مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
زنان متأهل
منبع:
تعالی مشاوره و روان درمانی دوره دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۰
18 - 28
حوزههای تخصصی:
هدف : صمیمیت زناشویی نقش مهمی در استحکام خانواده دارد. بنابراین، هدف این پژوهش بررسی رابطه بهزیستی روانشناختی و سرسختی روانشناختی با صمیمیت زناشویی در زنان متأهل بود. روش: مطالعه حاضر مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش زنان متأهل مراجعه کننده به مرکز مشاوره صدرا در شهر قم در سال 1399 به تعداد 240 نفر بودند. طبق فرمول کوکران حجم نمونه 144 نفر برآورد که با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش مقیاس های بهزیستی روانشناختی (ریف، 1989)، سرسختی روانشناختی (لانگ، گولت و امسل، 2003) و صمیمیت زناشویی (والکر و تامپسون، 1983) بودند. داده ها با روش های ضرایب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با مدل همزمان در نرم افزار SPSS-21 تحلیل شدند. یافته ها : یافته ها نشان داد که بهزیستی روانشناختی (و هر شش مولفه آن شامل پذیرش خود، رابطه مثبت با دیگران، خودمختاری، تسلط بر محیط، زندگی هدفمند و رشد فردی) و سرسختی روانشناختی (و هر سه مولفه آن شامل کنترل، تعهد و چالش جویی) با صمیمیت زناشویی در زنان متأهل رابطه مثبت و معنادار داشتند(001/0˂P) همچنین، متغیرهای بهزیستی روانشناختی و سرسختی روانشناختی به طورمعناداری توانستند 53 درصد، شش مولفه بهزیستی روانشناختی به طورمعناداری توانستند 67 درصد و سه مولفه سرسختی روانشناختی به طورمعناداری توانستند 37 درصد از تغییرات صمیمیت زناشویی در زنان متأهل را تبیین کنند(001/0˂P) نتیجه گیری : نتایج نشان دهنده رابطه مثبت معنادار بهزیستی روانشناختی و سرسختی روانشناختی با صمیمیت زناشویی در زنان متأهل و نقش آنها در تبیین صمیمیت زناشویی آنان بود. بنابراین، برای ارتقای صمیمیت زناشویی می توان بهزیستی روانشناختی و سرسختی روانشناختی را بهبود بخشید.
پیش بینی رضایت زناشویی بر اساس دانش جنسی و طرحواره های جنسی در زنان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی رضایت زناشویی بر اساس دانش جنسی و طرحواره های جنسی در زنان متأهل انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان مراجعه کننده به مرکز مشاوره بهزیستی شهر اراک در ماه های خرداد و تیر سال 1398 بودند. به روش نمونه گیری دردسترس، 110 نفر از مراجعه کنندگان به این مرکز به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های رضایت زناشویی EMS-S (انریچ، 1989)، دانش جنسی SKS (آن هوپر، 1992) و طرحواره های جنسی SSS (اندرسون و سیووانسکی، 1994)، استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل رگرسیون به کمک نرم افزار SPSS نسخه 23، تحلیل شد. یافته های حاصل از تحلیل داده های پژوهش نشان داد که بین دانش جنسی، طرحواره های جنسی و رضایت زناشویی همبستگی معنی دار وجود دارد (05/0P<). همچنین، شاخص ضریب تعیین چندگانه اصلاح شده، نشان داد که متغیرهای پیش بین شامل دانش جنسی و طرحواره های رمانتیک، صریح و خجالتی، می توانند در مجموع 35% از رضایت زناشویی را پیش بینی کند. با توجه به نتایج این پژوهش می توان نتیجه گرفت که رضایت زناشویی در زنان متأهل با عواملی از جمله دانش جنسی و طرحواره های جنسی در ارتباط است؛ بنابراین، برنامه های توانمندسازی و آموزشی با هدف دانش افزایی جنسی و افزایش علاقه بین زوجین، می تواند نقش مؤثری در بهبود کیفیت زناشویی و افزایش رضایت از زندگی را به همراه داشته باشد.
