مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
ناصرخسرو
حوزه های تخصصی:
مفهوم «دیگری» یکی از مفاهیم بنیادین فلسفی است که به ویژه در قرن بیستم و در آثار هوسرل، هایدگر، سارتر و لویناس اهمیت معرفت شناختی و هستی شناختی پیدا کرد و سپس، به واسطه باختین، به حوزه ادبیات و نظریه های ادبی وارد شد. از چشم انداز «مفهوم دیگری»، می توان گفت پس از پیوستن ناصرخسرو به مذهب اسماعیلیه، طرحی آرمان شهری از دین و مذهب، حاکم و حکومت، شعر و شاعر، فلسفه و فیلسوفان و... در ذهن و زبان او شکل می گیرد و براین اساس، هرکس و هرچیزی از این خطوط مشخص پا را فراتر یا فروتر بگذارد از گزند تیغ تیز طرد و حذف و هجو ناصرخسرو در امان نمی ماند. در این نوشتار، پس از تبیین مبانی نظری مفهوم دیگری، به طرح آرمان شهر ناصری می پردازیم و پس از آن، از منظر مفهوم دیگری، به توصیف و تحلیل نحوه مواجهه ناصرخسرو با صنوف و طبقات مختلف سیاسی، اجتماعی و فلسفی و ادبی و... خواهیم پرداخت.
جست وجو در سرچشمه ها و تحلیل ""بن مایه درخت"" در آثار ناصرخسرو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سخن شاعران متفکر بن مایه هایی هست که علاوه بر کثرت تکرار و وسعت کاربرد، با جهان بینی و منظومه دانش های گوینده ارتباط دارد. از این جمله، بن مایه درخت در دیوان و آثار منثور ناصرخسرو است که با دستِ کم 177بار کاربرد در مرکز مضامین و تصاویر حکیمانه ای قرار گرفته که ریشه آنها به باورهای دینی و اعتقادات فلسفی و کلامی شاعر بازمی گردد. بن مایه درخت در آثار ناصرخسرو غالباً در دو محور مهم به کار رفته است: نخست، تصویر دنیا در هیئت درخت، و انسان به صورت میوه و ثمر آن؛ و دیگر، تصویر انسان به صورت درخت، و تصویر خصال نیک او در صورت میوه های شیرین و سودمند و تصویر صفات ناپسند او در هیئت میوه های تلخ و زیان بار. در پژوهش حاضر، ضمن جست وجو در زمینه ها و سرچشمه های این بن مایه، ابعاد گوناگون آن بررسی و تحلیل شده است. نتیجه تحقیق جایگاه ویژه و منحصربه فرد درخت را در ذهن و ضمیر شاعر و تأثیرپذیری او را در ایجاد مضامین و تصاویر مربوط به آن از معارف اسلامی و آثار اسماعیلیه و اقران آنها نشان می دهد.
بررسی انواع شیوه های تأکید بلاغی در قصاید ناصرخسرو با نگاهی به خردگرایی و اندیشه های مذهبی شاعر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأکید در بلاغت به معنای ثابت کردن یک مفهوم در ذهن مخاطب و تقویت و استوارکردن آن برای زدودن هرگونه ابهام نسبت به معنای منظور است. این شگرد ادبی با استفاده از گنجایش های ویژة زبانی صورت می گیرد. باتوجه به رویکرد مذهبی ناصرخسرو در اشعار و هدف ویژة این شاعر از سرودن شعر، شیوه های تأکید بلاغی در اشعار او کاربرد بسیاری دارد. بررسی انواع این شیوه ها بسیاری از جنبه ها و ظرایف شعری این شاعر را می تواند آشکار کند. هدف این پژوهش بررسی انواع شیوه های تأکید بلاغی در اشعار ناصرخسرو است. این جستار به روش کتابخانه ای انجام شد. در این پژوهش شواهد تأکید بلاغی در قصاید ناصرخسرو در دو موضوع شگردهای علم معانی و بدیع بررسی می شود. برپایة نتایج می توان گفت خردگرایی شاعر به توجه بسیار او به آرایه هایی مانند استدلال و اسلوب معادله انجامیده است؛ همچنین اندیشه های اسماعیلی این شاعر در کاربرد پرسش بلاغی و پرهیز از سوگند و بدل و تنسیق الصفات مؤثر بوده است. گفتنی است شیوه هایی مانند مبالغه و شخصیت بخشی که بیشتر با سرشتی خیال پرور سازگار است تا فلسفی، در شعر او جایگاهی ندارد.
