مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
زبان شناسی نقش گرا
حوزه های تخصصی:
پژوهش بر اساس نظریه ی انسجام هلیدی و حسن (1985) و با روش توصیفی – تحلیلی و آماری انجام شد. هدف نگارندگان این بود که در چارچوب فرانقش متنی هلیدی، به بررسی مقایسه ای کاربست عوامل انسجام متنی و میزان انسجام و پیوستگی در متون شعری هشت بیتی از دفتر اول مثنوی مولوی و ترجمه ی انگلیسی جاوید مجدِّدی بپردازند و به سؤالات زیر پاسخ دهند: 1 .بر اساس نظریه ی انسجام هلیدی و حسن (1985)، میزان انسجام و پیوستگی در این شعر مثنوی مولوی و ترجمه ی آن چقدر است؟ و چگونه به کار رفته است؟ 2. با توجه به تحلیل مقایسه ای بسامد انسجام و پیوستگی در دو متن مبدأ و مقصد، مترجم تا چه حد در انتقال مفاهیم، موفق بوده است؟ به این منظور، مطابق مدل هلیدی، بسامد عوامل انسجام واژگانی و دستوری و درصدهای انسجام و پیوستگی در اشعار محاسبه شدند. بر اساس «تعادل نقش بنیاد هلیدی در ترجمه» نزدیکی درصد های انسجام (% 6/94, %4/96) و پیوستگی (% 8/92 , 91%) در دو متن و نیز شباهت نحوه ی توزیع عوامل انسجام در آن ها که به جز در عوامل برابری و هم معنایی، بسیار نزدیک به هم بودند، می توانند نشان دهنده ی تبعیت مترجم از سبک متن مبدأ در انتقال مفاهیم متن مبدأ از طریق ترجمه باشند.
بررسی و تحلیل فرآیندهای اندیشگانی در داستان «پادشاه و کنیزک» سروده مولوی بر مبنای دستور نقش گرای هالیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال بیستم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۸
253 - 274
حوزه های تخصصی:
نظریه نقش گرایی رویکردی شناختی است که تجربه های انسان را از طریق نظام گذرایی زبان بیان می کند. در واقع مقدار زیادی از تجربه روزانه ما به وسیله اعمال، رویدادها، تفکرات و تصورات ما شکل می گیرند و تعریف می شوند و نظام زبان این نقش مهم را بر عهده دارد که اعمال و اقدامات گوناگون جهان را منعکس کند. در دستور نقش گرای نظام مند هالیدی فرانقش اندیشگانی از اهمیت خاصی در انتقال تجربیات برخوردار است. کاربرد فرآیندهای نقش اندیشگانی: مادی، ذهنی، رابطه ای، رفتاری، وجودی و بیانی از طریق فعل نمود می یابند و هدف این پژوهش نیز بررسی داستان پادشاه و کنیزک با استفاده از متغیرهای نقش اندیشگانی است که با تحقیق در فعل شناسی این داستان در مثنوی مولانا و تشخیص و تعیین انواع فرآیندها بر اساس نقش و معنی امکان پذیر شده است. نتایج پژوهش نیز نشان می دهد که فرایندهای مادی، کلامی و رابطه ای دارای بسامد بیشتری هستند و بر این اساس شخصیت ها اغلب نقش گوینده، مخاطب، حامل و شناخته را دارند. بنابراین تعیین بسامد انواع فرآیندهای فعلی و چگونگی کاربرد آن در این داستان می تواند به عنوان شاخصی سبک شناسی به حساب آید. از این رو پژوهشگران در این پژوهش کوشیده اند با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به این پرسش پاسخ دهند که چگونه می توان با سبک شناسی فعل به طرز فکر شاعر و تحلیل متن دست یافت؟
کاربست نظریه انسجام متن در سوره مبارکه حجرات
حوزه های تخصصی:
از جمله مطالعات میان رشته ای قرآن کریم، مطالعاتی است که در آن با دانش زبان شناسی نوین به بازشناسی لایه زبانی قرآن کریم پرداخته می شود. یکی از مباحث زبان شناسی نقش گرا، نظریه انسجام متنی است. این نظریه عواملی که اجزاء تشکیل دهنده متن را به هم مرتبط می سازد و سبب انسجام وهماهنگی آن می شود، بررسی می کند. مقاله حاضر به کاربست این مطالعات بر سوره حجرات با استفاده از روش تحلیلی_توصیفی پرداخته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که ابزارهای آفریننده انسجام متنی در این سوره به سه دسته تقسیم می شوند: عامل واژگانی، عامل دستوری و عامل پیوندی. مهمترین عامل انسجام بخش در این سوره، عامل واژگانی است، در این میان، واژه «الله» با 27 مرتبه و واژه «رسول» با 5 بار تکرار نقش اصلی را در سوره دارد. از نتایج این پژوهش می توان به توسعه روش های زبان شناسی در دانش تناسب آیات قرآن، همچنین پاسخ گویی به شبهات مستشرقان درباره ناسازگاری و چندلایگی متن سوره های قرآن و همچنین ارائه یک روش در یافتن محور موضوعی سوره های قرآن کریم اشاره کرد.
