مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
سلامت روانی
حوزه های تخصصی:
بررسی بهداشت روانی دانشجویان در رابطه با عوامل تحصیلی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
بررسی رابطه راهبردهای مقابله ای و سلامت روانی در ساکنین شهر خرم آباد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"مقدمه : همه مردم مشکلات و عوامل استرس زا را در زندگی شان تجربه می کنند و بایستی مکانیزم هایی برای مقابله با این دشواری ها پیدا کنند. این عوامل استرس زا در دامنه ای از هر روز، در حد معمول و یا خیلی شدید همچون بیکاری و بیماری قرار می گیرد. این که مردم چگونه با استرس مقابله می کنند از شخصی به شخص دیگر متفاوت است. حتی همچنان که یک موقعیت خاص ممکن است رشد کند ، راهبردهای استفاده شده توسط یک فرد هم ممکن است، تغییر و رشد یابد. در این پژوهش رابطه راهبردهای مقابله ای با سلامت روانی مورد بررسی قرار گرفت. هدف اصلی تبیین سلامت روانی و خرده مقیاس های اضطراب، افسردگی، اختلال در کارکرد اجتماعی و آسیب جسمانی بر حسب راهبردهای مقابله ای مساله مدار و هیجان مدار است.روش کار : در این تحقیق از روش همبستگی استفاده شد و به این منظور نمونه ای به تعداد 383 نفر از ساکنین 25 تا 54 ساله شهر خرم آباد با نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. جمع آوری اطلاعات از طریق مقیاس راهبردهای مقابله با استرس بیلینگز و موس (1981) و مقیاس سلامت عمومی کلدبرگ (1979) صورت گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آماری میانگین، انحراف معیار و تحلیل رگرسیون استفاده شد.نتایج : نتایج نشان داد که بین سلامت روانی و راهبردهای مقابله رابطه معناداری وجود دارد (001/0p<). بین استفاده از راهبرد مساله مدار و خرده مقیاس های آزمون کلدبرگ رابطه معناداری دیده نشد. این امر نشان می دهد که هر چه فرد راهبرد مقابله مساله مدار را بیشتر به کار برد از سلامت بالاتری برخوردار است و بالعکس راهبرد هیجان مداری سبب افزایش علائم جسمانی، اضطراب، اختلال در عملکرد اجتماعی و افسردگی می شود (001/0p<). همچنین نتایج نشان داد که راهبردهای مقابله ای مساله مدار و هیجان مدار به طور متفاوتی واریانس متغیرهای اضطراب، آسیب جسمانی، افسردگی و اختلال در عملکرد اجتماعی که ازمؤلفه های سلامت روانی هستند را به صورت معناداری تبیین می کنند (001/0p<) .بحث: به طور کلی نتایج نشان می دهد که بهداشت روانی افراد در زمینه های جسمانی، روانی و اجتماعی تحت تاثیر شیوه مقابله فرد با مسائل قرار می گیرد . شیوه هیجان مدار در کاهش بهداشت روانی و شیوه مساله مدار در افزایش آن نقش دارد.
"
بررسی تاثیر روزه داری در ماه مبارک رمضان بر عزت نفس و سلامت روانی دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"مقدمه: برخی مطالعات تاثیرات مثبت روزه داری را در بهبود وضعیت روانی افراد مطرح کرده اند. هدف از انجام این پژوهش ارزیابی تاثیر روزه بر عزت نفس و سلامت روانی دانشجویان است.روش کار: این مطالعه از نوع پژوهش های توصیفی مقایسهای است که بر روی 60 دانشجوی پزشکی (38 زن، 22 مرد) به ظاهر سالم که تصمیم به روزهداری در ماه رمضان 1428 قمری (1386 خورشیدی) را داشتند، انجام شد. آزمودنی ها در آغاز ماه رمضان توسط پرسش نامه ی مشخصات فردی، پرسش نامه ی عزت نفس کوپراسمیت و پرسش نامه مورد ارزیابی قرار گرفتند. این افراد حداقل 21 روز در این ماه روزه گرفته و مجددا در پایان ماه رمضان با دو پرسش نامه کوپراسمیت و بررسی شدند. داده های پژوهش به کمک روش آماری t زوجی و آزمون ویلکاکسون در نسخه17نرم افزار SPSS مورد تحلیل آماری قرار گرفتند.یافته ها: عزت نفس آزمودنی ها پس از ماه مبارک رمضان نسبت به آغاز ماه، افزایش معناداری یافت (001/0>P). بر اساس تست آزمودنی ها در مقیاسهای افسردگی (001/0>P)، روان پریشی (007/0>P)، اضطراب (001/0>P)، وسواس (001/0>P)، حساسیت بین فردی (001/0>P)، فوبیا (022/0>P)، خصومت (001/0>P) افکار پارانوئیدی (001/0>P) و مقیاس کلی علایم مرضی (001/0>P)، کاهش نشان دادند که این تفاوت نیز از نظر آماری معنیدار بود.نتیجهگیری: روزهداری در ماه مبارک رمضان تاثیر قابل ملاحظهای در ارتقای عزت نفس و بهبود وضعیت سلامت روانی دانشجویان دارد.