تبیین رابطه بین مصرف رسانه ای و طلاق عاطفی، با تأکید بر محتوای رسانه ها (مورد مطالعه: زنان متأهل شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام تحقیق پیش رو ، تبیین رابطه بین مصرف رسانه ، محتوای مصرف رسانه و طلاق عاطفی در میان زنان متأهل شیراز بوده است. شبکه های اجتماعی آنلاین، سهم بسزایی در انتقال انواع فرهنگ های گوناگون به درون ساختار خانواده دارند که ارتباطات انسانی ازجمله ارتباط میان زوج ها را تحت الشعاع قرار داده است؛ به گونه ای که شاید بتوان بیان کرد اگر از این فناوری های ارتباطی استفاده مطلوب صورت نگیرد، موجب طلاق عاطفی میان زوج ها می شود. از طرفی پیام ها و متونی که در فضای مجازی منتشر می شود، حاوی موضوعاتی با محوریت زنان و حقوق آن هاست که می تواند به صورت غیرمستقیم بر طلاق عاطفی تأثیرگذار باشد. در این پژوهش از نظریه عشق سیال زیگمونت باومن و نظریه رسانه ای کاشت گربنر استفاده شده است. روش پژوهش، پیمایش و جمعیت آماری تحقیق شامل زنان متأهل 18 تا 45ساله شهر شیراز است. بر اساس فرمول کوکران، حجم کل نمونه 400 نفر محاسبه شده است. جامعه آماری با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای به دست آمده است. یافته ها نشان می دهد متغیر مستقل مصرف رسانه ای با بتای 13 درصد به صورت مستقیم توانسته متغیر وابسته یعنی طلاق عاطفی را تحت تأثیر قرار دهد. همچنین متغیر مصرف رسانه ای به طور مستقیم با بتای 24 درصد بر محتوای رسانه تأثیر داشته و محتوای رسانه با بتای 4 درصد به صورت غیرمستقیم بر طلاق عاطفی تأثیرگذار بوده است. نتایج این پژوهش بیانگر آن است که بین مصرف رسانه، محتوای رسانه و طلاق عاطفی رابطه وجود دارد
تاثیر آموزش غنی سازی مبتنی بر کاربرد عملی مهارت های ارتباطی بر بخشش خیانت در زنان متقاضی طلاق شهر تهران
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال پنجم تیر ۱۴۰۱ شماره ۴۹
222 - 232
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش غنی سازی مبتنی بر کاربرد عملی مهارت های ارتباط بر بخشش خیانت همسر در زنان متقاضی طلاق منطقه 3 شهر تهران انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان متاهل منطقه 3 شهر تهران که به مرکز روان شناسی « افق» مراجعه کرده بودند، که از بین آنها 30 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزار پژوهش مقیاس 15 سوالی بخشش خیانت همسر و برنامه آموزش غنی سازی مبتنی مهارت های ارتباطی بود. برای تحلیل داده ها در سطح توصیفی از میانگین و انحراف معیار و در سطح استنباطی از تحلیل کواریانس تک متغیری استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که آموزش غنی سازی مهارت های ارتباطی بر افزایش بخشش خیانت زنان اثر بخش بوده است، و 19درصد از واریانس بخشش خیانت را تبیین می کنند. با توجه به یافته های این پژوهش استفاده از کارگاه ها و کلاس های آموزشی آموزش غنی سازی مبتنی بر مهارت های ارتباطی برای زنان متقاضی طلاق که در معرض خیانت زناشویی قرار گرفته اند پیشنهاد می گردد.
پیش بینی دلزدگی زناشویی براساس تحریف های شناختی و الگوهای ارتباطی در معلمان زن متأهل مقطع ابتدایی شهر اصفهان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۰
25 - 34
حوزههای تخصصی:
هدف : دلزدگی زناشویی یکی از عوامل موثر در طلاق می باشد. از آنجایی که طلاق می تواند بر افراد خانواده و به تبع جامعه تاثیرات منفی بگذارد، در این پژوهش به بررسی رابطه دلزدگی زناشویی براساس تحریفات شناختی و الگوهای ارتباطی پرداخته شد. روش : روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل معلمان زن متأهل مقطع ابتدایی شهر اصفهان در سال 1396 بودند که 335 نفر به صورت نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های دلزدگی زناشویی (CBS)، تحریف های شناختی و الگوهای ارتباطی (CPQ) استفاده شد. داده ها از طریق همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه گام به گام و نرم افزار SPSS-22 تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها : نتایج همبستگی نشان داد که رابطه منفی و معناداری بین دلزدگی زناشویی با الگوی ارتباطی سازنده متقابل و رابطه مثبت و معناداری بین دلزدگی زناشویی با تحریف های شناختی و الگوی ارتباطی توقع-کناره گیری وجود دارد (01/0 >P)؛ اما رابطه معناداری بین دلزدگی زناشویی با الگوی ارتباطی اجتناب متقابل وجود ندارد (05/0p>). همچنین نتایج رگرسیون هم زمان نشان داد که (به غیراز الگوی اجتناب متقابل) الگوهای ارتباطی سازنده متقابل و توقع/کناره گیری و همچنین تحریف های شناختی باهم 1/33 % از واریانس دلزدگی زناشویی را تبیین می کنند. نتیجه گیری : با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که تحریف های شناختی و الگوهای ارتباطی توان پیش بینی دلزدگی زناشویی را دارند و می توان آموزش و مداخله در بهبود تحریف های شناختی و الگوهای ارتباطی را به عنوان یک روش مؤثر در کاهش دلزدگی زناشویی به مشاورین و مسولین در امور مرتبط با خانواده پیشنهاد داد.
