مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
سازمان امور مالیاتی کشور
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر یک مطالعه موردی است که به روش پیمایشی و به منظور بررسی تاثیر عوامل فرهنگ سازمانی بر استقرار فرآیندهای مدیریت دانش در معاونت فناوری و برنامه ریزی سازمان امور مالیاتی کشور انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش، کارشناسان معاونت فناوری و برنامه ریزی این سازمان بوده است. ابزار پژوهش از دو پرسشنامه نیمرخ فرهنگ سازمانی و استقرار فرآیندهای مدیریت دانش تشکیل شده است. پرسشنامه اول، به بررسی هفت مؤلفه فرهنگ سازمانی شامل رقابت پذیری، مسئولیت اجتماعی، حمایت گری، نوآوری، تاکید بر پاداش، جهت گیری عملکرد، و ثبات پرداخته است. پرسشنامه دوم نیز شش فرآیند ایجاد، جذب، سازماندهی، ذخیره، انتشار، و کاربرد دانش را بررسی کرده است. نتایج پژوهش نشان داد که وضعیت مؤلفه های فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش از نظر کارشناسان در سطح متوسط بود. میان فرهنگ سازمانی با استقرار فرآیندهای مدیریت دانش، رابطه مثبت و معنی دار 70/. وجود داشت. همچنین، میان هر یک از مؤلفه های هفتگانه فرهنگ سازمانی با فرآیندهای مدیریت دانش رابطه مثبت و معنی داری وجود داشت. تحلیل رگرسیون همزمان نیز چنین نتیجه داد که فقط دو مؤلفه جهت گیری عملکرد و مسئولیت اجتماعی در پیش بینی متغیر استقرار فرآیندهای مدیریت دانش نقش مؤثر داشته اند.
بررسی کارآیی نظام مالیاتی استا ن های کشور به تفکیک پایه های مالیاتی با رهیافت تحلیل پوششی داده ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق، بررسی کارآیی اداره های امور مالیاتی استان های کشور و اثر آن بر درآمدهای مالیاتی است. برای این کار با توجه به نوع متغیرهای مورد استفاده از روش تحلیل پوششی داده ها (DEA ) و از مدلBCC و مدل متغیرهای غیراختیاری (NCN ) خروجی محور- بازده به مقیاس متغیر در سال های 1389 و 1392 استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که تنها 7 اداره شامل اداره امور مالیاتی استان های تهران، بوشهر، هرمزگان، سیستان و بلوچستان، مرکزی، کرمان و خوزستان در این دو سال کارآ بوده اند که این مسأله باعث شده است حدود 20 درصد از درآمد های مالیاتی به دلیل عدم کارآیی وصول نشود. همچنین نتایج نشان دهنده این مسأله است که هرچند در سه سال اول برنامه پنجم توسعه، ارزش افزوده بخش های مختلف اقتصادی از نظر اسمی افزایش داشته است، اما رشد درآمد های مالیاتی نتوانسته با این بخش ها حرکت کند. بنابراین، چنانچه سازوکار مناسب برای الگوبرداری از اداره هایی که در این تحقیق به عنوان مرجع (Reference set ) شناخته شده اند ایجاد شود، می تواند ضمن ارتقای کارآیی این اداره ها به سطح اداره های مرجع، تحقق درآمدهای مالیاتی و کاهش بودجه هزینه ای را نیز به دنبال داشته باشد. ضمن اینکه اعمال سیاست هایی در راستای افزایش ارزش افزوده بخش های مختلف اقتصادی به عنوان سیاست های خارج از اختیار سازمان مالیاتی نیز ضروری است.
