مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
حالت
حوزه های تخصصی:
بهار و نوروز و آنچه بدان مربوط است از قبیل دگرگونى در طبیعت و آداب و رسوم ویژه آن، موضوع سخن شاعرانى فراوان قرارگرفته است. اما از چشم اندازه شاعران طنزپرداز به آن نگریستن لطفى دیگر دارد. در این مقال کوشش شده مهمترین نکته هایى که به لحاظ مایه هاى طنز مورد توجه شاعران واقع شده، دسته بندى و تقدیم گردد. گرچه موضوعات مورد عنایت بسیار زیاد است ولى به شانزده مورد اشاره مى گردد. دگرگونى هاى شگرفى که در طبیعت، موجودات زنده، پرندگان و انسان حاصل مى شود در رأس آن است و بقیه شامل: خانه تکانى و دشواریهاى آن، هزینه هاى گزاف براى نونوار شدن و درآمدهای ناچیز، اجناس نامرغوب و بنجل و اجحاف فروشندگان، و آنگاه ناشکیبى و تنک حوصلگى خانواده ها، چهارشنبه سورى، هفت سین، عیدى گرفتن و عیدى دادن، سورچرانى، میهماندارى و سیزده به در مى باشد. خالى از لطافت و کیفیتى نیست که مى شنوید شاعرى آغاز بهار را چنین توصیف مى کند: هر درختى چون جنون ما ز نوگل مى کند هرگلى هم خنده ها بر ریش بلبل مى کند
مطالعه ی مورد-شاهدی سبکهای دفاعی و اضطراب حالت-صفت در دانشجویان مبتلا به اختلال اضطراب منتشر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"مقدمه: رابطه ی بین مکانیسم های دفاعی و اضطراب در متون علمی مطرح می باشد. با توجه به شیوع اختلال اضطراب منتشر (GAD) به ارزیابی سبکهای دفاعی و ارتباط آن با اضطراب حالت- صفت در دانشجویان مبتلا به GAD پرداختیم.
روش کار: تعداد 30 دانشجوی مبتلا به GAD و 30 دانشجوی غیرمبتلای 27-19 ساله (15 پسر و 15 دختر در هر گروه) که از نظر متغیرهای جمعیتشناختی همتاسازی شده بودند به روش نمونه گیری در دسترس از بین داوطلبان انتخاب شدند. تمام دانشجویان تحت مصاحبه ی بالینی ساختیافته و پرسش نامه ی سلامت عمومی قرار گرفتند تا معیارهای ورود را داشته باشند. سپس دو گروه به پرسشنامههای سبک دفاعی-40 (DSQ-40) و اضطراب حالت- صفت اشپیلبرگر (STAI) پاسخ دادند. برای تحلیل دادهها از آمار توصیفی، آزمون های تی مستقل، ضریب همبستگی و تحلیل واریانس دوسویه استفاده شد.
یافته ها: به طور معنی داری استفاده از سبک دفاعی پخته در گروه غیرمبتلا بیشتر بود (032/0P<) و مکانیسمهای دفاعی شوخی(048/0P<)، انکار(034/0P<)، فرونشانی(035/0P<)، گسست(040/0P<) و دلیلتراشی(0005/0P<) در گروه غیرمبتلا و فرافکنی(002/0P<) و جسمانیسازی (001/0P<) در گروه مبتلا بیشتر مورد استفاده قرار گرفته بودند. همبستگی معکوس متوسط و معنی داری بین نمره ی اضطراب حالت- صفت با نمره ی سبک دفاعی پخته وجود داشت. همبستگی بین سبک دفاعی ناپخته و اضطراب حالت اندک بود و بین سبک دفاعی نوروتیک و اضطراب حالت- صفت رابطهای مشاهده نشد.نتیجه گیری: افراد با سطح مطلوب سلامت عمومی و نمره ی اضطراب حالت- صفت پایین، از سبک دفاعی پخته استفاده میکنند. استفاده ی دانشجویان سالم از مکانیسمهای دفاعی شوخی و فرونشانی نیز این نتیجهگیری را حمایت میکند.