بررسی تأثیر تجربه زیسته سبک زندگی ایرانی- اسلامی بر جو عاطفی خانواده از دیدگاه زنان متأهل جوان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات اسلامی ایرانی خانواده سال ۲ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
42 - 57
حوزههای تخصصی:
هدف : این پژوهش با هدف بررسی تأثیر تجربه زیسته سبک زندگی ایرانی-اسلامی بر جو عاطفی خانواده از دیدگاه زنان متأهل جوان انجام شد. روش : مطالعه ی حاضر با روش پژوهش کیفی و راهبرد پدیدارشناسی انجام گرفته است. جامعه موردمطالعه ، زنان متأهل جوان 22تا 35 ساله دانشجوی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات بودند که با استفاده از نمونه گیری هدفمند انتخاب و از طریق مصاحبه عمیق تا حد اشباع نظری به تعداد 15 نفر مورد مصاحبه قرار گرفتند. داده ها با استفاده از روش کلایزی تحلیل شد. یافته ها : یافته های این مطالعه با روش کلایزی تحلیل شدند و مضامین اصلی جو عاطفی خانواده استخراج شد، لازم به ذکر است برای اعتبار یابی داده ها از روش سه سوسازی) مصاحبه با خانم ها، متخصصین و تحلیل متون) استفاده شد، به این ترتیب جو عاطفی خانواده در 4 مفهوم مشترک(نوع روابط، فرزندپروری، صمیمیت زناشویی، کیفیت زندگی کاری) کد گذاری شد که هرکدام دارای مضامین فرعی نیز می باشند. نتیجه گیری : سبک زندگی ایرانی-اسلامی بر ابعاد مختلف زندگی ازجمله جو عاطفی خانواده ها تأثیرگذار است و اعضای خانواده را در مقابل مشکلات زندگی قوی تر می کند و موجب یک زندگی شاداب تر می گردد.
تأثیر گروه درمانی یکپارچه توحیدی بر احساسات مثبت نسبت به همسر در زنان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به منظور تعیین ارزیابی تأثیر گروه درمانی با رویکرد یکپارچه توحیدی بر احساسات مثبت زنان متأهل نسبت به همسرانشان، 24 نفر از زنان متأهل مراجعه کننده به مرکز مشاوره خانواده پیوند انجمن اولیا و مربیان شهرستان نقده به عنوان نمونه در دسترس مورد مطالعه قرار گرفتند. این افراد در مقیاس احساسات مثبت نسبت به همسر نمره پایینی گرفته بودند. پژوهش حاضر در قالب یک طرح نیمه آزمایشی با پیش آزمون−پس آزمون و پیگیری یک ماهه و گروه گواه انجام شد. افراد انتخاب شده پس از همسان سازی در متغیرهای کنترل، به صورت تصادفی ساده در دوگروه 12 نفره شامل گروه های آزمایشی وگواه قرار گرفتند. نخست برای هر دو گروه آزمون احساسات مثبت نسبت به همسر اجرا شد و سپس برای گروه آزمایشی دوازده جلسه گروه درمانی یکپارچه توحیدی و برای گروه کنترل دوازده جلسه گفتگوی آزاد انجام گردید. پس از پایان مداخله درمانی و یک ماه بعد برای پیگیری دوباره هر دو گروه مقیاس بالا را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس و نرم افزار spss-24 تحلیل شدند. یافته ها نشان داد پس از اجرای گروه درمانی یکپارچه توحیدی، میزان احساسات مثبت نسبت به همسر در گروه آزمایشی به طور معناداری بالاتر از گروه گواه است (F=48/51) (01/0P=). این نتیجه تا یک ماه پس از خاتمه جلسات درمان پابرجا بود؛ همچنین مؤثر بودن زوج درمانی یکپارچه توحیدی بر بهبود احساسات مثبت زنان متأهل نسبت به همسرشان تأیید شد که مشاوران خانواده می توانند از این الگوی درمانی برای کاهش مشکلات خانوادگی و افزایش احساسات مثبت زوج ها نسبت به یکدیگر استفاده کنند.
