مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
ناصرخسرو
حوزه های تخصصی:
این مقاله سعی در تبیین این موضوع دارد که حکیم ناصرخسرو، در بیان دیدگاه های اخلاقی خود، که نمود آن ها را بیش از همه در اندرزهای وی می توان دید، از آموزه های اخلاقی زردشتی تأثیر پذیرفته است. تأثیرپذیری وی از ادبیات فارسی میانه و آیین زردشتی، محدود به اندرزهای اخلاقی نبوده است، بلکه رسوب این مضامین در کنه ضمیر وی، در ساختار زبانی و فکری آثارش نیز نمود یافته است. در این پژوهش، با توجه به ضرورت بررسی تأثیر زبان و ادبیات پهلوی بر آثار شاعران و نویسندگان قرون نخستین اسلامی و اهمیت این تأثیر در خوانش و تحلیل دقیق تر متون دوره اسلامی و با توجه به این که نفوذ زمینه های فکری و زبانی ادبیات فارسی میانه در آثار دوره اسلامی اغلب توسط پژوهشگران نادیده گرفته شده است؛ به بررسی تطبیقی اندرز های حکیم ناصرخسرو و متون اخلاقی زردشتی با تکیه بر متن کتاب ششم دینکرد، که در واقع چکیده اندرزنامه های زرتشتی است، پرداخته شده و با تحلیل شباهت های این دو اثر در دستگاه فکری و فلسفی و در بیان دیدگاه های اخلاقی، به این نتیجه دست یافته ایم که حکیم ناصرخسرو، در سرایش اندرزها، تحت تأثیر و وامدار ادبیات و آیین زردشتی بوده است.
نقد هرمنوتیکی تأویلِ آیات قرآنی در وجه دینِ ناصرخسرو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأویلهای ناصرخسرو قبادیانی از آیات قرآنی، ریشه در پیش فرضهای کلامی فرقه اسماعیلیه دارد. با نگاهی روشمند و انتقادی از منظر هرمنوتیک تطبیقی، به ویژه بر اساس برخی نظریات هایدگر در زمینه نقد فاعل گرایی، نظریات گادامر درباره اتصال افقها و الگوهای سه گانه گفتگو، و برخی دیگر از نظریه پردازان متأخر، می توان نوع مواجهه ناصرخسرو با گزاره های دینی را تحلیل و ارزیابی کرد. این پژوهش با تمرکز بر تحلیل محتوای کتاب «وجه دین» در صدد تبیین فرایند تحمیل پیش فرضها، در تأویل های ناصرخسرو از آیات قرآنی است. در این رهگذار مشخص خواهد شد که برداشت های این تأویل گر اسماعیلی از متن و واژه دینی «قرآن» گرفته تا آیاتی از سوره «توحید» و «عبس» و «نحل» و «شمس» و «تین» و «کوثر» و... همه در خدمت توجیه هستی شناسی و امام شناسی خاص اسماعیلی قرار گرفته است. شگرد شناسی این فرایند فهم و تأویل، لغزیدن این متکلم اسماعیلی را از حوزه هرمنوتیک متذکرانه دینی به ورطه هرمنوتیک بدگمانی و دچار شدن به پیامدهای آن، اثبات می کند.
اهمیت سفرنامه ناصرخسرو قبادیانی بلخی در مطالعه تاریخ حج و حرمین در سده پنجم(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
میقات حج دوره ۲۸ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۲)
63 - 80
حوزه های تخصصی:
در تمدن اسلامی، سفرنامه ها از مهم ترین منابع مطالعه تاریخ حج و حرمین شریفین به شمار می آیند. از مهم ترین این سفرنامه ها، سفرنامه ناصرخسرو است که در عین حال کهن ترین و ارزشمندترین سفرنامه به زبان فارسی به شمار می آید. ناصرخسرو بخش قابل توجهی از سفرنامه خود را به توصیف تفصیلی وضعیت اجتماعی و عمرانی اماکن مقدس حرمین، به ویژه شهر مکه و مسجدالحرام، در سده پنجم هجری اختصاص داده است. در این نوشتار پس از شرح مختصری از سفرهای حج ناصرخسرو، آگاهی های مختلفی که سفرنامه وی درباره حج و حرمین به دست می دهد، در چند محور شامل توصیف شهر مکه و دیگر مناطق حجاز، توصیف معماری مسجدالحرام، آگاهی های نادر درباره اماکن مقدس، وضعیت و آداب حجگزاری، سختی های سفرهای حج و تاریخ سیاسی حجاز، استخراج و دسته بندی شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که در نبودِ تواریخ محلی برای دو شهر مکه و مدینه در حدِ فاصل سده های چهارم تا ششم، این سفرنامه منبعی دست اول برای مطالعه تاریخ حج و حرمین، به ویژه در سده پنجم هجری، به شمار می آید.
