مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
رفاه
حوزههای تخصصی:
اندازه گیری اثرات رفاهی اصلاح یارانه انرژی، یکی از مهمترین گامهای اساسی در تعیین شرایط و سناریوهای اصلاح قیمت حامل های انرژی می باشد. لذا هدف اصلی این مقاله، بررسی چگونگی اثرگذاری اصلاح یارانه انرژی بر رفاه دهک های درآمدی خانوارهای شهری و روستایی می باشد که با استفاده از مدل تعادل عمومی محاسبه پذیر استاندارد و بر اساس سناریوهای قانون مصوب مجلس سال 1389 مورد ارزیابی قرار می گیرد. همچنین در این مطالعه، سیاست های حمایتی و بازتوزیع درآمدی ناشی از اصلاح یارانه نیز شبیه سازی و تحلیل می شود.
نتایج بررسی نشان می دهد که با اصلاح یارانه انرژی به صورت افزایش قیمت انرژی، رفاه تمامی خانوارهای شهری و روستایی کاهش یافته و این امر، بویژه در دهک های پایین درآمدی در هر دو خانوارهای شهری و روستایی مصداق بیشتری دارد. همچنین در نتیجه اصلاح یارانه انرژی خانوارهای روستایی در مقایسه با خانوارهای شهری، کاهش رفاه بیشتری را تجربه می نمایند و از طرفی دیگر، بسته های حمایتی و بازتوزیع درآمد ناشی از اصلاح قیمت انرژی تحت سناریوهای مختلف بازتوزیع تا حد قابل توجهی کاهش رفاه خانوارها را جبران می کند
تحلیل مقایسه ای هزینه رفاهی مالیات تورمی در الگوی تعادل جزئی و تعادل عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پول تسهیل کننده فعالیت های اقتصادی است؛ بنابراین شکل گیری فعالیت های اقتصادی بستگی به نهادینه شدن نظام های پولی دارد. در نظام پولی حاکم، ضعف تلقی رایج نسبت به پول، مکانیزم انتشار و نحوه توزیع آن، باعث ناکارآمدی در تخصیص بهینه منابع و ایجاد هزینه رفاهی مالیات تورمی شده است.
الگوهای تعادل جزئی در مقایسه با الگوهای تعادل عمومی هزینه رفاهی مالیات تورمی را کمتر از حد برآورد می کنند؛ بنابراین، ضمن تحلیل الگوی تعادل عمومی لوکاس (2000) در یک الگوی بهینه یابی پویا، معادله هزینه رفاهی مالیات تورمی با استفاده از تصریح نظری تقاضای مانده های واقعی استخراج شده است. سپس به مقایسه نظری و تجربی هزینه رفاهی مالیات تورمی در الگوی تعادل جزئی و تعادل عمومی پرداخته شده است. نتایج نظری و تجربی بیانگر این است که هزینه های رفاهی مالیات تورمی در الگوی تعادل عمومی، حد بالای الگوی تعادل جزئی است. همچنین با فرض کشش پذیر بودن تابع تقاضای پول نسبت به نرخ بهره اسمی، با افزایش نرخ بهره اسمی و تورم، هزینه رفاهی مالیات تورمی افزایش می یابد.
بررسی و سنجش شاخص های کیفیت زندگی در شهروندان مهاجر و بومی (مورد پژوهش: شهر قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به افزایش روزافزون مشکلات شهری به ویژه در کشورهای درحال توسعه (افزایش جمعیت، گسترش شهرنشینی، بی عدالتی، فقر، بی کاری، سوءتغذیه، سطح نازل زندگی و...) که بر تمام جنبه ها تأثیر مستقیم دارد، مشکلات بسیاری نیز به ویژه برای اقشار و دهک های پایین تر جامعه به وجود آمده و زندگی را برای آنان دشوار کرده است. ازاین رو پژوهش حاضر با رویکردی توصیفی تحلیلی مقایسه ای و براساس روش کتابخانه ای و پیمایشی، که شامل توزیع760 پرسش نامه درمیان سرپرست های خانوار (براساس مدل کوکران) درمیان افراد محدودی (شهروندان مناطق 2 و 4 به عنوان مناطق مهاجر و بومی نشین شهر) بوده است، به مطالعة شاخص های مختلف عینی و ذهنی کیفیت زندگی در این دو قشر بزرگ در سطح شهر قم پرداخته است. برای تحلیل داده های به دست آمده از مطالعات میدانی، از نرم افزار اس پی اس اس و برای بررسی اثبات وجود رابطه و همبستگی بین متغیرها از آزمون تی استفاده شده است. درمجموع نتایج نشان می دهد که به جهت تفاوت ساختارهای مختلف اجتماعی فرهنگی، به ویژه اقتصادی ساکنان دو منطقه، سطح رفاه و کیفیت زندگی ساکنان این دو منطقه و به عبارتی روشن تر شهروندان مهاجر و بومی شهر قم، تفاوت های نسبتاً آشکاری دارد که حکایت از سطح نازل و رضایتمندی اندک از شاخص های کیفیت زندگی در منطقة 2 و رضایتمندی نسبی از کیفیت زندگی درمیان شهروندان بومی شهر (منطقة 4) دارد.