امکان سنجی بکارگیری زبان گزارشگری تجاری توسعه پذیر در سازمان امور مالیاتی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تجربی حسابداری مالی سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۵۹
107 - 133
حوزههای تخصصی:
با توجه به وجود ضعف در گزارشگری مالیاتی در ایران از یک طرف و قابلیت های زبان گزارشگری تجاری توسعه پذیر ( XBRL ) از طرف دیگر، پژوهش حاضر به بررسی امکان بکارگیری این زبان نوین گزارشگری در سازمان امور مالیاتی کشور جهت بهبود گزارشگری مالیاتی در ایران پرداخته است. این پژوهش در مرحله اول با بررسی مبانی نظری و تجربی موجود به روش متاسنتز، به ارایه یک الگوی نظری پرداخته و با استفاده از مدل سه بخشی فن آوری، سازمانی و محیطی ( TOE )، عوامل موثر بر امکان بکارگیری این زبان در سازمان ها را شناسایی نموده است. در مرحله دوم با تحلیل محتوای 21 مصاحبه نیمه ساختاریافته، الگوی نظری اولیه را اصلاح و عوامل موثر بر امکان بکارگیری این زبان نوین گزارشگری در سازمان امور مالیاتی کشور را شناسایی نموده است. در مرحله سوم نیز، با تحلیل 70 پرسشنامه به روش دلفی فازی که در اسفند ماه سال 1396 جمع آوری شد به ارایه الگوی نهایی پرداخته و امکان بکارگیری آن در سازمان امور مالیاتی کشور را ارزیابی نموده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که هرچند از منظر فن آوری، بکارگیری زبان گزارشگری تجاری توسعه پذیر ( XBRL ) در سازمان امور مالیاتی کشور امکان پذیر است اما از منظر سازمانی و محیطی امکان بکارگیری آن در سازمان امور مالیاتی کشور وجود نداشته و با چالش هایی در سطح سازمانی و محیطی روبه روست.
پذیرش زبان گزارشگری تجاری توسعه پذیر (XBRL): دیدگاه کارکنان سازمان امور مالیاتی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۱
208 - 234
حوزههای تخصصی:
با توجه به قابلیت های زبان گزارشگری تجاری توسعه پذیر (XBRL)، پژوهش حاضر به بررسی مساله مهم پذیرش این زبان نوین گزارشگری توسط کارکنان سازمان امور مالیاتی کشور، به عنوان پیش شرط استفاده و بکارگیری آن در سازمان متبوع، پرداخته است. این پژوهش، ابتدا با بررسی مبانی نظری و تجربی موجود و بر اساس مدل پذیرش فن آوری (TAM)، به ارایه یک الگوی نظری پرداخته و عوامل موثر بر پذیرش این زبان در گزارشگری را استخراج نموده است. سپس با اتخاذ یک روش کیفی و تحلیل محتوای 21 مصاحبه نیمه ساختاریافته، الگوی نظری اولیه را اصلاح و عوامل موثر بر پذیرش این زبان در گزارشگری مالیاتی را شناسایی نموده است. در نهایت، با جمع آوری و تحلیل 70 پرسشنامه به روش دلفی فازی به ارایه الگوی نهایی پرداخته و دیدگاه کارکنان سازمان امور مالیاتی کشور درخصوص پذیرش این زبان را ارزیابی نموده است. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که کارکنان سازمان امور مالیاتی کشور پذیرای زبان گزارشگری تجاری توسعه پذیر (XBRL) هستند و عامل اصلی پذیرش این فن آوری نوین از دید کارکنان سازمان امور مالیاتی کشور، سودمندی ادراک شده در نتیجه تأثیر مثبت آن بر خصوصیات کیفی اطلاعات است.
ارائه الگوی شایستگی های کارشناسان مالیاتی در سازمان امور مالیاتی ایران: پژوهشی کیفی مبتنی بر نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به نظر می رسد سازمان هایی که قادر به ایجاد تخصص خاص، ارزشمند و منحصربه فرد بوده اند، برای نظام شایستگی ها اهمیت لازم را قائل شده اند، زیرا که می دانند شایستگی هاست که در محیط کسب وکار پویا، آنها را قادر می سازد تا موفق تر باشند. سازمان امور مالیاتی کشور هم می تواند برای نیل به اهداف چشم انداز خود، از رویکرد شایستگی ها منتفع شود. این پژوهش به دنبال طراحی مدل شایستگی های کارشناسان مالیاتی در این سازمان است . پارادایم پژوهش، تفسیری و استراتژی آن، داده بنیاد است. از منظر هدف، پژوهشی اکتشافی، از منظر نتیجه، پژوهشی توسعه ای و از منظر نوع داده ها نیز در زمره پژوهش های کیفی قرار می گیرد. از ابزارهای مطالعات آرشیوی، مصاحبه و پرسشنامه برای گردآوری اطلاعات موردنیاز استفاده شده است. برای استخراج اطلاعات از داده های حاصل از مصاحبه، از تحلیل محتوا و از روش های کیفی تحلیل محتوا استفاده شد. مدیران بخش ستاد سازمان، خبرگان موضوعی، کارشناسان و مدیران عملیاتی استان ها، جامعه آماری پژوهش را تشکیل دادند. نمونه گیری هدفمند بوده و با استفاده از روش گلوله برفی 10 نفر از میان جامعه آماری انتخاب شدند. در طراحی مدل، فرایند برنامه ریزی مقدماتی، انجام مصاحبه ها و تدوین فهرست اولیه شایستگی ها، مقایسه فهرست به دست آمده با فهرست ها و الگوهای شایستگی موجود، ارائه تعریف از مفاهیم شایستگی و تدوین فهرست تلفیقی، ارزیابی و پالایش فهرست شایستگی ها به وسیله گروه خبرگان با استفاده از دلفی فازی و درنهایت طراحی مدل شایستگی ها طی شد. در پایان، سه حوزه شایستگی های کارکرد حرفه ای، رفتاری و زمینه ای با 37 مفهوم شایستگی در قالب نه مقوله شناسایی شده و مدل این شایستگی ها ارائه شد.
