مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
کودکان کار
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
129 - 158
حوزه های تخصصی:
با آسیب شناسی پدیده کودکان کار و علل و پیامد های شکل گیری آن در شهر تهران با رویکرد فازی، راهکارهایی مطلوب برای مقابله با این پدیده ارائه شده است. در این راستا پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل محتوا و داده کاوی، مؤلفه های ناظر بر علل و پیامدهای پیدایش کودکان کار و راهکارهای متناظر با آن ها را استخراج کرد. با کاربست روش دلفی فازی پرسشنامه ها تجزیه و تحلیل شدند. با مدل سه شاخگی راهکارها در شاخه های محتوا، ساختار و زمینه دسته بندی شدند. برای تعیین ارتباط میان مؤلفه های مورد اجماع نخبگان، روش تحلیل و توسعه گزینه استراتژیک (سودا) به کار گرفته شد. در نهایت با ادغام نقشه های خبرگان، مدل واحدی اتخاذ شد که شامل 45 مولفه و 57 راهکار است. طبق یافته ها، فقر عامل اصلی بروز و شیوع این پدیده است که عوامل ساختاری یا مسائل مرتبط با دولت و قانونگذاری با بیشترین اثرگذاری در حل مسائل کودکان خیابانی، می تواند منجر به کاهش فقر گردد. عوامل محتوایی در درجه دوم اهمیت قرار دارند. وجود راهکارهای متعدد در حوزه مسائل فرهنگی و دینی نیز از نکات قابل توجه می باشد.
سوءاستفاده از کودکان کار و چالش های آن
منبع:
پژوهش ملل خرداد ۱۴۰۰ شماره ۶۵
29-49
سوءاستفاده از کودکان کار و خیابان یکی از موضوعات مهم و چالش برانگیز در سرتاسر جهان و همه جوامع بشری است که جمهوری اسلامی ایران را نیز درگیر نموده است و می تواند پیامدهای فراوانی در پی داشته باشد. از این رو، مقاله حاضر نیز تلاش نموده است تا مهمترین دلایل قانونی سوء استفاده از کودکان و چالش های قانونگذاری در ایران را مورد مطالعه و بررسی قرار دهد. مطابق با مستندات موضوعی ارائه شده در این مقاله، روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای می باشد از این سوال مطرح شده این است که مهمترین دلایل عمومی و قانونی سوء استفاده از کودکان کار در حقوق ایران کدام اند؟ در پاسخ به سوال این فرض مطرح است که: مشکلات اقتصادی و معیشتی خانواده-های کودکان کار، بافت خانوادگی و مهاجرت در بعد کلی و فقدان قوانین مدون با ضمانت اجرایی قوی و کودک محور نبودن قوانین از مهمترین چالش های عمومی و قانونی سوء استفاده از کودکان کار است. یافته های پژوهش حکایت از آن دارد که سوء استفاده از کودکان کار معضلی اجتماعی و جدی برای جامعه محسوب می شود که در راستای مقابله با آن وضع قوانینی با ضمانت اجرایی بالا و مبتنی بر هنجارهای بین المللی بسیار مهم تلقی می شود. ضمن اینکه تلاش دولت-مردان را در راستای ایجاد فرهنگ آموزشی، تلاش در راستای برطرف نمودن مشکلات اقتصادی و معیشتی و آموزش خانواده بعنوان راهکار مکمل ضروری به نظر می رسد.
کاربست مداخله مددکاری اجتماعی گروهی با الگوی وظیفه مداری در کاهش گرایش به رفتارهای پرخطر کودکان کار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۰
83 - 126
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، اثربخشی الگوی وظیفه مداری بر کاهش گرایش به رفتارهای پرخطر در کودکان کار را مورد بررسی قرار داده است. اهمیت پژوهش حاضر از این جهت است که برای اولین بار در ایران الگوی وظیفه مداری در مداخلات مددکاری اجتماعی به صورت علمی مورد مطالعه قرار گرفته است و پروتکلی بر اساس این الگو برای مداخله گروهی در کار با گروه های در معرض آسیب کودکان کار تدوین و تنظیم شده است. در این پژوهش که از نوع کمی و آزمایشی است، تعداد 30 نفر از کودکان کار 13 تا 15 سال مؤسسه «رویش نهال جوان»، از بین 70 نفر جامعه آماری، نمونه گیری شده اند؛ به صورتی که بین جامعه آماری پژوهش، افرادی که گرایش به رفتار پرخطر آنها بر اساس پرسش نامه خطرپذیری نوجوانان ایرانی بالاتر بود، مشخص شده و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) به صورت تصادفی قرار گرفتند. سپس با استفاده از الگوی وظیفه مداری طی 10 جلسه گروهی به اجرای مداخله مددکاری اجتماعی بر اساس «پروتکل الگوی وظیفه مداری گروهی»روی گروه آزمایش پرداختیم.بر اساس نتایج، میانگین نمرات گروه آزمایش پس از اجرای مداخله در متغیر گرایش به رفتار پرخطر و ابعاد آن کاهش یافته است و در مقایسه با گروه کنترل تفاوت معناداری را نشان می دهد. در نتیجه می توان گفت که مداخله گروهی مبتنی بر الگوی وظیفه مداری یکی از مداخلات کاربردی مددکاری اجتماعی در کار با کودکان کار است که می توان از آن در کاهش گرایش به رفتار پرخطر این گروه آسیب پذیر استفاده نمود.