نقد و بررسی سی قصیده ناصرخسرو
منبع:
قند پارسی سال سوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۹
109-132
حوزه های تخصصی:
دیوان ناصرخسرو یکی از آثارکلاسیک ادبیات فارسی است که آشنایی با آن برای علاقمندان و دانشجویان ادبیات فارسی ضروری است؛ از این رو بخشی از این دیوان با عنوان سی قصیده ناصرخسرو در ردیف متون درسی دانشجویان رشته زبان و ادبیات فارسی گنجانده شده است ؛ به همین منظور چندین کتاب با عناوین مختلف منتشر شده است.یکی از این آثار کتابی است با عنوان سی قصیده ناصرخسرو که توسط آقای دکتر علی اصغر حلبی تهیه شده و انتشارات دانشگاه پیام نور آن را منتشر کرده است. نویسنده در این اثر کوشیده است با توضیحات خود خلأ استاد را برای دانشجویان کم رنگ کند که البته تا حدودی موفق بوده است اما هنوز نیاز به بررسی و ویرایش دارد.از آنجا که این کتاب به عنوان منبع اجباری بخش قابل توجهی از دانشجویان انتخاب شده است .در این مقاله کتاب مذکور مورد بررسی قرار می گیرد و اشکالات و لغزشهایی چون اشکالات معنایی ، نگارشی ، ضبط نادرست ابیات ، اشکالات تایپی و... یادآوری می شود.
مفهوم تأویل از دیدگاه ناصرخسرو و علامه طباطبایی در دو کتاب وجه دین و تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
الهیات تطبیقی سال یازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴
41 - 54
حوزه های تخصصی:
افراط در تأویل گرایی، یکی از ویژگی های مهم اسماعیلیه است که موجب تمایز آنان از سایر مذاهب اسلامی می شود. با توجه به آثار حکیم ناصرخسرو قبادیانی، یکی از کلیدی ترین مؤلفه های ذهنی و اعتقادی این حکیم و سخنور بزرگ ادب فارسی، مقوله تأویل است. او به عنوان «حجت» در مذهب اسماعیلی، در آثار منظوم و منثور خود بارها مسئله تأویل را به کار برده است؛ چنانکه کتاب وجه دین او آکنده از تأویلات است؛ به گونه ای که در این کتاب بسیاری از احکام دین و شریعت را نیز تأویل کرده و قائل شده است شریعت بدون تأویل هیچ ارزشی ندارد و همچون جسد بدون روح است. همچنین، علامه طباطبایی، فیلسوف و مفسّر معاصر، در باب تأویل برای الفاظ قرآن، معانی باطنی قائل است. هر دو آنان معتقدند کل قرآن تأویل دارد؛ اما بیشتر تأویل های ناصرخسرو در باب شریعت است و بسیاری از آنها از نوع تأویل مذموم؛ امّا تأویل های علامه طباطبایی براساس معارف قرآنی و اهل بیت است و از نوع تأویل محمود. علامه طباطبایی با وجود اعتقاد به تأویل همه آیات، برخلاف ناصرخسرو به تأویل آیات الاحکام نپرداخته است و تأویل های ناصرخسرو با نظر او سنخیت و مطابقت ندارند. در این مقاله، ابتدا تأویل ازنظر ناصرخسرو در کتاب وجه دین و علامه طباطبایی در تفسیر المیزان به روش توصیفی – مقایسه ای، بررسی و سپس تشابه و تفاوت نظر آنان تبیین و تحلیل شده است.
