مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
راهبردهای مقابله ای
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با رویکردی سیستمی و شناختی-اجتماعی، نیمرخ پیش بینی افراد تاب آور تحصیلی و هیجانی را در عوامل خانوادگی، تحصیلی و روان شناختی بررسی و مقایسه کرده است. شرکت کنندگان پژوهش دانش آموزان کلاس های دوم دبیرستان بودند که به شکل هدفمند از میان نواحی 3 و 4 آموزش و پرورش شهرستان شیراز انتخاب شدند که به نظر می رسید در شرایط اقتصادی- اجتماعی پایین تری بودند. از مجموع 846 آزمودنی در این نمونه آماری، 137 نفر به عنوان تاب آور تحصیلی و 146 نفر به عنوان تاب آور هیجانی و 28 نفر نیز به عنوان تاب آور تحصیلی و هیجانی شناسایی شدند. برای اندازه گیری متغیرهای پژوهش از مقیاس های دلبستگی به والدین و همسالان آرمسدن و گرینبرگ، جوّ تعاملی معلم-دانش آموز، مقیاس راهبردهای مقابله ای سندلر و همکاران، پرسشنامه تنظیم شناختی عاطفی گارنفسکای و کراجی، مقیاس بهزیستی روانی کلی و پیترسون، افسردگی کودکان کواکس و بک، و مقیاس تاب آوری تحصیلی مارتین استفاده شد. نتایج تحلیل افتراقی توصیفی نشان میدهد متغیرهایی که بیش ترین سهم را در تمایز میان گروه های تاب آور تحصیلی و غیر تاب آور تحصیلی داشته اند به ترتیب عبارت هستند از: راهبرد مقابله ای فعال، درگیری، تنظیم شناختی مثبت هیجانات و ساختار. در حالیکه بیش ترین قدرت تفکیک گروه های تاب آور هیجانی و غیر تاب آور هیجانی به ترتیب مربوط به متغیرهای دلبستگی به والدین، تنظیم شناختی منفی هیجانات، ساختار، حمایت های خود استقلالی، درگیری و راهبرد مقابله ای اجتنابی است. همان گونه که نتایج نشان می دهد نیمرخ پیش بینی متفاوت گروه های تاب آور تحصیلی و هیجانی شواهدی را مبنی بر ماهیت چند بعدی بودن سازه تاب آوری فراهم می آورد. نتایج حاصل از تحلیل افتراقی پیش بینی کننده نشان می دهد که تابع تاب آور هیجانی در 7/93% از موارد و تابع تاب آور تحصیلی در 4/92% قادر به تشخیص صحیح افراد تاب آور است.
اثربخشی آموزش شادکامی فوردایس بر راهبردهای مقابله ای، کیفیت زندگی و خوش بینی دانشجویان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این تحقیق با هدف تعیین اثربخشی آموزش شادکامی به شیوه شناختی- رفتاری فوردایس بر راهبردهای مقابله ای، کیفیت زندگی و خوش بینی دانشجویان دختر انجام شد. روش: در این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون همراه با پیگیری،40 نفر ازدانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی تهران مرکز در دو گروه آزمایش و کنترل قبل و بعد از آموزش به پرسشنامه کیفیت زندگی و راهبردهای مقابله ای لازاروس و فولکمن و آزمون جهت گیری زندگی پاسخ دادند. از طریق 8 جلسه دو ساعته آموزش شادکامی به شیوه گروهی برای گروه آزمایش اجرا شد. یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که در کوتاه مدت و بلند مدت برنامه مداخله ای در افزایش کیفیت زندگی، خوش بینی دانشجویان موثر است و آموزش این برنامه بر سبک مساله مدار دانشجویان اثربخش است، اما بر سبک هیجان مدار آنان تاثیری ندارد. نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان می دهد که آموزش شادکامی از طریق اثربخشی بر میزان خوش بینی و راهبردهای مقابله ای مساله مدار در ارتقای کیفیت زندگی دانشجویان دختر از نقش موثری برخوردار است.
رابطه بین احساس انسجام و عملکرد شغلی با میانجی گری سلامت روان و راهبردهای مقابله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه ی بین متغیرهای احساس انسجام و عملکرد شغلی با میانجیگری راهبردهای مقابله و سلامت عمومی انجام شد. این پژوهش از نوع همبستگی است.روش نمونه گیری پژوهش تصادفی ساده بود. از پرسشنامه های احساس انسجام فلسنبرگ، عملکرد شغلی پاترسون، راهبردهای مقابله ای بلینگز و موس و سلامت عمومیGHQ به عنوان ابزار پژوهش استفاده گردید. نمونه ی مورد پژوهش 244 نفر از کارمندان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز در سال 89 بود. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج حاکی از آن بود که احساس انسجام هم به واسطه ی راهبردهای مقابله ای هیجان مدار و مساله مدار و سلامت عمومی و هم به طور مستقیم با عملکرد شغلی رابطه دارد. به عبارت دیگر احساس انسجام از طریق راهبردهای مقابله ای و سلامت عمومی به عنوان میانجی، می تواند تاثیرگذاری بیشتری بر عملکرد شغلی داشته باشد.
