مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۰۱.
۶۰۲.
۶۰۳.
۶۰۴.
۶۰۵.
۶۰۶.
۶۰۷.
۶۰۸.
۶۰۹.
روایت
اسطوره ها چه ماهیتی دارند؟ چگونه می توان ازخلال تحقیقی تجربی و انسان شناسانه، نشانه هایی عینی از تأثیرگذاری مفهومی به شدت انتزاعی همچون اسطوره را در زندگی روزمریه ایرانیان ثبت و مستند نمود؟ بنابراین در مقالیه حاضر، با هدف پاسخ دادن به این پرسش، مفهوم کلیدی تقابل های ساختاری برجسته می شود و مبتنی بر تعارض دوگانه های مشهوری مانند شرقی/غربی، زن/مرد، سنت/صنعت و...، نشان داده می شود که چگونه کار اسطوره تذکر به این مورد است که به هم خوردن تعادل میان این قطب های تقابلی، زیست-جهان ایرانیان معاصر را به مسائلی اجتماعی مانند سرگشتگی و ازجادررفتگی مبتلا کرده (سرگشتگی هایی همچون نفی مطلق سبک های زندگی شرقی وغربی). لذا جان ماییه اسطوره همان است که ازمنظری پدیدارشناختی، لحظات، رخدادها و پیشآمدهایی در زندگی ایرانیان و اجتماعات آن ها وجود دارد که با آگاهی از آن ها، شاید بتوان از این فراموشی وجودشناختی گذر کرد و دوباره اهمیت تعادل میان قطب های تقابلی را به جد یادآور شد و بدان آگاه شد. نتیجه این سطح از آگاهی نیز همان است که می توان جهان به سامان تری را - با علم به پیام اسطوره ها - از نو ساخت و تجربه کرد. همچنین در مسیر ساختن این جهان اسطوره ای به سامان اما پنهان و فراموش شده، روش این پژوهش بدین نحو بود که درحین گفت وگوهای جمعی وفردی آن، زوایایی به حاشیه رفته، تحقیرشده و سرکوب شده از زندگی ساکنان بلوکی مسکونی، به روایت کشیده شود؛ روایت هایی از شکست ها و رنج های آنان که درعین حال و به کمک جهان اسطوره ای، ساکنان این بلوک را وا داشت تا در تخیل به زندگی بهتر، آن همه تحقیر و درحاشیه بودن را به کناری بگذارند و جهانی زیباتر را بسازند.
بررسی تطبیقی نقش مذهبِ راوی در وثاقت و عدم آن
حوزههای تخصصی:
موضوع نقش مذهبِ راوی در وثاقت یا عدم وثاقت از بحث های پر چالش بین علمای رجال شیعه و اهل سنت از گذشته تاکنون بوده است، چرا که مذهب راوی در اثبات وثاقت و عدم آن، نقش تعیین کننده ای در اثبات عدالت و در نتیجه قبول روایت راوی ایفا می کند. با این بیان، ملاک مذهبِ راوی امر پذیرفته شده نزد فریقین است. از این جهت که حکم قبول یا رد روایات بر اساس مذهب راوی شکل می گیرد. اهمیت مذهب راوی به گونه ای است که گویا سرنوشت راوی را مذهب او تعیین می کند؛ در نتیجه مذهب راوی او را در جایگاه وثاقت نشانده و روایت او را بر کرسی قبول نهاده است و در نگاهی دیگر او را از عدالت و وثاقت ساقط کرده و روایتش مردود واقع شده است. از سوی دیگر، هر حدیثی در عین حدیث بودن، نگرش فکری راوی آن حدیث را نیز منعکس می کند و این امر تا جایی پیش رفته که گفته اند: «ما من راوٍ إلّا وله فی الأصول والفروع مذهب یختاره ورأی یستصوبه ویمیل إلیه؛ هیج روایت کننده ای نیست مگر آنکه در اصول و یا فروع مذهبی دارد که آن را اختیار نموده و آن را صائب دانسته و به آن میل می کند».