آسیب شناسی کار کودکان در آثار هوشنگ مرادی کرمانی
منبع:
پژوهش های ادبی و بلاغی سال اول پاییز ۱۳۹۲ شماره ۴
92 - 111
حوزه های تخصصی:
بازتاب پدیده «کودکان کار» در آثار هوشنگ مرادی کرمانی گستردگی زیادی دارد. از آنجا که خود مرادی کرمانی از کودکی برای گذران زندگی ناچار به کار کردن بوده است، با آسیب ها و تأثیرات مخربی که کار بر روی جسم و روح کودک دارد، آشناست. وی با بیانی ساده و صمیمی و نثری روان به روایت آزارها، چالش ها و دشواری های زندگی کودکان و نوجوانان بسیاری می پردازد که عمدتاً شخصیّت های اصلی آثار او را تشکیل می دهند. در آثار این نویسنده، توجّه ویژه ای به «کودکان-کار» شده است. مرادی کرمانی در داستان های خود به روایت آسیب پذیری کودکان در برابر کار و عوامل زمینه ساز کار کودک و نیز تأثیرات منفی اقتصادی و اجتماعی این پدیده شوم پرداخته است. نویسنده در به تصویر کشیدن بی عدالتی ها و نیز محرومیت ها و کمبودهای زندگی این قربانیان کوچک بی پناه بر روی شخصیت های داستانی اش، توفیق واالایی یافته است. پرسش کلان در این جستار واکاوی آسیب شناسانه کودکان کار در داستانهای هوشنگ مرادی کرمانی است.
تأثیر اقتصاد بر حذف پدیده کودکان کار با رویکرد فقهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال چهارم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
51 - 71
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: کودکان کار از موضوعات مهم اجتماعی، اقتصادی و حقوقی است که همواره محل بحث و نظر بوده است. در این مقاله تلاش شده کودکان کار از منظر فقهی و امکان حذف پدیده کار کودک تحت تأثیر مؤلفه های اقتصادی مانند اشغال تبیین و تحلیل شود. مواد و روش ها: مقاله توصیفی تحلیلی بوده و با استفاده از روش کتابخانه ای به بررسی سؤال مورد اشاره پرداخته است. ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است. یافته ها: یافته ها بر این امر لالت دارد که در فقه در خصوص کار کودک دیدگاه واحدی وجود ندارد، اما نظر غالب فقها این است که کار کودک، مکروه نیست، به شرطی که به خواست ولی او بوده، کار مورد نظر، حلال و کودک قادر به انجام آن باشد و ضرری برای وی به همراه نداشته باشد. همچنین حذف کامل پدیده کار کودک بعید به نظر می رسد اما از آنجا که بین فقر اقتصادی و کار کودک ارتباط معناداری وجود دارد، توسعه اقتصادی می تواند بر کاهش کودکان کار تأثیرگذار باشد. نتیجه گیری: کودکان کار ناشی از اضطرار امری ناگزیر به نظر می رسد. بنابراین لازم است در راستای حمایت قانونی از کودکان کار سازوکارهای مناسب قانونی تدوین شود چراکه که دست کم می توان با بهره گیری از سازوکارهای قانونی مانع از سوءاستفاده از کودکان کارشده و آسیب ها در این زمینه را تقلیل داد و از دیدگاه فقه در حمایت از کار ناگزیر و اضطرار کودک بهره گفت.