رابطه ذهن آگاهی، راهبردهای مقابله ای و استرس ادراک شده با کیفیت زندگی بیماران سرطانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه میان راهبردهای مقابله ای، ذهن آگاهی و استرس ادراک شده با کیفیت زندگی بیماران سرطانی بود. در این راستا،134 (61 زن و73 مرد) بیمار سرطانی سرپایی و بستری در بیمارستان های شهرتبریز به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل، پرسشنامه استرس ادراک شده (کوهن و دیگران، 1983)، پرسشنامه فرم کوتاه شده مقابله با موقعیت های استرس زا، پرسشنامه بررسی کیفیت زندگی بیماران سرطانی و پرسشنامه ذهن آگاهی، توجه، هوشیاری (براون و ریان، 2003) بود. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد که متغیرهای ذهن آگاهی و راهبردهای مقابله مساله مدار و هیجان مدار قادرند کیفیت زندگی بیماران سرطانی را پیش بینی کنند، در حالی که در مورد متغیر استرس ادراک شده مبتنی بر یافته ها، می توان بیان داشت، افراد ذهن آگاه، موقعیت های تهدیدآمیز زندگی را با استرس کمتری ارزیابی کرده و از راهبردهای سازگارانه تری در برخورد با شرایط استرس زا استفاده می کنند، به ویژه از راهبردهای اجتنابی کمتر استفاده می کنند. یافته های این مطالعه پیشنهاد می کند که استفاده از روش های افزایش ذهن آگاهی و آموزش راهبردهای مقابله سازگارانه می تواند موجب ارتقاء ارزیابی مثبت از شرایط استرس زا و سرانجام افزایش کیفیت زندگی بیماران سرطانی شود.
اثربخشی آموزش مهارت های حل مسئله بر راهبردهای مقابله ای در والدین کودکان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهارت های حل مسئله بر راهبردهای مقابله ای در والدین کودکان کم توان ذهنی بود
روش: بدین منظور 60 نفر از والدین کودکان کم توان ذهنی شهر تهران به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به 2 گروه آزمایش و کنترل (هر یک 30نفر) تقسیم شدند. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. گروه آزمایش به مدت 7 جلسه تحت آموزش مهارت های حل مسئله قرار گرفتند و از پرسش نامه راهبردهای مقابله ای لازاروس به عنوان ابزار پژوهش استفاده شد. در پایان داده های به دست آمده با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش مهارت های حل مسئله بر راهبرد مقابله مستقیم، فاصله گرفتن، خودکنترلی، طلب حمایت اجتماعی، اجتنابی و ارزیابی مجدد مثبت والدین کودکان کم توان ذهنی اثرگذار است اما آموزش مهارت حل مسئله بر راهبرد پذیرش مسئولیت و حل مسئله برنامه ریزی شده والدین کودکان کم توان ذهنی اثرگذار نیست.
نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که آموزش مهارت های حل مسئله بر تغییر برخی از راهبردهای مقابله ای در والدین کودکان کم توان ذهنی اثرگذار است.
رویکرد فرایند استرس در جامعه شناسی سلامت روان: مطالعه جامعه شناختی استرس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویکرد فرایند استرس، هم سو با مطالعة تأثیر عوامل اجتماعی بر ایجاد و توزیع اختلالات روانی ناشی از استرس، در دهة 1980 شکل گرفت و از همان زمان تاکنون سیطرة خود را در مطالعات جامعه شناسی سلامت روان حفظ کرده است. الگوی فرایند استرس شامل سه مولفة اصلی است: منابع اجتماعی تولید استرس، عوامل روانی- اجتماعی تعدیل کننده یا میانجی استرس و واکنش به استرس. این رویکرد دارای این پیش فرض اساسی است که تمام رویدادهای خوشایند و ناخوشایند زندگی منبع تولید استرس هستند؛ گرچه به لحاظ تداوم زمانی، می توان پیوستاری از ضربه های شدید روانی (تروما) تا استرس زاهای مزمن را ترسیم کرد. همچنین، مهم ترین عوامل تعدیل کنندة تأثیر استرس، حمایت اجتماعی (ساختاری یا کارکردی) و نیز شیوه های مقابلة فردی هستند. درنهایت، واکنش به استرس، تحت تأثیر عوامل اجتماعی- فرهنگی، ازقبیل فرهنگ های عواطف، هنجارهای اجتماعی و فرایند یادگیری اجتماعی چگونگی بروز عواطف شکل می گیرد. تمرکز رویکرد فرایند استرس به مثابة چارچوبی جامعه شناختی، بر نقش ساختارهای کلان و بافت اجتماعی در تولید الگوهای غیرتصادفی توزیع اختلالات روانی ناشی از استرس است. نوشتار حاضر لزوماً به دنبال برداشتن گام هایی عملی به منظور فهم جامعه شناختی استرس نیست، بلکه هدف اصلی آن، اشاره به مسائلی است که به هنگام مطالعة اجتماعی استرس باید کانون توجه جامعه شناسان قرار بگیرد. ازآنجاکه راهبرد اساسی پژوهش های اجتماعی، شناسایی حلقه های اتصال سامانه های اجتماعی با استرس فردی است، این مقاله سعی کرده است با پیشنهاد چارچوبی مفهومی و تحلیلی، به گسترش حوزة جامعه شناسی استرس کمک کند.
