مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۶۱.
۴۶۲.
۴۶۳.
۴۶۴.
۴۶۵.
۴۶۶.
۴۶۷.
۴۶۸.
۴۶۹.
۴۷۰.
۴۷۱.
۴۷۲.
۴۷۳.
۴۷۴.
۴۷۵.
۴۷۶.
۴۷۷.
۴۷۸.
۴۷۹.
۴۸۰.
آموزش و پرورش
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: پیچیدگی شرایط محیطی، پویایی و نامطمئن بودن از جمله نشانه های عصر جدید کوانتومی است. اجرای مدل کوانتومی باعث می شود که سازمان ها مدام در حال تغییر، چابک و در آنها ابتکار و معلومات آزادانه در جریان باشد.
روش شناسی پژوهش: تحقیق حاضر از نظر ماهیت کمی، از نظر هدف کاربردی و روش اجرای پژوهش توصیفی از نوع همبستگی به روش معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه کارکنان ادارات آموزش و پرورش شهرستان همدان به تعداد 512 نفر تشکیل دادند. جهت گردآوری داده ها از سه پرسشنامه استاندارد مهارت های کوانتومی مدیران میرصفیان (1395)، آمادگی کارکنان برای تغییر سازمانی گراهام (2006) و چابکی سازمانی شریفی و ژانک (1999) استفاده گردید. داده ها پس از جمع آوری با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و مدلسازی معادلات ساختاری توسط دو نرم افزار Spss و Lisrelتحلیل شدند.
یافته ها: یافته های فرضیات پژوهش نشان داد اثر مستقیم مهارت های مدیریت کوانتومی بر آمادگی کارکنان برای تغییر سازمانی 76/0 و بر چابکی سازمانی 33/0 مثبت و معنادار است. همچنین اثر مستقیم آمادگی کارکنان برای تغییر سازمانی بر چابکی سازمانی 52/0 مثبت و معنادار است. اثر غیر مستقیم مهارت های مدیریت کوانتومی از طریق آمادگی کارکنان برای تغییر سازمانی بر چابکی سازمانی 39/0 مثبت و معنادار است.
بحث و نتیجه گیری: آمادگی کارکنان برای تغییر سازمانی می تواند به عنوان نقش میانجی، میزان همبستگی مهارت های کوانتومی مدیران و چابکی سازمانی را افزایش دهد. قرن بیست و یکم نیازمند یک جهان بینی کوانتومی است. پیشنهاد می شود مبانی مهارت های کوانتومی مدیریت به مدیران ادارات آموزش و پرورش شهرستان همدان و حتی مدیران مدارس آموزش داده شود تا بدین طریق زمینه افزایش آمادگی کارکنان برای تغییر سازمانی و به تبع آن چابکی سازمانی فراهم گردد.
بازتاب هوش هیجانی در تعهد سازمانی دبیران (مطالعه موردی: دبیران آموزش و پرورش منطقه 15 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه حرفه ای معلم سال ۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۳۰)
87 - 104
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه، بررسی بازتاب هوش هیجانی در تعهد سازمانی دبیران آموزش و پرورش منطقه 15 شهر تهران در سال تحصیلی 1402-1401 بود. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر اجرا توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه دبیران متوسطه اول منطقه 15 تهران، شامل 1248 نفر (485 مرد و 763 زن بود که بر اساس فرمول کوکران 295 نفر (115 مرد و 180 زن) به صورت تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسش نامه های استاندارد هوش هیجانی شرینگ (1996) و با پایایی 94/0 و تعهد سازمانی پورتر (1980) با پایایی 90/0 استفاده شد. هم چنین روایی هر دو پرسش نامه توسط چند نفر از اساتید صاحب نظر مورد تأیید قرار گرفتند. به منظور تجزیه و تحلیل داده های آماری، از دو سطح توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار spss استفاده شد که در سطح توصیفی، از شاخص های فراوانی، درصد، میانگین و انحراف استاندارد و در سطح استنباطی، از ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس یک طرفه و رگرسیون چند متغیره استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که میانگین تعهد سازمانی دبیران، از میانگین جامعه بیشتر، ولی میانگین هوش هیجانی دبیران، از میانگین جامعه، کمتر است. بین هریک از مؤلفه های هوش هیجانی (خودآگاهی، خودکنترلی، خودانگیزی، مهارت های اجتماعی و هوشیاری اجتماعی) و تعهد سازمانی، رابطه معنادار وجود دارد. هوش هیجانی، از طریق چهار مؤلفه خودکنترلی، هم دلی، انگیزش و مهارت های اجتماعی می تواند تعهد سازمانی دبیران را پیش بینی کند؛ لذا توصیه می شود که زمینه تقویت همه مؤلفه های هوش هیجانی دبیران فراهم گردد.