اثربخشی برنامه آموزش حل مسئله خلاق بین فردی بر خلاقیت و مهارت های اجتماعی کودکان کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر آموزش مهارت های حل مسئله خلاق بین فردی بر خلاقیت و مهارت های اجتماعی کودکان کار بود. روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی و در قالب طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. 20 نفر از کودکان کار پسر 7 تا 10 ساله به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل گمارش شدند. برنامه آموزش حل مسئله خلاق بین فردی برای گروه آزمایش در 15 جلسه (هر جلسه 70-90 دقیقه) اجرا گردید. برای اندازه گیری متغیرهای پژوهش از آزمون تفکر خلاق تورنس فرم الف و ب (TTCT) و مقیاس درجه بندی مهارت های اجتماعی (SSRS) فرم آموزگار استفاده شد. داده ها با استفاده از نسخه 26 نرم افزار SPSS و آزمون کوواریانس تحلیل شد. یافته های به دست آمده نشان داد که بین میانگین نمرات گروه آزمایش و کنترل در هر دو متغیر وابسته تفاوت معناداری وجود داشت و آموزش مهارت های حل مسئله خلاق موجب بهبود خلاقیت و مهارت های اجتماعی شد. برنامه حل مسئله خلاق بین فردی به عنوان راهکاری مداخله ای و پیشگیرانه برای کودکان کار می تواند مورداستفاده متخصصان و دست اندرکاران این حیطه قرار بگیرد.
کودکان کار و تحصیل مدرسه زدایی شده؛ بررسی جامعه شناختی مدرسه کودکان کار صبح رویش
منبع:
مطالعات کاربردی در علوم اجتماعی و جامعه شناسی سال چهارم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵ (پیاپی ۱۸) جلد اول
49-56
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر که بر اساس روش تحلیل اسنادی صورت گرفته است، ساختار و الگوی آموزشی مدرسه کودکان کار صبح رویش واقع در منطقه 12 شهر تهران را بر اساس نظریه مدرسه زدایی از جامعه که ایوان ایلیچ مطرح کرده است، تحلیل می کند. بر اساس تحلیل انجام شده، این مدرسه در برخی از جنبه ها نظیر تأکید بر آموزش غیررسمی، تأکید بر منعطف بودن محیط مدرسه و تأکید بر سنجش کیفی به جای سنجش کمی به نظریه ایلیچ نزدیک می شود اما در برخی دیگر از جنبه ها همچنان درگیر برنامه های رایج و صلب آموزش رسمی است.
وضعیت اشتغال زنان و کودکان بافنده قالی و جایگاه آنها در نظامنامه های بین المللی کار در عصر رضاشاه (با تکیه بر اسناد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اقتصاد ایران در عصر رضاشاه اولین مرحله گذار از اقتصاد کشاورزی به اقتصاد صنعتی و سرمایه داری را تجربه کرد. تاسیس و گسترش مراکز صنعتی و کارخانه ها به ویژه در بخش ریسندگی و بافندگی مشاغل سنتی زنان خاصه کار زنان قالیباف را نیز تحت شعاع قرار داد. نوشتار حاضر بی آنکه بررسی روند صنعتی شدن در دوره رضاشاه را هدف خود بداند، در پی پاسخ به این پرسش است که رشد مراکز صنعتی در این دوره چه تاثیری بر اشتغال زنان کارگر داشت، شرایط کار برای کارگران زن که عمدا در بخش قالی بافی متمرکز بودند به چه شکل بود و آنها چه جایگاهی در تدوین نظامنامه های قانون کار داشتند. فرضیه پژوهش با تکیه بر روش کتابخانه ای خاصه مطالعه اسناد کارخانه ها و کارگاه های قالی بافی در این دوره، توضیح می دهد که کارگران زن و کودکان کارگر در کارخانه ها و کارگاه های قالی بافی در بدترین شرایط کار کرده و مورد استثمار کارفرمایان قرار می گرفتند؛ دولت ایران نیز در اتحاد با کارفرمایان، به رغم پذیرفتن قراردادها و نظامنامه های بین المللی کار که به زنان کارگر توجه ویژه داشت، در عمل کوچکترین توجهی به ضرورت اجرای مفاد این قراردادها به ویژه در خصوص زنان و کودکان نداشت.
بررسی تاثیر برنامه آموزش شادکامی فوردایس بر اضطراب و سازگاری اجتماعی کودکان کار شهر مشهد
هدف از مطالعه حاضر بررسی اثربخشی بررسی تاثیر برنامه آموزش شادکامی فوردایس بر اضطراب و سازگاری اجتماعی کودکان کار شهر مشهد بود. بدین منظور30 کودک کار با آرایش تصادفی و به طور مساوی در دو گروه15نفری آزمایش و کنترل قرار گرفتند. مطالعه شامل مراحل پیش آزمون، مداخله و پس آزمون بود. در مرحله پیش آزمون شرکت کنندگان پرسشنامه های سازگاری اجتماعی بل (1961) و مقیاس اسپنس (1997) را تکمیل نمودند. مداخله شامل 8 جلسه 90 دقیقه ای آموزش شادکامی فوردایس برای گروه آزمایش بود. گروه کنترل به فعالیت های معمول خود می پرداخت. بعد از اتمام مداخله، شرکت کنندگان مجددا اقدام به تکمیل پرسشنامه های سازگاری اجتماعی بل (1961) و مقیاس اسپنس (1997) نمودند. داده ها به روش آزمون کوواریانس چند متغیری تحلیل شد. نتایج این مطالعه نشان داد که آموزش شادکامی فوردایس بر اضطراب (001/0=p) و سازگاری اجتماعی (001/0=p) کودکان کار تاثیر معنی داری دارد. بطور کلی نتایج مطالعه حاضر نشان داد که آموزش شادکامی فوردایس باعث کاهش اضطراب و افزایش سازگاری اجتماعی کودکان کار گردید.
