مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
دوره اول متوسطه
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۷ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۴۵
73-88
حوزههای تخصصی:
توسعه سیاسی از مفاهیمی است که پس از جنگ جهانی دوم در ادبیات توسعه مطرح شده است. برخی توسعه سیاسی را مقدمه توسعه اقتصادی دانسته و با نظر به اهمیت جامعه پذیری سیاسی، لازمه تحقق توسعه سیاسی را، توجه جدی تر نظام آموزش و پرورش به آن می دانند. هدف از پژوهش حاضر بررسی میزان برخورداری کتابهای مطالعات اجتماعی، تاریخ، جامعه شناسی، ادبیات فارسی و معارف اسلامی دوره اول و دوم متوسطه از مؤلفه های توسعه سیاسی است که براساس نظرات گوناگون، آیات و روایات و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران احصا شده است. روش پژوهش توصیفی و از نوع تحلیل محتوا و رویکرد پژوهش کاربردی است. واحد تحلیل، صفحه، پرسشها و تصویر است که با استناد به روش ویلیام رومی، ضریب درگیری فراگیران با متون درسی محاسبه شده است. برای اندازه گیری تفاوت میان ضرایب درگیری و نحوه توزیع مؤلفه ها، از آزمون خی2 استفاده شده است. تحلیل ضرایب درگیری(ISI) به دست آمده، مبین توجه اندک تا مطلوب به مؤلفه های توسعه سیاسی است. آزمون خی 2 نیز نشان داد که هم میان پایه های تحصیلی، تفاوتی معنادار در توزیع مؤلفه های توسعه سیاسی وجود دارد و هم میزان توزیع مؤلفه ها در کل محتوا، به طور معناداری نامتوازن است.
طراحی و اعتباربخشی الگوی برنامه درسی فلسفه برای کودکان در دوره اول متوسطه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، تبیین الگوی برنامه درسی فلسفه برای کودکان در دوره اول متوسطه ایران است. رویکرد پژوهش از نوع آمیخته اکتشافی می باشد. در ابتدا پس از بررسی مبانی نظری موجود در زمینه فبک و نمونه گیری هدفمند معیاری، نظرات 19 نفر از متخصصان برنامه درسی و فبک از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته جمع آوری و سپس با روش تحلیل تم، ساختارهای تماتیک منتج شد. در مرحله کمّی، از روش دلفی استفاده شد. برای تعیین میزان اتفاق نظر بین خبرگان، از ضریب هماهنگی کندال و برای ارزیابی روایی محتوایی پرسشنامه، از ضریب نسبی روایی محتوا (CVR) و شاخص روایی محتوا (CVI) و برای بررسی پایایی، از آلفای کرونباخ استفاده شد. بر اساس نتایج تحقیق تعداد 135 مولفه برنامه درسی فبک برای دوره اول متوسطه ایران شناسایی و مدل مفهومی در قالب عناصر ده گانه اکر طراحی شد که در قالب 10 بعد، منطق یا چرائی (26 شاخص)، اهداف (39 شاخص)، ویژگی های محتوا (8 شاخص)، فرم های محتوا (7 شاخص)، روش های یاددهی-یادگیری (13 شاخص)، ویژگی های تسهیلگر (12 شاخص)، ویژگی های محیط آموزش (4 شاخص)، ارزشیابی (19 شاخص)، گروهبندی (3 شاخص) و زمان (4 شاخص)، اولویت بندی شدند.
بررسی میزان توجه کتاب های درسی جدیدالتالیف مطالعات اجتماعی دوره اول متوسطه به نمادهای هویت ملی
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی میزان توجه محتوای آموزشی مطالعات اجتماعی دوره اول متوسطه به نمادها، مؤلفه ها و عناصر هویت ملی بوده است. روش پژوهش توصیفی- تحلیل محتوایی بوده، جامعه آماری پژوهش، تمامی مطالب کتاب های مطالعات اجتماعی دوره اول متوسطه بوده که از طریق چند چک لیست تمامی محتوای آنها (به عنوان واحد تحلیل) از نظر میزان توجه به نمادها و مؤلفه های هویت ملی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد، توجه کتاب های مورد بررسی به تقویت هویت ملی گذرا بوده است، به این معنا که به برخی از نمادها مانند آثار و مکان های تاریخی و مشاهیر ملی بیش از حد توجه شده و به برخی مانند پرچم و سرود ملی یا اصلاً توجهی نشده و یا بسیار کم توجه شده است. در میان درس ها، صفحه ها و تصویرهای این کتاب ها برخی نمادهای هویت ملی مورد بی توجهی قرار گرفته اند. با توجه به اهمیت هویت ملی و تأثیر آن در ایجاد همگرایی و انسجام در جامعه استفاده از این تحقیق می تواند به عنوان یکی از رسالت های مهم نظام آموزشی مورد توجه ویژه سیاست گزاران و مؤلفان کتاب های درسی قرار گیرد.
