مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
یادگیری مشارکتی
حوزه های تخصصی:
مهم ترین رسالت آموزش و پرورش، آماده سازی کودکان و نوجوانان برای ورود موفق به جامعه است. محیط آموزشی به عنوان اولین اجتماعی که کودک بدان پای می گذارد می تواند نقش موثری در هویت یابی و جامعه پذیری دانش آموزان ایفا کند. دانش آموز می تواند در جامعه کوچک مدرسه کفایت های اجتماعی لازم برای حضور در جامعه بزرگ تر را بدست آورد. مطالعات بسیاری بر ناتوانی روش های تدریس کنونی در آماده سازی دانش آموزان برای حضور موثر در جامعه اشاره دارند و روش های تدریس نوین و فعال را جایگزینی اثربخش برای تقویت مهارت های اجتماعی دانش آموزان می دانند. روش های تدریس نوین امکان حضور فعال دانش آموز در جریان کلاس را فراهم نموده، به او امکان نقش یابی در جمع کلاسی را می دهند و در رشد شخصیت وی موثرند. از آنجا که فرآیند آموزش در محیط آموزشی صورت می پذیرد، ساختمان مدرسه نیز در اجرای موفق روش های تدریس نوین اثرگذار است. در هر یک از روش های تدریس نوین، انتظار می رود روند مشخصی در کلاس طی شود و ارتباط موثری میان دانش آموزان و معلم ایجاد شود. این روند آموزشی و ارتباط انسانی، چیدمان کلاسی خاصی را می طلبد و با طراحی مناسب مبلمان کلاسی می توان کلاس را برای اجرای هر کدام از روش های تدریس نوین آماده کرد. لذا هدف از تحقیق حاضر دست یابی به چیدمان مناسب برای فضاهای داخلی مدارس بوده است که بتواند با کنار هم قرار دادن چندین رویکرد آموزشی نوین، ابعاد مختلف کفایت اجتماعی را در دانش آموزان رشد دهد. بدین صورت ابتدا به مفهوم کفایت اجتماعی و ابعاد آن پرداخته شده است و سپس با معرفی سبک های تدریس نوین، ارتباط بین سبک تدریس و رشد کفایت اجتماعی دانش آموزان بررسی شده است و در پایان چیدمان های مناسب فضای داخلی مدرسه با ذکر نمونه معرفی شده اند.
تأثیر یادگیری مشارکتی در تفکر خلاق دانش آموزان پسر پایۀ پنجم ابتدایی شهرستان کوهدشت، در درس علوم تجربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی تأثیر یادگیری به شیوة مشارکتی در تفکر خلاق (سیالی، انعطاف پذیری، اصالت، بسط) دانش آموزان پایة پنجم ابتدایی در درس علوم تجربی می پردازد. این پژوهش به روش نیمه آزمایشی و با استفاده از طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل صورت گرفته است. جامعة آماری این پژوهش شامل همة دانش آموزان پسر پایة پنجم ابتدایی شهرستان کوهدشت در سال تحصیلی 1390-1391 بالغ بر 300 نفرند که از میان آنان 45 نفر به صورت تصادفی، به منزلة نمونة پژوهش، انتخاب شدند و در دو گروه کنترل و آزمایش نیز به شکل تصادفی جای گرفتند. روش نمونه گیری از نوع نمونه گیری تصادفی خوشه ای بوده است و برای جمع آوری داده ها از آزمون خلاقیت تورنس استفاده شده است. میانگین ضریب پایایی برای آزمون تصویری تورنس، از 88% تا 96% گزارش شده است (Torrance, 1974) و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات، از آزمون t مستقل برای مقایسة دو گروه کنترل و آزمایش استفاده شده است. نتایج و یافته های این پژوهش نشان داد میان نمرات خلاقیت دانش آموزانی که با روش یادگیری مشارکتی آموزش دیده اند با دانش آموزانی که با روش معمول در مدارس (روش سنتی) آموزش دیده اند تفاوت معناداری وجود دارد و یادگیری مشارکتی در میان دانش آموزان منجر به افزایش خلاقیت شده است. همچنین، یافته های مطالعة مؤلفه های تفکر خلاق، که به صورت جداگانه به مثابة فرضیه های ویژه در این پژوهش تلقی شده اند، نشان داد که یادگیری مشارکتی در میان دانش آموزان منجر به افزایش شاخص های سیالی (روانی)، انعطاف پذیری، اصالت و بسط تفکر دانش آموزان شده است.