مضامین تمثیلی در اشعار ناصر خسرو
حوزه های تخصصی:
تمثیل جزء اصطلاحاتی است که حوزه ی معنایی وسیعی را در بر می گیرد، اما در شعر و بلاغت فارسی عمدتاً در سه حوزه ی تشبیه، ضرب المثل و روایت های داستانی یا آلیگوری به کار رفته است. از طرفی خاستگاه تمثیل را بیشتر در فلسفه و کلام دانسته اند تا خود ادبیات؛ از این رو رابطه ی آن با متون خرد گرا یک رابطه ی مستقیم است. در تاریخ ادبیات فارسی، حکیم ناصر خسرو قبادیانی شاعر قرن پنجم هجری یکی از برجسته ترین تولیدکنندگان متن هایی است که از مضامین تمثیلی به ویژه در اشعارش به شکل قابل توجهی استفاده کرده است و این از دیدگاه نقد ادبی قابلیت تحلیل و بررسی بسیار دارد. در این مقاله میزان گرایش ناصر خسرو به استفاده از انواع تمثیل و مضامین تمثیلی نشان داده شده است و از طرفی تأثیر مبانی فکری و عقیدتی دستگاه اسماعیلیه در چگونگی به کارگیری این مضامین واکاوی شده است. ناصر خسرو در اشعارش عمدتاً از تشبیه تمثیلی و روایت های داستانی یا آلیگوری نسبت به دیگر اشعار تمثیل استفاده کرده است. در تمثیل های او لایه ی بیرونی یا روساخت قصه و تشبیه مجموعه ای است از تصاویر، اشخاص، اشیا و اعمالی که در زیر ساخت خود یک پیام اخلاقی یا تعلیمی و یا یک ایده ی ذهنی را در بر دارد.
شیوه های واژه گزینی و واژه سازی فارسی در آثار منثور ناصرخسرو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عنوان «حجت جزیره خراسان» ناصرخسرو را بر آن داشته که با وجود باور عمیق به دین و نفوذ زبان عربی، با کاربرد برخی اصطلاحات فارسی به غنای زبان فارسی و اعتدال وام ستانی از زبان عربی کمک کند. وی در آثار خود به گسترش ادبیّات تعلیمی در حوزه دین، مذهب، کلام و فلسفه پرداخته و آگاهانه کوشیده با شیو ه های اصلی واژه سازی و واژه گزینی از طریق «ترکیب و اشتقاق» که در زبان فارسی میانه رایج بوده و شیوه های فرعی رایج و خود ساخته، اصطلاحات فارسی مانند: هم گوشکی، زاده راه، زیریدن، کاربندنده و... را به جای اصطلاحات عربی نشانده و قیمتی دُرِّ لفظ دری را پاس داری کند. پیگیری اصطلاحات دینی و کلامی ناصرخسرو در واژه نامه های متون پهلوی نشان می دهد که وی مُبدِع این اصطلاحات نیست و پیشتر بسیاری از آنها در زبان فارسی میانه موجود بوده و او آن ها را بدون تغییر معنا یا با تغییر معنا به کار برده و به احیاء و گسترش معنایی واژگانِ از پیش موجود، پرداخته که نشانگر وجه تمایز نثر او با نثرهای مفاخره آمیز فاضلانه است. این پژوهش با روش کتابخانه ای و توصیفی-تحلیلی به این پرسش ها پاسخ می دهد که ناصرخسرو برابر نهادهای فارسی را طیّ کدام فرآیندهای واژه سازی و واژه گزینی در پنج اثر منثور خویش به کار بُرده و چگونه شیوه «ترکیب و اشتقاق» زبان پهلوی را دنبال کرده است.
جست وجو در سرچشمه های تصاویر جسم و جان و تحلیل آنها در آثار ناصرخسرو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و نهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۵(پیاپی ۹۰)
۲۴۶-۲۲۳
حوزه های تخصصی:
منظومه فکری ناصرخسرو تحت تأثیر مطالعات ژرف او در ادیان و ملل و نحل و اعتقاد به مذهب اسماعیلی، بر مدار مباحث جهان شناختی و انسان شناسانه شکل گرفته است و این نظام منسجم فکری در دیگر ابعاد سخن او ازجمله صورخیال تأثیری قاطع و نمایان داشته است. یکی از کانون های مهم تصاویر هنری در آثار او تأمل در سرشت دوگانه روحانی و جسمانی انسان است. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی در پی جست وجو در ریشه ها و سرچشمه های تصویرهای هنری جسم و جان در آثار ناصرخسرو و نقد و تحلیل آنهاست. منشأ جسم و جان، فلسفه تعلق روح به جسم، سرشت و سرنوشت دیگرگونه جسم و جان و نیازهای متفاوت این دو مهم ترین زمینه های آفرینش تصاویر متنوع و پرشمار جسم و جان در آثار ناصرخسرو است. چند خوشه مهم دیگر از تصاویر جسم و جان بر گرد مفاهیمی چون خانه و صاحب خانه، خادم و مخدوم، کشتی و کشتیبان، پیراهن، درّ و صدف، کان و گوهر، زندان و زندانی، و کتاب و درخت شکل گرفته که نسبت های جسم و جان را از چشم اندازهای مختلف نشان می دهد. نتایج پژوهش روشن می کند که ریشه و سرچشمه بسیاری از تصاویر جسم و جان در آثار ناصرخسرو در منابع حکمی و فلسفی پیشین، ازجمله آثار کهن یونانی، گنوسی، هندی، ایرانی و اسلامی آمده است.