تحلیل برنامه های مداخله دولتی در حوزه کودکان کار: یک خوانش انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۱
1 - 41
این پژوهش با جمع آوری و گزارش برنامه های مهم مداخله ی دولتی در حوزه ی کار خیابانی کودکان کوشیده است تا در گام نخست چشم اندازی سراسری از برنامه های مداخله در سطح جهان را به وسیله ی روش اسنادی و کتابخانه ای فراهم بیاورد. در گام دوم، پژوهش حاضر با توجه به موضع جامعه باورانه و انتقادی خود به ارزیابی این برنامه ها دست زده و کوشیده است نگاه نئولیبرالی نهفته در پس این برنامه ها را آشکار کند و نقش آن را در آسیب پذیری و ناپایداری این برنامه ها روشن سازد. در حقیقت در اینجا از رهگذر یک فراتحلیل بر روی ارزشیابی های صورت گرفته از برنامه های موفق، نگاه نئولیبرالی همچون مجموعه ی از سیاست گذاری ها و برنامه ریزی ها تشریح شده که سد راه رسیدن این برنامه ها به هدف لغو پایدار کار خیابانی کودکان است. نتایج این پژوهش بیانگر این هستند که برنامه های مداخله همگی در جهت افزایش رشد اقتصادی طراحی شده اند و به همین سبب دچار آسیب هایی چون موقتی بودن، محدودیت، گسستگی و غیر بهینه بودن هستند. از دل نتایج به دست آمده و با توجه به آورده های بخش تحلیلی پژوهش در بخش پایانی آن مدلی با تکیه بر ارزش های فراگیری، یکپارچگی، کیفی نگری و پایداری طراحی و پیشنهاد شده است.
دادگاه اروپایی حقوق بشر و توسعه حقوق بنیادین کار(مقاله علمی وزارت علوم)
دادگاه اروپایی حقوق بشر در خط مقدم توسعه حقوق بشر در شورای اروپا است و تاثیر عملکرد آن در توسعه حق های بشری را می توان به وضوح در خارج از مرزهای اروپا دید. مأموریت اصلی این دادگاه ؛ حفظ ، تحقق و توسعه حقوق بشر و آزادی های اساسی در قالب کنوانسیون اروپایی حقوق بشر می باشد. اگرچه دراین کنوانسیون و پروتکل های الحاقی آن ؛ حق خاصی برای حمایت از حقوق حقه کارگران لحاظ نشده ، اما دادگاه اروپایی حقوق بشر در تفسیر آرای خود با ارجاع به منابع اصلی حقوق بین اللملل، نقش مهمی در جهت توسعه تدریجی این حقوق داشته است. مقاوله نامه های بنیادین سازمان بین المللی کار - که مورد تاکید « بیانیه اصول حقوق بنیادین کار مصوب سال 1998 م » می باشد - از مهمترین منابعی بوده که در سال های اخیر ، بارها مورد استناد دادگاه قرار گرفته است. از اینرو ؛ در ابتدای پژوهش ؛ این موضوع مطرح گردیده که : « آرای دادگاه اروپایی حقوق بشر تا چه حدی در توسعه حقوق بنیادین کار تاثیرگذار بوده است ؟» و در نتیجه گیری این فرضیه مورد تایید قرار گرفته است که « دادگاه با رویکرد تفسیر ایستا و از طریق ارجاع آرای خود به منابع اصلی حقوق بین الملل، در توسعه حقوق کار هرچند به صورت تدریجی نقش تأثیرگذاری ایفا می کند». این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد و از هدف توسعه ای و رویکرد تصمیم گرایانه پیروی می نماید.
