مطالب مرتبط با کلیدواژه

راهبردهای مقابله ای


۱۰۱.

پیش بینی حمایت خود مختاری معلّمان براساس عوامل استرس زای شغلی با میا نجی گری راهبرد های مقابله ای

کلیدواژه‌ها: حمایت خودمختاری راهبردهای مقابله ای عوامل استرس زای شغلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۳ تعداد دانلود : ۱۷۵
هدف پژوهش حاضر پیش بینی حمایت خودمختاری معلّمان برا ساس عوامل استرس زای شغلی با میانجی گری راهبرد های مقابله ای بود. روش پژوهش توصیفی و طرح پژوهش، همبستگی و از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل همه معلّمان متوسطه اول و دوم مدارس دولتی شهرستان نور و چمستان درسال تحصیلی 99-98 به تعداد 636 نفر بود که براساس فرمول کوکران و با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، 240 نفر انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه معلم به عنوان متن اجتماعی ولبورن و همکاران (1992)، پرسشنامه عوامل استرس زای شغلی اترو- لوپس و همکاران (2006) و پرسشنامه راهبردهای مقابله ای کارور (1997) استفاده شد. تمام تحلیل ها به روش مدل سازی معادلات ساختاری انجام شدند. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که عوامل استرس زای شغلی بر راهبردهای مقابله ای و حمایت خودمختاری اثر مستقیم دارد. راهبردهای مقابله ای بر حمایت خودمختاری اثر مستقیم دارد. همچنین، عوامل استرس زای شغلی به صورت غیرمستقیم و از طریق راهبردهای مقابله ای بر حمایت خودمختاری تأثیر می گذارد. نتایج این پژوهش از نقش میانجی راهبردهای مقابله ای در روابط بین عوامل استرس زای شغلی با حمایت خودمختاری معلّمان حمایت کرد.
۱۰۲.

الگوی ساختاری موفقیت تحصیلی بر اساس اعتماد به نفس و سرمایه های روانشناختی با میانجی گری راهبرد های مقابله ای (اجتنابی, مسئله مدار و هیجان مدار)

کلیدواژه‌ها: موفقیت تحصیلی اعتماد به نفس سرمایه روانشناختی راهبردهای مقابله ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۶ تعداد دانلود : ۲۱۹
هدف مطالعه حاضر ارائه الگوی ساختاری به منظور پیش بینی موفقیت تحصیلی بر اساس اعتماد به نفس و سرمایه روانشناختی با میانجی گری راهبردهای مقابله ای در دانش آموزان بود. روش پژوهش از نوع توصیفی, همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دوره متوسطه دوم مدارس شهر مشهددر سال تحصیلی 1400-1399 بوده است. روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ی و حجم نمونه شامل 405 دانش آموز بوده است. دانش آموزان به پرسشنامه های اعتماد به نفس لوزنبرگ, پرسشنامه راهبردهای مقابله با فشار روانی(اندلر و پارکر) و پرسشنامه سرمایه روانشناختی لوتانز پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از روش الگویابی معادلات ساختاری با نرم افزارهای spss24 و ایموس جهت بررسی روابط میان متغیرهای مکنون استفاده شد. نتایج نشان دادند که بین اعتماد به نفس و سرمایه روانشناختی و سبک مقابله ای مسئله مدار با موفقیت تحصیلی رابطه مثبت و معناداری وهمچنین بین سبک مقابله ای اجتنابی با موفقیت رابطه منفی معناداری وجود دارد. اما بین سبک هیجان مدار با موفقیت تحصیلی رابطه معناداری یافت نشد. همچنین اعتماد به نفس و سرمایه روانشناختی با میانجی راهبرد مقابله ای مسئله مدار موفقیت تحصیلی را در دانش آموزان پیش بینی می کند.
۱۰۳.

مدل ساختاری درماندگی خانواده در بیماران مبتلا به سرطان بر اساس طرحواره های ناسازگار اولیه و راهبردهای مقابله ای با نقش میانجی هم وابستگی خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درماندگی خانواده طرحواره های ناسازگار اولیه راهبردهای مقابله ای هم وابستگی خانواده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۰ تعداد دانلود : ۹۵
هدف: هدف از پژوهش حاضر، تدوین مدل ساختاری درماندگی خانواده در بیماران مبتلا به سرطان بر اساس طرحواره های ناسازگار اولیه و راهبردهای مقابله ای با نقش میانجی هم وابستگی خانواده بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع تحقیقات توصیفی و طرح پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش را تمامی مراقبین بیماران سرطانی مراجعه کننده به مراکز طب تسکینی بیمارستان فیروزگر تهران، مرکز تحقیقات سرطان دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی و مرکز تحقیقات سرطان وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در سال 1399 تشکیل دادند که از این میان 300 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه درماندگی خانواده (مک کوبین، تامپسون و مک کوبین، 1996)، طرح واره های ناسازگار اولیه (یانگ، 1998)، راهبردهای مقابله ای اندلر و پارکر (1980) و پرسشنامه هم وابستگی استونبرینگ (1998) بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون و  معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای  SPSSو SmartPLS استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین طرحواره های ناسازگار اولیه و درماندگی خانواده رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد (≤0/01α) ولی بین راهبردهای مقابله ای و درماندگی خانواده رابطه معنی داری وجود ندارد. علاوه بر این بین طرحواره های ناسازگار اولیه و هم وابستگی خانواده رابطه معنی دار دیده شد(≤0/01α) و از طرفی نشان داده شد که هم وابستگی خانواده با درماندگی خانواده رابطه معناداری دارد. بین راهبردهای مقابله ای و هم وابستگی خانواده رابطه معنی داری وجود دارد. از سوی دیگر بین هم وابستگی خانواده و درماندگی خانواده نیز رابطه معنی داری وجود دارد (≤0/01α). نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که با افزایش طرحواره های ناسازگار اولیه، درماندگی خانواده نیز افزایش می یابد و با یک واحد تغییر در طرحواره های ناسازگار اولیه با توجه به متغیر هم وابستگی خانواده، درماندگی خانواده مراقبین بیماران سرطانی0.171 تغییر می کند. همچنین با یک واحد تغییر در راهبردهای مقابله ای با توجه به متغیر هم وابستگی خانواده، درماندگی خانواده مراقبین بیماران سرطانی 0.187 تغییر می کند
۱۰۴.