سنجش رفاه استان های ایران: رهیافت تابع رفاه غیرپارتویی و تجزیه پذیر نسبت به جمعیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله برای ارزیابی رفاه اجتماعی در استان های ایران از شاخص کاردینالی سن و کشش تابع رفاه اجتماعی نسبت به برابری و کارایی استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که بیش ترین سطح رفاه در استان های ایران مربوط به استان تهران با ضریب رفاهی 93/80 ، استان بوشهر با ضریب رفاهی 12/58 و استان مرکزی با ضریب رفاهی 76/47 بوده و کم ترین سطح رفاهی مربوط به استان سیستان و بلوچستان با ضریب رفاهی 59/5 می باشد. هم چنین تناسب معناداری بین رفاه و میزان جمعیت بین استان های کشور وجود ندارد. بنابراین پیشنهاد می شود در برخی استان ها از جمله استان های تهران، اصفهان، خوزستان و خراسان رضوی با افزایش درآمد سرانه و در برخی دیگر از جمله استان های یزد و همدان با کاهش سطح نابرابری درون استانی سطح رفاه بهبود یابد.
بررسی اثر تغییر ساختار بازار پسته ایران بر رفاه عرضه کنندگان و تقاضاکنندگان در چارچوب مدل تعادل فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطابق با بررسی ساختار بازار پسته در ایران، وجود مشکلاتی چند در این محصول موجب ایجاد قدرت انحصاری برخی شرکت ها در تعیین قیمت این محصول در بازارهای داخلی گشته است. این مسئله موجب انحراف از بهینة اجتماعی و ایجاد اثراتی در رفاه اقشار مختلف جامعه می گردد. لذا در مطالعة حاضر با استفاده از اطلاعات سال 1389، با هدف بررسی وجود یا عدم وجود انحصار در بازار پسته و سنجش اثرات رفاهی برقراری یا کاهش چنین انحصاری بر عرضه کنندگان و مصرف کنندگان پسته در ایران، مدل تعادل فضایی که مبنای آن حداکثرسازی خالص رفاه اجتماعی است، مورد استفاده قرار گرفت. مطابق با نتایج این تحقیق، ساختار بازار پسته در ایران به واقع با رقابت کامل فاصله داشته و ایجاد شرایط بازار رقابت کامل موجب افزایش تقریباً دو برابری در رفاه مصرف کنندگان و کاهش 13/0 درصدی در رفاه عرضه کنندگان این محصول می گردد. در مجموع تغییرات ساختار بازار داخلی پسته اثرات قابل توجهی بر مصرف کنندگان داخلی این محصول می گذارد ولی عرضه کنندگان این محصول به دلیل صادرات بخش اعظم پسته به کشورهای خارجی، کم تر تحت تأثیر قرار می گیرند. با توجه به نتایج این تحقیق پیشنهاد می شود با مهیَا سازی شرایط لازم جهت ایجاد بازار رقابت کامل، نظیر راه اندازی بورس پسته، موجبات کاهش نوسان قیمت و در نتیجه حمایت از مصرف کنندگان داخلی محصول مذکور را نیز فرآهم آورد.
