مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
توانمندسازی روان شناختی
حوزه های تخصصی:
هدف مطالعه حاضر بررسی رابطه توانمندسازی روان شناختی با عوامل موثر بهره وری منابع انسانی است. اینتحقیقازنوعتحقیقاتتوصیفیبودکهبهشیوههمبستگیانجامشدوازنظرنوعهدف،کاربردیمی باشدوازروشپیمایشیجهتگردآوریداده هااستفادهگردید. «کلیه کارکنان بخش اعتبارات شعب بانک ملی مشهد»به عنوان جامعه آماری انتخاب و نمونه مورد پژوهش به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد. ابزار بررسی عبارت از پرسشنامه های استاندارد توانمندسازی روان شناختی اسپریتزر و عوامل موثر بر بهره وری منابع انسانی هرسی گلداسمیت بود. پایایی ابزار از طریق آلفای کرونباخ محاسبه شد که به ترتیب برای پرسشنامه توانمندسازی روان شناختی92/0 و برای عوامل موثر بر بهره وری منابع انسانی93/0 به دست آمد. جهت تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده گردید. نتایج نشان داد بین ابعاد توانمندسازی روان شناختی و عوامل موثر بر بهره وری منابع انسانی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. لذا پیشنهاد می شود سازمان ها روش های مختلف ایجاد و تقویت توانمندسازی روا شناختی را در راستای بهبود بهره وری منابع انسانی و نهایتا افزایش بهره وری سازمانی به کار گیرند.
• بررسی تأثیر روش مربیگری بر توانمندسازی روان شناختی معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر روش مربیگری بر توانمندسازی روان شناختی معلمان پایه اول ابتدایی در استان خوزستان، منطقه صیدون انجام شده است. اثر یاد شده از جهت رویکرد کمی، از جهت هدف کاربردی و از حیث طرح پژوهش، نیمه آزمایشی (پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل) می باشد. جامعه-ی آماری تحقیق بالغ بر چهل نفر و حجم نمونه که از افراد داوطلب و دردسترس استفاده نموده ایم 28 نفر (17 آقا و 11 خانم) می باشد که به طور تصادفی در دو گروه 14 نفره گواه و آزمایش قرار گرفتند. ابزار به کار رفته شامل پرسش نامه توانمندسازی روان شناختی اسپریتزر با ضریب پایایی 81/0. است. مربیگری این پروژه از طریق ارتباط با گروه آزمایش و ارایه بسته آموزشی حضوری و غیر حضوری به مدت سه ماه اعمال شد. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آمار توصیفی که شامل جدول میانگین و انحراف معیار و آماراستنباطی، آزمون تی مستقل، تحلیل کواریانس با کمک نرم افزار انجام شد. نتیجه پژوهش نشان داد میانگین توانمندسازی روان شناختی و اکثر ابعاد آن در پس آزمون گروه آزمایش تفاوت معناداری با پیش آزمون داشته است. بنابراین مربیگری سبب توانمندسازی روان شناختی معلمان گردیده است.
ارتباط توانمندسازی روان شناختی، تعهد سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی معلمان تربیت بدنی مدارس متوسطه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، تعیین ارتباط توانمندسازی روان شناختی، تعهد سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی معلمان تربیت بدنی مدارس متوسطه ایران است و اینکه به طور ویژه کدام یک از ابعاد این متغیرها بروز رفتارهای شهروندی سازمانی را افزایش می دهد. بدین منظور 330 معلم تربیت بدنی با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای تصادفی به عنوان نمونه آماری تحقیق انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامه های استاندارد توانمندسازی روان شناختی اسپریتزر[1] (1996)، تعهد سازمانی آلن و می یر[2] (1993) و رفتار شهروندی سازمانی دیپائولا و همکاران[3] (2005) بود. به منظور تعیین روایی صوری و محتوایی (از نظرهای متخصصان)، روایی سازه (از تحلیل عاملی تأییدی نوع اول) و پایایی (از آلفای کرونباخ) و در راستای تحلیل های تکمیلی و تعیین روابط علی و ارائه مدل، از تحلیل مسیر استفاده شد. در نهایت یافته های تحقیق ضمن تأیید مدل استخراج شده، نشان دادند که توانمندسازی روان شناختی به ترتیب تأثیر مستقیم و غیرمستقیم مثبت و معناداری برابر با 46/0 و 66/0 بر رفتار شهروندی سازمانی دارد. تعهد سازمانی نیز تأثیر مثبت و معناداری (58/0) بر رفتار شهروندی سازمانی و در نهایت توانمندسازی روان شناختی تأثیر مثبت و معناداری (34/0) بر تعهد سازمانی دارد.