اثربخشی راهبردهای مقابله ای بر کاهش اضطراب و افسردگی دانش آموزان دختر کم توان ذهنی

کلیدواژه‌ها: راهبردهای مقابله ای اضطراب افسردگی دانش آموزان کم توان ذهنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۲ تعداد دانلود : ۱۵۰
   این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش راهبردی مقابله ای بر کاهش اضطراب و افسردگی دانش آموزان دختر متوسطه کم توان ذهنی می باشد. روش تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ اجرا نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گواه بوده است. جامعه آماری را دانش آموزان دختر کم توان ذهنی در دوره متوسطه شهر اراک که جمعیت این دانش آموزان 65 نفر بوده است. حجم نمونه این پژوهش با توجه به آمار پایین دانش آموزان کم توان ذهنی از طریق شمارش کامل آزمودنی ها بود، در مرحله بعد حجم نمونه تعداد 36 نفر از دانش آموزان دختر کم توان ذهنی که دارای نشانه های ناهنجاری رفتاری بودند در دو گروه آزمایشی و گواه بصورت تصادفی قرار داده شدند. ابزار تشخیص اضطراب و افسردگی آزمون وود ورث بوده است. روش آماری تحلیل داده ها در بخش میدانی از طریق آمار توصیفی و آمار استنباطی تحلیل کوواریانس صورت گرفته است. مهمترین نتایج بدست آمده حاکی از آن است که 65 درصد از دانش آموزان دختر کم توان ذهنی دارای علایمی از اضطراب و افسردگی می باشند بین میانگین پس آزمون گروه کنترل و گروه آزمایش در مقیاس های افسردگی و اضطراب تفاوت وجود دارد ولی این تفاوتها چشم گیر نیست، بنابراین می توان نتیجه گرفت که برنامه آموزش راهبردهای مقابله ای بر کاهش افسردگی و اضطراب دانش آموزان دختر متوسطه کم توان ذهنی مؤثر بوده است.
۱۰۵.

بررسی و مقایسه جهت گیری هدف، راهبردهای مقابله ای و منابع استرس در دانش آموزان دارای اختلال توجه و عادی شهرستان فراشبند

نویسنده:
تعداد بازدید : ۹۲ تعداد دانلود : ۹۷
مقدمه و هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسه جهت گیری هدف، راهبردهای مقابله ای و منابع استرس در دانش آموزان دارای اختلال توجه و عادی صورت گرفت. روش شناسی پژوهش: . شرکت کنندگان این پژوهش شامل 300 نفر(150 نفر دارای اختلال توجه و 150 نفر بدون اختلال توجه) از دانش-آموزان شهرستان فراشبند بودند که براساس روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. به منظور بررسی و مقایسه متغیرهای پژوهش در دو گروه نمونه شرکت کنندگان، پرسش نامه اختلال توجه سوان (2004)، پرسش نامه جهت گیری هدف الیوت و مک گریگور (2001)، پرسش نامه راهبردهای مقابله ای استراچرز و همکاران (2000) و پرسش نامه منابع استرس گادزلا (1998) را تکمیل نمودند. پایایی ابزارهای پژوهش به وسیله ضریب آلفای کرونباخ و روایی آن ها از طریق همسانی درونی تعیین شد. نتایج حاکی از روایی و پایایی قابل قبول پرسش نامه ها بود. برای بررسی تفاوت بین دو گروه نمونه در متغیرهای پژوهش از روش تحلیل واریانس چندمتغیره استفاده شد و برای بررسی رابطه بین جهت-گیری هدف و منابع استرس با راهبردهای مقابله ای از رگرسیون چندگانه به شیوه همزمان استفاده شد. بحث ونتیجه گیری: نتایج تحلیل آماری نشان داد که بین دو گروه نمونه در متغیرهای پژوهش تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین بین جهت گیری هدف و منابع استرس با راهبردهای مقابله ای رابطه چندگانه وجود دارد.
۱۰۶.