اثربخشی آموزش به روش یادگیری مشارکتی درانگیزه تحصیلی و مهار هیجان در کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه / فزون کنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: نارسایی توجه/ فزون کنشی، اختلال شایع دوران کودکی است و یافتن درمان مؤثری که از شدت و عمق نشانه های آن بکاهد، از اهمیت ویژه ای برخوردار است . ای ن اخ تلال یک ی از متداول ترین مشکلات دوران کودکی است که میزان مراجعه به مراکز درم انی ب ه عل ت آن، ازتمامی اختلال های دیگر بیشتر است هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش به روش یادگیری مشارکتی در انگیزه تحصیلی و مهار هیجان در کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی بود. روش: این پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی، از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گ روه گواه بود. جامعه آماری مورد مطالعه شامل دانش آموزان پسر مقطع ششم ابتدایی با اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی شهرستان تبریز در سال تحصیلی 98-97 بود. نمونه ای به حجم 30 نفر از جامعه مذکور به روش خوشه ای چندمرحله ای تصادفی انتخاب و در دو گروه 15 نفری (یک گروه آزمایش و یک گروه گواه) جایدهی شدند. پرسشنامه های انگیزه تحصیلی هارتر (1981) و تنظیم هیجان گراس و جان (2003) به عنوان پیش آزمون بر روی هر دو گروه اجرا شد. سپس گروه آزمایش به مدت ده جلسه تحت آموزش به روش یادگیری مشارکتی قرار گرفتند. در طی این مدت بر روی گروه گواه هیچ مداخله ای انجام نشد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس تک متغیره در سطح معناداری (05/0= α ) و با نرم افزار SPSS نسخه۲۰ استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که آموزش به روش یادگیری مشارکتی باعث افزایش انگیزه تحصیلی (12/25 = F و 041/0 P< ) و مهار هیجان (19/9 = F و 0/03 P< ) در افراد گروه آزمایش در مرحله پس آزمون شده است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش می توان گفت که استفاده از یادگیری مشارکتی با تقویت حس همکاری و مفید بودن کودکان مبتلابه اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی، در افزایش انگیزه تحصیلی و مهار هیجان آنها مؤثر است؛ در نتیجه این روش می تواند به عنوان یک روش تکمیلی در کنار سایر روش های مداخله این کودکان، به کار گرفته شود.
طراحی و اعتباربخشی الگوی برنامه درسی کارورزی مبتنی بر خود شرح حال نویسی مشارکتی در دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی و اعتباربخشی الگوی مطلوب برنامهدرسی کارورزی مبتنی بر خودشرح حال نویسی مشارکتی در نظام تربیت معلم ایران است. در این پژوهش تلاش شده است تا نخست با استفاده از روش اسنادپژوهی، منابع و متون تخصصی مرتبط با موضوع، مورد تحلیل قرار گیرد تا مبانی علمی خودشرح حال نویسی مشارکتی استخراج شده و متعاقبآ دلالت های عناصر برنامهدرسی این نوع از کارورزی تدوین گردد. در گام دوم، پرسشنامه محقق ساخته تدوین و به منظور اعتباربخشی الگوی پیشنهادی از نظرات اساتید برنامهدرسی و مدرسان واحدهای درسی کارورزی در دانشگاه فرهنگیان استفاده شده است. طبق یافته های پژوهش اجرای مطلوب برنامهدرسی کارورزی نیازمند هم یاری و فعالی ت های مشارکتی و چندجانبه میان دانشجومعلمان، استادان و معلمان راهنما است و آنچه به این هم یاری معنا می بخشد روایت ها و تجارب زندگی قابل پیوند با اهداف واحدهای درسی کارورزی و موضوعات درسی است.
تأثیر یادگیری مشارکتی بر پیشرفت تحصیلی درس علوم تجربی و اضطراب امتحان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۱ شماره ۴۴
83 - 98
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی تأثیر یادگیری مشارکتی در پیشرفت تحصیلی درس علوم تجربی و اضطراب امتحان در دانش آموزان پسر سال اول دوره راهنمایی تحصیلی مدارس سما در شهر تهران بود. بدین منظور، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای، نمونه ای متشکل از چهار کلاس (دو کلاس گروه آزمایشی، دو کلاس گروه گواه) انتخاب شد. روش یادگیری مشارکتی برای گروه های آزمایشی و روش تدریس متداول برای گروه های کنترل به کار گرفته شد. معلومات قبلی دانش آموزان در زمینه علوم تجربی با استفاده از مقیاس محقق ساخته پیشرفت تحصیلی علوم تجربی مورد ارزیابی قرار گرفت. پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پس از اجرای روش های تدریس نیز با همین مقیاس تعیین شد و میزان اضطراب امتحان دانش آموزان نیز با استفاده از پرسش نامه اضطراب امتحان TAI (ابوالقاسمی و همکاران، 1375: 74-61) اندازه گیری شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از روش تحلیل کواریانس چند متغیره MANCOVA مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از تأثیر قابل توجه یادگیری مشارکتی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس علوم تجربی و کاهش اضطراب امتحان در گروه آزمایشی بود. این نتیجه نشان دهنده موفقیت یادگیری مشارکتی در مقابل روش تدریس متداول است.
