زینب برزگری

زینب برزگری

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲ مورد از کل ۲ مورد.
۱.

بررسی سنجشی مضمون و سبک در حکایات و حکمت های گلستان و بهارستان بر اساس کارکرد تجربیِ فرانقش اندیشگان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گلستان بهارستان دستور زبان نقش گرای نظام مند فرانقش اندیشگانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۱ تعداد دانلود : ۳۵۴
در دستور زبان نظام مند نقش گرا برای تحلیل گفتمان سه فرانقش متنی، بینافردی و اندیشگانی در نظر گرفته می شود. فرانقش اندیشگانی به دو کارکرد تجربی و منطقی تقسیم می شود. در کارکرد تجربی، زبان تجربیات دنیای بیرون خود را بیان می کند. محصول این کارکرد در جمله، گذرایی است که برای مشخص نمودن انواع متفاوت فرایندها در جمله -که در فعل نمود می یابد- به کار می رود. در پژوهش حاضر به روش تحلیلی- آماری، پس از انتخاب تصادفیِ حکایات و حکمت هایی در گلستان و بهارستان -که از نظر موضوع مشترک بودند- به بررسی تفاوت های کاربست فعل در دو متن، با استفاده از کارکرد تجربی در فرانقش اندیشگانی پرداختیم. با وجود تفاوت های معنی داری که در سبک نگارش سعدی و جامی وجود دارد، نتایج حاصل از مقایسه قسمت های منتخب، بیانگر کاربست کمتر فرایندهای رفتاری و وجودی، و بسامد بیشتر فرایندهای رابطه ای و مادی است. بر این اساس می توان گفت سعدی و جامی در این دو اثر به بحث درباره ریشه و اساس مسایل و مباحث نپرداخته اند، بلکه متناسب باموضوع و مضمون به چگونگی رفتار کنشگران و همچنین روایت رخدادهایی در خصوص این چگونگی ها توجّه بیشتری نشان داده اند. این امر حاکی از این است که میزان استفاده از انواع فرایندهای مختلف، بیش تر به محتوا و مضمون دو اثر وابسته است تا سبک نگارش و ویژگی های زبانی آن ها.
۲.

تحلیل سنجشی نمود بافت فرهنگی در دو متن گلستان و بهارستان (با تأکید بر مشخصه زبانی وجهیّت در فرانقش بینافردی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بافت فرهنگی بهارستان جامی زبان شناسی نقش گرا فرانقش بینافردی گلستان سعدی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۲ تعداد دانلود : ۱۱۶
بررسی و تحلیل متون ادبی با رویکردهای نوینِ علمی و در چارچوب الگوهای مشخّص و نظام مند، گامی است در جهت شناسایی ویژگی های زبانی، سبکی و گاه محتواییِ آنها به شکلی روش مند و بر پایه آمار و ارقام. یکی از راه های رسیدن به این هدف، تحلیل و بررسی سنجشی آثاری است که دارای نوع ادبی مشترک و همچنین شباهت هایی از نظر زبان و شیوه نگارش هستند. از این رو، در مقاله حاضر بر آن هستیم تا با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و آماری به تحلیل و بررسیِ سنجشیِ نمود بافت تاریخی و فرهنگی بر زبان دو اثر ارزشمند نثر فارسی، یعنی گلستان سعدی و بهارستان جامی با رویکرد فرانقش بینافردی در زبان شناسی نقش گرا بپردازیم. فرانقش بینافردی به برقراری ارتباط با سایر افراد اشاره دارد. این ارتباطی متقابل است که اهداف خاصّی را دنبال می کند؛ نظیر دادن اطّلاعات/ کالا/ خدمات و دریافت اطّلاعات/ کالا/ خدمات. هرکدام از این نقش ها به وسیله نوع خاصّی از بند نشان داده می شوند. اگر گلستان سعدی و بهارستان جامی را که به سنّت ادبی- فکری تقریباً مشابهی تعلّق دارند نماینده گفتمانی واحد، یعنی تعلیم و تربیت، بدانیم مسأله این است که بافت تاریخی و فرهنگی چه تأثیری بر زبان این دو اثر داشته است و مشخّصه زبانیِ وجهیّت  که در فرانقش بینافردی مطرح می شود و در آن، دو سویه تعامل - فرستنده و گیرنده- مورد توجّه قرار می گیرند تا چه حد می تواند نشان دهنده و نمودی از تاریخ فرهنگی این دو اثر باشد؟ از این رو، در مقاله حاضر، حدود1500 بند منتخب از فصل های مشترک دو اثر با این رویکرد بررسی شده اند. طبق یافته های این پژوهش، تأثیر و نمود بافت فرهنگی بر زبان گلستان و بهارستان آشکار است و سبب تفاوت هایی در نگارش این دو متن نیز شده است. از جمله این که وجه برجسته در این دو اثر، وجه خبری است و بندهای امری، پرسشی و پیشنهادی در قیاس با بندهای خبری کاربرد کمتری داشته اند. این وجهیت غالب سبب شده دو متن گلستان و بهارستان، متونی تک صدا باشند که مبیّن برتریِ تک صدایی در نظام سیاسی، اجتماعی و فرهنگی عصر است.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان