مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
کارآفرینی دانشگاهی
مفهوم جذاب دانشگاه کارآفرین معرف دانشگاهی است که فرصت ها، موقعیت ها، فرهنگ ها و رویه های سودمندی را جهت ترغیب و تشویق و پذیرش کارآفرینی دانشجویان و دیگر اعضای دانشگاه فراهم می آورد. هدف از پژوهش شناسایی میزان شاخص های دانشگاه کارآفرین در دانشگاه خلیج فارس بر مبنای مدل گیب می باشد. روش پژوهش پیمایشی و توصیفی است. جامعه آماری پژوهش ترکیبی از مدیران، کارکنان و اساتید دانشگاه است. نمونه ی آماری از طریق فرمول حجم نمونه117 نفر برآورد و با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه استاندارد گیب و برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج نشان می دهد، شاخص های چشم انداز، مأموریت و استراتژی دانشگاه؛ حاکمیت و اداره دانشگاه؛ ساختار و طرح سازمانی دانشگاه؛ چند رشته ای و فرا رشته ای؛ مدیریت ذی نفعان و ارزش های جامعه؛ دانش آموختگان؛ انتقال دانش؛ مرکز رشد و تأمین مالی مخاطرات در شرکت های مشتق شده از دانشگاه؛ بین المللی سازی و آموزش کارآفرینانه و آموزش سرمایه گذاری در دانشگاه خلیج فارس در وضعیت نامطلوبی قرار دارد. نتایج پژوهش نشان می دهد، از میان شاخص های دانشگاه کارآفرین، شاخص مدیریت ذی نفعان و ارزش های جامعه بیشترین تأثیر را بر توسعه دانشگاه خلیج فارس به عنوان یک دانشگاه کارآفرین دارد.
کارآفرینی دانشگاهی و تجاری سازی نتایج تحقیقات در دانشگاههای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست علم و فناوری سال اول تابستان ۱۳۸۷ شماره ۲
59 - 71
این مقاله با بررسی عوامل تاثیرگذار در رویکرد دانشگاه ها به دانشگاه کارآفرین، تعریف و مفهوم دانشگاه کارآفرین را مورد جستجو قرار داده و مصادیق فعالیت های کارآفرینی دانشگاهی را روشن می سازد. سپس نتایج مطالعه موردی فعالیت های کارآفرینی دانشگاهی و تجاری سازی نتایج تحقیقات در هفت دانشگاه مهم کشور را ارائه می دهد. مطالعه شامل بررسی وضعیت نهاد عامل، پرسنل تخصیص یافته به آنها، فرآیند کاری تعریف شده و نهایتاً عملکرد سال 85 در مورد چهار فعّالیت زیر می باشد: ثبت و حفاظت حقوقی از نتایج تحقیقات، لیسانس دهی و انتقال حقوق مالکیت نتایج تحقیقات، تشکیل شرکت های انشعابی دانشگاهی، انجام تحقیقات مشترک و قراردادی با صنعت و سایر سازمان ها. فعالیت های انتخاب شده به عنوان مصادیق کارآفرینی دانشگاهی و فعالیت های ذیربط با تجاری سازی نتایج تحقیقات ، مورد اتفاق نظر صاحب نظران و محققین این زمینه می باشند. نتایج حاصل از مطالعه نشان می دهد که در دانشگاه های مورد مطالعه، انجام تحقیقات مشترک و قراردادی با صنعت از وضعیت تثبیت شده ای برخوردار است و ثبت و حفاظت حقوقی از نتایج تحقیقات اخیراً مورد توجه قرار گرفته است. ولی سایر فعالیت ها نظیر لیسانس دهی و انتقال حقوق مالکیت نتایج تحقیقات و تشکیل شرکت های انشعابی دانشگاهی هنوز رایج نمی باشند.