بررسی و تحلیل مهارت تندخوانی به عنوان مرحله ای از مهارت خواندن در فارسی و ضرورت آموزش آن به معلمان ابتدایی
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث محوری در درس فارسی دوره ابتدایی، آموزش مهارت خواندن به دانش آموزان است. مهارت خواندن، نقش به سزایی در یادگیری و پیشرفت تحصیلی و رشد علمی وشخصیتی دانش آموزان دارد. مهارت تندخوانی به عنوان سطح پیشرفته و بسیار موثر از مهارت خواندن نقش بسزایی در دریافت معنا از متن و درک مطلب دارد و به عنوان سطح پیشرفته ای از مهارت خواندن قلمداد می گردد. این تحقیق بر آن است تا رابطه بین تندخوانی و آموزش مهارت خواندن را در درس آموزش زبان فارسی برای دانش آموزان ابتدایی را مورد بررسی قرار دهد. برای رسیدن به این هدف منابع و متون آموزشی و اسناد فرادستی و مقالات و پژوهش های انجام شده در این راستا به صورت فراتحلیل مورد بررسی و پژوهش قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که تندخوانی به عنوان سطحی از آموزش مهارت خواندن وابستگی و پیوستگی جدی با آموزش زبان فارسی به ویژه در دوره دوم ابتدایی دارد و می بایست به عنوان بخشی از کار آموزش مورد توجه آموزگاران قرار گیرد. در بخش پایانی مقاله، چالش ها و موانع و واقعیت های موجود و پیشنهاداتی که در خصوص محقق نشدن این هدف موثر هستندمورد بحث وبررسی قرار گرفته است.
الگوی مدیریت منابع انسانی در مدارس استان سیستان و بلوچستان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی وضع موجود بلوغ مدیریت منابع انسانی در مدارس است. این پژوهش با رویکرد کیفی و با روش داده بنیاد انجام گرفت. جامعه ی آماری شامل جامعه مورد مطالعه این پژوهش کلیه کارگزاران اصلی دخیل در مدیریت منابع انسانی آموزش و پرورش استان سیستان و بلوچستان شامل؛ معلمان، مدیران مدارس و مدیران منابع انسانی بودند. که از طریق نمونه گیری هدفمند، از نوع ملاک محور، نمونه ی مورد نظر انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه ی نیمه ساختار یافته با هفده نفر از معلمان، هشت نفر از مدیران مدارس و هشت نفر از مدیران منابع انسانی جمع آوری شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش کدگذاری باز، محوری و گزینشی استفاده شد. برای تأمین روایی و پایایی از معیارهای لینکن و کوبا استفاده شد. نتایج پژوهش براساس مدل روبرتس در ده بُعد اصلی و نوزده محور اصلی مورد سازماندهی قرار گرفت. این ابعاد شامل فرآیند راهبرد منابع انسانی، توسعه قابلیت سازمانی، کارگزینی، توسعه کارکنان، مدیریت استعداد، مدیریت عملکرد، پاداش و قدردانی، سلامت و ایمنی، ارتباطات داخلی و خارجی و مدیریت داده و سیستم ها مورد سازمان دهی قرار گرفت.
بررسی رابطه بین جو سازمانی و رفتار نوآورانه با توجه به نقش میانجی خلاقیت کارکنان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی منابع انسانی سال ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
103-117
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی خلاقیت کارکنان در رابطه بین جو سازمانی با رفتار نوآورانه صورت گرفته است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش کلیه کارکنان آموزش و پرورش شهر شیراز به تعداد 665نفر بوده است. از این جامعه آماری به روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 200 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه نوآوری (پراجگو و هوسل(2003)، خلاقیت رندسیب(1979) و جو سازمانی هالپین و کرافت(2000) استفاده شد. روایی محتوایی و سازه و پایایی پرسشنامه ها با استفاده از آزمون کرونباخ بررسی و تایید شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی معادلات ساختاری استفاده گردید. نتایج نشان داد رفتار نوآورانه با جو سازمانی و خلاقیت ارتباط مثبت دارد. همچنین نتایج نشان داد جو سازمانی با رفتار نو آورانه و خلاقیت رابطه مثبت و معنادار دارد؛ و خلاقیت با رفتار نوآورانه رابطه مثبت و معنادار دارد. همچنین نتایج نشان داد خلاقیت نقش میانجی در رابطه بین جو سازمانی با رفتار نوآورانه ایفا می کند.
