مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
توانمندسازی روان شناختی
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ی رهبری سطح پنج و رهبری توزیعی با تعالی سازمانی مدارس بواسطه توانمندسازی ساختاری و روان-شناختی معلّمان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی با تأکید بر معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیّه معلّمان مدارس ابتدایی استان فارس در سال تحصیلی 1400-1399 به تعداد 16264 نفر بودند، با توجّه به طبقات جامعه پژوهش مانند نوع منطقه(برخوردار، نیمه برخوردار و محروم)، تعداد شهرستان/ناحیه(39) و جنسیّت(مرد و زن) به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی و بر مبنای فرمول کوکران نمونه ای به حجم 375 نفر انتخاب شد. جمع آوری داده ها بر اساس پنج پرسشنامه رهبری سطح پنج چم آسمانی، رهبری توزیعی المور، توانمندسازی روان شناختی اسپریتزر، توانمندسازی ساختاری کردنائیج، بخشی زاده و فتح الهی و تعالی سازمانی عمارلو صورت گرفت که ضریب آلفای کرانباخ آن ها به ترتیب: 96/0، 92/0، 94/0، 93/0 و 91/0 به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها با به کارگیری دو نرم افزار SPSS و LISREL صورت پذیرفت. نتایج نشان داد که: رهبری سطح پنج رابطه مستقیم، مثبت و معنادار با توانمندسازی روان شناختی و تعالی سازمانی مدارس دارد؛ رهبری سطح پنج بواسطه توانمندسازی روان شناختی رابطه غیرمستقیم، مثبت و معنادار با تعالی سازمانی مدارس دارد؛ رهبری توزیعی رابطه مستقیم، مثبت و معنادار با توانمندسازی ساختاری و تعالی سازمانی مدارس دارد؛ رهبری توزیعی بواسطه توانمندسازی ساختاری رابطه غیرمستقیم، مثبت و معنادار با تعالی سازمانی مدارس دارد. در واقع رهبران سطح پنج و رهبران توزیعی به همراه نقش میانجی توانمندسازی روان شناختی و توانمندسازی ساختاری معلّمان دارای نقش مؤثّری در سرآمدی و تعالی سازمانی مدارس می باشند. بنابراین چنانچه مدیران و رهبران مدارس از راهکارهای رهبری سطح پنج و رهبری توزیعی استفاده نموده و در این فرایند از راهبردهایی مانند توانمندسازی روان شناختی و ساختاری بهره گیرند، می توانند شرایط مساعدی جهت همکاری و مشارکت هر چه بیشتر معلّمان جهت رشد و ارتقاء سطح مدرسه در تمامی ابعاد و تعالی سازمانی مدرسه فراهم کنند.
تاثیر برندسازی داخلی بر عملکرد مالی و وفاداری به برند با نقش میانجی توانمندسازی روان شناختی (مورد مطالعه: بانک سامان استان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نوآوری و راهبردهای عملیاتی سال ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
219 - 232
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش تاثیر برندسازی داخلی بر عملکرد مالی و وفاداری به برند با نقش میانجی توانمندسازی روان شناختی (مورد مطالعه: بانک سامان استان تهران) است.روش شناسی پژوهش: این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان بانک سامان استان تهران هستند که تعداد آن 1800 نفر می باشد. برای تعیین حجم نمونه مورد نیاز از فرمول نمونه گیری جامعه محدود کوکران استفاده خواهد شد. بر اساس فرمول کوکران نامحدود با خطای %5، در این تحقیق تعداد نمونه را 317 نفر در نظر گرفته که این تعداد با روش تصادفی ساده انتخاب شده است. در پژوهش حاضر برای گردآوری داده های اولیه از روش میدانی استفاده شد و ابزار جمع آوری داده های اولیه پرسشنامه پنج گزینه ای لیکرت بوده و برای گردآوری داده های ثانویه از روش کتابخانه ای استفاده شده است. اعتبار پرسشنامه از روش اعتبار محتوا و اعتبار صوری استفاده شده است و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه گردیده شده است. برای آزمون فرضیه های پژوهش از روش مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار SmartPLS استفاده شد.یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که تاثیر برندسازی داخلی بر عملکرد مالی و وفاداری به برند با نقش میانجی توانمندسازی روان شناختی (مورد مطالعه: بانک سامان استان تهران) تاثیر معناداری دارد.اصالت/ارزش افزوده علمی: این تحقیق از نظر بررسی پیامدهای برندسازی داخلی در بستری متفاوت، نوآورانه است. همچنین نقش توانمندسازی روانشناختی به عنوان ویژگی کارکنان در پیامدهای برندسازی داخلی در تحقیقات قبلی نادیده گرفته شده است.