تأثیر ساختار سازمانی بر درگیری شغلی کارکنان ادارات کل ورزش و جوانان: نقش واسطه ای توانمندسازی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی تأثیر ساختار سازمانی بر درگیری شغلی کارکنان ادارات کل ورزش و جوانان از طریق نقش واسطه ای توانمندسازی روان شناختی بود. جامعه آماری تحقیق شامل تمام کارکنان ادارات کل ورزش و جوانان استان های کرمان (50 =N) و یزد (45= N) بود. با توجه به کوچک بودن جامعه آماری، تمام افراد به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند (95=n=N)، که از این تعداد، 76 پرسشنامه (کرمان 40 نفر و یزد 36 نفر) برگشت داده شد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های ساختار سازمانی شاسکین و موریس (1984)، توانمندسازی روان شناختی اسپریتزر (1995) و درگیری شغلی کانونگو (1982) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از مدلسازی معادلات ساختاری و نرم افزار pls استفاده شد. نتایج نشان داد توانمندسازی روان شناختی بر درگیری شغلی اثر معنا دار دارد (49/0=β). همچنین، ساختار ارگانیکی و ساختار مکانیکی بر توانمندسازی روان شناختی اثر معنادار دارند (به ترتیب 30/0=β، 34/0=β). به علاوه، نتایج غیرمستقیم نشان داد که توانمندسازی روان شناختی بین ساختار ارگانیکی و درگیری شغلی (15/0=β)، همچنین بین ساختار مکانیکی و درگیری شغلی (17/0=β)، دارای نقش واسطه ای است. نتایج نشان داد برای افزایش درگیری شغلی کارکنان باید توانمندسازی روان شناختی و ساختار سازمانی مورد توجه قرار گیرد.
تعهد به بهره وری مدیران، اثرات استقلال شغلی، توانمندسازی روان شناختی و عدالت توزیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به دنبال بررسی تاثیرات استقلال شغلی، توانمند سازی روان شناختی و عدالت توزیعی بر تعهد به بهره وری مدیران مدارس استان لرستان می باشد. جامعه آماری این تحقیق را مدیران قبلی و فعلی مدارس ابتدایی، راهنمایی و متوسطه استان لرستان تشکیل می دهند. از این جامعه تعداد 357 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیرها از سه پرسشنامه و برای اندازه گیری تعهد به بهره وری از پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردید. جهت اندازه گیری استقلال شغلی از پرسشنامه استقلال شغلی بریق(1985) و برای اندازه گیری توانمندسازی روان شناختی از پرسشنامه توماس و ولهوس(1990) استفاده شد. عدالت توزیعی با استفاده از پرسشنامه عدالت توزیعی پرایس و موولر(1986) اندازه گیری شد. کلیه سوالات هر چهار پرسشنامه در طیف 5 نقطه ای لیکرت قرار دارند. برای تحلیل داده ها روش معادلات ساختاری کوواریانس محور-تحلیل مسیر و نرم افزار AMOS استفاده گردیده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که استقلال شغلی، توانمندسازی روان شناختی و عدالت توزیعی، بر روی تعهد به بهره وری تاثیرات مثبتی دارند. همچنین از میان تمامی متغیرهای وابسته، عدالت توزیعی بالاترین تاثیر را روی توانمندسازی روان شناختی دارد. به علاوه، از میان تمامی متغیرهای وابسته، عدالت توزیعی پایین ترین تأثیر را روی تعهد به بهره وری دارد.
