مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
یادگیری مشارکتی
حوزه های تخصصی:
"هـدف این پژوهش، بررسی تاثیر یادگیری مشارکتی بر افـزایش تفکـر انتقـادی بود. برای ایـن منظور 60 دانشجوی دختر رشته ریاضی (30 نفر گـروه آزمـایشی و 30 نفر گـروه گواه) با استفاده از پرسشنامه تفکـر انتقادی او ـ سی ـ آر (OCR، 2000) آزمون شدند. پس یک واحد درسی در گـروه آزمایشی به شیوه مشارکتی و در گروه گواه به شیوه سخنرانی آموزش داده شـد. نتایج تحلیل کوواریانس چند متغبری نشان دادند که هر سه مهارت تفکر انتقادی (تحلیل انتقادی، اعتبار شواهد و ارزشیـابی انتقـادی) در گـروه آزمـایشی بیش از گـروه گواه بود. چگونگی تاثیـر یادگیری مشارکتی بر مهارتهای تفکر انتقادی مورد بحث قرار گرفت.
"
رقابت یا رفاقت در کلاس درس
حوزه های تخصصی:
مقاله‘حاضر‘با بررسی جوانب مختلف((رقابت ))‘ضرورت ایجاد ((رفاقت ))در کلاس درس را مورد تأکید قرار میدهد.ایجاد رقابت در میان دانش آموزان ومقایسه آنها با یکدیگر موجب حسادت‘احساس حقارت ‘تضعیف عزت نفس‘وشوق یادگیری میشود.زمانی که این نوع رقابت با تشویق و پاداش توأم گردد‘آثار منفی آن به مراتب بیشتر میشود.برای اینکه فراگیران با توجه به قابلیت های منحصربه فرد خود رشد کنند ویادگیری در محیطی انسانی صورت گیرد‘باید رقابت بیرونی به رقابت درونی ورفاقت تبدیل شود.بررسی ها نشان میدهد که رویکرد یادگیری مشارکتی در این زمینه مؤثر بوده است ؛کار گروهی‘همفکری ومشورت دانش آموزان با یکدیگر‘ارتباط نزدیک معلم با شاگردان وراهنمایی آنان‘واحساس مسئولیت فردی و گروهی از مشخصه های مهم یادگیری مشارکتی هستند.این امر علاوه بر تقویت روابط عاطفی‘رشد مهارت های کلامی‘ارتباطی وفکری‘در پرورش حس مسئولیت اجتماعی‘افزایش موفقیت تحصیلی وعزت نفس شاگردان تأثیر بسزایی دارد.اجرای این رویکرد ‘مستلزم همکاری خانه با مدرسه‘توانایی معلم در اداره کلاس‘برنامه ریزی دقیق وتناسب عناصر نظام آموزشی با یکدیگر است .
مدیریت مشارکتی معلمان و ارتباط آن با رفتار جامه مدنی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر مدیریت مشارکتی معلمان و رفتار جامعه مدنی دانش آموزان را مورد بررسی قرار می دهد بدین منظور 300 دانش آموز دختر پایه دوم راهنمایی تحصیلی به روش نمونه گیری خوشه ای از مناطق بیست گانه آموزش و پرورش شهر تهران انتخاب شدند و مورد بررسی قرار گرفتند ابزار اندازه گیری دو پرسشنامه پژوهشگر ساخته مجموعها حاوی 63 گویه مبتنی بر مقیاس لیکرت اجزاء مدیریت مشارکتی معلمان را در سه سطح کارکردهای مدیریتی مشارکت جویانه تدریس مشارکتی و مهارت های جذب مشارکت دانش آموزان و اجزا رفتار جامعه مدنی در میان دانش آموزان را در سه سطح دانش جامعه مدنی گرایش های جامعه مدنی و مهارت های عملی جامعه مدنی مورد اندازه گیری قرار داده است یافته ها همبستگی مستقیمی بین اجزا دو متغیر مدیریت مشارکتی معلمان و رفتار جامعه مدنی دانش آموزان نشان می دهد هفت رابطه از نه رابطه معنا دار می باشد
تـأثیر یادگیری مشارکتی بر رشد مهارت های اجتماعی و پیشرفت تحصیلی ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویکرد یادگیری مشارکتی در دهة حاضر از نظر گاه های مختلف مورد مطالعه قرار گرفته است. بررسی این نظر گاه ها منجر به ارائه الگویی شده که در تحقیق حاضر (شبه تجربی) به اجرا در آمده است. جامعه تحقیق دانشآموزان پایه پنجم نواحی هفتگانه شهر مشهد بوده است. با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی, تعداد 132 نفر انتخاب شدند. آزمون رشد ومهارت های اجتماعی (محقق ساخته) و آزمون پیشرفت تحصیلی ریاضی (معلم ساخته) ابزارهای اساسی تحقیق بودهاند. به منظور تجزیه و تحلیل یافتهها از تحلیل واریانس استفاده شده است. نتایج حاکی از تـأیر قابل توجه روش یادگیری مشارکتی بر رشد مهارت های اجتماعی و پیشرفت تحصیلی ریاضی دختران و پسران بوده است. نتایج تحقیق با بسیاری از نظر گاه های ارایه شده و تحقیقات انجام شده همخوانی دارد. به منظور اجرای مؤثر روش یادگیری مشارکتی همکاری نویسندگان کتاب های درسی، تصمیمگیرندگان آموزشی، معلمان و والدین ضروری است.
