مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
راهبردهای مقابله ای
منبع:
رویش روان شناسی سال هشتم مهر ۱۳۹۸ شماره ۷ (پیاپی ۴۰)
239-246
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه ی تاب آوری و راهبردهای مقابله ای با بهزیستی روان شناختی و توان پیش بینی این مفاهیم در بهزیستی دانش آموزان ارومیه انجام شد. روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مقطع دبیرستان ارومیه در سال تحصیلی 95- 1394 بود که نمونه ای برابر 170 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شد. ابزارهای جمع آوری اطلاعات، مقیاس بهزیستی روان شناختی ریف ( RPWB )، پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون ( CD-RISC ) و مقیاس راهبردهای مقابله ای لازاروس و فولکمن ( WOCQ ) بود. نتایج پژوهش نشان می دهد که بین تاب آوری با بهزیستی روان شناختی رابطه منفی وجود دارد و بین راهبرد مقابله ای با بهزیستی روان شناختی عدم رابطه مشاهده شد. با توجه به یافته های پژوهش، تاب آوری یکی از عوامل مؤثر بر بهزیستی روان شناختی است و وجود رابطه ی منفی میان تاب آوری با بهزیستی روان شناختی می تواند نتیجه عوامل فرهنگی و اجتماعی باشد
تأثیر درمان فعال سازی رفتاری بر راهبردهای مقابله ای دانشجویان با اختلال اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هشتم دی ۱۳۹۸ شماره ۱۰ (پیاپی ۴۳)
181-188
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر درمان فعال سازی رفتاری بر راهبردهای مقابله ای دانشجویان با اختلال اضطراب فراگیر انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. تعداد 30 نفر از دانشجویان دختر مقطع کاردانی و کارشناسی دانشگاه خرم آباد پس از ارزیابی بالینی اولیه و بر اساس ملاک های پژوهش، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل به نسبت یکسان گمارده شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای (هفته ای دوبار) برنامه گروه درمانی فعال سازی رفتاری را دریافت کردند؛ گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفت. به منظور جمع آوری اطلاعات در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون از پرسشنامه راهبردهای مقابله ای لازاروس و فولکمن استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس یک راهه تجزیه و تحلیل شدند. یافته های حاصل از پژوهش نشان داد با کنترل اثر پی آزمون، بین میانگین نمرات پس آزمون گروه های آزمایش و گروه کنترل در مؤلفه های راهبردهای مقابله ای تفاوت معناداری وجود دارد. با توجه به یافته های حاصل از پژوهش می توان اظهار کرد که درمان فعال سازی رفتاری بر افزایش راهبرد مقابله ای مسئله مدار و کاهش راهبرد مقابله ای هیجان مدار تأثیر معناداری دارد. در مجموع پیشنهاد می شود که گروه درمانی فعال سازی رفتاری به عنوان شیوه مناسبی جهت بهبود راهبردهای مقابله ای دانشجویان با اختلال اضطراب فراگیر، توسط مشاوران و روان درمانگران در نظر گرفته شود.
راهبردهای مقابله ای زنان با شرایط پس از طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۷ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۶۸
172-191
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف این مطالعه، بررسی راهبردهای مقابله ای زنان مطلقه با شرایط پس ازطلاق است. روش : مطالعه کیفی حاضر با روش تحلیل تماتیک و از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته با شرکت 21 زن مطلقه ساکن شهرستان بانه انجام گرفت. نمونه گیری به روش هدفمند انجام شد و تا رسیدن به اشباع داده ها ادامه یافت. یافته ها: تحلیل داده های کیفی حاکی از دو نوع راهبرد مقابله ای شامل راهبردهای سازگارانه و راهبردهای ناسازگارانه در مقابله با شرایط پس از طلاق در میان زنان مطلقه بود. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که کاربرد راهبردهای مقابله ای در زنان مطلقه با توجه به توان فردی، حمایت خانوادگی و اجتماعی و نیز سرمایه اقتصادی- اجتماعی ای که در اختیار دارند، متفاوت است. شناخت راهبردهای مقابله ای زنان با شرایط پس از طلاق درک جامعتری از نیازهای آنان به دست می آورد، بر همین اساس توانمندسازی زنان مطلقه، آموزش شیوه های سازگاری، تقویت زمینه های حمایت خانوادگی و فرصت های اجتماعی از جمله اقداماتی است که منجر به افزایش سازگاری زنان با شرایط پس از طلاق خواهد شد.