بررسی فرآیندها و نقش آن در گفتمان ایدئولوژیکی فتوت نامه سهروردی با رویکرد نقش گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فتوت نامه ها به جهت احتوا بر انواع گفتمان های اهل فتوت با نگره های متفاوت، از اهمیت بسیاری در پژوهش های سیاسی، اجتماعی، اخلاقی، عرفانی و ادبی در موضوع فتوت و تاریخچه و تأثرات و تأثیر همه جانبه آن بر جوامع اسلامی، برخوردارند. در این میان تحلیل گفتمان فتوت نامه ابوحفص عمر سهروردی، به جهت جنبه اجتهادی و نظریه پردازانه شیخ در ایجاد پیوستاری بین مفاهیم اخلاق و عرفان از یک سوء، و توسعه دیدگاه های شیعی در نظریه پردازی اهل تصوف و فتوت از سویی دیگر، اهمیتی مضاعف می یابد. در این پژوهش، بهمنظور تحلیل گفتمانی متن فتوت نامه سهروردی و کشف سازوکارهای میان ذهن و زبان نویسنده و بافت فرهنگی-اجتماعی متن و نیز تحلیل مؤلفه های اندیشگانی مستتر در آن، به روش زبان شناسان سیستمی-نقشی (نقش گرا)، از تحلیل فرآیندها استفاده شده است. از تحلیل انواع فرآیندها در این متن دریافتیم که فراوانی فرآیندهای ذهنی (و گونه های آن) و نیز بسامد بالای فرآیندهای رابطه ای (شناسایی-وصفی) و فرآیندهای وجودی در این متن، نشانگر غلبه کنش ایضاحی و اثباتی در گفتمان مؤلف است که اهدافی چون تشریع نهاد فتوت، یک سویگی بخشیدن به نهادهای اخلاق، عرفان و سیاست و نیز مشروعیت بخشی به پایگاه شیعی این نهاد را (تحت حمایت مستقیم خلیفه الناصر لدین الله) تقویت می کند. فراوانی معنادار فرآیندهای مذکور، موجب کاهش کنش های ارتباطی و تعاملی گفتمانی در متن و عاملی برای تقویت منظورهای گفتمانی تک صدایی و جنبه های ارزشی/ ایدئولوژیکی موجود در سازه های تجربی (تشریعی، مشروعیت بخشی و کنش های اثباتی و ایضاحی) متن است.
سبک شناسی و تنوع زبانی در داستان های سیمین دانشور و بزرگ علوی از منظر زبان شناسی نقش گرای هالیدی
منبع:
شفای دل سال پنجم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۰
17 - 38
حوزه های تخصصی:
تحلیل و بررسی متون ادبی بر مبنای اصول و نظریه های مکاتب زبان شناسی، یکی از مهم ترین رویکردهای نقد و تحلیل آثار ادبی در دهه های اخیر بوده است، به ویژه زمانی که بحث مقایسه داستان های زنان و مردان باشد، توجّه به ساختارهای زبانی آثار آن ها، می تواند تفاوت های زبان زنانه و مردانه را مشخص کند و نیز ضعف و قوت آثار را نمایان کند. یکی از نظریه های مهم زبان شناسی که با معیار آن، می توان به چنین مطالعه ای پرداخت، نظریه نقش گرایی مایکل هالیدی است. در این مقاله _ که به روش تحلیلی توصیفی انجام شده است بنابر نظریه نقش گرایی هالیدی به بررسی ساختار و کارکرد زبان و دستور زبان در داستان های دو نویسنده بزرگ، سیمین دانشور و بزرگ علوی پرداخته شده است. از جمله یافته های اصلی مقاله این است که در سبک نویسندگی سووشون و به طورکلی نویسندگان زن، وجود برخی ویژگی های خاص در کاربرد گروه های فعلی و اسمی دیده می شود که در سبک نویسندگان مرد نیست و به عنوان نمونه نمودهای التزامی در سووشون بسامد بیشتری دارد.