"
برآورد نرخ بهرهی تعادلی در اقتصاد ایران (1386:4-1368:4) در قالب یک مدل تعادل عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله تلاش میشود که با استفاده از دادههای فصلی 1386:4-1368:4، سری زمانی نرخ بهرهی واقعی تعادلی به همراه تولید بالقوه برای اقتصاد ایران برآورد شود. برای این منظور، فرم ساختاری خلاصه شدهی تعادل عمومی و سازگار با اقتصاد ایران، طراحی و با استفاده از رهیافت فیلتر کالمن ، متغیرهای غیرقابل مشاهد برآورد میشوند. براساس نتایج، در چارچوب یک تابع مطلوبیت نمایی، مقدار پارامتر ریسکگریزی نسبی برای اقتصاد ایران برابر با 0.46 برآورد شد. همچنین، مقدار پارامتر نرخ ترجیحات زمانی برابر با 0.04 بهدست آمد. نتایج نشان میدهد که مقدار متوسط نرخ بهرهی تعادلی در طول دورهی (1386:1 و 1368:4)، برابر با 0.056 بوده است. بررسی سری زمانی برآورد شده حاکی از آن است که نوسانات این متغیر در طول دورهی مورد بررسی، بسته به فواصل مختلف زمانی، رفتار متفاوتی را از خود نشان میدهد.
بررسی رابطه ساده و چندگانه متغیرهای کمالگرایی،اضطراب صفت- حالت و افسردگی با سردرد میگرن در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه ساده و چندگانه کمال گرایی،اضطراب و افسردگی با سردرد میگرن در دانشجویان دختر و پسر دانشگاه آزاد اسلامی اهواز انجام شده است.در این تحقیق کمال گرایی،افسردگی و اضطراب صفت - حالت ،متغیرهای پیش بین و سردرد میگرن متغیر ملاک می باشند.نمونه مورد بررسی 150 دختر و 150 پسر دانشگاه آزاد اسلامی اهواز بودند که به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب گردیدند.پژوهش حاضر تحقیق بنیادی و از نوع همبستگی است.در این پژوهش از چهار مقیاس استفاده شد که عبارتند از:مقیاس کمال گرایی اهواز،پرسشنامه اضطراب اسپیل برگر،پرسشنامه افسردگی بک و مقیاس سردرد میگرن اهواز.نتایج نشان داد که کمال گرایی،اضطراب و افسردگی با سردرد میگرن رابطه مثبت و معنی داری دارند.افزون بر این،همبستگی چندگانه کمال گرایی،اضطراب و افسردگی با سردرد میگرن معنی دار بود.
گروه های اسمی روسی با معنای مکان و زمان درحالت اضافی و معادل های آنها در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حالت اضافی در زبان روسی نسبت به دیگر حالت ها بیان کننده معانی مختلف دستوری است. این حالت با توجه به ساختار آن(با حروف اضافه یا بدون حروف اضافه) می تواند بیان کننده مالکیت‘ خصوصیت‘ ارتباط چیزی با چیز دیگر (??eH ?apT?? oTe? cTy?eHTa، kH?ra ?pyra?aBTopPOMaHa،) باشد. علاوه بر این معانی این حالت به معانی و روابط نحوی مکان وزمان نیز اشاره می کند. Pyray y ? B ??? با توجه به این مطلب که زبان های روسی و فارسی از دیدگاه رده شناختی به زبان های متفاوتی متعلقند در این مقاله سعی شده است روش های بیان معانی مکان و زمان که با شکل های مختلف نحوی در زبان روسی ساخته می شود با زبان فارسی مورد مقایسه قرار گیرد. با توجه به این مطلب که ساخت و فهم حالت اضافی با معنای زمان ومکان برای خارجیان و منجمله فارس زبانان مشکل آفرین است سعی شده است بیشتر به جنبه های عملی مفاهیم مذکور پرداخته شود.
مفعول نمایی افتراقی، نگاهی دیگر به ""را(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفعول نمایی افتراقی ویژگی زبانهایی است که همه مفعولها را به یک شیوه نشان نمی دهند. بوسونگ (1985) این پدیده را در برخی از زبانهای ایرانی بررسی کرده است. آیسن (2003) نشانه «را» در فارسی را نشانه ای می داند که به معرفگی و جانداری مفعولها حساس است، و این زبان را نمئنه ای از زبانهای دارای مفعول نمایی افتراقی می داند. در این مقاله نشان داده ایم برخلاف دیدگاه آیسن (2003)، نمی توان گفت «را» فقط طبقة خاصی از مفعولها در فارسی را همراهی می کند؛ زیرا اولاً می تواند در طیف معرفگی با همة مفعولها ظاهر شود و حضور آن تأثیری کلامی دارد، ثانیاً طیف جانداری نقشی در حضور «را» ندارد و ثانیاً این نشانه می تواند با مواردی از غیرمفعولها نیز ظاهر شود. پس با در نظر گرفتن این سه مورد، نمی توان دیدگاه آیسن (2003) را در مورد نقش «را» اقتصادی فرض کرد.