ارائه الگوی رهبری هوشمند درآموزش و پروش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ تابستان (شهریور) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۸
1493 - 1508
حوزه های تخصصی:
زمینه: با بررسی های انجام شده در این حوزه مشخص شد که تاکنون یک الگوی پویا برای رهبری هوشنمند در آموزش و پرورش در هیچ یک از مطالعات انجام شده ارائه نشده است.
هدف: پژوهش حاضر با هدف تدوین ارائه الگوی رهبری هوشمند در آموزش و پرورش به روش کیفی از نوع تحلیل مضمون انجام گرفت.
روش: داده های این پژوهش برگرفته از مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته با 12 نفر از متخصصان موضوعی در حوزه رهبری و مدیریت در آموزش و پرورش بود که بر اساس نمونه گیری هدفمند وابسته به معیار انتخاب و تا رسیدن به اشباع نظری این فرآیند ادامه یافت. اعتبار داده های پژوهش از طریق بازگشت به مشارکت کنندگان و ممیزیان بیرونی بررسی و تأیید شد. در قالب کدگذاری باز، محوری، و گزینشی در نرم افزار اطلس تی آی 8، انجام گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد بعد عقلانی، هیجانی و معنوی سه بعد رهبری هوشمند محسوب می شوند؛ که شامل عناصری چون تفکر استراتژیک، هدف گذاری مشترک، تصمیم گیری عقلایی، انگیزه، خودآگاهی، خود مدیریتی، ایمان به تحقق هدف و فرهنگ سازی است. نتایج همچنین نشان داد عناصر مدیریت دانشی مدیریت سازمانی و مدیریت تیمی و مدیریت عمل گرا مؤلفه های الگوی رهبری هوشمند مدیران آموزش و پرورش هستند.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد بعدعقلانی، هیجانی و معنوی سه بعد رهبری هوشمند محسوب می شوند؛ که شامل عناصری چون تفکر استراتژیک، هدف گذاری مشترک، تصمیم گیری عقلایی، انگیزه، خودآگاهی، خود مدیریتی، ایمان به تحقق هدف و فرهنگ سازی است. نتایج همچنین نشان داد عناصر مدیریت دانشی مدیریت سازمانی و مدیریت تیمی و مدیریت عمل گرا مؤلفه های الگوی رهبری هوشمند مدیران آموزش و پرورش هستند. نتایج این پژوهش با تحقیقات زیدزیونت (2018)، اولکسینکو و روآن (2018)، آلن، شانکمن، میگل (2012)، فیشر و وایلدمن (2016)، شیشونگا (2020)، نورعلیزاده و حاجیوند (1387) و کیخا (1396) در ابعاد مختلف هیجانی، معنوی و عقلانی از رهبری هوشمند همسویی دارد.
بررسی نقش آموزش مهارت ها مدیریت هیجان بر پرخاشگری دانش اموزان مقطع ابتدایی شهرستان کرج سال تحصیلی 1403- 1402
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
66 - 73
حوزه های تخصصی:
پرخاشگری در میان کودکان و نوجوانان یک مشکل اجتماعی جدی است که در سال های اخیر به سرعت گسترش یافته است به طوری که ناکامی ها و تنش های مکرر می توانند باعث بروز واکنش های نامناسب مانند پرخاشگری شوند پرخاشگری رفتارهای فیزیکی و کلامی تخریب کننده اشیاء با آسیب رساندن به افرادی است که به دنبال فرار با اجتناب از آن هستند. این پژوهش با هدف تاثیر آموزش مهارت های مدیریت هیجان بر پرخاشگری دانش آموزان انجام یافته است. پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه تجربی به روش پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل می باشد. از میان جامعه آماری پژوهش که شامل کلیه دانش آموزان پایه ششم ابتدایی ناحیه 1 شهر کرج در سال تحصیلی 1403-1402 می باشد، نمونه آماری متشکل از 30 دانش آموز با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده به صورت تصادفی در یک گروه آموزش مهارت های مدیریت هیجانی و یک گروه کنترل جای دهی شدند. ابزار گرداوری اطلاعات پرسشنامه خشم و پرخاشگری کودکان نیلسون و همکاران (۲۰۰۰) و پروتکل مهارت های مدیریت هیجانات مبتنی بر مدل فرایند گراس می باشد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که مهارت های مدیریت هیجان به طورمعنی داری باعث کاهش پرخاشگری بدنی در دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی می شود
بررسی اثرگذاری آموزش دوره پیش دبستانی بر یادگیری مهارت های روانی حرکتی دانش آموزان دوره ابتدایی شهرستان زنجان سال تحصیلی 1403 -1402