بررسی استعاره های جهت گیرانه و طرح واره های تصویری در اشعار ناصرخسرو با تکیه رویکرد معنی شناسی شناختی جورج لیکاف و جانسون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استعاره به عنوان یکی از مهم ترین پدیده های مطالعاتی رویکرد معنی شناسی شناختی، ابزاری برای بیان مفاهیم و تجارب انتزاعی براساس تجربه های عینی و ملموس تر بشر به شمار می رود. جورج لیکاف و جانسون در سال 1980 در کتاب استعاره هایی که با آن ها زندگی می کنیم، دیدگاه تازه ای را در زمینه ی استعاره مطرح ساختند و با ارائه ی شواهد تجربی نظراندیشمندان سنت بلاغی را که استعاره را صرفا وسیله ای برای زینت گفتار و صورکلام می دانستند،مورد تردید قرار دادند. تحقیقات جدید لیکاف و جانسون، در باب استعاره ثابت کرد که استعاره فقط یکی از صور کلامی و مختص زبان ادبی نیست؛بلکه استعاره ها نقشی مهم تر از زبان در زندگی آدمی دارند و نظام شناختی انسان اساسا استعاری بوده و به اندیشه، رفتار و زبان او جهت می دهد. به بیان دیگر نقش استعاره در بررسی ویژگی های سبکی و میزان نوآوری یک شاعر بسیار حائز اهمیت است؛ چرا که خلاقیت و نوآوری، بیش از هرچیزی با خلق استعاره امکان پذیر است. ازاین روی، با توجه به این نظریه و تاکید بر اشعار ناصرخسرو و با تمرکز بر استعاره های جهت دار، به روش توصیفی- تحلیلی، به بررسی و تحلیل اشعار ناصرخسرو خواهیم پرداخت و با عرضه ی شواهدی از شعر او و بررسی زیرساخت های شناختی استعاره های اشعار وی، نشان داده می شود که چگونه استعاره ی شناختی به استعاره ای بدیع وادبی تبدیل می شود. کلیت بررسی و تحلیل این مقاله نشان می دهد که استعاره های طرح واره های تصویری و جهت دار در اشعار ناصرخسرو قابل تامل است که تاکنون مورد بررسی و تحلیل قرار نگرفته است.
بررسی انتقادی روش تصحیح خوان اخوان ناصرخسرو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه میراث دوره ۱۴ پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲ (پیاپی ۵۹)
249 - 269
خوان اخوان تاکنون دوبار به چاپ رسیده است: یک بار در مصر به دست یحیی الخشاب و یک بار در ایران، توسط علی اکبر قویم. مشکلات فراوانی در روش تصحیح هر دو چاپ وجود دارد که موجب شده است هم متنی مضبوط از این اثر در دست نباشد و هم در سایر تحقیقاتی که از این متن بهره جسته اند، کاستی هایی راه یابد. در این مقاله با بررسی انتقادیِ روش تصحیح در دو چاپ موجود از خوان اخوان، تحلیل ویژگی های زبانی و محتوایی این اثر و نیز پیگیری تأثیر آن ها در پژوهش های زبان و ادبیات فارسی،تأثیر تصحیح روشمند بر تحقیقات حوزه تاریخ زبان فارسی، سبک شناسی و لغت تبیین شده است. افزون بر آن، دیگر کاستی ها و ایرادات چاپ های خوان اخوان نشان داده شده، و به اثبات رسیده که به احتمال قریب به یقین، چاپ علی اکبر قویم از روی متن یحیی الخشاب فراهم آمده است.