کاربست گزیده عناصر زبان شناسی نقش گرا در تحلیل انتقادی گفتمان رسانه: موردپژوهی خبر قتل 37 تبعه سعودی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات میان رشته ای در رسانه و فرهنگ سال دوازدهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۲۳)
31-57
حوزه های تخصصی:
تحلیل انتقادی گفتمان، که به عریان سازی نقش واسطه گری زبان در (باز)تولید واقعیت می پردازد، از ابزار تحلیلی ازجمله منابع زبان شناسی نقش گرا بهره می جوید. در این پژوهش، که با هدف شناساندن و کاربست گزیده ای از ابزار مزبور نگاشته شده است، کوشش شده تا دونظام آغازگری و گذرایی برروی نمونه ای از متون مطبوعاتی پیاده شود. دراین راستا سرمقاله ای از کیهان، که به قتل سی و هفت معترض شیعه دولت سعودی می پردازد، گزینش و تحلیل شده است. نتایج کاربست نشان می دهند نویسنده از نقطه نظر آغازگری پیام مدنظر خود یعنی انتقاد از واکنش ها به رویداد را به صورتی زیرپوستی انتقال داده است. علاوه برآن کوشیده آن را با استفاده از چینش راهبردی آغازگرها در متن مسبوق به سابقه نشان و آن را در بافت متناسب با سایر رویدادهای به زعم وی نیازمند واکنش قرار دهد. تحلیل گذرایی حاکی است سران عربستان بیشتر در نقش کنش گر در فرایندهای مادی مربوط به ارتکاب جنایات، و سی و هفت زندانی در نقش کنش پذیر و دریافت کننده اقداماتی نظیر شکنجه، جنایت، و ... نمایانده شده اند. واژگان کلیدی: روزنامه کیهان، زبان شناسی نقش گرا، تحلیل گفتمان، تحلیل گفتمان انتقادی
بررسی سبک شناسانه فرایندهای فن مناظره بر اساس نظریه نقش گرای هلیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی مناظره های برجسته ی منظوم ادب فارسی، در مطالعات ژانری و سبکی می تواند دستاوردهای قابل توجهی داشته باشد. در پژوهش حاضر، نظر به اهمیت مناظره های متون کلاسیک و پیوند آن با گفتمان عمومی، هشت مناظره ی برجسته ی منظوم از قرن چهارم تا قرن هفتم انتخاب شد؛ با توجه به بافت موقعیتی متون مورد نظر و زمینه های شکل گیری آن ها، رویکرد نقش گرای هلیدی، برای تبیین مناظره ها برگزیده شد.روش تحلیل بر اساس بررسی مناظره های برجسته ی مورد نظر، در بخش «فرانقش اندیشگانی:فرایند افعال»، به شیوه ی توصیفی تحلیلی، است.یافته های پژوهش حاکی از آن است که مناظره های برگزیده ی منظوم در این چهار قرن، در زمینه ی فرانقش اندیشگانی تحولاتی را پشت سر گذاشته اند. در مناظره های برجسته ی قرن چهارم وهفتم، فرایندهای مادی بیشترین بسامد را دارند؛ البته کاربرد فرایندهای مادی در این دو قرن متفاوت است. همچنین در مناظره های برجسته ی قرن های قرن های پنجم و ششم فرایندهای رابطه ای، بیشترین بسامد را دارند. این تحولات نشان می دهد که از قرن چهارم تا قرن هفتم، مناظره ها از عینی بودن و برون گرایی به سمت ذهنی شدن و درون گرایی متمایل شده اند. به عبارت دیگر، نحوه ی استفاده از فرایندهای مناظره ها در طول این چهار قرن، تطورات فراوانی داشته است.