بررسی تطبیقی استعاره مفهومی زمان در اشعار ناصرخسرو و اخوان ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از پیچیده ترین مباحثی که نظریه مفهومی با آن روبروست، ماهیت بازنمود زمانی است. همان طور که زمان اغلب نمونه ای از مفاهیم انتزاعی مطرح است، بررسی اینکه چگونه زمان در نظام مفهومی بشر نمود می یابد، منجر به رخداد برخی مسائل مهم در حوزه علوم شناختی شده است. استعاره مفهومی زمان در آثار شاعران قرون مختلف، به صورت های متفاوتی بروز یافته است. آشنایی با نوع نگرش و دیدگاه آنها مطمئناً در درک و شناخت ویژگی های زبانی و فرهنگی هر دوره کارساز خواهد بود. از این رو پژوهشگر، اخوان ثالث و ناصرخسرو را که به دو دوره زمانی مختلف تعلق دارند، برگزیده و با بررسی آثار آخر شاهنامه و از این اوستای اخوان ثالث و دیوان اشعار ناصرخسرو، 160 استعاره مفهومی در حوزه زمان استخراج کرده که 12 نگاشت نام از اخوان و 14 نگاشت نام از ناصرخسرو به دست آمد. از بررسی نگاشت نام های مزبور این نتیجه حاصل شد که نگرش این دو شاعر به زمان در برخی موارد متفاوت و در مواردی نیز مشابه است که می توان گفت این تفاوت نگرشی ناشی از تفاوت تجارب واقعی این دو شاعر از دنیای اطراف خود باشد.
آیرونی در ذهن و زبان ناصرخسرو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال دهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴۰
142-166
حوزه های تخصصی:
نگرش آیرونیک بیانگر نوعی شیوه زندگی و نحوه ای از بودن و درک خویش در این جهان است. کسی که از چنین درکی برخوردار باشد، دارای موضعی نخبه گرایانه است. ازاین رو در حیطه مسایل روشن فکری، آیرونی مهم ترین روش برخورد با واقعیت است. می توان گفت به هم خوردن تعادل و نظم زندگی در افراد زیرک، متفکر و عمیق نوعی نگرش فلسفی آمیخته با تردید، اعتراض و طنز ایجاد می کند. در زندگی شخصی و شعری ناصرخسرو نیز پیشامدهایی رخ داده است که موجب شده وی از موضعی فراتر از دیگران مسایل مهم زمانه خود را بنگرد و درک کند. بر اساس یافته های تحقیق به نظر می رسد چیزی که بیش از هر تجربه و رخدادی، بن مایه اشعار ناصرخسرو را تحت تأثیر قرار داده و از وی شاعری جدی، غیرمنعطف، معترض و عبوس ساخته ، ناکامی اجتماعی او از گرایش به آیین اسماعیلیه، شکست تبلیغات مذهبی و عدم توفیق در کسب دوباره پایگاه اجتماعی است. روش این تحقیق توصیفی تحلیلی، ابزار گردآوری اطلاعات برگه نویسی و حوزه مطالعات کتابخانه ای است.
تحلیل دیدگاه ناصرخسرو درباره چیستی سعادت انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انسان پژوهی دینی سال پانزدهم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۹
83 - 102
حوزه های تخصصی:
ناصرخسرو مفهوم سعادت را ذیل تعابیر و مفاهیم متعدد دینی و فلسفی طرح و پیگیری می کند؛ مفاهیمی همچون ثواب و عقاب، بهشت و جهنم، تشبه به صانع، فرشته شدن و رسیدن به لذات عقلانی. اما مفهومی که وی بیشتر بر آن تأکید و تصریح دارد و مفاهیم دیگر را به آن تأویل می کند و می توان آن را وجه جمع تمام تعابیر ناظر به سعادت دانست، مفهوم علم است. در زبان ناصرخسرو شواهد صریح و فراوانی دال بر یکسانی سعادت و علم، و در مقابل یکسانی شقاوت و رنج با جهل وجود دارد. در این مقاله به تفصیل چگونگی ارجاع و تأویل مفاهیم ثواب و عقاب، بهشت و دوزخ، لذت و رنج، کمال، تشبه به باری و فرشتگی و فرشته شدن، به علم و جهل نشان داده شده است. با این حال به نظر می رسد مناسب ترین مفهومی که می تواند بیانگر دیدگاه ناصرخسرو در باب ماهیت سعادت باشد، مفهوم «بازگشت» است؛ زیرا هم چرایی یکسان انگاری علم و سعادت در نظام فکری ناصرخسرو را روشن می کند و هم مهم تر از آن اینکه، مفهوم «بازگشت» با سایر مفاهیم کلیدی فلسفی دینی در اندیشه ناصرخسرو همچون امام، شریعت، نسبت عالم ماده با عالم شریعت و تعلیم سازگاری و همخوانی بیشتری دارد. ازاین رو در نظام فکری ناصرخسرو و در ادبیات فلسفی کلامی او سعادت را باید در مفهوم و تعبیر بازگشت به موطن اصلی خویش، و شقاوت را در غربت ماندن از وطن خویش پیگیری نمود.
