مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
سلامت روانی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: یکی از بیماریهای مزمن شایع که باعث به خطر افتادن سلامت روانی افراد می شود دیابت است به طوری که بیش از 100 میلیون نفر در جهان مبتلا به دیابت هستند. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه ی سلامت روانی با روشهای مقابلهای بیماران دیابتی میباشد.
روشکار: در این پژوهش علی مقایسه ای 193 بیمار (زن و مرد) مبتلا به دیابت به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. بیماران دیابتی مراجعهکننده به درمانگاه دیابت بیمارستان امام خمینی (ره) اردبیل در سال 86-1385 در کنار افراد سالم مورد بررسی قرار گرفتند. داده های لازم با استفاده از پرسشنامه گردآوری و با استفاده از آزمون آماری تحلیل رگرسیون چند متغیره تحلیل گردیدند.
یافتهها: نتایج این مطالعه نشان داد که در افراد مبتلا به دیابت، 54 درصد مشکوک به اختلال روانی هستند. همچنین نتایج مربوط به تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان میدهد که روشهای مقابله ای گریز- اجتناب (001/0P<)، حل مدبرانه مسئله (01/0P<)، و مقابله رویارویی (01/0P<) به ترتیب اولویت می توانند سلامت روانی را پیش بینی کنند.
نتیجهگیری: سهم روش مقابلهای گریز- اجتناب در پیشبینی سلامت روانی بیماران دیابتی بالاتر از سایر روشهای مقابله است. ناآگاهی در مورد روشهای مناسب برخورد با مشکلات باعث استفادهی بیماران دیابتی از روش هیجانمدار گریز- اجتناب، آرامش لحظه ای حاصل از آن و گرفتار شدن در چرخهی معیوب بیماری می شود.
مقایسة سلامت روانی در دبیران تربیت بدنی و غیرتربیت بدنی بر اساس ویژگی های جمعیت شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی سلامت روانی دبیران تربیت بدنی و غیرتربیت بدنی بود. به این منظور 403 دبیر شامل 105 دبیر تربیت بدنی و 298 دبیر غیرتربیت بدنی از میان جامعة دبیران استان آذربایجان غربی با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و پرسشنامة سلامت روانی (MHI) روی آنها اجرا شد. نتایج پژوهش نشان دهندة میزان بهزیستی روان شناختی بهتر دبیران تربیت بدنی در مقایسه با دبیران غیرتربیت بدنی بود. میزان بهزیستی روان شناختی دبیران مرد بالاتر از دبیران زن بود. میزان بهزیستی روان شناختی دبیران دارای شغل دوم به طور معنی داری کمتر از دبیران فاقد شغل دوم بود. بهزیستی روان شناختی دبیران متاهل کمتر از دبیران مجرد بود، البته میزان درماندگی روان شناختی دبیران متاهل تفاوت معنی داری با دبیران مجرد نداشت. میزان بهزیستی روان شناختی دبیران رسمی تربیت بدنی بیشتر از دبیران حق التدریس تربیت بدنی بود. همچنین میزان بهزیستی روان شناختی دبیران مرد دارای همسر شاغل به طور معنی داری کمتر از دبیران مرد دارای همسر خانه دار بود.