بررسی تربیت اجتماعی سیاسی در برنامه درسی رسمی دوره اول متوسطه
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی وضعیت مطلوب و موجود در برنامه درسی مطالعات اجتماعی با توجه به دو مؤلفه ی تربیت اجتماعی و سیاسی در دوره اول متوسطه و ارائه الگوی مطلوب است. ماهیت تحقیق توصیفی و پیمایشی و با توجه به هدف تحقیق، کاربردی است. روش پژوهش کیفی (اکتشافی– قیاسی) است. جامعه آماری پژوهش اسناد بالادستی آموزش وپرورش، راهنمای معلم، برنامه درسی مطالعات اجتماعی دوره اول متوسطه است. حجم نمونه به صورت تمام شمار از جامعه آماری به شیوه هدفمند و در دسترس انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها: چک لیست، سیاهه تحلیل محتوا، فیش برداری، فرم مصاحبه با متخصصان و فرم نظرسنجی از آن ها بود. در جریان پژوهش بعد از واکاوی اسناد بالادستی به بررسی محتوای برنامه درسی مطالعات اجتماعی پرداخته شده و الگوی مطلوب طراحی شد. به منظور اعتباریابی الگو، فرم نظرسنجی طراحی شد و پس از بررسی روایی سؤالات، پایایی آن ها با استفاده از آلفای کرونباخ 98/0 درصد برآورد گردید. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار spss و آزمون t گروهی استفاده شد. نتایج حاکی از آن است که این الگو با اعتبار 99 درصد مورد تأیید متخصصان قرار دارد.
ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی پرسشنامه توانمندی اجتماعی-هیجانی و ارتباط آن با سرزندگی تحصیلی در دانش آموزان دوره اول متوسطه ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۴
59 - 83
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف وارسی شاخص های روان سنجی نسخه فارسی پرسشنامه توانمندی اجتماعی-هیجانی و تعیین ارتباط آن با سرزندگی تحصیلی در دانش آموزان ایرانی انجام گرفت. در مطالعه حاضر، تحلیل عاملی تأییدی، همبستگی هر گویه با نمره کل، آلفای کرونباخ، همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون چندگانه و تحلیل واریانس چندمتغییری با نمونه ای متشکل از 348 دانش آموز دوره اول متوسطه شهر اهواز (196 نفر دختر و 152 نفر پسر) که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده بودند، مورد استفاده قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل عاملی تأییدی یک مدل با برازش مطلوب را برای ساختار پنج عاملی پرسشنامه توانمندی اجتماعی-هیجانی نشان داد. افزون بر این، یافته ها بیانگر آن بود پرسشنامه از ضریب پایایی همسانی درونی بالایی برخوردار است. همچنین، بین توانمندی اجتماعی-هیجانی و سرزندگی تحصیلی ارتباط مثبت و معنی داری وجود داشت. در نهایت، نتایج تحلیل واریانس چندمتغیری بیانگر آن بود که بین دخترها و پسرها در ابعاد پرسشنامه توانمندی اجتماعی-هیجانی از نظر آماری تفاوت معنی داری وجود دارد. این یافته ها نشان می دهد که نسخه فارسی پرسشنامه توانمندی اجتماعی-هیجانی، ابزاری معتبر و قابل اعتماد برای ارزیابی توانمندی اجتماعی-هیجانی در جمعیت دانش آموزان ایرانی دوره اول متوسطه است. پیامدهای کاربردی، محدودیت ها و نیازهای تحقیقاتی آینده برای متخصصان، محققان، معلمان در سطح کلاس و مدارس مورد بحث قرار گرفته اند
بررسی و شناسایی عوامل موثر بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره اول متوسطه شهر قم با روش تحلیل سلسله مراتبی AHP
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال چهارم آبان ۱۴۰۰ شماره ۴۱
110 - 93
حوزههای تخصصی:
هدف: شناسایی عوامل مؤثر بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان یکی از دغدغه های مهم برنامه ریزان آموزشی و مدیریتی است. این مطالعه با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره اول متوسطه شهر قم با روش تحلیل سلسله مراتبی AHP انجام شد. روش شناسی تحقیق: این پژوهش در دسته پژوهش های کاربردی و با ماهیت توصیفی پیمایشی قرار دارد. جامعه آماری شامل دو گروه بود؛ الف)30 نفراز مدیران ارشد و خبرگان در حوزه آموزش. ب)دانش آموزان دوره اول متوسطه شهر قم که تعداد آنها بر اساس گزارش اداره کل آموزش و پرورش؛ 12613 نفر اعلام شده است. نمونه آماری برای جامعه اول: 30 