تحلیل ساختاری و گفتمانی آغازگرها در فتوت نامۀ نجم الدین زرکوب بر اساس نظریۀ هالیدی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ششم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲۱
1 - 24
حوزه های تخصصی:
آغازگر به عنوان نقطه عزیمت پیام، امکان پردازش پیام متنی را برای گوینده و نیز تعیین جهت گیری کنشی و فکری پیام را برای مخاطب فراهم می آورد. در این پژوهش، به منظور تحلیل ساختاری و گفتمانی متن فتوت نامه نجم الدین زرکوب و کشف ساز و کارهای میان ذهن و زبان نویسنده و بافت فرهنگی-اجتماعی متن از تحلیل آغازگرها استفاده شده است. از تحلیل انواع آغازگرها در این متن که به روش ترکیبی (توصیفی، تحلیلی و آماری) انجام گرفت، این نتایج به دست آمد: فراوانی معنادار آغازگرهای تجربی در این متن، نشانگر غلبه کنش ایضاحی و تبیینی در گفتمان مؤلف است. کاهش معنادار آغازگرهای میان فردی، نشانگر پایین بودن کنش های ارتباطی و تعاملی در متن و مؤید تقویت منظورهای گفتمانی تک صدایی و اقتداری موجود در سازه های تجربی است. از میان آغازگرهای متنی، عناصر ساختاری به جهت نقشی که در پیوستگی و توسعه متن ایفا می کنند، پررنگ تر از دو نوع دیگر (تداومی و افزوده پیوندی) است. در این متن، فراوانی آغازگرهای ساده و بی نشان، بیشتر از آغازگرهای مرکب و نشان دار است که تاثیر آن در متن، به شکل سهولت و قاعده مندی زبانی و دستوری در عین انسجام متنی در بافت گفتمان ایدئولوژیک متن مشاهده می شود.
تحلیل سنجشی نمود بافت فرهنگی در دو متن گلستان و بهارستان (با تأکید بر مشخصه زبانی وجهیّت در فرانقش بینافردی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۰ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۲
95 - 122
حوزه های تخصصی:
بررسی و تحلیل متون ادبی با رویکردهای نوینِ علمی و در چارچوب الگوهای مشخّص و نظام مند، گامی است در جهت شناسایی ویژگی های زبانی، سبکی و گاه محتواییِ آنها به شکلی روش مند و بر پایه آمار و ارقام. یکی از راه های رسیدن به این هدف، تحلیل و بررسی سنجشی آثاری است که دارای نوع ادبی مشترک و همچنین شباهت هایی از نظر زبان و شیوه نگارش هستند. از این رو، در مقاله حاضر بر آن هستیم تا با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و آماری به تحلیل و بررسیِ سنجشیِ نمود بافت تاریخی و فرهنگی بر زبان دو اثر ارزشمند نثر فارسی، یعنی گلستان سعدی و بهارستان جامی با رویکرد فرانقش بینافردی در زبان شناسی نقش گرا بپردازیم. فرانقش بینافردی به برقراری ارتباط با سایر افراد اشاره دارد. این ارتباطی متقابل است که اهداف خاصّی را دنبال می کند؛ نظیر دادن اطّلاعات/ کالا/ خدمات و دریافت اطّلاعات/ کالا/ خدمات. هرکدام از این نقش ها به وسیله نوع خاصّی از بند نشان داده می شوند. اگر گلستان سعدی و بهارستان جامی را که به سنّت ادبی- فکری تقریباً مشابهی تعلّق دارند نماینده گفتمانی واحد، یعنی تعلیم و تربیت، بدانیم مسأله این است که بافت تاریخی و فرهنگی چه تأثیری بر زبان این دو اثر داشته است و مشخّصه زبانیِ وجهیّت که در فرانقش بینافردی مطرح می شود و در آن، دو سویه تعامل - فرستنده و گیرنده- مورد توجّه قرار می گیرند تا چه حد می تواند نشان دهنده و نمودی از تاریخ فرهنگی این دو اثر باشد؟ از این رو، در مقاله حاضر، حدود1500 بند منتخب از فصل های مشترک دو اثر با این رویکرد بررسی شده اند. طبق یافته های این پژوهش، تأثیر و نمود بافت فرهنگی بر زبان گلستان و بهارستان آشکار است و سبب تفاوت هایی در نگارش این دو متن نیز شده است. از جمله این که وجه برجسته در این دو اثر، وجه خبری است و بندهای امری، پرسشی و پیشنهادی در قیاس با بندهای خبری کاربرد کمتری داشته اند. این وجهیت غالب سبب شده دو متن گلستان و بهارستان، متونی تک صدا باشند که مبیّن برتریِ تک صدایی در نظام سیاسی، اجتماعی و فرهنگی عصر است.