مقایسه راهبردهای مقابله ای و تنظیم هیجان دانش آموزان دارای نشانه های اختلال های هیجانی مرتبط با اضطراب با گروه بهنجار
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: دوران کودکی و نوجوانی شرایط خاصی دارد. مشکل در مقابله و تنظیم هیجان می تواند منجر به اختلال های اضطرابی شود. هدف این پژوهش مقایسه راهبردهای مقابله ای و تنظیم هیجان دانش آموزان دارای نشانه های اختلال های هیجانی مرتبط با اضطراب با گروه بهنجار بود.
روش : روش از نوع علّی- مقایسه ای بود. 331 نفر از دانش آموزان مقطع راهنمایی شهرستان تویسرکان در سال تحصیلی 94- 1393 به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند و پس از غربالگری 60 نفر انتخاب گردیدند (30 نفر با اضطراب بالا، 30 نفر با اضطراب پایین). آزمودنی ها پرسشنامه های راهبردهای مقابله ای اندلر و پارکر (1990)، تنظیم هیجان گراس و جان (2003) و اختلال های هیجانی مرتبط با اضطراب (2000) را پاسخ دادند. داده ها به کمک نرم افزار اس پی اس اس و با روش تحلیل واریانس چندمتغیره تجزیه وتحلیل شد.
یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که بین راهبردهای مقابله ای و تنظیم هیجان دانش آموزان دارای نشانه های اختلال های هیجانی مرتبط با اضطراب با گروه بهنجار ازنظر آماری تفاوت معنادار وجود دارد (05/0 > P). همچنین بین دو گروه موردبررسی ازنظر مؤلفه های متغیرهای مذکور به عنوان یک متغیر ترکیبی، تفاوت معنادار آماری به دست آمد. هرچند راهبرد مقابله ای مسئله مدار و تنظیم هیجان از نوع ارزیابی مجدد تفاوت معناداری را در گروه های مورد مقایسه نشان نداد اما ازنظر راهبرد مقابله ای هیجان مدار، راهبرد مقابله ای اجتنابی و تنظیم هیجان از نوع فرونشانی، تفاوت بین دو گروه مورد مقایسه معنادار بود (05/0 > P).
نقش راهبردهای مقابله ای در پیش بینی اضطراب شناختی- جسمانی و اعتماد به نفس ووشوکاران نخبه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر بررسی نقش راهبردهای مقابله ای در پیش بینی اضطراب جسمانی، شناختی و اعتمادبه نفس ووشوکاران نخبه بود. 107 پرسش نامه به وسیله ورزشکاران تکمیل گردید. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره تحلیل شد. نتایج نشان داد که همبستگی راهبردهای مقابله ای مبتنی بر عمل و هیجان با اضطراب جسمانی - شناختی و همبستگی راهبردهای مقابله-ای مبتنی بر عمل با اعتمادبه نفس، معنی دار بود. همچنین، تحلیل رگرسیون چند متغیری نشان داد که راهبردهای مقابله ای مبتنی بر عمل و هیجان، 531/0 واریانس اضطراب جسمانی، 638/0 واریانس اضطراب شناختی و 659/0 واریانس عامل اعتمادبه نفس را پیش بینی می کند. بر اساس نتایج، راهبردهای مقابله ای مبتنی بر عمل، اضطراب شناختی - جسمانی را کاهش و اعتمادبه نفس را افزایش می دهد. اما راهبردهای مقابله ای مبتنی بر هیجان، تأثیر برعکس دارد. درنتیجه، آموزش راهبردهای مقابله ای مبتنی بر عمل می تواند پیشنهاد می شود.