طراحی، تدوین و اعتبارسنجی الگوی راهنمای یادگیری مشارکتی برای برنامه درسی «فارسی بخوانیم و بنویسیم» دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۲ شماره ۴۶
9 - 50
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، طراحی، تدوین و اعتبارسنجی الگوی راهنمای یادگیری مشارکتی برای «فارسی بخوانیم و بنویسیم» دوره ابتدایی است. برای تحقق هدف فوق از روش پژوهش کتابخانه ای، سنتزپژوهی (پژوهش تلفیقی) و اعتبارسنجی میدانی استفاده شد. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه کتاب های فارسی «بخوانیم و بنویسیم» پایه های سوم تا پنجم ابتدایی و کلیه متخصصان حوزه زبان آموزی، برنامه ریزی درسی و معلمان دوره ابتدایی بود که از آن میان کتب هرسه پایه و 6 متخصص زبان آموزی و برنامه ریزی درسی و 24 معلم دوره ابتدایی از منطقه 6 شهر تهران به صورت هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها، از ابزارهای برگه های خلاصه اطلاعات و پرسش نامه (با روایی محتوایی و پایایی 71/0) استفاده شد و تحلیل داده ها نیز براساس تکنیک های آمار توصیفی (جداول توزیع فراوانی، نمودار و درصدگیری) و آزمون استنباطی کالموگروف و اسمیرنوف و با بهره گیری از نرم افزار آماری SPSS انجام شد. براساس نتایج پژوهش، ابتدا الگوی راهنمای یادگیری مشارکتی فارسی بخوانیم و بنویسیم پایه های سوم تا پنجم ابتدایی طراحی و تدوین شد، سپس این الگو دراختیار متخصصان زبان آموزی و برنامه ریزی درسی و معلمان قرار گرفت و در پایان، الگوی اولیه براساس نظرات متخصصان اصلاح و الگوی راهنمای نهایی تدوین شد.
فراتحلیل اثربخشی روش های تدریس گروهی بر انواع شاخص های شناختی، عاطفی و اجتماعی فراگیران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۵۶
100 - 123
حوزه های تخصصی:
طی چند دهه گذشته روش های آموزش گروهی مورد توجه بسیاری از پژوهشگران قرار گرفته است. وجود پژوهش های متعدد در این حوزه لزوم انجام یک فراتحلیل، یا پژوهش ترکیبی در این حوزه را مورد تأکید قرار می دهد. پژوهش حاضر با روش فراتحلیل و با هدف ترکیب پژوهش های انجام شده در زمینه تأثیر روش های تدریس گروهی (مشارکتی و بحث) بر شاخص های شناختی، عاطفی و اجتماعی فراگیران انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل مطالعات در دسترس مرتبط بود که در فاصله سال های 1370 تا 1392 در داخل کشور به صورت مقاله تمام متن، پایان نامه و طرح پژوهشی در پایگاه های اطلاعاتی و کتابخانه های دانشگاه ها یا مراکز دولتی در دسترس بود. بر اساس ملاک های ورود و خروج و نیز تحلیل حساسیت 323 اندازه اثر از تقریباً 172 تحقیق مورد بررسی قرار گرفت. نتایج مربوط به اندازه اثر ترکیبی برای مدل اثرات تصادفی (0/643) به دست آمد. همچنین، نتایج نشان داد که این روش ها، به ترتیب، بر بازده های اجتماعی و شناختی تأثیر بیشتری می گذارند. یکی از نتایج دیگر این پژوهش بررسی اندازه اثر هر بازده به تفکیک شاخص های مربوط به آن بازده بود که در این میان شاخص تفکر انتقادی برای بازده شناختی، شاخص عزت نفس برای بازده عاطفی و شاخص مهارت های شهروندی برای بازده اجتماعی دارای بیشترین اندازه اثر بود. یافته های این فراتحلیل دارای پشتوانه نظری و تجربی مکفی است و لزوم بازنگری و استفاده از این روش ها را در نظام آموزشی کشور موجّه می سازد.