شناسایی عوامل ساختاری موثر بر توسعه کارآفرینی دانشگاهی؛ مطالعه موردی دانشگاه جامع علمی-کاربردی(مقاله علمی وزارت علوم)
کارآفرینی دانشگاهی از حوزه های نوین تحقیقات کارآفرینی است و به مفهوم طی کردن فرآیند کارآفرینی توسط عناصر دانشگاهی است که نتایج تحقیقات شان را درقالب شرکت های انشعابی تجاری سازی می کنند. در این تحقیق عوامل ساختاری موثر بر توسعه کارآفرینی دانشگاهی شناسایی، وزن هر یک از عوامل تعیین و دانشگاه جامع علمی-کاربردی به عنوان مورد مطالعه بررسی شده است. عوامل ساختاری همه عناصر، عوامل و شرایط فیزیکی غیرانسانی سازمان هستند که با نظم و قاعده خاصی چارچوب و قالب سازمان را می سازند. پرسش اصلی تحقیق این است که عوامل ساختاری موثر بر توسعه کارآفرینی دانشگاهی چیست؟ جامعه آماری پژوهش مدیران و اعضای هیات علمی دانشگاه علمی-کاربردی و خبرگان دانشگاهی در زمینه آموزش و ترویج کارآفرینی یا تجاری سازی نتایج تحقیقات دانشگاهی و ارتباط با صنعت بودند. روش تحقیق آمیخته بوده و ابتدا داده های کیفی با استفاده از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری شده و عوامل ساختاری تعیین گردیدند. سپس در بخش کمی از طریق پرسشنامه ماحصل کار کیفی داده ها گردآوری و توسط آزمون های کای اسکوئر و آزمون فریدمن تجزیه و تحلیل شدند و در پایان برای تائید مدل بدست آمده نیز از آزمون الگوی معادلات ساختاری استفاده شد. بر اساس نتایج تحقیق 25 عامل ساختاری در قالب 9 بعد شناسایی شدندکه ابعاد عوامل ساختاری از وزن و اهمیت یکسان برخوردار نیستند، بلکه به ترتیب ساختار سازمانی، امکانات فیزیکی، نظام پژوهشی، نظام مالی، نظام منابع انسانی، استراتژی سازمانی، نظام منابع اطلاعاتی، فرآیندها و روش های کاری و سیستم کنترل و نظارت دارای اولویت می باشند.
تحلیل الگوهای فکری تاثیرات کارآفرینی دانشگاهی بر توسعه شرکت های دانشگاه بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
عرصه دانشگاه و عرصه کارآفرینی، ارتباط محکمی باهم داشته و نقش مهمی در توسعه کشور، افراد، سازمان ها و شرکت ها دارند. شرکت های دانشگاه بنیان، از مجموعه شرکت هایی است که روابط متقابلی با عرصه کارآفرینی دانشگاهی دارد. این شرکت ها و نقش دانشگاه ها در توسعه آن ها، از چالش های مهم در کشور به شمار می رود. در واقع، سازوکارهای دانشگاه، تأثیرات متعدی در ابعاد و مقوله های مختلف بر توسعه یا عدم توسعه این شرکت ها دارند که شناخت این تأثیرات به منظور برنامه ریزی صحیح برای دانشگاه ها و شرکت های مرتبط ضروری است. بنابراین هدف اصلی این پژوهش، شناسایی و تحلیل الگوهای فکری حاکم بر تأثیرات سازوکار های حمایتی دانشگاه بر توسعه شرکت های دانشگاه بنیان است. برای این منظور، سه دانشگاه امام خمینی، رازی کرمانشاه و دانشگاه یزد برای مطالعه موردی انتخاب شدند. در بخش روش شناسی، داده ها از مجموعه اعضای هیئت علمی، مدیران و دانشجویان تحصیلات تکمیلی شامل 62 کارشناس از هر سه دانشگاه در قالب مصاحبه و پرسش نامه گردآوری شده است. برای شناسایی و تعیین مقوله های کارآفرینی دانشگاهی، از روش تحلیل محتوای کیفی استقرایی و برای شناسایی و تحلیل الگوهای فکری، از مدل تحلیلی کیو استفاده شده است. نتایج نشان داد که سازوکار ها و مقوله های دانشگاه در هشت گروه دگرگونی سیاست های دانشگاه، عوامل فردی، قوانین دانشگاه، زیرساخت ها، انحصار زدایی، عوامل سطح کلان، مشارکت ها و موانع توسعه شرکت ها قرار داشتند. همچنین دانشگاه ها در مجموع تأثیرات نسبتاً خوبی بر توسعه شرکت ها دارند اما ارتباط شرکت ها با دانشگاه ها به دلیل کمبود شرکت ها ضعیف است. در مجموع عامل ها و الگوهای فکری نهایی، شناسایی و تحلیل شدند.
