آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۶

چکیده

مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی دشواری در تنظیم هیجان مادران و نشانه های رفتار مخرب فرزندان با واسطه ی سبکهای والدگری مادران (شامل: فرزندپروری مثبت، عدم ثبات در قواعد رفتاری با فرزند، و ضعف در نظارت و راهنمایی) انجام پذیرفت. روش: این پژوهش توصیفی همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری مادران دانش آموز پسر مقطع ابتدایی در شهرستان شیراز بود. 4 مدرسه ابتدایی پسرانه دولتی به روش خوشه ای مرحله ای تصادفی انتخاب گردید. این مدارس مجموعا 54 کلاس داشتند. از هر کلاس 4 تا 5 نفر به تصادف انتخاب شد و ابزارهای پژوهش شامل مقیاس دشواری های تنظیم هیجانی، پرسشنامه فرزندپروری آلاباما فرم کوتاه، و سیاهه علائم مرضی کودک فرم والدین به صورت بسته های پستی به دانش آموزان داده شد تا پرسشنامه ها را به مادران خود بدهند. در مجموع 234 پرسشنامه جهت بررسی در تحقیق مورد استفاده قرار گرفت. به منظور ارزیابی مدلهای مفروض از روش معادلات ساختاری نرم افزار SPSSوAMOS استفاده گردید. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد دشواری تنظیم هیجانی در مادران هم به صورت مستقیم و هم به واسطه عدم ثبات رفتاری، ضعف در نظارت و راهنمایی و روشهای فرزندپروری مثبت مادران، رفتارهای مخرب فرزندان را پیش بینی می کند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج مدلسازی معادلات ساختاری، سبک های والد گری مادران نقش واسطه ای سهمی بین دشواری تنظیم هیجانی مادران و رفتارهای مخرب فرزندان دارد. تدوین برنامه هایی به منظور افزایش مهارت تنظیم هیجانی مادران، و سبکهای فرزندپروری می تواند باعث کاهش رفتارهای مخرب در فرزندان شود.

Relationship between Difficulties in Emotion Regulation and Mothers’ Parenting Methods and Their Children's Disruptive Behaviors

The aim of this study was to investigate the relationship between mothers’Difficulties in Emotion Regulation and parenting methods and their elementary school children's disruptive behaviors. The statistical population consisted of mothers of elementary boys’ school in Shiraz. Four state elementary boys’ schools were selected by multi-stage cluster sampling. Then, through screening procedure, 105 mothers of children with disruptive behaviors (oppositional defiant behaviors and conduct behaviors) were selected based on the teacher and parents' Child Symptom Inventory. Participants completed the Parent’s form of Child Symptom Inventory-4, Alabama Parenting Questionnaire, and Difficulties in Emotion Regulation Scale. Findings of correlation showed that there is a positive and significant relationship between Difficulties in Emotion Regulation, behavioral inconsistency, weakness in the supervision of mothers and children’s symptoms of oppositional defiant disorder and conduct disorder. Also, mothers’ positive parenting methods have a negative and significant relationship with children’s symptoms of oppositional defiant disorder. In addition, the results showed that Difficulties in Emotion Regulation of mothers have a positive and significant relationship with their behavioral inconsistency and weakness in supervision and guidance. Regarding the results of regression, the strongest predictor of children’s oppositional defiant disorder and conduct disorder is the weakness of maternal supervision. According to the results, Difficulties in Emotion Regulation and parental parenting methods have significant relationships with oppositional defiant disorder and conduct disorder. These findings can be routinely addressed in the therapeutic field or in the education of parents and children with risks.

تبلیغات