اثربخشی درمان مبتنی بر مدل فرانظری بر راهبردهای مقابله ای در بیماران مرد وابسته به مواد تحت درمان نگهدارنده با متادون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر مدل فرانظری بر راهبردهای مقابله ای بیماران مرد وابسته به مواد تحت درمان نگهدارنده با متادون در شهر نجف آباد بود. روش: طرح پژوهش از نوع شبه آزمایشی همراه با گروه گواه بود و ارزیابی در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری انجام گرفت. جامعه آماری شامل تمامی مردان تحت درمان با متادون در مراکز ترک اعتیاد شهر نجف آباد از تابستان سال 1392 بود. از این بین،30 نفر به عنوان نمونه پژوهش با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چند مرحله ای انتخاب و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش علاوه بر دریافت متادون، از 10 جلسه درمان گروهی به شیوه مدل فرانظری در طی 2 ماه بهره برد و گروه گواه تنها تحت درمان با متادون باقی ماند. پرسش نامه راهبردهای مقابله با موقعیت های فشارزا مورد استفاده قرار گرفت. یافته ها: یافته های حاصل از تحلیل کواریانس نشان داد که درمان مبتنی بر مدل فرانظری تأثیر معناداری بر مجموع راهبردهای مقابله ای در پس آزمون داشت (001/0p<)، اما این نتایج تفاوت معناداری را در نمرات پیگیری نشان نداد. نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده می توان گفت: درمان مبتنی بر مدل فرانظری در بهبود راهبردهای مقابله ای مردان وابسته به مواد تحت درمان با متادون مؤثر است و می تواند به عنوان یک مداخله درمانی مناسب در درمان علائم روانشناختی اعتیاد به کارگرفته شود.
پیش بینی ابعاد خشونت بر اساس راهبردهای مقابله ای در زنان قربانی خشونت خانگی
حوزه های تخصصی:
خانواده نخستین نهاد اجتماعی و یکی از آسیب های اجتماعی مهم آن، خشونت است. هدف پژوهش حاضر پیش بینی ابعاد خشونت خانگی براساس راهبردهای مقابله ای در زنان قربانی خشونت بود. پژوهش از نوع همبستگی بود. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای 114 زن قربانی خشونت خانگی به عنوان نمونه انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسشنامه های راهبردهای مقابله با استرس(لازاروس و فولکمن)، پرسشنامه خشونت خانگی را تکمیل کردند. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که راهبردهای مقابله با استرس گریز و اجتناب، پذیرش مسئولیت با خشونت جسمانی همبستگی منفی و معنادار دارند در حالی که، مؤلفه حل برنامه ریزی شده مسأله با خشونت جسمانی همبستگی مثبت و معنادار نشان داد. متغیرهای گریز و اجتناب و حمایت اجتماعی با خشونت غیرجسمانی همبستگی مثبت و معنادار داشتند. در عین حال، همبستگی پذیرش مسئولیت با خشونت غیرجسمانی منفی و معنادار بود. تحلیل داده ها نشان داد که به طور کلی بین متغیر راهبردهای مقابله ای با خشونت علیه زنان همبستگی معنی دار وجود دارد و براساس راهبردهای مقابله ای می توان خشونت علیه زنان را پیش بینی کرد.
پیش بینی آسیب پذیری در برابر استرس بر اساس حمایت اجتماعی، تاب آوری، راهبردهای مقابله ای و ویژگی های شخصیتی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استرس نوعی رابطه بین شخص و محیط است که توسط شخص فشارزا یا فراتر از حد منابع شخص ارزیابی می شود و در نتیجه آن آسایش و رفاه به خطر می افتد. هدف از مطالعه حاضر، پیش بینی آسیب پذیری در برابر استرس براساس حمایت اجتماعی، تاب آوری، راهبردهای مقابله ای و ویژگی های شخصیتی در دانشجویان بود. جامعه این پژوهش را تمامی دانشجویان شاغل به تحصیل دانشگاه های خوارزمی، آزاد و پیام نور شهر کرج در سال تحصیلی 1392-1391 تشکیل می دادند. نمونه پژوهش 375 دانشجو (240 دختر و 135 پسر) بودند که به شیوه نمونه گیری چندمرحله ای تصادفی انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از چک لیست مهارت های مقابله ای (CS-R)، مقیاس تاب آوری بزرگسالان(ARS)، مقیاس حمایت اجتماعی (SS-A)، پرسشنامه پنج عاملی شخصیت ((NEO-FFI و مقیاس نشانگان استرس(SSI) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد حمایت اجتماعی، تاب آوری، راهبردهای مقابله ای حل مسئله و بی اثر و ویژگی شخصیتی روان رنجورخویی همبستگی 815/0 با آسیب پذیری در برابر استرس دارند و 4/66% از واریانس آسیب پذیری در برابر استرس را تبیین می کنند (01/0>P). همچنین، اثر ویژگی های شخصیتی برون گرایی، گشودگی به تجربه، سازگاری و مسئولیت پذیری و راهبرهای مقابله ای متمرکز بر هیجان و کم اثر توانایی پیش بینی آسیب پذیری در برابر استرس را نداشتند (05/0<P). با توجه به نتایج این مطالعه برای پیشگیری از وقوع آسیب روانی در دانشجویان، لازم است بر منابع حمایتی و اجتماعی توجه شود و از سویی فرایندهای حل مسئله فردی و اجتماعی به دانشجویان آموزش داده شود تا به واسطه برخورداری از این آموزش ها بتوانند از روش های مقابله ای سازگارانه در برابر عوامل استرس زا استفاده کنند.