کلیدواژه ها :
سهم و نقش حکمرانی دانشگاهی بازار گرا در تحقق کارکردهای دفاتر انتقال فناوری دانشگاهی در آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
۱۲۵-۱۰۵
حوزه های تخصصی:
هدف: دفاتر انتقال فناوری دانشگاهی به واسطه نقش میانجی گری محیط علمی و کسب وکار که عموماً در قالب ساختارهای درونی دانشگاه موردتوجه قرار می گیرند؛ در سال های اخیر در بسیاری از دانشگاه های پیشرو موردتوجه جدی بوده است. از سوی دیگر، یافته های پژوهشی و تجربی بر فاصله قابل ملاحظه از نقش آفرینی مؤثر این نهادها در اکوسیستم کارآفرینی دانشگاه اشاره دارد. به نظر می رسد یکی از مهم ترین دلایل این مسئله، ناهم سویی استراتژیک ساختارهای کلان از منظر حکمرانی دانشگاهی با کارکردهای این دفاتر باشد؛ بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی سهم و نقش حکمرانی دانشگاهی بازار گرا در تحقق کارکردهای دفاتر انتقال فناوری دانشگاهی در آموزش عالی ایران بوده است. روش شناسی: پژوهش حاضر با کاربست روش آمیخته از نوع اکتشافی-تدوین ابزار و با هدف بررسی تأثیر حکمرانی دانشگاهی بازار گرا بر تحقق بهینه کارکردهای دفاتر انتقال فناوری دانشگاهی؛ ابتدا به شناسایی شاخص های حکمرانی بازار گرا و کارکردهای دفاتر انتقال فناوری، به عنوان دو هدف جزئی پژوهش، پرداخته است. در این راستا با مرور ادبیات موضوع و مصاحبه های نیمه ساختارمند (تا رسیدن به مرحله اشباع نظری) و تلفیق یافته های این دو مرحله، فهرستی شامل شاخص های حکمرانی دانشگاهی بازار گرا، استخراج شد. در ادامه و در مرحله کمی پژوهش، با استفاده از روش رگرسیون هم زمان به بررسی سهم و نقش شاخص های مذکور در کیفیت کارکردهای دفاتر انتقال فناوری دانشگاهی پرداخته شد. یافته ها: در راستای شناسایی شاخص های حکمرانی بازار گرا، 50 شاخص در چهار بعد زمینه ای (6 مورد)، مالی (12 مورد)، علمی (17 مورد) و سازمانی (15 مورد) مورد شناسایی و تائید قرار گرفت. همچنین به منظور دستیابی به کارکردهای دفاتر انتقال فناوری دانشگاهی که دیگر متغیر پژوهش حاضر بوده است؛ با بررسی اسناد، بیانیه های مأموریت و شرح وظایف دفاتر انتقال فناوری مستقر و غیره، فهرستی مشتمل بر 25 کارکرد در قالب 5 بعد (عوامل زمینه ای؛ کشف علمی و افشای اختراع؛ ارزیابی و ثبت اختراع؛ بازاریابی و اعطای مجوز و راه اندازی استارتاپ) توسعه یافت. آزمون رگرسیون و ضرایب آن گویای آن بود که چهار بعد زمینه ای، مالی، علمی و سازمانی حکمرانی دانشگاهی بازار گرا توانسته اند به ترتیب 226/0، 232/0، 198/0 و 143/0 از واریانس متغیر کارکردهای دفاتر انتقال فناوری دانشگاهی را تبیین نمایند. بحث و نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر می توان گفت که توجه به شاخص های حکمرانی دانشگاهی بازار گرا در آموزش عالی ایران می تواند تأثیر بسزایی در ارتقای کیفیت کارکردهای دفاتر انتقال فناوری دانشگاهی داشته باشد. به عبارت دیگر فقدان رویکرد کارآفرینانه (در عمل) در حکمرانی دانشگاهی ایران موجب شده است که دفاتر انتقال فناوری از کارکرد بهینه خود فاصله معناداری داشته باشند. به نظر می رسد بهره بردن از یافته ها و توصیه های پژوهش حاضر بتواند توسعه بهینه کارکردهای دفاتر انتقال فناوری دانشگاهی را در پی داشته باشد.