نکات تازه درباره تصحیح جامع الحکمتین ناصرخسرو ( نقد تصحیح محمد معین و هانری کربن از جامع الحکمتین بر اساس تک نسخه ایاصوفیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کتاب جامع الحکمتین(تألیف:462 ﻫ.ق) ناصرخسرو(394 -481ﻫ.ق) یکی از نوشته های فارسی در قرن پنجم هجری است. این کتاب بر پایه قصیده ای فارسی سروده خواجه ابوالهیثم گرگانی که در آن سؤالاتی فلسفی، کلامی، منطقی، طبیعی و... پرسیده، نوشته شده است. ناصرخسرو کتاب را به درخواست علی بن الاسد، امیر بدخشان نوشته و در آن سؤالات مطرح شده در قصیده را بر مبنای دیدگاه اهل دو حکمت، یعنی فلاسفه و اهل تأویل یا اهل تأیید( حکمای اسماعیلی) پاسخ گفته است. از این کتاب تا کنون تنها یک نسخه شناخته شده است که در کتابخانه ایاصوفیه در استانبول ترکیه نگهداری می شود. تنها تصحیح کتاب جامع الحکمتین نخستین بار در سال 1332 ﻫ.ش به کوشش دکتر محمد معین و پروفسور هانری کربن بر مبنای همان تک نسخه به دست آمده، انجام شده است. اکنون در این مقاله، پس از مقابله مجدد همان نسخه با متن چاپ شده، برخی نکات اصلاحی و پیشنهادهای جدید به خوانندگان عرضه می شود.
بررسی مضامین تعلیمی در سفرنامه های ناصرخسرو، نزاری قُهستانی، خسی در میقات جلال آل احمد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال دهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۹
56 - 96
حوزه های تخصصی:
درون مایه و هدف اصلی سفرنامه ها انتقال تجربیات، دیده ها و شنیده های نویسنده است. نویسندگان کوشیده اند تفاوت های فرهنگی و مظاهر مختلف تمدن های هر ملت را در آثار خود نشان دهند. هرچند هدف آن ها بازتاب آموزه های اخلاقی و ایجاد اثری تعلیمی نیست، در پویش ناشناخته ها، عادات و اخلاق مردم را انعکاس می دهند. هدف مقاله حاضر یافتن آموزه های تعلیمی در سفرنامه هایی چون سفرنامه ناصرخسرو، اولین سفرنامه منثور نوشته شده در قرن پنجم، سفرنامه نزاری قهستانی از اولین سفرنامه های منظوم که اواخر قرن هفتم در قالب مثنوی سروده شد و بیشتر اثری تعلیمی است تا سفرنامه ای، و خسی در میقات جلال آل احمد، به عنوان نمونه ای از سفرنامه های معاصر، انتخاب شد که مشحون از نکات اخلاقی اجتماعی است. مبانی اخلاقی و اندرزی هر سه آن ها برجسته گردید. معیار گزینش این سه اثر آن بوده است که توجه خوانندگان به همه انواع سفرنامه ها جلب شود؛ زیرا غالب تصور بر آن است که سفرنامه ها فقط به شکل نثر نگارش یافته اند. نکته دیگر آنکه بزرگانی که به دلیل آثاری خاص مشهورند، اثرهایی هم دارند که می تواند در دیگر انواع ادبی بدرخشد. مهم ترین هدف، یافتن و معرفی ادیبانی است که آثار سفرنامه ای دارند. نتیجه پژوهش نشان می دهد تاکنون بخش بسیاری از سفرنامه ها از منظر ادب تعلیمی نادیده گرفته شده اند. به طور کلی، این آثار مصادیقی از ادبیات تعلیمی به شمار می روند. دستاورد بعدی آنکه ناصرخسرو بیشتر بر نکات اخلاقی در اجتماع تأکید دارد و نزاری بر رعایت اخلاق فردی؛ اما آل احمد اصلاح عقاید مذهبی را موجب تغییر در رفتار می داند.