رابطه کیفیت روابط زناشویی با پرخاشگری ارتباطی پنهان در زنان متأهل
هدف از این پژوهش بررسی رابطه کیفیت روابط زناشویی با پرخاشگری ارتباطی پنهان در زنان متأهل بود. طرح پژوهش، کمی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان زن متأهل شهر کرمانشاه در سال 1400 بودند. به این منظور تعداد 150 نفر از این افراد با استفاده از فرمول پلنت از تاپاچنیک و همکاران (2007) و به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب خواهند شد و به مقیاس کیفیت زندگی زناشویی، باسبی و همکاران (1995) و مقیاس پرخاشگری ارتباطی پنهان، نلسون و کارول (2006) پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیره تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین کیفیت روابط زناشویی با پرخاشگری ارتباطی پنهان رابطه منفی و معنادار وجود دارد (0/01>P). نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نیز آشکار کرد که 49/8 درصد واریانس پرخاشگری ارتباطی پنهان به وسیله کیفیت روابط زناشویی تبیین می شود. یافته های این پژوهش نشان می دهد که کیفیت روابط زناشویی نقش مهمی در پیش بینی پرخاشگری ارتباطی پنهان زنان متأهل دارند.
بررسی رابطه ویژگی های شخصیتی و کیفیت رابطه زناشویی بر نگرش به رابطه فرازناشویی در زنان متأهل
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره هفتم ۱۴۰۱ شماره ۵۵
۳۴۱-۳۲۵
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ویژگی های شخصیتی و کیفیت رابطه زناشویی بر نگرش به رابطه فرازناشویی در زنان متأهل انجام گرفت. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و در زمره پژوهش های توصیفی-همبستگی و جامعه آماری آن شامل کلیه زنان متأهل ساکن شهر اصفهان (1400) بودند. پژوهش با روش نمونه گیری در دسترس انجام گرفت. تعداد 200 نفر از زنان متأهل طی فراخوانی که در شبکه های اجتماعی اعلام شده بود به صورت تصادفی موردسنجش قرار گرفتند و به پرسشنامه های نگرش به روابط فرازناشویی (واتلی،2000)، فرم کوتاه نئو (کاستا و مک کری، 1999) و کیفیت روابط زناشویی (فلچر، سیمپسون و توماس،2000) پاسخ دادند. برای انجام آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار، چولگی و کشیدگی) از نرم افزار SPSS و داده ها در آمار استنباطی با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری و با نرم افزار AMOS تجزیه وتحلیل گردید. نتایج نشان داد که مدل برازش مطلوبی با داده ها دارد و ویژگی های شخصیتی و کیفیت رابطه زناشویی با نگرش به روابط زناشویی رابطه دارد. با توجه به نتایج به دست آمده مشاوران و روانشناسان می توانند از طریق بررسی ویژگی های شخصیتی در مشاوره ازدواج و بهبود کیفیت روابط زناشویی در زندگی زناشویی در کاهش نگرش به روابط فرازناشویی بهره مند شوند.
اثربخشی آموزش مهارت های زندگی علوی بر رضایتمندی از زندگی (با محوریت مطالعه زنان متأهل شهر شهرکرد)(مقاله پژوهشی حوزه)
هدف از این پژوهش، بررسی اثربخشی «آموزش مهارت های زندگی از دیدگاه امیرمؤمنان علی(ع)» بر رضایت زناشویی زنان متأهل شهر شهرکرد بود. روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان متأهل شهر شهرکرد بود که از میان آنان 40 زن متأهل داوطلبانه به عنوان نمونه انتخاب و با جایگزینی تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (با تعداد برابر) قرار گرفتند. در این پژوهش، از پرسشنامه «رضایت زناشویی» انریچ (نمونه کوتاه) استفاده شد و آزمودنی های دو گروه قبل و بعد از آموزش، آن را تکمیل کردند. آزمودنی های گروه آزمایش به مدت هفت جلسه 90 دقیقه ای به صورت یک جلسه در هر هفته، آموزش مهارت های زندگی از دیدگاه امام علی(ع) را فراگرفتند. اما بر روی گروه گواه هیچ مداخله ای صورت نگرفت. نتایج تحلیل کواریانس (ANCOVA) نشان داد بین دو گروه آزمایش و گواه از لحاظ رضایت زناشویی تفاوت معنا داری وجود داشت (001/0 P<) و میزان رضایت زناشویی گروه آزمایش نسبت به پیش آزمون و گروه گواه به طور معنا داری افزایش یافت. نتیجه اینکه آموزش مهارت های زندگی از دیدگاه امام علی(ع)، بر افزایش رضایت زناشویی زنان متأهل مؤثر بود.