نفر از مدیران ارشد و خبرگان در حوزه آموزش به روش نمونه گیری در دسترس و برای جامعه دوم: با توجه به فرمول کوکران، تعداد 375 نفر از دانش آموزان به روش خوشه ای طبقه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها: از مصاحبه ساختارمند و پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. یافته ها: عوامل زیر به ترتیب بیشترین تأثیر را بر پیشرفت تحصیلی دانش-آموزان متوسطه داشته اند؛ 1)عوامل اقتصادی، 2)عوامل خانودگی، 3)عوامل فردی، 4)عوامل آموزشی، و همچنین سهم هر یک از عوامل فردی، خانودگی، اقتصادی و آموزشی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان متوسطه دوم شهر قم به ترتیب اولویت؛ سهم عوامل اقتصادی 128/0؛ سهم عوامل خانودگی 564/0؛ سهم عوامل فردی 230/0؛ و سهم عوامل آموزشی 078/0؛ به دست آمد. نتیجه گیری: یافته های این مطالعه نشان داد که عوامل اقتصادی در اولویت اول قرار دارد. بنابراین بقیه عوامل را می توان تحت تأثیر عامل اقتصادی دانست. چنانچه وضعیت اقتصادی بهتر شود؛ خود به خود عوامل دیگر یا حل شده و یا ضعیف خواهند شد.
تحلیل محتوای کتاب های درسی مطالعات اجتماعی دوره اول متوسطه: براساس مؤلفه های میراث فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۲۱ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۸۱)
27 - 46
یکی از کارکردهای مهم نهاد آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران با توجه به اهداف کلی آن، توجه، حفظ و انتقال میراث فرهنگی به عنوان یکی از اساسی ترین ارکان تحکیم هویت، ایجاد خلاقیت و خودباوری ملی به وسیله ی محتوای کتاب های درسی به دانش آموزان است. با توجه به این موضوع، این مقاله درصدد پاسخگویی به این سؤال است که در محتوای کتاب های درسی مطالعات اجتماعی دوره اول متوسطه تا چه اندازه به مؤلفه های میراث فرهنگی پرداخته شده است؟ هدف از انجام این پژوهش کاربردی تعیین میزان توجه به مؤلفه های میراث فرهنگی در کتاب های مطالعات اجتماعی دوره اول متوسطه است و از نوع تحلیل محتواست. جامعه آماری پژوهش را کلیه کتاب های درسی دوره اول متوسطه در سال 96-1395 تشکیل داده و حجم نمونه به صورت هدفمند از نوع موارد مطلوب، کتاب های مطالعات اجتماعی انتخاب شده است. یافته های پژوهش نشان داد که بیشترین تعداد فراوانی مربوط به مؤلفه های کتاب و نسخ خطی، ظرف ها، مساجد، کاخ ها، کتیبه ها و نقش برجسته ها، شخصیت ها و دین است. در مقابل کمترین تعداد فراوانی مربوط به مؤلفه های زیورآلات، لوح ها، کاروانسرا، آب انبار، باغ های تاریخی، مهارت و هنر فرش بافی، هنرهای نمایشی، قصه و افسانه است.
تحلیل جلوه های جنگ و صلح در متون پایداری کتب فارسی متوسطه اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۸۷)
21 - 41
برجسته کردن بسیاری از ارزش های انسانی نظیر مقاومت، ایثار، صلح، آزادی، ظلم ستیزی، عدالت خواهی و... در سایه ادبیات پایداری امکان پذیر است و کتب درسی مهم ترین رسانه ای است که در جهت پیشبرد اهداف آموزشی عمل می کند و می تواند باعث تقویت هویت ملی دانش آموزان و جلب توجه آن ها به ارزش های انسانی شود. ازاین جهت، می توان از این رسانه به عنوان یکی از مهم ترین ابزارها برای گسترش فرهنگ ایثار، جهاد، شهادت و صلح و دوستی در بین دانش آموزان استفاده کرد. پژوهش حاضر با روش تحلیل محتوای کمّی و کیفی به تحلیل جایگاه ادبیات پایداری در کتاب های فارسی دوره اول متوسطه پرداخته است. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی و از نوع تحلیل محتواست. جامعه آماری مشتمل بر کتاب های فارسی دوره متوسطه اول است و با توجّه به ماهیت موضوع پژوهش و به دلیل محدود بودن جامعه آماری، جامعه و نمونه آماری یکی در نظر گرفته شده است. نتایج حاصل نشان داد که توزیع فراوانی متون پایداری در کتاب های فارسی متوسطه اول یکنواخت نیست. پایه هشتم بیشترین حجم و پایه هفتم کمترین حجم از متون پایداری را به خود اختصاص داده است. همچنین، در کتاب های هر سه پایه، مؤلفه های مرتبط با جنگ و شهادت طلبی، دارای بیش ترین فراوانی و مؤلفه های مربوط به صلح و آزادی کم ترین میزان فراوانی را داشته اند.
