مطالب مرتبط با کلیدواژه

طاقت


۱.

تکلیف به وسع یا تکلیف به طاقت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تکلیف طاقت نفی عسر نفی حرج وسع

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹۷ تعداد دانلود : ۴۰۹
در مبنا و ضابطه تکالیف میان صاحب نظران دو دیدگاه به چشم می خورد. دیدگاه نخست اینکه مبنا و ملاک برای تکالیف، وسع بندگان است. یعنی هر آنچه از دایره وسع انسان خارج شود، تحت عنوان عسر و حرج قرار می گیرد، اگرچه طاقت انسان بر انجام آن کار باشد. دیدگاه دوم اینکه ملاک برای تکالیف، طاقت بندگان است. یعنی هر آنچه از دایره طاقت انسان خارج شود، تحت قاعده نفی عسر و حرج قرار می گیرد. نگارندگان ضمن بازخوانی مسئله، معتقدند به طور کلی نمی توان گفت که تکالیف به وسع یا به طاقت تعلق گرفته باشند، بلکه به نظر می رسد مقتضای اصل اولیه در هنگام شک و تردید و نبود قرینه، تعلق تکالیف به وسع است و معیار وسع بندگان، توان عرفی است نه طاقت ایشان. آیات قرآن، روایات، ادله تسهیل بر عباد و بنای عقلا را می توان مهم ترین ادله برای تقویت نظریه نخست دانست. اما در مواردی همچون عرض و آبرو، طلاق و اجرای قسامه، به دلیل خاص، ملاک و معیار تکالیف، طاقت (نهایت توان) مکلفان است.
۲.

تصحیح و شرح بیتی از دیوان حافظ بر اساس مستندات متنی و شگردهای بلاغی؛ حیلت، حالت یا طاقت؟(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تصحیح انتقادی دیوان حافظ طاقت حالت حیلت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۱ تعداد دانلود : ۱۵۲
در این بیت از حافظ: کوه  اندوه  فراقت  به  چه  حالت  بکشد    حافظ خسته که از ناله تنش چون نالی ست ضبط های «حالت/ حیلت/ طاقت»، محل بحث میان مصححان دیوان اوست. انتخاب هریک از این سه وجه، ازنظر قاموسی بی اشکال است؛ اما بی تردید از این میان، تنها یکی حافظانه تر است. «حیلت» افزون بر معنای شناخته اش که مرادف با «چاره و تدبیر» است، در جنب کلمه ی «خسته» (= بیمار) ایهامی به معنای متداول آن در گذشته، یعنی طب نیز دارد. همچنین مجاورت کلمات «کوه» و «کشیدن» (= جرّ) و ایهام آن به «علم الحیل و علم جرّ أثقال» ترجیح این ضبط را بر دو ضبط دیگر تقویت می کند. بااین همه دو ضبط دیگر، یعنی «به چه طاقت» و «به چه حالت» نیز به کلی بی وجه نیستند و مستندات متنی که حافظ از آن ها متأثر بوده، می تواند دلیلی برای مقبولیت نسبی ضبط «طاقت» باشد. ضبط «به چه حالت» نیز ازمنظر جناس و ایهام کتابتی نکته ای دارد که کمتر موردتوجه شارحان حافظ و بلاغیون بوده است. این نوع از ایهام و جناس مبتنی بر آیین کتابت نسخ و ایهامات حاصل از شیوه ی کتابت بوده است که نویسندگان و گویندگان گذشته، دست کم در دوره ای خاص، بدان توجه کامل داشته اند. این مقاله در پی آن است که ضمن بررسی دلایل مقبولیت نسبی دو ضبط اخیر، رجحان ضبط «حیلت» را با دلایل متنی و بلاغی به عنوان ضبط مختار حافظ بررسی کند.