ترتیب ارکان جمله و ساخت اطلاع در متون نثر قرن پنجم هجری
منبع:
پژوهشنامه زبان ادبی دوره ۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
29 - 54
حوزه های تخصصی:
متون منثور برجای مانده از قرن 5 ق که از زبان عربی و متون فارسی دوره پیشین تأثیر پذیرفته اند، موردِ پژوهشیِ مناسبی در قلمرو زبان شناسی هستند. می توان از رهگذر چارچوب های نقش گرایانه به متون این دوره نظر انداخت و ویژگی های زبانی شان را به گونه ای تشریح کرد که دستمایه تحقیقات سبک شناسانه واقع شود. بررسی ترتیب ارکان جمله و ساخت اطلاع، و ارتباط این دو مقوله با یکدیگر به زبان پژوه امکان آن را می دهد که رابطه معنی (کاربرد) با صورت زبانی را بهتر فهم کند، به علاوه می تواند ابزاری برای شناخت ویژگی های سبکی هر دوره باشد. در این پژوهش تلاش شده تا در چارچوب دستور نقش گرای نظام مند، وضعیت ساخت اطلاع در قرن پنجم بررسی شود و با نگاهی آماری، وضعیت ترتیب ارکان جمله و ساختمان نحوی در این دوره توصیف گردد. پیکره ای شامل 1200 جمله از کتاب های کشف المحجوب ، تاریخ بیهقی ، رساله قشیریه ، التفهیم ، قابوس نامه و دانش نامه علایی گردآوری، و الگوهای ترتیب سازه های اصلی در این متون مشخص گردید. معین شد که هر جمله با کدام یک از الگوهای ساخت اطلاع مطابقت می کند. این تحقیق نشان داد که در قرن 5 ترتیب بنیادین یا صورت بی نشان ارکان اصلی جمله در جملات گذرا، مطابق با الگوی فاعل-مفعول-فعل و در کل جملات مطابق با الگوی هسته پایانی است. تعداد جملات با ترتیب های نشان دار فقط 10 درصد کل پیکره را تشکیل می داد که به معنای انعطاف کمِ متون این دوره به لحاظِ ترتیب ارکان جمله است. بررسی وضعیت ساخت اطلاع در این دوره نیز نشان داد که فقط 5 درصد از جملات منطبق با الگوهای نشان دار ساخت اطلاع بودند.
بازخوانی داستان «پیک نیک» ابوتراب خسروی در پرتو نظریه نقش گرای نظام مند هلیدی در سطح فرانقش اندیشگانی
منبع:
پژوهشنامه زبان ادبی دوره ۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
63 - 95
حوزه های تخصصی:
نظریه زبان شناسی نقش گرای هلیدی، زبان و ساختار آن را در راستای معنای متن می کاود و نشان می دهد که چگونه بافت و معنا، زبان خاص متنی را سامان می دهند. این نظریه رابطه میان زبان، معنا، اجتماع، و فرهنگ را در ساحت فرانقش های اندیشگانی، بینافردی، و متنی آشکار می سازد. بررسی و تحلیل متن ادبی از منظر هر یک از این ساحت ها به تفسیر عینی و علمی متن می انجامد. در این پژوهش داستان«پیک نیک» از کتاب ویران ابوتراب خسروی بر اساس فرانقش اندیشگانی بازخوانی شده، و چگونگی ذهنیت روایی نویسنده و گفتمان پست مدرنیستی حاکم بر داستان از طریق زبان و در ساحت ساخت گذرایی بندها که نمود عینی آن در فرایندهای فعل، مشارکان فرایند، و عناصر حاشیه ای ظاهر می شود، بازنمایی شده است. آنچه از تجزیه زبان شناختی متن و داده های آماری پژوهش به دست آمد، همسو با نظام معناشناختی متن و ساحت وجودشناختی و پست مدرنیستی روایت بود. بسامد بالای دو عنصر حاشیه ای زمان و مکان بر اساس نظریه کرونوتوپ باختین تحلیل گردید و نشان داده شد که این عناصر حاشیه ای که پیوستار زمانی مکانی روایت را شکل داده اند، چگونه نظام مفهومی و معناشناختی روایت را چارچوب بندی کرده اند. چگونگی تجربه راوی از واقعیت و دنیای پیرامونی او از طریق فرایندهای فعل و ساخت گذرایی نیز بازنمایی شد.