بررسی عامل های اجتماعی - فرهنگی مرتبط با کیفیت سلامت روانی خانواده (نمونه ی مورد مطالعه : خانواده های ساکن شهر شیراز )
حوزه های تخصصی:
خانواده مهم ترین نهاد اجتماعی در جوامع انسانی است که تکوین و پرورش شخصیت افراد در آن شکل می گیرد. هدف اصلی این مقاله بررسی عامل های اجتماعی-فرهنگی مرتبط با کیفیت سلامت روانی خانواده در بین خانواده های شهرستان شیراز می باشد. این پژوهش با روش کمی و روش پیمایش و با استفاده از پرسشنامه انجام گرفته است. جامعه ی آماری این پژوهش شامل خانواده های ساکن در شهر شیراز در سال 1384 می باشند که در آنها زن و شوهر در قید حیات بوده و با هم زندگی می کنند. بر اساس نمونه گیری طبقه ای تصادفی منظم، 386 خانواده انتخاب شدند. یافته های پژوهش نشان داد که رابطه ای معنی دار بین متغیر های سن، جنس، درآمد، میزان تحصیلات، وضعیت اشتغال، بعد خانوار، سرمایه ی اجتماعی، جهت گیری مذهبی و عزت نفس با کیفیت سلامت روانی خانواده وجود دارد. بر اساس نتایج معادله ی رگرسیون چند متغیره، از بین کل متغیرهای مورد بررسی، متغیرهای جهت گیری دینی، سرمایه ی اجتماعی، سن پاسخگویان، عزت نفس، درآمد خانواده و میزان تحصیلات حدود 30 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین می نماید. بر اساس مدل تحلیل مسیر، از میان این متغیرها، جهت گیری مذهبی بالاترین تاثیر را بر متغیر وابسته داشته است
بررسی رابطه بین خودکارآمدی،حمایت اجتماعی و اضطراب امتحان با سلامت روانی دانشجویان دختر و پسر دانشگاه علامه طباطبایی
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین خودکارآمدی، حمایت اجتماعی و اضطراب امتحان با سلامت روان در دانشجویان دختر و پسر دانشگاه علامه طباطبایی انجام شده است.روش: این پژوهش، از نوع همبستگی است. آزمودنیهای پژوهش 300 دانشجوی دختر و پسر (210 دختر و 90 پسر) مقطع کارشناسی دانشگاه علامه طباطبایی در سال تحصیلی 84-85 را تشکیل می دادند، که بر اساس روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده اند و به کمک پرسشنامه های خودکارآمدی شرر (1982)، پرسشنامه حمایت اجتماعی (1986)، پرسشنامه اضطراب امتحان (1375)، پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ (1979) مورد ارزیابی قرار گرفته اند. داده های پژوهش با استفاده از آزمون آماری ضریب همبستگی و t مستقل تحلیل شده اند.یافته ها: این بررسی نشان داد که رابطه بین خودکارآمدی و سلامت روان و نیز رابطه بین حمایت اجتماعی و سلامت روان مثبت بوده و رابطه بین اضطراب امتحان و سلامت روان منفی است. همچنین دریافتیم که بین میانگین های خودکارآمدی، حمایت اجتماعی و اضطراب امتحان در دو جنس، تفاوتی وجود ندارد، با این وجود میانگین سلامت روان دانشجویان پسر بطور معنی داری پایین تر از میانگین سلامت روان دانشجویان دختر است.نتایج: به طور کلی نتایج پژوهش نشان دادند که خودکارآمدی و حمایت اجتماعی در ارتقا سلامت روانی موثر بوده و اضطراب امتحان سلامت روانی را کاهش می دهد.
رابطه ویژگی های شخصیتی و سلامت روانی با هوش هیجانی دانش آموزان دختر پایه سوم مقطع متوسطه دبیرستان های تبریز
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه ویژگی های شخصیت و سلامت روانشناختی با هوش هیجانی دانش آموزان دختر پایه سوم مقطع متوسطه دبیرستانهای تبریز صورت گرفته است. در این تحقیق جامعه آماری عبارت است از کلیه دانش آموزان دختر پایه سوم مقطع متوسطه شهر تبریز که در سال تحصیلی 1388 مشغول تحصیل می باشند. انتخاب نمونه به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای و به تعداد 177 نفر صورت گرفت. ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ)، پرسشنامه شخصیتی نئوفرم کوتاه (NEO-FFI) و مقیاس هوش هیجانی سیبریاشرینگ بود. نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS و روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون صورت گرفت. نتایج نشان داد که بین هوش هیجانی با سلامت روانی همبستگی مثبت 0.77، با وجدان بودن 0.38، برونگرایی 0.27 و نوروز گرایی همبستگی منفی معنی دار 0.75 وجود داشت ( .(P<0.001نوروزگرایی، سلامت روانی و با وجدان بودن مجموعا 0.62 درصد از واریانس هوش هیجانی را تبیین می کنند. بنظر می رسد توجه به ویژگی های شخصیتی نوروزگرایی و باوجدان بود به همراه سلامت روانی در رسیدن به اهداف درمانی و مداخلات رفتاری جهت ارتقا هوش هیجانی دانش آموزان دختر متوسطه مفید می باشد.