الگوی مفهومی راهبردهای مقابله ای در مواجهه با مسئولیتهای زنان سرپرست خانوار:یک مطالعه پدیدارشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۳۰ تعداد دانلود : ۲۱۹
الگوی مفهومی راهبردهای مقابله ای در مواجهه با مسئولیتهای زنان سرپرست خانوار:یک مطالعه پدیدارشناختی فهیمه قشقایی ،علی دلاور ، جوادخلعتبری ،عبدالله شفیع آبادی چکیده هدف ازپژوهش حاضر بررسی راهبردهای مقابله ای در مواجهه بامسئولیتهای زنان سرپرست خانوار بود .روش این پژوهش کیفی از نوع پدیدار شناسی ،با ابزار پژوهشی مصاحبه نیمه ساختارمندانجام شد.جامعه پژوهش، زنان سرپرست خانوار ،مددکاران و مدیران از بهزیستی استان تهران بود.نمونه گیری ابتدا به صورت طبقه بندی نسبی ازشهرستانهای شمیرانات،شهریاروشهر تهران انجام شد سپس باروش نمونه گیری هدفمندمتوالی در تیر-شهریور1398تا اشباع نظری پایان یافت. نمونه آماری 35زن سرپرست خانوار، 12مددکار و 6 مدیرازکلینیک های تحت پوشش بهزیستی،در مجموع(53)نفربود. دادههای حاصل ازمصاحبه باروش کدگذاری باز،محوری وگزینشی تحلیل شد.مشکلات زنان:روانشناختی؛جسمانی، اقتصادی؛ ؛مرتبط با فرزند؛ خانواده اولیه ،فرهنگی وحمایتی شناسایی شدند که مشکلات اقتصادی محسوس تر بود.بعلاوه 124 مفهوم، 17مقوله فرعی،4مقوله اصلی:1-عوامل فردی راهبردهای مقابله ای کارآمد(تاب آوری،خودکارامدی،خوشیینی،ارزیابی شناختی،معنویات)2-عوامل فردی ناکارآمد(تحریفات شناختی و هیجانی،سبک منفعل، اختلالات جسمانی-روانی، سبک ناکارامد فرزندپروری)3- عوامل اجتماعی کارآمد (مشارکت اجتماعی،انسجام اجتماعی، اعتماد اجتماعی)4-عوامل اجتماعی ناکارآمد ( مشارکت ناکافی،انسجام ناکافی، اعتماد ناکافی و عوامل وابسته ساز ) و 2 مضمون اصلی راهبردهای مقابله ای کارامد و ناکارامد شناسایی شد. بر اساس الگوی جامع چندمنبعه سلسله مراتبی، مولفه های کارامد معنویت،تاب آوری و مولفه های ناکارامدسازکاستی در اعتماد و انسجام اجتماعی بعلاوه سبک وابسته و منفعل درزنان سرپرست بهزیستی، محسوستر بود.کلیدواژه ها: الگوی مفهومی، راهبردهای مقابله ای ، مواجهه، مسئولیتهای زنان سرپرست،پدیدارشناختی
۱۰۷.

تعیین اثربخشی ترکیب دو روش خانواده درمانی بافت نگر و ساختاری بر همبستگی و راهبردهای مقابله ای زوج های دارای نارضایتی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۲۹ تعداد دانلود : ۱۲۱
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی ترکیب دو روش خانواده درمانی بافت نگر و ساختاری بر همبستگی و راهبردهای مقابله ای زوج های دارای نارضایتی زناشویی بود. روش پژوهش: طرح پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش تمام زوج های دارای نارضایتی زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره خانواده در شهر بیرجند که در 6 ماه اول سال 98 به این مراکز مراجعه کردند که از میان آنها 20 زوج دارای نارضایتی زناشویی به صورت در دسترس و هدفمند انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (10 زوج) و کنترل (10 زوج) قرار داده شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه راهبردهای مقابله ای لازاروس و فولکمن (1988) و مؤلفه همبستگی پرسشنامه اولسون، پورتنر و لوی (1996) بود که به منظور جمع آوری اطلاعات در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بر روی آزمودنی ها اجرا شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تجزیه و تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر استفاده شد. یافته ها: یافته ها حاکی ازاین بود که تلفیق دو روش خانواده درمانی بافت نگر و ساختاری بر همبستگی و راهبردهای مقابله ای مسأله مدار زوج های دارای نارضایتی زناشویی تاثیر دارد(05/0›p)؛ لازم به ذکر است، ماندگاری اثر درمان بعد از دو ماه حفظ شده است (05/0›p)؛ نتایج نشان داد، تلفیق دو روش خانواده درمانی بافت نگر و ساختاری بر راهبردهای مقابله ای هیجان مدار زوج ها تأثیر نداشت (05/0‹P). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که تلفیق روش های خانواده درمانی بافت نگر و ساختاری باعث همبستگی و راهبردهای مقابله مسأله مدار زوج های دارای نارضایتی زناشویی گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شده است. شماره ی مقاله: ۴
۱۰۸.

خشک سالی و جوامع روستایی: استراتژی های مقابله با پیامدهای آن (مورد مطالعه: روستاهای مرزی شهرستان زاهدان)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۶۳ تعداد دانلود : ۱۹۲
وقوع خشکسالی اثرت زیادی بر معیشت خانوارهای روستایی، به ویژه در روستاهای مناطق مرزی که با کمبود گزینه های معیشتی روبرو هستند، وارد می سازد. برای مقابله با این اثرات استفاده از راهبردهای مقابله با پیامدهای آن در مناطق روستایی ضروری است. لذا با توجه به اهمیت این موضوع، هدف پژوهش حاضر، بررسی اثرات خشکسالی بر جوامع روستایی و شناسایی راهبردهای مقابله با پیامدهای آن در روستاهای مرزی شهرستان زاهدان است. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام ترکیبی (کمی و کیفی) است. ابزار گردآوری داده ها و اطلاعات پرسش نامه، مشاهد و مصاحبه با کشاورزان و روستاییان بوده است.جامعه آماری مربوط به خانوارهای روستایی بخش مرکزی شهرستان زاهدان (10278 خانوار) است که با استفاده از نمونه گیری سهمیه ای و تصادفی ساده 380 خانوار به عنوان نمونه اول انتخاب شد. برای تحلیل داده های کمی از آزمون اکتشافی جوهانسون استفاده شد. برای بررسی و تحلیل های کیفی از مصاحبه اکتشافی استفاده شد. نتایج نشان داد که خشکسالی در روستاهای شهرستان زاهدان بیشترین اثر را بر کاهش منابع آب، سطح زیر کشت، اشتغال، درآمد، فقر روستایی، تعداد دام یا تولیدات دامی، مهاجرت های روستایی، از بین رفتن پوشش گیاهی، فرسایش و شوری خاک و کاهش قیمت زمین و اراضی داشته است. نتایج در زمینه وضعیت استفاده از شیوه های مقابله ای در بین کشاورزان منطقه نشان داد که وضعیت استفاده از این اقدامات چندان مناسب نمی باشد و بیش از نیمی از کشاورزان از این روش ها استفاده نمی کنند. با این حال برخی از کشاورزان از روش هایی که نسبتا ساده و کم هزینه که نیاز به تخصص بالایی ندارد و با ویژگی های روستاهای مرزی سازگاری بیشتری دارد استفاده کرده اند. از نظر کشاورزان اقداماتی چون قاچاق سوخت و کالا، ترک روستا و مهاجرت به شهر، پرداختن به مشاغل غیرکشاورزی، کف زنی و یا لای روبی قنات و تغذیه دستی دام ها به عنوان مهم ترین روش های سازگاری با خشکسالی و کاهش اثرات آن بوده اند. شماره ی مقاله: ۲۱
۱۰۹.

رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه و راهبردهای مقابله ای با درماندگی خانواده مراقبین بیماران سرطانی

تعداد بازدید : ۱۵۰ تعداد دانلود : ۱۰۹
زمینه و هدف: عواقب ناشی از افزایش فشار بر مراقبین خانودگی شامل انزوای خانواده، قطع امید از حمایتهای اجتماعی، اختلال در روابط خانوادگی و مراقبت ناکافی از بیمار و در نهایت رها کردن بیمار خواهد بود، این مشکلات از دو بخش یعنی مشکلات مربوط به مراقبت و درمان بیمار و سازگاری با مسئولیتهای ناشی از مراقبت نشأت می گیرد؛ از این رو، هدف از پژوهش حاضر، تعیین رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه و راهبردهای مقابله ای با درماندگی خانواده مراقبین بیماران سرطانی بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع تحقیقات توصیفی و طرح پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش را تمامی مراقبین بیماران سرطانی مراجعه کننده به مراکز طب تسکینی بیمارستان فیروزگر تهران، مرکز تحقیقات سرطان دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی و مرکز تحقیقات سرطان وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در سال 1399 تشکیل دادند که از این میان 300 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه درماندگی خانواده (مک کوبین، تامپسون و مک کوبین، 1996)، طرح واره های ناسازگار اولیه (یانگ، 1998)، راهبرهای مقابله ای (اندلر و پارکر، 1980) بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین طرحواره های ناسازگار اولیه و درماندگی خانواده مراقبین بیماران سرطانی رابطه مثبت معناداری وجود دارد (01/0> p ). اما بین راهبردهای مقابله ای و درماندگی خانواده مراقبین بیماران سرطانی رابطه معناداری مشاهده نشد. نتیجه گیری: بنابراین، همراه کردن مداخلات روان شناختی برای تغییر الگوهای رفتاری ناسالم و مشاوره با روان شناسان برای شناسایی و تعدیل طرحواره های ناسازگار اولیه درکنار درمانه ای اصلی جسمانی، می تواند در کاهش صدمات روانی مراقبین بیماران مبتلا به سرطان موثر باشد .
۱۱۰.

رابطه علّی راهبردهای مقابله ای و اضطراب کرونا با نقش میانجی گری تاب آوری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: راهبردهای مقابله ای تاب آوری اضطراب کرونا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۸ تعداد دانلود : ۱۱۱
هدف این پژوهش، بررسی نقش واسطه ای تاب آوری در رابطه میان راهبردهای مقابله ای و اضطراب کرونا بود. روش پژوهش، همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان پسر مقطع کارشناسی مرکز آموزش عالی پلدختر (450 نفر) در سال تحصیلی 400-1399 بود. 210 دانشجو به صورت آنلاین در این مطالعه شرکت کردند و به پرسشنامه های اضطراب کرونا ویروس علی پور و همکاران (1398)، راهبردهای مقابله ای لازاروس و فولکمن (1985) و تاب آوری کونور- دیویدسون (2003) پاسخ دادند. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-22 و AMOS-24 انجام شد. نتایج نشان داد راهبرد مقابله ای هیجان مدار دارای اثر مستقیم بر اضطراب کرونا بود (01/0>p)؛ اما راهبرد مقابله ای مسأله مدار بر اضطراب کرونا اثر مستقیم نداشت (05/0<p). راهبرد مقابله ای مسأله مدار دارای اثر مستقیم بر تاب آوری بود (01/0>p)؛ اما راهبرد مقابله ای هیجان مدار بر تاب آوری اثر مستقیم نداشتند. همچنین تاب آوری دارای اثر غیرمستقیم بر اضطراب کرونا بود (01/0>p). نتایج غیرمستقیم مسیرها نشان داد که فقط راهبردهای مقابله ای مسأله مدار با میانجی گری تاب آوری می تواند از میزان اضطراب کرونا بکاهد. با توجه به یافته های پژوهش، تمرکز بر نوع راهبرد مقابله ای، می تواند اثر مهمی در اضطراب کرونا دانشجویان داشته باشد. پیشنهاد می شود مداخلات درمانی مبتی بر تاب آوری و مقابله، در درمان اضطراب کرونا مورد توجه قرار گیرد.
۱۱۱.