ارائه چارچوب مفهومی برای طراحی فضای فیزیکی مدرسه های ابتدایی بر مبنای نظریه یادگیری مشارکتی ویگوتسکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال هجدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۷۲
27 - 52
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، ارائه چارچوب مفهومی برای طراحی فضای فیزیکی مدرسه های ابتدایی بر مبنای «نظریه یادگیری مشارکتی ویگوتسکی» است. رویکرد تحقیقی «روش پژوهش اسنادی» است و برای انجام آن از «تکنیک تحلیل محتوا» استفاده شد. قلمرو موردمطالعه این پژوهش اسناد و مدارک معتبر علمی، استانداردها و گزارش های بین المللی در طراحی مدرسه و نمونه های موردی مدرسه های طراحی شده بر مبنای رویکرد سازنده گرایی اجتماعی است که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. بنا بر یافته های پژوهش، مهم ترین مؤلفه های یادگیری مشارکتی عبارت اند از: ساختن دانش، نقش فعال یادگیرنده، تسهیل یادگیری، تنوع مواد و منابع یادگیری، زمینه و تعامل محوری که در ابعاد فضایی (رنگ، محوطه سازی و انعطاف پذیری)، روان شناختی (مناطق اجتماعی غیررسمی)، فیزیولوژی (دما، تهویه، نور و سروصدا) و رفتاری (پیکربندی U شکل، میزهای گرد، فضاهای بازی، فضاهای شخصی، فضای عمومی یادگیری (خیابان یادگیری)) می تواند بازنمایی مطلوبی از فضای فیزیکی مدرسه های ابتدایی ارائه دهد. همچنین نتایج نشان دادند که ایجاد محیط یادگیری مشارکتی در ابعاد ساخت دانش، تعامل، تنوع در منابع و مواد آموزشی، تسهیل یادگیری و نقش فعال یادگیرنده، نیازمند طراحی فضای فیزیکی با در نظر گرفتن تنوع رنگی، انعطاف پذیری در طراحی فضا و محوطه سازی و نیز ایجاد مناطق اجتماعی غیررسمی است. علاوه بر این، توجه به ویژگی های فیزیولوژی فضا موجب تأثیر بر سرعت یادگیری، کیفیت تدریس، ارتقای رفتار اجتماعی دانش آموزان، تسهیل در دستیابی به هدف های آموزشی، دسترسی به تجهیزات و تسهیلات متنوع یادگیری و ایجاد فضای یادگیری مشارکت محور می شود.
الگوی برنامه درسی دانشگاه های مجازی علوم دینی بر مبنای یادگیری مشارکتی: مطالعه دانشگاه های مجازی قرآن و حدیث، جامعه المصطفی و امام خمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۴
31 - 48
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، طراحی الگوی برنامه درسی مبتنی بر یادگیری مشارکتی در دانشگاه های علوم دینی مجازی است. این پژوهش از نوع پژوهش های کیفی و مبتنی بر نظریه داده بنیاد بود که مشارکت کنندگان در آن متخصصان برنامه درسی، مدرسان و کارشناسان دانشگاه های قرآن و حدیث، جامعه المصطفی و امام خمینی بودند. بر مبنای منطق نمونه گیری هدفمند و با استفاده از شیوه ملاک محور 31 نفر برای مصاحبه انتخاب شدند. تحلیل مصاحبه ها به شیوه داده بنیاد، 145 کد باز، 82 کد محوری و هفت کد انتخابی را آشکار ساخت که نشان می دهد در برنامه درسی موجود این دانشگاه ها به تعامل و مشارکت چندان توجه نشده است. بر اساس الگوی پیشنهادی، با استفاده از رویکرد یادگیری مشارکتی می توان عناصر برنامه درسی مجازی شامل محتوا، فعالیت های یادگیری و شیوه های ارزشیابی را به گونه ای طراحی کرد که معلمان از طریق شیوه های تعاملی و ایجاد مشارکت، تعاملات دانشجویان با محتواهای متنوع، دانشجویان و استاد را به صورت فردی و گروهی افزایش دهند. بسط تعاملات بین دانشجویان با استفاده از شیوه مشارکتی می تواند به شکل گیری اجتماع پژوهشی و بهبود کیفیت تجربه یادگیری دانشجویان کمک کند.
