مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۲۱.
۲۲۲.
۲۲۳.
۲۲۴.
۲۲۵.
۲۲۶.
۲۲۷.
۲۲۸.
۲۲۹.
۲۳۰.
۲۳۱.
۲۳۲.
۲۳۳.
۲۳۴.
۲۳۵.
۲۳۶.
۲۳۷.
۲۳۸.
۲۳۹.
۲۴۰.
نوجوانان
حوزه های تخصصی:
اهداف: رفتارهای پرخطر در میان نوجوانان یکی از نگرانی مهم سلامت روانی و اجتماعی است. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای راهبردهای سازگارانه و ناسازگارانه تنظیم هیجان در ارتباط بین باورهای فراشناختی و سبک های دلبستگی با رفتارهای پرخطر در میان فرزندان نوجوان جانبازان اعصاب و روان جنگ ایران و عراق انجام شد. مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع توصیفی همبستگی با تحلیل مدل معادلات ساختاری بود. نمونه ۲۴۳ نفر از فرزندان نوجوان جانبازان اعصاب و روان جنگ ایران و عراق بودند که به صورت در دسترس انتخاب شدند و به پرسش نامه های تنظیم شناختی هیجان، سبک دلبستگی، فراشناخت کودکان و رفتارهای پرخطر پاسخ دادند. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد که راهبردهای تنظیم هیجان، بین باورهای فراشناختی و سبک های دلبستگی، و رفتارهای پرخطر میانجیگری می کند، ولی ارتباط معناداری بین راهبردهای سازگارانه تنظیم هیجان با رفتارهای پرخطر یافت نشد. همچنین باورهای فراشناختی با راهبردهای سازگارانه تنظیم هیجان، رابطه مستقیم و معناداری نداشتند (P <۰/۰۰۱)، ولی ارتباط معنادار و مستقیمی بین باورهای فراشناختی با راهبردهای ناسازگارانه پیدا شد. تمامی سبک های دلبستگی نیز ارتباط مستقیم و معناداری هم با راهبردهای سازگارانه و هم با راهبردهای ناسازگارانه تنظیم هیجان داشتند. این نتایج نشان می دهد که مدل حاضر قادر به تبیین ۱۴ درصد از رفتارهای پرخطر فرزندان نوجوان جانبازان اعصاب و روان است. نتیجه گیری: یافته ها همسو با مدل مفهومی، حاکی از آن است که باورهای فراشناختی و سبک های دلبستگی به طور مستقیم و غیرمستقیم از طریق راهبردهای تنظیم هیجان با رفتارهای پرخطر مرتبط هستند. این نتایج کاربردهای عملی در طراحی برنامه های پیشگیرانه دارد که باید مورد توجه قرار گیرد.
رابطه بین ویژگی های شخصیت و باورهای فراشناختی در نوجوانان: نقش تفاوت های جنسیتی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین ویژگی های شخصیت و باورهای فراشناختی با در نظر گرفتن تفاوت های جنسیتی در نوجوانان انجام شد. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر 12 تا 18 ساله حاضر در مدارس استان تهران در سال تحصیلی 97-96 بود. حجم نمونه شامل 300 نفر از نوجوانان دانش آموز بود که به صورت دو گروه (با در نظر گرفتن جنیست) دانش آموز دختر شامل 150 نفر و دانش آموز پسر شامل 150 نفر و به روش نمونه گیری در دسترس و با توجه به ملاک های ورود و خروج به پژوهش انتخاب شدند. این دانش آموزان به ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه پنج عامل بزرگ شخصیت کودکان و نوجوانان (باربارانلی و همکاران، 2003) و پرسشنامه باورهای فراشناختی (ولز و همکاران، 2003) پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده، از روش آماری همبستگی استفاده شد. یافته های این پژوهش حاکی از آن بود که به طور کلی بین ویژگی های شخصیتی نوجوانان پسر و نیز دختر و باورهای فراشناختی آن ها رابطه وجود دارد. هم چنین، رابطه بین ویژگی های شخصیتی و باورهای فراشناختی در دختران و پسران متفاوت است. با توجه به اهمیت باورهای فراشناختی به خصوص در دوران نوجوانی که دوره حساسی می باشد، شناخت و بررسی عواملی که می تواند بر این روابط اثر گذارد و یکی از آن ها ویژگی های شخصیت است خود می تواند سبب بهبود و تغییر ویژگی های منفی در شخصیت نوجوان گردد، می تواند به ارائه راهبردهای درمانی منجر شود.