اثربخشی نمایش درمانی برمیزان اضطراب کودکان کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هنر را می توان یکی از کارآمدترین ابزار و روش های تربیت آدمی در عصر امروز به شمار آورد که نتایج و آثارش در زمینه خلاقیت و سلامت روانی در کودکان را می توان دید. هدف پژوهش حاضر تعیین اثر بخشی نمایش درمانی بر میزان اضطراب کودکان کار بود. پژوهش حاضر از نظر روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و همچنین مرحله پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری مشتمل بر تمامی کودکان کار 12-8 سال شهر اهواز که در سال 1400- 1399 زیرنظر بهزیستی بودند. پرسشنامه مقیاس اضطراب کودکان اسپنس به عنوان پیش آزمون میان همه داوطلبین توزیع و تکمیل گردید و 30 کودک که دارای بیشترین نمره اضطراب در بین آزمودنی ها بودند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش در 13 جلسه 90 دقیقه ای تحت نمایش درمانی قرار گرفتند و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند. پس از اتمام جلسه سیزدهم پس آزمون از هر دو گروه آزمایش و کنترل گرفته شد و آزمون پیگیری یک ماه بعد در هر دو گروه اجرا شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس با استفاده از نرم افزار SPSS-23 استفاده شد. نتایج نشان داد که نمایش درمانی هم در مرحله پس آزمون و هم در پیگیری در گروه آزمایش بر خلاف گروه کنترل، به طور معنی داری اضطراب کودکان کار را کاهش داده است. بر این اساس روش نمایش درمانی در کاهش اضطراب کودکان کار مؤثر است.
پیش بینی ایده پردازی خودکشی و خشونت بین فردی در کودکان کار بر اساس آسیب کودکی، دشواری های تنظیم هیجان و صفات سنگ دلی- فقدان همدلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر پیش بینی ایده پردازی خودکشی و خشونت بین فردی در کودکان کار بر اساس آسیب کودکی، دشواری های تنظیم هیجان و صفات سنگ دلی- فقدان همدلی بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و نمونه آماری پژوهش حاضر شامل 150 نفر از کودکان کار 12 تا 17 سال شهر تهران در تابستان و پاییز سال 1395 بود که به روش نمونه برداری آسان انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل شناخت های خودکشی، پرسش نامه حالت- صفت بیان خشم، پرسش نامه آسیب کودکی، پرسش نامه دشواری های تنظیم هیجان و پرسش نامه صفات سنگ دلی- فقدان همدلی بود. تحلیل داده ها با استفاده از رگرسیون چندمتغیری با رویکرد سلسله مراتبی نشان داد فقدان عاطفه، دسترسی محدود به راهبردهای تنظیم هیجانی و غفلت ایده پردازی خودکشی را پیش بینی می کنند. همچنین تحلیل داده ها نشان داد سنگدلی، دشواری در رفتار هدفمند، دشواری در کنترل تکانه و فقدان آگاهی هیجانی و عدم وضوح هیجانی و آزار عاطفی خشونت بین فردی را پیش بینی می کنند. از این رو، پیشنهاد می شود بر محیط هایی که این کودکان در آن رشد می یابند به ویژه محیط های خانوادگی آن ها و بر تعاملات بین والدین و کودکان که احتمالاً حاکی از غفلت و توهین و بی توجهی به کودک است، تمرکز شود.
الگوی تأثیر آموزش تحلیل رفتار متقابل به روش قصه گویی بر رفتار پرخاشگر کودکان کار (بر اساس نظریه ی اریک برن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برخی از پژوهشگران معتقدند که پرخاشگری امری فطری و ذاتی است و برخی دیگر بر این باورند که پرخاشگری عاملی اکتسابی است که فرد در دوران رشد خود آن را می آموزد از آنجا که کودکان کار و خیابان بیشتر در معرض آسیب های خانوادگی، اجتماعی، اقتصادی هستند، این پژوهش با بهره گیری از روش پیمایش و آزمایش طرح تجربی گواه و شاهد (که یکی از راه های درمان روان شناسان مثبت گرا جهت تعدیل خشم و عصیان کودکان می باشد) به بررسی وضعیت کودکان کار در یک کارگاه آموزشی پرداخته است. این آزمایش طی یک دوره 12 جلسه ای به مدت 430 دقیقه در یک کارگاه آموزشی قصه گویی به روش تحلیل رفتار متقابل که برگرفته از نظریه اریک برن می باشد میان دو گروه 20 نفره شاهد و 20 نفره کنترل مورد سنجش قرار گرفت. نتایج نشان داد که قصه درمانی به روش تحلیل رفتار متقابل در گروه آزمایش (پس آزمون) موجب کاهش پرخاشگری در آنان شده است.