تاثیر آموزش به روش یادگیری مشارکتی بر اساس مدل جیگ ساو بریادگیری خودراهبر دانش آموزان
منبع:
پژوهش و مطالعات علوم اسلامی سال دوم آبان ۱۳۹۹ شماره ۱۶
101 - 90
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر از نوع مروری – کتابخانه ای است که با توجه به نظرات اندیشمندان این عرصه نگاشته و جمع آوری شده است. هدف از نگارش این مقاله تاثیر آموزش به روش یادگیری مشارکتی بر اساس مدل جیگ ساو بریادگیری خودراهبر دانش آموزان است. نتیجه این مقاله نشان می دهد که روش تدریس مشارکتی می تواند محیطی شاد برای دانش آموزان ایجاد کند و یادگیری بهتر و پایدارتری را به ارمغان بیاورد.همچنین روش جیگساو با ایجاد محیط یادگیری جذاب، تعاملی و مشارکتی می تواند نتایجی بهتر را نسبت به الگوهای متداول در رسیدن به هدف مهم خودراهبری دانش آموزان در یادگیری داشته است.
بررسی رابطه توسعه تجربه یادگیری از طریق مشارکت کلاسی با مقوله نظم دهی هیجانی، اضطراب و افسردگی در بین دانشجویان علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه رازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کتابداری و اطلاع رسانی دوره بیستم بهار ۱۳۹۶ شماره ۱ (پیاپی ۷۷)
138 - 165
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تعیین رابطه توسعه تجربه یادگیری از طریق مشارکت کلاسی با نظم دهی هیجانی و اضطراب و افسردگی دانشجویان علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه رازی است. روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع کاربردی است و به روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری شامل دانشجویان مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه رازی در سال تحصیلی 95-96 است که در مجموع 120 نفر می باشند. حجم نمونه بر اساس جدول مورگان 92 نفر تعیین شد. برای گردآوری داده ها از دو پرسش نامه سنجش توسعه یادگیری از طریق مشارکت و سنجش وضعیت اضطراب و افسردگی و نظم دهی هیجانی، استفاده شده است. همچنین، تجزیه و تحلیل داده های پژوهش با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی و با کمک نرم افزار آماری اس پی اس اس انجام شده است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد میانگین یادگیری از طریق مشارکت کلاسی و ابعاد آن، از دیدگاه دانشجویان مورد بررسی، بیش از متوسط و در سطح مطلوب است. بیشترین فراوانی مربوط به «طبیعت درس ها و مشارکت کلاسی» (02/4) و کمترین فراوانی مربوط به «موانع مشارکت در کلاس» (84/2) است. به طورکلی نتایج نشان داد بین مؤلفه های یادگیری از طریق مشارکت و اضطراب و افسردگی و نظم دهی هیجانی رابطه معناداری وجود دارد. نتیجه گیری: یادگیری از طریق مشارکت کلاسی یکی از روش های مؤثر آموزشی است که در بین روش های مختلف آموزش و یادگیری، متخصصان آن را پیشنهاد می کنند. تلاش و مطالعه بیشتر دانشجویان مضطرب و افسرده منجر به بهبود عملکرد تحصیلی و افزایش یادگیری آنها می شود. بنابراین، تبدیل کلاس های درس به گروه های فعّال پرسش وپاسخ به دانشجویان، فرصت مشارکت فعال و توسعه یادگیری در کلاس را خواهد داد.
بررسی یادگیری به روش جیک ساو
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر از نوع مروری کتابخانه ای است که با توجه به نظرات اندیشمندان این عرصه نگاشته شده است . هدف از نگارش این مقاله بررسی یادگیری به روش جیک ساو است. نتیجه نشان می دهد که یادگیری مشارکتی یک روش تدریس موفق در گروه های کوچک است. در این روش، در هر یک از گروه ها، دانش آموزان با توانایی های متفاوت و با استفاده از فعالیت های یادگیری گوناگون درک خود را نسبت به موضوع درسی بالا می برند. در فعالیت های گروهی بر استقلال، تشویق، تقویت و یاری همه افراد گروه اهمیت زیادی داده می شود. دانش آموزانی که با یادگیری مشارکتی از نوع جیک ساو آموزش می بینند، به مسائلی از قیبل کنترل زمان، بررسی اهداف، ایجاد ارتباط بین مطالب جدید و قبلی و درک مطلب درس توجه می کنند و در نتیجه پیشرفت تحصیلی بالاتری کسب می کنند.