تبیین اخلاق نخبگی و الگوسازی از نخبگان بر مبنای متون اسلامی ایرانی با تکیه بر آثار ناصرخسرو، قشیری و هجویری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بزرگان دین ما در طی قرون متمادی به ذکر ویژگی های نخبه و اخلاق نخبگی پرداخته اند و در این میان به ویژگی های نظیر: عبادت، علم و دانش، تفکّر و تعقّل، ولایت پذیری، حبّ الهی، تعهّد و مسئولیّت شناسی اجتماعی، معرفت و بصیرت، نقد و ارزیابی، عمل گرایی، عفّا و پاکدامنی، امر به معروف و نهی از منکر، عدل و عدالت، راستی و راست گویی، مبارزه با ظلم و ستم، ریاستیزی، تقوی و پرهیزگاری، نفی تقلید کورکورانه، ایثار و از خودگذشتگی و تواضع و فروتنی اشاره کرده اند. نگارندگان در این مقاله به مواردی اشاره کرده اند که در آثار و شخصیّت هر سه (ناصرخسرو، قشیری و هجویری) مشاهده می شوند و نمونه دارند. پژوهش حاضر با بهره مندی از روش کیفی که مبتنی بر گردآوری اطّلاعات از منابع کتابخانه ای است، با هدف پاسخ گویی به اصلی ترین سؤال پژوهش، مبنی بر این که در راستای فرایند الگوسازی از نخبگان، چه ویژگی ها و خصوصیّات برجسته ای، مبیّن اخلاق نخبگی در متون اسلامی– ایرانی (در آثار ناصرخسرو، ابوالقاسم قشیری و علی جلّابی هجویری)، است، به انجام رسیده است.
گفتمان «شعوبی» در آراء ناصرخسرو قبادیانی (بر اساس الگوی تحلیل گفتمانی لاکلا و موفه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال دهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۰
193 - 222
حوزه های تخصصی:
لاکلا و موفه با بازخوانی نظریه های متفکرانی مانند زبان شناسی سوسور، ساختارگرایی التوسر و پساساختارگرایی دریدا و...، نظریه گفتمان خود را در سال 1985 میلادی در کتاب هژمونی و استراتژی سوسیالیستی بسط دادند. نظریه گفتمان در دهه های اخیر برای فهم پدیده های اجتماعی و چگونگی تحول آن ها در حوزه های مختلف علوم انسانی کاربرد وسیعی یافته است. شعوبیه یکی از مهم ترین جنبش های تاریخ ایران واکنشی در برابر سیادت حاکمیت غیرایرانی بر ایرانیان بود که دارای سوگیری های فرهنگی سیاسی و اجتماعی است. این مقاله گفتمان شعوبی را در اشعار ناصرخسرو بر مبنای تحلیل گفتمانی «لاکلا و موفه» بررسی می کند. بنابراین چگونگی و چرایی مبارزات ایرانیان در بستر خیزش شعوبی به ویژه در روزگار ناصرخسرو روشن می شود. گفتمان شعوبی در آراء ناصرخسرو با دال های فردیت، اختیار، خردگرایی، روش تأویل و قداست زدایی پیرامون اصالت انسان مفصل بندی می شود. در این دیدگاه، حاکمیت سیاسی سلاطین سلجوقی و نظام عقیدتی خلفای عباسی را به عنوان غیرهای گفتمانی، حاشیه رانی می کند و برای حل بحران های هویتی در تلاش است که پیشینه تاریخی ایرانی را برجسته سازی کند. نظریه رهایی، حاکمیت ایرانی و پیروی از مذهب اسماعیلی را به عنوان اسطوره معرفی می کند. سوژه فردی آزاده و داناست که گفتمان شعوبی را پیش می برد.