مولفه های احساس تنهایی دختران نوجوان مبتنی بر تجارب زیسته ی آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین مولفه های احساس تنهایی نوجوانان دختر بر اساس تجارب زیسته ی آنان بود. روش: پژوهش حاضر، از نوع کیفی بود و جهت اجرای آن از روش پدیدارشناسی استفاده شد. نمونه گیری به صورت هدفمند بود، به این صورت که پرسشنامه ی احساس تنهایی UCLA بر روی نوجوانان دختر با میانگین سنی 16 سال اجرا شد و 30 نفر از افرادی که نمرات بالاتر از برش در احساس تنهایی داشتند به عنوان جامعه پژوهش انتخاب شدند. ابزار اصلی پژوهش مصاحبه بود، پس از 15 مصاحبه و کدگذاری با استفاده از نظریه ی زمینه ای، داده ها به اشباع رسید. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که مولفه های احساس تنهایی نوجوانان دختر به ترتیب عبارتند از: 1. احساس تنهایی خانوادگی 2. احساس تنهایی ارتباطی/ اجتماعی3. احساس تنهایی هیجانی/ فردی. با توجه به نتایج مصاحبه و بررسی عمیق تجارب دختران نوجوان از احساس تنهایی، به نظر می رسد آنان بیشتر از احساس تنهایی در محیط خانواده مثل احساس طرد شدن، شنیده نشدن، سرزنش شدن و همچنین عدم اعتماد خانواده به آنان رنج می برند. در ارتباطات و محیط اجتماعی، احساس عمیق برآورده نشدن نیاز به همدم، هم صحبت، همراه و حامی دارند، از احساس عدم اشتراک با دیگران رنج می برند، از برقراری ارتباط با دیگران ناتوان هستند و در جمع احساس تنهایی می کنند. همچنین به لحاظ هیجانی و فردی احساساتی چون بی اعتمادی به دیگران، نا امیدی و تسلیم شدن در برابر تنهایی را تجربه می کنند و از ابراز احساسات خود ناتوان هستند. نتیجه گیری: احساس تنهایی خانوادگی، بخش مهمی از احساس تنهایی نوجوانان دختر را شکل می دهد و پس از آن به ترتیب عامل ارتباطی/ اجتماعی و هیجانی/ فردی. با توجه به اینکه این پژوهش در بافت فرهنگی کشور ایران صورت گرفته است، به منظور پیشگیری و یا درمان احساس تنهایی نوجوانان دختر، ضروری به نظر می رسد که این مولفه ها در مداخلات درمانی و برنامه های آموزشی مورد توجه قرار گیرد.
مقایسه اثربخشی رواندرمانی مثبت نگر و درمان شناختی رفتاری بر بهزیستی روانشناختی و افسردگی در نوجوانان با علائم افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۸ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۷۰
105-129
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف از انجام پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی روان درمانی مثبت نگر و درمان شناختی رفتاری بر بهزیستی و افسردگی در نوجوانان با علائم افسرده بود. روش: این مطالعه از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل نوجوانانی بود که در 6 ماه اول سال ۱۳۹۶ به مراکز مشاوره و روانشناسی و کلینیک های روانپزشکی در ساری مراجعه کرده بودند که از میان آنها ، 51 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش روان درمانی مثبت طی ۱۰ جلسه هفته ای یک جلسه ۹۰ دقیقه ای و گروه آزمایشی درمان شناختی رفتاری طی ۸ جلسه هفته ای یک جلسه ۹۰ دقیقه ای، به صورت گروهی تحت درمان قرار گرفتند. پرسشنامه افسردگی کواکس و پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف پیش از آغاز درمان و پایان جلسات درمان به طور گروهی اجرا گردید. گروه کنترل نیز هیچ مداخله ای دریافت نکرد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس چند متغیره نشان داد که روان درمانی مثبت نگر و درمان شناختی رفتاری بر بهزیستی روانشناختی تاثیر معنی دار داشته است. اما اثربخشی روان درمانی مثبت نگر در افزایش بهزیستی بیشتر از درمان شناختی رفتاری بود. همچنین در بررسی دو رویکرد درمانی بر افسردگی تفاوت معنی داری بین دو گروه مداخله و گروه گواه وجود داشت. در حالیکه هردو رویکرد درمانی به یک اندازه در کاهش افسردگی موثر بودند . نتیجه گیری: دو مدل درمانی روان درمانی مثبت نگر و درمان شناختی رفتاری به دلیل تاکید بر جنبه های مختلف روانشناختی و همچنین یکسری مولفه های مشترک درمانی در کاهش افسردگی موثر بودند. از طرفی روان درمانی مثبت نگر در مقایسه با درمان شناختی رفتاری در افزایش بهزیستی موثرتر بود. بنابراین روان درمانی مثبت نگر می تواند به عنوان یکی از مداخلات بالینی مورد استفاده متخصصان و مشاوران مدارس قرار گیرد.