مقایسه آموزش زبان با استفاده از نقشه مفهومی فردی و مشارکتی با شیوه سنتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر استفاده ازروش ترسیم نقشه مفهومی به دوشیوه فردی ومشارکتی را به عنوان راهبردی دریادگیری وآموزش زبان دوم(انگلیسی)بررسی کرده است.روش پژوهش شبه آزمایشی باطرح پیش آزمون و پس آزمون باگروه کنترل وجامعه آماری تحقیق کلیه فراگیران زبان انگلیسی آموزشگاه های شهربیرجند بوده اند.33 فراگیر زبان انگلیسی درسطح متوسط به عنوان نمونه دردسترس انتخاب وبه طور تصادفی درسه گروه تحقیق(تدریس بااستفاده ازتکنیک نقشه مفهومی به دوشیوه انفرادی و مشارکتی،وتدریس سنتی)جایگزین شدند.گروه ها ازنظر یادگیری واژگان ودرک مطلب بایکدیگر مقایسه شده وداده ها بااستفاده ازروش آنوای ترکیبی تحلیل شدند.نتایج پژوهش نشان دادمیزان یادگیری واژگان ودرک مطلب گروه ترسیم نقشه مفهومی مشارکتی در مقایسه باروش سنتی به طور معنادار بالاتر بود.اگرچه میزان درک مطلب گروه ترسیم نقشه مفهومی انفرادی درمقایسه باروش سنتی به طور معنادار بالاتر بود،ولی تفاوتی دریادگیری واژگان بین دوگروه مشاهده نشد.این نتایج نشان می دهد به کارگیری ترسیم نقشه مفهومی،به ویژه به روش مشارکتی،در آموزش زبان دوم می تواند به عنوان روشی مناسب درافزایش یادگیری واژگان ودرک مطلب فراگیران مورد استفاده قرارگیرد.
مقایسه دیدگاه های مدرسان شاغل در ایران و ژاپن در اجرای «گروه بندی» در کلاس های درس زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۰ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
233 - 259
حوزه های تخصصی:
در تحقیق حاضر ، عوامل مؤثر برگروه بندی در کلاس های درس زبان انگلیسی از دیدگاه معلمان دو کشور ایران و ژاپن میان ۲ گروه شرکت کنندگان شامل نوزده معلم زبان انگلیسی شاغل در ایران و ژاپن و هشتادوسه دانش آموز ایرانی از طریق یک طرح اقدام پژوهی صحت سنجی شد. دیدگاه معلمان حاکی از وجود هفت عامل شامل یک) سطح زبانی، دو) سن، سه) نیازهای دانش آموزان، چهار) عوامل روان شناختی، پنج) تعداد دانش آموزان در کلاس، شش) تعداد جلسات کلاسی و هفت) تقسیم تصادفی بود که تمایل معلمان ایرانی را در سطوح آموزش های غایت-محور و معلمان ژاپنی را به سمت روش تدریس های فرایند_محوری نشان می داد. دانش آموزان نیز با در نظر گرفتن عواملی همچون یک) استفاده از هم کلاسی های قوی در هر گروه، دو) استفاده از گروه های همگن، سه) اختیار عمل با معلم (دانش و تجربه)، چهار) دوستی و رفاقت، و پنج) رفاقت توأم با سطح زبانی، تنها به ارتقای سطح زبانی خود و نه لزوماً ارتقای سطح مهارت های اجتماعی اهمیت می دادند. درنتیجه، با استناد به شواهد به دست آمده در این تحقیق، توصیه می شود قبل از اجرای هر رویکرد جدید_ در اینجا اجرای کارهای گروهی در راستای آموزش به شیوه ی ارتباطی_ ابتدا می بایست رویکردهای ارزشی متصدیان آموزش و یادگیری یا همان مدرسان موردبررسی قرار گیرد و در صورت وجود تفاوت، در اساس و پایه، به جای اجرای سازوکارهای مربوطه و صرف هزینه، به بررسی ماهیت اعتقادی معلمان و دانش آموزان آن ها و به ویژه به هم راستا کردن نگرش متصدیان آموزشی با تغییرات جدید پرداخت.