اثربخشی درمان شناختی - رفتاری در رشد خودپنداره جنسی زنان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ زمستان (دی) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۸
۲۰۶۶-۲۰۵۳
زمینه: یکی از عوامل تأثیرگذار بر عملکرد جنسی زنان، تصورات و احساسات آن ها نسبت به ارتباط جنسی و شناخت جنبه های جنسی خویشتن و در یک تعریف کلی خودپنداره جنسی است. از طرفی باورها و شناخت های منفی، عامل مهمی در اختلالات جنسی بوده و درمان شناختی - رفتاری و استفاده از روش بازسازی شناختی برای درمان اختلالات جنسی می تواند کمک کننده باشد. هدف: پژوهش حاضر با هدف اثربخشی درمان شناختی - رفتاری در رشد خودپنداره جنسی زنان متأهل انجام شد. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه ی زنان مراجعه کننده به مراکز زنان، زایمان و مشاوره شهرستان بابل در سال 1394 تشکیل دادند. تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند (هر گروه 15 نفر). ابتدا هر دو گروه به پرسشنامه خودپنداره جنسی اسنل و همکاران (1993) پاسخ دادند (پیش آزمون). سپس گروه آزمایش به مدت 8 جلسه تحت مداخله شناختی - رفتاری قرار گرفتند و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. تجزیه وتحلیل اطلاعات با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد در مرحله پس آزمون بین دو گروه در خودپنداره جنسی، رضایت جنسی، اعتماد به خود جنسی و افسردگی جنسی تفاوت معنی داری وجود دارد (0/01 >P). درحالی که در نمره میل و انگیزه جنسی بین گروه ها تفاوت معنی داری مشاهده نشد (0/05 <P). به این معنی که نمرات افراد در خودپنداره جنسی، رضایت جنسی و اعتماد به خود جنسی، ارتقا و در افسردگی جنسی کاهش یافته است. نتیجه گیری: درمان شناختی - رفتاری بر رشد خودپنداره جنسی زنان متأهل تأثیر داشته است و ازاین رو متخصصان می توانند از این مداخله برای افزایش خودپنداره جنسی، رضایت جنسی و اعتماد به خود و کاهش افسردگی جنسی در زنان استفاده کنند.
تحلیل بوردیویی نقش سرمایه های اقتصادی و فرهنگی در تبیین سلامت روانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سلامت هر جامعه ای مبتنی بر سلامت خانواده است که این خود متأثر از مجموعه تعاملاتی است که در بین افراد این نهاد وجود دارد. در این میان، سلامت روانی مطلوب زنان و مادران، می تواند تأثیر به سزایی در سلامت و توسعه جامعه داشته باشد؛ چراکه سلامت زنان، به ویژه مادران، از مفاهیم زیربنایی در توسعه و رفاه اجتماعی است. در این راستا، پژوهش حاضر نیز با هدف بررسی جامعه شناختی رابطه بین سرمایه اقتصادی و سرمایه فرهنگی با سلامت روانی زنان متأهل شهر تبریز براساس دستگاه نظری «پی یر بوردیو» انجام شده است. روش تحقیق مورداستفاده در پژوهش حاضر، از نوع پیمایشی است. جامعه آماری شامل کلیه زنان متأهل شهر تبریز می باشد که 400 نفر از آنان با استفاده از فرمول کوکران و به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه آماری پژوهش جهت گردآوری داده ها انتخاب شدند. هم چنین، جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شده است. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه بوده و نوع روایی ابزار اندازه گیری، محتوایی از نوع اعتبار صوری می باشد. جهت سنجش پایایی نیز، از تکنیک آلفای کرونباخ استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که هم بستگی بین سرمایه فرهنگی و سرمایه اقتصادی با تمامی مؤلفه های متغیر سلامت روانی (علایم جسمانی، اضطراب و بی خوابی، اختلال در عملکرد اجتماعی، افسردگی) مورد تأیید واقع شد. هم چنین نتایج تجزیه و تحلیل رگرسیونی نیز نشان داد که متغیرهای مستقل تحقیق 38% از تغییرات متغیر سلامت روانی را تبیین نموده اند.
مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و درمان متمرکز بر شفقت بر رضایت از زندگی زناشویی و طرحواره های ناسازگار زنان متأهل دانشجوی دانشگاه آزاد اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۲۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
105 - 128
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و درمان متمرکزبرشفقت بر رضایت از زندگی زناشویی و طرحواره های ناسازگار انجام شد. پژوهش حاضر از نوع آزمایشی با طرح پیش-آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل زنان متأهل دانشجوی دانشگاه آزاد اهواز در سال 1398 بود که با روش هدفمند، 60 نفر از آنها با سابقه تأهل بین 1 تا 5 سال، انتخاب و سپس به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (هر کدام 20 نفر) و یک گروه کنترل (20 نفر) جایگزین شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه رضایت زناشویی و پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه بود. گروه آزمایشی طرحواره در 8 جلسه 90 دقیقه ای طرحواره درمانی و گروه آزمایش شفقت، 8 جلسه 90 دقیقه ای درمان متمرکزبرشفقت بر اساس مفاهیم گیلبرت را دریافت کردند. تحلیل داده ها بااستفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که طرحواره-درمانی بر میزان رضایت زناشویی زنان متأهل و همچنین بر 4 حوزه از 5 حوزه طرحواره های ناسازگار اولیه و درمان متمرکزبرشفقت بر رضایت زناشویی و بر هر 5 حوزه طرحواره های ناسازگار اولیه مؤثر است. همچنین نتایج نتایج حاکی از آن بود که بین طرحواره درمانی و درمان متمرکز بر شفقت از لحاظ اثربخشی بر رضایت زناشویی و طرحواره های ناسازگار اولیه تفاوت معنی داری وجود ندارد. با توجه به نتایج بدست آمده، می توان از طرحواره درمانی و درمان متمرکزبرشفقت برای بهبود رضایت زناشویی و طرحواره های ناسازگار اولیه در زنان متأهل دانشجو استفاده کرد.
سنجش رابطه حمایت شبکه های اجتماعی غیررسمی و رضایت شغلی زنان در شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۱ تابستان ۱۳۹۲ شماره ۲
253 - 274
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی مطالعه حاضر بررسی رابطه حمایت شبکه های اجتماعی غیررسمی و رضایت شغلی زنان متأهل است. علاوه بر این، در این مطالعه، به بررسی رابطه اندازه شبکه و فراوانی تماس با حمایت اجتماعی و رضایت شغلی زنان نیز پرداخته می شود. برای بررسی این رابطه از مدل تأثیر مستقیم حمایت اجتماعی، نظریه آنومی دورکیم، و دیدگاه تحلیل شبکه استفاده شده است. این مطالعه با روش پیمایش و با استفاده از پرسشنامه انجام گرفت. جامعه آماری را زنان متأهلِ شاغل (20 55 ساله) شهر اردبیل در سال 1390 تشکیل می دهند. حجم نمونه 356 نفر است که با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شد. ضریب آلفای 70 / 0 برای متغیر رضایت شغلی و 79 / 0 برای متغیر حمایت اجتماعی نشان دهنده پایاییِ مناسب برای این ابزارها بوده و این متغیرها از اعتبار صوری (نظر استادان) برخوردارند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که میزان رضایت شغلی زنان در حد بالا و میزان حمایت دریافتی از شبکه های غیررسمی در حد متوسط است. بعد از همسر، در بین شبکه های غیررسمی، شبکه خویشاوندی در حمایت عاطفی و همکار در حمایت ابزاری و اطلاعاتی بیشترین میزان حمایت و شبکه همسایگی کمترین میزان حمایت را داشته اند. نتایج ضریب همبستگی نشان می دهد که حمایت اجتماعی به منزله متغیر واسط در بین روابط اندازه شبکه و فراوانی تماس با رضایت شغلی زنان عمل می کند. نتایج رگرسیون نیز نشان می دهد که متغیرهای سن، اندازه شبکه، فراوانی تماس، و حمایت شبکه های غیررسمی متغیرهای تأثیرگذار بر رضایت شغلی زنان متأهل اند.