روش شناسی «روایت پژوهی»؛ رویکردی کیفی برای آشکار کردن نقشه فرش زندگی
حوزههای تخصصی:
نظریه پردازان «روایت شناسی» را وسیله ای برای انتقال دانش و معرفت توصیف و دامنه آن را بسی گسترده تر از قبل تعریف کرده اند. نظریه «روایت» با توسعه ابزارها و مفاهیم نو، در تلاش است تا الگوی روانی و معنای زندگی انسان را تجدید حیات بخشد. از چشم انداز روایت، شخصیت با زمینه اجتماعی فرهنگی گره می خورد و با مؤلفه هایی همچون هدفمندی، پیچیدگی، بافت گرایی و ذهنیت تعریف می شود. روایت به منزله امری زبانی، کانون توجه رشته های مختلف فلسفی، ادبی، زبان شناسی و روان شناسی قرار گرفته است. این پژوهش با تحلیل روش شناسانه و واکاوی منابع روش شناختی منتشرشده در کتب و مقالات، روشِ «روایت پژوهی» را بررسی و آن را جمع بندی و مطابق مراحل روش «فرا تحلیل»، متن یک نوشته اصلی را به مثابه متن پایه تعیین کرده است. سپس محتوای تمام مقالات و نوشته های موجود با متن پایه را تطبیق داده و پ س از ارائه تع اریفی از «روای ت» و ویژگی های تحلی ل روایت ی، دلای ل رواج و اهمی ت آن، به مثابه روش شناسی و نیز کارکرد و پیشینه تاریخی آن را بررسی نموده است. در ادامه، نقاط قوت، انتقادات وارد شده و محدودیت های آن را نقد و ارزیابی کرده است. با این نگاه، روش شناسی روایت پژوهی مجدداً باز پردازش و تکمیل گردید.
تحلیل کنش گفتار و گشتارهای آن در معراج نامه های فارسی با رویکرد اقتباسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای زبانی دوره ۱۶ مهر و آبان ۱۴۰۴ شماره ۴ (پیاپی ۸۸)
213 - 242
حوزههای تخصصی:
معراج نامه ها متونی روایی هستند که به طور اخصّ به سیر ملکوتی پیامبر (ص) اطلاق می شوند. پدیدآورندگان این متون، آثارشان را با تقلید یا اندکی تغییر از متون متقدّم سروده اند. در این مقاله، با رویکرد کنش گفتار سرل و بیش متنیّت ژنت، و روش تحلیلی توصیفی، به بررسی تأثیر و تأثّر ساختاری و زبانیِ معراج نامه ها می پردازیم. فرض بر این است که ارتباط این متون، بیش متنی است و راویان متأخّر به صورت آگاهانه در سرودن اشعارشان به راویان متقدّم نظر داشته اند. با بررسی 26 پی رفت مشابه به این نتیجه رسیدیم که آثار سنایی و خاقانی با 17 شاعر تابع، پیش متن سایر متون بوده و سنایی، قوّامی، اخسیکتی و مولانا تابع دیگر شاعران نبوده اند. تغییر نسبت به تقلید در شاعران متأخّر بیشتر بوده، گشتار کمّی افزایش از نوع گسترش زیبایی شناختی و گشتار کاربردی از نوع کیفی درونی بسامد بالاتری داشته است. متنوّع ترین کنش های گفتاری از آنِ هلالی و پربسامدترین مربوط به خواجو است. دلایل بسامد بالای کنش های گفتاری در پی رفت های مشابه عبارت اند از: بیان جزئیّات، افزودن آرایه و اپیزود کنشی و کنشگران، توصیف، طرح مباحث تعلیمی و اخلاقی، ایجاد تقابل بین دو مفهوم یا شخصیت، گفت وگوسازی و استفاده از شخصیت های کمکی.