مقایسه سلامت روانی فرزندان خانواده های تک همسری و دوهمسری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش کنونی عبارت است از مقایسه سلامت روانی فرزندان خانواده های تک همسری و دوهمسری (دو زنی) شهرستان خواف. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه نظری (علوم انسانی، علوم تجربی و ریاضی - فیزیک) است که در دبیرستان های دولتی شهر خواف در سال تحصیلی 86-85 مشغول به تحصیل بوده اند. از میان جامعه، تعداد 30 پسر و 38 دختر متعلق به خانواده های دوهمسری با روش نمونه گیری در دست رس و همان تعداد دختر و پسر نیز از خانواده های تک همسری (معمولی) با روش تصادفی انتخاب شدند. روش تحقیق، روش علی - مقایسه ای است و برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین و انحراف استاندارد) و استنباطی (آزمون t برای دو گروه مستقل) استفاده می شود. ابزار سنجش نیز چک لیست (SCL 90-R) است. نتایج تحقیق نشان می دهد که بین سلامت روانی فرزندان خانواده های تک همسری و دوهمسری تفاوتی معنادار وجود دارد. نتایج نشان می دهد که فرزندان خانواده های تک همسری در مولفه های اضطراب، شکایت های جسمانی، وسواس، پرخاش گری، روان پریشی و حساسیت در روابط بین فردی نسبت به فرزندان خانواده های دوهمسری از سلامت روانی بیشتری برخوردار بودند اما بین افکار پارانوئیدی، افسردگی و فوبیای آن ها تفاوتی معنادار وجود نداشت.
بررسی رابطه هوش معنوی با میزان شادکامی دانشجویان دانشگاه بوعلی همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معنویت یکی از نیازهای درونی انسان است که برخی از صاحب نظران، آن را متضمن بالاترین سطوح زمینه های رشد شناختی، اخلاقی، عاطفی و تلاش همواره آدمی برای پاسخ دادن به چراهای زندگی می دانند.هوش معنوی به عنوان زیربنای باورهای فرد نقش اساسی در زمینه های گوناگون به ویژه ارتقا و تامین سلامت روانی دارد و از طرفی اهمیت نقش شادی در بهداشت روانی، سلامت جسمانی، کارآمدی و مشارکت اجتماعی از مهمترین اولویت های روان شناسی قرار گرفته است. بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین هوش معنوی با میزان شادی دانشجویان می باشد.روش این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا است و به نسبت جمعیت هر دانشکده با در نظر گرفتن نسبت جنسیت و گروه های آموزشی تعداد 380 نفری (180 پسر و 200 دختر) به عنوان نمونه این پژوهش به صورت نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب شدند و از پرسشنامه هوش معنوی با 14 گزینه و فهرست شادکامی آکسفورد با 29 گزینه به عنوان ابزار پژوهش استفاده شده است. تحلیل نتایج با استفاده از آزمون t مستقل و همبسته و تحلیل واریانس نشان داد که بین میانگین گروه های مختلف دانشجویان، تفاوت معناداری وجود دارد. بدین معنا که با افزایش نمره هوش معنوی، میزان نمره شادکامی نیز افزایش نشان می دهد.
اثربخشی آموزش گروهی خودکارآمدی بر کیفیت زندگی و رفتار کارآفرینانه زنان دچار ناتوانی جسمی حرکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش بر آن است که به تعیین اثربخشی آموزش گروهی خودکارآمدی بر چه گونگی زندگی و رفتار کارآفرینانه زنان دچار ناتوانی جسمی حرکتی شهر اصفهان بپردازد، به همین منظور، پس از انتخاب تصادفی 40 نفر از زنان 18 تا 35 ساله جامعه معلولین شهر اصفهان، به عنوان نمونه پژوهش، و اجرای پرسش نامه کیفیت زندگی، 20 نفر از آن ها، که کیفیت زندگی شان از دیگر آزمودنی ها پایین تر بود، به عنوان نمونه نهایی انتخاب، و به گونه یی تصادفی، به گروه آزمایشی و گروه گواه تقسیم شدند. برگزاری 9 نشست هفتگی 120 دقیقه یی آموزش گروهی خودکارآمدی برای گروه آزمایشی و اجرای پس آزمون بر روی هر دو گروه، به وسیله همان پرسش نامه های پیش آزمون، افزون بر استفاده از مقیاس رفتار کارآفرینانه و پرسش نامه مشخصات جمعیت شناختی، و نیز تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل مانکووا نشان داد که تاثیر آموزش یادشده بر کیفیت زندگی و رفتار کارآفرینانه این زنان و نیز بر نمره های زیر مقیاس سلامت روانی پرسش نامه کیفیت زندگی معنادار است، اما تاثیر آن بر سلامت جسمانی و سلامت محیط کیفیت زندگی معنادار نیست.