تأثیر قدرت موضوعات فعلی بر حالت نمایی افتر`اقی: شواهدی از گویش هورامی
حوزه های تخصصی:
ح الت نمایی افت راقی پدیده ای در نظام صرفی زبان هایی است که مشخّصه حالت را به شکل آشکار و به وسیله وندهای تصریفی بر روی گروه های اسمی نمایش می دهند. این پدیده در زبان های دارای نظام حالت مفعولی، به شکل حالت نمایی افتراقی سازه مفعول و در زبان های واجد نظام کنایی، به شکل حالت نمایی افتراقی سازه فاعل است. این مقاله ضمن معرّفی و توصیف موارد فاعل نمایی و مفعول نمایی افتراقی در گویش هورامی، شرایط ظهور این پدیده ها را در ساخت های کنایی و مفعولیِ این گویش تبیین می نماید. در این راستا، با معرّفی قدرت موضوعات فعلی و نحوه محاسبه آن در ساخت های مفعولی و کنایی، نشان می دهیم که تفاوت در میزان قدرت موضوعات فعلی موجب پدیدآمدن حالت نمایی افتراقی در این گویش می شود؛ بدین معنا که تنها موضوعات فعلی قوی و برجسته میزبان پایانه صرفی حالت نما هستند. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهند که حالت نمایی آشکار در ساخت های مفعولیِ گویش هورامی برای بازشناسی روابط دستوری و در ساخت های کنایی این گویش جهت بازنمایی برجستگی کلامی سازه گیرنده تکواژ حالت نما به کار می رود.
بررسی سلسله مراتب نشانداری در صرف اسم و ضمیر زبان های ایرانی نو شمال غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله قصد داریم به بررسی نشانداری در صرف اسم و ضمیر زبان های ایرانی نو شمال غربی از منظری درزمانی براساساصل کاستن صورت ها (هاوکینز 2004) بپردازیم. طبق این اصل صورت های نشاندار پایین ترین مرتبه و صورت های بی نشان بالاترین مرتبه را در سلسله مراتب کاربردبنیاد دارند. ترتیب مقولات در سلسله مراتب کاربردبنیاد بر اساس بسامد وقوع آنها در زبان ها است و دلیل این بسامدهای گوناگون را می توان به دلایل ارتباطی، پیچیدگی و وقوع نابرابر عناصر زبانی در محیط اجتماعی نسبت داد.در این مقاله نشان داده ایم تغییرات نشانداری در سلسله مراتب شمار و جنس در صرف اسم و ضمیر زبان های مورد مطالعه، طبق اصل کاستن صورت ها و پیش بینی های آن است و در سلسله مراتب حالت استثنائاتی وجود دارد که مطابق پیش بینی های این اصل نیست.
بررسی واژه بست های ضمیری گویش مزینانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر به توصیف و تبیین ویژگی های واژنحوی واژه بست های ضمیری گویش مزینان، از توابع شهرستان سبزوار، می پردازد. طبق این بررسی، واژه بست های ضمیری گویش مزینانی در مجاورت بلافصل فعل ظاهر شده و برخلاف فارسی معیار به تکواژهای امر، نهی، و نفی و سازه های نحوی در نقش مفعول مستقیم و غیرمستقیم نیز می پیوندند. همچنین، این عناصر بدون استفاده از ادات نقش نما در نقش های نحوی غیرصریح مانند حالت های به ای، ازی، و برایی ظاهر می شوند. مضافاً، چگونگی اختصاص حالت دستوری در ساخت های دومفعولی گویش مزینانی در چارچوب فرضیه انشقاق پوسته فعلی بررسی و این نتیجه حاصل شد که به لحاظ تاریخی، حوزه عملکرد واژه بست های ضمیری، به نفع ساخت های اضافی، از حوزه بند و جمله به حوزه گروه فعلی کاهش یافته است.