تحلیل محتوای کتاب های پیام آسمانی دوره اول متوسطه براساس مؤلفه های هویت دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۱۹ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۷۴)
83 - 96
هدف از مطالعه حاضر تحلیل محتوای کتاب های درسی پیام های آسمانی دوره ی اول متوسطه براساس مؤلفه های هویت دینی است. جامعه آماری پژوهش، کتاب های پیام آسمانی دوره اول متوسطه (هفتم، هشتم و نهم) است. استفاده از فهرست وارسی تحلیل محتوا به عنوان ابزار پژوهش، 2 مؤلفه اصلی، 4 مؤلفه فرعی و 23 معرف یا شاخص دارد. تعیین روایی آن براساس نظر متخصصان تعلیم و تربیت و پایایی آن برحسب نسبت مؤلفه های مورد توافق به کل مؤلفه ها برابر 82/. به دست آمده است. اطلاعات با استفاده از روش تحلیل محتوا تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که مؤلفه شناختی در هر سه پایه بیش از مؤلفه های دیگر هویت دینی مورد توجه است. مؤلفه اجتماعی، عاطفی و فرهنگی در جایگاه بعدی قرار گرفته اند. به طورکلی می توان این طور نتیجه گیری کرد که کتاب پیام های آسمانی به هویت دینی توجه کرده است. اما سهم مؤلفه شناختی از سایر مؤلفه ها بیشتر بوده است.
وارسی الگوی مفهومی مؤلفه های راهنمایی شغلی و کارآفرینی تلفیق شده در محتوای کتب درسی دوره متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم زمستان (اسفند) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۸
۲۱۸۰-۲۱۶۱
حوزههای تخصصی:
زمینه: درحال حاضر با توجه به فقدان برنامه راهنمایی شغلی و آموزش کارآفرینی در دوره متوسطه اول ایران، آمادگی های لازم برای مسیر شغلی دانش آموزان از طریق تلفیق این مؤلفه ها در کتب درسی انجام می شود. از این رو وارسی الگوی تلفیق ضروری به نظر می رسد که در مطالعات پیشین مغفول مانده است. هدف: هدف پژوهش حاضر وارسی الگوی مفهومی مؤلفه های راهنمایی شغلی و کارآفرینی تلفیق شده در محتوای کتب درسی دوره متوسطه اول است. روش: این پژوهش به روش تحلیل محتوای کیفی برای شناسایی و استخراج مؤلفه ها، و فن تحلیل مضمون برای سازماندهی و تبیین الگوی مفهومی استفاده شد. جامعه آماری کتب درسی پایه هفتم تا نهم سال تحصیلی 99-1400 و نمونه پژوهش شامل کتب کاروفناوری، مطالعات اجتماعی سه پایه و تفکر وسبک زندگی پایه هفتم و هشتم، به طور هدفمند انتخاب شدند. یافته ها: تعداد 125 کد و 20 مضمون پایه استخراج شد؛ کدها و مضامین ضروری توسط 13 متخصص مشاوره و کارآفرینی به روش CVR اعتباریابی شدند. 89 کد و 19 مضمون پایه ضروری تشخیص داده شده در ادامه به 3 مضمون سازمان دهنده (آمادگی انتخاب مسیر شغلی، شایستگی های کارآفرینی و شایستگی های بنیادی) و مضمون فراگیر آمادگی مسیر شغلی، سازمان دهی و الگوی مفهومی استخراج شد. 46/07،34/83 و 56/18 درصد کدها به ترتیب در پایه های هفتم تا نهم مغفول مانده اند. به مضامین آمادگی انتخاب مسیر شغلی شامل: اطلاعات مسیر شغلی 99/12، مهارت های مسیر شغلی و تصمیم گیری 96/6 و نگرش شغلی2/09 درصد؛ به شایستگی های کارآفرینی 19/03 درصد در محتوای کتب درسی نمونه پژوهش توجه شده است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد درصد قابل توجهی از مضامین ضروری مفغول مانده و مؤلفه ها به صورت موضعی در محتوای کتب درسی گنجانده شده است. مقایسه الگوی تلفیق با مدل های رشدی انتخاب شغل، حاکی از غلبه دیدگاه آنی بر دیدگاه تکاملی انتخاب شغل است؛ ازاین رو الگوی تلفیق، کارآیی لازم را در آمادگی مسیر شغلی دانش آموزان ندارد.