بررسی تاثیر روش تدریس یادگیری مشارکتی بر عزت نفس، مهارت های اجتماعی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان (دبیرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به منظور بررسی تاثیر روش تدریس یادگیری مشارکتی بر عزت نفس، مهارت های اجتماعی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان پسر سال سوم متوسطه شهرستان ماهنشان در درس روانشناسی، 99 دانش آموز از بین دبیرستان های پسرانه این شهرستان به صورت تصادفی انتخاب شد. پس از همتاسازی آزمودنی ها یک کلاس به عنوان گروه آزمایش و یک کلاس به عنوان گروه کنترل مورد بررسی قرار گرفت. حجم نمونه بعد از همتاسازی دانش آموزان دو گروه، به 20 نفر در هر کلاس رسید. روش تدریس یادگیری مشارکتی به مدت یک نیمسال تحصیلی در گروه آزمایش اجرا شد و گروه کنترل به شیوه سنتی آموزش دید. نتایج مقایسه پیش آزمون و پس آزمون نشان داد که روش یادگیری مشارکتی بر مهارت های اجتماعی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان تاثیر مثبتی گذاشت اما چنین تاثیری بر عزت نفس دانش آموزان مشاهده نگردید.
تاثیر یادگیری مشارکتی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس فیزیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویکرد یادگیری مشارکتی در دهه حاضر از نظر گاه ها ی مختلف مورد مطالعه قرار گرفته است . بررسی این نظر گاه ها منجر به ارائه الگویی شده که در تحقیق حاضر به اجرا درامده است . جامعه تحقیق دانش آموزان پایه پنجم نواحی هفت گانه شهر مشهد بوده است . با استفاده از روشهای نمونه گیری تصادفی ، تعداد 132 نفر انتخاب شدند آزمون رشد و مهارت های اجتماعی و آزمون پیشرفت تحصیلی ریاضی ابزارهای اساسی تحقیق بوده اند . به منظور تجزیه و تحلیل یافته ها از تحلیل واریانس استفاده شده است . نتایج حاکی از تایر قابل توجه روش یادگیری مشارکتی بر رشد مهارتهای اجتماعی و پیشرفت تحصیلی ریاضی دختران و پسران بوده است . نتایج تحقیق با بسیاری از نظر گاه های ارایه شده و تحقیقات انجام شده همخوانی دارد . به منظور اجرای موثر روش یادگیری مشارکتی همکاری نویسندگان کتابهای درسی ، تصمیم گیرندگان آموزشی ، معلمان و والدین ضروری است .