مقایسه اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه با درمان شناختی رفتاری بر سازش یافتگی اجتماعی و حرمت خود در کودکان کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: از جمله مشکلات اصلی کودکان کار مشکل در سازش یافتگی اجتماعی و حرمت خود است. یکی از روان درمانی های موجود، درمان شناختی رفتاری و درمان فراتشخیصی یکپارچه است. بدین ترتیب پژوهش حاضر با هدف مقایسه ای اثربخشی پروتکل فراتشخیصی یکپارچه با درمان شناختی رفتاری بر سازش یافتگی اجتماعی و حرمت خود در کودکان کار انجام شد. روش : پژوهش حاضر یک مطالعه شبه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون بود. جامعه مورد مطالعه شامل تمامی دختران آسیب دیده اجتماعی (کودکان کار) شهر تهران در سال 1398 بودند که با روش نمونه گیری هدفمند، تعداد 30 نفر به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شده اند و به تصادف در دو گروه درمان فراتشخیصی یکپارچه و درمان شناختی رفتاری جایدهی شدند. نخست پرسشنامه ساز ش یافتگی اجتماعی (سینها و سینگ، 1993) و مقیاس حرمت خود (پوپ و همکاران، 1998) به عنوان پیش آزمون بر روی هر دو گروه اجرا شد. گروه آزمایش یکم، درمان شناختی رفتاری را به مدت هجده جلسه 90 دقیقه ای و گروه آزمایش دوم، درمان فراتشخیصی را در پانزده جلسه 90 دقیقه ای دریافت کردند. داده ها با روش آزمون تحلیل واریانس با تکرار سنجش و نرم افزار SPSS نسخه 25 تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان دادند که هر دو درمان، موفق به افزایش معناداری در سازش یافتگی اجتماعی و حرمت خود در مراحل پس آزمون و پیگیری در کودکان کار شدند. سپس از هر دو گروه پس آزمون به گرفته شد پس از سه ماه، پیگیری انجام شد. با وجود این مقایسه اثربخشی بین دو درمان یکپارچه نگر و شناختی رفتاری نشانگر آن است که اثربخشی پروتکل فراتشخیصی یکپارچه در حرمت خود (34/0=partial ƞ؛01 /0P<؛ 46/14=F) و سازش یافتگی اجتماعی (16/0=partial ƞ2؛ 05/0P<؛ 33/11=F) نسبت به درمان شناختی رفتاری بیشتر بود. نتیجه گیری: درمان فراتشخیصی کودکان در مقایسه با درمان شناختی رفتاری در بهبود میزان سازش یافتگی اجتماعی و حرمت خود از اثربخشی بیشتری برخوردار بود. اگرچه درمان فراتشخیصی نتایج امیدوارکننده ای را نشان داد، اما کارآزمایی های بالینی بیشتری برای ارزیابی اثربخشی در جوامع مختلف و سایر وضعیت های روانی همزمان مورد نیاز است.
بررسی تأثیر آموزش به روش مونته سوری بر تفکر خلاق کودکان کار شهر تهران
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی تأثیر آموزش به روش مونته سوری بر تفکر خلاق کودکان کار شهر تهران بود. روش کار: این پژوهش در طبقه پژوهش های مداخله ای شبه آزمایشی و از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل قرار دارد. جامعه آماری این پژوهش را کودکان کار در یکی از مراکز نیکوکاری حامی کودکان در منطقه 12 شهر تهران در سال 1402 تشکیل دادند. نمونه آماری شامل 40 کودک کار است که بر اساس روش تصادفی در دسترس از جامعه آماری انتخاب شده و به 2 گروه آزمایش و کنترل 20 نفری تقسیم شدند. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش آزمون سنجش خلاقیت تورنس تصویری فرم"ب" بود و جهت آموزش کودکان از برنامه آموزشی مونته سوری استفاده شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج: یافته ها نشان داد آموزش به روش مونته سوری بر مقیاس های سیالی (p≤0/01)، انعطاف پذیری (p≤0/01) و بسط (p≤0/01) تأثیر داشته اما بر مولفه ابتکار اثربخشی مداخله مشاهده نشد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتیجه گیری: جهت افزایش خلاقیت کودکان کار شهر تهران به جای به کارگیری روش های سخنرانی و بحث های نظری، بیشتر متکی بر کارکردن با ابزارها، امکانات و وسایل لازم و کافی شوند و نیز فرصت های لازم را برای استفاده از آن ها را برای کودکان فراهم نمایند.