تحول ناشی از رویکرد تدریس مشارکتی از نوع تکنیک جیک ساو بر رشد مهارت های اجتماعی دانش آموزان در دروس زبان انگلیسی و عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال چهارم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۲
129 - 145
حوزه های تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر با هدف ارزیابی تحول ناشی از رویکرد تدریس مشارکتی از نوع تکنیک جیک ساو بر رشد مهارت های اجتماعی دانش آموزان در دروس زبان انگلیسی و عربی صورت پذیرفت. مطالعه به روش شبه تجربی انجام شد. جامعه آماری، شامل کلیه دانش آموزان پسر سال سوم دوره متوسطه اول شهرستان سرپل ذهاب در سال تحصیلی 1395 بود. به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای، تعداد120 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل فهرست بررسی ارزیابی مهارت های اجتماعی کودکان ماتسون و همکاران (1983) بود. روش: به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از روش ها و تکنیک های آمار توصیفی و استنباطی مختلف ازجمله روش های آماری میانگین، انحراف استاندارد و تحلیل کواریانس استفاده شد. یافته ها : تجزیه و تحلیل داده های حاصل در قالب آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد که کاربرد تدریس مشارکتی از نوع تکنیک جیک ساو بر رشد مهارت های اجتماعی و خرده مقیاس های آن در دانش آموزان مورد مطالعه مورد تأیید قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد بین گروه آزمایش و کنترل در پس آزمون، تفاوت معنادار یافت شد ( p=0.001 ). همچنین بین گروه ها در تمام خرده مقیاس های مهارت های اجتماعی تفاوت معنی دار یافت شد( p<0/05 ). براساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت ارائه مداخله مبتنی بر آموزش براساس تکنیک جیکساو بر افزایش میزان رشد مهارت های اجتماعی دانش آموزان مؤثر بوده است؛ لذا این پژوهش استفاده از آموزش، براساس تکنیک جیکساو را به منظور افزایش میزان مهارت های اجتماعی دانش آموزان پیشنهاد می کند.
چالش های به کارگیری یادگیری مشارکتی در تدریس دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال پنجم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
35 - 50
حوزه های تخصصی:
هدف : تبیین چالش های به کارگیری رویکرد یادگیری مشارکتی در آموزش عالی انجام شده است. روش : این پژوهش یک مطالعه ی طولی است که حدود دو سال بر روی تجربیات یک مدرس دانشگاهی انجام شده است.داده های این پژوهش از طریق تأمل بر عمل و خودشرح حال نویسی مدرس و گفتگو با دانشجویانی که در کلاس مدرس حضور داشتند، در سه مقطع زمانی قبل، حین و بعد از عمل، جمع آوری و از طریق کدگزاری و مقوله بندی تحلیل شدند. تحلیل داده ها نشانگر پنج چالش اصلی در حوزه های تعادل بین محتوا و روش، تناقضات فضای دانشگاهی، دشواری ارزشیابی از یادگیری، افزایش وظایف مدرس و عدم حمایت و نقش دانشجوبود. یافته ها : نتایج این پژوهش می تواند روشن سازد در صورتی که مدرسان دانشگاه بخواهند روش یادگیری مشارکتی را در تدریس خود به کار بگیرند، می بایست خود را برای مواجهه با کدام چالش ها آماده سازد. همچنین نتایج پژوهشگر به سیاست گذاران و برنامه ریزان آموزش عالی نشان می دهد درصورتی که بخواهند رویکرد مشارکتی را در آموزش عالی توسعه دهند، به صورت عملی باید چه مسایلی را مورد حمایت قرار دهند.
مدیریت تدریس و یادگیری ،تاثیرات تعاملی انجمن های دانش آموختگان وتدریس و یاگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال پنجم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
202 - 240
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش شناسایی عوامل مؤثر در مدیریت تدریس واکولوژی یادگیری و عوامل ایجاد ارتباط هم افزا بین زیست جهان دانش آموختگان و انجمن آن ها بود. روش: روش تهیه ابزار پرسشنامه با مطالعات نظری، اساسنامه ها ، مصاحبه با مطلعان . پرسشنامه مشتمل بر 7 عامل در مدیریت تدریس واکولوژی یادگیری در قالب 65 عبارتِ نگرشیِ چهارگزینه ای ) به همراه پرسش های جمعیتشناختی و زمینه ای) درنظر گرفته شد. روایی محتوایی پرسشنامه از دیدگاه مطلعان ذی ربط بررسی شد. 200پرسشنامه توزیع شده از 222 تکمیل و جمع آوری شد. یافته ها : هفت عامل مذکور تقریباً 50 در صد از واریانس کل را تبیین می کند. نتیجه گیری: از میان 7 عامل بر انگیزنده ، عامل فرستنده پیام( مدیریت یا اعتبار گردانندگان ارتباط هم افزاو همکاریها) بیشترین واریانس را به خود اختصاص داده است. پیشنهاد می شود پس از گشایش انسداد ارتباطی، نقش مدیریت تدریس واکولوژی یادگیری به ترتیب اولویت آنها و هماهنگ با سبک آموزشی و مشارکتی توانمند ساز مد نظر قرار گیرد .