تبیین توانمندسازی روان شناختی کارکنان براساس سبک تفکر مدیران مطالعه موردی: اداره کل ورزش و جوانان استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق تبیین مدل توانمندسازی روان شناختی کارکنان براساس سبک تفکر مدیران اداره کل ورزش و جوانان اصفهان بود. روش تحقیق از نظر چگونگی جمع آوری اطلاعات از نوع توصیفی – اکتشافی و از نظر هدف، کاربردی و از نظر اجرا میدانی بود. جامعه آماری تحقیق مدیران و کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان اصفهان بودند (به ترتیب 56 و 444 نفر). حجم نمونه با توجه به محدود بودن جامعه آماری، کلیه مدیران تمام شمار (56 نفر) و حجم نمونه کارکنان براساس جدول مورگان 205 نفر محاسبه شد که به طور تصادفی و نسبیتی از ادارات استان انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه استاندارد سبک تفکر استرنبرگ– واگنر (1991) و پرسشنامه توانمندسازی روان شناختی اسپریتزر (1995) بود. پایایی پرسشنامه ها به ترتیب 87/0 و 89/0 براساس آلفای کرونباخ بود. تجزیه وتحلیل داده ها از طریق آمار توصیفی و آمار استنباطی شامل آزمون معادلات ساختاری و به وسیله نرم افزار SPSS و AMOS انجام گرفت. سطح معناداری 05/0 محاسبه شد. یافته ها نشان داد که مؤلفه های مربوط به سبک تفکر و توانمندسازی روان شناختی کارکنان این متغیرها را اندازه گیری می کند و ازاین رو مدل اندازه گیری تأیید شد.
نقش میانجی توانمندسازی روان شناختی در تبیین ارتباط رهبری تحول آفرین و درگیری شغلی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهشتحلیل ارتباط رهبری تحول آفرین و درگیری شغلی کارکنان با میانجی گری توانمندسازی روان شناختی بود. پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ شیوة گردآوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعة آماری کارکنان ادارة کل آموزش وپرورش استان کردستان است که تعداد آن ها 200 نفر می باشد. نمونه ای به حجم 127 آزمودنی به شیوة نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامة رهبری تحول آفرین برنز و بس، توانمندسازی روان شناختی وتن و کمرون، و پرسشنامة درگیری شغلی کاننگو بود که روایی ظاهری و پایایی آن ها به ترتیب با استناد به نظر متخصصان و ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد. تجزیه وتحلیل داده ها با آزمون های همبستگی پیرسون، رگرسیون خطی ساده و چندگانه، و تحلیل مسیر انجام گرفت. نتایج نشان داد ترکیبی از مؤلفه های رهبری تحول آفرین نقش معناداری در پیش بینی درگیری شغلی کارکنان داشتند. نتایج همچنین نشان داد توانمندسازی روان شناختی می تواند نقش میانجی را در ایجاد یا افزایش ارتباط بین مؤلفه های رهبری تحول آفرین و درگیری شغلی کارکنان ایفا کند.
فرهنگ یادگیری سازمانی، اثربخشی مدیریتی و توانمندسازی روان شناختی: پیش بینی کننده های یادگیری در محیط کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی روابط مستقیم و غیرمستقیم فرهنگ یادگیری سازمانی، اثربخشی مدیریتی و توانمندسازی روان شناختی با یادگیری کارکنان در محیط کار بود. در این پژوهش همبستگی، داده ها با مشارکت 117 نفر از کارکنان دو سازمان دولتی در شهر تهران گردآوری شد. برای جمع آوری اطلاعات از چهار پرسش نامه استاندارد فرهنگ یادگیری سازمانی، اثربخشی مدیریتی، توانمندسازی روان شناختی و یادگیری در محیط کار استفاده شد. روایی تمامی ابزارها از طریق بررسی روایی سازه با استفاده از نرم افزار Smart PLS تأیید شد. یافته های پژوهش نشان داد متغیر یادگیری در محیط کار به طور مستقیم و غیرمستقیم از متغیرهای فرهنگ یادگیری سازمانی و اثربخشی مدیریتی و به طور مستقیم از متغیر توانمندسازی روان شناختی تأثیر می پذیرد. همچنین فرهنگ یادگیری سازمانی اثر مستقیم و غیرمستقیم معنی داری بر توانمندسازی روان شناختی و اثربخشی مدیریتی دارد. اثربخشی مدیریتی تنها اثر مستقیم معنی داری بر توانمندسازی روان شناختی دارد. با توجه به این یافته ها، فرهنگ یادگیری سازمانی بیشترین تأثیر را بر یادگیری کارکنان در محیط کار دارد. این نتایج اهمیت فرهنگ سازمانی را برای مدیران آشکار می کند و در ترغیب آن ها به ارتقای فرهنگ یادگیری در سازمان و تبدیل آن به یک سازمان یادگیرنده کمک می کند.