بررسی نقش آموزشهای دینی در سلامت فردی و اجتماعی
حوزه های تخصصی:
هدف؛ هدف این مقاله بررسی نقش آموزش های دینی درسلامت فردی و اجتماعی و تاثیر پیشگیرانه آن در امر سلامت جسمی، روانی و اجتماعی و انواع سلامت از منظر متفکرین اسلامی و غربی و اثرات آموزش های دینی و برنامه های درسی معنوی بوده است. روش؛ روش مورد استفاده در این پژوهش، تحلیل اسنادی بوده که کلیه اسناد یا آثار مربوط به موضوع شامل نوشتاری(کتابها، مقالات و...) وغیرنوشتاری(سایت ها) می باشد. از جامعه فوق نمونه ها به صورت هدفمند وبا توجه به گزاره های پژوهش و ابزار گردآوری فرمهای فیش برداری، انتخاب شده اند. روش مورد استفاده برای تحلیل داده ها کیفی بوده است. یافته ها؛ یافته های تحقیق نشان داده است که دین در سلامت جسمی، ازجمله: ایجاد رفتارهای سالم وبهداشتی، افزایش طول عمر وکاهش میزان مرگ و میر و ابتلا به بیماری و عملکرد خوب سیستم ایمنی در برابر برخی از بیماری ها و... ، موثر می باشد. نقش دین بر سلامت روان: رضایت از زندگی، ایجاد شخصیت سالم ونگرش مثبت و تقلیل مشکلات عاطفی روانی وجلوگیری از بیماری ها وامراض روانی... ، رابطه مثبت دین وروان را نشان می دهد. درنقش دین بر سلامت اجتماعی به انسجام وکنترل اجتماعی ،کاهش رفتارهای نابهنجار وانحرافی، ایجاد یک نظام فکری مشترک واصلاح جامعه و تغییر افکار ناسالم می توان اشاره نمود. نتیجه گیری؛ بین ابعاد مختلف دینداری و معنویت با سلامت جسمی، روانی و اجتماعی رابطه مثبت وجود دارد، به گونه ای که باورهای دینی می توانند فردرا به سوی کمال و تعالی و در نتیجه سلامت روانی و جسمی و نهایتاً سلامت اجتماعی هدایت کنند.
بررسی وضعیت سلامت روانی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد آبادان ورودی سال تحصیلی 86-85(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش به منظور بررسی سلامت روانی دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد آبادان ورودی سال تحصیلی85-86 انجام شده است.روش: در این بررسی مقطعی-توصیفی، 554 دانشجو (366 زن، 188 مرد) که به صورت تصادفی انتخاب شده بودند، با استفاده از پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ-28) 28-مورد ارزیابی قرار گرفتند. روایی پرسشنامه در یک بررسی جداگانه (شامل 80 نفر دانشجو)، و پایایی پرسشنامه از طریق آلفای کرنباخ محاسبه گردید. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون t، تحلیل واریانس، و آزمون شفه صورت گرفت.یافته ها: این بررسی نشان داد %55.5از زنان، %34.4 از مردان، و در کل %47.7 از آزمودنی ها احتمالا از سلامت روانی برخوردار نیستند. طبق نتایج به دست آمده بین زنان و مردان، مجرد ها و متاهل ها، علاقه مندی به رشته تحصیلی و بی علاقگی به رشته تحصیلی، و دانشجویان گروه های سنی مختلف، از نظر سلامت روانی تفاوت معنی دار وجود دارد. اما بین دانشجویان بومی و غیر بومی تفاوت معنی دار مشاهده نشد. همچنین داده های بدست آمده بیانگر روایی و پایایی مناسب برای GHQ-28 است.نتیجه گیری: وجود بسیار بالای مشکلات بهداشت روانی در جمعیت جوان دانشجویی با توجه به نقش آنان در آینده جامعه از اهمیت زیادی برخوردار است. بنابراین برنامه ریزی جهت ارتقا بهداشت روانی آنان یک ضرورت است.
اثربخشی درمان گروهی فعال سازی رفتاری در کاهش شدت علائم افسردگی و افزایش سلامت عمومی و کیفیت زندگی مددجویان مرکز اجتماع درمان مدار
حوزه های تخصصی:
طرح مساله: افسردگی یکی از شایع ترین اختلالات روانی همایند با اختلالات سوء مصرف مواد است. افسردگی علاوه بر اینکه یکی از علل گرایش افراد به سوء مصرف مواد است یکی از عواملی است که باعث عود مجدد پس از درمان می شود. با توجه به ضرورت انجام درمان های روانشناختی در درمان و پیشگیری از عود بیماران مبتلا به سوء مصرف مواد، هدف این پژوهش بررسی اثربخشی درمان گروهی فعال سازی رفتاری در کاهش شدت علایم افسردگی، و افزایش سلامت روانی و کیفیت زندگی مددجویان مرکز اجتماع درمان مدار بود.