بررسی رابطه سلامت روانی و راهبردهای مقابله ای در بین جانبازان قطع نخاع شهرستان تبریز
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه ی بین سلامت روانی و راهبردهای مقابله ای در جانبازان قطع نخاع شهرستان تبریز انجام شده است. پژوهش حاضر از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش کلیه جانبازان قطع نخاع شهرستان تبریز است که تعداد آنها 40 نفر می باشد. ابزارهای گردآوری اطلاعات در این تحقیق، پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ) فرم 28 سؤالی و پرسشنامه راهبردهای مقابله ای لازاروس و فولکمن است. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نمره 19 انجام شده است. برای توصیف یافته ها از فراوانی و درصد و برای آزمون فرضیه ها از ضریب رگرسیون استفاده شده است.
به طور کلی نتایج تحقیق نشان می دهد که استفاده از سبک های مقابله ای «هیجان مدار» و «مسأله مدار» توسط جانبازان قطع نخاع شهرستان تبریز را نمی توان از طریق متغیرهای: سلامت روانی، اختلال جسمانی، اضطراب و اختلال در کارکرد اجتماعی آنها پیش بینی کرد و باید به دنبال عوامل دیگری به غیر از عوامل یاد شده بود. اما استفاده از این دو سبک (هیجان مدار و مسأله مدار) از طریق متغیر «افسردگی» قابل پیش بینی است.
رابطه بین راهبردهای مقابله ای با کیفیت زندگی: نقش واسطه ای مهارت های تنظیم شناختی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی سهم معنادار راهبردهای مقابله ای بواسطه سبک های شناختی تنظیم هیجان در کیفیت زندگی دانشجویان انجام شد.\nروش: روش پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، کلیه دانشجویان مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه اصفهان را در نیمسال دوم سال تحصیلی 92-93 شامل می شد. شرکت کنندگان نیز 340 دانشجوی دختر و پسر بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از سیزده دانشکده انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیر پژوهش از مقیاس های تنظیم شناختی هیجان، (CERQ) راهبردهای مقابله ای (WOCQ) و فرم کوتاه پرسشنامه ی کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت ( (WHO-QOL-BREF1 استفاده شد. داده های جمع آوری شده از طریق تحلیل مسیر و مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شدند.\nیافته ها: یافته ها نشان داد که : الف) راهبردهای مقابله ای مسأله مدار و هیجان مدار با میانجی گری سبک های شناختی تنظیم هیجان پیش بین قدرتمند و معنادارتری برای کیفیت زندگی دانشجویان محسوب شدند. اثر استاندارد شده سبک های شناختی تنظیم هیجان مثبت و منفی بر کیفیت زندگی دانشجویان معنادار بود. ب) رابطه معناداری بین راهبردهای هیجان مدار و کیفیت زندگی یافت نشد و راهبردهای مقابله ای مسأله مدار از لحاظ آماری رابطه معناداری با کیفیت زندگی داشت. ج) سبک های شناختی تنظیم مثبت و منفی هیجان رابطه معناداری را با کیفیت زندگی نشان داد.\nنتیجه گیری: با وجود تمام محدودیت هایی که افراد در دوره دانشجویی تجربه می کنند، ارتقاء شایستگی ها و توانش های هیجانی از طریق آموزش سبک های صحیح تنظیم هیجانی در قالب بسته های آموزشی معتبر شناختی-رفتاری و سبک های مسأله مدار کنارآمدن با خواست ها و محدودیت های تنش زای محیط جهت غنی سازی کیفیت زندگی این قشر پرنفوذ جامعه امکان پذیر است.