اثر بخشی آموزش تلفیقی مثبت نگری و تاب آوری بر نگرانی از تصویر بدنی و خودکارآمدی اجتماعی نوجوانان پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر، شناسایی اثر آموزش تلفیقی مثبت نگری و تاب آوری، بر نگرانی از تصویر بدنی و خودکارآمدی اجتماعی پسران نوجوان بود. روش : این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون، با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری تحقیق، شامل همه ی دانش آموزان دبیرستانی پسر پایه ی دهم مشغول به تحصیل در منطقه ی 16 آموزش و پرورش شهر تهران بود. از میان مدارس آن منطقه، یک دبیرستان به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و از بین کلیه ی دانش آموزان پایه ی دهم آن دبیرستان، 30 نفر بر اساس بالاترین نمرات کسب شده در پرسشنامه ی نگرانی از تصویر بدنی لیتلتون و همکاران ( 2005 )، BICI انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل قرار گرفتند. سپس هر دو گروه به گویه های مقیاس خودکارآمدی در موقعیت های اجتماعی اسمیت و بتز ( 2000) پاسخ دادند. گروه آزمایشی در 8 جلسه ی حدوداً 75 دقیقه ای آموزش تلفیقی مثبت نگری و تاب آوری به صورت هفتگی شرکت کرد اما گروه کنترل در این مدت هیچ آموزشی دریافت نکرد. در پایان دوره، از هر دو گروه پس آزمون گرفته شده و داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که آموزش تلفیقی مثبت نگری و تاب آوری در کاهش نگرانی از تصویر بدنی و افزایش خودکارآمدی اجتماعی نوجوان تأثیر معناداری داشته است. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که آموزش تلفیقی مثبت نگری و تاب آوری می تواند مداخله ای مؤثر برای بهبود نگرش به تصویر بدنی و ارتقای خودکارآمدی اجتماعی پسران نوجوان باشد.
بررسی کیفی ویژگیهای خودابرازگری در مادران نوجوانان بزهکار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۴ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۵۵
73-81
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی کیفی ویژگی خودابرازگری در مادران نوجوانان بزهکار انجام گرفته است. روش: شیوه نمونه گیری در این پژوهش به روش نمونه گیری در دسترس صورت گرفت. به این ترتیب که با مادران نوجوانان بزهکار که به منظور دریافت آموزشهای سلامت روان شناختی به کلینیک راه بهتر مراجعه کرده بودند؛ مصاحبه به عمل آمد. برای بررسی ویژگی خودابرازگری از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. داده های حاصل از توصیف تعاملات زوجین به منظور شناسایی ویژگی خودابرازگری با استفاده از نظریه پدیدارشناختی مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: آنچه که در بررسی ویژگی خودابرازگری در مادران نوجوانان بزهکار دیده شد، عبارت بودند از: الف _ انفعال باتمرکز بر دیگر محوری (منافع دیگران) (مطیع، پذیرنده _ پذیرش حرفهای دیگران _ گریز از پاسخ _ ایفای نقش قربانی) ب_ پرخاشگری با تمرکز بر خودمحوری (انعطاف ناپذیری _ بی مهری _ بحث وجدل _ وابستگی _ رقابت به جای همکاری) ج _ انفعال وتسلیم موقعیت وشرایط (ناامیدی _ خود ناباوری _ مقصر قلمداد کردن دیگران _ الگوگیری) د _ انفعال وابهام نقشهای والدینی (عدم قاطعیت _ عدم نظارت (نظارت نا هماهنگ) _ عدم اعتدال در تشویق رفتار جرأت مندانه (سهل انگاری _ بی توجهی). نتیجه گیری: در سلامت روانی خانواده والدین نقش به سزایی ایفا می کنند. والدین باید بستری را فراهم کنند تا فرزندانشان در یک محیط آرام تربیت یابند تا بتوانند در آینده با همه افراد جامعه سازگار باشند. با آموزش ویژگی ابرازگری به والدین، می توان در ایجاد سلامت روان در نوجوانان و متعاقب آن سلامت جامعه تأثیر به سزایی گذاشت.
سازوکارهای مصرف رسانه ای نوجوانان در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال پنجم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۹
291 - 328
حوزه های تخصصی:
این مقاله به چگونگی و سازوکارهای مصرف رسانه ای در نوجوانان می پردازد. این مقاله بر مبنای پژوهشی اکتشافی و کیفی مبتنی بر روش شناسی داده بنیاد به پیش رفته است و نویسنده مدعی است با منطق استقراء و از خلال مصاحبه های ژرفانگر و مشاهدات، یک سامان نظری متشکل از قضایایی تئوریک به هم پیوسته را در مورد مصرف رسانه ای نوجوانان ارائه می دهد. در اجرای مطالعات کیفی و پس از انجام 22 مصاحبه و مشاهدات میدان، 1050 کد باز در مرحله نخست به دست آمد. پس از آن، کدگذاری محوری داده ها با 362 مقوله منتج به شناسایی 15 مفهوم محوری در ترسیم مختصات مصرف رسانه ای نوجوانان مورد مطالعه شد. سپس کدگذاری گزینشی صورت گرفت و با اعمال آن در الگوی نظری، قضایایی تئوریک حول آن شکل گرفت که پیامدهای سیستمی مصرف رسانه ای نوجوانان در 5 سطح مورد شناسایی قرار داد که عبارت اند از؛ آریتمی مصرف رسانه ای در نوجوانان، مواجهه فعال با رسانه ها، تطابق با بزرگسالی، تمایزخواهی چند سطحی و منازعات خانوادگی. بنابراین، برونداد این مقاله، تصویری از چگونگی مصرف رسانه ای نوجوانان و نیز سازوکارهای مصرف رسانه ای توسط این گروه سنی بوده است. در سطح تحلیل، با توجه به ترسیم ابعاد مصرف رسانه ای نوجوانان، تبیین می شود که فقر تولید متون رسانه ای متناسب با ویژگی های سنی نوجوان در رسانه های جمعی، آنان را عموماً در چتر رسانه های اجتماعی با ماهیتی متفاوت-خودگزین، غیرمتمرکز و آریتمیک- به پناه آورده است. کاستن از خلأ توجه به اقتضائات رده سنی نوجوانی-به عنوان دوره قوام یابی هویت اجتماعی افراد- در سیاست گذاری های رسانه های جمعی، پیشنهاد انضمامی مقاله حاضر است.