اخلاق زیستن از نگاه ناصرخسرو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال یازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۱
27 - 58
حوزه های تخصصی:
زندگی دارای دو پهنه شادی و غم/آسودگی و رنج است. اما همواره روی ناخوش زندگی برجسته تر است. آدمی در رویارویی با چنین موقعیت هایی دو انتخاب دارد: یکی از زندگی دست کشیدن (انتحار) و دیگری زیستن. البته زیستن زندگی به هر روشی، ناسودمند است. زیستنِ زندگی با اتکا به نظامی که با معناداری زندگی در پیوند باشد، اخلاق زیستن نام خواهد یافت. این پژوهش به تبیین مقوله اخلاق زیستن بر اساس قصاید ناصرخسرو پرداخته است. درنگ در هستی همچنین تأمل در خویشتن، بن مایه اخلاق زیستن است. آدمی با درنگ در هستی، از خصلت های آن (ناپایداری، رنج آوری، به کام نابودگی) آگاهی می یابد. این منظر، ارزش زندگی را آشکار می سازد و آدمی درمی یابد که ارزش درآمیختگی با هستی به چه میزان است؟ در نتیجه، ناملایمات زندگی را بدون کمترین تکانه روانی پشت سر خواهد گذاشت. درنگ در خویشتن نیز انسان را با کارکرد خویش در هستی (دریافتِ لحظه های زندگی، تلاش و کوشش، خواستن به قدر ضرورت و کفایت، زیستِ اینجایی اندیشه آنجایی و تعامل/پیوند با دیگران) آشنا می سازد. این منظر، آدمی را به دست یافتن به زندگیِ کیفی رهنمون خواهد ساخت. زندگی با اتکا به اخلاق زیستن، به پوچی و بی معنایی گرفتار نخواهد شد. روش تحقیق، توصیفی و تحلیل محتواست و تاکنون اثری با این رویکرد در خصوص ناصرخسرو نوشته نشده است.
آسیب شناسی در مقاله های فارسی ناصرخسرو پژوهی از سال 1300تا 1393(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد کمّی مقاله نویسی در سال های اخیر، باعث شده است از کیفیت علمی مقاله ها کاسته شود. گاهی رعایت معیارهای مربوط به ساختار یک مقاله به ضعف محتوا انجامیده است و گاهی توجه به صرفِ محتوا و غافل ماندن از ساختار، باعث کاستی هایی در چهارچوب علمی مقاله ها شده است. در حوزه ناصرخسرو پژوهی نیز با بازخوانی و نقد مقاله های نوشته شده، کاستی هایی از نظر ساختاری و محتوایی مشاهده می شود که شناخت و بررسی آنها می تواند به محققان برای اتخاذ رویکرد اصلاحی کمک کند. در این مقاله آسیب های مقاله های سال های 1300 تا 1393 حوزۀ ناصرخسرو پژوهی بررسی شده و درنهایت نتایجی مانند مناسب نبودن عنوان و موضوع مقاله در بعضی موارد، ناقص بودن ساختار و روش علمی مقاله، مطابق نبودن رشد کمی و کیفی مقاله ها، یک جانبه نگری و باقی ماندن ابهامات در خصوص جنبه هایی از زندگی و افکار ناصرخسرو به دست آمده است.
تبیین اندیشه ناصرخسرو در حوزه عقل و خردگرایی و استنتاج آموزه های اخلاقی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوشتار پیش رو با هدف بررسی اندیشه های ناصرخسرو در خصوص عقل و خردگرایی, مبانی فلسفی و اعتقادی و آموزه های اخلاقی آن به رشته تحریر درآمده است. در این مقاله از رویکرد کیفی و با بهره گیری از روش تحلیل منطقی فرارونده در دو گام انجام شده است. در گام اول به تبیین ویژگی های عقل و خردگرایی،و درگام دوم به تبیین شروط لازم برای تحقق ویژگی های عقل و خردگرایی از دیدگاه ناصرخسرو، .ودر نهایت به استنتاج آموزه های اخلاقی منتج شده ازعقل و خردگرایی می پردازد. و تجزیه تحلیل اطلاعات با استفاده از نظام مقوله ای (استقرایی) انجام شده است بدین صورت که بعد از کدگذاری ، بین آنها ارتباط مفهومی برقرار گردید که در نهایت به مفاهیم کلیدی و اساسی به عنوان مولفه های اساسی حاصل گردید. که یافته های حاصل از مفاهیم عقل و خرد گرایی شامل: عقل کیمیای سعادت،عقل پادشاهی انسان در دو جهان،نخستین مبدع،عقل توانمند،عقل جاودان،عقل دانش پذیر،عقل کیمیای صلاح می باشد و مفاهیم حاصل ازشروط لازم برای تحقق عقل و خردگرایی شامل:داشتن عبودیت، ، داشتن عملکرد علمی ودینی، کسب نمودن معرفت باطنی و دینداری می باشد. که در نهایت, آموزه های اخلاقی عقل گرایی منتج شده شامل: رسیدن به معرفت الله ،تحقق سلوک اخلاقی، استدلال گرایی (سنجش صحت وسقم امور با معیار و دلایل منطقی و عقلانی) استقلال اندیشه و تقلیدگریزی، کسب معرفت ودانایی،مهار تمایلات نفسانی و عاقبت اندیشی می باشد.