طراحی مدل شایستگی های کارشناسان ارشد مالیاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت بهبود و تحول پاییز ۱۳۹۹ شماره ۹۷
103 - 131
حوزههای تخصصی:
در دهه های گذشته گرایش به استفاده از سیستم های مبتنی بر شایستگی افزایش داشته است. معرفی صحیح چارچوب شایستگی می تواند در افزایش کارایی زیر سیستم های منابع انسانی به سازمان ها کمک کند. سازمان امور مالیاتی کشور هم با پیاده سازی طرح جامع مالیاتی بیش از پیش نیازمند همسویی بخش منابع انسانی خویش با اهداف سازمانی خواهد بود. این تحقیق با عنوان طراحی مدل شایستگی های کارشناسان ارشد مالیاتی در سازمان امور مالیاتی کشور در همین راستا طراحی شده است. تحقیق در پارادایم تفسیری جای گرفته، از استراتژی پایه ور استفاده کرده، از منظر هدف تحقیقی اکتشافی محسوب شده و از منظر نتیجه، تحقیقی توسعه ای و از منظر نوع داده ها نیز در زمره تحقیقات کیفی قرار می گیرد. جهت گردآوری اطلاعات موردنیاز از ابزارهای مطالعات آرشیوی، مصاحبه و پرسشنامه استفاده شده است. برای استخراج اطلاعات از داده های حاصل از مصاحبه، از تحلیل محتوا و از روش های کیفی تحلیل محتوا استفاده شد. جامعه آماری تحقیق شامل مدیران بخش ستاد سازمان، خبرگان موضوعی، کارشناسان و مدیران عملیاتی استان ها بوده است. نمونه گیری هدفمند بوده و با استفاده از روش گلوله ی برفی 10 نفر از میان جامعه آماری انتخاب شدند. در طراحی مدل، فرایند برنامه ریزی مقدماتی، تدوین فهرست اولیه شایستگی ها، مقایسه فهرست به دست آمده با الگوهای شایستگی موجود، ارائه تعریف از مفاهیم شایستگی و تدوین فهرست تلفیقی، ارزیابی و پالایش فهرست شایستگی ها و درنهایت طراحی مدل شایستگی ها طی شد. در پایان سه حوزه ی شایستگی های کارکرد حرفه ای، رفتاری و زمینه ای با 50 مفهوم شایستگی در قالب یازده مقوله شناسایی شده و مدل این شایستگی ها ارائه شد.
نگاشت مفهومی رویکرد بازاریابی اجتماعی در سازمان امور مالیاتی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازاریابی اجتماعی بر پایه تأمین نیازها و خواسته های مشتریان در کوتاه مدت به نحوی شایسته تر از رقبا؛ تامین منافع بلند مدت بازار هدف و نیز ارتقای رفاه و تندرستی جامعه بنا شده است. هدف از پژوهش حاضر شناسایی و بومی سازی شاخص ها و مولفه های بازاریابی اجتماعی در راستای تحقق اهداف سازمان امور مالیاتی کشور است. روش این پژوهش ازنظر هدف کاربردی_توسعه ای و از نظر شیوه اجرا توصیفی است. استراتژی پژوهش در مرحله اول تحلیل محتوای کیفی و درمرحله دوم نگاشت مفهومی بود. در تحلیل محتوای کیفی مستندات علمی مرتبط با موضوع تحقیق به روش هدفمند انتخاب و مولفه ها و شاخص ها شناسایی گردید. نتایج حاصل از گام اول از طریق مصاحبه با 11 نفر از خبرگان سازمان امور مالیاتی کشور بومی سازی شد و نتایج پژوهش نشان داد به منظور تغییر نگرش مودیان مالیاتی و به تبع آن تحریک رفتار پرداخت مالیات، مولفه های تناسب قوانین، توسعه فرهنگ مالیاتی و مشارکت سازمان ها اهمیت بیشتری داشته و مولفه هایی همچون شناسایی و ادراک نیاز مودیان، ،تدوین استراتژی های مالیاتی، سیاستگذاری شایسته و شفاف سازی خدمات الکترونیک در رده های بعدی قرار می گیرند. نتایج پژوهش حاضر که رویکرد نوین بازاریابی اجتماعی را به منظور جلوگیری از فرار مالیاتی و اصلاح نگرش مودیان مالیاتی مبنا قرار داده می تواند مبنای مناسبی برای تصمیم گیرندگان این نهاد دولتی فراهم ساخته و زمینه ساز رشد اجتماعی از طریق وصول داوطلبانه مالیات گردد.