آسیب شناسی اشتغال کودکان کار خیابانی تهران: یک پژوهش گراند تئوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۴
1 - 36
حوزه های تخصصی:
کودکان کار، بخشی از سرمایه های آینده ساز و امیدهای کشورند که در بهترین روزهای زندگی خود مجبور به تلاش برای امرار معاش هستند. هدف این پژوهش، شناسایی عوامل به وجود آورنده و گسترش دهنده آسیب اشتغال کودکان کار تهران و بررسی عوارض آن است. این مطالعه با رویکرد کیفی، بر اساس روش داده بنیاد و با ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. نمونه گیری به صورت هدفمند از 14 کودک کارِ شهر تهران بود. نتایج تحلیل مصاحبه ها به شناسایی 40 کد باز، 7 کد محوری و کد انتخابی «کودک کار، غفلت از امید آینده ساز» منتهی شد. بر اساس یافته ها عوامل اثرگذار بر ایجاد و افزایش کودکان کار شامل عواملی مانند تمایزیافتگی ضعیف و معلولیت جسمانی، عدم مراقبت و حمایتگری والدین از کودک، فقر و عدم حمایت از خانواده های کم درآمد بود. برخی عوارض این آسیب نیز شامل تضعیف خودپنداره، فرار از منزل، سوء استفاده های محیط کار و مستعد شدن زمینه بزهکاری آنها شناسایی شد. همچنین، راهکارهای عملی در زمینه مداخله مناسب برای کاهش آسیب اشتغال کودکان کار پیشنهاد شد. بدیهی است برای انتخاب شغلِ مناسبِ افراد در مقطع مناسب از زندگی، لازم است بستر بهره مندی آنها از آموزش، راهنمایی و مهارت آموزی فراهم شود. امید است با بررسی های عمیق تر ابعاد اشتغال کودکان کار و به کارگیری راهکارهای کارآمد، مسیر رشد و شکوفایی این کودکان هموار شود و شاهد نقض حقوق انسانی هیچ کودکی در جهان نباشیم.
مدل یابی معادلات ساختاری ارتباط بین تجربه مراقبت در کودکی، حساسیت به طرد، پذیرش بی قید و شرط خود و تصور از آینده در کودکان و نوجوانان کار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۲)
150 - 159
حوزه های تخصصی:
یکی از معضلات جهانی و هشدار دهنده، پدیده کودکان کار است که باتوجه به تبعات مختلف آن این پژوهش با هدف ارزیابی مدل ساختاری پذیرش بی قید و شرط خود، حساسیت به طرد، تصور از آینده و تجربه مراقبت در کودکی در کودکان کار انجام شد. پژوهش حاضر، از نوع همبستگی بود که به روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه ی این پژوهش شامل کودکان کار شهر یزد و اصفهان در سال 1399بود. از بین جامعه، نمونه ای با اندازه 160 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های پذیرش بی قید و شرط چمبرلین و هاگا (2001)، حساسیت به طرد داونی و فلدمن (1996)، انتظار از آینده مک ویرتر (2008) و تجربه مراقبت در کودکی بیفولکو، براون و هریس (1994) پاسخ دادند. یافته ها نشان داد که پذیرش بی قید و شرط بر حساسیت به طرد تأثیر منفی و معنادار (05/0>P) داشت. مراقبت نامناسب در دوران کودکی با تصور از آینده رابطه منفی و معنادار و با حساسیت به طرد رابطه مثبت و معنادار داشت. همچنین حساسیت به طرد بر تصور از آینده تأثیر منفی و معنادار (05/0>P) داشت. یافته ها از تأثیر مستقیم پذیرش بی قید و شرط بر تصور از آینده حمایت نکردند. با توجه به این یافته ها می توان نتیجه گرفت که با بهبود مراقبت در کودکی و کاهش حساسیت به طرد، و کار کردن بر روی پذیرش بی قید و شرط این کودکان می توان به بهبود زندگی کودکان کار کمک کرد.