تحلیل« رویکرد روشنفکری» در اشعار ناصرخسرو قبادیانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال هجدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۴
247 - 269
حوزه های تخصصی:
این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای به تبیین مؤلفه های جنبش خردگرای ایرانی-شعوبیه- و مفهوم روشنفکری می پردازد و در پی پاسخ به این پرسش هاست: رویکرد روشنفکری ناصرخسرو چگونه صورت بندی می شود و اندیشه های او در دیوان قصاید تا چه اندازه با جنبش فکری شعوبیه نزدیک است؟ و شیوه ایفای نقش روشنفکری ناصرخسرو در زمینه ی تاریخ سیاسی – اجتماعی ایران آن روزگار چگونه است؟ رویکرد روشنفکری ناصرخسرو در دو بحثِ نظری و نقش عمل گرایانه ی روشنفکری قابل تحلیل است. ژرف ساخت روشنفکری در آراء ناصرخسرو بر مینای اندیشه ی خردگرایانه ی ایرانی شکل می گیرد و بر همین اساس در دفاع از حقوق و مقام انسان، معتقد به آزادی اراده، خردگرایی، تکریم مقام انسان و فردیت است. ناصرخسرو برای برون رفت از وضعیت نامطلوب روزگارش، اندیشه های روشنگرش را طرح می کند. مهمترین نقش های روشنفکری ناصرخسرو در سه ساحت سیاسی-اقتصادی، فرهنگی و دینی در تقابل با قدرت سیاسی سلاطین سلجوقی و دستگاه عقیدتی خلفای بغداد، قابل تحلیل است. او تلاش می کند با یادآوری داشته های فرهنگی و تلاش برای بازگشت به خویشتن به احیای هویت بپردازد. موانع از دیگر نقش های روشنفکری او نقد موانع آزادی، نواندیشی دینی، اعتراض به سلطه ی سیاسی سلجوقی و حاکمیت عقیدتی خلافت عباسی است.
جلوه های دراماتیکی اشعار ابونواس و ناصرخسرو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال یازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۱
179-197
حوزه های تخصصی:
درام یکی از شگردهای بیانی در شعر عربی و فارسی است. رواج این شیوه از بیان در میان شاعران عرب و ایرانی، به تأثیرپذیری آنها از ادبیات و فلسفه یونان بازمی گردد. ترجمه آثار یونانی و حضور اندیشه آنان در میان ادبای عرب و ایرانی، از اسباب گسترش این شیوه از بیان است. ابونواس و ناصرخسرو، دو شاعر ایرانی تبارند که یکی به زبان عربی و دیگری به زبان فارسی شعر می سرودند. این دو اگرچه در زمان، جغرافیا و چگونگی زیست و عقیده، با هم بسیار متفاوت اند، در سرودن اشعار ستیزوار دراماتیکی در زمره پیشروان این گونه از بیان به شمار می آیند. آنان کشمکش های عصر خود را در اشعار خویش بازمی تابانند. نوشتار حاضر با استفاده از روش تطبیقی به بررسی و نقد سروده های دراماتیکی ابونواس و ناصرخسرو می پردازد و دستاورد پژوهش نشان می دهد که در اشعار هر دو گوینده، برخی از انواع درام (افقی، عمودی و دینامیکی) مشهود است.