تحلیل تأثیر اجزاء مخارج دولتی بر توسعه و رفاه: مقایسه تطبیقی کشورهای منتخب توسعه یافته و درحال توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه اهدافی نظیر تحول اقتصادی، تأمین رفاه اجتماعی، توسعه ساختاری و زمینه سازی برای دستیابی به رشد و توسعه اقتصادی با بهره گیری از مخارج دولتی، به یکی از اهداف اصلی کشورها تبدیل شده که موجب بازبینی نقش دولت در سراسر جهان شده است. در این راستا این پژوهش با استفاده از رهیافت داده های تابلویی، به بررسی و مقایسه تأثیر اجزای مخارج دولتی بر مؤلفه های توسعه و رفاه در کشور های منتخب توسعه یافته و درحال توسعه د ر طی دوره زمانی 2010-1996 می پردازد. نتایج به دست آمده از این مطالعه نشان می دهد که اگرچه اثر مخارج امور عمومی، اجتماعی و اقتصادی بر توسعه و رفاه کشورهای توسعه یافته مثبت است، اما تنها تأثیر مخارج امور اجتماعی ازنظر آماری معنا-دار است. همچنین نتایج مربوط به کشورهای درحال توسعه نشان دهنده تأثیر مثبت و معنا دار مخارج امور عمومی و اقتصادی بر توسعه و رفاه این کشورهاست، اما ضریب مخارج امور اجتماعی علیرغم مثبت بودن آن ازنظر آماری معنا دار نشده است. همچنین نتایج این تحقیق حاکی از اثر منفی و معنادار مخارج امور دفاعی در هر دو گروه از کشورهای موردمطالعه است.
بررسی شدت عدم تعادل فضایی و منطقه ای رفاه در استان های ایران (مطالعه مقایسه ای رفاه مبتنی بر دیدگاه هاروی و اسمیت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از شاخص های سنجش عدالت منطقه ای، شاخص کاردینالی رفاه می باشد. این شاخص با توجه به اطلاعات درآمد سرانه مناطق و ضریب نابرابری منطقه ای محاسبه می شود و منعکس کننده سطح رفاه اقتصادی مناطق می باشد. در این مقاله برای ارزیابی شدت عدم تعادل فضایی رفاه اجتماعی در استان های ایران، از شاخص رفاه آمارتیاسن و کشش تابع رفاه اجتماعی در سال1390 استفاده شده است. یافته های تحقیق بیانگر آن است که بیشترین سطح رفاه سرانه در استان های ایران مربوط به استان های تهران، بوشهر و مرکزی بوده و کمترین سطح رفاه مربوط به استان سیستان و بلوچستان می باشد. همچنین نتایج تحقیق نشان می دهد که در اکثر استان های غیر برخوردار، رتبه مالیات سرانه و متوسط نرخ مالیاتی بالاتر از رتبه درآمد سرانه است و این مسأله بر خلاف اصول عدالت مالیاتی در دریافت مالیات است. از این رو در راستای متعادل و متوازن ساختن توسعه مناطق مختلف، رویکرد مبتنی بر توسعه همه جانبه بر مبنای قابلیت ها، مزیت های نسبی، توانمندی ها و محدودیت های منطقه ای ضروری به نظر می رسد. یعنی آنکه می باید الگوی توسعه مبتنی بر آمایش سرزمین با استناد بر توازن منطقه ای و افزایش استانداردهای رفاهی دنبال شود. همچنین دولت می تواند با اتخاذ سیاست های بازتوزیعی مناسب، وضعیت نابرابری در درون استان ها و در بین استان های مختلف را بهبود ببخشد، در این راستا از جمله سیاست هایی که می توان پیشنهاد نمود اصلاح سیستم مالیاتی کشور است.
تأثیر اضافه برداشت آب زیرزمینی بر رفاه کشاورزان (مطالعه موردی: گندم کاران شهرستان فسا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برداشت بیش از حد از منابع آب زیرزمینی در چند دهه ی اخیر مشکلاتی را برای کشاورزان به وجود آورده و در نتیجه به کاهش رفاه آنان منجر شده است. در مطالعه ی حاضر، برای بررسی این مساله ابتدا عوامل مؤثر بر شوری آب های زیرزمینی تعیین و سپس به تخمین تابع تولید گندم با تعریف متغیرهای مختلفی از جمله شوری مبادرت گردید و با محاسبه ی تولید نهایی هریک از نهاده ها نشان داده شد که تولید نهایی کلیه ی نهاده ها به جز شوری مثبت است. در ادامه با محاسبه ی تابع هزینه، تابع رفاه ناشی از کاهش سطح آب تخمین زده شد. نتایج نشان داد که رفاه کشاورزان به طور چشمگیری با افت سطح آب های زیرزمینی کاهش پیدا می کند. در پایان پیشنهاداتی جهت بهبود وضع موجود شامل محدودیت کشت محصولات آب بر و محدودکردن برداشت آب زیرزمینی ارائه گردیده است.