تأثیر هوش هیجانی و سازمانی بر کارآفرینی دانشگاهی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۷۳
185-210
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش، تأثیر هوش هیجانی و سازمانی بر کارآفرینی دانشگاهی می باشد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و بر اساس روش، توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری شامل اعضای هیأت علمی دانشگاه های آزاد اسلامی استان گلستان دارای حداقل مدرک دکترای تخصصی با مرتبه استادیاری که 638 نفر بودند .حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 240 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای بر حسب درجه واحد دانشگاهی به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه کارآفرینی دانشگاهی محقق ساخته و پرسش نامه هوش هیجانی برادبری و گریوز و پرسش نامه هوش سازمانی آلبرخت بود. روایی صوری و محتوایی ابزار توسط متخصصان بررسی و به تأیید رسید. پایائی پرسشنامه کارآفرینی دانشگاهی، هوش هیجانی و هوش سازمانی به ترتیب برابر 71/0، 72/0 و 80/0 محاسبه شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تی تک نمونه ای، تحلیل عاملی اکتشافی و معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار SPSS و لیزرل استفاده شده است. بر اساس نتایج تحلیل عاملی اکتشافی و بار عاملی محاسبه شده، کارآفرینی دانشگاهی دارای سه بعد سازمانی، فردی و گروهی و 10 مؤلفه جوسازمانی، شایستگی سازماندهی و قصد کارآفرینی؛ شایستگی ارتباطی، شایستگی راهبردی و شایستگی حرفه ای؛ تمایل به کارآفرینی، شایستگی تعهدی، شایستگی شخصی و شایستگی مفهومی می باشد. نتایج پژوهش نشان داد که میانگین به دست آمده از بررسی وضعیت متغیرهای کارآفرینی دانشگاهی، هوش سازمانی و هوش هیجانی به طور معناداری پایین تر از میانگین نظری قرار دارد. نتایج مدل معادلات ساختاری نشان داد هوش هیجانی و سازمانی بر کارآفرینی دانشگاهی تأثیر داشته شاخص های برازندگی مورد تأئید قرار گرفت.
تجاری سازی تحقیقات دانشگاهی در فراگرد کارآفرینی دانشگاهی با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت عمومی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۱
193 - 216
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی موانع تجاری سازی تحقیقات دانشگاهی در فراگرد کارآفرینی دانشگاهی انجام شده است. در راستای رسیدن به این هدف با استفاده از روش فراترکیب و روش هفت مرحله ای سندلوس کی و باروس و، با رویکرد توسعه ای-کاربردی موانع تجاری سازی یافته های تحقیقاتی محققان دانشگاهی شناسایی گردید. بدین صورت که پس از غربالگری پژوهش ها، تعداد 52 پژوهش انتخاب و سپس با تحلیل محتوای یافته های پژوهش های انتخاب شده و با استفاده از روش کدگذاری و نظر خبرگان تعداد 99 کد، 13 مفهوم و 3 مقوله شناسایی شدند. به منظور سنجش پایایی کدهای استخراجی، شاخص کاپای کوهن در نرم افزار SPSS محاسبه شد. روایی محتوای مدل پژوهش توسط 11 نفر از خبرگان و اساتید دانشگاهی با استفاده از ضریب نسبی CVR تأیید گردید. طبق نتایج این پژوهش، موانع تجاری سازی یافته های تحقیقاتی را می توان در سه مقوله اصلی "موانع داخلی (سطح دانشگاه)"، "موانع محیط نزدیک" و "موانع محیط دور" تقسیم بندی نمود. موانع محیط داخلی شامل 7 مفهوم موانع مربوط به "برنامه ریزی و سیاست گذاری"، "مدیریت"، "ادراک و مهارت پژوهشگران"،"ویژگی های روانشناختی پژوهشگران"، "زیرساخت ها و حمایت ها"، "فرهنگ سازمانی" و "ماهیت پژوهش ها"، موانع محیط نزدیک شامل 3 مفهوم موانع مربوط به "فضای بازار"، "بازیگران صنعت" و "شبکه ها و ارتباطات"و موانع محیط دور نیز شامل 3 مانع اصلی "فرهنگی"، "اقتصادی" و " قانونی- دولتی" می باشند.