بررسی تأثیر طرح مدرسه در مزرعه کشاورز بر افزایش سطح اطلاع نخل داران از مباحث مدیریت تلفیقی آفات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی تأثیر طرح مدرسه در مزرعه کشاورز بر افزایش سطح اطلاع نخل داران شهرستان آبادان از مباحث مدیریت تلفیقی آفات بود. به لحاظ هدف، پژوهش حاضر در زمره تحقیقات کاربردی بود که با بهره گیری از پارادیم کمی، از طریق پیمایش توصیفی انجام شد. جامعه آماری پژوهش دو گروه مجزا را در بر داشت. گروه اول کشاورزان شرکتکننده در دوره های IPM/FFS و گروه دوم، کشاورزان آموزش دیده به شیوه مرسوم معلم - محور که طی سال های مشابه در زمینه مدیریت تلفیقی آفات نخلستان در شهرستان آبادان آموزش دیده بودند. از گروه اول 66 نفر و از گروه دیگر 106 کشاورز به شیوه تصادفی انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از ابزار پرسشنامه استفاده شد که روایی محتوایی آن توسط جمعی از اعضای هیأت علمی مؤسسه تحقیقات خرما و میوه های گرمسیری اهواز و تعدادی از کارشناسان جهاد کشاورزی آبادان تأیید شد. پایایی پرسشنامه نیز با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت (78/0= ?). یافته ها حکایت از آن داشت که اختلاف میانگین اطلاع کشاورزان IPM/FFS و همتایان آموزش دیده آنها به شیوه معلم - محور، با احتمال وجود یک درصد خطا معنیدار بود. به عبارت دیگر، کشاورزان گروه اول با به کارگیری اصول یادگیری مشارکتی، اطلاعات به مراتب بیشتری راجع به مباحث مدیریت تلفیقی آفات نخلستان در مقایسه با گروه دیگر داشتند. افزون بر این تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیر حضور در جلسات، بیشترین سهم را در تبیین واریانس متغیر وابسته (سطح اطلاع کشاورزان دوره های IPM/FFS) داشت.
نقش و بازی : تحلیلی بر دیدگاه های کنش متقابل نمادی در تعلیم و تربیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دیدگاه کنش متقابل نمادی از دیدگاه های جامعه شناسی معاصر است که پدیده های اجتماعی را از دریچه ی خاصی مطالعه می کند. به طور کلی این دیدگاه بر پویایی کنش متقابل اجتماعی بین فرد و اجتماع و نتایج این فرآیند تاکید می کند. اندیشمندان این دیدگاه بر تعامل افراد و اجتماع در شکل گیری شخصیت فرد توجه خاصی مبذول کرده اند. آنان معتقدند که افراد با یکدیگر و با محیط خود کنش ...
تاثیر یادگیری مشارکتی بر رشد مهارت های اجتماعی دانش آموزان
حوزه های تخصصی:
اهداف: از جمله روش های فعالی که امروزه توجه صاحب نظران تعلیم و تربیت را به خود جلب کرده است، یادگیری مشارکتی است. پژوهش حاضر به منظور بررسی دقیق تر تاثیر یادگیری مشارکتی از طریق آموختن با هم بر رشد مهارت های اجتماعی دانش آموزان، طراحی و اجرا شد.
روش ها: این مطالعه شبه تجربی در جامعه دانش آموزان پسر دبیرستان های شهر کاشان در سال تحصیلی 89-1388 انجام شد. 50 دانش آموز از دو کلاس یک مدرسه با روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. در گروه آزمایش از روش یادگیری مشارکتی و در گروه کنترل از روش سنتی استفاده شد. پیش آزمون قبل از اعمال متغیرهای مداخله و پس آزمون پس از اعمال آزمایشی و پیگیری نیز 45 روز پس از اعمال مداخلات انجام شد. برای جمع آوری داده از آزمون رشد مهارت های اجتماعی ماتسون استفاده شد. برای تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر به کمک نرم افزار SPSS 16 استفاده شد.
یافته ها: میانگین نمرات گروه آزمایش تفاوت معنی داری بین پس آزمون و پیگیری با پیش آزمون (0001/0= p ) و همچنین با گروه کنترل (0001/0= p ) نشان داد. بین دو گروه در رشد مهارتهای اجتماعی مناسب، کاهش پرخاشگری و رفتارهای تکانشی، کاهش رفتارهای غیراجتماعی، کاهش میزان غرور و کاهش حسادت و گوشهگیری تفاوت معن ی دار وجود داشت ( 0001/0= p ).
نتیجه گیری: روش یادگیری مشارکتی نسبت به روشهای سنتی تدریس در رشد مهارتهای اجتماعی دانشآموزان موثرتر است.