بررسی اصالت متن «گشایش و رهایش»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه میراث دوره ۱۸ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۶۷)
265 - 284
در نوشته حاضر، کتاب گشایش و رهایش منسوب به ناصرخسرو از نظر اصالت متن بررسی شده است. در چاپ های مختلف این کتاب تصریح شده که کاتبی ناشناس در متن آن دست برده، برخی از مطالب را حذف کرده و برخی را هم ردّ کرده است. اما در واقع، در متنی که با عنوان کتاب گشایش و رهایش انتشار یافته، بیش از یک صدا و یک عقیده واحد دیده می شود. در این بررسی، نگارنده بخش هایی از متن مذکور را، که ظاهراً به اصل کتاب گشایش و رهایش تعلق ندارد، ارائه می کند و با آوردن شواهدی از متن بر آن است تا نشان دهد کتابی که با نام گشایش و رهایش انتشار یافته، در واقع نقد و ردّی بر گشایش و رهایش است. در نتیجه، فردی که در چاپ های مختلف این کتاب کاتبِ غیراسماعیلی و سانسورچیِ متن اسماعیلی کتاب خوانده شده، در واقع نویسنده کتاب مستقلی است که می توان آن را نقد یا ردّ بر گشایش و رهایش نامید.
کارکرد بلاغی ضدخلسه های عروضی ناصرخسرو (نقضی بر نظریه روان شناختی هیپنوتیزم وزن ریچاردز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بلاغت، رسایی وگیرایی کلام برای تأثیر بر مخاطب و اقناع اوست. سهمی از این رسایی و فرایند تأثیر ذهنی و روانی از آنِ وزن شعر است. چنانکه همواره یکی از دغدغه های برخی بلاغیون قدیم و جدید در غرب و ایران توضیح اموری همچون لزوم تناسب اوزان با محتوای آثار ادبی بوده است. برای نخستین بار اما ریچاردز، از منظر روانشناسی، با تمرکز در مسأله فرایند تأثیر وزن شعر، به وجود قرابتهایی میان حالت تسلیم و اقناع مخاطب یک شعر موزون با حالت تسلیم یک انسان هیپنوز شده، پی برده و به تحلیل و تبیین این فرایند با اتخاذ دیدگاهی بینارشته ای پرداخته است. نقطه مقابل این نظریه را در تعمّدِ ناصرخسرو برای کاربرد اوزان سنیگن می توان دید. مقاله حاضر با نگاهی تحلیلی تطبیقی و البته انتقادی به نظریه «هیپنوتیزمِ وزن» ریچاردز، با تمرکز بیشتر در تحلیل برخی اوزان شعری ناصرخسرو، در پی تبیین موارد نقض این نظریه بر اساس کاربرد بحور نامطبوع یا اوزان ثقیل خواهد بود.
شناسایی و تحلیل مؤلفه های جغرافیای شهری در سفرنامه ناصرخسرو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بی شک سفرنامه ها تنها بعد ادبی و داستانی نداشته بلکه بعضا حاوی اطلاعات علمی ارزشمندی درباره جغرافیا، فرهنگ، سیاست، اقتصاد و ... مناطق هستند. سفرنامه ناصر خسرو را بی شک باید یکی از درخشان ترین سفرنامه های ادبیات فارسی دانست از این رو که حکیم چیره دستی چون ناصرخسرو با تکیه بر علم و دانش و نیز با صدق و راستی کامل و تنها با ضبط مشاهدات عینی خویش به دور از دخالت احساسات و عواطف شخصی، دست بر قلم برده و اثری این چنین خلق نموده است. هدف این مقاله شناسایی و تحلیل مؤلفه های جغرافیای شهری در سفرنامه ناصرخسرو است. سوال اصلی مقاله این است که آیا مولفه های جغرافیای شهری در سفرنامه ناصر خسرو چگونه مورد شناسایی و بررسی قرار گرفته اند؟ روش تحقیق در این پژوهش توصیفی تحلیلی است. نتایج این مقاله نشان می دهد که سفرنامه ناصرخسرو مجموعه ای چند بعدی و کامل از اطلاعات است که برای هر فردی با سلایق گوناگون قابل توجه است و یکی از اساسی ترین منابع تحقیق و جستجو در زمینه های سیاسی، اجتماعی، مردم شناسی، محیط زیست، تاریخی و جغرافیایی هستند. در این پژوهش برآنیم تا پس از بیان مقدمه و چندین تعریف، با شناسایی مؤلفه های جغرافیای شهری در سفرنامه ناصرخسرو و ابعاد مختلف آن در سفرنامه ناصرخسرو بپردازیم.