امکان سنجی مسئولیت کیفری اصحاب رسانه در خودکشی نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحولات دنیای دیجیتال و ظهور عصر الکترونیک، جوامع انسانی را با فضایی جدید مواجه کرد که مورد استقبال انسان ها قرار گرفت، بی آنکه با لحاظ نمودن چالش ها و تهدیدهای آن، از خدماتش بهره جویند. حضور رسانه ها در دنیای نوجوانان که تا چندی پیش، موجب نگرانی در بروز لطمات جسمانی مانند چاقی یا کندذهنی بود، با توسعه رسانه های جدید به سمت اشاعه خشونت یا نارسائی های روحی و روانی سوق یافت. در این راستا نوشتار حاضر با روش توصیفی- تحلیلی، به بررسی تأثیر رسانه ها در شکل گیری خشونت و رفتارهای آسیب زننده نوجوانان نسبت به خود و نگرش حقوق کیفری در مسئولیت طراحان و اصحاب این رسانه ها از طریق تجزیه و تحلیل قوانین موجود و قواعد حقوق کیفری پرداخته است نتیجه حاکی از آن می باشد که طراحان و اصحاب این رسانه ها در صورت تأثیرگذاری بر رفتارهای آسیب زننده نوجوانان نسبت به خود و خودکشی، مسئولیت کیفری داشته و قابل مجازات هستند.
اثربخشی برنامه آموزشی تحول مثبت نوجوانی بر مؤلفه های بهزیستی روانشناختی در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال نهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۵
223 - 239
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه تحول مثبت نوجوانی بر بهزیستی روانشناختی بود. روش: روش پژوهش، طرح آزمایشی به شیوه پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش کلیه دانش آموزان دختر مشغول به تحصیل در پایه نهم دبیرستان های دوره اول متوسطه دولتی شهر اراک در سال تحصیلی 97-1396 بود که از میان آن ها 60 نفر به صورت نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند و در گروه آزمایش( 30 نفر) و گروه کنترل( 30 نفر) به صورت تصادفی قرار گرفتند. در نهایت با توجه به معیارهای ورود و خروج از گروه آزمایش 7 نفر و از گروه کنترل 5 نفر کنار گذاشته شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف( نسخه 18 سؤالی) بود. گروه آزمایش طی 24 جلسه یک ساعته در برنامه آموزشی تحول مثبت نوجوانی شرکت نمودند. سپس پس آزمون و پس از گذشت 2 ماه پیگیری در مورد هر دو گروه انجام شد. برای بررسی نتایج از تحلیل کوواریانس چند متغیری استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد برنامه تحول مثبت نوجوانی باعث افزایش مؤلفه های بهزیستی روانشناختی( پذیرش خود، تسلط بر محیط، رابطه مثبت با دیگران، زندگی هدفمند، رشد شخصی و خودمختاری) در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل می شود. یافته ها پس از 2 ماه نیز پایدار بودند. نتیجه گیری: برنامه تحول مثبت نوجوانی می تواند برنامه عملی مناسبی برای افزایش مؤلفه های بهزیستی روانشناختی نوجوانان باشد و منتج به بهداشت روانی مثبت آنان گردد.
اثربخشی بسته آموزشی، پرورش مهارت های زندگی مبتنی بر مبانی اسلامی با روش فعال بر هوش اخلاقی دختران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش مهارت های زندگی اسلامی به شیوه های نوین و فعال بر هوش اخلاقی نوجوانان دختر مقطع متوسطه انجام گرفته است. طرح پژوهش نیمه تجربی و از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه می باشد. جامعه آماری پژوهش مشتمل بر نوجوانان دختر مقطع متوسطه دوره اول ناحیه 3 شهر اصفهان بوده است که با استفاده از نمونه گیری دردسترس مبتنی بر ملاک های ورود و خروج تعداد 50 نفر به تصادف انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل قرار گرفتند. در ابتدا هر دو گروه در مرحله پیش آزمون به پرسشنامه هوش اخلاقی لنیک و کیل(2005) پاسخ دادند سپس گروه آزمایش در 12 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش قرار گرفت؛ در حالی که هیچ مداخله ای برای گروه گواه انجام نشد. هر دو گروه مجدداً در مراحل پس آزمون و پیگیری توسط پرسشنامه مذکور ارزیابی شدند. داده ها با استفاده از روش تحلیل اندازه های تکراری مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که مهارت های زندگی اسلامی به شیوه نوین و فعال نمرات هوش اخلاقی و مؤلفه های آن شامل عمل کردن مبتنی بر اصول، ارزشها و باورها، راستگویی، استقامت و پافشاری برای حق، مسئولیت پذیری برای تصمیمات شخصی، اقرار به اشتباهات، خدمت به دیگران، بخشش اشتباهات خود و دیگران، وفای به عهد و علاقه مند بودن به دیگران را در مرحله پس آزمون و پیگیری افزایش داده است (05/0≥p). می توان بیان نمود که از آموزش مهارت های زندگی مبتنی بر مبانی اسلامی به شیوه های فعال و نوین می توان در جهت افزایش هوش اخلاقی نوجوانان دختر استفاده نمود.