نحوه مقابله زنان با استرس ناباروری: یک مطالعه پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ناباروری، رویدادی ناگوار و دور از انتظاری است که می تواند استرس زیادی را بر افراد درگیر تحمیل کند. با توجه به مسئله ناباروری در کشور، شناسایی راهبردهای مقابله ای و تخفیف استرس افراد نابارور به خصوص زنان که طبق پژوهش-های انجام شده، سطح سازگازی پایین تری را نشان می دهند ضروری است. هدف اصلی پژوهش حاضر شناسایی راهبردهای مقابله ای زنان درگیر با مشکل ناباروری (زنان ناباورور و زنان دارای همسر نابارور) و سپس معرفی مدل مناسب مشاوره ناباروری همسو با یافته ها بود. این مطالعه بخشی از مطالعه بزرگتر با عنوان "مطالعه پدیدارشناختی چالش های زنان درگیر با مشکل ناباروری" است که با رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی انجام شد. نمونه مورد مطالعه، 33 نفر از زنان مراجعه کننده به کلینیک های ناباروری بیمارستان های اکبرآبادی، فیروزگر و امام حسین تهران در خرداد ماه 1394 بودند که از طریق نمونه گیری هدفمند و در دسترس انتخاب و با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته مورد مطالعه قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل داده های مربوط به راهبردهای مقابله ای به پدیدایی هشت زیر مضمون منجر شد که عبارتند از: تمرکز بر جنبه های مثبت رابطه زناشویی، تمرکز بر جنبه های مثبت ناباروری، تخفیف اهمیت فرزند، اجتناب، توجیه معنوی ( موهبت انگاری، امتحان الهی)، پنهان کاری (حفظ جایگاه مرد، رهایی از ترحم، نامشروع تصور شدن فرزند با روش های کمک باروری)، امیدوار ماندن و عمومیت بخشی. نتایج این پژوهش می تواند مشاوران را در انتخاب مناسب مدل مشاوره ناباروری یاری دهد؛ و با تمرکز بر راهبردهای مقابله ای کارآمد در جهت توانمندسازی روانی و بهبود کیفیت زندگی زوجین نابارور مداخلاتی تخصصی ارائه دهند.
حمایت اجتماعی ادراک شده و افسردگی پس از زایمان با نقش واسطه گری راهبردهای مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: افسردگی پس از زایمان به عنوان یکی از اختلالات خلقی زنان را مبتلا می کند و در بیش از نیمی از موارد شناسایی و درمان نمی شود و تبعات آن متوجه زندگی زناشویی و الگوی رشدی فرزندان می شود. هدف از انجام این پژوهش بررسی نقش واسطه گری راهبردهای مقابله ای در رابطه حمایت اجتماعی ادراک شده و افسردگی پس از زایمان بود. روش: روش پژوهش حاضر از نوع پژوهش های همبستگی بود که در آن از روش آماری مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. جامعه آماری شامل 200 نفر از کلیه زنانی که شش ماه بود صاحب فرزند شده بودند که به صورت در دسترس از مرکز بهداشت شهر تهران انتخاب شدند. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه های راهبردهای مقابله ای لازاروس و فولکمن (WOCQ) افسردگی پس از زایمان ادینبرگ (EPDS) و مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده (MSPSS) گردآوری شد. داده ها به کمک نرم افزار آماری Spss و Amos تحلیل شدند. یافته ها: میانجی گری نسبی راهبردهای مقابله ای با داده های جمع آوری شده تأیید شد و راهبردهای مقابله ای مسئله محور و هیجان محور 32% از پراکندگی نمرات افسردگی زنان را تبیین نموده و همچنین اثر غیرمستقیم حمایت اجتماعی ادراک شده بر افسردگی پس از زایمان از طریق راهبردهای مقابله ای مسئله محور و هیجان محور به ترتیب 13/0- و 06/0- به دست آمد. مدل مفروض میانجی گری نسبی راهبردهای مقابله ای هیجان محور و مسئله محور در رابطه بین حمایت اجتماعی ادراک شده با افسردگی با داده ها برازش مطلوبی داشت نتایج نشان می دهد که حلقه مفهومی راهبردهای مقابله ای هیجان محور و مسئله محور در پیوند دوایر مفهومی حمایت اجتماعی ادراک شده با افسردگی از نقش قابل ملاحظه ای برخوردار است.