کاوشی برای شناسایی شیوه های آموزش سواد شغلی به دانش آموزان دوره اول متوسطه: مطالعه کیفی
حوزههای تخصصی:
یکی از اهداف مهم دوره متوسطه کمک به اشتغال پذیری دانش آموزان است. دانش اموزان اگر با انواع شغل ها آشنا شوند و درک و مناسبی از توانایی های خود داشته باشند، بهتر می توانند موقعیت های شغلی پیش رو را تحلیل و به انتخاب صحیح دست بزنند. در این راستا آشنایی دانش آموزان با انواع مشاغل، درک ویژگی های خود و تامل درباره آن اهمیت ویژه ای دارد، لیکن این مساله یک پدیده پیچیده و چندبعدی است که پژوهش حاضر درصدد بود با استفاده از رویکرد کیفی و مصاحبه نیمه ساختاریافته با 98 نفر از مدیران، دبیران، مشاوران مدارس، اولیاء و دانش آموزان شیوه های آشناسازی دانش آموزان دوره متوسطه اول با انواع مشاغل و مفهوم شغل را شناسایی کند. بخشی از مشارکت کنندگان با استفاده از نمونه گیری گلوله برفی خطی شامل 15 مشاور مدرسه، 25 دبیر و 16 و بخشی دیگر شامل 20 نفر از والدین و 22 نفر از دانش آموزان از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. با استفاده از شیوه تحلیل مضمون 297 کد اولیه، 44 مضمون فرعی و 14 مضمون اصلی به دست آمد. نتایج نشان داد برای آموزش مفاهیم شغلی به دانش آموزان دوره متوسطه می توان از شیوه های متنوعی مانند ترغیب مطالعات خودرهیاب فردی، مثال های شغلی حین تدریس، تکالیف انتقالی بعد از تدریس، جلب مشارکت انجمن اولیاء، استفاده از تجارب شغلی والدین، اجرای بازدید از مراکز شغلی، برگزاری گردهمایی های شغلی در مدرسه، راه-اندازی رسانه هایی برای معرفی مشاغل، تهیه و انتشار فهرست مشاغل، راه اندازی نمایشگاه های شغلی، اجرای طرح ایران مهارت، اجرای آزمون های استعدادیابی شغلی می توان در سطوح میکرو، مزو و ماکرو استفاده کرد.
طراحی الگوی برنامه درسی هویت دینی در دوره اول متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله تحلیلی- استنباطی حاضر به دنبال طراحی الگوی برنامه درسی هویت دینی در دوره اول متوسطه بود. جامعه پژوهشی شامل متن کامل ترجمه تفسیر المیزان بود که با توجه به منطق انتخاب آن از نمونه گیری صرف نظر شد. برای تحلیل داده ها از تحلیل محتوای کیفی استفاده شد. نتایج نشان داد که هویت دینی فرهنگ عینیت یافته اسلامی در وجود انسان است که اگر بخواهیم برای آن الگوی برنامه درسی طراحی کنیم اهدافش شامل سه نوع بینشی (شناخت دایره هستی و پدیدآور، شناخت مقصد و سرانجام، شناخت راه و راهبران زندگی، شناخت خویشتنِ خویش)، گرایشی و کنشی، محتوایش تابع سازمان دهی درهم تنیده/مارپیچی می باشد. "توجه دادن به نشانه های ربوبیت خداوند در آفاق و منظومه هستی، دعوت به تأمل در خود، تبیین، استدلال و احتجاج، استفهام، مشاهده، تمثیل، تذکر و عمل معلم" هم ازجمله روش های یاددهی-یادگیری مورد تأکید در الگو هستند. رویکرد کلی ارزشیابی نیز "فرایندی" است که با در نظر گرفتن استلزامات دینی و نوع نگاه ویژه به نیت، همت و زحمات دانش آموز و همچنین بهره گیری از سه ضلع معلم، دانش آموز و والدین نارسایی های احتمالی را مشخص می کند و بیشتر در خدمت یادگیری می باشد.