بررسی و تحلیل اندیشه های جهان شناسانه در آثار ناصرخسرو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی انجام شده است و مسئله اصلی آنْ نقد و تحلیل آرای جهان شناختی ناصرخسرو و جست وجو در سرچشمه های آن است. از نگاه ناصرخسرو هستی به دو بخشِ عالم روحانی و جسمانی تقسیم می شود و مراتبی از بالا به پایین دارد. مراتب ابداع، عقل کلّی و نفس کلّی در جهان روحانی واقع شده است. عالم جسمانی شش مرتبه هیولی، طبیعت کلّی، جسم، افلاک، طبایع و موالید دارد. آفرینش هدفمند است و ازطریق ابداع صورت می گیرد. از امر حق، عقل کلّی و از عقل کلّی، نفس کلّی پدید می آید که مدبّر عالم و واسطه انتقال فواید عقلِ کلّی بر مراتب فرودین است. هیولی سایه نفس کلّی است و ازنظرِ نفس کلّی در سایه خود، طبیعت کلّی پدید می آید. جسم جوهری دارای درازا، پهنا و ژرفاست. افلاک و اجرام نیز دست افزارهای نفس کلّی در خلق عالم فرودین و تدبیر آن به شمار می آید. چهار عنصر خاک، آب، باد و آتشْ ارکان را تشکیل می دهند و از ترکیب آنها با طبایع چهارگانه، موالید ثلاثه پدید می آید. انسان آخرین مرتبه هستی و یاریگر نفس کلّی در رسیدن به عالم عقل است و سعادت او در گرو تعالیم ناطق و امام، و تلاش دیگر مراتب کیش اسماعیلی است. ریشه برخی از باورهای جهان شناسانه ناصرخسرو را باید در آرای حکمای یونان و آثار متفکران اسماعیلی مانند ابویعقوب سجستانی و حمیدالدین کرمانی جست وجو کرد.
تبیین بازنمایی مفهوم رنج در اشعار ناصر خسرو و پروین اعتصامی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
حالات و عواطف انسانی و عوارض طبیعی و اخلاقی که آدمی را به خود دچار می کند از دیرباز در زمینه آثار ادبی ظهور و بروز داشته اند. مفهوم «رنج» از دیرباز در هیئت آثار ادبی بازنمایی شده است، اما در ادوار و اعصار گوناگون ماهیت های متفاوتی داشته است. رنج جسمانی و مادی امری جدا از رنج اندیشه و هر دوی اینها جدا از تعب و رنج ناشی از فقدان های سیاسی و اجتماعی هستند. مقاله حاضر با تبیین ماهیت رنج و جایگاه آن در ادبیات قدیم و جدید کوشیده با روش تطبیقی و رویکرد توصیفی-تحلیلی این مضمون را در اشعار ناصرخسرو و پروین اعتصامی بررسی نماید. نتایج بحث نشان می دهد که وجه مادی رنج در اندیشه ناصر خسرو اندک بوده و جای آن را رنج ناشی از فقدان اندیشه و خرد و رنج های معنوی انسان در زمین که ناشی از فاصله او با خداوند است، گرفته است. اعتصامی به این رنج ها بی اعتنا نیست، اما نگاه خاصی نیز به رنج های ناشی از مسائل سیاسی و اجتماعی و همچنین تنهایی انسان در عصر جدید دارد. نقطه عطف کار دو شاعر واکاوی رنج و تعب ناشی از بیخردی است و مهمترین تفاوت آنها را می توان در همین بعد سیاسی و اجتماعی دید که پروین را متناسب با افق اندیشه دوران و گفتمان های انتقادی زمانه اش از ناصر خسرو متمایز می کند.
گفتمان و تصویر«دیگری» در سفرنامه ی ناصرخسرو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی و توسعه گردشگری سال سوم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۱۱
160 - 178
حوزه های تخصصی:
روش گفتمان انتقادی از جمله رهیافت هایی است که پس از انقلاب پساساخت گرایی، به حوزه های نقد معاصر راه یافته است. این شیوه در پی بررسی ساز و کارهای قدرتی است که نه تنها بر ارتباط اجتماعی بلکه بر شیوه ی اندیشیدن نیز تأثیر می گذارد. نگارنده در این مقاله کوشیده است با بررسی سفرنامه ی ناصرخسرو نشان دهد که چگونه، علاوه بر نگاه فردی، ایدئولوژی حاکم بر جامعه ی روزگار ناصر خسرو نیز در نگرش او نسبت به جوامع دیگر و ارزش گذاری بر آن ها مؤثر بوده است. روحیه ی علمی، نگاه دقیق و علاقه به تفسیر و تأویل در کنار گرایش های دینی و اجتماعی، سفرنامه ای را پدید آورده که علاوه بر توصیف جزییات بناها، وضعیت جغرافیایی و اقتصادی شهرها و روستاها، تصویری از شرایط سیاسی- تاریخی آن روزگار نیز فراپیش خواننده می نهد. اساس کار در این پژوهش، مبتنی بر نظریه و روش فرکلاف است و در ضمن بررسی اثر در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین، از نظریات دریدا و هال در باب «دیگری» نیز استفاده شده است.