روش: 21 مددجو که دچار علایم افسردگی بودند به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (10 نفر) وکنترل (11 نفر) قرار گرفتند. سپس گروه آزمایش در 8 جلسه درمان گروهی فعال سازی رفتاری شرکت کردند. علایم افسردگی، سلامت روانی و کیفیت زندگی مددجویان قبل و پس از درمان اندازه گیری شدند.
یافته ها: میزان بهبود علایم افسردگی و سلامت روانی در گروه آزمایش به طور معنی داری بیشتر از گروه کنترل بود. اما دو گروه از نظر تغییر در کیفیت زندگی تفاوت معنی داری با هم نداشتند.
نتیجه گیری: اثربخشی یک درمان گروهی، مختصر و محض رفتاری در کاهش شدت علایم افسردگی و افزایش سلامت روانی بیماران مبتلا به اختلال سوء مصرف مواد، تلویحات نظری و عملی زیادی در پی دارد. کاربرد روش های رفتاری محض در کمک به درمان و توانبخشی بیماران مبتلا به اختلال سوء مصرف مواد حائز اهمیت فراوان است.
بررسی نسبت میان پوشش بانوان و استحکام خانواده در آموزه های دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرار گرفتن مرد و زن در کنار یکدیگر و تشکیل خانواده با انگیزه های مختلفی صورت می پذیرد که یکی از آن ها تامین نیازهای جنسی است؛ اما قرآن کریم با استفاده از واژه «سکون»، ضمن ارتقای منزلت خانواده، هدف والاتری را برای آن در نظر گرفته است. هرچند آرامش همراه با «مودت» و «رحمت» خود بخود سلامت روانی خانواده را به دنبال دارد، ولی پیوند گسست ناپذیر خانواده و جامعه سبب می شود سطح سلامت هریک ، ارتباط مستقیمی با سطح سلامت دیگری داشته باشد. از این رو، قرآن با تنظیم روابط زن و مرد در بیرون از محیط خانواده و ضروری دانستن استفاده از پوشش برای بانوان، کوشیده است با کاهش زمینه تحریک های جنسی، آشفتگی های روانی افراد جامعه و به دنبال آن، زن و مرد را به کمترین میزان ممکن رسانده، از تزلزل بنیان خانواده جلوگیری کند. در این مقاله تلاش شده است تا رابطه میان رعایت پوشش از سوی بانوان و استحکام خانواده به اثبات رسانده شود.
رابطه ویژگیهای شخصیتی و هوش هیجانی با سلام روان افراد مبتلا به فنیل کتونوریای تحت درمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مطالعه روابط میان ویژگیهای شخصیتی و هوش هیجانی با سلامت عمومی روان شناختی در بیماران مبتلا به فنیل کتونوریای ساکن شهر تهران انجام شد. در این تحقیق، همه 41 بیمار فاقد تاخیر ذهنی و معلولیت حرکتی 15 سال به بالای مبتلا به فنیل کتونوریا که در تهران سکونت داشتند مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه مشخصات فردی، شکل کوتاه پرسشنامه پنج عاملی BFI (که دارای 44 ماده است)، پرسشنامه هوش هیجانی بار-اَن و فرم 28 ماده ای پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ بود. از آنجا که طرح پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود، داده ها به کمک نرم افزار SPSS ویراست 13 مورد پردازش قرار گرفتند و ضرایب همبستگی پیرسونی محاسبه و تحلیل رگرسیون چندمتغیری خطی نیز اجرا شد. نتایج نشان داد که هوش هیجانی با برون گرایی، گشودگی، سازگاری و وظیفه شناسی همبستگی مثبت و با روان آزردگی گرایی همبستگی منفی دارد. سلامت روان شناختی نیز با برون گرایی، گشودگی و سازگاری رابطه مثبت و با روان آزردگی گرایی رابطه منفی داشت و میان وظیفه شناسی با سلامت عمومی روان شناختی رابطه ای پیدا نشد. به علاوه، برون گرایی و سازگاری دو متغیر شخصیتی بودند که توانایی پیش بینی نمرات هوش هیجانی را داشتند. روان آزردگی گرایی نیز می توانست سلامت عمومی روان شناختی را پیش بینی کند. در نهایت، هوش هیجانی هم توانست سلامت عمومی را پیش بینی کند. تحلیل واریانس نیز نشان داد که تحصیلات والدین بر سلامت روانی آزمودنیها تاثیری ندارد. نتیجه گیری: به نظر می رسد از میان ویژگیهای شخصیتی تنها برون گرایی و سازگاری با هوش هیجانی و سلامت روان شناختی رابطه قوی تری داشتند و روان آزردگی گرایی نیز رابطه منفی نیرومندتری با سلامت روانی در مبتلایان به فنیل کتونوریای ساکن تهران دارد.