ارتباط سبک های هویت و راهبردهای مقابله ای با سازگاری زناشویی در پرستاران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: پرستاران روابط زناشویی سبک های هویت راهبردهای مقابله ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۸ تعداد دانلود : ۱۹۰
اهداف حرفه پرستاری پراسترس است و پرستاران برای حفظ تمرکز بر مراقبت از بیمار و همچنین داشتن سازگاری زناشویی و حل مشکلات شخصی نیاز دارند راهبردهای مقابله ای مناسب به کارگیرند. ارتباط سبک های هویتی پرستاران با راهبردهای مقابله ای مورد استفاده و سازگاری زناشویی هنوز به طور کامل روشن نیست. بنابراین این مطالعه با هدف تعیین ارتباط سبک های هویتی با راهبردهای مقابله ای و سازگاری زناشویی در پرستاران انجام شد مواد و روش ها این پژوهش توصیفی همبستگی از نوع مقطعی بر روی 221 نفر از پرستاران شاغل در بیمارستان های شهر رشت که به شیوه تصادفی طبقه ای نسبتی انتخاب شدند، انجام شد. جمع آوری داده ها با استفاده از پرسش نامه های راهبردهای مقابله ای بیلینگز و موس، سبک های هویتی و آزمون سازگاری زناشویی لاک والاس صورت گرفت. داده ها در نرم افزار SPSS نسخه 23 تحلیل شد. یافته ها میانگین نمره سازگاری زناشویی شرکت کنندگان 11 /97± 111 /68 و در محدوده مطلوب بود. میانگین نمره کل سبک های هویتی 12 /27±100/31 بود. میانگین نمره کل راهبردهای مقابله ای 7/25± 38/58 بود. سازگاری زناشویی با سبک های هویتی اطلاعاتی (r=0/14 و P=0/03) و هویت هنجاری (r=-0/17 و P=0/01) و راهبرد مقابله ای حل مسئله (r=-0/15 و P=0/03) همبستگی داشت. تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد تنها سبک های هویت و تعداد ساعت شیفت قادر به تبیین 20 درصد تغییرات سازگاری زناشویی در پرستاران است. نتیجه گیری یافته ها نشان داد سازگاری زناشویی در پرستاران این مطالعه در رشت (ایران) در حد مطلوب است. فقط سبک های هویتی اطلاعاتی و هنجاری و تعداد ساعت شیفت قادر به تبیین تغییرات سازگاری زناشویی در پرستاران هستند.
۱۱۲.

اثربخشی راهبرد کاهش استرس مبتنی بر توجه آگاهی بر فراهیجان، راهبردهای مقابله ای، واکنش پذیری هیجانی و کنترل خشم نوجوانان متعارض 15-18 سال(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: راهبرد کاهش استرس مبتنی بر توجه آگاهی فراهیجان راهبردهای مقابله ای واکنش پذیری هیجانی کنترل خشم نوجوانان متعارض

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴ تعداد دانلود : ۱۰۷
هدف: مطالعه حاضر با هدف اثربخشی راهبرد کاهش استرس مبتنی بر توجه آگاهی بر فراهیجان، راهبردهای مقابله ای، واکنش پذیری هیجانی و کنترل خشم نوجوانان متعارض 15-18 سال انجام شد.  روش: این مطالعه نیمه آزمایشی با طرح دو گروه آزمایش و کنترل با پیش آزمون، پس آزمون و دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه پژوهش شامل نوجوانان متعارض 15-18 ساله شهر اصفهان در بازه زمانی تابستان و پاییز 1400 بودند که به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 40 نوجوان متعارض انتخاب و بطور تصادفی در دو گروه هر کدام (20 نفر) آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش 10 جلسه 90دقیقه ای تحت راهبرد استرس مبتنی بر توجه آگاهی قرار گرفت و گروه کنترل آموزشی ندید. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه فراهیجان میتمانسگروبر و همکاران (2009)، پرسشنامه مهارت های مقابله ای کارور و همکاران (1989)، پرسشنامه واکنش پذیری هیجانی ناک و همکاران (2008)، پرسشنامه کنترل خشم اسپیلبرگر( 1999) و پرسشنامه تعارض والد-فرزند مورای و اشتراوس (1990) بود. داده ها با آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر در نرم افزار spss نسخه 23 تحلیل شدند.  یافته ها: یافته ها نشان داد راهبرد کاهش استرس مبتنی بر توجه آگاهی بر فراهیجان (خشم، شرم، کنترل خشونت، فرونشانی، شفقت و علاقه)، آگاهی بر واکنش پذیری هیجانی (حساسیت، شدت و تداوم هیجان) و کنترل خشم (بروز خشم بیرونی، بروز خشم درونی، کنترل خشم بیرونی و کنترل خشم درونی) نوجوانان متعارض 15-18 سال موثر است (01/0P<). همچنین نتایج نشان داد که راهبرد کاهش استرس مبتنی بر توجه آگاهی بر متغیر سبک مقابله (متمرکز بر مسئله، متمرکز بر هیجان، کم اثر و بی اثر) اثربخش نیست(05/0P>). نتیجه گیری: با توجه به تاثیر راهبرد کاهش استرس مبتنی بر توجه آگاهی بر فراهیجان، واکنش پذیری هیجانی، کنترل خشم برنامه ریزی برای استفاده از این شیوه درمانی ضروری است. در نتیجه، درمانگران و مشاوران می توانند از روش راهبرد کاهش استرس مبتنی بر توجه آگاهی در کنار سایر روش های درمانی برای بهبود فراهیجان، واکنش پذیری هیجانی، کنترل خشم به ویژه در نوجوانان متعارض استفاده کنند.
۱۱۳.