ویژگی های شاخص گویش سمنانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سمنانی یکی از گویش های اصیل ایرانی است که بسیاری از ویژگی های زبان های ایرانی باستان را در خود حفظ کرده است. سه ویژگی مهّم این گویش، کنائی(ergativity)، جنس (gender) و حالت (case) است که هر کدام از آنها را به طور مختصر در اینجا توضیح می دهیم.
کشش جانشینی، بازدهی به مقیاس و کارآمدی سرمایه گذاری در ایجاد اشتغال در بخش کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بازدهی نسبت به مقیاس و کشش جانشینی عوامل تولید در زمره عواملی هستند که نقش تعیین کننده ای در تقویت و یا تضعیف میزان اثرگذاری اعتبارات سرمایه گذاری در ایجاد اشتغال دارند. در این تحقیق با استفاده از داده های سال های ۱۳۵۳ تا ۱۳۹۱ تأثیر کشش جانشینی و بازدهی به مقیاس بر میزان اثرگذاری سرمایه گذاری در ایجاد اشتغال در بخش کشاورزی با استفاده از روش های حداقل مربعات معمولی، حداقل مربعات استوار و مدل های خطی تعمیم یافته برآورد گشته و مورد آزمون قرار گرفته است. یافته ها مؤید تأثیر مثبت بازدهی نسبت به مقیاس و تأثیر منفی کشش جانشینی عوامل تولید بر ضریب اثرگذاری سرمایه گذاری بر اشتغال بخش کشاورزی است. بنابراین تخصیص اعتبارات به زیر بخش های دارای بازدهی به مقیاس بالاتر و یا اجرای برنامه های تقویت کننده بازدهی به مقیاس و بهره وری از جمله جلوگیری از خرد شدن زمین های کشاورزی و استفاده از سیستم های نوین آبیاری، در کنار اعطای تسهیلات می تواند اثربخشی ابزار تسهیلات را در ایجاد اشتغال بهبود بخشد. همچنین تخصیص بیشتر منابع سرمایه گذاری به زیر بخش هایی که از کشش جانشینی پایین تری برخوردارند می تواند میزان اثربخشی ابزار سرمایه گذاری بر ایجاد اشتغال در بخش کشاورزی را بهبود بخشد
بررسی مقوله های تصریفی اسم در بلوچی سرحدّی گرنچین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال نهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲۵
79 - 111
حوزه های تخصصی:
گویش بلوچی سرحدّی زیرشاخه ای از بلوچی غربی (رخشانی) است. پژوهش حاضر درصدد است تا مقوله های تصریفی یا ساخت واژی- نحوی اسم شامل: شمار، جنس دستوری، معرفگی، حالت و مالکیت را در گویش بلوچی سرحدّی گرنچین مورد بررسی قرار دهد. این مطالعه هم زمانی بر اساس پیکره زبانی گردآوری شده از طریق کار میدانی در منطقه گرنچین واقع در 35 کیلومتری جنوب شرقی شهرستان خاش انجام شده است. داده های زبانی از طریق ضبط گفتار آزاد و مصاحبه با 10 گویشور از ساکنین بومی منطقه گرنچین شامل 5 مرد و 5 زن بی سواد با محدوده سنی 50 - 80 سال گردآوری شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد بلوچی سرحدّی در مقوله شمار از تمایز شمار مفرد و جمع برخوردار است. این گویش فاقد نشانه ای ساخت واژی برای مقوله جنس دستوری است. به علاوه، اسم در مقوله معرفگی با استفاده از نشانه های نحوی و ساخت واژی متنوع صرف می شود. نظام حالت در این گویش نظام فاعلی- مفعولی است و حالت به صورت حالت فاعلی و حالت غیرفاعلی تحقق می یابد. در این راستا، حالت غیرفاعلی، به نوبه خود، به صورت حالت رایی/ برایی، اضافی/ ملکی، ندایی، مکانی، به ای، ازی و بایی کاربرد دارد؛ با این وجود، این گویش از نظام ساخت کنایی دوگانه در نظام گذشته فعل نیز استفاده می کند. مالکیت، علاوه بر استفاده از حالت اضافی/ ملکی، به کمک فعل ربطی، حروف اضافه، فعل /dɑʃt-en/ و عبارت های قرضی از فارسی نیز بیان می شود.