تأثیر یادگیری مشارکتی بر رشد مهارت های اجتماعی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر یادگیری مشارکتی بر رشد مهارت های اجتماعی دانش آموزان در درس علوم تجربی، در سال تحصیلی 86-1385 بود. تحقیق به روش شبه تجربی با پیش آزمون و پس آزمون صورت گرفت. جامعه آماری شامل 100 نفر از دانش آموزان پسر و دختر سال اول راهنمایی شهر هشترود بودند که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب گردیدند. 49 نفر به عنوان گروه آزمایش برای آموزش یادگیری مشارکتی و 51 نفر نیز به عنوان گروه شاهد برای آموزش سنتی به طور تصادفی انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری، آزمون رشد مهارت های اجتماعی دانش آموزان (مشتمل بر 40 سؤال) بود. آزمودنی ها بعد از 6 هفته اجرای متغیر آزمایشی، ابتدا در پیش آزمون و سپس در پس آزمون رشد مهارت های اجتماعی مشارکت نمودند و رشد مهارت های اجتماعی آن ها اندازه گیری گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t مستقل و t وابسته استفاده شد. مهارت های اجتماعی گروه آزمایشی نسبت به گروه شاهد بیشتر بود و تفاوت بین میانگین های آن ها معنی دار بود. علاوه بر این، گروه پسران نسبت به گروه دختران در رویکرد مشارکتی از رشد مهارت های اجتماعی بالاتری برخوردار بودند.
مقایسه تأثیر روش های یادگیری مشارکتی و سخنرانی بر تفکّر خلّاق و پیشرفت تحصیلی درس حرفه و فن دانش آموزان دختر سوم راهنمایی شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش در پی آن بود که تأثیر روش های یادگیری مشارکتی و سخنرانی را بر تفکّر خلّاق و پیشرفت تحصیلی در درس حرفه و فن دانش آموزان سال سوم راهنمایی مقایسه کند. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و طرح پژوهش پیش آزمون _ پس آزمون دو گروهی بود. جامعه آماری 2674 دانش آموز دختر سال سوم راهنمایی ناحیه دو یزد، در سال تحصیلی 90-89، بودند که از میان آن ها 90 نفر در قالب دو گروه به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. گروه آزمایش به شیوه مشارکتی و گروه کنترل به شیوه سخنرانی به مدت یک سال تحصیلی آموزش دیدند. داده های حاصل از پیش آزمون و پس آزمون پرسشنامه تفکّر خلّاق تورنس و آزمون معلم ساخته پیشرفت تحصیلی، با آزمون کواریانس و واریانس دو راهه تحلیل شدند. نتایج آزمون کوواریانس تفکّر خلّاق و پیشرفت تحصیلی نشان داد که گروه مشارکتی از نظر تفکّر خلّاق و پیشرفت تحصیلی در سطح 05/0 تفاوت مثبت و معنادار با گروه سخنرانی داشت، نتایج تحلیل واریانس دو راهه نشان می دهد که دانش آموزان قوی، متوسط و ضعیف در پیشرفت تحصیلی از نظر تغییر در اثر مداخله، در تفکّر خلّاق متفاوت هستند. میزان تغییر در اثر مداخله در دانش آموزان ضعیف بیشتر از دانش آموزان متوسط و قوی است. بنا براین، به نظر می رسد آموزش به شیوه مشارکتی بیشتر از آموزش به شیوه سخنرانی در افزایش تفکّر خلّاق و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مؤثر است و این اثر بخشی برای دانش آموزان ضعیف از نظر پیشرفت تحصیلی بیشتر است.
فعالیت گروهی در دانشگاه و اهمیت مشارکت در آن
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله، بررسی تاثیرات و بازخوردهای مشارکت دانشجویان در امور مختلف دانشجویی و دانشگاهی، زمینه های گسترش این فعالیت ها و همچنین بررسی علل کمبود وکم رنگ بودن این فضای همکاری ومشارکت وکم توجهی به این امور به خصوص در سیستم پیام نور می باشد، از جمله بررسی عوامل و ریشه های فرهنگی، تاثیر سیستم سازمانی و خدمات دانشگاهی در بهبود فرهنگ آکادمیک بودن، ضعف درمدیریت گروهی تیم های دانشجویی، عوامل انگیزشی دیگر و در نهایت بررسی راهکارها وتلاش جهت آماده سازی بیشتر فضای دانشگاهی وسرمایه گذاری روی قشر دانشجو برای پیشبرد فعالیت های تیمی جهت جوشش و پویایی درونی دانشگاه و دانشجو وکارآمدی سیستمی و نهایتا کارآمدی ملی وبومی.