رفاه از دیدگاه علی بن ابی طالب در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حکومت ها برای راضی نگاه داشتن مردم در پی آن بوده اند تا دست حداقل هایی را برای آن ها یا برای برخی از آن ها فراهم کنند، اگر چه میزان دخالت حکومت ها در این امر تفاوت می کرده است. این مطالعه به بررسی دیدگاه های رفاهی علی بن ابی طالب به عنوان کسی که حکومت داری اش سرمشق و الهام بخش ایرانیان است می پردازد. برای این منظور از روش تحلیل محتوا استفاده گردیده است. تحلیل محتوای مضمونی کل نهج البلاغه با مقوله رفاه و گزارش یافته ها به صورت جداول فراوانی و تحلیل یافته ها به صورت کیفی انجام شده است. زیر مقوله های رفاهی به دست آمده به صورت رفت و برگشتی میان چارچوب مفهومی و متن به صورت زیر به دست آمدند: 1. فقر و نیازمندی 2. صدقه و بخشش 3. علم و فراگیری 4. عدالت و مساوات 5. حق و باطل 6. مشورت 7. تعقل، خرد و تدبیر 8. قناعت و طمع 9. اتحاد، دوستی و اعتماد. مهمترین نتیجه گیری این بود که همراه با تاکید بر مفاهیم رفاهی ذکر شده در بالا، علی بن ابی طالب رفاه جامعه را بر مبنای نهادینه کردن ارزش های اخلاقی، اجرای عدالت، ارتقای برابری و حمایت از حقوق و آزادی های مردم بنا کرد.
قدرت بازار و اثرات رفاهی آن در بازار محصولات صادراتی بخش کشاورزی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف تحلیل قدرت بازار ایران در بازار محصولات صادراتی منتخب و اثرات رفاهی ناشی از آن صورت گرفت. محصولات صادراتی منتخب شامل کشمش، خرما، پسته و زعفران می باشد. برای تحلیل قدرت بازار ایران از دو تصریح قیمت صادراتی(تابع واکنش قیمت) و تابع تقاضای واردات(شاخص لرنر) استفاده گردید. همچنین اثرات رفاهی ناشی از وجود قدرت بازار با استفاده از معیار معادل تغییرات اندازه گیری شد. در تصریح های یاد شده از داده های مرکب دوره ی 2009-1997 استفاده گردید. یافته ها نشان داد که افزایش سهم ایران موجب کاهش قیمت صادراتی خواهد شد. همچنین کاهش ارزش پول ایران یا افزایش نرخ ارز افزایش قیمت صادراتی محصولات یاد شده را در پی دارد. بر اساس تابع تقاضای واردات مشخص گردید صادرکنندگان ایران قادرند تا قیمت صادراتی کشمش، خرما، زعفران و پسته را به ترتیب 7/3، 6/11، 1/19 و 3/20% بالاتر از هزینه ی نهایی قرار دهند که دال بر وجود قدرت بازار صادرکنندگان در بازار صادراتی این محصولات می باشد. در تحلیل رفاهی نیز مشخص گردید مازاد رفاهی که صادرکنندگان به دلیل قدرت بازار به دست می آورند، برای محصولات یاد شده به ترتیب برابر با 12، 18، 9/26 و 3/26% ارزش محصول صادراتی تحت شرایط رقابتی می باشد.
تحلیل اثر تحولات جمعیتی بر بازار کار ایران: رویکرد تعادل عمومی محاسبه پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در چند دهه آینده بسیاری از کشورهای جهان تحول وسیعی را در ساختار جمعیتی خود شاهد خواهند بود. چنین تغییر جمعیتی اثرات زیادی را بر اقتصاد و بازار کار به همراه خواهد داشت. در این پژوهش با طراحی یک مدل تعادل عمومی محاسبه پذیر چندبخشی به بررسی اثر تغییر ساختار جمعیت ایران بر رفاه، اشتغال و فعالیت بخش های اقتصادی ایران پرداخته شده است. مدل حاضر از هفت بخش اقتصادی تشکیل و دو نوع نیروی کار ماهر و غیر ماهر به تفکیک در آن لحاظ شده است. انتخاب بین کار و فراغت و تحرک نیروی کار در نظر گرفته شده است. مدل بر اساس ماتریس داده های خرد سال 1390 کالیبره شده است. نتایج محاسبات نشان می دهد که در دوره جوانی جمعیت، اشتغال نیروی کار و سطح فعالیت بخش ها نسبت به سال پایه افزایش خواهد یافت. در این دوره همچنین به دلیل افزایش سطح فعالیت و تولید، درآمد افزایش می یابد و در نتیجه رفاه نیز افزایش می یابد. اما در دوره سالخوردگی جمعیت، رفاه اقتصادی، اشتغال نیروی کار ماهر و ساده و سطح فعالیت بخش-ها در اقتصاد کاهش خواهد یافت. نتایج همچنین نشان دهنده این است که بخش های کشاورزی و نفت و گاز بیشترین مقدار تغییر در اشتغال نیروی کار ساده و ماهر را در هر دو دوره جوانی و سالخوردگی جمعیت تجربه خواهند کرد.
