمی معلمان دارند؛ بین سابقه خدمت و مشارکت در گروه های آموزشی یک رابطه منفی معنی داری وجود دارد اما رابطه معنی داری بین سابقه خدمتی و مشارکت در انجمن های علمی معلمان وجود نداشته است, بین مقطع تدریسی معلمان و میزان مشارکت آنها در گروه های آموزشی و انجمن های علمی معلمان رابطه معنی داری وجود نداشته است، اما بین مدرک تحصیلی معلمان و مشارکت آنها در گروه های آموزشی رابطه معنی داری وجود دارد. افراد با تحصیلات بالاتر مشارکت بیشتری در گروه های آموزشی داشته اند، ولی سطح تحصیلات معلمان با مشارکت آن ها در انجمن های علمی رابطه معنی داری نداشته است. میزان آشنایی معلمان با وظایف و اختیارات این اجتماعات علمی و نیز اعتقاد این معلمان به مفید بودن این اجتماعات دو عامل عمده و مهم برای میزان مشارکت شان در این اجتماعات است.
شناسایی موانع مشارکت والدین در امور مدارس مقطع ابتدایی شهر سمنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه ریزی آموزشی دوره ۴ بهار و تابستان ۱۳۹۴ شماره ۷
162 - 134
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی وضعیت موانع موجود بر سر راه مشارکت اولیاء در امور مدارس مقطع ابتدایی شهر سمنان انجام گردید و از نوع ترکیبی کمی – کیفی بود. ابزار گردآوری دادهها شامل تحلیل محتوای پژوهشهای داخل و خارج کشور، انجام مصاحبه و پرسشنامه محقق ساخته بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه والدین ( 15000 ) نفر، معلمان ( 500 ) نفر و مدیران ( 50 ) نفر در مدارس ابتدایی شهر سمنان بود. در بخش کیفی با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند (قضاوتی) 30 نفر مدیر، معلم و والدین به عنوان نمونه بخش کیفی پژوهش و در بخش کمی با استفاده از روش نمونهگیری طبقهای به صورت در دسترس 20 نفر مدیر، 150 نفر معلم و 200 نفر والدین به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. با توجه به ارزیابی نظرات آنان، از بین 72 مورد از موانع مشارکت والدین، موانعی همچون "عدم شناخت اولیاء از اهداف و کارکردهای مدرسه"، "تغییرات سریع برنامههای درسی و آموزشی و عدم شناخت والدین و ناتوانی آنها در تطبیق با برنامهها"، "کمبود وقت والدین، شاغل بودن، فاصله و درگیر بودن با کارهای روزمره"، "ساختار نظام آموزشی کشور"، "وضعیت نامناسب اقتصادی خانوادهها"، "عدم آگاهی والدین از پیامدها، نتایج احتمالی و فواید مترتب بر امر مشارکت در مدارس"، "عدم تبلیغات مناسب توسط رسانههای عمومی در ترویج فرهنگ مشارکت در مدارس"، به ترتیب از مهمترین موانع مشارکت والدین شناسایی شدند.
طراحی الگویِ آموزش سواد رسانه ای به نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از چند دهه گذشته، کشورهای زیادی با درک ضرورت آموزش سواد رسانه ای در عصر جدید، به آموزش این نوع از سواد پرداخته اند و سعی کرده اند در این زمینه اقتضائات و شرایط بومی کشورشان را هم در نظر بگیرند. تجربیات کشورهای مختلف، دانش گران بهایی است که ما می توانیم با استفاده از آن تا حدودی عقب افتادگی خود را در این زمینه جبران کنیم و با در نظر گرفتن شرایط بومی خود، به الگوی بومی آموزش سواد رسانه ای دست یابیم. با توجه به اهمیت سنین نوجوانی و تمرکز هجمه های رسانه ای بر آنان، هدف تحقیق حاضر طراحی الگوی بومی آموزش سواد رسانه ای به نوجوانان است. برای این منظور، از روش نظریه پردازی داده بنیاد استفاده شده است. با مطالعه وسیع الگوها و راهکارهای کشورهای مختلف در آموزش سواد رسانه ای و انجام پانزده مصاحبه با مدیران ارشد سازمان صداوسیما، اساتید ارتباطات، برنامه ریزان آموزشی و معلمان آموزش سواد رسانه ای، داده های لازم گردآوری و در سه مرحله کدگذاری باز، محور و گزینشی گردید. یافته های تحقیق نشان می دهد که در الگوی بومی آموزش سواد رسانه ای به نوجوانان در ایران، دو نهاد آموزش و پرورش و صدا و سیما، نقش بسزایی در آموزش سواد رسانه ای دارند. در این الگو، هدف اصلی، هدایت و تربیت نوجوانان است و ملزومات آموزش سواد رسانه ای، شیوه تدریس و محتوای آموزشی بر اساس اهداف اصلی و فرعی الگو، طراحی شده است