"
تاثیرآموزش مهارت های فرزندپروری به مادران پسران دبستانی مبتلا به اختلالات برونی سازی شده بر سلامت روانی و شیوه های تربیتی آن ها(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"
مقدمه: اختلالات برونی سازی شده جزو اختلالات دوران کودکی هستند و پژوهش حاضر جهت بررسی تاثیر آموزش رفتاری والدین بر شیوه های تربیتی و سلامت روانی مادران کودکان مبتلا به این اختلالات انجام شده است.روش کار: تحقیق حاضر یک مطالعه ی شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه شاهد است که جامعه ی آماری آن دانش آموزان پسر 7 تا 10 ساله ی شهر تبریز بوده اند. 32 نفر از مادران کودکان مبتلا به اختلالات برونی سازی شده که دارای شیوه ی فرزندپروری ناکارآمد بوده (16 نفر مستبدانه و 16 نفر سهل گیرانه) و نیز در پرسش نامه ی سلامت عمومی نمره ای برابر یا بالاتر از نقطه ی برش 23 داشتند، انتخاب و به تصادف به دو گروه آزمون و شاهد تقسیم شدند. پس از مداخله ی آموزشی بر روی گروه آزمون شیوه های فرزندپروری و سلامت روانی مادران دو گروه مجددا ارزیابی و نتایج توسط آزمون یومن ویتنی تحلیل گردیدند. یافته ها: مقایسه ی نتایج نشان داد که شیوه ی فرزندپروری مستبدانه (02/0=P) و سهل گیرانه (02/0=P) در مادران گروه آزمون کاهش و در مقابل شیوه ی فرزندپروری مقتدرانه (04/0=P) افزایش یافته است. هم چنین نمره ی کلی سلامت روانی، افزایش (000/0=P) و نمره ی زیر مقیاس های نشانه های جسمانی (001/0=P)، اضطراب و بی خوابی (02/0=P) و افسردگی (01/0=P) در مادران گروه آزمون پس از مداخله به صورت معنی داری کاهش یافت ولی در مورد زیر مقیاس نارساکنش وری اجتماعی تفاوت معنی داری حاصل نشد (14/0=P).نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از موثر بودن آموزش رفتاری والدین در تغییر شیوه های تربیتی و بهبود سلامت روانی مادران کودکان مبتلا به اختلالات برونی سازی شده است و با آموزش برنامه های تصحیح شیوه ی فرزندپروری می توان گام موثری در کاهش مشکلات رفتاری کودکان مبتلا به اختلالات برونی سازی شده و بهبود سلامت روانی مادران این کودکان برداشت.