بررسی رابطه علی بین اخلاق کار اسلامی و خلاقیت، با توجه به اثرات میانجی توانمندسازی روان شناختی و احساس انرژی(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه علّی بین اخلاق کار اسلامی و خلاقیت، با در نظر گرفتن نقش میانجی توانمندسازی روان شناختی و احساس انرژی در میان اعضای هیئت علمی بود. روش:به منظور انجام این مطالعه نمونه ای به حجم 196 نفر عضو هیئت علمی به روش نمونه گیری طبقه ای از اعضای هیئت علمی دانشگاه ارومیه انتخاب شدند. داده ها از طریق پرسشنامه های استاندارد انرژی در کار، خلاقیت در کار، توانمندسازی روان شناختی و اخلاق کار اسلامی جمع آوری شد. همچنین، به منظور ارزیابی روابط بین متغیّرهای مکنون و اندازه گیری شده در الگوی مفهومی، از مدل معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها:نتایج نشان داد که اخلاق کار اسلامی با خلاقیت، توانمندسازی روان شناختی و احساس انرژی رابطه مثبت و معنادار دارد. همچنین، رابطه بین اخلاق کار اسلامی و خلاقیت از طریق توانمندسازی روان شناختی و احساس انرژی در کار میانجی گری می شود. به عبارتی؛ اخلاق کار اسلامی از طریق توانمندسازی روان شناختی و احساس انرژی در کار موجب تقویت خلاقیت اعضای هیئت علمی می شود. نتیجه گیری:توانمندسازی روان شناختی و احساس انرژی در کار، رابطه بین اخلاق کار اسلامی با خلاقیت را تحت تأثیر قرار می دهند. این نتایج بر ضرورت بازشناسی نقش میانجی این دو متغیّر در بررسی رابطه علّی اخلاق کار اسلامی با خلاقیت تأکید می کند.
نقش انگیزش شغلی در یادگیری سازمانی و توانمندسازی روان شناختی در راستای بهبود عملکرد اقتصادی کارکنان شهرداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه مدیریت منابع انسانی، یکی از مهم ترین وظایف مدیران سازمانی است و انگیزش شغلی، یادگیری سازمانی و توانمندسازی روان شناختی، از مباحثی هستند که مدیران با آن ها مواجه هستند. از این رو پژوهش حاضر، با هدف بررسی تأثیر انگیزش شغلی بر یادگیری سازمانی و توانمندسازی روان شناختی کارکنان شهرداری شهر یاسوج انجام شده است. روش پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر چگونگی جمع آوری اطلاعات، در زمره پژوهش های توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری، شامل کلیه کارکنان شهرداری شهر یاسوج است که با استفاده از فرمول کوکران، 146 نفر به عنوان نمونه پژوهش، انتخاب شدند و روش نمونه گیری، تصادفی ساده است. ابزار پژوهش؛ شامل سه پرسشنامه استاندارد انگیزش شغلی هرزبرگ (1984)، یادگیری سازمانی نیفه (2001) و توانمندسازی روان شناختی اسپریتزر (1995) است که روایی و پایایی آن ها، تأیید شده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها، از آزمون رگرسیون هم زمان استفاده شده است. مهم ترین یافته ها، بیانگر آن بودند که انگیزش شغلی، 039/0 از واریانس یادگیری سازمانی و 122/0 از واریانس توانمندسازی روان شناختی کارکنان را تبیین کرده و انگیزش شغلی، توانایی پیش بینی تغییرات مربوط به یادگیری سازمانی و توانمندسازی روان شناختی را دارد؛ پس انگیزش شغلی، بر یادگیری سازمانی و توانمندسازی روان شناختی کارکنان شهرداری تأثیر معناداری دارد.