خوانش جرم شناسانه آثار سعدی در حوزه کجروی کودک و نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سعدی شاعر و نویسنده قرن هفتم که از پرورش یافتگان نامی فرهنگ اصیل ایرانی واسلامی است اگرچه به عنوان جامعه شناس و جرم شناس شناخته نمی شود؛ اما درآثار شبه مانندیک جرم شناس وجامعه شناس، نسبت به کجروی و بزهکاری بی تفاوت نبوده و در خلال گفتارهایش مطالبی مطرح کرده که با نظریات مطرح جرم شناسی سازگاری و تطابق قابل توجه ای دارد. در این نوشتار ضمن اینکه بر ارتباط عمیق جرم شناسی با ادبیات پی می بریم ردب پای بسیاری از نظریات مطرح در جرم شناسی را در خصوص بزهکاری اطفال و نوجوانان در آثار سعدی خواهیم یافت. سعدی در آثارش به خوبی به تأثیر وراثت و محیط بر شکل گیری رفتار انحرافی اشاره کرده و به راهکارهای قابل توجه ای چون سیاست تشویق و تنبیه، تعلیم وتربیت و.... در راستای پیشگیری از کجروی اشاره می کند. همچنین خواهیم دید تعارض موجود در آثار سعدی؛ انتخابی کاملا آگاهانه بوده که از جامع نگری وی نشات گرفته است و میتوان گفت نظریات وی با جرمشناسی پست مدرنیسم که تصویری واقع گرایانه وچند بعدی ازعلل جرم ارائه می دهد تشابه بسیاری دارد.
اثربخشی آموزش جایگزین پرخاشگری و ایمن سازی در مقابل تنیدگی بر راهبردهای شناختی نظم جویی هیجان در نوجوانان بزهکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور مقایسه اثربخشی آموزش جایگزین پرخاشگری و ایمن سازی در مقابل تنیدگی بر راهبردهای شناختی نظم جویی هیجان نوجوانان بزهکار انجام شد. طرح پژوهش از نوع شبه تجربی سه گروهی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه بود. بدین منظور از بین نوجوان کانون اصلاح و تربیت شهر تهران، 60 نفر با استفاده از روش نمونه برداری دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه جایگزین شدند. شرکت کنندگان، قبل از شروع مداخله پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجان (گارنفسکی، کرایج و اسپینهاون، 2006) را تکمیل کردند. سپس دو گروه آزمایشی تحت 10 جلسه آموزش به شیوه آموزش جایگزین پرخاشگری گلدشتاین و آموزش ایمن سازی در مقابل تنیدگی مایکنبام قرار گرفتند، درحالی که گروه گواه آموزشی را دریافت نکرد. پس از اتمام جلسه های آموزشی و همچنین دو ماه بعد، مجدداً هر سه گروه پرسشنامه مزبور را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس مختلط تحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش جایگزین پرخاشگری در مقایسه با دو گروه دیگر به طور معناداری بر نمرات راهبردهای شناختی مثبت نظم جویی هیجان در طول مراحل پژوهش تأثیر داشته است. اما در ارتباط با راهبردهای شناختی منفی نظم جویی هیجان نتایج نشان داد که روش های آموزشی نتوانستند تأثیر معناداری بر نمرات داشته باشند. با توجه به یافته های پژوهش می توان از روش آموزش جایگزین پرخاشگری به عنوان روشی جایگزین یا مکمل در کنار سایر شیوه های مداخله ای برای بهبود نظم جویی شناختی در نوجوانان استفاده کرد.
مقایسه ویژگی های شخصیتی نوجوانان بزهکار و نوجوانان عادی شهر تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، مقایسه ویژگی های شخصیتی نوجوانان بزهکار و غیر بزهکار شهر تهران است. بدین منظور نمونه آماری شامل 100 نفر که 50 نفر از آن به روش نمونه گیری در دسترس از جامعه بزهکاران کانون اصلاح و تربیت تهران و 50 نفر دیگر به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده از جامعه نوجوانان غیر بزهکار مدارس تهران انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه شخصیتی نئو (NEO-FFI) است. که بعد از اجرای آن بر روی دو گروه از روش آماری t مستقل برای تأیید یا رد فرضیه ها استفاده شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که بین نوجوانان بزهکار و غیر بزهکار به لحاظ روان رنجور خویی، انعطاف پذیری، دلپذیر بودن و مسئولیت پذیری تفاوت معنی دار وجود دارد، ولی به لحاظ برون گرایی، بین دو گروه تفاوت معنی دار وجود ندارد و از 5 فرضیه، 4 فرضیه تأیید شد. نتایج نشان داد که نوجوانان بزهکار از نوجوانان غیربزهکار روان رنجور خویی بیشتر و انعطاف پذیری، دلپذیری و مسئولیت پذیری کمتری دارند.