مدل یابی معادلات ساختاری راهبردهای مقابله ای دانشجویان بر اساس سبک های دلبستگی با واسطه گری سبک های فرزندپروری، آسیب های دوران کودکی و طرح واره های ناسازگار اولیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال نهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۵
41 - 69
حوزه های تخصصی:
برای اینکه بتوانیم یک نظام آموزشی اثربخش داشته باشیم می بایست به مسائل روانی دانشجویان توجه داشته باشیم. استرس و تنش یکی از عوامل موثر بر بهداشت روانی و مخل عملکرد تحصیلی دانشجویان می باشد، که به منظور ایجاد یک آموزش کارآمد می بایست به منابع آن و روشهای مقابله با آن توجه شود. هدف پژوهش حاضر، تدوین مدل ساختاری راهبردهای مقابله ای بر اساس سبک های دلبستگی با واسطه گری سبک های فرزندپروری، تجارب آسیب رسان کودکی و طرحواره های ناسازگار اولیه در دانشجویان بوده است. نمونه آماری این پژوهش 300 نفر از دانشجویان دانشگاه علامه طباطبائی بوده اند که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شده اند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل فرم کوتاه پرسشنامه راهبردهای مقابله ای اندلر و پارکر ۱۹۹۰، سبک های دلبستگی بزرگسالان هازن و شیور (AAI)، شیوه های فرزندپروری والدینی ادراک شده (EMBU-S)، طرح واره ها ناسازگار اولیه و آسیب های دوران کودکی بوگلاس بریمنر ۲۴ بوده اند. برای ارزیابی مدل پیشنهادی ازروش مدل معادلات ساختاری و نرم افزار Amos استفاده شده است. نتایج بررسی نشان داده که شاخص های برازش مدل مفهومی تحقیق بپس از اصلاحات جزئی در سطح قابل قبولی بوده اند و مدل ارزیابی شده با داده ها برازش خوبی داشته است. و طبق ضرایب رگرسیونی بدست آمده متغیرهای سبک های فرزند پروری، طرح واره های ناسازگار اولیه و آسیب های دوران کودکی نقش میانجی را بین سبک دلبستگی و سبک های مقابله ای داشته اند.
اثربخشی مقابله درمانگری بر نشانگرهای روانشناختی (استرس، کیفیت زندگی و راهبردهای مقابله ای) بیماران دیابتی نوع 2(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
25 - 40
حوزه های تخصصی:
مقدمه: دیابت نوع 2 یکی از بیماری های مزمن است که اثرات جسمی و روانی عدیده ای برای فرد به دنبال دارد. پژوهش حاضر باهدف بررسیاثربخشی مقابله درمانگری بر نشانگرهای روانشناختیبیماراندیابتینوع 2 انجام گرفت . روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش -پس آزمون با گروه کنترل و آزمون پیگیری بود. جامعه ی آماری بیماراندیابتی دارای پرونده پزشکی در مرکز دیابت شهر کرمانشاه در سال 1395 بود. از میان این بیماران 40 نفر با توجه به معیارهای شمول و به روش دردسترس انتخاب و به صورت جایگزینی تصادفی در دو گروه 20 نفره آزمایش و گواه قرار گرفتند. بیماران پرسشنامه راهبردهای مقابله ای فولکمن-لازاروس، رویدادها و تغییرات زندگی خانوادگی ( FILE ) و فرم کوتاه کیفیت زندگی بیماران دیابتی ( DQOL-BCI ) را تکمیل نمودند. یافته ها: نتایج نشان داد مقابله درمانگری به صورت معناداری منجر به افزایش کیفیت زندگی و راهبردهای مقابله جستجوی حمایت اجتماعی، مسئله گشایی برنامه ریزی شده، ارزیابی مجدد مثبت و کاهش استرس و دوری گزینی و خویشتنداری در گروه آزمایش، در مقایسه با گروه کنترل شده است (01/0 ˂ Pو 05/0 ˂ P )؛ اما نتایج حاکی از آن بود که در متغیر راهبرد مقابله ای گریز-اجتناب، تفاوت معناداری بین دو گروه آزمایش و گواه وجود ندارد (05/0<P) . نتیجه گیری: بر اساس نتایج می توان گفت که مقابله درمانگری می تواند در کاهش استرس، ارتقاء کیفیت زندگی و مهارت های مقابله ای، مبتلایان به بیماری های مزمن نظیر دیابت، اثرگذار باشد.