طراحی و تبیین مدل ریاضی نقش تعدیل گری توانمند سازی روان شناختی در رابطه نقش گروه های آموزشی بر بهبود کیفیت عملکرد اساتید دانشگاه ها
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، طراحی و تبیین مدل ریاضی نقش تعدیل گری توانمند سازی روان شناختی در رابطه نقش گروه های آموزشی بر بهبود کیفیت عملکرد اساتید دانشگاه ها بوده است. روش این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ نحوه گردآوری داده ها، توصیفی همبستگی است. جامعه آماری این تحقیق 1019 نفر از اساتید هیات علمی دانشگاه های آزاد اسلامی منطقه هشت تهران که در سال تحصیلی 1394-1395 مشغول به تدریس و پژوهش بوده اند. حجم نمونه به کمک فرمول کوکران 279 نفر و روش نمونه-گیری تصادفی طبقه ای نسبی محاسبه شد. همه آنها پرسشنامه های عملکرد گروه های آموزشی، کیفیت عملکرد و توانمندسازی روان شناختی را تکمیل کردند. روایی این سه پرسشنامه از طریق روایی صوری مورد تایید اساتید قرار گرفت. همچنین به کمک ضریب آلفای کرونباخ، میانگین کل پایایی عملکرد گروه های آموزشی 76/0، کیفیت عملکرد اساتید 81/0 و توانمندسازی روان شناختی 82/0 حاصل شد. داده های حاصل از توزیع پرسشنامه با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون، تحلیل عاملی تائیدی و تحلیل مسیر به کمک نرم افزار های آماری 21 SPSS و 5/8 Lisrel مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد که نقش گروه های آموزشی بر کیفیت عملکرد و توانمندسازی روان شناختی اساتید دانشگاه های مورد مطالعه تاثیر معناداری دارد.
رابطه توانمندسازی روان شناختی و تعهد سازمانی در کتابداران کتابخانه های عمومی استان البرز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین توانمندسازی روان شناختی با تعهد سازمانی در کتابداران کتابخانه های عمومی زیر نظر نهاد کتابخانه های عمومی استان البرز انجام شده است.
روش: پژوهش از نظر هدف کاربردی و روش آن پیمایشی است. در استان البرز سه نوع کتابخانه عمومی نهادی، مشارکتی و مستقل وجود دارد. نمونه آماری مورد مطالعه در این پژوهش 93 نفر از کتابداران شاغل در کتابخانه های عمومی استان البرز بودند که به تصادف انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از دو پرسشنامه توانمندی روان شناختی اسپریتزر و پرسشنامه تعهد سازمانی آلن و مه یر استفاده شد. برای سنجش پایایی پرسشنامه ها، با استفاده از نرم افزار SPSS، ضریب پایایی (آلفای کرونباخ) کل پرسشنامه توانمندسازی روان شناختی اسپریتزر 88/0 و تعهد سازمانی آلن و می یر 78/0 محاسبه شد. همچنین به منظور سنجش روایی پرسشنامه ها از اعتبارسنجی محتوا با نظر متخصصان استفاده گردید. برای ارزیابی فرضیه های تحقیق و تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و آزمون تی تک نمونه ای استفاده شد.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین توانمندسازی روان شناختی و تعهد سازمانی کتابداران کتابخانه های عمومی استان البرز رابطه معناداری وجود دارد. به طوری که ضریب همبستگی میان تعهد سازمانی با احساس مؤثر بودن در کار (346/0)، تعهد سازمانی با احساس شایستگی (187/0)، تعهد سازمانی با احساس معنی دار بودن شغل (183/0)، تعهد سازمانی با احساس خودمختاری (287/0) و تعهد سازمانی با احساس اعتماد به دیگران (357/0) بود.
اصالت/ارزش: از مهمترین مواردی که در یک سازمان باید به آن توجه داشت، عامل تعهد به سازمان است. با توجه به اینکه افزایش تعهد سازمانی در گرو افزایش توانمندی های روان شناختی کارکنان است، با بهبود این عامل می توان شاهد افزایش شایستگی های فردی و به ویژه حس اعتماد میان کارکنان بود.
بررسی رابطه توانمندسازی و مهارتهای ارتباطی با عملکرد شغلی کارکنان اداره کل آموزش فنی و حرفه ای استان ایلام
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مطالعه رابطه بین توانمندسازی و مهارتهای ارتباطی با عملکرد شغلی کارکنان اداره کل آموزش فنی و حرفه ای استان ایلام است. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. شامل کلیه جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه ی کارکنان اداره کل مرکز آموزش فنی و حرفه ای استان ایلام در سال 1393 به تعداد 378 نفر بود. از جامعه آماری پژوهش نمونه ای به حجم 191 نفر با به کارگیری فرمول نمونه گیری کوکران انتخاب شد. روش نمونه گیری، تصادفی ساده می باشد. به منظور سنجش متغیرهای مورد استفاده در پژوهش از سه پرسشنامه توانمندسازی روانشناختی اسپریتزر(1995)، عملکرد شغلی توسط پاترسون(1990)، مهارت های ارتباطی استفاده گردید. روایی محتوایی و صوری پرسشنامه ها مورد تأیید متخصصان قرار گرفت. پایایی پرسشنامه ها توسط آلفای کرونباخ برای پرسشنامه توانمندسازی (88/0)، برای مهارتهای ارتباطی (85/0) و عملکرد شغلی 86/0 تعیین گردید. برای تجزیه و تحلیل از روش های آماری توصیفی و آمار استنباطی (همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام) استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین توانمندسازی و تمامی ابعاد آن – خودتعیینی، تأثیر، معنی داری و شایستگی - با عملکرد شغلی کارکنان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج همچنین نشان داد بین مهارتهای ارتباطی و تمامی ابعاد آن-مهارت های شنودی، کلامی و بازخورد – با عملکرد شغلی کارکنان رابطه معناداری دارد. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که دو بعد تأثیر و شایستگی توانایی پیش بینی عملکرد شغلی کارکنان را دارند. در نهایت نتایج نشان داد که سه بدو بعد مهارت های ارتباطی- مهارت کلامی و بازخورد- توانایی پیش بینی عملکرد شغلی کارکنان را دارند.