اصول و ضوابط راهبردی حکومت از دیدگاه اسلام مولوی
حوزههای تخصصی:
سیاست و روش کاری نظام اسلامی و استراتژی اصول راهبردی حکومت اسلامی از مهم ترین مقوله های حکومت به شمار می رود. اصول و ضوابط راهبردی ای که حکومت اسلامی باید بر اساس آن استراتژی سیاسی، اقتصادی، آموزشی و اجتماعی خود را بنا نهد، با اختصار و جامعیت به آن ها اشاره شده است، هر کدام از این اصول ویژگی مخصوص خودش را دارد که عمل به آنها موجب به وجود آمدن جامعه ای نمونه و مطلوب خواهد شد. آنچه مطلوب و خواست اسلام است، نیز همین می باشد، چرا که اسلام درصدد است تا انسان در این دنیا به گونه ای زندگی کند که آرامش و امنیت، حاکم شود و موجبات سعادت وی در دنیا و آخرت را فراهم آورد.
پیامدهای اخلاقی رفاه اجتماعی
حوزههای تخصصی:
آزادی های فردی امر اخلاقی را برجسته می سازند و پدیده شهروندی آن را تقویت می کند. برقراری روابط بین فردی در دوران جدید از سهولت بیشتری برخوردار شده و اعتماد بین انسان ها را فزونی بخشیده است. مشخصه اندیشه ورزی انسان در زندگی اجتماعی رشد نموده و تعادل اجتماعی را میسر می سازد. جستجوی عدالت از این طریق امکان پذیر شده و موجبات گفتگوی همگانی هموار می گردد و سرانجام، افراد به هر دو جنبه حقوق و تکالیف خود آگاهی می یابند. در این جامعه از آزادی مثبت سخن می رانیم که به افراد یاری رسانیده می شود تا نیازهای خود را برطرف سازند. با برجسته شدن این قبیل مفاهیم، لیبرالیسم اقتصادی عقب نشینی می کند و راه برای حضور همگانی و نیل به مفاهیم جدید هموار شده و زمینه های همبستگی مهیا می گردد. واضح است که دولت ها در اینجا وظیفه قانون گذاری، نظارت و کمک داشته تا با مراجعه به مردمی که هویت های گوناگون دارند به آنها کمک کنند. تلاقی بین اخلاق و رفاه، در توانمند شدن شهروندان است تا از فرصت ها استفاده کنند. استقرار این شرایط مسیر توسعه را هموار می سازد. استقرار ارتباطات متمدنانه نظیر مباحثه و گفتگو راه برقراری کنش های متقابل را برقرار می سازد و از سوی دیگر توانمندی آدمی به خردورزی وی کمک خواهد نمود و در صورت برخورداری ها از منابع جامعه می توان انتظار داشت که افراد به تکالیف خود در قبال دیگران عمل نمایند. پس از استقرار این شرایط است که می توان از انسان مسئول سخن گفت.
تحلیل اثرهای رفاهی تابع تقاضای پول، مبتنی بر مبانی اخلاقی خانواده در اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تابع تقاضای پول در اقتصاد متعارف، سه انگیزه مبادلاتی، احتیاطی و سفته بازی را برای تقاضای پول در نظر می گیرد و علت آن، فرض عقلانیت ابزاری در طراحی و شکل گیری تابع تقاضای پول خانوار است. در صورتی که از نظر اسلام به علت آنکه عقلانیت حاکم بر خانوار، فراتر از عقلانیت ابزاری بوده و کارکرد آن ورود به حوزه های اخلاق و اجتماعی است، صفت های اخلاقی مثبت مانند نوع دوستی و گذشت هم بر شکل گیری تابع تقاضای پول خانوار مؤثر خواهد بود.