مقایسه اثربخشی رفتاردرمانی شناختی، واقعیت درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر راهبردهای مقابله ای، کیفیت زندگی و سلامت عمومی مراقبین بیماران مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بیماری های مزمن، یکی از بزرگ ترین چالش های سیستم بهداشتی سراسر جهان محسوب می شود که هزینه های مالی، روانی و جسمی زیادی را به همراه دارد. با توجه به تداوم این بیماری ها و افزایش تمایل بیماران به مراقبت های غیربیمارستانی، فرآیند مراقبت گری احتمالا بر کیفیت زندگی و سلامت عمومی اعضای خانواده خصوصاً مراقب اصلی تاثیر می گذارد. لذا این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی رفتار درمانی شناختی، واقعیت درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کیفیت زندگی، سلامت عمومی و راهبردهای مقابله ای مراقبین بیماران مزمن انجام شد. روش: این پژوهش به صورت یک مطالعه نیمه آزمایشی (پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل) طراحی و اجرا شد. جامعه آماری این پژوهش شامل مراقبین افراد مبتلا به بیماری سرطانی در بیمارستان شهدای تجریش و مراقبین بیماران مبتلا به بیماران ام اس ثبت شده در انجمن ام اس تهران تشکیل می دادند. یک نمونه کل ۴۵ نفری به صورت داوطلب انتخاب و در دو گروه مداخله آزمایشی و یک گروه کنترل قرار گرفتند. کلیه آزمودنی ها در دو وهله پیش آزمون و پس آزمون پرسشنامه های سلامت عمومی، مقیاس راهبردهای مقابله ای و پرسشنامه کیفیت زندگی را تکمیل کردند. یافته ها: نتایج این تحقیق نشان داد که هر سه مداخله رفتاردرمانی شناختی، واقعیت درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد توانست نسبت به گروه کنترل تاثیر معنی داری در میانگین متغیرهای وابسته تحقیق ایجاد نماید. همچنین مداخله رفتاردرمانی شناختی نسبت به دو روش دیگر، تغییرات بارزتری در نمره سلامت عمومی، کیفیت زندگی و راهبردهای مقابله ای مراقبین داشت. نتیجه گیری: اثربخشی هر سه مداخله رفتاردرمانی شناختی، واقعیت درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر سلامت عمومی، راهبردهای مقابله ای و کیفیت زندگی مراقبین بیماران، مورد تایید است. مداخله رفتاردرمانی شناختی، نسبت به دو روش مداخله دیگر ارجحیت داشته و واقعیت درمانی کمترین میزان اثر را نشان داد.
مطالعه کیفی راهبردهای مقابله ای سالمندان در مواجهه با تغییرات زیستی، روانی و اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سالمندان به علت تغییرات زیستی، روانی و اجتماعی مرتبط با سن درطی فرآیند پیری، تحولات اساسی را در ساختار زندگی فردی و اجتماعی شان تجربه می کنند که در صورت فقدان برنامه ریزی برای این مرحله از عمر، سالمندان و جامعه با وضعیت کمابیش مساله سازی مواجه خواهند شد. مطالعه حاضر پژوهشی کیفی است که با هدف مطالعه راهبردهای مقابله ای سالمندان در مواجهه با تغییرات رخ داده سنی در آنان صورت گرفته است. دراین راستا با کاربست روش نظریه ی زمینه ای و تکنیک مصاحبه عمیق به مطالعه راهبردهای مقابله ای در 19 سالمند زن و مرد در بازه سنی 60 تا 90 سال پرداخته ایم. نتایج مطالعه نشان می دهد که گذار از سالمندی، تلاش برای بقاء مهم ترین مقوله و معنای بین ذهنیتی در سالمندان برای مقابله با تغییرات رخ داده سنی در آنان است. یعنی پیش فرض اساسی برای سالمندان در این منطقه، تطبیق یا خودتنظیمی شخصی هم در سطح زیستی و هم روانشناختی و هم اجتماعی با به کارگیری راهبردهای مقابله ای از قبیل تعامل مدبرانه یا بازاندیشانه با شرایط و خودحمایتی پرهیزی و انتخاب سبک زندگی سالم جهت مواجهه با محدودیت های زندگی سالمندی، ضعف شبکه حمایتی و فرسودگی روانی است.