تاثیر آموزش مدیریت استرس بر سلامت روان مادران کودکان با آسیب شنوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تولد کودک با آسیب شنوایی، واقعه ای تنش زا و غیرمنتظره است و خانواده را با استرس و مشکلات روان شناختی مواجه میکند. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف بهبود سلامت روانی مادران کودکان با آسیب شنوایی از طریق اجرای کارگاه مدیریت استرس صورت گرفته است. محتوای کارگاه در دو بخش دانش افزایی و مهارت آموزی تنظیم و در شش جلسه ارائه شد. روش پژوهش حاضر شبه تجربی و طرح آن پیش-آزمون ـ پس آزمون بدون گروه کنترل است.
گروه نمونه پژوهش حاضر شامل 33 مادر دارای کودک با آسیب شنوایی در سنین پیش از دبستان بودند که به مرکز توانبخشی کودکان ناشنوای نیوشا مراجعه کرده و داوطلب شرکت در کارگاه آموزشی بودند.
ابزارهای پژوهش فهرست نشانگان 90 (SCL-90) و پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ) بوده است. داده های حاصل از اجرای آزمون ها قبل و بعد از کارگاه با استفاده از آزمون t وابسته تجزیه و تحلیل شدند. یافته های پژوهش بیانگر کاهش مشکلات روان شناختی مادران شرکت کننده در کارگاه است. با توجه به نقش مادران در توانبخشی کودکان با آسیب شنوایی، آموزش مادران در برنامه های درمانی کودکان حائز اهمیت است.
بررسی اثربخشی آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی بر سلامت روانی دانش آموزان پسر سال دوم راهنمایی شهر مشهد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش های متعددی در مورد خودتنظیمی و بهداشت جسمی و نقش یادگیری خودتنظیمی بر پیشرفت تحصیلی و انگیزش یادگیری انجام گرفته، اما مطالعات درباره ی یادگیری خودتنظیمی و بهداشت روانی اندک است. این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی بر سلامت روانی دانش آموزان پسر سال دوم راهنمایی شهر مشهد در سال 88-1387 انجام گرفت.
روش کار: در این مطالعه ی آزمایشی، تعداد 30 نفر از دانش آموزان پسر (15 نفر برای گروه آزمون و شاهد) با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای از نواحی هفتگانه ی آموزش و پرورش شهر مشهد انتخاب گردید. ابتدا پرسش نامه های راهبردهای یادگیری خودتنظیمی و سلامت عمومی-28 به صورت پیش آزمون در هر دو گروه اجرا شدند. سپس گروه آزمون تحت یک برنامه ی آموزشی راهبردهای یادگیری خودتنظیمی به مدت 18 جلسه ی یک ساعته قرار گرفتند. در پایان آموزش، پس آزمون های پرسش نامه های یاد شده در هر دو گروه اجرا شد. داده های پژوهش با نرم افزار SPSS و آزمون تی مستقل تحلیل شدند.
یافته ها: بین میانگین های نمرات اختلافی وضعیت سلامت روانی (34/0=P) و مولفه های آن یعنی شکایات جسمانی (37/0=P)، اضطراب (59/0=P)، سوء عملکرد اجتماعی (12/0=P) و افسردگی (19/0=P) در دو گروه آزمون و شاهد تفاوت معنی داری وجود ندارد.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج، آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی بر سلامت روانی دانش آموزان تاثیر معنی داری ندارد. البتهرابطه ی دو متغیر یاد شده می تواند متاثر از عواملی هم چون ابزار سنجش سلامت روانی، روش آموزش، مدت برنامه ی آموزشی، فرصت تمرین و کاربرد راهبردها باشد. بنابراین برای قضاوت دقیق تر پیرامون آن ها، مطالعات بیشتری با در نظر گرفتن عوامل یاد شده ضرورت می یابد.