ساخت اطلاعی مفروض و استنباطی در قرآن کریم از منظر رویکرد زبان شناسی نظام مند نقش گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۵
9 - 27
حوزه های تخصصی:
وجود سه ویژگی تاریخی، تطبیقی و میان رشته ای در زبان شناسی نوین باعث سرعت گسترش، تغییر و تحول آن به شمار می رود. زبان انتقال دهنده نقش اطلاعی و ساختار محتوایی هر کلام است. نقش وابستگی ارتباطی جملات که با توجه به نقش گفتمانی و تأثیرات بافتی آن ها مشخص گردیده برای درک پیام ضروری می باشند. هدف از تحقیق حاضر بررسی ساخت اطلاعی و موضوعی آیاتی چند از قرآن کریم با پیروی از نظریه نظام مند نقش گرای هلیدی (1994) می باشد که به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع دست اول(قرآن کریم) انجام شده است تا به بررسی چگونگی تأثیر انسجام ساختاری و پیوستگی معنایی آیات قرآن بپردازد. نتایج حاکی از آن است که تغییر جنبه مفهومی و معنایی ساختار، بستگی به ساخت اطلاعی گفتمان و عناصر ارتباطی آن است که با دگرگون ساختن نوع ساختار احتمالی تقویت می شود و این تغییرات با ابزارهای زبانی و سبکی، شکل درستی به خود می گیرد.
تحلیل فرایندهای مناظره چینی ها و رومی ها بر پایه نظریه نقش گرای هلیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر بر آن است تا با تحلیل فرایند افعال و نظام گذرایی، نقش اندیشگانی «مری کردن چینی ها و رومی ها» را بر بنیاد نظریه نقش گرای هلیدی بررسی کند. به بیان دیگر، کشف دنیای تجربی، ذهنی و عینی مولانا در این مناظره با تحلیل و بررسی فرایندهای نقش اندیشگانی صورت می گیرد. روش آماری در این مقاله ترکیبی (کیفی کمی) است و نحوه اجرای آن توصیفی تحلیلی است. جامعه آماری تمام ابیات این مناظره (33 بیت) است و نمونه، شامل همه افعال آن (68 فعل در 33 بیت) است. براساس یافته ها و نتایج حاصل از این پژوهش به نظر می رسد نظریه نقش گرای هلیدی، در خوانش حکایت چینیان و رومیان مناسب است. فرایندهای مادی به عنوان یکی از ابزارهای اندیشه مولانا برای برقراری رابطه ملموس تر و عینی تر با مخاطب و درنتیجه روشن شدن مدارهای عرفانی او هستند؛ بنابراین در این مناظره فرایندهای مادی بیشتر از سایر فرایندها در خدمت دیدگاه عارفانه مولانا قرار گرفته اند.
آسیب شناسی بلاغت زبان براساس نظریه نقش گرا (با تکیه بر داستان یکی بود و یکی نبود جمالزاده)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی زمستان ۱۴۰۲ شماره ۹۸
235 - 264
حوزه های تخصصی:
زبان شناسی نقش گرا که نشأت گرفته از مکتب نقش گرا است، توانایی ها و خلاقیت های مؤلف در استفاده از نظام گفتاری و نوشتاری زبان، جهت نظام بلاغی و کارکردهای دیگر زبان را مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرد. صاحب نظرانی چون مارتینه، یاکوبسن و هلیدی برای زبان نقش های گوناگونی را بر شمرده اند.که از این میان نقش های شش گانه: ارتباطی، ارجاعی، ترغیبی، عاطفی، محمل اندیشه و آفرینش ادبی از همه مهم تر و مشهورتر است که در این مقاله در داستان «فارسی شکر است» اثر محمدعلی جمالزاده، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. از این دیدگاه، جمالزاده به عنوان پیشاهنگ داستان نویسی کوتاه فارسی با آگاهی از ظرفیت های بالقوه زبان فارسی و با تسلط بر فنون روایت، توانسته به خوبی از نقش های شش گانه کلام برای ایجاد جذابیت های ادبی بهره گرفته به آسیب شناسی بلاغت زبان بپردازد. او در این داستان به شیوه هنرمندانه و به طور ملموس و عملی، مهم ترین و خطرناک ترین آسیب زبان را که بیگانه مآبی مفرط و نابه جاست به مخاطب گوشزد کرده، آن ها را به استفاده طبیعی از زبان برای بلاغت آن ترغیب می کند.