"
بررسی رابطه بین راهبردهای فرهنگ پذیری و سلامت روانی در میان مهاجران: نمونه موردی مطالعه شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مقاله، بررسی رابطه بین استراتژیهای فرهنگ پذیری و سلامت روانی مهاجران شهر کرمانشاه می باشد. امروزه بخش قابل توجهی از مردم برای بهتر شدن وضعیت خود و فرزندانشان معمولا از زادگاه خود به مناطقی مهاجرت می کنند که امکان پیشرفت برای آنان مناسبتر باشد، مجبور به مهاجرت از زادگاه خود به مناطق دیگر می شوند، در بسیاری موارد این مهاجران با محیطهایی مواجه می شوند که از نظر فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی با محیط زندگی قبلی آنان تفاوت بسیاری دارد مطالعات نشان داده اند که هنگامی که افراد با یک محیط فرهنگی جدید روبرو می شوند که با فرهنگ بومی آنان تفاوتهای اساسی دارد با مشکلات زیادی در سازگاری با آن محیط مواجه می شوند، تا جایی که فشار ناشی از این مساله آنان را دچار استرسهای زیادی می کند. در این مقاله با استفاده از روش پیمایش و از طریق پرسشنامه ساختار یافته برای 400 نفر مهاجر که بطور تصادفی انتخاب شدند، داده ها گردآوری شد. از روشهای آماری تحلیل عامل برای روایی سازه، آلفای کرونباخ برای پایایی ابزار سنجش، ضریب همبستگی پیرسون برای آزمون فرضیات، تحلیل واریانس برای آزمون مقایسه میانگین ها و رگرسیون و تحلیل مسیر برای سنجش مدل تحقیق استفاده شد. براساس یافته های تحقیق رابطه معنی داری بین متغیرهای، راهبردهای فرهنگ پذیری (r=0.74) و فرهنگ پذیری در مقصد (r=0.119) و مدت اقامت (r=0.41) با سلامت روانی مهاجران وجود دارد. نتایج رگرسیون چند متغیره نشان می دهد که متغیر وابسته مستقیما تحت تاثیر متغیرهای راهبردهای فرهنگ پذیری (Beta=0.66)، فرهنگ پذیری در مقصد (Beta=0.18، تحصیلات (Beta=0.36)، وضعیت مسکن (Beta=0.095)، وضعیت تاهل (Beta=0.096) و منزلت شغلی (Beta=0.22) قرار گرفته است و در مجموع این متغیرها توانسته اند مقدار (R2=0.67) از تغییرات متغیر وابسته را تبیین کنند. در مدل مسیر، پنج متغیر مذکور به صورت مستقیم و سایر متغیرها به صورت غیرمستقیم تاثیر معنی داری بر روی متغیر وابسته داشته است.
رابطه بین متغیرهای جمعیت شناختی و سلامت روانی معلولان جسمی شهر اصفهان
حوزه های تخصصی:
"هدف این پژوهش تعیین سهم هر یک از عوامل وضعیت اشتغال، وضعیت تاهل، سطح تحصیلات، شدت معلولیت و جنس در پیشبینی سلامت روانی معلولان جسمی شهر اصفهان بود. نمونه پژوهش 100 نفر از اعضای جامعه معلولان شهر اصفهان بود که بهطور تصادفی انتخاب شدند. برای اندازهگیری سلامت روانی آزمودنیها از فرم 28 سؤالی پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ) استفاده شد. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که وضعیت اشتغال میزان سلامت روانی معلولان جسمی را بهطور معناداری پیشبینی میکند (006/0 = P) و افزودن متغیر وضعیت تاهل به متغیر وضعیت اشتغال قدرت پیشبینی سلامت روانی آنها را بهطور معناداری افزایش میدهد (003/0 = P)؛ اما اضافه کردن هر یک از متغیرهای سطح تحصیلات، شدت معلولیت و جنس به متغیرهای وضعیت اشتغال و وضعیت تاهل نمیتواند قدرت پیشبینی سلامت روانی معلولان جسمی را بهطور معناداری افزایش دهد.