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
46 - 52
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی بررسی تأثیر آموزش پیش دبستانی بر یادگیری مهارتهای روانی دانش آموزان دوره ابتدایی انجام یافته است. پژوهش حاضر، یک پژوهش پس رویدادی (علی مقایسه ای) است. در این پژوهش، دو گروه از دانش آموزان کلاس های اول، دوم و سوم دبستان انتخاب می شوند و ابزارهای پژوهش بر روی آنها اجرا می گردد. یک گروه کسانی هستند که آموزش پیش دبستانی را در مهدکودک یا آمادگی گذرانده اند و گروه دوم هیچ گونه آموزش رسمی قبل از دبستان نداشته اند. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان سال های اول، دوم و سوم دبستان زنجان می باشد که در سال تحصیلی 1403-1402 مشغول به تحصیل می باشند. گروه نمونه شامل 320 دختر و پسر است که 160 نفر آنها دارای تجربه پیش دبستان و 160 نفر فاقد تجربه پیش دبستانی هستند. روش نمونه گیری، تصادفی طبقه ای می باشد. ابزار گرداوری اطلاعات در این پژوهش آزمون مهارت های حرکتی لینکلن ازرتسکی بود. برای تجریه و تحلیل داده ها از دو روش استفاده شد. در روش توصیفی، فراوانی و درصد جنسیت آزمودنی ها و میانگین و انحراف استاندارد متغیرهای پژوهش را در دو گروه مورد استفاده قرار گرفته است. در روش استنباطی از روش همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان داد آموزش پیش دبستانی باعث تغییر معنادار در مهارت های روانی حرکتی دانش آموزان نشده است. همچنین بین دختران و پسران آموزش دیده در مهارتهای روانی حرکتی تفاوت معناداری وجود ندارد. همجنین نتایج نشان داد بین دختران و پسران آموزش ندیده در مهارتهای روانی حرکتی تفاوت معنادار وجود دارد.
نقش مدارس مقطع ابتدایی در دستیابی به عدالت آموزشی جنسیتی در نظام آموزشی ایران
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
65 - 74
حوزه های تخصصی:
عدالت آموزشی یکی از بحث های اصلی در هر نظام آموزشی است و نقش مهم و قابل توجهی در رشد و توسعه کشورها و بهبود شاخص های برابری و تعالی انسان ها دارد. این پژوهش به روش توصیفی و از نوع کتابخانه ای و با هدف بررسی نقش مدارس مقطع ابتدایی در دستیابی به عدالت آموزشی جنسیتی در نظام آموزشی ایران انجام شده است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که مدارس با حرکت به سمت هوشمند سازی، با ایجاد امکان تلفیق فناوری اطلاعات و برنامه های درسی و ایجاد امکان دسترسی به دنیایی از اطلاعات مرتبط درسی، عدالت محوری و کاهش نابرابری های جنسیتی و آموزشی در فرصت های تعلیم و تربیت ، می توانند فرصتهای لازم را برای تلاش دانش آموزان به صورت انفرادی و براساس توانایی های یادگیری، بوجود آورند .
کارکردهای آموزشی موقوفه حاج عبدالعلی خان در شهر بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
وقف به عنوان یکی از احکام الهی به واسطه حمایت در ایجاد نهادهای آموزشی و مدارس، پشتوانه ای جهت شکوفایی و تقویت فرهنگ اسلامی بوده است. این سنت پسندیده به عنوان یک منبع مستمر مالی و پشتوانه مردمی جهت تداوم و پابرجایی مراکز آموزشی برای تربیت طلاب و دانش پژوهان همه اقشار جامعه بوده است. این پژوهش که به روش توصیفی-تحلیلی و برپایه اسناد وقفی و منابع کتابخانه ای صورت پذیرفته است، در صدد است تا با بررسی و تحلیل اسناد موقوفات حاج عبدالعلی خان تأثیر وقف را در ایجاد مدارس و در نهایت شکوفایی فرهنگی و آموزشی بیرجند تبیین نماید. نتایج پژوهش نشان می دهد که یکی از دغدغه های مردم و حتی حاکمان وقت بیرجند، نبود نهادهای آموزشی و نگرانی از عقب ماندگی فرهنگی بوده است که واقف (حاج عبدالعلی خان) با نکته سنجی های دقیق، علاوه بر حل مشکل مکان جهت برگزاری کلاس ها، به هزینه طلاب، لباس و کتاب آن ها نیز توجه کرده و با وقف رقبات متعدد (اموال و املاک) بر مرکز آموزشی و فرهنگی موقوفه خود که شامل مجموعه مسجد، مدرسه علمیه، حسینیه و آب انبار بوده، الگویی از تأسیس مراکز آموزشی و فرهنگی را برای شهر بیرجند ایجاد نموده است.