تحلیل رتوریکی صناعات ادبی در قصاید ناصرخسرو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های دستوری و بلاغی سال ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۱شماره ۲۱
199 - 232
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر نقش رتوریکی صناعات ادبی در قصاید ناصرخسرو را بررسی می کند. از میان عوامل مؤثر بر فرایند ارتباط، تأکید بر پیام موجب ایجاد نقش شعری و ادبی زبان می شود؛ ازاین رو گاهی برخی از شاعران برای انتقال پیام و اندیشه خود از زبان شعر استفاده می کنند؛ چنانکه ناصرخسرو با تبیین حقایق عقلی و اعتقادات مذهبی خود در قصاید خطابه مانند خویش، درپی انتقال پیام و اقناع مخاطب است. نگارنده با رویکردی توصیفی- تحلیلی مبتنی بر قصاید ناصرخسرو می کوشد با پاسخ دادن به این پرسش بنیادی که اگر طبق نظر صاحب نظران، ناصرخسرو برای ایجاد ارتباط با مخاطب و اقناع و انتقال اندیشه های خویش، زبان شعر را به کار گرفته، کاربرد فراوان بعضی از صناعات ادبی در اقناع مخاطب ناصرخسرو چه نقشی دارند و شاعر برای رسیدن به این هدف از چه آرایه هایی استفاده کرده است؟ ناصرخسرو با به کارگیری انواع آرایه های ادبی، به ویژه اقسام تکرار، تلمیح به آیات و روایات، اقتباس، تضاد، تشبیه های متعدد محسوس به محسوس و استعاره های زودیابِ مبتنی بر تشبیه های بلیغ مصراع یا بیت قبل از خود به اقناع مخاطب و تقویت و تکمیل پیام رسانی خویش می اندیشد نه آرایش و زیبایی اشعارش؛ حتی می توان گفت اهمیت پیام و اقناع مخاطب، خود مایه دشواری زبان، جابه جایی های نحوی، سنگینی وزن و کاربرد آرایه های ادبی در شعر ناصرخسرو شده است.
شیوه های ادبی ناصرخسرو در استفاده از آیات قرآن کریم
حوزه های تخصصی:
از آنجا که قرآن کریم منبع بی پایان اندیشه های اخلاقی، انسانی و تربیتی است، بسیاری از شاعران و نویسندگان فارسی زبان، همواره در خلق آثار خود از این گنجینه ی پرفیض بهره برده اند. همین آمیختگی میراث مکتوب فارسی با آموزه های اسلامی، موجب دشواری درک این میراث بدون آشنایی با قرآن و حدیث شده است. ناصر بن خسرو قبادیانی یکی از شاعرانی که شعر را در خدمت ترویج افکار دینی و مذهبی خود قرار داده است؛ برای پیشبرد این اهداف و به انجام رساندن مأموریت مذهبی شعر خود، اشعارش را به این آیات نورانی آراسته است. با توجه به آبشخور مذهبی ناصرخسرو، اشعارش در برگیرنده هدایت های اخلاقی ونصایح فراوانی است. ناصرخسرو با تسلط مناسب بر مفاهیم قرآنی و هنرمندی تمام و با بهترین شیوه ممکن، گاه از اصل آیه یا بخشی از آن و زمانی هم از مفهوم و معنای آن بهره برده، با استفاده از آیات قرآن به گونه های متنوعی بهره می برد و شعر خود را به آیات مقدس قرآن می آراید؛ همین موجب اثر بخشی بیشتر سخنان وی شده است. دراین مقاله با بررسی همه دیوان ناصرخسرو و با استفاده از جدول های آماری، گونه های مختلف انعکاس آیات در دیوان ناصرخسرو تحلیل می شود. همچنین نشان داده خواهد شد که مهم ترین دلایل استفاده ناصرخسرو از آیات قرآن، همراهی ذهنی و زبانی با این کتاب مقدس و همچنین تبیین اهداف و افکار خود با استفاده از نفوذ و پذیرش قرآن در بین مسلمانان است؛ وی با این شیوه، خواننده را متوجه ضرورت پذیرفتن سخنان خود می کند؛ چراکه این سخنان در واقع برگرفته از قرآن کریم و به نوعی بیان شاعرانه این مفاهیم است.