"
رابطه بین شادکامی، خودشکوفایی، سلامت روان و عملکرد تحصیلی با دوگانگی جنسی در دانشجویان دختر و پسر واحد علوم و تحقیقات مرکز اهواز
حوزه های تخصصی:
"در این پژوهش رابطه متغیرهای شادکامی، خودشکوفایی، سلامت روان و عملکرد تحصیلی با دوگانگی جنسی در دانشجویان تحصیلات تکمیلی واحد علوم و تحقیقات مرکز اهواز بررسی شده است. روش پژوهش از نوع همبستگی است. بهمنظور دستیابی به اهداف پژوهش از بین دانشجویان تحصیلات تکمیلی علوم و تحقیقات مرکز اهواز 373 نفر (185 پسر و 188 دختر) با روش تصادفی ساده انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. با توجه به نتایج بهدست آمده بین متغیرهای شادکامی و دوگانگی جنسی، بین خودشکوفایی و دوگانگی جنسی، بین سلامت روان و دوگانگی جنسی، بین شادکامی و خودشکوفایی، بین شادکامی و سلامت روان، بین خودشکوفایی و سلامت روان روابط معناداری بهدست آمد (001/0< P). ولی بین عملکرد تحصیلی با دوگانگی جنسی، بین شادکامی با عملکرد تحصیلی، خودشکوفایی با عملکرد تحصیلی و سلامت روان با عملکرد تحصیلی رابطه معناداری مشاهده نگردید (001/0> P). در ضمن روابط بین متغیرها با توجه به تفکیک جنسیت مورد بررسی قرار گرفت که با توجه به نتایج بهدست آمده بین شادکامی و دوگانگی جنسی در دانشجویان پسر رابطه معناداری مشاهده نگردید (001/0 > P). ولی بین شادکامی و دوگانگی جنسی در دختران رابطه معناداری مشاهده گردید (001/0< P). همچنین بین سلامت روان و دوگانگی جنسی و خودشکوفایی و دوگانگی جنسی و نیز بین عملکرد تحصیلی و دوگانگی جنسی در دختران و پسران به تفکیک جنسیت رابطه معناداری مشاهده نگردید (001/0 > P). از سوی دیگر بین شادکامی و خودشکوفایی و نیز بین شادکامی و سلامت روان و بین خودشکوفایی و سلامت روان هم در دختران و هم در پسران رابطه معناداری مشاهده گردید (001/0< P). ولی بین شادکامی و عملکرد تحصیلی، بین خودشکوفایی و عملکرد تحصیلی و نیز بین سلامت روان و عملکرد تحصیلی هم در دختران و هم در پسران رابطه معناداری مشاهده نگردید (001/0 > P).
"
بررسی رابطه شیوه های فرزندپروری با خود کارآمدی و سلامت روانی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی رابطه شیوه های فرزندپروری با خود کارآمدی و سلامت روانی دانش آموزان پایه دوم دبیرستان های شهرستان مهاباد در سال تحصیلی 84-1383 پرداخته است. این تحقیق از نوع پیمایشی - همبستگی است. حجم نمونه مورد مطالعه شامل 360 نفر، که 193 پسر و 167 دختر و از نوع نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای می باشد. جمع آوری اطلاعات به وسیله پرسشنامه شیوه های فرزندپروری شیفر، خود کارآمدی شرز و همکاران و سلامت عمومی گلدبرگ و هیلر انجام شده است. یافته ها نشان داد که: بین خود کارآمدی دانش آموزانی که والدین آنها شیوه های فرزندپروری متفاوتی داشته اند، تفاوت معنی داری وجود دارد. سلامت روانی دانش آموزانی که شیوه های فرزندپروری متفاوتی را تجربه کرده اند، بصورت معنی داری با هم تفاوت دارد. بین سلامت روانی و خود کارآمدی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. بین سلامت روانی دانش آموزان دختر و پسر تفاوت معنی داری وجود ندارد. شیوه فرزندپروری دانش آموزان با توجه به رشته تحصیلی آنها متفاوت است. خود کارآمدی دانش آموزان در رشته های مختلف متفاوت نمی باشد. دانش آموزانی که در رشته های مختلف تحصیل می کنند از نظر سلامت روانی تفاوت معنی داری با هم ندارند. بین دانش آموزان دختر و پسر از نظر خود کارآمدی تفاوت معنی داری وجود ندارد.
رابطه شیوه های فرزند پروری با سلامت روانی و هماهنگی مولفه های خود پنداشت
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش «بررسی رابطه شیوه های فرزند پروری با سلامت روانی و هماهنگی مولفه های خود پنداشت در دانش آموزان دختر پایه سوم مقطع راهنمائی اهواز است». نمونه این پژوهش 496 نفر از دانش آموزان دختر بودند که از طریق روش تصادفی چند مرحله ای انتخاب گردیدند. ابزارهای به کار رفته شامل :پرسشنامه شیوه های فرزند پروری «وینتر باتوم» ، مقیاس تجدید نظر شده علائم روانی (SCL90-R) و فهرست صفات (ACL)، می باشند .نتایج تحلیل آماری یافته ها نشان داد که اولا ، بین سن استقلال آموزی ، تسلط آموزی ومراقبت آموزی در دانش آموزان و مشکلات روانی آنان رابطه منفی معنی داری وجود دارد . ثانیا، رابطه بین سن استقلال آموزی و تسلط آموزی و مراقبت آموزی در کودکان تهدیدی برای سلامت روانی است و می تواند منجر به بروز ناهماهنگی در مؤلفه های خود پنداشت گردد
شادمانی در قرآن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
بررسی وضعیت سلامت روانی کارکنان شرکت پالایش نفت تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بهصورت سرشماری ، مشتمل بر 985 نفر با میانگین سنی 5/42 سال و میانگین سنوات خدمت 19 سال در پژوهش شرکت کردند.