اثربخشی آموزش رفتارهای سالم (با تأکید بر حل مسئله) بر سبک های حل مسئله و راهبردهای مقابله ای سازنده در نوجوانان دانش آموز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر آموزش رفتارهای سالم بر سبک های حل مسئله و راهبردهای مقابله ای سازنده در دانش آموزان ناحیه 2 آموزش وپرورش زاهدان بود. جامعه آماری پژوهش تمامی دانش آموزان پسر دوره متوسطه بودند. یکی از دبیرستان ها به صورت تصادفی ساده انتخاب و پیش آزمون در پایه سوم اجرا گردید. سپس 50 نفر از دانش آموزانی که کمترین نمره را کسب کرده بودند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. طرح پژوهش آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. گروه آزمایش آموزش رفتارهای سالم با تأکید بر حل مسئله را در 10 جلسه 90 دقیقه ای (دو ماه) دریافت نموده و گروه گواه در این مدت هیچ آموزشی را دریافت نکردند. پس از اتمام جلسات، پس آزمون و دو ماه بعد از اتمام جلسات، پیگیری اجرا گردید. برای جمع آوری اطلاعات از مقیاس سبک های حل مسئله (PSS) و مقیاس راهبردهای مقابله ای نوجوانان (ACS) استفاده شد. داده ها با بهره گیری از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری و تک متغیری تحلیل گردید. نتایج نشان داد که آموزش رفتارهای سالم با تأکید بر حل مسئله در مرحله پس آزمون و پیگیری در افزایش سبک های حل مسئله سازنده و مقابله سازش یافته مؤثر بوده است (01 (P <0/00.\nهدف این پژوهش بررسی تأثیر آموزش رفتارهای سالم بر سبک های حل مسئله و راهبردهای مقابله ای سازنده در دانش آموزان ناحیه 2 آموزش وپرورش زاهدان بود. جامعه آماری پژوهش تمامی دانش آموزان پسر دوره متوسطه بودند. یکی از دبیرستان ها به صورت تصادفی ساده انتخاب و پیش آزمون در پایه سوم اجرا گردید. سپس 50 نفر از دانش آموزانی که کمترین نمره را کسب کرده بودند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. طرح پژوهش آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. گروه آزمایش آموزش رفتارهای سالم با تأکید بر حل مسئله را در 10 جلسه 90 دقیقه ای (دو ماه) دریافت نموده و گروه گواه در این مدت هیچ آموزشی را دریافت نکردند. پس از اتمام جلسات، پس آزمون و دو ماه بعد از اتمام جلسات، پیگیری اجرا گردید. برای جمع آوری اطلاعات از مقیاس سبک های حل مسئله (PSS) و مقیاس راهبردهای مقابله ای نوجوانان (ACS) استفاده شد. داده ها با بهره گیری از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری و تک متغیری تحلیل گردید. نتایج نشان داد که آموزش رفتارهای سالم با تأکید بر حل مسئله در مرحله پس آزمون و پیگیری در افزایش سبک های حل مسئله سازنده و مقابله سازش یافته مؤثر بوده است (01 (P <0/00.
ارزیابی سبک های مقابله، و باورهای فراشناختی در دانشجویان با اضطراب امتحان: بررسی نقش واسطه ای سبک های مقابله
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر ارتباط باورهای فراشناختی، و سبک های مقابله با اضطراب امتحان با توجه به نقش واسطه ای سبک های مقابله بر اساس مدل مفهومی کارکرد اجرایی خود نظم بخش در جمعیت دانشجویان بررسی شد. 638 نفر از دانشجویان دانشگاه خوارزمی و دانشکده ی پردیس کشاورزی در بازه ی زمانی آبان تا آذرماه 1389، از طریق نمونه گیری طبقه ای در پژوهش شرکت کردند و پرسشنامه ی اضطراب امتحان، پرسشنامه ی سبک های مقابله با فشارروانی اندلر و پارکر و پرسشنامه ی باورهای فراشناخت ولز را تکمیل کردند. روش پژوهش، همبستگی بود. جهت تعیین چگونگی ارتباط سازه ها، از همبستگی اسپیرمن و جهت تعیین سهم هر یک از مؤلفه ها از روش تحلیل مسیر استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد راهبردهای مقابله ی هیجان مدار و مسأله مدار، در رابطه ی باورهای فراشناخت واضطراب امتحان نقش میانجی دارند. اما راهبردهای مقابله ی اجتنابی در رابطه ی باورهای فراشناخت واضطراب امتحان نقش میانجی نداشت. از میان پنج بعد فراشناخت فقط باور فراشناختی مثبت و اطمینان شناختی، اثر مستقیم بر اضطراب امتحان داشتند اما اثر ابعاد دیگر غیر مستقیم بود. با توجه به یافته های پژوهش، تمرکز بر نوع راهبرد مقابله ای، می تواند اثر مهمی در اضطراب امتحان دانشجویان داشته باشد. پیشنهاد می شود مداخلات درمانی مبتنی بر فراشناخت و مقابله، در درمان اختلال اضطراب امتحان مورد توجه قرار گیرد.