تأثیر آموزش راهبرد «پرسشگری متقابل هدایت شده در گروه همتایان» بر تفکر انتقادی دانش آموزان دختر پایه سوم راهنمایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر تعیین تأثیر آموزش راهبرد «پرسش گری متقابل هدایت شده در گروه همتایان» بر تفکر انتقادی دانش آموزان دختر پایه راهنمایی است. روش تحقیق از نوع روش نیمه و طرح دو گروهی با پیش آزمون و پس آزمون بوده است. آزمودنی ها شامل 60 دانش آموز سوم راهنمایی شهر خمین بودند که 30 نفر به عنوان گروه آزمایش برای آموزش غیرمستقیم مهارت های تفکر و 30 نفر به عنوان گروه شاهد برای آموزش با برنامة جاری مدرسه درنظر گرفته شدند. انتخاب اعضای هر دو گروه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انجام شد. ابزار به کار گرفته شده در پژوهش آزمون تفکر انتقادی کرنل بوده و جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش تحلیل کوواریانس استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که آموزش پرسش گری به شیوه فوق موجب افزایش تفکر انتقادی در گروه آزمایش می شود.
مقایسه اثربخشی روش های تدریس مشارکتی و بارش مغزی بر کفایت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور مقایسه اثربخشی روش های تدریس مشارکتی و بارش مغزی برکفایت اجتماعی دانش آموزان پسر دوم راهنمایی شهرستان قدس صورت گرفته است. این تحقیق از نوع تحقیقات کاربردی است و برای رسیدن به هدف از روش تحقیق شبه آزمایشی استفاده شده است، طرح تحقیق شامل پیش آزمون و پس آزمون با گروه های آزمایش 1 و 2 است. جامعه این پژوهش عبارت است از کلیه دانش آموزان پسر دوم راهنمایی شهرستان قدس که در سال تحصیلی 91-1390 مشغول به تحصیل بودند. کلاس های 1/2 و 3/2 مدرسه راهنمایی شهید مرتضوی به عنوان نمونه آماری و با استفاده از روش تصادفی خوشه ای دو مرحله ای انتخاب شدند. به طور تصادفی کلاس 3/2 در معرض متغیر مستقل روش مشارکتی و کلاس 1/2 در معرض متغیر مستقل روش بارش مغزی قرار داده شدند، ابتدا پیش آزمون کفایت اجتماعی از هر دو گروه گرفته شد و بعد از اجرای دوره در نیمسال دوم سال از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. داده های حاصل از اجرای پیش آزمون و پس آزمون، با استفاده آزمون تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA) برای نمرات اختلافی مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ای پژوهش نشان داد که روش تدریس مشارکتی در مقایسه با روش بارش مغزی اثربخشی بیشتری بر کفایت اجتماعی دارد. پیشنهاد می شود برای بهبود وضعیت روانی- اجتماعی دانش آموزان معلمان با کاربرد روش های فعال تدریس آشنا شوند.
فراتحلیل اثرات روش های تدریس گروهی بر بازده های تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طی چند دهه گذشته، پژوهش در حوزه روش های تدریس گروهی، توجه محافل پژوهشی را به خود معطوف داشته است. بررسی اثرات روش های تدریس گروهی بر بازده های تحصیلی با رویکرد فراتحلیل، کانون توجه این مطالعه بوده است. این پژوهش با روش فراتحلیل انجام شد. جامعه آماری پژوهش کنونی شامل مطالعات مرتبط بود که در فاصله سال های 1370 تا 1392 در داخل کشور به صورت مقاله تمام متن، پایان نامه و طرح های پژوهشی در پایگاه های اطلاعاتی و کتابخانه های دانشگاه ها یا مراکز دولتی در دسترس بودند. براساس ملاک های ورود و خروج و نیز تحلیل حساسیت 177 اندازه اثر از 77 پژوهش مورد بررسی قرار گرفتند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل حساسیت، مدل های ثابت و تصادفی، تحلیل ناهمگنی، تحلیل واریانس یک راهه با استفاده نرم افزارهای CMA و SPSS استفاده گردید. نتایج مربوط به اندازه اثر ترکیبی برای مدل اثرات تصادفی مطلوب بود. هم چنین، اندازه ترکیبی به تفکیک روش ها نشان داد که روش پژوهش گروهی، تقسیم دانش آموزان به گروه های پیشرفت، جیگ ساو، بحث گروهی و یادگیری باهم به ترتیب دارای بیش ترین تا کم ترین اندازه اثر بودند. بر اساس نتایج به دست آمده می توان گفت که استفاده از روش های تدریس گروهی (مشارکتی و بحث گروهی) در مقایسه با شیوه های سنتی مؤثرترند و به کارگیری این روش ها در نظام آموزشی کشور ما می تواند آثار مطلوبی بر بازده های تحصیلی فراگیران داشته باشد.