نقش میانجی سرمایه اجتماعی در تأثیر پیوندکاری بر توانمندسازی روان شناختی وزارت ورزش و جوانان کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ورزش و جوانان دوره ۲۱ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۷
321 - 336
پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش میانجی سرمایه اجتماعی در تأثیر پیوندکاری بر توانمندسازی روان-شناختی وزارت ورزش و جوانان کشورانجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش را تمامی کارکنان وزارت ورزش و جوانان کشور تشکیل می داد که تعداد آنها 831 نفر بود. حجم نمونه برای مطالعه حاضر با توجه به حداقل نمونه، برای مدل معادلات ساختاری،250 نفر بود که به صورت در دسترس انتخاب گردید. ابزار اندازه گیری پرسشنامه استاندارد برای متغیرهای پژوهش بود که روایی آن به تأئید 8 نفر ازمتخصصان مدیریت ورزشی رسید و پایایی آن نیز در یک مطالعه مقدماتی با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ بیشتر از 7/0 به دست آمد.مطالعه حاضر از سری مطالعات توصیفی همبستگی بود که در بررسی روابط بین متغیرها نیز از مدل معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات جزئی با استفاده از نرم افزارهای spss و smart PLSاستفاده گردید. نتایج به دست آمده نشان داد که پیوند کاری و سرمایه اجتماعی بر توانمندسازی روانشناختی کارکنان وزارت ورزش و جوانان تأثیر مثبت و مستقیمی دارد. همچنین نتایج پژوهش حاکی از این بود که سرمایه های اجتماعی می تواند به صورت غیر مستقیم بر شدت اثر بین پیوندکاری و توانمندسازی روانشناختی تأثیر گذار باشد. به طور کلی یافته های پژوهش به مدیریت وزارت ورزش و جوانان پیشنهاد می شود که از طریق مشارکت کارکنان در تصمیمات سازمان و افزایش پیوندکاری و سرمایه اجتماعی در سازمان، بر هر یک از ابعاد مربوط به سرمایه روان شناختی تمرکز کنند و میزان سرمایه روان شناختی سازمان را بالا ببرند و از این طریق موجب بهبود عملکرد در سازمان شوند
ارزیابی تاثیر چابکی سازمانی و توانمندسازی روانشناختی بر توانمندسازی سازمانی ادارات ورزش و جوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ورزش و جوانان دوره ۲۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۸
237 - 254
هدف از پژوهش حاضر بررسی توانمندسازی سازمان ادارات ورزش و جوانان استان خراسان رضوی از طریق چابکی سازمانی و توانمندسازی روان شناختی با رویکرد معادلات ساختاری است. روش تحقیق پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و ازنظر شیوه گردآوری داده ها توصیفی پیمایشی بود. جامعه آماری این پژوهش راکلیه کارکنان ادارات ورزش وجوانان استان خراسان رضوی تشکیل می دادندکه باتوجه به تعداد محدودجامعه آماری، نمونه آماری این پژوهش به صورت کل شمار (200 نفر) انتخاب شدندکه از57 نفر زن و 143 نفرمردبودند. در این تحقیق برای آزمون معناداری بارعاملی سوالات پرسشنامه و درک ساختار موجود میان متغیرها از تحلیل عاملی تاییدی و محاسبه KMOبرای تشخیص مناسب بودن داده ها و تایید اجرای تحلیل عاملی وازنرم افزاراسمارت پی ال اس برای تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها نشان داد که چابکی سازمانی اثر معنی داری بر توانمندسازی سازمان (38/0 =بارعاملی، 91/7=t-value) دارد و توانمندسازی روان شناختی اثر معنی داری بر توانمندسازهای سازمانی(52/0 =بارعاملی، 63/10t-value =) دارد. بنابراین می توان نتیجه گیری کرد که با توجه به اثر قابل توجه چابک سازی در تعالی سازمان، مدیران عالی سازمان می توانند استراتژی چابکی سازمانی را با استانداردهای تعالی و توانمندی سازمان همسو و هماهنگ سازند و از طریق مشارکت دهی بیشتر کارکنان این فرآیند را بیشتر تسهیل نمایند.