بررسی رابطه بین میزان آگاهی والدین از ویژگیهای زیستی- روانی نوجوانان با نحوه برخورد با فرزندان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال ششم پاییز ۱۳۹۰ شماره ۲۸
81-98
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر رابطه بین میزان آگاهی والدین از ویژگیهای زیس تی- روان ی نوجوانان با نحوه برخورد با فرزندان در ی ک گ روه 340نف ری دخت ران دبیرس تانی ) 14 -18سال( با اس تفاده از پرسش نامهی ویژگ یه ای زیس تی- روان ی نوجوان ان )رجایی، شکیب و حسینی زهرایی، (1387و پرسش نامهی نح وه برخ ورد وال دین ب ا فرزندان )رجایی، شکیب و حسینی زهرایی، (1387مورد بررس ی ق رار گرف ت. ب رای تجزیه و تحلیل دادهها علاوه بر ارائه فراوان ی، درص د، می انگین و انح راف معی ار، از ضریب همبستگی پیرسون، آزمون tمقایسه میانگینها ب رای گ روه مس تقل اس تفاده شد. در این پژوهش ض من بررس ی رابط ه ب ین متغّیره ای می زان آگ اهی وال دین از ویژگیهای نوجوان ان و س طح س واد و می زان درآم د وال دین ب ا نح وه برخ ورد ب ا فرزندان )مقتدر، مستبد و سهل انگار(، رابطه بین میزان آگاهی وال دین از ویژگ یه ای نوجوانان با پیشرفت تحصیلی فرزن دان نی ز بررس ی ش د. ه مچن ین نح وه برخ ورد مادران ش اغل و م ادران خان ه دار ب ا فرزن دان و نح وه برخ ورد پ دران در مش اغل مختلف با فرزندان مقایسه گردید. دادههای این پژوهش نشان داد که بین میزان آگاهی والدین از ویژگیهای نوجوانان با نحوه برخورد مقتدر، رابطه مثبت معنادار و با نحوه برخورد مستبد و سهل انگ ار رابط ه منف ی معن ادار وج ود دارد و ب ین س طح س واد والدین ومیزان درآمد خانواده با نحوه برخورد وال دین ب ا فرزن دان رابط ه معن اداری وجود دارد و والدینی ک ه تحص یلات ب الاتری دارن د مقتدران ه ت ر ب ا فرزن دان خ ود برخورد میکنن د. همچن ین ب ین می زان آگ اهی م ادران از ویژگ یه ای نوجوان ان ب ا پیشرفت تحصیلی فرزندان رابطه معناداری وجود دارد، اما بین میزان آگاهی پدران از ویژگیهای نوجوانان با پیشرفت تحصیلی فرزن دان رابط ه معن اداری وج ود ن دارد و مقایسه نحوه برخورد مادران شاغل و خانه دار با فرزندان نشان داد که مادران خان ه دار برخوردی مقتدرانه تر از م ادران ش اغل ب ا فرزندانش ان دارن د. همچن ین می زان آگاهی مادران نسبت به ویژگیهای نوجوانان بیشتر از میزان آگاهی پدران است، ای ن تفاوت از نظر آماری معنا دار میباشد.
بررسی رابطه نحوه برخورد والدین با بحران هویت نوجوانان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال نهم تابستان ۱۳۹۳شماره ۳۹
73-84
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه ی نحوه برخورد والدین با بحران هویت نوجوانان بود. نمونه پژوهش شامل 180 نفر از دانش آموزان دختر دبیرستانها می شد که به روش نمونه گیری خوشه ایی چند مرحله ای انتخاب شدند و به ابزارهای پژوهش که عبارت بودند از پرسشنامه ی نحوه برخورد والدین با نوجوانان (رجایی و همکاران،1387) و بحران هویت (رجایی و همکاران،1387) پاسخ دادند. طرح پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. برای تحلیل داده ها از روش های آماری ضریب همبستگی ساده پیرسون و رگرسیون چند متغیره به روش گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد که بین نحوه برخورد سهل گیرانه و استبدادی والدین با بحران هویت و مولفه های آن در نوجوانان دختر رابطه مثبت معناداری وجود دارد. همچنین مشخص گردید مهمترین پیش بینی کننده بحران هویت نوجوانان دختر ، نحوه برخورد استبدادی والدین است.