جایگزینی حالت اَزی و بایی در زبان اوستایی
منبع:
علم زبان سال چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۶
26 - 7
حوزه های تخصصی:
در زبان اوستایی، گاه حالت ازی برای رمزگذاری کارکردهای حالت بایی و گاه حالت بایی برای رمزگذاری کارکردهای حالت ازی به کار رفته است. این دو حالت در شمار حالت هایی هستند که نقش های معنایی را رمزگذاری می کنند. حالت ازی در شمار حالت های مکانی است و کارکرد اصلی آن رمزگذاری مفاهیم خاستگاه، جایگاه و مسیر است. حالت بایی در شمار حالت های غیرمکانی است و کارکرد اصلی آن رمزگذاری مفاهیم ابزار، همراهی، روش، سبب و عامل در ساخت مجهول است. ازی و بایی در سلسله مراتب حالت در آخرین جایگاه قرار گرفته اند و از یکدیگر متمایز نیستند. در این مقاله، با بررسی شواهدی از زبان اوستایی مشخص شده است که این دو حالت چندمعنا هستند و از نظر کارکرد معنایی با یکدیگر هم پوشانی دارند؛ به بیانی دیگر، می توانند نقش یکدیگر را بر عهده گیرند و همانند یکدیگر رفتار کنند؛ به همین سبب، در زبان اوستایی جایگزین یکدیگر شده اند. حالت ازی علاوه بر نقش معنایی خاستگاه، جایگاه و مسیر، نقش های معنایی روش و سبب را رمزگذاری کرده است و حالت بایی نیز علاوه بر نقش های معنایی همراهی، ابزار، سبب و عامل ساخت مجهول، نقش های معنایی خاستگاه، مسیر و جایگاه را نشان داده است. برای شناخت گستره معنایی و چندمعنایی این دو حالت، انگاره معنایی آنها ترسیم شده است.
حالت در زبان های روسی و فارسی و مشکلات فراگیری آن برای فارسی زبانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقالۀ حاضر حالت در زبان روسی و مشکلات فراگیری آن برای فارسی زبانان بررسی شده است. در زبان روسی پیوند بین اعضای جمله با انتخاب درست حالت بیان می شود. این پیوند ممکن است بین اجزای مختلف کلام (فعل، اسم، صفت، قید و عدد) برقرار شود.در مقایسه با زبان روسی، در زبان فارسی مقولۀ حالت وجود ندارد و پیوند بین واژگان در جملات و ترکیب واژه ها به کمک حروف اضافه، نشانه های اضافه، ترتیب اجزای کلام یا حروف ربط برقرار می شود. حالت های زبان روسی معمولاً چند معنایی هستند. هر نوع حالت دارای مجموعه ای از معانی لغوی است. با توجه به مفهومی که هر حالت در زبان روسی دارد، به صورت معینی به زبان فارسی بیان می شود. بنابر این، بین نوع حالت در زبان روسی و ساختارهای نحویِ زبان فارسی رابطۀ یک به یک کاملی وجود ندارد. همچنین در این مقاله تلاش شده است ضمن بیان نحوۀ این گونه روابط و حالت های مختلف به زبان فارسی، به یافتن قوانین، قواعد کلی و بیان مشکلاتی که برای زبان آموزان ایرانی در فراگیری حالت زبان روسی وجود دارد اشاره و علل به وجود آمدن این گونه خطاها برای فارسی زبانان را با رویکردی تحلیلی بررسی کنیم.
رده شناسی نظام حالت اسم در زبان عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۰
7 - 41
حوزه های تخصصی:
بحث «اِعراب اسم» در نظریه های زبان شناسی تحت عنوان «حالت اسم» مطرح شده و انواع الگوهای حالت نمایی و نشانه های آن در زبان های مختلف جهان معرفی شده است. مقاله حاضر با هدف بررسی این الگوهای منظم (و نظام دستوریِ حاکم بر آن ها) در عربی قدیم و فصیح از منظر دسته بندی ها و اصطلاحات زبان شناسی با تکیه بر رویکرد رده شناسی زبان تدوین گردیده است. با تکیه بر ملاک های ساختاری و صوری (مبتنی بر صورت نهایی کلمه) دو الگوی کلی را می توان در حالت نمایی اسم در عربی تشخیص داد: 1) اسم های فاقد پسوندِ شمار (اسم های مفرد و جمع مکسر) که یک نظام سه عضوی حالت را تشکیل می دهند (حالت فاعلی، مفعولی و مضاف الیهی)؛ و 2) اسم های دارای پسوندِ شمار (اسم های مثنی، جمع مذکر سالم و جمع مؤنث) که از یک نظام دوعضوی تبعیت می کنند (حالت فاعلی و غیرفاعلی). پژوهش حاضر کوشیده است در هر بخش، رفتارهای غالب و نیز استثنائات را با نگاهی نظریه بنیاد توضیح دهد و در مواردی ضمن طرح انتقاداتی از صرف ونحو عربی، سؤالاتی را برای پژوهش های آتی مطرح کند.