نقش میانجیگری راهبردهای مقابله ای در ارتباط بین تعارض کار-خانواده و سازگاری زناشویی خانواده های نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: راهبردهای مقابله ای تعارض کار-خانواده سازگاری زناشویی خانواده های نظامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۵ تعداد دانلود : ۲۱۱
سازگاری زناشویی یکی از مهمترین عوامل موثر بر بقاء و دوام خانواده می باشد. بنابراین شناسایی عوامل مرتبط با آن از اهمیت ویژه ای برخوردار است. هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش میانجیگری راهبردهای مقابله ای در ارتباط بین تعارض کار-خانواده و سازگاری زناشویی خانواده های نظامی بود. روش پژوهش همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه پژوهش کلیه خانوارهای نظامی شهر تهران در سال 1401 بود که از بین آنها 200 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به ابزار پژوهش شامل پرسشنامه سازگاری زناشویی (1976)، پرسشنامه تعارض کار-خانواده (2000) و مقیاس راهبردهای مقابله ای (1990) پاسخ دادند. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که تعارض کار-خانواده تاثیر منفی و مستقیمی بر سازگاری زناشویی دارد همچنین راهبردهای مساله مدار به شکل مثبت و راهبردهای هیجان مدار به شکل منفی با سازگاری زناشویی در ارتباط است. در نهایت فرضیه اصلی پژوهش مبنی بر نقش میانجی راهبردهای مقابله ای در ارتباط بین تعارض کار-خانواده و سازگاری زناشویی موردتایید قرار گرفت و نتایج نشان داد که راهبردهای مقابله ای مساله مدار به شکل مثبت و راهبردهای مقابله ای هیجان مدار به شکل منفی تاثیر میانجی در ارتباط بین دو متغیر مذکور دارند و می توان از نتیجه حاصل در ارتباط با زوجین شاغل برای بهبود سازگاری زناشویی استفاده کرد.
۱۱۴.

اثربخشی آموزش مؤلفه های سرمایه روانشناختی بر راهبردهای مقابله ای و تعامل والد-کودک در مادران دارای فرزند با ناتوانی هوشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تعامل والد-کودک سرمایه روانشناختی راهبردهای مقابله ای ناتوانی هوشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۴ تعداد دانلود : ۱۲۸
زمینه: پژوهش ها نشان می دهد مادران دارای کودکان با ناتوانی هوشی از راهبردهای مقابله ناکارآمد استفاده می کنند که تأثیرات منفی بر کیفیت تعاملات شان دارد. مداخلاتی جهت تجهیز مادران در این زمینه نیاز است. در مورد اثربخشی آموزش مؤلفه های سرمایه روانشناختی بر راهبردهای مقابله ای و تعامل والد-کودک در این دسته از مادران، شکاف پژوهشی وجود دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مؤلفه های سرمایه روانشناختی بر راهبردهای مقابله ای و تعامل والد-کودک در مادران دارای فرزند با ناتوانی هوشی انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی، از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه همراه با پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری پژوهش را مادران دارای فرزند دختر با ناتوانی هوشی تشکیل داده که فرزندان شان در سال تحصیلی 1401-1400 در مدارس دخترانه ابتدایی استثنایی شهر تهران مشغول به تحصیل بودند. با روش نمونه گیری هدفمند، 40 مادر انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (20 نفر آزمایش و 20 نفر گواه) گمارش شدند. ابزار استفاده شده در این پژوهش شامل پرسشنامه های راهبردهای مقابله ای (لازاروس و فولکمن، 1984) و تعامل والد-کودک (پیانتا، 1994) بود. گروه آزمایش در معرض 16 جلسه آموزشی قرار گرفت. دادهها نیز با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیری و تک متغیری تجزیه و تحلیل شد. یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد، نمرات پس آزمون گروه آزمایش نسبت به گروه گواه در متغیر های راهبردهای مقابله ای مسئله مدار و تعامل والد-کودک به طور معناداری بالاتر بوده و همچنین در راهبرد مقابله ای هیجان مدار کاهش داشته است (0/01>p). همچنین اثرات برنامه در مرحله پیگیری بر روی راهبرد مسئله مدار و تعامل والد-کودک پایدار بود ولی در راهبرد هیجان مدار، کاهش معناداری داشته است. نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی برنامه آموزش مؤلفههای سرمایه روانشناختی بر راهبردهای مقابله ای و بهبود تعامل والد-کودک در مادران دارای کودک با ناتوانی هوشی، توجه به توانمندسازی فردی مادران و تقویت منابع روانشناختی آنان ضروری باشد
۱۱۵.

نقش میانجی گر راهبردهای مقابله ای در رابطه بین کژتنظیمی هیجانی و کیفیت زندگی در جانبازان مبتلا به اختلال استرس پس از آسیب (PTSD)

کلیدواژه‌ها: کژتنظیمی هیجانی راهبردهای مقابله ای استرس پس از آسیب کیفیت زندگی جانبازان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶ تعداد دانلود : ۶۷
مقدمه: جنگ به عنوان یک عامل فشار روانی شدید، پیامدهای گسترده ای بر سلامت روان، بهزیستی و کیفیت زندگی جانبازان و خانواده های آنها دارد که به مدت طولانی پس از اتمام جنگ پابرجاست. هدف از انجام این پژوهش، بررسی نقش میانجی گر راهبردهای مقابله ای در رابطه بین کژتنظیمی هیجانی و کیفیت زندگی در جانبازان مبتلا به اختلال استرس پس از آسیب بود. روش: پژوهش حاضر به روش همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه جانبازان شهر یاسوج است که از میان آنها 200 نفر به شیوه نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. ابزار مورداستفاده شامل پرسشنامه مقابله، مقیاس کیفیت زندگی و مقیاس دشواری در تنظیم هیجان بود. نتایج: نتایج به دست آمده نشان داد که بین کژتنظیمی هیجانی و کیفیت زندگی، رابطه منفی معنی داری وجود دارد. همچنین رابطه معنی داری بین کژتنظیمی هیجانی و راهبردهای مقابله ای با کیفیت زندگی به دست آمد. علاوه براین، راهبردهای مقابله ای نقش میانجی در رابطه بین کژتنظیمی هیجانی و کیفیت زندگی در جانبازان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه داشت. بحث: مدل پژوهش حکایت از برازش مناسب و قابل قبول با داده های به دست آمده داشت و روابط ساختاری مفروض تأیید شدند. از این مدل می توان به منظور طراحی یک الگوی مداخله ای روان شناختی با هدف کاهش دشواری های تنظیم هیجان و ارتقای راهبردهای مقابله ای کارآمد و کیفیت زندگی در جانبازان مبتلا به استرس پس از سانحه استفاده کرد.
۱۱۶.