در تحقیق پیش رو با توجه به مبانی اخلاقی حاکم بر خانوار از دید دین اسلام، نشان داده می شود که تشکیل خانواده باعث تعالی ویژگی های مثبت اخلاقی شده و با گسترش نهاد خانواده مبتنی بر مبانی ارزشی اسلام، صفت های اخلاقی مانند ایثار، محبت و نوع دوستی در جامعه گسترش می یابد. با ارتقای این صفت ها، تقاضا برای پول فقط بر اساس انگیزه های احتیاطی، مبادلاتی و سفته بازی نبوده و انگیزه های مبتنی بر صفت های اخلاقی مثبت که در تحقیق پیش رو انگیزه های نوع چهارم نامیده می شود نیز در آن اثر خواهند داشت؛ سپس در چارچوب الگوی سیدراسکی اثبات می شود که اثر خانواده به علت افزایش انگیزه های نوع چهارم از راه اثرگذاری بر نرخ ترجیح زمانی باعث افزایش رفاه بیشتری می شود.
تعیین میزان آسیب پذیری خانوارهای شهری ناشی از افزایش قیمت مواد غذایی وارداتی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهم ترین راهبرد در سیاست های غذایی یک کشور افزایش عرضه مواد غذایی به شمار می رود که در این خصوص واردات مواد غذایی یکی از متداول ترین راه ها در بین کشورهای مختلف می باشد. اندازه گیری تغییرات رفاهی و میزان آسیب پذیری خانوارها ناشی از افزایش قیمت جهانی مواد غذایی به منظور ارائه سیستم های حمایتی جبرانی موضوعی بسیار حائز اهمیت است. بنابراین در این مطالعه پس از برآورد سیستم تقاضا تقریبا ایده آل درجه دوم، کشش قیمتی جبرانی برای مواد غذایی وارداتی به کشور محاسبه و با استفاده از شاخص تغییرات جبرانی در حالت تغییرات توام قیمت ها، اثرات رفاهی این افزایش قیمت ارزیابی گردید. در نهایت با توجه به سهم هر یک از مواد غذایی در سبد مصرفی خانوارهای شهری میزان آسیب پذیری آنها محاسبه شد. نتایج نشان داد که مجموع تغییرات جبرانی محاسبه شده در سال 2012 در نتیجه افزایش قیمت جهانی مواد غذایی معادل 101/213 میلیون دلار می باشد. همچنین بر اساس نتایج، میزان رفاه از دست رفته خانوارهای شهری به طور متوسط حدود 20/4 درصد از متوسط درآمد خانوارها را در این سال نشان می دهد که در واقع شاخصی از آسیب پذیری این خانوارها عنوان شده است. با توجه به روند افزایشی قیمت مواد غذایی در طی سال های اخیر نتایج این مطالعه بدین منظور موثر می باشد که با در نظر گرفتن رفاه از دست رفته به عنوان مالیات غیر مستقیم تحمیل شده به مصرف کنندگان، می توان با پرداخت کمک هزینه به منظور جبران اثر افزایش قیمت و با هدف حمایت از خانوارهای آسیب پذیر نقش موثرتری برداشت.
بررسی رابطه الگوهای مصرف و رفاه ذهنی در شهر تهران
حوزههای تخصصی:
از آنجا که الگوهای مصرف نشانگری برای تعریف ارزش ها، نگرش ها، رفتارهای افراد و تبیین موقعیت های متعاقب آن هستند و اهمیت شان برای تحلیل های اجتماعی روز به روز افزایش می یابد، پس می توانند نقش بسزایی در تعیین ارزیابی های فرد از زندگی خود (رفاه ذهنی) نیز داشته باشند. در این پژوهش سعی شده است علاوه بر بررسی نقش و اهمیت انواع الگوهای مصرف و رفاه ذهنی به بررسی رابطه این دو مفهوم نیز پرداخته شود. جامعه آماری این پژوهش تمامی ساکنین بالای 15 سال شهر تهران هستند که محققین400 نفر از آنها را با توجه به اینکه جامعه مورد پژوهش از دسته های جداگانه ای تشکیل شده است و عناصر آن جامعه در این دسته ها توزیع شده اند و با توجه به بزرگ بودن جامعه پژوهش با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب نمودند. با استفاده از روش پیمایش و ابزار پرسشنامه به گردآوری داده ها پرداخته شده است.توصیف و تحلیل داده ها نیز بر اساس نرم افزارspss انجام و نتایج زیر حاصل گردید: 3/92 درصد افرادی که دارای الگوی مصرف سنتی بودند دارای رفاه ذهنی پایین،8/88 درصد افرادی که دارای الگوی مصرف ترکیبی بودند رفاه ذهنی متوسط و 89 درصد افرادی که دارای الگوی مصرف مدرن بودند رفاه ذهنی بالایی را داشته اند، در مجموع متغیر های مستقل 9/19 درصد از واریانس متغیر رفاه ذهنی را تبیین کرده اند. در واقع بررسی ، شناخت و تغییر الگوهای مصرف افراد قابلیت پیش بینی و تغییر در میزان رفاه ذهنی آنها را به ما می دهد.