بافت موقعیتی و تحلیل روابط انسجامی متن در گزارش تذکرة الاولیای عطار از ابوحازم مکی بر اساس نظریۀ هلیدی
حوزه های تخصصی:
قرن ششم و هفتم هجری از ادوار مهم کمال و توسعۀ نثر پارسی و عصر رونق نثر صوفیانه است. این جستار بر آن است تا با فرض اهمیت نثر صوفیانۀ تذکرۀالاولیا و بر اساس نظریۀ نقش گرای زبان شناسان معاصر، «مایکل هلیدی» و «رقیه حسن»، عوامل انسجام متن را در گزارش عطار نیشابوری از ابوحازم مکی بررسی کند. هدف تحقیق پیش رو، نشان دادن امکان کاربست این نظریه برای مشخص کردن انسجام متن و هماهنگی انسجامی تذکر ة الاولیا و پاسخ دادن به پرسش چگونگی انسجام متن و هماهنگی انسجامی در این اثر است. پژوهش حاضر، با روش توصیفی تحلیلی انجام شده است. یافته های تحقیق بیانگر آن است که متن تذکر ة الاولیا ، بافتار روایی استواری ندارد، ولی از گونه های انسجام، انسجام معنایی بیشتر از همه و سپس انسجام نحوی و آوایی در آن مشاهده می شود. انسجام منطقی نیز به دلیل نقل کرامات عرفا و خوارق عادات، کمتر در آن وجود دارد. البته، بافت موقعیت در معانی منطقی، بر اساس ذهنیت فراواقعیت گرای مشایخ و مریدان و در روابط بینامتنی با پیوستگی این متن به قرآن مجید و آثار عرفا و در روابط بینافردی بر اساس رابطۀ اطاعت و تسلیم پی ریزی شده است.در این پژوهش، هر هفت نقش کارکردی زبان به کار رفته است.
بررسی انعکاس عاملیت و کنش گری زن در نوشته های زنانه: مطالعه تطبیقی "سووشون" و "دا"(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۸
139 - 172
حوزه های تخصصی:
موضوع عاملیت زن بر اساس رهیافت های انتقادی، مساوات، آزادی، پیشوایی، مادری و تهذیب و تعلیم مورد بررسی قرار گرفته است؛ اما برخی رویکردهای تحقیقی به برابری و عاملیت زن در ساحات اجتماعی و سیاسی، تحت تأثیر غلبه نگاه مردگرا، دارای نقص های روش شناختی و یا به دلیل تعهدات سیاسی، دارای نقص معرفت شناختی بوده و در تحقق مأموریت خویش ناکام مانده اند. انقلاب اسلامی، به دلیل ریشه دار بودن در هستی شناسی و معرفت شناسی اسلام، درک واقع گرایانه ای از عاملیت زن فراهم نموده است که در ابعاد مختلف فرهنگی ازجمله ادبیات پایداری، نمود برجسته ای داشته است که مورد غفلت محققان قرار گرفته است؛ ازاین رو، تحقیق حاضر اولین تلاشی است تا با کاربست نظریه دستوریِ سازگانی- نقش گرای هالیدی، فرایندهای اندیشگانی و تعریف عملیاتی آن، بیان زن گرا و انعکاس عاملیت زن در ساحات فرهنگ و سیاست را در خاطره نوشته «دا» به عنوان نمونه ادبیات پایداری و رمان «سووشون» به عنوان نمونه ادبیات اجتماعی قبل از انقلاب مورد تحلیل زبان شناختی قرار دهد. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که نویسندگان از شش فرایند ساخت کارکرد اندیشگانی در انعکاس شخصیت زن داستان بهره برده اند. نتایج تحقیق حاکی از غلبه بسامدی فرایندهای اندیشگانی ذهنی بر فرایندهای مادی و رفتاری در فضای اندیشگانی پس از انقلاب در نمونه ادبیات پایداری است که بیان کننده برون رفت شخصیت زن از فضاهای سنتی خانه داری، مادرانگی و احساسی زنانه محض و حاکی از تقویت نقش کنشگری و عاملیت زن در ساحات اجتماعی و فردی، ذیل حفظ هویت ایدئولوژیک و ایرانی خویش است.