روایت پژوهی و تحلیل مضمونی روایتی از تولد بودا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روایتی از تولد بودا ترجمه یکی از مهم ترین متن های سُغدی بودایی است که در گروه زبان های ایرانی میانه شرقی قرار دارد و به همین سبب بارها پژوهشگرانِ زبان های باستانی آن را مورد تخقیق و تفحص های زبان شناختی قرار داده اند؛ اما از آنجا که این متن، نه داستانی خطی و بی فروغ، که روایتی پرفراز و نشیب از زندگی بودا را روایت می کند، جای آن دارد که ازمنظر روایت پژوهی نیز به بحث گذاشته شود. در این مقاله روایت سغدی تولد بودا از دو منظرِ روایت پژوهی (ساختاری) و تحلیل مضمون مورد بررسی قرار می گیرد تا هم شیوه روایت و هم مضامین به کار رفته در آن که گاهی متأثر از باورهای مترجم ایرانی و گاه مطابق با اندیشه های بودایی است، بیشتر واکاوی و نشان داده شود؛ چراکه در طول متن تنها به اشاره ای گذرا به این مضمون ها بسنده شده است. پژوهش با روش تحلیل محتوا صورت گرفته و نشان می دهد که این داستان به لحاظ شگردهای روایی، در میان داستان های همتای خود، منحصر به فرد، و به لحاظ مضمون، تلفیقی از اندیشه های ایرانی و بودایی است
بررسی تطبیقی عناصر روایت در غزل روایی گذشته و معاصر فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۵۰)
27 - 46
حوزههای تخصصی:
غزل روایی یکی از فرم های تازه غزل در دوران معاصر است و به غزلی اطلاق می شود که داستانی را بازگو کند. به عبارتی دیگر شاعر غزل را به متنی تبدیل می کند که در آن وقایعی ازپیش انگاشته شده و به طور آگاهانه در توالی یکدیگر قرار می گیرد. در این نوع غزل عناصر داستانی به شکل پررنگی حضور دارد است و پی رنگ آن از الگویی روایی پیروی می کند. سابقه غزل روایی در شعر فارسی به ادبیات کهن فارسی بازمی گردد. غزل رواییِ گذشته، علاوه بر بیان مسائل عاشقانه، در عرفان نیز حضوری پررنگ دارد و نمونه هایی از آن را در دیوان عطار و مولانا می توان دید. در شعر معاصر کسانی همچون سیمین بهبهانی و محمدسعید میرزایی به نحو مشهودی از روایت در غزل بهره برده اند. غزل روایی گذشته، در کاربست عناصر روایت به ویژه شخصیت، صحنه پردازی و پی رنگ با غزل روایی معاصر تفاوت هایی دارد. این جستار بر آن است با روشی توصیفی تحلیلی مبتنی بر خوانش و تحلیل نمونه، مشابهت ها و مغایرت های عناصر روایت در غزل روایی دیروز و امروز را به دست دهد. می توان گفت غزل روایی گذشته فضایی ذهنی و کلی دارد؛ اما غزل روایی معاصر به مسائل عینی و جزئی در جامعه نظر می افکند. موضوعات غزل های روایی گذشته موضوعاتی عاشقانه، قلندرانه و عارفانه است؛ اما موضوع غزل روایی معاصر، آیینی و اغلب اجتماعی است. شخصیت های غزل روایی گذشته در تقابلی دوگانه میان عاشق و معشوق، سالک وپیر متغیر است؛ اما در غزل روایی امروز، شخصیت هایی تنها از بطن جامعه برگزیده می شوند. زمان و مکان در غزل روایی پیشین کلی و عمومی است؛ اما غزل روایی معاصر متمایل به جزئی گرایی است. درمجموع، غزل روایی معاصر اجتماعی تر، عینی تر، نمایشی تر و جزءنگرتر از غزل روایی گذشته است؛ اما ازنظر پی رنگ و خط سیر روایت، غزل روایی گذشته کامل تر از غزل روایی معاصر است.
هنر پایان بندی در شعر مهدی اخوان ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پایان بندی یا چگونگی به پایان بردن روایت یکی از عناصر مهم در روایت شناسی است. بررسی شگردهای پایان بندی در آثار ادبی، علاوه بر نمایش میزان خلّاقیّت و هنرمندی صاحب اثر، تأثیری بسیار بر درک کلیّت متن و دیدگاه شاعر یا نویسنده دارد. مهدی اخوان ثالث از جمله شاعرانی است که به روایت و چگونگی پایان بندی در شعر توجّه ویژه ای دارند. خلّاقیّت و ذوق ادبی این شاعر روایتگر را در پایان بندی های موفّق او می توان دید. در پژوهش حاضر، شگردهای گوناگون پایان بندی در هشت دفتر شعری اخوان ثالث و در سه بخش روایی، زبانی و ادبی بررسی و تحلیل شده است. در میان شگردهای زبانی، مواردی چون انواع برگردان، جمله های ندایی، طرح پرسش و گفت وگو را در پایان بندی شعر اخوان می توان دید. کاربرد شگردهای ادبی ای چون تشبیه، استعاره، نماد، انواع تقابل، ایهام (به ویژه با نام شاعری امید)، تجسّم و طنزپردازی در پایان بندی شعر امید جلب توجّه می کند. از سوی دیگر، توجّه اخوان به روایت موجب شده است برخی شگردهای داستانی و نمایشی، مانند گره گشایی، پایان غیرمنتظره، پایان باز، پایان دَورانی و فاصله گذاری، در شعر او دیده شود. سیر کاربرد این شگردها در هشت دفتر شعری اخوان، مقایسه قالب های سنّتی با نو، مقایسه سروده های شخصی با سروده های سیاسی -اجتماعی و ارتباط پایان بندی با محتوای کلّی شعر قابل تأمّل و بررسی است.