تدوین چارچوب توسعه حرفه ای دبیران تربیت بدنی با رویکرد ساختاری تفسیری
منبع:
آموزش و پرورش متعالی دوره ۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۱)
107 - 119
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: معلمان عامل کلیدی در بهبود عملکرد دانش آموزان هستند و ارتقای کیفیت آموزشی بدون توسعه ای حرفه معلمی میسر نیست. بنابراین، هدف این تحقیق، تدوین چارچوب توسعه حرفه ای دبیران تربیت بدنی با رویکرد ساختاری تفسیری بود.
روش شناسی پژوهش: این تحقیق به لحاظ هدف کاربردی است و داده ها به صورت میدانی و به شیوه آمیخته (کیفی و کمی) جمع آوری شد. نمونه کیفی، شامل 19 نفر از خبرگان بودند که به روش غیرتصادفی هدفمند انتخاب شدند. جامعه آماری در بخش کمی، مدیران و کارشناسان تربیت بدنی آموزش و پرورش بودند که ابتدا به صورت تصادفی طبقه ای و سپس به صورت غیرتصادفی و در دسترس 384 نفر انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته، شامل عوامل موثر بر توسعه حرفه ای دبیران تربیت بدنی بود که روایی محتوایی آن توسط 10 نفر از اساتید مدیریت ورزشی و پایایی آن علاوه بر کدگذاری مجدد توسط دو کدگذار، با آزمون آلفای کرونباخ نیز تأیید شد (89/0=α ). جهت تعیین اولویت های اقدام در توسعه حرفه ای دبیران مدل ساختاری تفسیری استفاده شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد که 37 شاخص در قالب 12 مؤلفه، بر توسعه حرفه ای دبیران تربیت بدنی اثرگذار است و مؤلفه ها در هفت سطح ساختاردهی شدند. مؤلفه های توانمندسازی و سیاست گذاری کلان در قاعده مدل و مؤلفه های جسمی و روانی و عوامل اجتماعی در سطح اول قرار گرفتند.
بحث و نتیجه گیری: می توان گفت که توانمندسازی مدرسان، افزایش دوره های آموزشی و تأکید سیاست گذاران بر توسعه تربیت بدنی، دستیابی به دیگر عوامل اثرگذار بر توسعه حرفه ای دبیران تربیت بدنی را تسهیل خواهد کرد.
تدوین مدل کیفی تعالی سرمایه انسانی در آموزش و پرورش ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی منابع انسانی سال ۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۸)
36 - 21
حوزه های تخصصی:
سرمایه انسانی برای نهادآموزش و پرورش دارایی و سرمایه اصلی محسوب می شود ، کنش های مدیران در برساخت یک نگاه تحولی است و جزء زیربنایی ترین شاخص و مولفه در تحلیل کلان آموزش و پرورش به شمارمی آید. هدف این پژوهش تدوین مدل کیفی تعالی سرمایه انسانی در آموزش و پرورش ایران است. پژوهش حاضر به لحاظ ماهیت، اکتشافی و از نوع بنیادی و از نظر روش نمونه گیری، هدفمند می باشد. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که با انجام 1110 مصاحبه به اشباع نظری حاصل شد. داده ها با استفاده از روش کدگذاری گلیزری و با نرم افزار (MAXQDA11) تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که مدل تعالی سرمایه انسانی در آموزش و پرورش ایران براساس کدگذاری دارای 5 مقوله اصلی و 31 مولفه فرعی است که در مجموع مولفه های اثرگذار در مولفه های تعالی سرمایه انسانی آموزش و پرورش را تشکیل می دهند. مدل کیفی حاصل از این پژوهش با در نظر گرفتن عوامل علّی از قبیل نتایج بیانگر این است که اهداف محتوایی (دانشی-شناختی)، اهداف فردی (روانشناختی)، اهداف فراشناختی، اهداف اجتماعی و اهداف ساختاری سازمانی در مدل کیفی تعالی سرمایه انسانی آموزش و پرورش ایران هستند.