تعیین کننده های اجتماعی-اقتصادی اعتماد عام در بین کودکان کار مراجعه کننده به مراکز مردم نهاد شهر تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۶ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۶۱
86-77
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اجماع کلی در میان دانشمندان علوم اجتماعی معاصر وجود دارد که اعتماد اجتماعی مقوله ای بسیار مهم است. علاقه به موضوع اعتماد در بسیاری از رشته ها نظیر، جامعه شناسی، علوم سیاسی، اقتصاد، روان شناسی، تاریخ، فلسفه، مدیریت و سازمان و انسان شناسی در سراسر جهان دیده می شود. امروزه اعتماد اجتماعی از جمله مقولات اساسی در مطالعات اجتماعی و سیاسی معاصر و یکی از اجزاء اصلی سرمایه اجتماعی محسوب می شود. هدف مطالعه حاضر بررسی تعیین کننده های اقتصادی-اجتماعی اعتماد در بین کودکان کار شهر تهران می باشد. روش: مطالعه حاضر یک مطالعه همبستگی است که به روش پیمایش انجام شده است. جامعه آماری این مطالعه کلیه کودکان کار 13 تا 18 ساله مراجعه کننده به سازمانهای مردم نهاد حمایت از حقوق کودکان تهران در سال 1393 بودند که 105 نفر از 4 مرکز حمایت از حقوق کودکان (مؤسسه ایلیا، خانه کودک شوش، خانه کودک ناصر خسرو، مرکز همه کودکان مولوی و خانه علم) به عنوان حجم نمونه مورد بررسی قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه اعتماد اجتماعی استفاده شد. پس از جمع آوری، داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSSو رگرسیون چندگانه تحلیل شد. یافته ها: میانگین وضعیت اعتماد اجتماعی کودکان 24/64 (در حد متوسط) با انحراف معیار 08/10 می باشد. همچنین از بین عوامل اقتصادی و اجتماعی مورد بررسی ( شامل سن، جنس، بعد خانوار، وضیت مسکن، محل تولد، ملیت و درآمد) تنها ملیت (ایرانی بودن در مقابل افغانی بودن) و درآمد کودکان با اعتماد اجتماعی آنها ارتباط داشت که این دو متغیر مجموعاً 6/28% از تغییرات اعتماد اجتماعی را تبیین می کند. بحث: با در نظر گرفتن این نکته که زندگی سالم محصول داشتن تعامل اجتماعی است و اعتماد عامل کلیدی مهمی در شکل گیری تعامل است، لازم است بسترهای لازم برای حفظ و تقویت اعتماد و اعتماد سازی هر بیشتر مورد توجه مسئولان قرار گیرد. علاوه بر این، با توجه به این که کودکان کار از گروههایی هستند که مشکلات اجتماعی، اقتصادی و خانوادگی بیشتری نسبت به همسالان خود دارند و با در نظر گرفتن این نکته که این کودکان می توانند بالقوه درگیر آسیبهای اجتماعی شوند که هزینه هایی را به سایر افراد جامعه نیز تحمیل کند، ارائه برنامه های مناسب برای افزایش اعتماد اجتماعی آنان می تواند هم به عنوان راهکاری برای افزایش سلامت اجتماعی این کودکان و افزایش سلامت جامعه از طریق کاستن از آسیبهای اجتماعی مد نظر قرار گیرد.
بررسی جامعه شناختی پدیده کودکان کار (مورد مطالعه: کودکان کار شهرستان مهرستان (سیستان و بلوچستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال ۳۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۹۱)
65 - 84
پدیده کودکان کار، یکی از آسیب های اجتماعی است که بروز و گسترش آن معلولی از عوامل گوناگون و در هم پیچیده اجتماعی و اقتصادی است و از طرفی خود، مولد آسیب های اجتماعی دیگر نیز به شمار می رود. این مقاله با هدف بررسی جامعه شناختی پدیده کودکان کار در شهرستان مهرستان انجام شده است. جامعه آماری شامل کودکان کار در شهرستان مهرستان بود. 20 نفر از کودکان کار با روش نمونه گیری هدفمند تا رسیدن به حد اشباع اطلاعات به عنوان نمونه آماری تعیین شدند. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته و برای تجزیه و تحلیل آنها از روش تحلیل مضمونی استفاده شده است. داده ها در سه سطح کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شدند. برای اعتباریابی نتایج پژوهش مرور همتا، مصاحبه شوندگان بازبینی کردند و بررسی انتقال پذیری را انجام دادند. نتایج نشان داد پدیده کودکان کار در شهرستان مهرستان با 8 تم اصلی شامل اعتیاد، نداشتن امنیت مالی، خشونت خانوادگی، مهاجرت، ناکارآمدی والدینی، تحصیلات، وجود خرده فرهنگ کار در شبکه خانوادگی، ضعف بنیادهای حمایتی و خدماتی شناسایی شدند. کمک به والدین در تأمین هزینه های خانواده با فراوانی 19(69/6) در رتبه اول و وضعیت شغلی والدین با فراوانی 13(63/6) در رتبه دوم و همچنین درآمد پایین خانواده و بی سرپرستی و بدسرپرستی خانواده با فراوانی 11(61/5) در رتبه سوم به عنوان مهم ترین عامل در ایجاد و گسترش پدیده کودکان کار در شهرستان مهرستان شناسایی شدند. نتیجه چنین بود که توجه به عوامل جامعه شناختی موجب کاهش کودکان کار در شهرستان مهرستان می شود و در این زمینه، بهبود اقتصادی خانواده های نیازمند و آموزش فرزندپروری و همچنین ایجاد اشتغال پایدار، توجه به صنایع دستی بومی در قالب بنگاه های اقتصادی کوچک، صنایع تبدیلی در حوزه کشاورزی، برقراری عدالت آموزشی، تدوین بسته آموزشی در جهت افزایش آگاهی والدین در فرزندپروری و تحت پوشش قرار دادن خانواده های نیازمند در سازمان های حمایتی در اولویت قرار دارند.