ابزار پژوهش فرم تجدید نظر شده چک لیست نشانهیابی 90 سئوالی است . نتایج نشان داد که بعد افسردگی و بعد ترس مرضی
، به ترتیب بالاترین و پایینترین میانگین را در پژوهش داشتهاند . تفاوت بین دو گروه روزکار و نوبتی فقط در بعد اختلال وسواس ،
معنادار بوده و در سایر ابعاد تفاوت معناداری بهدست نیامده است. ع لاوه بر این با تقسیم آزمودنیها بر حسب سطح تحصیلات نیز
فقط در بعد پارانوئید تفاوت معناداری بهدست آمد. همچنین در بین ابعاد آزمون ، به تفکیک مجرد و متاهل تفاوت معناداری بهدست نیامد
ولی تفاوتهای معناداری در ابعاد اضطراب، افسردگی، وسواس، پارانویید و شکایات جسمانی در بین سازمانهای هشتگانه پالایشگاه
به دست آمد. سرانجام این نتیجه حاصل شد که کارکنان با افزایش سن و سابقه خدمت از سلامت روانی بهتری برخوردار بودند.
" بررسی استرس کارکنان شرکت پالایش نفت تبریز و رابطه آن با آسیب پذیری های روانی و جسمانی براساس مدل همخوانی فرد- محیط "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استرس براساس دیدگاه های مختلف مورد بررسی قرار گرفته که یکی از آن ها، مدل همخوانی فرد- محیط است. هدف از این پژوهش حاضر، بررسی نیکویی برازش مدل ناهمخوانی فرد- محیط با استرس و بازتاب های آن به صورت عوارضی روانی است. آزمودنی های پژوهش، شامل 985 نفر با میانگین سنی و سنوات خدمت به ترتیب 42.5 و 19 سال هستند که در 8 گروه شغلی مشغول به کارند و به صورت سرشماری در پژوهش شرکت کرده اند. به علاوه، مسوولان پالایشگاه نیز 111 پرسشنامه برای کارکنان در این مورد تکمیل کردند. ابزار پژوهش در دو بخش کلی پرسشنامه کارکنان که بر بررسی همخوانی فرد- محیط ذهنی و پرسشنامه مسوولان که به بررس همخوانی فرد- محیط عینی می پردازد، بوده است. علاوه بر این، کلیه آزمودنی ها به پرسشنامه استرس شغلی، و چک لیست نشانه یابی 90 سوالی (SCL-90-R) نیز پاسخ گفتند. نتایج حاصل حاکی است که بین فرد و محیط ناهمخوانی و عدم تطابق در دو بعد توانایی های فردی- خواسته های محیطی، و امکانات محیطی- انتظارات فردی وجود دارد. به علاوه، اظهارات مسوولان در مورد ناهمخوانی فردی- محیطی کارکنان با اظهارات خود کارکنان تفاوت بارز و معنادار دارد. همچنین نتایج حاصل از رگرسیون گام به گام نشان داد که متغیرهای توانایی های فردی، تقاضای محیطی و امکانات محیطی در تغییر فشار روانی کارکنان تاثیر منفی و معکوس داشته، ولی متغیرهای ارزش ها و انتظارات فردی تاثیر مثبت و مستقیم داشته است. نهایتا نتایج حاصل از رگرسیون گام به گام دیگر مشخص کرد که از دو بعد توانایی های فردی- خواسته های محیطی، و امکانات محیطی- انتظارات فردی فقط متغیر دوم (امکانات محیطی- انتظارات فردی) وارد مدل رگرسیون شده و در تغییرات متغیر فشار روانی تاثیرات معنادار داشته است. بنابراین، نتایج پیشنهاد می کنند که مدل همخوانی فرد- محیط می تواند مدل مناسب در تبیین میزان فشار روانی باشد.