بررسی رابطه یادگیری مشارکتی و انفرادی با میزان مهارت های اجتماعی دانش آموزان رشته علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ششم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
175 - 190
حوزه های تخصصی:
هدف: تحقیق حاضر با هدف بررسی رابطه یادگیری مشارکتی و انفرادی با میزان مهارت های اجتماعی دانش آموزان سال سوم رشته علوم انسانی شهر ماهدشت به روش توصیفی – تحلیلی صورت گرفته است. جامعه آماری در این پژوهش، 479 نفر از دانش آموزان سال سوم رشته علوم انسانی شهر ماهدشت بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای طبق جدول مورگان 214 نفر انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده های مربوط به یادگیری مشارکتی از پرسشنامه مقیمی و رمضان (1392) ، برای یادگیری انفرادی از پرسشنامه محقق ساخته و مهارت اجتماعی از پرسشنامه گرشام و الیوت (1999) استفاده گردید و پایایی آن ها از طریق ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 80 /.، 81/. و 84/. به دست آمد. جهت تحلیل داده ها از آزمون های همبستگی پیرسون استفاده گردید. نتایج آزمون همبستگی پیرسون حاکی از آن است که بین یادگیری مشارکتی و یادگیری انفرادی با میزان رشد مهارت های اجتماعی دانش آموزان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. این بدان معنی است که هر چه یادگیری مشارکتی و انفرادی در سطح بالاتری باشد، میزان مهارت های اجتماعی دانش آموزان و متغیرهای آن نیز بالاتر خواهد بود.
ادراک دانشجویان سال اول رشته مشاوره از یادگیری مشارکتی در کلاس درس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
18 - 1
حوزه های تخصصی:
هدف: یادگیری مشارکتی به عنوان یکی از رویکردهای فعال یاددهی- یادگیری در یکی از کلاس های درس رشته تحصیلی مشاوره در طول یک ترم تحصیلی در قالب ۱۴ جلسه درسی اجرا شد. هدف اصلی مطالعه شناسایی ادراک دانشجویان از اجرای یادگیری مشارکتی در کلاس درس بود. روش: نمونه گیری برای انتخاب شرکت کنندگان به صورت هدفمند انجام شد. مشارکت کنندگان 24 نفر زن و 4 نفر مرد بودند که از طریق کنکور سراسری در دانشگاه تهران پذیرفته شده بودند. آن ها به صورت داوطلبانه در پژوهش شرکت کردند. مصاحبه نیمه ساختاریافته ابزار اصلی پژوهش بود. محتوای مصاحبه ها با رویکرد تحلیل موضوعی مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد یادگیری مشارکتی نه تنها فرآیند یادگیری دانشجویان رشته مشاوره در درس آموزش وپرورش ابتدایی و متوسطه را تسهیل نموده و کیفیت یادگیری آنان را بهبود می بخشد بلکه در زمینه تقویت اعتمادبه نفس و هیجانات مثبت، تفکر انتقادی (کنترل احساسات و خلق، بحث و گفتگو، بارش مغزی و خودارزیابی صحیح)، تعامل و همکاری مؤثر و پرورش حس مسئولیت پذیری و رهبری کردن نیز مؤثر است. آشنایی اعضا هیأت علمی با یادگیری مشارکتی و نظارت مستمر آنان در حین تعامل دانشجویان با یکدیگر می تواند کیفیت اجرای آن را در کلاس های درس دانشگاه بهبود بخشد.
تأثیر اجرای روش های یادگیری مشارکتی جوریار و پژوهش گروهی بر خودکارآمدی هنرجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه اثر بخشی هر یک از الگوهای یادگیری مشارکتی (پژوهش گروهی و جوریار با یادگیری سنتی) بر میزان خودکارآمدی فراگیران در درس دین و زندگی می باشد. این پژوهش با طرح شبه تجربی با اجرای (پیش آزمون - پس آزمون) و گروه گواه انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه هنرجویان هنرستان های ناحیه2 اردبیل می باشد. شیوه نمونه گیری پژوهش تصادفی چندمرحله ای بوده و در مجموع 76 نفر در 3 کلاس به عنوان افراد نمونه انتخاب شده اند (تعداد پژوهش گروهی، 27 نفر؛ گروه جوریار، 26 نفر و گروه یادگیری سنتی، 23 نفر). مدت اجرای کاربندی های پژوهش 6 هفته (42) روز است. ابزار جمع آوری اطلاعات، مقیاس خودکارآمدی عمومی شرر بوده است. داده های این پژوهش با آزمون MONOVA مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج اجرای آن حاکی از اثر بخشی روش پژوهش گروهی و جوریار، نسبت به روش آموزش سنتی در افزایش میزان خودکارآمدی هنرجویان می باشد. نتایج این پژوهش با بسیاری از پژوهش های انجام یافته پیشین در زمینه اثربخشی یادگیری مشارکتی همسویی دارد.