شناسایی عوامل ومولفه های نابرابری های آموزشی مناطق آموزش وپرورش شهر مشهد به منظور ارائه الگوی مطلوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر ، به منظورشناسایی عوامل ومولفه های نابرابری های آموزشی مناطق آموزش وپرورش شهر مشهد و ارائه الگوی مطلوب انجام گرفت. که از نوع توصیفی – تحلیلی وجامعه آماری ،205336نفر دانش آموز و 2019 نفر مدیرکه ازطریق جدول مورگان 384 نفر دانش آموز و323 نفر مدیر به عنوان نمونه آماری به شیوه نمونه گیری طبقه ای نسبتی انتخاب ، ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته است که روایی محتوایی پرسشنامه توسط صاحبنظران تایید وپایایی آن پس از اجرای آزمایشی از طریق آلفای کرونباخ بالاتر از 7/0بدست آمده ، داده ها ی پژوهش ازنوع تلفیقی (کمی وکیفی) ،که با روش آمار توصیفی و استنباطی و با استفاده از نرم افزار (SPSS) ولیزرل وبه کمک ضریب همبستگی پیرسون ،رگرسیون چند گانه وآزمون تی تحلیل شد،که یافته های پژوهش حاکی از وجود یک الگوی رابطه معنا داری و مستقیم بین شاخص های متغیرهای مستقل عوامل زمینه خانوادگی ، فرآیند مدرسه ، برونداد و نتایج ، درونداد با متغیر وابسته نابرابری های آموزشی حکایت دارد.همچنین مهمترین مولفه های نابرابری آموزشی عبارتنداز زمینه خانوادگی (ساختار خانواده ،حمایت وحساسیت تحصیلی والدین،ارزیابی منابع فرهنگی وسر مایه فرهنگی) ،فرآیند مدرسه(ادراک دانش آموزان از جو انظباطی،ارتباط با کادر مدرسه)،درونداد(امکانات فیزیکی وکالبدی (فضا)،نیروی انسانی،اقتصادی (بودجه وعمرانی) و برونداد غیر شناختی(تعلق به مدرسه،رشد اعتقادی دانش آموزان،خود پنداره تحصیلی،انگیزش نسبت به مدرسه)،به عبارتی با ارتقای شاخصهای چهار گانه زمینه خانوادگی ، فرآیند مدرسه ، برونداد و نتایج ، درونداد نابرابری آموزشی در مناطق هفت گانه آموزشی کاهش می یابد.همچنین نتایج الگوی سازی معادلات ساختاری حکایت از رابطه بین متغیر های مستقل و متغیر وابسته است با توجه به شاخص های الگو سازی می توان استدلال کرد مدل ارائه شده از برازش خوبی برخوردار بوده وانطباق مطلوبی بین مدل به تصویر امده و یا مدل ساختاری شده با داده ها فراهم آمده است به عبارتی بهتر متغیر های فوق صلاحیت لازم را جهت استفاده در قالب یک مدل نهایی پژوهش را دارند
طراحی الگوی انگیزش درونی برای معلمان (مورد مطالعه: معلمان آموزش و پرورش شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یادگیری فرایندی پیچیده است و انگیزش درونی یکی از مؤثرترین عوامل تأثیرگذار بر عملکرد معلمان و یادگیری دانش آموزان است. در این پژوهش، تلاش شده است تا با شناسایی عوامل مؤثر بر انگیزش درونی و همچنین، متغیر های آن، این عامل تأثیرگذار بیشتر در آموزش وپرورش شناخته شود. این پژوهشْ کاربردی و به روش ترکیبی بوده و معلمان آموزش وپرورش شهر اصفهان جامعه آماری آن را تشکیل می دهند که در بخش کیفی با نمونه گیری هدفمند و تا رسیدن به نقطه اشباع مصاحبه ها ادامه داشت و در بخش کمّی از نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم نمونه استفاده شد. نتایج بخش کیفی عوامل تأثیرگذار مثبت و منفی، پیامدهای انگیزش درونی و ابعاد آن را مشخص کرد و در بخش کمّی نیز نتایج نشان داد عوامل سازمانی مثبت با مقدار 55درصد، عوامل مدیریتی مثبت 39درصد، عوامل برون سازمانی مثبت 56درصد، عوامل سازمانی منفی 43درصد و عوامل مدیریتی منفی 39درصد بر انگیزش درونی تأثیر معنادار دارد. همچنین، انگیزش درونی بر پیامدهای سازمانی با مقدار 65درصد و بر پیامدهای فردی 64درصد تأثیر معنادار دارد.
مدل یابی ساختاری روابط سبک رهبری تعاملی و حمایت سازمانی ادراک شده با نقش میانجی سخت کوشی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
157 - 175
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: پژوهش حاضر با هدف مدل یابی ساختاری روابط سبک رهبری تعاملی و حمایت سازمانی ادراک شده با نقش میانجی سخت کوشی روان شناختی در کارکنان آموزش و پرورش نواحی ۵گانه تبریز انجام گرفت.روش شناسی پژوهش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی؛ از نظر روش جمع آوری داده ها، توصیفی؛ و از نظر ماهیت داده ها، کمی بود. جامعه آماری، شامل کلیه کارکنان نواحی پنجگانه آموزش و پرورش شهر تبریز در سال تحصیلی 1402-1401 به تعداد 500 نفر بوده است. شیوه نمونه گیری، تصادفی طبقه ای بود. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران، به تعداد 246 نفر بود. ابزار جمع آوری داده ها،. پرسشنامه سبک رهبری تعاملی، پرسشنامه حمایت سازمانی ادراک شده و پرسشنامه سخت کوشی روان شناختی بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد.یافته ها: نتایج مدل یابی ساختاری نشان داد، رابطه بین سبک رهبری تعاملی و حمایت سازمانی ادراک شده کارکنان آموزش و پرورش معنی دار بود. همچنین، رابطه بین سبک رهبری تعاملی و سخت کوشی روان شناختی کارکنان آموزش و پرورش، معنی دار بود. به علاوه، نقش میانجی سخت کوشی روان شناختی در رابطه بین سبک رهبری تعاملی و حمایت سازمانی ادراک شده آموزش و پرورش نواحی ۵گانه تبریز، تأیید شد.بحث و نتیجه گیری: جهت بهسازی عملکرد شغلی کارکنان آموزش و پرورش، پیشنهاد می شود در جهت تقویت سخت کوشی روان شناختی و بسترسازی برای سبک رهبری تعاملی؛ و نیز بهینه سازی حمایت سازمانی ادراک شده اقدام شایسته صورت گیرد.