الگوی پیش بینی تکانشگری: نقش ابعاد کمال گرایی و راهبردهای مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تکانشگری ابعاد کمال گرایی راهبردهای مقابله ای نظامیان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۱ تعداد دانلود : ۹۷
تکانشگری به عنوان سازه ای مرتبط با عوامل خطر در نظامیان دارای اهمیت ویژه ای است تا با پیش بینی ابعاد آن بتوان از خطراتی نظیر خودکشی، اعتیاد، بدرفتاری ها و پرخاشگری جلوگیری کرد. پژوهش حاضر باهدف پیش بینی الگوی تکانشگری نظامیان با استفاده از ابعاد کمال گرایی و راهبردهای مقابله ای آن ها صورت می گیرد. این پژوهش به روش توصیفی، از نوع همبستگی و به صورت پیمایشی انجام گرفت. جامعه آماری شامل کلیه نظامیان مشغول به خدمت در سه پادگان مستقر در شیراز و حجم نمونه 145 نفر بودند که به صورت خوشه ای و تصادفی انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های تکانشگری بارات (1997)، کمال گرایی هیل (2004) و راهبردهای مقابله ای لازاروس و فولکمن (1984) بود و داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تحلیل شدند. مؤلفه های نظم و سازمان دهی و فرارو اجتناب از متغیرهای تأثیرگذار در پیش بینی تکانشگری بودند بر اساس یافته ها ی این مطالعه سطح متوسطی از واریانس تکانشگری توجهی نظامیان توسط متغیرهای نظم و سازماندهی، تمرکز بر اشتباهات، فرار و اجتناب، مشکل گشایی و همچنین 34 درصد از واریانس مشترک تکانشگری حرکتی نیز توسط متغیرهای مشکل گشایی، فرار و اجتناب، ادراک فشار، نظم و سازماندهی و درنهایت 49 درصد از واریانس مشترک تکانشگری بی برنامگی توسط متغیرهای نظم و سازماندهی، ادراک فشار، هدفمندی، رویارویی، فرا و اجتناب و مسئولیت پذیری تبیین می شود. نتایج پژوهش حاضر، ضرورت بازشناسی نقش ابعاد مختلف کمال گرایی و راهبردهای مقابله ای را در پیش بینی تکانشگری نظامیان مورد تأکید قرار می دهد.
۱۱۷.

اثربخشی رویکرد مبتنی بر توانمندی بر راهبردهای مقابله ای و تنظیم هیجان دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: رویکرد مبتنی بر توانمندی راهبردهای مقابله ای تنظیم هیجان دانش آموزان دختر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶ تعداد دانلود : ۸۹
زمینه و هدف: بررسی متون و مطالعات روان شناختی نشان می دهد که تنظیم هیجان، عامل مهمی در تعیین سلامتی و داشتن عملکرد موفق در تعاملات اجتماعی است؛ لذا هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی رویکرد مبتنی بر توانمندی بر راهبردهای مقابله ای و تنظیم هیجان دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه بود. روش پژوهش: طرح پژوهش حاضر از نظر هدف از نوع کاربردی و شیوه انجام آن نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل و دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه بود که در سال 1401 به کلینیک مشاوره خصوصی در منطقه 5 تهران مراجعه کردند و به شیوه نمونه گیری در دسترس تعداد 20 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در یک گروه آزمایش (10 نفر) و یک گروه کنترل (10 نفر) گمارده شدند. سپس، روی گروه آزمایش مداخله گروهی رویکرد مبتنی بر توانمندی بر اساس پروتکل تهیه شده توسط دربانی و پارساکیا (1401) صورت گرفت. به منظور گردآوری داده ها، ابزار پژوهش شامل پرسشنامه سبک مقابله ای لازاروس (1988) و پرسشنامه تظیم شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران (2001) بود؛ همچنین جهت تجزیه و تحلیل آماری داده ها از نرم افزار SPSS-26 و روش تحلیل واریانس با اندازه های مکرر سه مرحله ای استفاده شد. یافته ها: بر اساس یافته ها بین نمرات راهبردهای مقابله ای و تنظیم هیجان گروه آزمایش و کنترل در مرحله پیش آزمون و پس آزمون تفاوت معنادار وجود داشت. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل آماری داده ها حاکی از آن است که رویکرد مبتنی بر توانمندی بر راهبردهای مقابله ای و تنظیم هیجان اعضای گروه آزمایش تأثیر معنادار داشت و اثربخشی این مداخلات در مرحله پیگیری نیز طبق آزمون تعقیبی بنفرونی پایدار بود. نتیجه گیری: می توان نتیجه گیری کرد که برای بهبود راهبردهای مقابله ای و تنظیم هیجان دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه می توان از رویکرد مبتنی بر توانمندی استفاده کرد. از این رو پیشنهاد می گردد در مراکز کلینیک های روانشناسی و مشاوره کودک و نوجوان از این روش استفاده گردد.
۱۱۸.