بررسی ساخت نحوی خرده جمله در کردی (گونه موکریانی) رویکردی کمینه گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش پیش رو با هدف بررسی مقوله نحوی خرده جمله و شیوه اعطای حالت به گروه های اسمی درون آن در زبان کردی، گونه موکریانی، در چارچوب برنامه کمینه گرا صورت گرفته است. در این مقاله، به بررسی سه فرضیه در باب مقوله نحوی خرده جمله پرداخته ایم که مطابق آن ها سازه مذکور فرافکنی واژگانی از محمول آن، گروه تصریف و گروه زمان در نظر گرفته شده است. تحلیل های ارائه شده در این مقاله نشان می دهند که فرضیه اول سبب بروز مشکلاتی در اصل فرافکنی گسترده، شیوه اعطای حالت و نظریه ایکس تیره می شود. در فرضیه دوم، به منظور برآورده شدن الزامات گروه تصریف، قائل به وجود فرافکن هایی فاقد تجلی آوایی شدیم. در نظرگرفتن عناصر تهی در ساخت های زبانی همسو با ماهیت اصلی برنامه کمینه گرا مبنی بر بهینه بودن ساخت های زبانی نیست و با اصل اقتصاد مغایرت دارد. در تحلیل آخر، با استناد به «مطابقه چندگانه» هیرایوا (2001) و «وراثت مشخصه» چامسکی (2005; 2006)، مقوله نحوی خرده جمله در این گونه، گروه زمان در نظر گرفته می شود.
خدا در فلسفه اسپینوزا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال بیست و ششم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۰۰
149 - 168
حوزه های تخصصی:
اسپینوزا فیلسوف معروف اروپا در دوره جدید در بخش اول از مهم ترین کتاب خود، یعنی «اخلاق» نسبتاً به تفصیل درباره خدا سخن گفته است. او خدا را جوهر می نامد که دارای صفات نامتناهی است و طبیعت عبارت از حالات صفات نامتناهی اوست. بنابراین جوهر، صفت و حالت سه عنصر اصلی واقعیت در نظر اسپینوزاست. مهم ترین مسئله در فلسفه اسپینوزا نظر اوست درباره تعالی یا عدم تعالی خدا از طبیعت. به بیان دیگر این مسئله که طبیعت که مجموعه نظام حالات خداست همان خداست یا نه، خدا علاوه بر ظهور در حالات، حقیقتی است متعالی از آنها. به عبارت سوم آیا اسپینوزا معتقد به «همه خدایی» است که بر اساس آن خدا همان کل طبیعت است که هر شیئی جزئی از آن را تشکیل می دهد یا نه، او برای خدا وجودی متعالی از طبیعت هم قایل است؟ در این مقاله با استناد به متن سخن اسپینوزا، «همه خدایی»بودن او نفی شده و همچنین اثبات شده است که برهان او بر وجود خدا همان برهان وجودی آنسلم نه بلکه برهان صدیقین است که بر پایه آن خدا وجود صرف و بنابراین واجب الوجود است.
بررسی متعلق شهود در اندیشه اسپینوزا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت و فلسفه سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۶۸)
153 - 174
حوزه های تخصصی:
ب باروخ اسپینوزا، فیلسوف عقل گرای قرن هفدهم، توجه ویژه ای به شناخت و معرفت شناسی دارد. بر اساس نظر اسپینوزا، شناخت انواع و مراتبی دارد که معتبرترین آن ها شناخت شهودی است و از همین رهگذر، او به بحث از شهود، متعلق آن و ویژگی هایش می پردازد. جستار حاضر، ضمن بررسی اقسام شناخت در اندیشه اسپینوزا، به واکاوی مفهوم و متعلق شهود در نظر او خواهد پرداخت. همچنین مقاله پیش رو، بر اساس دو دسته از تفاسیر، نشان خواهد داد که در سیر تفکر اسپینوزا، تغییری در متعلق معرفت شهودی صورت می پذیرد که ناشی از گذر اندیشه اسپینوزا از تقسیم معرفت بر مبنای صورت شناسایی به تقسیم آن بر اساس محتوای شناسایی است. این تغییر در انتقال اسپینوزا از رساله اصلاح فاهمه به کتاب اخلاق نمایان می شود و مفسران بر سر آن اختلافاتی دارند؛ بنابراین شهود موردنظر اسپینوزا در هر دو اثر، امری استنتاجی، بی واسطه و بی قاعده است؛ اما متعلق آن در رساله اصلاح فاهمه صفت و حالت و در اخلاق تنها حالت -یا ذوات اشیاء جزئی- است.