شیوه های ادبی ناصر خسرو در استفاده از آیات قرآن
حوزه های تخصصی:
از آنجا که قرآن کریم منبع بی پایان اندیشه های اخلاقی، انسانی و تربیتی است، بسیاری از شاعران و نویسندگان فارسی زبان، همواره در خلق آثار خود از این گنجینه پرفیض بهره برده اند.همین آمیختگی میراث مکتوب ما با آموزه های اسلامی، موجب دشواری درک این میراث بدون آشنایی با قرآن و حدیث شده است؛ ناصربن خسرو قبادیانی یکی از شاعرانی که شعر را در خدمت ترویج افکار دینی و مذهبی خود قرار داده است؛ وی برای پیشبرد این اهداف و به انجام رساندن ماموریت مذهبی شعر خود، اشعارش را به این آیات نورانی آراسته است. حضور آیات در جای جای دیوان ناصر خسرو مؤید این واقعیت است که او به درک شایسته ای از کلام نورانی وحی دست یافته است. با توجه به آبشخور مذهبی ناصرخسرو، اشعارش در برگیرنده هدایت های اخلاقی ونصایح فراوانی است. ناصرخسرو با تسلط مناسب بر مفاهیم قرآنی،برای اثربخشی بیشتر سخن خود، در شرایط مناسب آیاتی را چاشنی اشعار خود کرده است. ناصرخسرو با هنرمندی تمام، گاه اصل آیه یا بخشی از آن و زمانی هم مفهوم و معنای آیه را در شعر خود به گونه ای استفاده می کند که گویی بهتر از این ممکن نیست. دراین مقاله می کوشیم با استفاده از جدول های آماری، گونه های مختلف انعکاس آیات در دیوان ناصرخسرو را تحلیل نمائیم.
نگاهی به بازتاب باورداشت های عامیانه در سفرنامه ناصرخسرو
منبع:
نقد، تحلیل و زیبایی شناسی متون سال پنجم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱۶
86 - 110
اعتقادات و دانش عوام به مثابه پدیده ای آمیخته با اجتماع و رکنی گسستناپذیر از زندگی جمعی در تاریخ پرفراز و فرود بشریت، سهم قابل توجهی از فرهنگ هر ملت را به خود اختصاص دادهاست. در این میان باورداشت های عامه، منزلگاه آشنایی و شناسایی جنبه های مختلف فرهنگ توده مردم، محسوبمی شود. سفرنامه ها یکی از مهم ترین زمینه های تجلی این باورها هستند که بهلحاظ انعکاس دادن فرهنگ و اندیشه مردمان جوامع مختلف، از غنی ترین منابع برای بررسی فرهنگ و پنداشت های عامه به شمار می روند. در همین راستا سفرنامه ناصرخسرو به دلیل دقت علمی، ژرف بینی و توانمندی های زبانی نگارنده از جایگاه خاصی برخوردار است. در این پژوهش که با رویکرد تحلیلی توصیفی و با استفاده از روش کتابخانه ای انجام شده، انواع باورهای عامه در سفرنامه ناصرخسرو بر اساس دسته بندی جدیدی مورد بررسی قرار گرفتهاست. در این دسته بندی باورهای عامه در شش دسته دینی، تاریخی، افسانه ای - اسطوره ای، غرایب، تابو و خرافه ها قرار گرفتهاست. نتایج پژوهش نشانمی دهد که از میان انواع عقاید عامه، باورهای دینی بیشترین میزان انعکاس را در سفرنامه ناصرخسرو دارد و بعد از آن باورهای عامه در مورد غرایب بازتاب بیشتری از دیگر باورها دارد. از میان انواع باورهای عامه کمترین بسامد بازتاب به باورهای خرافی اختصاص دارد. این نتایج همچنین نشان دهنده غلبه جنبه های عقلانی و دینی شخصیت این حکیم متاله در گزارش سفرهای هفت ساله خود است.