بررسی جامعه شناختی مفهوم پول برای زنان در خانواده (مطالعه موردی: زنان متأهل شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳
325 - 344
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی جامعه شناختی مفهوم پول برای زنان در خانواده با تمرکز بر زنان متأهل شهر تبریز انجام گرفته است. برای این منظور، از رهیافت پول های خاص زلیزر به منزله چارچوب نظری استفاده شده است. این تحقیق با تکنیک پیمایشی انجام گرفته و حجم نمونه شامل 400 نفر از زنان متأهل شهر تبریز است. نتایج تحقیق نشان داد که برای 8 / 61درصد از زنان مطالعه شده مفهوم پول خانواده محور، 5 / 31درصد خودمحور/خانواده محور و 7 / 6درصد خودمحور است. بین متغیرهای میزان تحصیلات، وضعیت اشتغال، میزان درآمد، پایگاه اقتصادی و اجتماعی، و الگوهای تخصیص پول در خانواده با مفهوم پول برای زنان در خانواده رابطه معناداری وجود دارد، اما بین متغیر سن و مفهوم پول برای زنان در خانواده رابطه معناداری مشاهده نشد. نتایج حاصل از رگرسیون گام به گام نشان داد که از بین متغیرهای وارد شده در رگرسیون چندمتغیره به ترتیب متغیرهای میزان درآمد زن، پایگاه اقتصادی و اجتماعی، و وضعیت اشتغال باقی ماندند که در مجموع 4 / 36درصد از تغییرات واریانس متغیر وابسته را تبیین کردند.
تحلیل جنسیتی هزینه کرد و پس انداز پول در خانواده های تهرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۳ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲
151 - 170
حوزههای تخصصی:
پول و نحوه هزینه کرد آن از عواملی است که می تواند در خانواده تنش هایی گاه عمیق ایجاد کند و از این رو مهم است که به چگونگی هزینه کرد و ماهیت آن توجه شود. این مقاله درباره چگونگیتفاوت ها و شباهت های رفتار زنان و مردان با پول در خانواده، می پرسد. برای پاسخ به این پرسش از روش ترکیبی مطالعه میدانی و پیمایش استفاده شد. ابزار گردآوری اطلاعات، مصاحبه نیمه ساخت یافته و پرسش نامه بود. یافته های تحقیق حاکی از آن است که زنان معمولاً در مقایسه با مردان، پول را به مثابه پول خاص هزینه می کنند. همین ویژگی در انجام و هزینه کرد پس انداز و سرمایه گذاری نیز مشاهده می شود. سیاست گذاران مالی مردان اند؛ در حالی که زنان به مثابه مدیران خانواده، بر منابع محدودتری کنترل دارند. درک زنان و مردان از هزینه شخصی با هم متفاوت است. تمایل زنان به پس انداز و سرمایه گذاری با بالا رفتن سن کم می شود و الگوی آن تغییر می کند؛ اما این روند در مردان مشاهده نمی شود.
سلامت جنسی به مثابه مسئله ای اجتماعی: بازسازی معنایی سلامت جنسی در میان زنان متأهل شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۸ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
619 - 642
حوزههای تخصصی:
سلامت جنسی حالتی از بهزیستی جسمی، روان شناختی و فرهنگی اجتماعی مرتبط با تجارب جنسی است که از مؤلفه های اصلی توسعه انسانی و پایدار قلمداد می شود. این بخش از سلامت شاید بر خلاف سایر ابعاد سلامتی بیشتر مستلزم اتخاذ و حفظ رویکردی مثبت و محترمانه به موضوعات و مسائل جنسی و همچنین تجربه جنسی مطمئن و به دور از تهدید، تبعیض و خشونت است. هدف پژوهش حاضر کاوش در ابعاد ذهنی و معنایی مشترک مفهوم «سلامت جنسی» در میان زنان متأهل شهر تبریز است. برای دستیابی به این هدف، از روش کیفی و رویکرد تحلیل تماتیک مصاحبه های عمیق با 26 زن متأهل 20 تا 45 ساله، با رعایت اصل تنوع، استفاده شده است. داده ها با استفاده از کدگذاری چندمرحله ای به شیوه عمدتاً استقرایی برای استخراج معانی ذهنی مشترک در ارتباط با مفهوم سلامت جنسی تحلیل شدند. نتایج نشان داد که معنای ذهنی سلامت جنسی در میان زنان مطالعه شده را می توان در چهار مقوله معنایی محوری شامل: ارتباط اطلاعاتی جنسی، ارتباط عاطفی جنسی، سلامت و تعادل فیزیولوژیک جنسی دو طرفه و نهایتاً تعادل هنجارین جنسی جای داد که همگی ذیل مقوله انتخابی واحدی با عنوان «سلامت جنسی به مثابه مسئله ای اجتماعی» می تواند فهمیده شود.