مقایسه تأثیر یادگیری الکترونیکی مبتنی بر رویکرد سازنده گرایی با یادگیری مشارکتی بر عملکرد شناختی دانشجویان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، با هدف مقایسه تأثیر یادگیری الکترونیکی مبتنی بر رویکرد سازنده گرایی با یادگیری مشارکتی بر میزان عملکرد شناختی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری در سال 1392 انجام شد. روش پژوهش، شبه آزمایشی بود. جامعه آماری، شامل دانشجویان رشته برنامه ریزی آموزشی به تعداد 125 نفر بود. از میان آنها، 44 نفر (دو کلاس 22 نفره) به صورت تصادفی خوشه ای (بدون تفکیک جنسیت) به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها برای سنجش عملکرد شناختی، پرسش نامه حاوی سؤالات چندگزینه ای پایان دوره با پایایی 80/0 بود که به صورت پس آزمون برای دو گروه آزمایش و کنترل مورد استفاده قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی شامل فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار و آمار استنباطی شامل آزمون t گروه های مستقل انجام شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که عملکرد شناختی در گروه الکترونیکی با رویکرد سازنده گرایی بالاتر از گروه مشارکتی می باشد. هم چنین در عملکرد شناختی دو گروه الکترونیکی و مشارکتی در بین مردان تفاوت معناداری وجود نداشت، ولی در بین زنان تفاوت معناداری مشاهده شد. علاوه بر آن، عملکرد شناختی به تفکیک سابقه کار و رشته های تحصیلی در دو گروه دارای تفاوت معناداری نبود.
مقایسه تأثیر تدریس با الگوی قیاسگری (TWA) و یادگیری مشارکتی در تعامل با سبک های یادگیری ترجیحی بر بازده های یادگیری و نگرش نسبت به علوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه مقایسه تأثیر تدریس با الگوی قیاس گری و یادگیری مشارکتی در تعامل با سبک های یادگیری بر بازده های یادگیری و نگرش نسبت به علوم بود. نمونه تحقیق متشکل از 107 دانش آموز چهار کلاس سوم راهنمایی شهر تبریز بوده که به طور تصادفی خوشه ای از جامعه آماری انتخاب شده بودند. یکی از کلاس ها به عنوان گروه کنترل و کلاس های دیگر به عنوان گروه های آزمایشی لحاظ شدند. گروه کنترل آموزش به شیوه سنتی را دریافت نمود و گروه های آزمایشی (1) تدریس با الگوی قیاس گری، (2) قیاس گری توضیحی متنی به عنوان فوق برنامه و (3) یادگیری مشارکتی را دریافت نمودند. داده ها بوسیله آزمون پیشرفت تحصیلی علوم، مقیاس نگرش نسبت به علوم و پرسشنامه سبک های یادگیری ترجیحی گردآوری شد. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیره نشان داد دانش آموزانی که با الگوی قیاس گری و یادگیری مشارکتی تدریس شده اند در مقایسه با گروه های قیاس گری توضیحی متنی به عنوان فوق برنامه و کنترل بازده های یادگیری بهتری دارند. بین بازده های گروه تدریس با الگوی قیاس گری و گروه یادگیری مشارکتی تفاوت معنی داری وجود نداشت. نکته قابل توجه اینکه، اثر سبک های یادگیری تأثیر معنی داری بر بازده های یادگیری دانش آموزان نداشت، هم چنین تعامل آن با گروه تفاوت معنی داری بر بازده های یادگیری دانش آموزان نشان نداد. نتایج تحلیل کوورایانس نشان داد که بین گروه های آزمایشی و کنترل در نگرش نسبت به علوم تفاوت معنی دار وجود ندارد. با توجه به این یافته ها، پیشنهاد می گردد از قیاس گری ها به عنوان الگوی آموزشی در تدریس و یادگیری کلاس های علوم جهت پیشرفت تحصیلی بهتر دانش آموزان استفاده شود.