بررسی تطبیقی حکمت های عملی در دیوان دعبل خُزاعی و ناصرخسرو(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال اول پاییز ۱۳۹۶ شماره ۱
79 - 104
حوزه های تخصصی:
در حوزه مسائل حکمی، میان شاعران عرب و فارسی زبان قرابت فکری وجود دارد که این امر، ناشی از ریشه های دینی مشترک است. از این بین، دعبل خزاعی و ناصرخسرو، به عنوان دو شاعر شیعه مذهب، تحت تأثیر منابع اصیل اسلامی، به حکمت های عملی (شامل بایدها و نبایدهای اخلاقی) توجّه ویژه ای نشان داده اند. بررسی ها نشان می دهد که در میان بایدهای اخلاقی مواردی چون «خردگرایی و علم آموزی»؛ «سخاوت و دهش»؛ «همنشین صالح و نیکو» و «بردباری و صبر» برجسته بوده است. همچنین، نبایدهای اخلاقی مشترک در دیوان دو شاعر، عبارت است از: «دنیاستیزی»؛ «غرور و فخرفروشی»؛ «حسدورزی»؛ «خلف وعده و پیمان شکنی» و «عیب جویی». دیدگاه دعبل و ناصرخسرو در ارتباط با آموزه های «خردگرایی و علم آموزی» و «دنیاستیزی» با وجود نزدیکی، تفاوت هایی هم دارد. ناصر به نیّت آگاهی بخشی به مردمی که تحت تأثیر تبلیغات دروغین خلافت عبّاسی در گمراهی بودند، بر کارکرد های اجتماعی، سیاسی و اخلاقی علم و عقل تأکید ورزیده، امّا دعبل، تنها به وجه تعلیمی آن اشاره کرده است. همچنین، نگاه دعبل به دنیا و مظاهر آن، دووجهی (مثبت و منفی) و رویکرد ناصرخسرو تک بُعدی (منفی) است. شیوه بیان حکمت های عملی در دیوان ناصرخسرو، غالباً صریح و در اشعار دعبل، مستقیم و غیرمستقیم است.
شرح قصیدۀ نخست دیوان ناصرخسرو قبادیانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قصیدۀ نخست دیوان ناصرخسرو قبادیانی مهم ترین سرودۀ فلسفی دیوان اوست. او در این چکامه برخی از بنیادی ترین اصول تفکر خود را مانند یکی از حکیمان اسماعیلی، گاه به شکل پرسش و گاه اخبار، به نظم آورده است. اگرچه بر این قصیده شروحی نگاشته اند، هنوز می توان دربارۀ آن سخن گفت. روش شرح در این مقاله بر استناد به آثار منثور فلسفی خودِ حکیم استوار است. نخست ابیات و آنگاه شرح و تفسیر هر بیت در ذیل آن آورده شده است. زبان ناصرخسرو در این چکامه خالی از لغزش نیست؛ اما درکل مدخلی مناسب برای شناخت جهان شناسی او و دیگر حکیمان شیعی و اسماعیلی است. تأکید بر مفاهیمی مانند وحدت محض و تفاوت آن با وحدت متکثر، جایگاه عقل اول و ربط آن با کلمۀ امر، ربط نفس و فلک و حرکت، تمسک به تمثیل عدد و واحد، پرسش از معنای عدم و هیچیز، پرسش از ماهیت و کنش آخشیجان و تأکید بر جایگاه امام زمان، از مهم ترین سخنان او در این چکامه است.
نوفروشان بازار کهن نخستین واکاوی انتقادی گروهی از بزرگ ترین ادبای معاصر ایران درباره یکی از مهم ترین متون کهن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تلاش و مساعی بزرگان و صاحب نظرانی چون محمد قزوینی، علی اکبر دهخدا، سید حسن تقی زاده و مجتبی مینوی جهت معرّفی، تصحیح، شرح و نقد آثار ادبی گذشته از مهمترین پایه های نقد ادبی معاصر است. در این میان چهره مجتبی مینوی را می توان علاوه بر آثار منتشر شده، از طریق واکاوی یادداشت ها و مکاتبات ارزشمند و علمی او با بزرگان فرهنگ و ادب ایران و جهان، شناسایی و معرّفی کرد. این مقاله به بیان حواشی و یادداشت های مینوی بر مقدمه ای می پردازد که تقی زاده بر دیوان اشعار ناصرخسرو، چاپ سید نصرالله تقوی، نوشته است. مینوی طی مکاتباتی که با قزوینی داشت تلاش کرد تا از دانش و فضل او در تنظیم تعلیقات دیوان ناصر خسرو مدد بگیرد. بخش اعظم یادداشت ها و تقریظات ارزشمند او که از طریق مکاتبه به دستش رسیده بود با ذکر مأخذ در تعلیقات دیوان ناصرخسرو وارد کرد.