بررسی تاثیر فرهنگ سازمانی بر توسعه کارآفرینی دانشگاهی (مورد مطالعه: دانشگاه مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۵ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱۶
41 - 60
حوزه های تخصصی:
در دنیای پویا و رقابتی سازمان های امروزی کارآفرینی پیش نیاز حیاتی بقا و موفقیت سازمان ها به شمار می رود و شناسایی و بهسازی زیرساخت های توانمندساز آن ضرورتی اجتناب ناپذیر است. این پژوهش به تبیین میزان و چگونگی تأثیرگذاری فرهنگ سازمانی (درگیر شدن در کار، یکپارچگی، سازگاری و مأموریت) بر توسعه کارآفرینی دانشگاهی در دانشگاه مازندران پرداخته است. روش تحقیق از نوع توصیفی – پیمایشی و همبستگی است. جامعه آماری پژوهش را اعضای هیأت علمی دانشکده های علوم پایه، فنی و مهندسی، علوم اجتماعی و علوم انسانی دانشگاه مازندران به تعداد 307 نفر تشکیل شده است که از میان آنها نمونه ای 100 نفری به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب و نظرسنجی شده است. ابزار گردآوری داده های پژوهش پرسشنامه استاندارد فرهنگ سازمانی کارآفرینی دانشگاهی بوده است؛ روایی و پایایی هر دو پرسشنامه نیز مورد تایید قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از آزمون های کلموگروف اسمیرنوف، همبستگی اسپیرمن، رگرسیون چندگانه و تحلیل واریانس استفاده شد. نتایج آزمون رگرسیون چندگانه تنها معنادار بودن تاثیر مولفه سازگاری از مولفه های چهارگانه فرهنگ سازمانی بر توسعه کارآفرینی در این دانشگاه معنادار بوده است. بر این اساس پیشنهادهایی کاربردی ارائه شده است.
موانع کارآفرینی دانشگاهی و تجاری سازی دانش در رشتۀ علم اطلاعات و دانش شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: وضعیت نابسامان اقتصادی و کاهش فرصت های شغلی، از جمله عواملی هستند که در کنار عوامل دیگر، دانشگاه ها را به سمت کارآفرینی دانشگاهی و تجاری سازی دانش سوق داده است. با این حال، شواهد نشان می دهد موانع زیادی بر سر راه کارآفرینی دانشگاهی به ویژه در برخی رشته ها قرار دارد. شناسایی موانع پیش روی کارآفرینی دانشگاهی و تجاری سازی دانش، اولین گام در جهت توسعه آن است. بر این پایه، هدف پژوهش حاضر شناسایی موانع کارآفرینی دانشگاهی و تجاری سازی دانش در رشته علم اطلاعات و دانش شناسی بود.روش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی بود که با استفاده از روش کیفی گرندد تئوری انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر، اعضای هیئت علمی رشته علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه های دولتی ایران بودند که اعضای نمونه با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. مبنای انتخاب اعضای نمونه این بود که دارای حداقل 5 سال سابقه کاریِ هیئت علمی باشند و همچنین در حوزه های مرتبط با کارآفرینی دارای سوابق علمی باشند. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیم ساختاریافته استفاده شد. فرآیند انجام مصاحبه ها تا رسیدن به اشباع نظری بعد از مصاحبه با 16 نفر از اعضای هیئت علمی ادامه پیدا کرد. به لحاظ مرتبه علمی 4 نفر از اعضای نمونه در مرتبه استاد و 7 نفر دانشیار و 5 نفر استادیار بودند. یافته ها: با تحلیل داده های حاصل از مصاحبه ها، تعداد 90 کد اولیه شناسایی شدند. این کدها در قالب 12 مقوله فرعی و 3 مقوله اصلی دسته بندی شدند. موانع کارآفرینی دانشگاهی در رشته علم اطلاعات و دانش شناسی در سه دسته عوامل کلان، دانشگاهی و فردی قرار گرفت. موانع کلان بیانگر چالش ها و مشکلاتی بود که در کل کشور وجود داشت و شامل 4 مقوله عوامل اقتصادی، عوامل سیاسی، عوامل فرهنگی و عوامل راهبردی بود. موانع دانشگاهی بیانگر چالش ها و مسائلی بود که در درون دانشگاه ها وجود داشت و از 4 مقوله فرعی ساختار دانشگاه ها، آیین نامه ها و قوانین دانشگاهی، آموزش های دانشگاهی و محتوای رشته تشکیل شده بود. موانع فردی نیز بیانگر ویژگی ها و ضعف هایی بود که در افراد وجود داشت و 4 مقوله فرعی، شامل مهارت های علمی، مهارت های ارتباطی، مهارت های روانشناختی و مهارت های کارآفرینی بود.نتیجه گیری: پژوهش حاضر با مطالعه دیدگاه اعضای هیئت علمی رشته علم اطلاعات و دانش شناسی، مهم ترین موانع کارآفرینی و تجاری سازی دانش در رشته علم اطلاعات و دانش شناسی را شناسایی کرده است. اگرچه برخی از موانع کارآفرینی دانشگاهی فراتر از اختیار اعضای هیئت علمی و متخصصان رشته است اما با تقویت و سرمایه گذاری در مواردی که تحت کنترل آن ها است می توان به سمت کارآفرینی دانشگاهی حرکت کرد. در مجموع، یافته های این پژوهش می تواند به برنامه ریزی بهتر برای افزایش کارآفرینی دانشگاهی و تجاری سازی دانش و رفع موانع و کاستی های آن کمک کند.
تبیین ظرفیت بالقوه در توسعه دانشگاه کارآفرین با مطالعه ای در دانشگاه مازندران
منبع:
آموزش مهندسی ایران سال ۱۹ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۷۵
129 - 150
امروزه نقش دانشگاه کارآفرین در یک محیط پویا از اقتصاد دانش، حمایت از توسعه ی اقتصادی، از طریق افزایش میزان وکیفیت پژوهش های (بنیادی وکاربردی) است و انتقال سریع چنین دانش جدیدی به جامعه از طریق آموزش و کارآفرینی است. براین اساس هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی ظرفیت بالقوه ی کارآفرینانه ی دانشگاه مازندران بر اساس مؤلفه های یازده گانه ی دانشگاه کارآفرین است. جامعه آماری پژوهش حاضر 256 نفر از اساتید و خبرگان دانشگاه بوده است، که پرسشنامه در میان آن ها توزیع و درنهایت 134 پرسشنامه برگشت داده شد. در پژوهش حاضر، از پرسشنامه استاندارد ظرفیت کارآفرینی، و به منظور تحلیل داده ها از نرم افزارهای LISREL و SPSS استفاده شده است. نتایج حاصله از مدل معادلات ساختاری نشان داد، مدل پژوهش از برازشی مطلوبی برخوردار بوده و کلیت آن مورد تایید است (056/0=RMSEA و 91/0=NFI و 93/0=GFI). هم چنین، این یافته ها بیان گر وجود روابط معنی دار میان متغیرهای پژوهش با ظرفیت کارآفرینی بود، یعنی همه متغیرها بر ظرفیت کارآفرینی تاثیرگذار و تبیین کننده آن هستند. یافته اصلی تحقیق حاکی از آن بود که ظرفیت کارآفرینی دانشگاه و همه مؤلفه های یازده گانه آن در دانشگاه مازندران دارای میانگینی پایین تر از حد مطلوب، در سطح نامناسبی قرار دارند.