نقش مؤلفه های توانمندسازی روان شناختی در پیش بینی دلبستگی کاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دلبستگی کاری یک حالت روانی مثبت است که با تجربه انرژی، مجذوب کار شدن و فداکاری کردن در کار همراه است. هدف این مطالعه بررسی تأثیر توانمندسازی روان شناختی و مؤلفه های آن بر دلبستگی کاری است. هدف پژوهش کاربردی و ماهیت آن توصیفی- همبستگی است و به شکل مقطعی انجام گرفته است. جامعه آماری این تحقیق کارکنان چند سازمان دولتی در شهر مشهد بودند. از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شد و با استفاده از جدول کرجی و مورگان حجم نمونه 384 به دست آمد. از 420 پرسش نامه توزیع شده 389 مورد به شکل کامل گرد آوری شد. برای اندازه گیری دلبستگی کاری از مقیاس شافیلی، باکر و سالانوا و برای اندازه گیری توانمندسازی روان شناختی از مقیاس اسپریتز استفاده شد. با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی روایی سنجه های پژوهش تأیید شد. نتایج آزمون تحلیل مسیر در نرم افزار لیزرل نشان داد که توانمندسازی روان شناختی %73 از دلبستگی کاری کارکنان را تبیین می کند. در حالی که تأثیر احساس شایستگی بر دلبستگی کاری کارکنان معنادار نبود، سایر مؤلفه های توانمندسازی روان شناختی شامل مؤلفه های احساس معناداری، داشتن حق انتخاب و مؤثر بودن بر دلبستگی کارکنان به ترتیب %48، %33 و %38 تأثیر مثبت و معنی دار دارند؛ بنابراین توانمندسازی روان شناختی یک پیش بینی کننده قوی برای دلبستگی کاری است. در نتیجه مداخله سازمان ها برای افزایش توانمندسازی روان شناختی کارکنان تأکید می شود. محور این مداخله ها باید بر احساس معناداری وظایف، دادن حق انتخاب و مؤثر بودن متمرکز شود.
تأثیر رفتار سازمانی مثبت گرا در کاهش بدبینی سازمانی و نقش میانجی رهبری اخلاقی (مورد مطالعه: سازمان تأمین اجتماعی استان قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر براساس اهمیت فزاینده مقابله با بدبینی سازمانی و کاهش تبعات مضر آن برای سازمان ها سعی دارد تأثیر عوامل مطرح در رفتار سازمانی مثبت گرا در کاهش بدبینی سازمانی را بررسی کند. بدین منظور سعی شده است تا روابط بین سرمایه روان شناختی مثبت و توانمندسازی روان شناختی به منزله متغیرهای مهم در رفتار سازمانی مثبت گرا و بدبینی سازمانی تجزیه و تحلیل شود. نکته مهم اینکه در این بین به نقش رهبری اخلاقی به منزله متغیر میانجی توجه شده است. تحقیق حاضر، پژوهشی توصیفی و از نوع پیمایشی است که کارکنان شعب سازمان تأمین اجتماعی استان قم جامعه آماری آن را تشکیل داده و داده های موردنیاز از طریق پرسش نامه از آن ها جمع آوری شده اند. داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزارهای SPSS 22 و AMOS 22 تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحلیل رگرسیون و آزمون معادلات ساختاری نشان داد سرمایه روان شناختی، توانمندسازی روان شناختی و رهبری اخلاقی می توانند تأثیری منفی در بدبینی سازمانی داشته باشند. ضمن اینکه رهبری اخلاقی در این خصوص نقش میانجی دارد.