رویکردی تطبیقی و مقایسه ای به ساخت قدرت در دو گفتمان سکولار و انقلاب اسلامی در دهه اول انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۸
۱۳۲-۱۰۵
حوزههای تخصصی:
منازعه و رقابت برای ساخت قدرت در نظام های انقلابی اجتناب ناپذیر است، اما ارائه روایت دقیق و مستند از این فرایند برای جلوگیری از تحریف، استحاله و انتقال هویت انقلاب به نسل های بعدی، امری حیاتی است. اکنون پرسش بنیادین این است که کلان روایت های ساخت قدرت در دهه اول انقلاب اسلامی ایران کدامند و روایت صحیح چیست؟ این مقاله در پاسخ با روش توصیفی-تحلیلی به واکاوی چندسطحی دو کلان روایت گفتمان سکولار و انقلاب اسلامی در پنج محور (ماهیت و خاستگاه، ایدئولوژی و گفتمان، رویکرد و روش، انگیزه و هدف و پایگاه اجتماعی)، پرداخته و به مقایسه و تطبیق آنها در ترازی اسناد همت نهاد؛ گفتمان سکولار، انقلاب را برایند مشارکت همسان جریان های سیاسی دانسته که با تاکتیک های پوپولیستی و بسیج توده ای جریان بنیادگرای اسلامی حذف شدند. اما گفتمان انقلاب اسلامی، معتقد است علیرغم تضاد نظری و تقابل عملی و فرصت رقابت آزادانه برای قدرت، با انتخاب مردم حذف شدند.
نگاهی بر ایمان ابوطالب از منظر زیدیه؛ با تاکید بر آراء قاسم بن الحسن در کتاب بیان الأدلّة و ضیاء الأهلّة(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سفینه سال ۲۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۸۶ «ویژه پژوهش های حدیثی»
۱۴۳-۱۲۶
حوزههای تخصصی:
درباره ایمان ابوطالب بین عالمان اهل تسنن و تشیع گفتگوها و مجادلاتی وجود دارد. در این راستا به رغم ارائه پاسخهای علمی از سوی دانشمندان شیعه به علمای اهل سنت، شاهد عدم اقناع مخالفان این امر هستیم و بر این پایه احساس می شود هنوز عرصه پژوهش در این زمینه باز باشد. از دیگر سو با توجه به اینکه اصلی ترین دلایل مورد استناد در منابع اهل تسنن در مسئله ایمان ابوطالب، روایات مرتبط با این موضوع است، برای نقد چنین روایاتی، بررسی به لحاظ سندی و متنی ضرورت پیدا می کند. قاسم بن الحسن عالم معاصر زیدی تحقیقاتی در این باره به انجام رسانده که به واسطه نوآوری های روشی و محتوایی آن ها شایسته نقد و بررسی است. پژوهش پیش رو که با روش توصیفی، تحلیلی صورت گرفته، نشان می دهد که او در تحقیقات خود درباره موضوع ایمان ابوطالب به بازخوانی روایات مورد استناد اهل سنت پرداخته و با دو رویکرد اساسی نقد سندی و نقد متنی به بررسی اعتبار و حجیت روایات ایشان اقدام کرده است. نتیجه پژوهش های او که مبتنی بر کاربست ملاک های متعددی برای شناسایی احادیث ساختگی، از لحاظ سند و محتواست، نشانگر: «مخالفت جدّی این روایات با قرآن، سنت قطعی و اجماع» و «ناسازگاری آنها با ادله عقلی، مسلمات علمی و حقایق تاریخی» است.