واکاوی تجارب معلمان علوم در عبور دانش آموزان از فرهنگ بومی به فرهنگ علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال شانزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۳
201 - 230
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر واکاوی تجارب معلمان علوم دوره متوسطه اول (معلمان علوم پایه هفتم، هشتم و نهم) درباره عبور دانش آموزان از فرهنگ بومی به فرهنگ علمی است. رویکرد تحقیق کیفی و پارادیم آن تفسیری مشارکتی است و از روش پدیدارنگاری تفسیری استفاده شده است. تعداد ده نفر از معلمان علوم به صورت هدفمند و با روش ملاکی تا حد اشباع داده ها به عنوان مشارکت کننده انتخاب شدند. یافته های تحقیق نشان داد که تجارب معلمان علوم در زمینه عبور دانش آموزان از فرهنگ بومی به فرهنگ علمی شامل این مولفه هاست؛ بحران فرهنگی معلمان بومی، باور به فرهنگی بودن علم، ارزش فرهنگ بومی، حل تعارضات دانش آموزان در انتقال فرهنگی، آماده سازی دانش آموزان برای تلفیق فرهنگ بومی و علمی که در پایان با ترسیم فضای نتیجه گیری الگویی برای تجارب معلمان در انتقال فرهنگ بومی به فرهنگ علمی ارایه شده است.
نقدی بر کتاب انگلیسی ویژه: منبعی آموزشی برای درس زبان انگلیسی در مدارس ویژه مناسب برای پایه های هفتم تا نهم
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله بررسی انتقادی کتاب «انگلیسی ویژه: منبعی آموزشی برای درس زبان انگلیسی در مدارس ویژه مناسب برای پایه های هفتم تا نهم» نوشته هایده ووسکه است که با هدف آموزش زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی به دانشآموزان دارای مشکلات یادگیری در پایه های هفتم تا نهم در مدارس آلمان تدوین شده است. با توجه به معیارهای پیشنهادی نقد شورای بررسی متون و کتب علوم انسانی، نقاط قوت و ضعف شکلی و محتوایی اثر بررسی، و سپس پیشنهادهایی برای بهبود اثربخشی کتاب و متناسب سازی آن برای دانش آموزان سایر کشورها ارائه گردید. از مهم ترین نقاط قوت کتاب می توان به تنوع موضوعی و استفاده از کاربرگ های متنوع اشاره نمود. مسائلی که می تواند در چاپ های بعد یا هنگام متناسب سازی اصلاح شود عبارت اند از: دشواری خواندن متون داستانی، سیاه وسفید بودن کاربرگ ها، دشواری تطابق کاربرگ ها و توضیح ها مربوط به آنها، و تمرکز بیش ازحد بر فرهنگ کشورهای انگلیسی زبان که ممکن است کاربرد کتاب را برای کشورهای دیگر محدود کند.
تعیین شکاف بین وضعیت موجود و مطلوب تربیت جنسی دانش آموزان دوره متوسطه اول متناظر با سند تحول بنیادین آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، تعیین میزان شکاف بین وضعیت موجود و مطلوب تربیت جنسی در دوره اول متوسطه، متناظر با سند تحول بنیادین بوده است. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی، نوع داده ها کمی و با توجه به روش اجرا، پیمایشی است. جامعه آماری، شامل کلیه دبیران و عوامل اجرایی مدارس متوسطه اول استان همدان بوده است. نمونه آماری پژوهش 380 نفر از معلمان مرد و زن دوره متوسطه اول استان همدان بوده که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده اند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته از نوع طیف پنج رتبه ای لیکرت بوده است. روایی محتوایی پرسشنامه با استفاده از ضریب CVR و پایایی پرسشنامه با ضریب آلفای کرونباخ موردبررسی و تائید قرار گرفته است. در تحلیل داده ها از آزمون آماری T در محیط نرم افزار اس پی اس اس استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داده است، بین وضعیت موجود و مطلوب تربیت جنسی دانش آموزان دوره متوسطه اول در مؤلفه های، آشنایی با بلوغ و دوره نوجوانی؛ تقویت هویت جنسی و رفتارهای مناسب جنسیت؛ شناسایی تفاوت های دختر و پسر و محافظت از آسیب ها و رفتارهای پرخطر جنسی، شکاف وجود دارد و نیاز به توجه جدی دارد.