تأثیر بافت موقعیتی در معناشناسی وصف های هنری اشعار حافظ موسوی و سعاده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از ابزارهای کارآمد زبان شناسی نقش گرا که به بررسی عوامل مؤثر در استنباط معانی می پردازد؛ بافت موقعیتی1 است که رابطه واژگان و جملات را با مصادیق خارج از نظام زبان بررسی می کند. بررسی این بافت منجر به درک معانی شگردهای ادبی از جمله وصف های هنری می گردد. وصف های هنری2 همان کاربست هنریِ صفت در کلام است که به سبب قرار گرفتن در بافت کلام ادبی، دلالت های متفاوت پیدا می کند. در این پژوهش با روش توصیفی_تحلیلی و با استناد به مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی بر آن شدیم تا با توجه به نظریه زبان شناسی نقش گرای هلیدی، به معناشناسی وصف های هنری اشعار حافظ موسوی (1333ش) شاعر معاصر ایرانی و ودیع سعاده (1948م) شاعر معاصر لبنانی بپردازیم. نتایج پژوهش بیانگر آن است که مدلول های وصف های هنری اشعار دو شاعر به دو دسته تاریک و روشن قابل تقسیم است که بسامد مدلول های تاریک در اشعار به سبب ترسیم موضوعات اجتماعی بیش از مدلول های روشن است؛ اگرچه غالباً روزنه ای از امید در سراسر اشعار دو شاعر نمایان است. روایی بودن و افعالِ متناسب با آن از بارزترین ویژگی های سبکی وصف های هنری اشعار دو شاعر است. انتخاب شاعر به عنوان مشارک اصلی بندها باعث حضور مستقیم آن ها در فضای اشعار شده است. وجه اخباری در بندها پربسامد بوده و القاگر مفهوم احتمال و تداول در قالب عنصر وجهی وابسته سازی است؛ زیرا دو شاعر وصف های هنری را چون عرصه ای برای بیان شرح حال خود و جامعه برگزیده اند. .
تحلیل انسجام غیر ساختاری غزلی از حافظ شیرازی (براساس الگوی هلیدی و حسن)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال ۲۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۵
317 - 343
حوزه های تخصصی:
موضوع انسجام و یا عدم انسجام غزلیات حافظ از دیرباز مورد توجه بسیاری از ادیبان و حافظ پژوهان بوده است. در دنیای معاصر بسیاری از نظریات زبان شناسی برای توضیح و تفسیر مطالبی از این دست کارآمد می نماید. این پژوهش که به روش توصیفی-تحلیلی نگاشته شده، درصدد است تا با تبیین و توضیح موضوع انسجام غیرساختاری و نشان دادن مؤلفه-های این انسجام بر اساس الگوی هلیدی و حسن (باتوجه به زبان شناسی نقش گرا و اصول انسجام متن)، مسأله وجود انسجام غیرساختاری در غزل حافظ را تبیین و بررسی نماید. در این پژوهش، انسجام غیرساختاری غزلی از حافظ در سه سطح بررسی و تحلیل خواهدگردید: 1- انسجام واژگانی یا لغوی (تکرار، حوزه معنایی مشترک: ترادف معنایی، تضاد معنایی، تقابل، شمول واژگی، اشتراک مجازی)؛ 2- انسجام نحوی یا دستوری (ارجاع، حذف، جایگزینی)؛ 3- انسجام پیوندی (روابط معنایی- دستوری). برآیند پژوهش حاکی از آنست علیرغم این که گویا ابیات حافظ در این غزل از انسجام برخوردار نیستند و هر بیت به نظر مستقل از بیت دیگری به نظر می آید، این ابیات از اتحاد و انسجامی غیرساختاری برخوردارند.