تحلیل و بررسی اثرات سرمایه گذاری بر توانمند سازی و رفاه خانوارهای روستایی (مطالعة موردی: دهستان ملاوی شهرستان پل دختر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: نقش و اهمّیت سرمایه گذاری در فرآیند رشد و توسعه جوامع در اکثر نظریات رشد و توسعه اقتصادی مورد تأکید قرار گرفته است. با توجّه به این که توسعه روستاها از عوامل اصلی توسعه ملّی به شمار می آید، لازم است سرمایه گذاری برای مولدترین و کارآمدترین بخش ها در جهت تسریع توسعه فراهم شود. هدف این پژوهش، برّرسی اثرات سرمایه گذاری در توانمندسازی و رفاه خانوارهای روستایی در دهستان ملاوی می باشد.
روش: روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است که با استفاده از آن، به برّرسی عملکرد و اثرات سرمایه گذاری بر توانمندسازی و رفاه خانوارهای روستاهای این دهستان پرداخته شده است. در این پژوهش، تعداد ۱۵۷ خانوار با استفاده از فرمول کُوکران (تعداد ۱۳ روستا) به عنوان نمونه انتخاب شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها، از روش آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون t تک نمونه ای و هم بستگی پیرسون) استفاده شده است.
یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده براساس آزمون t تک نمونه ای و آزمون هم بستگی پیرسون نشان می دهد که بین میزان سرمایه گذاری و توانمند سازی و رفاه خانوارها در منطقه مورد مطالعه، رابطه کاملاً معناداری وجود دارد. هم چنین، یافته ها نشان می دهد که عملکرد و اثرات سرمایه گذاری در دهستان ملاوی باعث افزایش توانمندی و رفاه خانوارهای روستایی در این منطقه شده است.
راه کارهای عملی: با توجّه به یافته های تحقیق پیشنهاد می شود که در این خصوص، دست اندرکاران و برنامه ریزان فرآیند توسعه مناطق روستایی به اهمّیت نقش این سرمایه گذاری ها در مناطق روستایی توجّه کافی داشته باشند. هم چنین، فواید مثبت آن دقیق تر مورد بررسی قرار گرفته شود و با افزایش این سرمایه گذاری ها در نواحی روستایی، زمینه توسعه نواحی روستایی فراهم شود.
مصرف گرایی در سبکزندگی مدرن و دینی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
موضوع «مصرف گرایی» یکی از ویژگی ها و ترجیحات سبکزندگی غربی است که تحت تأثیر تحولات ناشی از انقلاب صنعتی به ویژه غلبه نظام سرمایه داری متأخر در چند دهه اخیر به ظهور رسیده است. همچنین مصرف گرایی از رهگذر فرآیند جهانی شدن، ارتباطات گسترده جوامع، اشاعه فرهنگی، رسانه های جهان گستر به رویه نسبتا رایج و شایع جامعه جهانی تبدیل شده است.
در تبیین علل و عوامل مؤثر در رواج و نفوذ روزافزون این فرهنگ و نیز پیامدهای فردی و اجتماعی آن تاکنون دیدگاه های مختلفی با رویکردهای روان شناختی، روان کاوی، جامعه شناختی و مطالعات فرهنگی، اقتصادی، ارتباطاتی و الهیاتی عرضه شده است. در این رویکردها، بیش از جنبه های اقتصادی به جنبه های فرهنگی و اجتماعی این پدیده، توجه شده است.