بررسی تأثیر یادگیری مشارکتی در تعامل با سبک های یادگیری بر رشد مهارت-های اجتماعی دانش آموزان دختر پایه اول دبیرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی تأثیر یادگیری مشارکتی در تعامل با سبک های یادگیری بر رشد مهارت های اجتماعی دانش آموزان دختر پایه اول دبیرستان انجام گرفت. این تحقیق از نوع نیمه آزمایشی یا پیش آزمون و پس آزمون گروه کنترل بود. در راستای هدف پژوهش، از جامعه دانش آموزان دختر پایه اول دبیرستان های شهرستان ارومیه دادند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای، تعداد 124 نفر انتخاب و در 4 گروه آزمایشی و کنترل جایگزین شدند. برای اندازه گیری متغیرها میزان از پرسشنامه مهارت های اجتماعی گرشام و الیوت و آزمون گروهی اشکال نهفته ویتکن استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس دو راهه، نشان داد که یادگیری مشارکتی در تعامل با سبک های شناختی بر نمرات مهارت های اجتماعی تأثیری در یادگیری وابسته به زمینه روش مشارکتی نسبت ندارد هر چند که در شرایط به روش سنتی تأثیر بیشتری بر رشد مهارت های اجتماعی دارد.
تأثیر پادکست بر یادگیری مشارکتی دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، با هدف اصلی تأثیر استفاده از پادکست به عنوان ابزاری برای یادگیری مشارکتی انجام گرفت که به طور ویژه تأثیر این ابزار بر مؤلفه های یادگیری مشارکتی شامل؛ همبستگی متقابل مثبت، مسؤولیت پذیری فردی، پردازش گروهی، مهارت های اجتماعی و تعامل، مورد توجه بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی است که با روش تک آزمودنی گروهی بررسی گردید و از نظر هدف، از نوع کاربردی بود. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبایی بود. نمونه آماری، شامل 35 نفر از دانشجویان ترم دوم کارشناسی رشته مدیریت آموزشی دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی این دانشگاه بود که واحد مقدمات تکنولوژی آموزشی را انتخاب کرده بودند. این افراد با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل؛ پرسش نامه یادگیری مشارکتی محقق ساخته بود که روایی و پایایی آن نیز تأیید شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی (شامل محاسبه میانگین، انحراف استاندارد و خطای انحراف میانگین) و آمار استنباطی (آزمون تی تک نمونه ای) انجام شد. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که به کارگیری پادکست به عنوان ابزاری نوین در فرآیند آموزش، بر مؤلفه های همبستگی متقابل مثبت، مسؤولیت پذیری فردی، پردازش گروهی، مهارت های اجتماعی و تعامل در فرآیند یادگیری مشارکتی در میان دانشجویان مؤثر است.
اثر بخشی آموزش به شیوه یادگیری مشارکتی و نقشه مفهومی فردی بر انگیزش و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش مطالعه اثر بخشی آموزش به شیوه یادگیری مشارکتی و نقشه مفهومی فردی بر انگیزش و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بود. روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون –پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه اول دبیرستان در مدارس شهرستان همدان بود. نمونه آماری شامل 60 نفر بود که با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند، در این پژوهش 20 نفر آموزش به شیوه یادگیری مشارکتی، 20 نفر آموزش به شیوه نقشه مفهومی فردی دریافت کردند، 20 نفر در گروه کنترل بودند. داده ها با استفاده از پرسشنامه انگیزش تحصیلی و آزمون پیشرفت تحصیلی بدست آمد. جهت تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کواریانس استفاده شد. یافته ها نشان داد آموزش به شیوه یادگیری مشارکتی و نقشه مفهومی فردی بر بهبود انگیزش تحصیلی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مؤثراست (p<0.001). کاربرد نتایج پژوهش ها برای معلمان این است که به منظور افزایش انگیزش و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان، باید به نقش عوامل انگیزشی آموزش به شیوه یادگیری مشارکتی و آموزش به روش نقشه مفهومی فردی توجه نمایند.