بررسی تطبیقی جلوه گوناگون خورشید بر اساس نجوم قدیم در اشعار نظامی و انعکاس آن در خمسه شاه طهماسبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال شانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۸
230 - 244
حوزه های تخصصی:
از دیرباز توجه به آسمان و پدیده های آسمانی، انسان را به شگفتی وا داشته است و وی را برای کشف راز و رموز زیبایی های نهفته در خود به دقت و کنجکاوی هرچه بیشتر ترغیب کرده است. وسعت بی کران آسمان و کهکشان ها، زیبایی وصف نشدنی ستارگان، درخشش ماه، طلوع و غروب خورشید و ... همه و همه اندک اندک این حس علاقه مندی و کنجکاوی را تا به آنجا در ضمیر بشر نمود داد که تجلّی آن در بسیاری از آثار هنری و ادبی جهان راه یافت. در میان عناصر نجومی متعدد، خورشید یکی از ستارگانی است که جلوه ی زیبایی در اشعار شاعران دارد. سؤالی که اینجا می توان مطرح کرد این است که با توجه به جنبه های هنری و زیبایی خورشید، این عنصر چه جایگاهی در اشعار سه شاعر بزرگ فارسی ناصرخسرو قبادیانی، انوری و نظامی داشته است؟ از آنجا که که قرن پنجم و ششم یکی از پربارترین دوره های تاریخ ادب فارسی است و خراسان، اصفهان، ارّان و آذربایجان از مراکز اصلی شعر و ادب این عصر به شمار می روند به همین دلیل در این مقاله جلوه خورشید بر اساس نجوم قدیم در اشعار این سه شاعر که در قرن پنجم و ششم می زیسته اند مورد بررسی تحلیل و تطبیق قرار گرفته است. یافته های پژوهش حاکی از این است خورشید به شکل های مختلفی همچون جلوه در برج های دوازده گانه حمل، جوزا، سرطان و ...، شفق و فلق و صبح صادق و کاذب، کسوف، در اشعارِ هر سه شاعر نمایان شده است. اهداف مقاله 1.بیان جلوه های گوناگون نجوم قدیم در شعر پارسی 2.بررسی جلوه های گوناگون خورشید براساس نجوم قدیم در اشعار ناصر خسرو، انوری و نظامی سؤالات پژوهش 1.علم نجوم قدیم چه جایگاهی در شعر پارسی دارد؟ 2.خورشید و جلوه های نجومی آن چه بازتابی در اشعار پارسی شعرایی چون ناصرخسرو، انوری و نظامی داشته است؟
بازتاب فرهنگ ایران باستان در اشعار حکمی ناصرخسرو (با تکیه بر منابع عربی)
حوزه های تخصصی:
ناصرخسرو، یکی از سخن سرایان مشهور و شاعران حکیم قرن پنجم ادبیّات فارسی است. وی در اشعار خویش از دو فرهنگ اسلامی و ایرانی تأثیر پذیرفته است که البته به تأثیر پذیری او از فرهنگ ایرانی کمتر توجه شده است. این نوشتار، نیز بر آن است تا با تکیه بر منابع اصلی و دست اوّل عربی و ایرانی به بررسی تأثیر پذیری ناصرخسرو از فرهنگ و حکمت ایران باستان بپردازد. اهداف و محورهای اصلی این نوشتار عبارتند از: الف. پیشگفتار مختصری در مورد ارزش حکمت در ایران باستان و ذکر کلیّات پژوهش.ب. تحلیل اشعار ناصرخسرو و بیان تأثیر پذیری ناصرخسرو از حکمت ایران باستان و حکمت متنبّی. یافته ی اساسی این پژوهش در این است که ناصرخسرو به واسطه ی آگاهی از فرهنگ ایران باستان که نسل به نسل از نیاکانش به او منتقل شده، از حکمت ایران باستان تأثیر پذیرفته است. همچنین ناصرخسرو، از فرهنگ عباسی و ادبیّات عرب و شاعران آن به ویژه متنبّی تأثیر پذیرفته است که البته ریشه ی اصلی این حکمت ها در ایران باستان قرار دارد