این نوشتار درصدد است که با ارجاع ضمنی به دیدگاه های ارائه شده، جایگاه این رفتار را در سبکزندگی غالب و رایج کنونی، از ابعاد مختلف و با رویکرد غالب مطالعات فرهنگی، تحلیل کند و در پایان به صورت گزاره وار و مختصر به خطوط عام الگوی مصرف از دیدگاه اسلام توجه دهد. روش آن در مقام گردآوری اطلاعات اسنادی و در مقام بررسی آن ها، تفسیری، تعلیلی و تحلیلی است.
بررسی تغییرات سطح فقر و تعیین میزان آسیب پذیری خانوارهای روستایی ناشی از افزایش قیمت جهانی مواد غذایی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر، به بررسی اثرات افزایش قیمت مواد غذایی بر سطح فقر و میزان آسیب پذیری خانوارهای روستایی در ایران می پردازد. بدین منظور از اطلاعات هزینه ای خانوارهای روستایی در سال 1391 استفاده شد. ابتدا کشش های قیمتی جبرانی با استفاده از سیستم تقاضای تقریباً ایده آل درجه دوم محاسبه و اثر افزایش توأم قیمت جهانی مواد غذایی بر رفاه خانوارها مورد بررسی قرار گرفت، تا از آن بتوان در محاسبه شاخص آسیب پذیری و تغییرات سطح فقر در خانوارهای روستایی استفاده نمود. نتایج نشان می دهد که پس از افزایش قیمت، خانوارها از نظر رفاهی در وضعیت بدتری قرار گرفته، به گونه ای که شاخص رفاهی تغییرات جبرانی محاسبه شده برای گروه های مواد غذایی مورد مطالعه، 78/530 هزار ریال به دست آمد که این میزان حدود 28/6 درصد متوسط درآمد ماهانه خانوارهای روستایی را به خود اختصاص می دهد و از آن، تحت عنوان شاخص آسیب پذیری یاد می گردد. با عنایت به خط فقر محاسبه شده پس از افزایش قیمت مواد غذایی (71/2772 هزار ریال)، بالغ بر 49 درصد خانوارهای روستایی، مخارج کمتری نسبت به این میزان را صرف تهیه مواد غذایی می نمایند و به عبارتی، دچار فقر تغذیه ای می باشند. همچنین نتایج نشان داد که در اثر افزایش قیمت مواد غذایی نزدیک به 14 درصد (معادل 2764 خانوار) به تعداد خانوارهای فقیر اضافه شده است. نتایج این مطالعه می تواند به منظور حمایت از اقشار آسیب پذیر و تأمین امنیت غذایی و افزایش رفاه اجتماعی از طریق کمک به طراحی سیاست های اقتصادی، حائز اهمیت باشد؛ به نحوی که آثار منفی رفاهی گروه های کم درآمد جبران گردد.
برآورد آستانه تأثیر بیکاری بر شادی
حوزههای تخصصی:
بیکاری یکی از فاکتورهای مهم در کاهش شادی است و تحقیقات تجربی انجام شده، اثر منفی بیکاری بر شادی را به اثبات رسانده است. اما نکته ای که در پژوهش های گذشته کمتر مورد توجه قرار گرفته، نقش سطح بیکاری بر میزان اثرگذاری آن بر شادی است. در این مقاله با استفاده از الگوی داده های پانل، ضمن بررسی اثر بیکاری، نقش نرخ بیکاری بر اثرگذاری آن بر شادی نیز مورد آزمون قرار گرفته است.
نتایج حاصل از تخمین، حاکی از اثرگذاری منفی متغیرهای بیکاری و تورم و اثر مثبت شاخص توسعه انسانی بر شادی و رفاه جوامع در سطح کلان می باشد. همچنین ضریب تغییر شیب بیکاری برای نرخ آستانه ای معادل 12 درصد منفی و معنادار می باشد. بنابراین اثرگذاری بیکاری بر شادی به میزان نرخ آن بستگی داشته و با افزایش سطح بیکاری و بالاتر رفتن آن از نرخ آستانه ای، اثر منفی بیکاری تشدید می گردد. از مقایسه ضرائب نرخ بیکاری و تورم نیز می توان نتیجه گرفت که بیکاری بیش از تورم بر شادی و رفاه اثر منفی دارد. از این رو، سیاستگذاران بهتر است در هدفگذاری های خود، وزن بالاتری به بیکاری بدهند و همچنین با افزایش سطح بیکاری، به کنترل آن بیش از پیش توجه نمایند.