رابطه ی رهبری توزیعی با تعالی سازمانی مدارس با نقش میانجی توانمندسازی ساختاری و روان-شناختی در معلّمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش بررسی رابطه ی رهبری توزیعی با تعالی سازمانی مدارس با نقش میانجی توانمندسازی ساختاری و روان شناختی در معلّمان بود.روش شناسی: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیّه معلّمان مقطع ابتدایی استان فارس در سال تحصیلی 1400-1399 به تعداد 16264 نفر تشکیل داده بودند که از این جامعه، نمونه ای به حجم 375 نفر بر مبنای فرمول کوکران انتخاب شد. با توجّه به طبقات جامعه پژوهش مانند نوع منطقه، تعداد شهرستان/ناحیه و جنسیّت از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی استفاده شد. جمع آوری داده ها بر اساس چهار پرسشنامه رهبری توزیعی(المور، 2000)، توانمندسازی روان شناختی(اسپریتزر، 1995)، توانمندسازی ساختاری(کردنائیج، بخشی زاده و فتح الهی، 1394) و تعالی سازمانی (عمارلو، 1396) صورت گرفت. برای تجزیه وتحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری، بوسیله ی دو نرم افزار SPSS نسخه 25 و LISREL نسخه 80/8 استفاده شد.یافته ها: نتایج حاصل از شاخص های برازندگی مدل تحلیل مسیر تأییدی نشان داد که، مدل ساختاری پژوهش دارای برازش مناسب و قابل قبول می باشد. بر اساس سایر نتایج پژوهش، رهبری توزیعی رابطه مستقیم، مثبت و معناداری با توانمندسازی ساختاری، توانمندسازی روان شناختی و تعالی سازمانی مدارس؛ توانمندسازی ساختاری رابطه مستقیم، مثبت و معناداری با تعالی سازمانی مدارس و توانمندسازی روان شناختی؛ و توانمندسازی روان شناختی رابطه مستقیم، مثبت و معناداری با تعالی سازمانی مدارس داشت(0011/0). رهبری توزیعی بواسطه توانمندسازی ساختاری و توانمندسازی روان شناختی رابطه غیرمستقیم، مثبت و معنادار با تعالی سازمانی مدارس؛ و توانمندسازی ساختاری بواسطه توانمندسازی روان شناختی رابطه غیرمستقیم، مثبت و معنادار با تعالی سازمانی مدارس داشت(004/0).بحث و نتیجه گیری: با توجّه به نتایج پژوهش حاضر، مدیران و رهبران مدارس باید از راهکارهای رهبری توزیعی جهت واگذاری هرچه بیشتر قدرت، اختیار و مسؤولیّت بین معلّمان استفاده کنند، تا ضمن بهبود توانمندی های روان شناختی و ساختاری آن ها، شرایط مساعدی جهت همکاری و مشارکت هرچه بیشتر معلّمان جهت رشد و ارتقاء سطح مدرسه در تمامی ابعاد و تعالی سازمانی مدرسه فراهم شود.