" پایایی و اعتبار مقیاس سلامت روانی (MHI) "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی پایایی و اعتبار مقیاس سلامت روانی بود. یکصد و شصت دانشجو از دانشگاه تهران و دانشگاه علم و صنعت ایران در دو گروه بیمار (80-n؛ 50 دختر، 30 پسر) و بهنجار (80-n؛ 50 دختر، 30 پسر) با اجرای مقیاس سلامت روانی، مقیاس افسردگی بک، مقیاس اضطراب بک، و پرسشنامه سلامت عمومی در این پژوهش شرکت کردند. پایایی بازآزمایی مقیاس سلامت روانی بر حسب نتایج دو بار اجرای آزمون و همسانی درونی مقیاس برحسب ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد و مورد تایید قرار گرفت. اعتبار همزمان مقیاس سلامت روانی برحسب ضرایب همبستگی زیر مقیاس های بهزیستی روان شناختی و درماندگی روان شناختی با نمره کلی پرسشنامه سلامت عمومی بررسی و تایید شد. نتایج مربوط به اعتبار تفکیکی مقیاس سلامت روانی نیز نشان داد که این مقیاس می تواند افراد دو گروه بیمار و بهنجار را متمایز کند.
سنجش میزان تاثیر نشریات زرد در کاهش احساس امنیت و سلامت روانی زنان تهران
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش به منظور سنجش میزان تاثیر نشریات زرد در کاهش احساس امنیت و سلامت روانی زنان تهرانی ، از بین دختران دانشجو و دبیرستانی ، زنان خانه دار و زنان کارمند ، گروهی به حجم 1320 نفر مورد پرس و جو قرار گرفتند . نتیجه پرس و جو نشان داد که 130 نفر ( تقریبا 10 درصد ) آن زنان به صورت مستمر یک یا چند نشریه از نشریات زرد را مطالعه می کنند . از همین روی آن 130 نفر به عنوان گروه آزمایشی انتخاب شدند . همچنین ، از بین بقیه زنان و دختران ( زنان و دخترانی که نشریات زرد را نمی خوانند ) ، 130 نفر ، به عنوان گروه مورد مقایسه ، انتخاب گردیدند ...
مقایسه عملکرد تحصیلی، سلامت روانی و جسمانی دانش آموزان پسر فاقد و واجد پدر با توجه به نقش تعدیل کننده حمایت اجتماعی در پایه اول دبیرستانهای شهرستان اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش مقایسه وضعیت سلامت روانی، سلامت جسمانی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان واجد و فاقد پدر پایه اول دبیرستانهای شهرستان اهواز می باشد. حجم نمونه در این پژوهش شامل 200 دانش آموز پسر (100 دانش آموز فاقد پدر و 100 دانش آموز واجد پدر) پایه اول دبیرستان است که به طور تصادفی از بین دبیرستانهای نواحی 4 گانه آموزش و پروش شهرستان اهواز انتخاب شده اند. ابزارهای مورد استفاده در این تحقیق پرسشنامه حمایت اجتماعی (SSI)، پرسشنامه عزت نفس کوپر اسمیت، ماتریس پیش رونده ریون، فهرست تجدیدنظر شده علائم روانی (SCL-90-R)، مقیاس درجه بندی شدت بیماری، معدل پایان سال تحصیلی و پرسشنامه توصیفی آزمودنی (محقق ساخته) می باشند. نتایج تحقیق نشان داد که بین سلامت روانی، جسمانی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان فاقد و واجد پدر بدون در نظر گرفتن حمایت اجتماعی به عنوان متغیر تعدیل کننده تفاوت معنی دار یافت نشد. اما نتایج نشان داد که بین دانش آموزان فاقد پدر و دارای حمایت اجتماعی بالا و آنانی که دارای حمایت اجتماعی پائینی بودند از لحاظ سلامت روانی و عملکرد تحصیلی تفاوت معنی دار یافت شد.