رابطه ویژگی های شخصیتی و راهبردهای مقابله ای و خودکارآمدی پرهیز از مواد در جوانان آلوده به اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: گرایش روزافزون به مصرف مواد مخدر به ویژه با کاهش سن اعتیاد و رواج آن در میان جوانان یکی از مشکلات بزرگ اجتماعی است و تلاش های بسیاری در راستای بررسی ارتباط سوءمصرف مواد و سازه های شخصیت انجام شده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ویژگی های شخصیتی و راهبردهای مقابله ای و خودکارآمدی پرهیز از مواد در جوانان آلوده به اعتیاد شهر مرودشت انجام شد. روش: این پژوهش یک مطالعه ی توصیفی-همبستگی بوده و جامعه ی آماری آن را افراد معتاد تحت درمان در 7 کانون ترک اعتیاد شهر مرودشت تشکیل می دادند که 116 نفر از آنان به روش در دسترس و داوطلبانه انتخاب شدند و با استفاده از پرسش نامه مقیاس ابعاد شخصیت نئو، خودکارآمدی پرهیز از مواد و راهبردهای مقابله ای لازاروس مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد خودکارآمدی پرهیز از مواد با بعد روان رنجورخویی شخصیت رابطه منفی و با بعد انعطاف پذیری، رابطه مثبت دارد. راهبرد مقابله ای مسأله مدار با بعد انعطاف پذیری شخصیت رابطه مثبت و راهبرد مقابله ای هیجان مدار با بعد روان رنجورخویی رابطه منفی دارد. همچنین خودکارآمدی پرهیز از مواد با راهبرد مقابله ای مسأله مدار رابطه مثبت دارد. نتیجه گیری: ابعاد شخصیتی مختلف و سطوح متفاوت خودکارآمدی و انتخاب سبک و الگوی مقابله ای از عوامل مؤثردر گرایش و یا عدم گرایش افراد به مصرف مواد و اعتیاد می باشد.
رابطه ویژگی های شخصیتی با راهبردهای مقابله ای در مادران کودکان اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف:انتخاب نوع راهبرد مقابله ای تاثیر بسیار مهمی بر چگونگی کنار آمدن با استرس دارد و در این انتخاب، عوامل زیادی از جمله شخصیت دخیل است. هدف این تحقیق بررسی رابطه ویژگیهای شخصیتی با راهبردهای مقابله ای در مادران کودکان اوتیسم بود. روش: در این پژوهش که از نوع همبستگی بود، 56 مادر که کودک اتیستیک داشتند از بین مراجعه کنندگان به سه موسسه حمایتی کودکان اتیسم به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب و به پرسشنامه های ویژگی های شخصیتی NEOو راهبردهای مقابله ای پاسخ دادند. داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها:ویژگی شخصیتی روان رنجورخویی با راهبرد مقابله ای فاصله گرفتن و گریز اجتناب رابطه مثبت و معنادار و با ارزیابی مجدد مثبت رابطه منفی معنادار داشت. برونگرایی و با وجدان بودن با گریز اجتناب رابطه منفی معنادار داشتند. برونگرایی و دلپذیر بودن رابطه مثبت معناداری با طلب حمایت اجتماعی و ارزیابی مجدد مثبت داشتند. با وجدان بودن نیز رابطه مثبت و معناداری با حل مسائل برنامه ریزی شده و ارزیابی مجدد مثبت داشت. در تحلیل رگرسیون انجام شده روان رنجورخویی پیش بین معنادار راهبردهای مقابله ای فاصله گرفتن و گریز-اجتناب بود. راهبرد طلب حمایت اجتماعی از طریق دلپذیر بودن و راهبرد ارزیابی مجدد مثبت نیز توسط باوجدان بودن و روان رنجورخویی تبیین شدند. نتیجه گیری: انتخاب نوع راهبرد مقابله ای با ویژگی های شخصیتی رابطه دارد و افراد در معرض استرس بالا مانند والدین دارای کودکان اوتیستیک باید برای اتخاذ کارآمدترین راهبرد مقابله ای متناسب با ویژگیهای شخصیتی خود آموزشهای لازم را دریافت نمایند.