طراحی و اعتباریابی الگوی برنامه درسی هنر مبتنی بر رویکرد چندفرهنگی در دوره اول متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال هفدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۶
75 - 112
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف طراحی و اعتباریابی الگوی برنامه درسی هنر مبتنی بر رویکرد چندفرهنگی در دوره اول متوسطه انجام شده است. روش پژوهش از نوع آمیخته است. جامعه پژوهشِ بخش کیفی، کلیه اسناد بالادستی در دسترس در حوزه هنر و چندفرهنگی و کشورهایی که در حوزه برنامه درسی هنر و چندفرهنگی دارای تجاربی هستند، بوده است. و در بخش کمی متخصصان برنامه ریزی درسی، هنر و چندفرهنگی و کارشناسان آشنا به موضوع هنر و چندفرهنگی در دوره اول متوسطه بودند که به صورت هدفمند انتخاب شدند. ابزار جمع آوری بخش کیفی، اسناد و منابع مرتبط و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته بود. روایی پرسشنامه با نظر متخصصان تأیید و پایایی با استفاده از ضریب توافقی 33/90 به دست آمد. به منظور تجزیه داده های بخش کیفی از تحلیل محتوا با رویکرد استقرایی و در بخش کمی از روش دلفی استفاده شد. در بخش نتایج در عنصر اهداف، 21؛ در عنصر محتوا، 19؛ در عنصر فرصت های یادگیری، 14؛ در عنصر منابع، 6؛ در عنصر فضا، 4 و در عنصر ارزشیابی،11 مؤلفه بدست آمد. در خصوص اعتبار الگو،70 درصد توافق بین نظرات صاحب نظران بر روی مناسب بودن گویه ها شکل گرفت. لذا الگو از اعتبار مناسب برخوردار بوده است. .
بررسی جایگاه قومیت و تجارب زیسته قومیتی دانش آموزان در برنامه های درسی متوسطه اول ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف این پژوهش بررسی جایگاه قومیت و تجارب زیسته قومیتی دانش آموزان در برنامه درسی رسمی- پنهان متوسطه اول ایران در سال تحصیلی 99-98 بود. روش پژوهش در بخش اول تحلیل اسنادی و تحلیل محتوای کیفی با 3 جلد کتاب مطالعات اجتماعی شامل 553 صفحه. واحد تحلیل محتوا؛ متن- تصاویر و فعالیت. بخش دوم روش تحقیق کیفی و از نوع پدیدار شناسی شامل نمونه گیری هدفمند مشارکت کنندگان 30 دانش آموز(فارس-آذری-کُرد-لُر-گیلک) و 20 دبیر بود. از ژورنال دانش آموزی و مصاحبه غیر رسمی استفاده شد. یافته ها نشان میدهد فقط 6 درصد از بخش های سه گانه محتوای بررسی شده به مؤلفه های مطلوب قومیت توجه داشته که در برنامه درسی رسمی بسیار نامطلوب میباشد. درتحلیل اطلاعات- یکسان سازی فرهنگی- تفکرات سطحی نسبت به فرهنگ اقوام- نابرابری آموزشی- بیگانگی با تنوع فرهنگی- غفلت در همزیستی مسالمت آمیز ظاهر شد که در مجموع جایگاه قومیت در برنامه درسی پنهان مطلوب نیست.
ارائه الگوی راهبردها و چالش های آموزش کارآفرینی در دوره اول متوسطه در ایران با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۲۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
43 - 62
پژوهش حاضر با هدف ترکیب ادبیات گسترده در مورد آموزش کارآفرینی در دوره اول متوسطه صورت گرفته است تا چارچوبی یکپارچه جهت الگوی راهبردها و چالش های آموزش کارآفرینی ارائه نماید. این پژوهش از نظر هدف کاربردی است و با روش کیفی فراترکیب انجام شده است و جامعه آماری کلیه مطالعات انجام شده در بازه زمانی (2003-2020) و انجام مصاحبه نیمه ساختار یافته با افراد متخصص و صاحب نظر در زمینه آموزش کارآفرینی در ایران می باشد. از این رو، 1500 پژوهش در زمینه موضوع مورد نظر ارزیابی و در نهایت 122 مقاله به صورت هدفمند انتخاب گردید و در گام دوم با 22 نفر از افراد تا رسیدن به اشباع نظری مصاحبه انجام شد. با تحلیل محتوا و ترکیب ادبیات مربوطه و پیاده سازی مصاحبه های انجام شده، با روش کدگذاری باز، محوری، و انتخابی، در مجموع 700 کد مفهوم، 128 مقوله محوری و 9 مقوله کلیدی طی فرآیند جستجو و ترکیب نظام مند انتخاب و مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل نشان داد مهم ترین مقوله های کلیدی شناسایی شده در بخش چالش ها شامل، عدم پیش نیازهای لازم آموزش کارآفرینی، چالش ساختاری سیستم آموزشی، چالش اجرای آموزش کارآفرینی، چالش خروجی و ارزیابی نهایی و مقوله های کلیدی در بخش راهبردهای آن شامل، بسترسازی آموزش با رویکرد کارآفرینی، طراحی و تدوین برنامه آموزشی با رویکرد کارافرینی، تلفیق و ادغام راهبردهای ملی و بین المللی آموزش با رویکرد کارآفرینی، تغییر رویکرد مدارس عادی به مدارس با رویکرد آموزش کارآفرینی، همگام-سازی و برون سازی فعالیت های کارآفرینانه بوده است.