طراحی مدل ارتباطات یکپارچه بازاریابی اجتماعی در سازمان امور مالیاتی کشور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات مدیریت و توسعه پایدار سال دوم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
91 - 113
حوزههای تخصصی:
هدف اص لی ای ن پژوهش ارائه مدل ارتباطات یکپارچه بازاریابی اجتماعی سازمان امور مالیاتی کشور می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش از نوع تحقیقات کیفی با استفاده از استراتژی تحلیل محتوا بوده که به دنیال کشف و شناسایی متغیرها، روابط آن ها و کیفیت مسائل ارتباطات یکپارچه بازاریابی اجتماعی در سازمان مالیاتی کشور می باشد. جامعه آماری پژوهش، خبرگان مالیاتی و اصناف و کار و امور اجتماعی بوده که به روش نمونه گیری غیراحتمالی و از نوع گلوله برفی در مجموع 12 نفر تا رسیدن به کفایت نظری داده ها انتخاب شده اند. داده ها به روش مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری شد. برای بررسی اعتبار و روایی داده ها از روش بازبینی و بررسی نظر مشارکت کنندگان استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها نیز از تحلیل مصاحبه ها و کدگذاری استفاده شد. نتایج نشان داد که معیارهای ارتباطات یکپارچه بازاریابی اجتماعی در سازمان امور مالیاتی کشور شامل سرمایه اجتماعی (کاهش فرار مالیاتی، اعتماد اجتماعی، کاهش نرخ بیکاری)، مسئولیت اجتماعی (نیازهای اقتصادی، رعایت قوانین، اخلاق کسب و کار، مسئولیت های بشردوستانه)، ارزش کارکردی (کیفیت خدمات، نحوه خدمت رسانی، استانداردها، نظم در خدمت)، آمیخته بازاریابی ترفیع (روابط عمومی، بازاریابی مستقیم، فروش شخصی، تبلیغات غیرشفاهی)، منابع افراد (همکاری، انگیزش، تحمل) و منابع سازمان (کیفیت اجرا، کیفیت فنی، کیفیت ارتباطی) می باشد.
طراحی مدل توسعه رفتار شهروندی سازمانی اسلامی در میان کارکنان سازمان امور مالیاتی کشور به روش کیفی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات رفتاری در مدیریت سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۵
96 - 115
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف طراحی مدل توسعه رفتار شهروندی سازمانی اسلامی در سازمان امور مالیاتی کشور به روش کیفی انجام شد. این ﭘﮋوﻫﺶ از نظر استراتژی کیفی متوالی و اکتشافی است که نمونه آماری در بخش کیفی شامل تمام صاحب نظران دانشگاهی و خبرگان حوزه مدیریت و روان شناسی که برابر 20 نفر بودند. ابزار تحقیق شامل برگه های کدگذاری محقق ساخته بود که روایی آن توسط اعضای گروه دلفی تأیید و پایایی آن با معیار پی اسکات 95/0 محاسبه شد. یافته های تحقیق نشان داد که عوامل مرتبط با مدل توسعه رفتار شهروندی سازمانی اسلامی در سازمان امور مالیاتی کشور در قالب 13 مقوله و 43 کد مفهومی مشخص شد و در ابعاد 5 گانه مدل پارادایمی به صورت شرایط علّی (3 مقوله)، راهبردها (3 مقوله)، شرایط زمینه ای (2 مقوله)، شرایط مداخله گر یا میانجی (3 مقوله) و پیامدها (2 مقوله) جای گرفتند. به طور کلی می توان نتیجه گرفت که با بهره گیری از یافته های مطالعه می توان به تدوین برنامه های جامع و متنوع توسعه رفتار شهروندی سازمانی اسلامی در سازمان امور مالیاتی کشور در راهبردهای «کلان» ، «میانی» و «عملیاتی» دست یافت تا توسعه رفتار شهروندی سازمانی اسلامی در سازمان امور مالیاتی کشور حاصل گردد.