پیشایندهای زمینه ای، ساختاری و رفتاری توانمندسازی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیران و اندیشمندان بسیاری دریافته اند تنها مزیت رقابتی پایدار سازمان برخورداری از منابع انسانی توانمند است. از این رو هدف اصلی این پژوهش شناسایی، رتبه بندی و تبیین عوامل زمینه ای، ساختاری و رفتاری تسهیل گر توانمندسازی روان شناختی است. این پژوهش از نگاه هدف، کاربردی، از نگاه چگونگی گردآوری داده ها توصیفی- همبستگی، از جنبه زمانی، مقطعی و از نگاه نوع داده ها کمّی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کارکنان یک سازمان نظامی به تعداد 745 نفر است که 270 نفر آنها به عنوان نمونه آماری با روش نمونه گیری احتمالی (تصادفی) برای پیمایش انتخاب شدند. همچنین از تحلیل عاملی تأییدی برای تأیید روابط شاخص ها و مؤلفه ها، از تحلیل مسیر برای بررسی روابط مفروض و از آزمون تی تک نمونه ای برای بررسی وضع موجود پیشایندهای سه گانه توانمندسازی در سازمان مورد مطالعه استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهند هر سه پیشایند مورد بررسی تأثیر قابل توجهی بر توانمندسازی کارکنان مورد مطالعه داشته اند. بر این اساس، به سازی وضعیت موجود این عوامل می تواند به تسهیل و ارتقای توانمندسازی کارکنان مساعدت کند. همچنین وضعیت موجود مؤلفه های فرهنگ سازمانی، انگیزش، منزلت اجتماعی و آموزش کارکنان در سازمان بررسی شده، نیازمند به سازی است.
اثربخشی توانمندسازی روان شناختی درکاهش اضطراب و بهبود کارکردهای اجرایی زنان دارای همسر معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور تاثیر آموزش توانمندسازی روان شناختی درکاهش اضطراب و بهبود کارکردهای اجرایی در زنان دارای همسر معتاد انجام شد. جامعه آماری زنان دارای همسر معتاد در شهرستان زنجان بودند. 30 زن دارای همسر معتاد به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در گروه های آزمایش و کنترل جایگزین شدند. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و یک پیگیری 2 ماهه بود. سطح اولیه اضطراب و کارکردهای اجرایی همه شرکت کنندگان بوسیله پرسشنامه های اضطراب بک و آزمون برج لندن اندازه گیری شدند. آموزش توانمندسازی روان شناختی در 8 جلسه برای شرکت کنندگان در گروه آزمایش اجرا شد. دوباره در سطح اضطراب و کارکردهای اجرایی همه شرکت کنندگان در مرحله پس آزمون و پیگیری اندازه گیری شدند. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس و t استودنت تحلیل شدند. نتایج نشان داد که سطح اضطراب شرکت کنندگان در برنامه توانمندسازی به طور معناداری پایین تر اما کارکردهای اجرایی (برنامه ریزی، سازماندهی، حل مساله) آنان بالاتر از گروه کنترل بود (P< 0.01). طبق نتایج آزمون t استودنت این تغییرات در مرحله پیگیری هم مشاهده شد. نتایج شواهدی را پیشنهاد می کند که آموزش توانمندسازی روان شناختی یک روش روانی- آموزشی مناسبی برای کاهش اضطراب و ارتقاء کارکردهای اجرایی می باشد.
اثربخشی توانمندسازی روان شناختی بر مبنای نظریه روان شناسی فردی آدلر بر عزت نفس جنسی و کیفیت روابط زناشویی زنان داری تعارضات زناشویی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش، بررسی اثربخشی توانمندسازی روان شناختی بر مبنای نظریه روان شناسی فردی آدلر بر عزت نفس جنسی و کیفیت روابط زناشویی زنان داری تعارضات زناشویی بود. در این پژوهش از روش پژوهش، نیمه آزمایش و از طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. نمونه ی آماری پژوهش شامل 30 از زنان با تعارضات زناشویی شهر کرمانشاه در سال 1397 بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند (هر گروه 15 نفر). ابتدا همه ی نمونه ها به پرسشنامه های تجدیدنظر شده تعارضات زناشویی براتی و ثنایی (1372)، عزت نفس جنسی برای زنان دویل زینا و اسچوارز (1966) و پرسشنامه تجدیدنظر شده کیفیت روابط زناشویی باسبی، کران، لارسن و کریستنسن (1995) پاسخ دادند و سپس مداخله داستان زندگی برای گروه آزمایش در 18 جلسه اجرا شد و درنهایت، پس آزمون از زنان با تعارضات زناشویی گروه آزمایش و کنترل گرفته شد و به منظور تجزیه وتحلیل نتایج، از روش تحلیل کواریانس استفاده شد. یافته های این پژوهش نشان داد که توانمندسازی روان شناختی بر مبنای نظریه روان شناسی فردی آدلر بر عزت نفس جنسی و کیفیت روابط زناشویی زنان داری تعارضات زناشویی گروه آزمایش مؤثر بوده است.