اثر بخشی آموزش مهارت های زندگی درکاهش مشکلات بین فردی نوجوانان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال دهم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۴۳
129-146
حوزه های تخصصی:
برنامه آموزشی مهارت های زندگی روش مؤثری در جهت رشد شخصیت سالم و تأمین بهداشت روانی نوجوانان است. ازطرفی مشکلات بین فردی یکی از مهمترین عوامل در رشد شخصیت و ایجاد اختلالات روانشناختی در نوجوانان است. از این رو پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر بخشی آموزش مهارت های زندگی بر مشکلات بین فردی نوجوانان در شهرستان بجنورد، انجام شد. روش: در قالب یک طرح تجربی پیش آزمون -پس آزمون و گروه کنترل، 48 دانش آموز به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه (آزمایش و کنترل) جایگزین شدند.گروه آزمایش به مدت 10 جلسه تحت آموزش مهارت های زندگی قرار گرفتند. سپس هر دو گروه پرسشنامه مشکلات بین فردی (بارکهام، هاردی و استارتوپ، 1994) را قبل و بعد از مداخله تکمیل نمودند. برای تحلیل داده ها آزمون تحلیل کواریانس استفاده شد. یافته: نتایج پژوهش نشان داد که تفاوت میانگین های تعدیل شده دو گروه آزمایش و کنترل در نمره کل مشکلات بین فردی از نظر آماری معنادار است (03/0=P، 60/2=F). و همچنین در ابعاد مشکلات بین فردی، تفاوت معناداری در میان میانگین های تعدیل شده در مشکل اجتماعی شدن، مشکل در جرأت ورزی، پرخاشگری زیاد، گشودگی زیاد، مشکل در حمایت گری، مشکل در صمیمیت، فداکاری زیاد، و وابستگی زیاد، در دو گروه آزمایش و کنترل وجود داشت. نتیجه گیری: مداخلات مبتنی بر آموزش مهارت های زندگی به دلیل افزایش اعتماد به نفس، قدرت تصمیم گیری، افزایش جرات ورزی و خودپنداره در توانمند سازی روانشناختی و کاهش مشکلات بین فردی نوجوانان موثر است
پیش بینی هویت دینی فرزندان براساس الگوهای تعاملی خانواده ، دینداری والدین وتفکر انتقادی نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی هویت دینی فرزندان از طریق متغیرهای الگوهای ارتباطی خانواده ،دینداری والدین وگرایش به تفکر انتقادی نوجوان انجام شده است. روش پژوهش توصیفی و به لحاظ رابطه بین متغیرها از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر سال اول و دوم دبیرستانهای دولتی شهر قم است.نمونه شامل 447 نفر از دانش آموزان رشته های علوم انسانی، ریاضی و تجربی است که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای چند مرحله ای انتخاب شدند.جهت جمع اوری داده ها از پرسشنامه مذهبی بودن والدین (گرنکوئیست،1998) ، الگوهای ارتباطی خانواده ، (ریچی وفیتزپاتریک،1990) ،گرایش به تفکر انتقادی(ریکتس،2003) وهویت دینی(لطف آبادی،1381)استفاده شد.برای تجزیه و تحلیل دادها از همبستگی پیرسون وتحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج نشان داد که به ترتیب متغیرهای دینداری پدر ، بعد خلاقیت از تفکر انتقادی نوجوان ،نگرش مذهبی مادر وجهت گیری گفت شنود از الگوی ارتباطی خانواده توان پیش بینی هویت دینی فرزندان را دارد.سایر متغیرها شامل بعد کمال وتعهد از متغیر تفکر انتقادی وبعد جهت گیری همنوایی وارد معادله نگردید.
مدل ساختاری سبک نظارتی و اعتیاد به شبکه های اجتماعی با میانجی گری شکاف نسلی (مورد مطالعه: جوانان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر به آزمون مدل علی سبک نظارتی و اعتیاد به شبکه های اجتماعی با میانجی گری شکاف نسلی پرداخته شده است. این پژوهش با توجه به هدف، کاربردی و از نظر روش، همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بوده است. ابزار آن نیز از 5 پرسشنامه استاندارد؛ سبک های نظارتی اسمال و کرنز (1993)؛ پرسشنامه جو عاطفی خانواده جعفری هرندی و رجایی موسوی (1395)؛ پرسشنامه شکاف نسلی اولسون (1999)؛ پرسشنامه کارکرد خانواده مک ماستر (2002) و یک پرسشنامه محقق ساخته (اعتیاد به شبکه های اجتماعی) تشکیل شده است. جامعه آماری، کلیه دانش آموزان دختر و پسر سال دوم دوره دوم دبیرستان های منطقه 5 شهر تهران را که حدود 6000 نفر بوده اند، در برگرفته و تعداد نمونه بر اساس قاعده کلاین (2010) بیست نفر برای هر مؤلفه (در مجموع 7 مؤلفه) یعنی 140 نفر نمونه بوده که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده اند. نتایج نشان داده است که انواع سبک های نظارتی ادراک شده والدین با استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات فرزندان بر اعتیاد به شبکه های اجتماعی رابطه مستقیم دارد و رابطه جو عاطفی خانواده، کارکرد خانواده و شکاف نسلی، با سبک های نظارتی و اعتیاد به شبکه های اجتماعی، غیرمستقیم است؛ همچنین جو عاطفی خانواده، با کارکرد خانواده رابطه مستقیم و کارکرد خانواده با شکاف نسلی نیز رابطه دارد.