پیش بینی اختلالات هیجانی مرتبط با اضطراب نوجوانان براساس تنظیم هیجان، راهبردهای مقابله ای و نشانه های اختلال شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دوران نوجوانی یکی از دوره های تحولی مهم است. مشکل در تنظیم هیجان، مقابله و نیز وجود نشانه های شخصیت مرزی می تواند منجر به اختلالات اضطرابی شود. هدف این پژوهش پیش بینی اختلالات هیجانی مرتبط با اضطراب نوجوانان براساس تنظیم هیجان، راهبردهای مقابله ای و نشانه های اختلال شخصیت مرزی بود. روش تحقیق توصیفی و از نوع پیش بینی بود. جامعه ی آماری کلیه ی دانش آموزان مقطع راهنمایی و دبیرستان شهرستان تویسرکان در سال تحصیلی 94- 1393 بود که 331 نفر از آنان به روش طبقه ای انتخاب شدند. آزمودنی ها پرسشنامه های تنظیم هیجان گراس و جان، راهبردهای مقابله ای اندلر و پارکر، اختلال شخصیت مرزی (BPI) و اختلالات هیجانی مرتبط با اضطراب را پاسخ دادند. داده ها به روش تحلیل رگرسیون چندمتغیره تجزیه و تحلیل شد. تجزیه و تحلیل داده های این پژوهش نشان داد که تنظیم هیجان، راهبردهای مقابله ای و نشانه های اختلال شخصیت مرزی نوجوانان می تواند نشانه های اختلالات هیجانی مرتبط با اضطراب را پیش بینی کند (05/0 > P). همچنین بین تنظیم هیجان با نشانه های اختلالات هیجانی مرتبط با اضطراب، راهبردهای مقابله ای با نشانه های اختلالات هیجانی مرتبط با اضطراب و نشانه های اختلال شخصیت مرزی با نشانه های اختلالات هیجانی مرتبط با اضطراب، از نظر آماری همبستگی معنادار وجود دارد (05/0 > P). بنابراین، می توان نتیجه گرفت که تنظیم هیجان، شیوه ی مقابله ی نوجوانان و میزان بروز نشانه های اختلال شخصیت مرزی در بروز نشانه های اختلالات هیجانی مرتبط با اضطراب نقش مهمی دارد و می توان با توجه به ویژگی های روان شناختی مذکور بروز یا عدم بروز این دسته از اختلالات را در نوجوانان پیش بینی کرد.
تدوین مدل احساس تنهایی بر اساس راهبردهای مقابله ای، بهزیستی معنوی، افسردگی و رضایت از زندگی دختران جانباز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، تدوین مدل احساس تنهایی بر اساس راهبردهای مقابله ای، بهزیستی معنوی و افسردگی رضایت از زندگی دختران جانبازان جنگ تحمیلی بود. از بین فرزندان جانباز شهر شیراز350 فرزند دختر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و به مقیاس احساس تنهایی، رضایت از زندگی، بهزیستی معنوی، راهبردهای مقابله ای و افسردگی پاسخ دادند. داده های پژوهش با استفاده از روش معادله های ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان دادند که بهزیستی معنوی بر احساس تنهایی اثر مستقیم منفی معنادار و از راه تاثیر بر رضایت از زندگی اثر غیر مستقیم منفی معنادار دارد. راهبردهای مقابله ای بر احساس تنهایی اثر منفی مستقیم معنادار و با واسطه رضایت از زندگی اثر علی غیر مستقیم و معناداری دارد و افسردگی هم به گونه مستقیم و هم به گونه غیر مستقیم با تاثیر بر رضایت از زندگی بر احساس تنهایی تاثیر معنا داری دارد. اثر مستقیم رضایت از زندگی بر احساس تنهایی منفی و معنادار است. هم چنین، نتیجه بدست آمده از این پژوهش بیانگر برازش مطلوب داده های مدل احساس تنهایی می باشد.
رابطه استرس ادراک شده و شدت وابستگی به مواد: نقش واسطه ای معنویت، حس انسجام و راهبردهای مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴۵
131-150
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین نقش واسطه ای معنویت، حس انسجام و راهبردهای مقابله ای در رابطه بین استرس ادراک شده و شدت وابستگی به مواد است. روش: روش پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی بود. نمونه ی آماری پژوهش شامل 200 نفر مردان مصرف کننده مواد افیونی مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهرستان مینودشت می باشند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته شاخص شدت اعتیاد و پرسش نامه های شدت استرس ادراک شده، حس انسجام، معنویت استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و LISREL و با استفاده از روش تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که مدل ساختاری پژوهش با داده های تجربی برازش کافی ندارد و تنها متغیر معنویت و راهبرد مقابله ای متمرکز بر هیجان در رابطه بین استرس و شدت وابستگی به مواد میانجی گری می کردند. نتیجه گیری: اهمیت بعد معنوی به عنوان عامل حفاظت کننده افراد در برابر استرس و جلوگیری از رفتارهای سوءمصرف مواد باید بخش مهمی از برنامه های درمان سوءمصرف مواد باشد.