پیش بینی علائم اختلال وسواسی- جبری بر اساس مؤلفه های ذهن آگاهی، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و راهبردهای مقابله ای(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال وسواسی-جبری، یکی از اختلالات ناتوان کننده و شایع در نوجوانان است. عوامل زیادی در ایجاد و تداوم این اختلال نقش دارد که اخیراً سازه های شناختی توجه زیادی به خود جلب کرده است. ازاین رو پژوهش حاضر با هدف پیش بینی علائم اختلال وسواسی-جبری بر اساس مؤلفه های ذهن آگاهی، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و راهبردهای مقابله ای انجام گرفت. مواد و روش ها: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوره اول شهر تبریز در سال تحصیلی 1398-1397 بود. درنهایت داده های 357 نفر (200 دختر و 157 پسر) که به عنوان نمونه پژوهش با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده بودند، تحلیل شد. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه بازنگری شده وسواسی-اجباری (OCI-R، فوا و همکاران، 2002)، پرسش نامه مهارت های ذهن آگاهی کنتاکی (KIMS)، فرم کوتاه پرسش نامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و کرایج (CERQ-P-short) و مقیاس راهبردهای مقابله ای اندلر و پارکر (CISS) استفاده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه گام به گام تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که خودسرزنشی از راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (01/0>P و 159/0=r) و مقابله اجتناب مدار از راهبردهای مقابله ای (01/0>P و 058/0=r) با علائم اختلال وسواسی-جبری رابطه ی مثبت و معنی داری دارند. همچنین پذیرش بدون قضاوت (01/0>P و 151/0-= r) و توصیف کردن (01/0>P و 103/0-=r) از مؤلفه های ذهن آگاهی و مقابله مسئله مدار (01/0>P و 073/0-=r) از راهبردهای مقابله ای با علائم اختلال وسواسی-جبری رابطه ی منفی و معنی دار دارند که درنهایت، متغیرهای خودسرزنشی و پذیرش بدون قضاوت توانستند در دو گام 9/ 3 درصد از واریانس علائم اختلال وسواسی-جبری را تبیین کنند. نتیجه گیری: با در نظر گرفتن این نتایج، به نظر می رسد برای پیشگیری نوجوانان به اختلال وسواسی-جبری، توجه به متغیرهای خودسرزنشگری و پذیرش بدون قضاوت بسیار ضروری است.
اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر سازش یافتگی اجتماعی و راهبردهای مقابله ای بیماران مولتیپل اسکلروزیس (MS) شهر تهران
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر سازش یافتگی اجتماعی و راهبردهای مقابله ای بیماران MS شهر تهران انجام شد. روش: با توجه به موضوع و اهداف پژوهش روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه بیماران مبتلا به بیماری ام اس مراجعه کننده به درمانگاه های مرکز تحقیقات بیماری های مغز و اعصاب وابسته به مجتمع بیمارستانی امام خمینی (ره) در شهر تهران در سال 1398-1399 می باشد. نمونه 40 نفر از بیماران ام اس زن شهر تهران که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و سپس به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (20 نفر) و کنترل (20 نفر) جایگزین می شوند. ابزار پژوهش نیز پرسشنامه راهبردهای مقابله ای بلینکزوموس (1981) و پرسشنامه رفتار سازشی لامبرت (1974). پروتکل درمان شناختی-رفتاری بسته آموزشی شناختی رفتاری حاتمی نیز شامل برنامه 10 جلسه ای بود که در مدت دو ماه در اختیار گروه آزمایش قرار گرفت. روش تجزیه و تحلیل داده ها نیز تحلیل کوراریانس بود که با استفاده از نرم افزار spss انجام گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که درمان شناختی-رفتاری بر سازش یافتگی اجتماعی بیماران MS شهر تهران موثر است(001/0 p<). و درمان شناختی-رفتاری بر راهبردهای مقابله ای بیماران MS شهر تهران موثر است (001/0 p<). نتیجه گیری: می توان توان نتجه گرفت با مداخله مداوم برنامه درمان شناختی-رفتاری می توان موجب بهبود وضعیت سازش یافتگی اجتماعی و راهبردهای مقابله ای بیماران MS شد.
مقایسه راهبردهای مقابله ای و سطوح سازش روان شناختی در زنان افسرده و غیر افسرده با تجربه مرگ داخل رحمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۹ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۷۵
115-140
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه راهبردهای مقابله ای و سطوح سازش روان شناختی در زنان افسرده و غیر افسرده با تجربه مرگ داخل رحمی انجام شد. روش: این مطالعه از نوع علی- مقایسه ای بود. جامعه پژوهش زنان دارای تجربه مرگ داخل رحمی افسرده و غیر افسرده بود که در سال 96 دارای پرونده فعال در مطب های تخصصی نازایی منطقه 3 شهر تهران بودند. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 30 نفر از زنان افسرده با تجربه مرگ داخل رحمی و 30 نفر از زنان غیر افسرده دارای تجربه مرگ داخل رحمی به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه مقابله با موقعیت های فشارزا، مقیاس سلامت روانی و پرسشنامه افسردگی بک استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس چندمتغیره تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که زنان افسرده از راهبردهای مقابله ای هیجانی مدار و زنان غیر افسردهراهبردهای مقابله ای مسئله مدار به طور معناداری بیشتر استفاده می کنند (01/0> P ). اما در راهبردهای مقابله ای اجتنابی بین زنان غیر افسرده و افسرده تفاوت معناداری مشاهده نشد (79/0= P ). همچنین، نتایج نشان داد که درماندگی روان شناختی زنان غیر افسرده به طور معناداری از زنان افسرده پایین تر است و زنان غیرافسرده از بهزیستی روان شناختی بالاتری برخوردار می باشند (001/0> P ). نتیجه گیری: مطالعه حاضر نشان داد که راهبردهای مقابله ای و سازش روان شناختی متغیرهایی هستند که می توانند بر افسردگی زنان با تجربه مرگ داخل رحمی تاثیر داشته باشند. بنابراین برای درمان افسردگی این افراد، باید به این متغیرها توجه داشت.