بررسی عوامل کلیدی مؤثر بر مدیریت دانش از دیدگاه دانشکاران آموزشی و سازمانی
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۳ بهار ۱۳۸۹ شماره ۹
141 - 159
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مقاله، مطالعه فرایند مدیریت دانش با تکیه بر مفروضه های مدل نظری دانش آفرینی نوناکا و همکاران و عوامل کلیدی مؤثر بر تشریک دانش به عنوان اساسی ترین مرحله از فرایند مدیریت دانش است که بر پایه شواهد تجربی به دست آمده از سه گروه مورد بررسی قرار گرفته است. مدیران و معاونین دانشگاه، رئیس و مدیران گروه های آموزشی و اعضای هیأت علمی دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه فردوسی و نیز کلیه کارکنان نواحی سه گانه آموزش و پرورش شهر مشهد به عنوان گروه های مورد مطالعه انتخاب شدند. گردآوری داده ها درباره افراد جامعه مورد مطالعه به شیوه پیمایشی و از طریق شمارش کامل افراد (سرشماری) صورت گرفت. جهت گردآوری داده های مورد نیاز از سه پرسشنامه محقق ساخته، پرسشنامه مدیریت دانش، پرسشنامه تشریک دانش و مقیاس جو سازمانی استفاده شد. نتایج به دست آمده از مطالعات صورت گرفته حکایت از تأثیرپذیری مدیریت دانش از عوامل فرهنگی دارد. همگرایی رشد فردی و حرف های با حس رقابت جویی و فردگرایی در فرهنگ سازمانی حاکم بر دانشگاه مبین این نتیجه است. به ویژه نقش عوامل فرهنگی در ترغیب افراد به تسهیم و تشریک دانش و در این میان، تقویت روحیه و همبستگی گروهی به عنوان یکی از متغیرهای تأثیرگذار بر رفتار تشریک دانش از مهمترین یافته های به دست آمده از این مطالعه به شمار می آید
سیاستگذاری و برنامه ریزی آموزشی در ایران با تأکید بر برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۳ پاییز ۱۳۸۹ شماره ۱۱
39 - 62
حوزه های تخصصی:
امروزه وجود برنامه و برنامه ریزی در بخش های مختلف از جمله بخش آموزش برای پیشرفت و توسعه کشور امری ضروری است؛ زیرا فقط با تدوین و اجرای برنامه های خردمندانه می توان بر نابسامانی ها پایان داد و وضع زندگی مادی و معنوی خویش را بهبود بخشید. برنامه های توسعه فرصتی را برای رهبران و مدیران بخش های مخلف فراهم می کند تا آنها افق دور را نگاه کنند و بر اساس آن، بینش هاو رهنمودهای جدید را در تدوین اهداف و برنامه ها لحاظ کرده و نقشه ای را برای آینده فراهم کنند. کشور ما با داشتن نیم قرن تجربه برنامه ریزی روزمره پرسابقه ترین کشورها در زمینه برنامه ریزی است و در حال حاضر در کنار برنامه های پنج ساله توسعه، چشم انداز بیست ساله کشور نیز ترسیم شده، به طوری که برنامه چهارم توسعه که از سال 1384 اجرایی شد مبتنی بر اهداف سند چشم انداز بیست ساله است. در این مقاله سیاست گذاری و برنامه ریزی آموزشی در برنامه های توسعه قبل و بعد از انقلاب با تأکید بر برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مورد بررسی قرار می گیرد.
سازوکارهای تأمین منابع مالی بخش آموزش (آموزش و پرورش و آموزش عالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۹ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۳۴
121 - 148
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی و مقایسه وضعیت موجود و وضعیت مطلوب سازوکارهای تأمین منابع مالی آموزش و پرورش و آموزش عالی است. روش پژوهش، توصیفی پیمایشی و مشارکت کنندگان در پژوهش شامل 52 نفر از کارشناسان بودجه شاغل در سازمان برنامه وبودجه کشور، وزارت آموزش و پرورش و وزارت علوم، تحقیقات و فناوری بودند که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار اصلی گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته ای بود که روایی و پایایی آن (8/0< α) مورد تأیید قرار گرفت. برای تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و استنباطی (آزمون تی تک متغیره، تی مقایسات زوجی و آزمون فریدمن) استفاده شد. بررسی و مقایسه سازوکارهای تأمین منابع مالی در آموزش و پرورش نشان داد که سازوکار تأمین بودجه مورد نیاز آموزش از بودجه عمومی دولت در هر دو وضعیت موجود و مطلوب دارای بیشترین اهمیت بوده است. در خصوص آموزش عالی نیز یافته ها بیانگر آن بود که در وضعیت موجود، سازوکار تأمین بودجه مورد نیاز آموزش از بودجه عمومی دولت و در وضعیت مطلوب سازوکار عقد قراردادهای همکاری با صنایع و مؤسسات تولیدی و خدماتی دارای بیشترین اهمیت بوده است.