تعیین نقش متغیرهای ارتباطی در پیش بینی طلاق عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال ششم بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱۰
133 - 151
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی و شناسایی نقش متغیرهای ارتباطی در پیش بینی طلاق عاطفی در شهر همدان انجام گرفته است. روش پژوهش از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری این پژوهش، همه ی زنان متأهل ساکن شهر همدان بودند که از این میان تعداد 200 نفر به صورت نمونه گیری خوشه ای انتخاب و پرسشنامه پژوهشی را تکمیل نمودند. برای اندازه گیری طلاق عاطفی از پرسشنامه پژوهشگر ساخته ای که در قالب طیف لیکرت و در یک مقیاس 6 درجه ای ساخته شد استفاده شد و برای اندازه گیری متغیرهای ارتباطی (توانایی ارتباط، توانایی حل تعارض و مسؤولیت پذیری) از پرسشنامه های موجود بهره گرفته شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که توانایی ارتباط، توانایی حل تعارض و مسؤولیت پذیری 48 درصد تغییرات طلاق عاطفی را پیش بینی می کنند. بدین معنا که هر چه توانایی ارتباط و توانایی حل تعارض پایین تر و هر چه مسؤولیت پذیری کمتر باشد احتمال طلاق عاطفی نیز بیشتر است. از این رو، داشتن مهارت های ارتباطی سه گانه مورد بررسی می تواند به کاهش میزان طلاق عاطفی کمک کند.
سبک زندگی سلامت محور و رضایتمندی زناشویی در بین زنان متأهل شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۷ بهار ۱۳۹۴ شماره ۱
61 - 76
حوزههای تخصصی:
خانواده بین نهادهای اجتماعی اهمیت خاصی دارد. یکی از جوانب مهم یک نظام زناشویی، رضایتی است که همسران در ازدواج تجربه می کنند و عوامل گوناگونی همچون سبک زندگی بر نحوه ارتباط زوجین با یکدیگر تأثیر می گذارند. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه سبک زندگی با رضایت از زندگی زناشویی بین زنان متأهل شهر یزد و ارائه راهکارهایی برای ارتقای رضایت مندی زنان از زندگی زناشویی است. روش پژوهش پیمایشی و جامعه آماری زنان متأهل شهر یزد است. تعداد نمونه براساس فرمول نمونه گیری کوکران 383 نفر مشخص شد و شیوه نمونه گیری به صورت خوشه ای متناسب است. تکنیک استفاده شده برای گردآوری داده ها، پرسش نامه است که پایایی و اعتبار کافی دارد. یافته های پژوهش نشان می دهد که میزان رضایت مندی زوجین از زندگی شان در حد متوسط و سبک زندگی پاسخ گویان سلامت محور است و بین سبک زندگی با رضایت از زندگی زناشویی رابطه معناداری وجود داشته است. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که ابعاد سلامت جسمانی، سلامت اجتماعی و سلامت روان شناختی سبک زندگی 2 / 51 درصد از تغییرات رضایت مندی زناشویی را تبیین می کنند.
جهانی شدن فرهنگ و سبک زندگی با رضایت جنسی زنان متأهل شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۰ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
451 - 471
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی نقش جهانی شدن فرهنگ و سبک زندگی بر رضایت جنسی زنان متأهل توجه دارد. جهانی شدن در چند دهه اخیر تغییرات عمیقی در عناصر فرهنگی، سبک زندگی، ایده ها، آرمان ها و افکار افراد ایجاد کرده است که نیازمند بررسی و تفحص است. با این هدف، مطالعه حاضر به روش پیمایش، با ابزار پرسش نامه بر مبنای نظریه اریک فروم، آدلر و گیدنز انجام شده است. تعداد 384 نفر از زنان متأهل ساکن شهر زنجان به روش خوشه ای انتخاب شدند که نمونه تحقیق حاضر را تشکیل می دهد. متغیر وابسته این پژوهش رضایت جنسی زنان متأهل در ابعاد رضایت از رابطه، ارتباط با همسر، سازگاری، اضطراب رابطه ای و اضطراب شخصی و متغیر مستقل اول جهانی شدن فرهنگ در سه بعد نگرش به جهانی شدن، گرایش به نوگرایی و ارزش های فرهنگی نو است. متغیر مستقل دوم سبک زندگی در ابعاد سلامت معنوی، سلامت اجتماعی، سلامت جسمانی، سلامت روان شناختی، ورزش و تندرستی، تغذیه و وزن است. نتایج تحقیق نشان می دهد که بین جهانی شدن فرهنگ و رضایت جنسی رابطه معکوس و معناداری وجود دارد و همچنین بین رضایت جنسی با سبک زندگی رابطه مستقیم و معنادار وجود دارد. بنابراین، نتایج تأییدکننده فرضیه اصلی تحقیق حاضر است.