رابطه تیپ های شخصیتی و فرسودگی شغلی از طریق میانجی گری روابط بین فردی در کارکنان شهرداری
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی رابطه تیپ های شخصیت، استرس و راهبردهای مقابله ای با فرسودگی شغلی و روابط بین فردی کارکنان شهرداری شهرتهران بود. روش این پژوهش همبستگی و با توجه به نحوه گردآوری داده ها جزء تحقیقات توصیفی (غیرآزمایشی) است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کارکنان شهرداری شهر تهران در سال 95-94 بود. نمونه این پژوهش مشتمل بر 100 نفر از کارکنان شهرداری بودند، که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های پنج عامل شخصیت کاستا و مک کری (Neo)، استرس Dass، راهبردهای مقابله ای لازاروس، فرسودگی شغلی مزلج، روابط بین فردی کویین استفاده شد. یافته ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون نشان داده شده است که همبستگی مثبت و معنی داری بین ابعاد تیپ های شخصیتی با فرسودگی شغلی وجود دارد. همچنین همبستگی مثبت و معناداری بین ابعاد تیپ های شخصیتی با روابط بین فردی وجود دارد. بعلاوه اینکه همبستگی منفی و معنی داری بین راهبرد مساله مدار با فرسودگی شغلی وجود دارد. از طرفی همبستگی مثبت و معنی داری بین استرس با فرسودگی شغلی وجود دارد. در نهایت همبستگی منفی و معناداری بین استرس با روابط بین فردی وجود دارد.
بهزیستی روانشناختی و راهبردهای مقابله ای در دانشجویان خوابگاهی و غیر خوابگاهی دانشگاه ملایر
پژوهش حاضر با هدف بررسی راهبردهای مقابله ای در دانشجویان خوابگاهی و غیر خوابگاهی دانشگاه ملایرانجام شد. روش پژوهش حاضر علی –مقایسه ای بود. جامعه آماری را کلیه دانشجویان خوابگاهی و غیر خوابگاهی(بومی و غیر بومی) دانشگاه ملی ملایر تشکیل داده که به روش تصادفی تعداد 150 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب گردید. ابزارهای مورداستفاده عبارتند از: مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف و مقیاس راهبردهای مقابله ای نوجوانان فرایدنبرگ و لوئیس (1993). یافته های پژوهش نشان داد بین دانشجویان خوابگاهی و غیرخوابگاهی در بیشتر زیر مقیاس های بهزیستی روانشناختی و راهبردهای مقابله ای تفاوت معنارداری مشاهده می شود.نتیجه گیری: ایجاد کارگاه هایی جهت آشنایی بیشتر مسائل روانی و سلامت جسمی و زندگی بهتر دانشجویان خوابگاهی، در قالب آموزش مهارت های زندگی. آموزش راه های پیشگیری و مدیریت استرس و فشارهای روانی و نیز کلاس های ورزشی و استفاده بهینه تر از اوقات دانشجویان می تواند نقش مهمی در سلامت روانی آن ها ایفا کند و از آسیب های بعدی جلوگیری شود.