طراحی مدل کوچینگ توسعه گردشگری پایدار در نظام آموزش و پرورش (مورد مطالعه: استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۶
107 - 146
حوزه های تخصصی:
. این پژوهش ازحیث هدف، کاربردی است. روش گردآوری اطلاعات در پژوهش حاضر، به صورت کتابخانه ای و همچنین به روش میدانی از طریق مصاحبه و مشاهده بوده است. همچنین ازروش تحلیل محتوای کیفی به جهت بررسی محتوای مبانی نظری، آیین نامه های اجرایی، مصاحبه های صاحبنظران و خبرگان واسناد در این تحقیق استفاده شده است. در پژوهش حاضر، جامعه مشارکت کنندگان، ازمیان متخصصان و افراد فعال درحوزه گردشگری و کوچینگ استان گیلان انتخاب شده اند. برای انتخاب نمونه، از روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی استفاده شد که براساس قاعده اشباع با استفاده از15مصاحبه این مهم حاصل شدکه به منظور اطمینان بیشترتا20 امین مصاحبه نیز ادامه پیدا کرد. براساس نتایج تحقیق حفظ، حراست و حمایت ازمحیط زیست، ساختارهای اجتماعی، صیانت ازفرهنگ ها و آداب و رسوم جوامع از جمله پیامدهای اصلی و اصول گردشگری پایدار است که با بهره گیری از تکنیک کوچینگ می توان تا حد ممکن به نکات مثبت گردشگری پایدار افزود و از نکات منفی آن نیز کاست.
عوامل موثر بر ایجاد نظام استعدادیابی ورزش در آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی عوامل موثر بر ایجاد نظام استعدادیابی ورزش در استان فارس با استفاده از الگوریتم ترکیبی بود. این پژوهش مبتنی بر مطالعه ای توصیفی، اکتشافی و با رویکردی توسعه ای، کاربردی انجام شده است، که جهت تجزیه و تحلیل داده ها از رویکرد کیفی و مبتنی بر الگوریتم ترکیبی روش شناسی سیستم های باز و پیرانسه و در بخش کمی از تحلیل عاملی استفاده شد، به این طریق که با مطالعه ی پیشینه موضوع و مصاحبه های عمیق با خبرگان، ابعاد و مولفه های مورد نیاز برای طراحی نظام استعدادیابی مشخص شد. نمونه بخش کیفی این تحقیق با کاربست روش نمونه گیری هدفمند قضاوتی انتخاب و به منظور اعتباریابی نظام داده های مورد نیاز از طریق پرسشنامه محقق ساخته گردآوری شد. سپس با استفاده از روش تحلیل عاملی، مولفه ها تایید شد. براساس یافته های پژوهش ابعاد نظام استعدادیابی در سه بعد(ساختاری، محتوایی، زمینه ای،) تدوین شد. در نتیجه گیری کلی می توان گفت که ایجاد نظام استعدادیابی ورزش در استان فارس یک امر پیچیده، زمان بر و طولانی بوده و به دلیل عوامل متفاوت در آن بر پویایی آن نیز افزوده و موجب استفاده از رویکرد متدلوژی سیستمی باز شده است تاکنون کلیه طراحی و تدوین ها در این زمینه معطوف به فاکتورهای جسمانی بوده و به امر مدیریتی آن توجهی نشده است که شایسته است در پروسه ی بلند مدت استعدادیابی در صدر سایر موارد قرار گیرند.
شناسایی عوامل موثر بر نظام جذب و تأمین نیروی انسانی حرفه ای در آموزش و پرورش: استان هرمزگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل موثر بر نظام جذب و تأمین نیروی انسانی حرفه ای در آموزش و پرورش انجام شد.روش پژوهش آمیخته(کیفی-کمی) بود، در بخش کیفی با 14 نفر از متخصصان و صاحب نظران حوزه مدیریت منابع انسانی، مدیران و مسئولان آموزش و پرورش و دانشگاهها ی فرهنگیان با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند مصاحبه شد. برای کفایت نمونه گیری در بخش کیفی از قانون اشباع نظری استفاده شد و در بخش کمی جامعه آماری شامل هنر آموزان و دبیران شاغل در آموزش و پرورش استان هرمزگان13228 نفر بود. که توسط فرمول کوکران 386 نفر به عنوان نمونه تحقیق با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده های پژوهش در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختار یافته و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته مستخرج از مصاحبه بود، که روایی صوری و محتوایی آن مورد تایید قرار گرفت و پایایی از طریق ضریب آلفای کرونباخ 0.88 تعیین شد. تجزیه و تحلیل داده در بخش کیفی از روش تحلیل تم مبتنی بر کدگذاری باز و در بخش کمی از تحلیل عاملی اکتشافی در نرم افزار SPSS انجام گرفت .نتایج نشان داد عوامل موثر بر نظام جذب و تأمین نیروی انسانی حرفه ای در آموزش و پرورش، عوامل سازمانی، زمینه ای، فردی، ارزشی و فراسازمانی می باشد.به نظر می رسد با توجه به این عوامل و کنترل مداوم آن در نظام آموزش و پرورش، عوامل اساسی و موثر در جذب و تامین نیروی انسانی حرفه ای را مشخص نموده و با استفاده از آن، شرایط اثربخشی و کارایی نظام آموزش و پرورش را با جذب نیروی متخصص و حرفه ای فراهم می آورد.