مقایسه سلامت روانی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان مدارس مقطع متوسطه دخترانه اصفهان: دارای آزمون ورودی - بدون آزمون ورودی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه سلامت روانی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دبیرستانهای دخترانه دارای آزمون ورودی و بدون آزمون ورودی طراحی و اجرا گردید. نمونه آماری شامل240 دانش آموز دختر (120 نفر از مدارس دارای آزمون ورودی و 120 نفر از مدارس بدون آزمون ورودی) مقطع متوسطه (پایه های اول، دوم و سوم) بودند که به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار گرداوری داده ها، پرسشنامه سلامت عمومی (28-GHQ) و معدل پایان نیمسال تحصیلی دانش آموزان بود. یافته ها نشان داد که میزان علائم «اضطراب و بیخوابی» دانش آموزان مدارس دارای آزمون ورودی، به طور معنی داری بیش از دانش آموزان مدارس بدون آزمون ورودی بود. علاوه بر این، میزان علائم «افسردگی» دانش آموزان پایه اول مدارس بدون آزمون ورودی، به طور معنی داری کمتر از دانش آموزان پایه اول مدارس دارای آزمون بود. نتایج پژوهش نشان داد که عملکرد تحصیلی دانش آموزان مدارس دارای آزمون ورودی، بالاتر از دانش آموزان مدارس عادی بود (05/0>P). همچنین تفاوت معنی داری بین سلامت روانی دانش آموزان پایه اول مدارس دارای آزمون ورودی و مدارس بدون آزمون وجود داشت و بین سایر پایه ها تفاوت معنی داری وجود نداشت
مقایسه سلامت روانی، کیفیت زندگی و هوش هیجانی معلمان تربیت بدنی و غیرتربیت بدنی استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با هدف مقایسه سلامت روانی، کیفیت زندگی و هوش هیجانی معلمان تربیت بدنی و غیرتربیت بدنی استان کرمانشاه با روش تحقیق علی – مقایسه ای و به صورت میدانی انجام گرفت. جامعه آماری تحقیق کلیه معلمان استان کرمانشاه (972 معلم تربیت بدنی و 2854 معلم غیرتربیت بدنی) بودند. برای نمونه گیری از روش خوشه ای چند مرحله ای استفاده شد. براساس جدول حجم نمونه گیری مورگان 280 معلم تربیت بدنی و 350 معلم غیرتربیت بدنی به عنوان نمونه انتخاب شد. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه دموگرافیک، پرسشنامه سلامت روانی (GHQ) ، پرسشنامه کیفیت زندگی (SF-36) و پرسشنامه هوش هیجانی بردبری و گریوز استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی و همچنین آمار استنباطی شامل آزمون کالموگروف – اسمیرنوف و آزمون t مستقل استفاده شد. نتایج نشان داد که تفاوت معنی داری بین کیفیت زندگی و ابعاد آن در معلمان تربیت بدنی و غیرتربیت بدنی وجود دارد (05 /0 P<) و تفاوت معنی داری بین سلامت روانی و ابعاد آن در معلمان تربیت بدنی و غیرتربیت بدنی مشاهده شد (05 /0P<). همچنین تفاوت معنی داری بین هوش هیجانی و ابعاد آن در معلمان تربیت بدنی و غیرتربیت بدنی وجود دارد (05 /0P<). در بیشتر متغیرهای تحقیق، میانگین نمره های معلمان تربیت بدنی درمقایسه با غیرتربیت بدنی بیشتر بود. به طور کلی می توان اذعان داشت که درگیری فعال در ورزش و فعالیت های بدنی احتمالاً نقش مهمی در ارتقای عوامل روانی مانند سلامت روانی، هوش هیجانی و کیفیت زندگی دارد.