ارتباط بین اضطراب وجودی با گرایش نوجوانان به اعتیاد (مورد مطالعه شهرستان بهار)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی رابطه حمایت اجتماعی ادراک شده و راهبردهای مقابله ای با عود اعتیاد بود. جامعه این پژوهش دربرگیرنده افراد معتاد در حال ترک شهرستان بهار بود. 130 نفر از این معتادان با استفاده از نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری شامل مقیاس چند وجهی حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و همکاران و پرسشنامه راهبردهای مقابله ای فولکمن و لازاروس و مصاحبه بود. روش پژوهش، همبستگی از نوع پیش بینی است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی شامل شاخص های مرکزی و پراکندگی استفاده شده است و از آمار استنباطی جهت آزمون فرضیه هایی نظیر ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. تحلیل رگرسیون نشان داد حمایت اجتماعی ضعف پیش بینی کننده عود اعتیاد می باشد. همچنین، استفاده از راهبردهای مقابله هیجانی با عود اعتیاد رابطه دارد، در صورتی که راهبردهای مقابله ای مسأله مدار با کاهش عود اعتیاد رابطه دارد. نتایج این پژوهش نشان داد که با استفاده از راهبردهای مقابله ای و حمایت اجتماعی معتادان می توان احتمال عود بیماری را بررسی کرد و در نهایت، با آموزش شیوه های ارتباطی و راهبردهای مقابله ای مناسب از عود اعتیاد جلوگیری کرد و در نهایت هزینه های مربوط به آن را در جامعه کاهش داد.
رابطه حمایت اجتماعی ادراک شده و راهبردهای مقابله ای با عود اعتیاد
منبع:
دانش انتظامی همدان سال دوم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴ (پیاپی ۷)
109 - 130
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطه حمایت اجتماعی ادراک شده و راهبردهای مقابله ای با عود اعتیاد بود. جامعه این پژوهش دربرگیرنده افراد معتاد در حال ترک شهرستان بهار بود. 130 نفر از این معتادان با استفاده از نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری شامل مقیاس چند وجهی حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و همکاران و پرسشنامه راهبردهای مقابله ای فولکمن و لازاروس و مصاحبه بود. روش پژوهش، همبستگی از نوع پیش بینی است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی شامل شاخص های مرکزی و پراکندگی استفاده شده است و از آمار استنباطی جهت آزمون فرضیه های نظیر ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. تحلیل رگرسیون نشان داد حمایت اجتماعی ضعف پیش بینی کننده عود اعتیاد می باشد. همچنین، استفاده از راهبردهای مقابله هیجانی با عود اعتیاد رابطه دارد در صورتی که راهبردهای مقابله ای مسأله مدار با کاهش عود اعتیاد رابطه دارد. نتایج این پژوهش نشان داد که با استفاده از راهبردهای مقابله ای و حمایت اجتماعی معتادان می توان احتمال عود بیماری را بررسی کرد و در نهایت، با آموزش شیوه های ارتباطی و راهبردهای مقابله ای مناسب از عود اعتیاد جلوگیری کرد و در نهایت هزینه های مربوط به آن را در جامعه کاهش داد.
اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تنظیم هیجان، سرمایه روان شناختی و راهبردهای مقابله ای دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: دانشگاه محیطی چالش انگیز است که می تواند واکنش های متفاوتی را در دانشجویان ایجاد کند. از طرفی، فقدان مهارت ها و توانایی های عاطفی، روانی و اجتماعی دانشجویان را در مواجهه با مسائل و مشکلات آسیب پذیر نموده و آنها را در معرض انواع اختلالات روانی، اجتماعی و رفتاری قرار می دهد. هدف این پژوهش، مطالعه اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تنظیم هیجان، سرمایه روان شناختی و راهبردهای مقابله ای دانشجویان بود. روش کار: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون _ پس آزمون و دوره پیگیری با گروه کنترل بود. یک نمونه 50 نفری از دانشجویان دختر دانشگاه های آمل در سال تحصیلی 98-1397 به روش در دسترس انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه مساوی آزمایش و گواه جایگزین شدند. گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد هفته ای یک بار در 12 جلسه 90 دقیقه ای برای گروه آزمایش برگزار گردید اما گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. ابزار شامل پرسشنامه تنظیم هیجان فرم کوتاه ( Garnefski و Kraaij ، 2006)، پرسشنامه سرمایه روان شناختی ( Luthans و همکاران، 2007) و پرسشنامه راهبردهای مقابله ای ( Folkman و Lazarus ، 1988) بود. یافته ها: نتایج نشان داد که مداخله مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تنظیم هیجان، سرمایه های روان شناختی و راهبردهای مقابله ای دانشجویان مؤثر بوده است (0001/0 < P ) و این اثربخشی در مرحله پیگیری نیز بر هر سه متغیر پایدار ماند (0001/0 P< ). نتیجه گیری: با توجه به تأثیر قابل توجه درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تنظیم هیجان، سرمایه روان شناختی و راهبردهای مقابله ای دانشجویان، استفاده از این روش های مفید به کلیه مشاوران و دست اندرکاران درمان های روان شناختی و مسئولین دانشگاه ها توصیه می شود.