تاثیر آموزش مهارت های تنظیم هیجانی متمرکز بر شفقت به خود جهت کاهش پریشانی روان شناختی دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: عوامل زیادی در بروز اختلال های روانی دانش آموزان نقش دارند که ازجمله می توان به فقدان مهارت های تنظیم هیجانی اشاره کرد. بنابراین هدف مطالعه حاضر، بررسی تأثیر آموزش مهارت های تنظیم هیجانی متمرکز بر شفقت به خود جهت کاهش پریشانی روان شناختی دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه بود. روش ها: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه اول شهر لنده استان کهگیلویه و بویراحمد در سال تحصیلی 97-1396 بود که از بین آن ها 36 نفر بر حسب شرایط ورود به پژوهش با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمون (18) و کنترل (18) گمارده شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه افسردگی، اضطراب و استرس لاویبوند و لاویبوند (DASS-21) در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. مداخله آموزش مهارت های تنظیم هیجانی متمرکز بر شفقت به خود به مدت 9 جلسه نود دقیقه ای به صورت هفته ای یک جلسه برای گروه آزمون اجرا شد اما گروه کنترل این مداخله را دریافت نکردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون آماری تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد که آموزش مهارت های تنظیم هیجانی متمرکز بر شفقت به خود بر افسردگی (001/0P<؛89/12=F)، اضطراب (000/0P<؛ 84/17=F) و استرس (002/0P<؛ 30/12=F) دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه تأثیر معنادار داشته است؛ بدین معنی که این آموزش باعث کاهش افسردگی، اضطراب و استرس دانش آموزان شده است. نتیجه گیری: بر اساس یافته های حاصل از پژوهش حاضر می توان گفت که آموزش تنظیم هیجانی متمرکز بر شفقت به خود با بهره گیری از مهارت هایی همچون آگاهی هیجانی، مشاهده گری، تمرینات ذهن آگاهی و پرورش نگرش های مشفقانه نسبت به خود می تواند به عنوان روشی کارآمد در جهت بهبود پریشانی روان شناختی دانش آموزان در سطح مدارس به کار رود.
تجربیات و ادراکات معلمان در باب مسئولیت پذیری دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه در شهرستان تبریز
منبع:
مطالعات روانشناختی نوجوان و جوان سال سوم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۶ ویزه نامه تحصیلی)
۵۲-۳۶
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از مهم ترین دغدغه های نظام آموزشی، تربیت انسان مسئولیت پذیر است که این موضوع برای آینده و زندگی دانش آموزان بسیار مهم است. مسئولیت پذیری دانش آموزان از موضوعات قابل توجه و جدی است که در برنامه درسی همه نظام های آموزشی به اشکال مختلف وجود دارد. بر این اساس، هدف اصلی این پژوهش بازنمائی تجربیات و ادراکات معلمان در باب مسئولیت پذیری دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه در شهرستان تبریز بود. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر، کیفی از نوع پدیدارشناسی تفسیری است. جامعه آماری پژوهش معلمان شهرستان تبریز بودند که با استفاده از روش نمونه گیری مبتنی بر هدف، تعداد 18 نفر؛ نمونه ی پژوهش را تشکیل دادند. اشباع ایده ی نظری ملاک تعداد نمونه بود. برای گردآوری داده ها از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد.پس از ضبط مصاحبه ها و پیاده سازی آن ها، داده ها و اطلاعات به روش دیکلمن، تانر و الن (1989) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته اند. جهت صحت و استحکام داده ها و اطلاعات در پژوهش حاضر از 4 معیار مقبولیت، قابلیت اعتماد، تائید پذیری و انتقال پذیری استفاده شد. یافته ها: از تجربیات و ادراکات معلمان در باب مسئولیت پذیری دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه 7 مضمون اصلی شامل معنا و مفهوم مسئولیت پذیری، ابعاد مسئولیت پذیری، ضرورت مسئولیت پذیری، الزامات آموزش مسئولیت پذیری، برنامه درسی مسئولیت پذیری و راهبردهای ارتقای آموزش مسئولیت پذیری و 19مضمون فرعی شناسایی شدند. نتیجه گیری: تربیت انسان مسئول غایت اکثر جوامع و نظام های تربیتی است. آموزش مسئولیت پذیری چه در قالب آموزش رسمی و چه در قالب آموزش های غیررسمی باید بیش ازپیش مورد توجه مسئولین تربیتی و والدین قرار بگیرد.