رابطه علی بین نگرشهای مذهبی، خوشبینی، سلامت روانی و سلامت جسمانی در دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی برازش مدل رابطه بین چهار متغیر نگرشهای مذهبی، خوشبینی، سلامت روانی و سلامت جسمانی بود. نمونه تحقیق مشتمل بر 396 نفر دانشجوی دانشگاه شهید چمران اهواز که در سال تحصیلی 81-80 به تحصیل اشتغال داشتند، می باشد. در این تحقیق از چهار پرسشنامه دینداری آرین، پرسشنامه سبکهای اسنادی، فهرست 25 نشانه ای و مقیاس شدت بیماریهای جسمانی استفاده شده است. پس از جمع آوری داده ها، از روشهای آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل مسیر و آزمون t جهت تحلیل داده ها استفاده شد. براساس نتایج این پژوهش، مسیرهای مستقیم از نگرشهای مذهبی به خوشبینی، از خوشبینی به سلامت روانی و از سلامت روانی به سلامت جسمانی معنی دار بود. همچنین مسیرهای غیرمستقیم از نگرشهای مذهبی به سلامت روانی و جسمانی و از خوشبینی به سلامت جسمانی معنی دار بود. اما مسیرهای مستقیم بین نگرشهای مذهبی و سلامت روانی و جسمانی و بین خوشبینی و سلامت جسمانی، معنی دار نبود.
بررسی تاثیر آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت روانی و عزت نفس دانش آموزان دختر سال اول مقطع متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی تاثیر آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت روانی و عزت نفس دانش آموزان دختر سال اول مقطع متوسطه شهر ایلام می پردازد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر سال اول مقطع متوسطه شهر ایلام و نمونه آن را 60 نفر از این دانش آموزان که به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شده و در دو گروه آزمایشی و کنترل گمارده شده اند، تشکیل می دهند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش عبارتند از پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ، مقیاس عزت نفس کوپر اسمیت و راهنمای آموزش مهارتهای زندگی. طرح پژوهش، از نوع طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه است. پس از انتخاب تصادفی گروههای آزمایشی و گواه، ابتدا بر روی هر دو گروه پیش آزمون اجرا گردید، سپس مداخله آزمایشی (آموزش مهارتهای زندگی) اجرا گردید و پس از اتمام برنامه آموزشی، از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. نتایج این پژوهش نشان می دهند که آموزش مهارتهای زندگی، موجب افزایش سلامت روانی و عزت نفس دانش آموزان دختر گروه آزمایشی در مقایسه با گروه گواه می شود.
شناسایی و مقایسه گروههای ترکیبی نه گانه سنخهای جنسیتی زنان شاغل شهر اهواز و همسران آنان از لحاظ سلامت روانی، رضایت زناشویی و هوش هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی و مقایسه گروههای ترکیبی نه گانه سنخهای جنسیتی زنان شاغل و همسران آنان از لحاظ سلامت روانی، رضایت زناشویی و هوش هیجانی بود. جهت دستیابی به این هدف، از کلیه سازمانها، ادارات و شرکتهای دولتی شهر اهواز به روش تصادفی طبقه ای 824 زن شاغل و همسران آنان (در مجموع 1648 نفر) به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری عبارت بودند از، مقیاس نقش جنسی بم، فرم کوتاه مقیاس سلامت عمومی، مقیاس سنجش خانواده و مقیاس هوش هیجانی پترایدز و فارنهام. نتایج این پژوهش نشان دادند که سنخ جنسیتی آندروژن در زنان شاغل و سنخ جنسیتی آندروژن در همسران زنان شاغل به طور معنی داری از سنخهای جنسیتی دیگر بیشتر بود و نیز گروه ترکیبی زوجین، زن آندروژن – همسر آندروژن به طور معنی داری از گروههای ترکیبی دیگر بیشتر بود. زنان شاغل و همسران آنان در همه گروههای ترکیبی نه گانه سنخهای جنسیتی زوجین از سلامت روانی خوبی برخوردار بودند و بین سلامت روانی این گروهها تفاوت معنی داری وجود نداشت. بین رضایت زناشویی گروههای ترکیبی نه گانه سنخهای جنسیتی زوجین (زنان شاغل و همسران آنها) تفاوت معنی داری وجود داشت. رضایت زناشویی گروه ترکیبی مردانه – مردانه به طور معنی داری از گروههای ترکیبی دیگر بود. بین هوش هیجانی گروههای ترکیبی نه گانه سنخهای جنسیتی زوجین (زنان شاغل و همسران آنان) تفاوت معنی دار مشاهده شد. در این ارتباط، هوش هیجانی گروههای ترکیبی زوجین آندروژن – زنان و زنانه – آندروژن به طور معنی داری از گروه ترکیبی زوجین مردانه – مردانه بیشتر بود.