طراحی چارچوب نظری نظارت اجتماعی نوجوانان براساس اهداف، مبانی، اصول و روش های منبعث از تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی در این پژوهش طراحی الگوی نظری نظارت اجتماعی در نوجوانان براساس اهداف، مبانی، اصول و روش های منبعث از تفسیر المیزان می باشد. روش مورد استفاده در این مقاله جهت دست یابی به طراحی الگوی نظری، روش تحلیل مفهومی و روش استنتاجی است. جامعه تحلیلی آیات قرآنی و تفسیر المیزان است که از این جامعه تحلیلی بخش هایی که نظارت اجتماعی را پوشش دهد، به طور هدفمند انتخاب و به طور پیوسته مورد تجزیه و تحلیل و نهایتاً تعبیر و تفسیر قرار گرفت. یافته های حاصل حاکی از این است که: علامه طباطبایی نظارت اجتماعی را مانند اهرمی برای نگهداری و بقای جوامع می داند که اختلال در آن، موجب زوال«وحدت اجتماعی» می شود. بر این اساس مبانی نظارت اجتماعی فطری بودن ارزش های اخلاقی، گرایش به نظم، داشتن ارتباط مطلوب با خود و دیگران، ضرورت وجود قانون در جامعه است. اهداف نظارت اجتماعی احیای ارزش های اخلاقی، برقراری انضباط فردی و اجتماعی، برخورداری از سلامت در ارتباط خود با دیگران و قانون مندی اجتماعی است. با توجه به مبانی و اهداف، اصول نظارت اجتماعی عبارت است از حفظ ارزش های اخلاقی، رعایت نظم، ارتباط تؤام با حرمت نفس نسبت به خود و دیگران و اجرای قانون. نهایتاً روش های تربیتی نظارت در قلمرو فردی(غیررسمی) تزکیه، خود انضباطی، حفظ حرمت نفس در برقراری ارتباط با خود و در قلمرو اجتماعی رسمی موعظه، نظارت اقناعی و آموزش قوانین می باشد. این چارچوب حاصل توسط متخصصان اعتباریابی و مورد تأیید قرار گرفت.
سطوح مختلف آگاهی واج شناختی و رابطه آن ها با درک متن نوشتاری نوجوانان: شواهدی از دانش آموزان پایه دهم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال هفدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۶۸
95 - 122
حوزه های تخصصی:
باوجود اهمیت آگاهی واج شناختی در خواندن در مراحل ابتدایی سوادآموزی، مطالعات نشان داده اند که بعضی از دانش آموزان بعد از دوره ابتدایی و حتی بعضی از بزرگسالان باسواد، از مهارت های واج شناختی ضعیفی برخوردارند که بر درک متن نوشتاری آن ها اثرگذار است. این مطالعه، پژوهشی ترکیبی بود که با هدف مقایسه عملکرد نوجوانان در انجام خرده آزمون های آگاهی هجایی، درون هجایی و واجی و رابطه این سطوح با درک متن نوشتاری آن ها انجام شد. بخش کیفی شامل بررسی نظریه ها و مطالعه پژوهش های انجام شده در زمینه آگاهی واج شناختی و ارتباط آن با خواندن، طراحی آزمون های آگاهی واج شناختی و درک متن نوشتاری و بررسی روایی محتوایی آن ها؛ و بخش کمّی شامل اجرای مقدماتی آزمون های محقق ساخته روی نمونه ای ۳۰ نفره از دانش آموزان پایه دهم و محاسبه پایایی آزمون ها (آزمون آگاهی واج شناختی (۷۶ /۰) و آزمون درک متن نوشتاری (۸۰ /۰)) بود. سپس آزمون ها روی نمونه ۵۰ نفره از دانش آموزان پایه دهم شهرستان لاهیجان اجرا شد که نتایج آن ها با استفاده از آزمون های غیرپارامتری فریدمن و ویلکاکسون و آزمون همبستگی اسپیرمن تحلیل شد. نتایج نشان داد که تفاوت معنی داری بین عملکرد دانش آموزان در سطوح مختلف آگاهی واج شناختی وجود دارد به طوری که بهترین عملکرد مربوط به سطح هجایی و ضعیف ترین عملکرد مربوط به سطح درون هجایی است. همچنین نتایج آزمون همبستگی اسپیرمن نشان داد بین آگاهی واج شناختی با درک متن نوشتاری همبستگی نسبتاً بالایی وجود دارد (۷۷ /۰). نتایج این پژوهش می تواند یاریگر برنامه ریزان آموزشی جهت طراحی محتوای مناسب آموزشی برای تقویت مهارت های آگاهی واج شناختی دانش آموزان پس از سپری کردن دوره ابتدایی در جهت تقویت درک متن نوشتاری باشد.