درباره (-ow) در کردی جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۵
157 - 187
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر معرفی، توصیف، تبیین و بررسی نقش عنصر زبانی بسیار پرکاربرد (-ow) در کردی جنوبی است. این پژوهش توصیفی تحلیلی بوده و داده های لازم به صورت میدانی از گویشوران بومی به وسیله مصاحبه و گفتگو جمع آوری شده است. بررسی داده ها نشان می دهد که پی بست (-ow) دارای توزیع و کاربردهای بسیار متنوعی است و عمدتاً با افعال متعدی ساده و مرکب ظاهر می شود، ولی گاهی نیز با (مفعول حرف اضافه در) افعال لازم به کار می رود. از نظر جایگاه، گاهی بعد از پی بست مفعولی ظاهر می شود و گاهی نیز قبل از آن. همچنین، در مواردی به صورت پیش بست تظاهر پیدا می کند. از لحاظ معنایی، این عنصر دارای معنای مشخص بوده و از لحاظ شمار و جنس با مفعول جمله مطابقه می نماید، ولی از نظر صوری همیشه دارای یک صورت واحد است. پی بست (-ow) می تواند با مفعول بسیاری از افعال همنشینی داشته باشد، در عین حال با دسته ای دیگر از افعال همنشینی ندارد. هم می تواند به مفعول معرفه ارجاع دهد و هم به مفعول نکره. بنابراین، به عوامل کلامی حساس نیست. روی هم رفته، اگرچه این پی بست می تواند دارای نقش های متنوعی باشد، لیکن بارزترین نقش آن مفعول نمایی و یا مضاعف سازی مفعول است.
تصحیح و شرح بیتی از دیوان حافظ بر اساس مستندات متنی و شگردهای بلاغی؛ حیلت، حالت یا طاقت؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۵)
1 - 18
حوزه های تخصصی:
در این بیت از حافظ: کوه اندوه فراقت به چه حالت بکشد حافظ خسته که از ناله تنش چون نالی ست ضبط های «حالت/ حیلت/ طاقت»، محل بحث میان مصححان دیوان اوست. انتخاب هریک از این سه وجه، ازنظر قاموسی بی اشکال است؛ اما بی تردید از این میان، تنها یکی حافظانه تر است. «حیلت» افزون بر معنای شناخته اش که مرادف با «چاره و تدبیر» است، در جنب کلمه ی «خسته» (= بیمار) ایهامی به معنای متداول آن در گذشته، یعنی طب نیز دارد. همچنین مجاورت کلمات «کوه» و «کشیدن» (= جرّ) و ایهام آن به «علم الحیل و علم جرّ أثقال» ترجیح این ضبط را بر دو ضبط دیگر تقویت می کند. بااین همه دو ضبط دیگر، یعنی «به چه طاقت» و «به چه حالت» نیز به کلی بی وجه نیستند و مستندات متنی که حافظ از آن ها متأثر بوده، می تواند دلیلی برای مقبولیت نسبی ضبط «طاقت» باشد. ضبط «به چه حالت» نیز ازمنظر جناس و ایهام کتابتی نکته ای دارد که کمتر موردتوجه شارحان حافظ و بلاغیون بوده است. این نوع از ایهام و جناس مبتنی بر آیین کتابت نسخ و ایهامات حاصل از شیوه ی کتابت بوده است که نویسندگان و گویندگان گذشته، دست کم در دوره ای خاص، بدان توجه کامل داشته اند. این مقاله در پی آن است که ضمن بررسی دلایل مقبولیت نسبی دو ضبط اخیر، رجحان ضبط «حیلت» را با دلایل متنی و بلاغی به عنوان ضبط مختار حافظ بررسی کند.