بررسی تأثیر توانمندسازی روان شناختی بر عملکرد خلاقانه کارکنان با میانجیگری کامیابی و نقش تعدیل گری جو رقابتی (مورد مطالعه: شهرداری منطقه 21 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توانمندسازی روان شناختی به عنوان یک رویکرد مهم در مدیریت منابع انسانی، تأثیر چشمگیری بر عملکرد و خلاقیت کارکنان دارد. هدف این پژوهش بررسی تأثیر توانمندسازی روان شناختی بر عملکرد خلاقانه کارکنان با میانجیگری کامیابی و نقش تعدیل گری جو رقابتی بوده است. این تحقیق ازنظر هدف کاربردی و در دسته تحقیق های توصیفی-همبستگی قرار دارد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان شهرداری منطقه 21 شهر تهران که شامل 600 نفر بودند که با توجه به جدول مورگان 234 نفر انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه می باشد که از پرسشنامه استاندارد ساهادیف و همکاران (ساهادیف و همکاران، 2024) استفاده شد. برای سنجش روایی پرسشنامه از قضاوت اساتید و خبرگان در این حوزه استفاده گردید. برای آزمون اعتبار پرسشنامه از آلفای کرونباخ استفاده گردید که عدد 89/0 به دست آمد. در این تحقیق برای بررسی روابط بین اجزا از مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از روش حداقل مربعات جزئی استفاده شده است. با توجه به تجزیه وتحلیل داده ها نتایج حاکی از وجود مثبت و معنادار توانمندسازی روان شناختی بر عملکرد خلاقانه کارکنان، توانمندسازی روان شناختی بر کامیابی کارکنان و کامیابی کارکنان بر عملکرد خلاقانه کارکنان است. همچنین نقش میانجی کامیابی کارکنان بر توانمندسازی روان شناختی و عملکرد خلاقانه کارکنان و نقش تعدیل گری جو رقابتی بر توانمندسازی روان شناختی و عملکرد خلاقانه کارکنان مورد تأیید قرار گرفت؛ بنابراین، لازم است مدیران برای ایجاد توانمندسازی روان شناختی کارکنان به این ابعاد توجه کافی داشته باشند.
طراحی الگوی ساختاری اثر رهبری معنوی بر توانمندسازی روان شناختی اعضای هیأت علمی دانشکده های تربیت بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، طراحی الگوی ساختاری اثر رهبری معنوی بر توانمندسازی روان شناختی اعضای هیأت علمی دانشکده های تربیت بدنی بود. روش پژوهش توصیفی- پیمایشی است و به شکل میدانی اجرا شد. جامعه آماری، کلیه اعضای هیأت علمی دانشکده های تربیت بدنی (205 نفر) بودند. نمونه آماری برابر با جامعه در نظر گرفته شد. ابزار تحقیق شامل پرسشنامه رهبری معنوی فرای (2005) و توانمندسازی روان شناختی اسپریتزر (1995) بود که روایی آنها با استفاده از نظر متخصصان بررسی و پایایی آن نیز از طریق ضریب آلفای کرونباخ (ضریب آلفا = 89/0 و 91/0) محاسبه شد. از آمار توصیفی برای طبقه بندی یافته ها و برای آزمون فرضیه های تحقیق از آزمون کولموگروف- اسمیرنوف و آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد. همچنین در راستای تحلیل های تکمیلی و ارایه مدل از حیطه معادلات ساختاری (SEM) برای مدلسازی روابط علی با تأکید بر نرم افزار لیزرل 2/9 استفاده شد. یافته ها نشان داد که رهبری معنوی و ابعاد آن یعنی چشم انداز سازمانی، ایمان، عشق به نوع دوستی، عضویت، تعهد سازمانی و معناداری در کار، با توانمندسازی اعضا رابطه معنا داری داشتند (05/0>P)؛ ولی بین بازخورد عملکرد و توانمندسازی رابطه معنا داری مشاهده نشد (05/0