ارتباط بین جهت گیری مذهبی، سلامت روان و جنسیت
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه سلامت روانی با جهت گیری مذهبی و بررسی تفاوت سلامت روان و جهت گیری مذهبی در میان دختران و پسران بود. جامعه آماری دانشجویان دختر و پسر دانشگاه آزاد اسلامی کرمانشاه در سال تحصیلی 89-1388 بودند و نمونه پژوهش تعداد 720 نفر دختر و پسر به سهم برابر که به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. افراد نمونه، پرسش نامه های سلامت عمومی (GHQ) گلدنبرگ (1972) و جهت گیری مذهبی بهرامی احسان را تکمیل کردند.نتایج نشان داد بین جهت گیری مذهبی و سلامت روان افراد رابطه مستقیم معنادار وجود دارد. هر چند جنسیت در شدت رابطه مذکور اثر نداشت. به عبارتی دیگر، شدت رابطه سلامت روان و جهت گیری مذهبی دختران و پسران تفاوت معناداری ندارد. همچنین نتایج حاکی است میزان سلامت روان دختران و پسران متفاوت است و این تفاوت به نفع پسران است. در واقع، پسران در مقایسه با دختران از سلامت بهتری برخوردار بودند. اما از نظر میزان جهت گیری مذهبی بین دو جنس تفاوتی وجود نداشت
ارتباط اعتقادات مذهبی با شادی، نشاط و سلامت روانی کارمندان زن دانشگاه قم(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف: هدف از بهداشت روانی، حفظ سلامت روانی افراد از طریق پیشگیری از وقوع ناراحتی های روحی و ایجاد و تقویت زمینه های شادی و نشاط در افراد است. از طرفی، تقویت باور های دینی و اعتقادات مذهبی عاملی اساسی برای پیشگیری از اختلالهای روانی یا کاهش اثر سوء آن در طول زندگی انسان به شمار می رود. با توجه به مجزا بودن قسمت خواهران و برادران دانشگاه قم در حیطه کارمندی و دانشجویی، این مطالعه به منظور مشخص کردن رابطه بین اعتقادات مذهبی با شادی و نشاط و سلامت روانی کارکنان زن دانشگاه قم به انجام رسید.روش: در این تحقیق تعداد 50 نفر از کارکنان زن دانشگاه قم که به صورت تصادفی انتخاب شده بودند، مورد ارزیابی و آزمون قرار گرفتند. پرسشنامه های مورد استفاده منطبق با آزمونهای جهت گیری مذهبی آلپورت، پرسشنامه شادکامی آکسفورد و سلامت روانی SCL-90-R که روایی و اعتبار آنها تایید شده بود، استفاده شدند. نتایج به دست آمده پس از نمره گذاری، با استفاده از نرم افزار SPSS ارزیابی و تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته های حاصل از تحقیق بیانگر این نکته بود که سلامت روانی کارمندان زن دانشگاه قم و نشاط کاری آنها، در ارتباط مستقیم و مثبت با باورها و اعتقادات مذهبی بوده و در مقابل اضطراب، پرخاشگری، افسردگی و روان پریشی دارای رابطه معکوس با باور های مذهبی است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده از تحقیق، لزوم ایجاد راهکارهای برای تقویت باور های مذهبی در دستگاههای اداری و اجرایی کشور و بسترسازی بهتر و بیش از پیش برای این موضوع به خوبی احساس می شود. برخی از این راهکارها با تاکید بر جنبه های اسلامی در آن، در مبحث نتیجه گیری و پیشنهاد ارائه شده است.
تحلیل رابطه بین نظام ارزشها و سلامت روانی دانشجویان کارشناسی ارشد؛ مطالعه موردی یکی از دانشگاه های دولتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف؛ این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین نظام ارزشها و سلامت روانی و تعیین اولویت ارزشها در دانشجویان انجام شد. روش پژوهش از حیث بازنگری ادبیات و تحقیقات گذشته، از نوع تحقیقات کتابخانه ای و از نظر نوع مطالعه و جمع آوری داده، در شمار تحقیقات پیمایشی و کاربردی بود. نمونه مورد پژوهش، 75 نفر از دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه یزد بودند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به طور تصادفی از بین گروههای آموزشی موجود در این دانشگاه انتخاب شدند. ابزار پژوهش نیز پرسشنامه بررسی ارزشها و آزمون سلامت روانی بود. یافته ها؛ نتایج ضریب همبستگی چند متغیری در سطح اطمینان 95 درصدی نشان داد که بین ارزشهای زیبایی گرایی، مذهبی و اجتماعی با سلامت روانی، همبستگی مثبت معنی داری وجود دارد، ولی ارزشهای سیاسی، اقتصادی و نظری با سلامت روانی همبستگی معنی داری نشان نمی دهند. همچنین، نتایج تحلیل واریانس نشان داد که ارتباط متغیر جنسیت با ارزشها و سلامت روانی معنی دار نیست. نتایج به دست آمده از تاپسیس فازی نیز نشان داد که ارزش مذهبی و اجتماعی بیشترین اولویت و ارزشهای زیبایی گرایی و سیاسی کمترین اولویت را داشته اند. نتیجه گیری؛ تغییر سیاستها و برنامه ریزی های دانشگاهی برای موفقیت دانشجویان بر اساس ارزشهای کلیدی و اولویت دارتر مشخص شده در این تحقیق، باید مد نظر قرار گیرد و برای آن برنامه ریزی شود