پیشبینی راهبردهای مقابله ای بر اساس اعتماد معرفتی و زودباوری معرفتی در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: راهبردهای مقابله ای اعتماد معرفتی زودباوری معرفتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲ تعداد دانلود : ۱۰۴
هدف: هدف از پژوهش حاضر پیشبینی راهبردهای مقابله ای بر اساس اعتماد معرفتی و زودباوری معرفتی در نوجوانان بود.روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، پژوهشی توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه نوجوانان 15 تا 18 ساله مراجعه کننده به مراکز مشاوره مناطق 1 تا 5 شهر تهران بود. از این رو، حجم نمونه پژوهش بر اساس جدول مورگان و با در نظر گرفتن احتمال ریزش آماری و برای اطمینان بیش تر 250 نفر تعیین شد. به منظور نمونه گیری با شیوه نمونه گیری در دسترس با مراجعه به مراکز مشاوره و کلینیک های روانشناسی کودک و نوجوان نمونه آماری پژوهش انتخاب گردید. ابزار استفاده شده برای گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه زودباوری معرفتی کمپل و همکاران (2021) و پرسشنامه راهبردهای مقابله ای لازاروس (1988) بود. در پژوهش حاضر داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون تک متغیری مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.یافته ها: نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد اعتماد معرفتی می تواند 6/10 درصد از راهبردهای مقابله ای مسئله مدار و زودباوری معرفتی می تواند 2/10 درصد از راهبردهای مقابله ای هیجان مدار نمونه آماری پژوهش پیش بینی کند (01/0>p). همچنین نشان داد اعتماد معرفتی می تواند با ضریب بتای 16/0 راهبردهای مقابله ای مسئله مدار و زودباوری معرفتی می تواند با ضریب بتای 15/0 به طور معنادار و مستقیم راهبردهای مقابله ای هیجان مدار را پیش بینی کند (01/0> p).نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که راهبردهای مقابله ای بر اساس اعتماد معرفتی و زودباوری معرفتی قابل پیش بینی است.
۱۱۹.

اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر تعارض زناشویی و راهبردهای مقابله ای زنان درگیر طلاق عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان شناختی رفتاری تعارض زناشویی راهبردهای مقابله ای طلاق عاطفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷ تعداد دانلود : ۶۴
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر تعارض زناشویی و راهبردهای مقابله ای زنان درگیر طلاق عاطفی بود. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر از نوع این پژوهش از نوع مطالعه نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه گواه با دوره پیگیری انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه زنان واجد شرایط طلاق عاطفی شهر تهران که به کلینک روانشناسی آتیه در سال 1400 مراجعه کرده اند، بود که از بین آن ها تعداد 30 نفر به صورت در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی انتخاب و در گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) جایگزین شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه تعارضات زناشویی براتی و ثنایی (1999)، پرسشنامه طلاق عاطفی گاتمن (2008)، پرسشنامه راهبردهای مقابله ای لازاروس و فولکمن (1984) در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری به دست آمده است. پروتکل درمان شناختی-رفتاری در 8 جلسه (یک جلسه در هفته) به مدت 90 دقیقه انجام شد. برای تحلیل نتایج از روش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر و نرم افزار SPSS.22 استفاده شد. یافته ها: نتایج حاکی از آن بود که درمان شناختی-رفتاری در کاهش تعارض زناشویی (25/44=F، 001/0>P)، راهبردهای مقابله ای هیجان مدار (53/30=F، 001/0>P) و افزایش راهبرد حل مساله (86/33=F، 001/0>P) زنان درگیر طلاق عاطفی موثر بود و این تاثیر تا دوره پیگیری، ماندگار بود. نتیجه-گیری: می توان نتیجه گرفت که درمان شناختی رفتاری بر تعارض زناشویی و راهبردهای مقابله ای زنان درگیر طلاق عاطفی موثر بود موثر است و می توان از این درمان در جهت کاهش مشکلات زنان درگیر طلاق عاطفی استفاده کرد.
۱۲۰.

طرح واره های ناسازگار اولیه و راهبردهای مقابله ای در زنان متقاضی طلاق ناشی از همسر آزاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طرحواره های ناسازگار اولیه راهبردهای مقابله ای طلاق زنان آزاردیده از همسر پزشکی قانونی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶ تعداد دانلود : ۸۰
راهبردهای مقابله ای می تواند منجر به کاهش رنج ناشی از وضعیت تنش زا به دلیل نقش طرحواره های ناس ازگار اولی ه باشد، به همین دلیل بررسی این عوامل می تواند در جهت بررسی علل طلاق موثر باشد. هدف پژوهش حاضر نیز بررسی مولفه های مذکور در زنان متقاضی طلاق ناشی از همسرآزاری و سایر زنان متقاضی طلاق مراجعه کننده به پزشکی قانونی استان اردبیل می باشد. روش پژوهش، توصیفی از نوع علّی-مقایسه ای بود. پرسشنامه ها ی طرحواره ی ناسازگار اوّلیه یانگ (1999) و راهبردهای مقابله ای لازاروس و فولکمن توسط 100 نفر از زنان انتخاب شده (50 زن متقاضی طلاق ناشی از همسرآزاری و 50 زن متقاضی طلاق) با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، تکمیل شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تجزیه و تحلیل واریانس استفاده شد. یافته ها نشان داد که طرحواره های ناسازگار اولیه زنان آزاردیده از همسر تفاوت معنی داری با سایر زنان متقاضی طلاق داشت به طوری که در زنان آزاردیده از همسر بیشتر بود. همچنین راهبردهای مقابله ای زنان آزاردیده از همسر تفاوت معنی داری با سایر زنان متقاضی طلاق داشت به طوری که در سایر زنان متقاضی طلاق بیشتر بود. با توجه به یافته ها، طرحواره های ناسازگار اوّلیه در بین زنان متقاضی طلاق ناشی از همسر آزاری بیشتر از سایر زنان متقاضی طلاق بود. هرچند این تحقیق بامحدودیت هایی از قبیل عدم همکاری مراجعین پزشکی قانونی اردبیل همراه بود. پیشنهاد می شود که مهارت ها و برنامه های آموزشی مرتبط با افزایش شیوه های سازگاری زوجین در زندگی مشترک در راستای کاهش آمارطلاق، آموزش داده شود.