زمینه، پیامد و راهبردهای توسعه استعداد معلمان تازه کار: یک پژوهش آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۴
71 - 91
حوزه های تخصصی:
هدف: یکی از چالش های مهم در سازمان ها مقوله، جذب و توسعه استعدادهاست. چراکه بسیاری از آن ها به دلیل کمبود استعدادها با تهدید و تغییرات بزرگی روبرو هستند. در این راستا، یکی از این سازمان ها، آموزش وپرورش است که نیاز به توسعه استعداد معلمان تازه کار دارد. به منظور حل این چالش، پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی توسعه استعداد معلمان تازه کار طراحی شده است.
روش: روش پژوهش حاضر، ترکیبی و از نوع اکتشافی متوالی که از هر دو روش پژوهش کیفی و روش پژوهش کمّی استفاده شد، ازنظر زمانی در سال 1402 و ازنظر مکانی در شهر تهران بود، بدین منظور پژوهشگر با بررسی ادبیات پژوهش 6 سؤال مصاحبه نیمه ساختار یافته طراحی و از پاسخگویان داده های لازم جمع آوری شد
یافته ها: با توجه به استفاده از رویکرد هدفمند و به کارگیری معیار اشباع نظری، مصاحبه های نیمه ساختار یافته با 25 نفر از متخصصان حوزه تعلیم و تربیت در شهر تهران و سایر شهرهای در دسترس صورت پذیرفت، درنهایت 286 مؤلفه در قالب، 53 مقوله فرعی و 6 مقوله اصلی که در پدیده محوری (5 مقوله). شرایط علی (6 مقوله)، در عوامل زمینه ای (6 مقوله)، در عوامل مداخله گر (12 مقوله)، در راهبردها (9 مقوله)، و در پیامدها (15 مقوله)، شناسایی شد. همچنین الگوی پیشنهادی توسعه استعداد معلمان تازه کار با استفاده از روش های تحلیل عامل تأییدی مرحله اول و دوم، نهایی و اعتباریابی شد و اعتبار درونی الگو مورد تأیید قرار گرفت.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش دلالت بر این موضوع دارند که رسیدن به یک الگوی توسعه استعداد مناسب در جهت افزایش کارایی نظام تعلیم و تربیت نیازمند یک نگاه جامع و مشارکت حداکثری همه افراد و نهادهای مؤثر در این حوزه است.
مروری بر کاربرد های هوش مصنوعی و واقعیت مجازی در آموزش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هوش مصنوعی(AI) اکنون جزئی از زندگی همه افراد شده است. تقریباً در همه جنبه های زندگی بشر از جمله آموزش نفوذ کرده و به یک موضوع مهم جهانی تبدیل شده است. فناوری واقعیت مجازی(VR) یکی از کاربردهای مهم هوش مصنوعی است. با ترکیب این دو می توان برنامه ها و بازی هایی تولید کرد که مباحث علمی، روند یادگیری و درک بهتر موضوعات آموزشی را تسهیل نمود. AI وVR قادر به ایجاد دقیق ترین سناریو ها و شبیه سازی های ممکن است که مرز زمان و مکان آموزشی را از بین برده و ارزش حداکثری آموزش را منعکس می کند. هوش مصنوعی کاربرد های زیادی در آموزش دارد که این کاربرد ها با توجه به هدف که کمک به دانش آموز، معلم یا موسسه آموزشی است عملکرد متفاوتی خواهد داشت. مطالعه مروری حاضر با هدف تجزیه و تحلیل کاربردهای هوش مصنوعی و واقعیت مجازی در آموزش و یادگیری است و از مزایا، معایبAI وVR و چالش های ادغام این دو فناوری در آموزش بحث می کند همچنین اهمیت باور های شناختی و چگونگی ایجاد اشتیاق و تمایل به یادگیری برای استفاده از این فناوری ها را مورد بحث قرار می دهد و این یک تصویر کلی از نقش آینده. AI و VR در سیستم آموزشی ارائه می کند.نتیجه گیری: به طور کلی، کاربرد هوش مصنوعی در زمینه آموزش به طور مداوم در حال گسترش و تعمیق است و ظهور مفاهیم جدید، روش های جدید و ایده های جدید قطعاً تأثیر بسزایی در اصلاح صنعت آموزش خواهد داشت.