رابطه منبع کنترل با تجربه غرقگی و توانمندسازی روان شناختی معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۱
217 - 242
حوزه های تخصصی:
متغیّرهای روان شناختی مانند منبع کنترل، تجربه غرقگی و توانمندسازی روان شناختی از عواملی هستند که در کیفیت بخشی کار معلمان نقش مؤثری ایفا می کنند. پژوهش حاضر، با هدف تعیین رابطه بین منبع کنترل با تجربه غرقگی و توانمندسازی روان شناختی معلمان انجام شده است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شاملِ همه معلمان دوره دوم مقطع ابتدایی ناحیه 2 شهر زاهدان (511 نفر) بود که با استفاده از روش تصادفی طبقه ای، 237 معلم به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها سه پرسشنامه کنترل درونی و بیرونی راتر (1966)، پرسشنامه تجربه غرقگی جکسون و اکلند (2002) و توانمندسازی روان شناختی اسپریتزر (1995) بوده است. نتایج تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد، بین منبع کنترل با مؤلفه های مشوّق درونی، احساس تحول زمان، بازخورد بدون ابهام، اهداف روشن، تمرکز بر وظیفه، ادغام عملکرد آگاهی و چالش–مهارت از تجربه غرقگی رابطه منفی و معناداری وجود دارد؛ درصورتی که این رابطه برای مؤلفه های احساس کنترل و از دست دادن خودآگاهی، مثبت و معنی دار بود. همچنین، نتایج حاکی از آن است که بین منبع کنترل با توانمندسازی روان شناختی معلمان در مؤلفه شایستگی، معنادار است و با سایر مؤلفه ها (مؤثر بودن، معناداری و استقلال)، رابطه معناداری یافت نشد. می توان نتیجه گرفت که هرچه منبع کنترل معلمان درونی تر باشد، هم در حین فعالیت های کلاسی خود تجربه غرقگی بیشتری را ادراک می کنند و هم ازلحاظ روان شناختی توانمندتر هستند.
طراحی مدل ساختاری صلاحیت ها و مهارت های فناوری اطلاعات و ارتباطات جهت پیش بینی توانمندسازی روانشناختی کارکنان بانک ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف طراحی مدل ساختاری صلاحیت ها و مهارت های فناوری اطلاعات و ارتباطات جهت پیش بینی توانمندسازی روان شناختی کارکنان بانک ملی شکل گرفته است. این پژوهش با طرح همبستگی و روش تحلیللا آماری و معادلات ساختاری ( SEM ) در میان جامعۀ کارکنان شعب بانک ملی شهر تهران به اجرا درآمد. ابزار گردآوری اطلاعات شامل " پرسشنامه توانمندسازی اسپریتزر و گرتچن (1995) با روایی محتوایی مورد تأیید و پایایی 85/0 و پرسشنامه محقق ساخته صلاحیت ها و مهارت های به کارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات با روایی 44/29 و پایایی 88/0" بود، و با استفاده از نرم افزارهای SPSS و لیزرل تجزیه و تحلیل صورت گرفت و در نهایت مشخص گردید بین صلاحیت ها و مهارت های فناوری اطلاعات و ارتباطات و توانمندسازی شناختی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (001/0 P < ). نتایج حاصل از رگرسیون چندگانه نشان داد صلاحیت های عملکردی، عاطفی و شناختی، 30% از واریانس توانمندسازی روان شناختی کارکنان را تبیین می کنند. نتایج حاصل از معادله ساختاری نشان دهنده تأثیر صلاحیت ها و مهارت های به کارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات بر توانمندسازی روان شناختی کارکنان با ضریب 90/0 بوده است.