نقش واسطه ای راهبردهای مقابله ای در رابطه بین الگوی ارتباطی خانواده و آمادگی به اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال پانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۹
311-334
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای راهبردهای مقابله ای در رابطه بین الگوی ارتباطی خانواده و آمادگی به اعتیاد در جوانان انجام شد. روش : پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی است از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل اعضا سازمان جوانان جمعیت هلال احمر کل ایران در سال 1397 بود. 595 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. داده های پژوهش با استفاده از پرسش نامه آمادگی به اعتیاد، پرسش نامه الگوی ارتباطی خانواده و پرسش نامه راهبردهای مقابله ای جمع آوری شد. داده ها با روش های همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج حاکی از برازش مناسب مدل بود. در این مدل، جهت گیری گفت و شنود (به طور منفی) و جهت گیری همنوایی (به طور مثبت) تاثیرات غیر مستقیم و معناداری بر آمادگی به اعتیاد داشتند. راهبردهای مسئله مدار به طور معناداری در رابطه جهت گیری گفت و شنود و جهت گیری همنوایی با آمادگی به اعتیاد دارای نقش واسطه ای بودند. همچنین، راهبردهای هیجان مدار به طور معناداری میانجی کننده رابطه بین جهت گیری همنوایی و آمادگی به اعتیاد بود. نتیجه گیری: به نظر می رسد الگوی ارتباطی خانواده در کنار سایر عوامل از جمله شیوه ی مقابله ای، نقشی کلیدی در آمادگی اعتیاد و مصرف مواد ایفا می کند و لزوم توجه به این عوامل در برنامه های پیشگیری ضروری است.
تأثیر شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر راهبردهای مقابله ای، افسردگی و افکار خودکشی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره نوزدهم زمستان (اسفند) ۱۳۹۹ شماره ۹۶
1557-1568
حوزه های تخصصی:
زمینه: مطالعات متعددی به تأثیر شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و بررسی راهبردهای مقابله ای، افسردگی و افکار خودکشی پرداخته اند. اما پیرامون بررسی تأثیر شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر راهبردهای مقابله ای، افسردگی و افکار خودکشی دانشجویان شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: بررسی تأثیر شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر راهبرد های مقابله ای، افسردگی و افکار خودکشی دانشجویان بود. روش: پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان کارشناسی دختر و پسر دانشگاه پیام نور کرمانشاه در نیم سال دوم تحصیلی 98-1397 بود. 24 دانشجو به صورت نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (12 نفر) جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از: پرسشنامه های راهبردهای مقابله ای لازاروس و فولکمن (۱۹۸۴)، افسردگی بک ویرایش دوم (۱۹۹۶)، افکار خودکشی بک (1979) و جلسات شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (ون سون، نیکلیک، پوپ و پاور، 2011). داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره تحلیل شدند. یافته ها: شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی به طور معناداری منجر به کاهش راهبردهای هیجان مدار، افسردگی و افکار خودکشی در دانشجویان شد (0/01 > P ). نتیجه گیری: دانشجویانی که در جلسات شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی شرکت داشتند نمرات پایین تری در راهبردهای مقابله ای، افسردگی و افکار خودکشی کسب کردند.
تدوین مدل خودناتوان سازی تحصیلی پنجم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هفتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
213 - 226
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش تدوین و آزمون مدل رابطه بین سبک های مقابله ای و خودناتوان سازی تحصیلی با در نظر گرفتن نقش میانجی تاب آوری و امیدواری بود. روش: روش انجام این پژوهش توصیفی- همبستگی از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر دوره دوم متوسطه آموزش و پرورش شهرستان کامیاران در سال تحصیلی 1397-1396 بود، که براساس قاعده مولر برای نمونه گیری در مدل های ساختاری، 330 نفر به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شد. از مقیاس های خودناتوان سازی تحصیلی، تاب آوری تحصیلی، پرسشنامه امیدواری اشنایدر و مقیاس راهبردهای مقابله ای لازاروس برای گردآوری داده ها استفاده شد. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که اثر سبک های مقابله ای بر امیدواری و تاب آوری مثبت و معنی دار می باشد. همچنین اثر مستقیم سبک های مقابله ای بر خودناتوان سازی منفی و معنی دار می باشد. اثر تاب آوری بر خودناتوان سازی و امیدورای بر خودناتوان سازی منفی و معنی دار می باشد. نتایج این پژوهش حاکی از اهمیت منابع مقابله ای در کاهش خودناتوان سازی و افزایش موفقیت تحصیلی می باشد. کلید واژه ها: سبک های مقابله ای، خود ناتوان سازی تحصیلی، تاب آوری، امیدواری .