نقش سبک رهبری تحوّلی بر چابکی سازمانی و کارآفرینی دانشگاهی: تاملّی بر نقش تعدیل کنندگی ویژگی های جمعیّت شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش سبک رهبری تحوّلی بر چابکی سازمانی و کارآفرینی دانشگاهی به واسطه ویژگی های جمعیت شناختی جنسیت، سن، سابقه کار، وضعیت استخدامی و تحصیلات می باشد.روش پژوهش: پژوهش حاضر بر مبنای هدف از نوع کاربردی است و از لحاظ روش کمی از نوع توصیفی- همبستگی است که به صورت پیمایشی در زمینه متغیرهای پژوهش انجام شده است. جامعه پژوهش شامل کارکنان و مدیران دانشگاه شیراز و نمونه آماری شامل 288 نفر از این کارکنان شامل 126 نفرازمدیران و 162 نفراز کامندان است که به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب و مورد بررسی قرار گرفته اند.یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که، بین مولفه های سبک رهبری تحولی و چابکی سازمانی با کارآفرینی دانشگاهی کارکنان رابطه مثبت و معنادار در سطح 01/. وجود دارد؛ بین مولفه های چابکی سازمانی و کارآفرینی دانشگاهی بر اساس جنسیت، سن، تحصیلات، سابقه کار و نوع وضعیت استخدامی تفاوت معنی داری وجود ندارد.نتیجه گیری: با انجام این تحقیق مشخص شد که کارکنان دانشکده علوم انسانی و کارکنان ستادی، چابکی سازمانی بالاتر و کارکنان دانشکده های علوم تربیتی و روانشناسی، علوم انسانی و کارکنان ستادی کارآفرینی سازمانی بالاتری نسبت به دیگر کارکنان دانشگاه شیراز داشته اند. همچنین در خصوص متغیر سبک رهبری تحولی، تنها مؤلفه ملاحظه فردی در یک گام و در خصوص متغیر چابکی سازمانی مؤلفه های قدرت پاسخگویی، انعطاف پذیری سازمانی و شایستگی در سه گام بیشترین همبستگی چندگانه را با پیش بینی کارآفرینی دانشگاهی کارکنان را داشته اند.
اثرگذاری مدیریت دانش بر کارآفرینی دانشگاهی (مورد مطالعه: دانشگاه جامع علمی کاربردی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
63 - 76
حوزه های تخصصی:
دانشگاه جامع علمی کاربردی خود را دانشگاهی نسل سوم معرفی می نماید و کارآفرینی دانشگاهی را ازجمله رسالت های خود قلمداد می کند. دانش، زمینه ساز نوآوری و نوآوری، لازمه کارآفرینی است. در سنوات اخیر، نقش مدیریت دانش در نیل سازمان ها به اهدافشان بیش از پیش آشکار شده و بررسی میزان تحقق مدیریت دانش و نحوه اثر آن بر اهداف سازمانی به موضوع جذابی برای مدیران و پژوهشگران بدل شده است. هدف این پژوهش، بررسی نحوه اثرگذاری مؤلفه های مدیریت دانش بر کارآفرینی دانشگاهی در دانشگاه جامع علمی کاربردی است. این پژوهش از نوع پژوهش های توصیفی- همبستگی به شمار می رود. جامعه آماری پژوهش، متشکل از 134 نفر از کارشناسان معاونت پژوهش و فناوری دانشگاه جامع علمی کاربردی در کشور بودند. حجم نمونه طبق فرمول کوکران، 98 نفر تعیین شد که از نمونه گیری تصادفی طبقه ای با انتساب متناسب جهت انتخاب اعضا استفاده شده است. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد برای سنجش مدیریت دانش و کارآفرینی دانشگاهی بهره گرفته شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها و ترسیم مدل از نرم افزارهای SPSS26 و SmartPLS3.3 استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد درونی سازی دانش اثر مستقیم و معناداری بر کارآفرینی دانشگاهی دارد، اما اثرات سایر ابعاد مدیریت دانش بر کارآفرینی دانشگاهی به اثبات نرسید. لذا دانشگاه به منظور پیشبرد و گسترش کارآفرینی دانشگاهی باید ارتباطات مؤثر میان اعضای خود را افزایش دهد، ضوابط، مقررات و آیین نامه ها را مستندسازی نموده و به توزیع شفاف اطلاعات اهتمام بیشتری ورزد.