مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۶۱.
۲۶۲.
۲۶۳.
۲۶۴.
۲۶۵.
۲۶۶.
۲۶۷.
۲۶۸.
۲۶۹.
۲۷۰.
۲۷۱.
۲۷۲.
۲۷۳.
۲۷۴.
۲۷۵.
۲۷۶.
۲۷۷.
۲۷۸.
۲۷۹.
۲۸۰.
نوجوان
حوزه های تخصصی:
مقدمه:نوجوانی مرحله حساسی برای شروع رفتار پرخطر محسوب می شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش نظارت والدینی و همنشینی با همسالان منحرف در رانندگی پرخطر نوجوانان خانواده نظامی صورت گرفته است.
روش : طرح پژوهش حاضر از نوع همبستگی با استفاده از روش الگو-یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش متشکل از کلیه نوجوانان دختر و پسر خانواده نظامی شهر تهران بود که 457 نفر از آنها با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از مقیاس های خطرپذیری نوجوانان ایرانی، نظارت والدینی و همنشینی با همسالان منحرف استفاده شد . داده ها با استفاده از شاخص های آماری همبستگی،T مستقل و مدل-سازی معادلات ساختاری، به کمک نرم افزارهای 18SPSS و 50/8 LISREL، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج: نتایج پژوهش نشان می دهد که نظارت والدینی از طریق همنشینی با همسالان دارای تاثیر معنی داری بر رانندگی مخاطره آمیز می باشد و مدل واسطه ای ارائه شده قادر است 12 درصد از واریانس این رفتار را تبیین کند.
بحث: توجه جدی به نقش نظارت والدینی در کاهش همنشینی با همسالان منحرف و به دنبال آن کاهش احتمال خطرپذیری رانندگی از سوی نوجوانان از اهمیت بالایی برخوردار است.بنابراین دربرنامه های پیشگیرانه لازم است جهت کاهش این رفتار، عوامل مذکور مدنظر قرار گیرد.
نظارت والدینی، همنشینی با همسالان منحرف و خطرپذیری مصرف مواد مخدر در نوجوانان خانواده های نظامی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: نوجوانی مرحله حساسی برای شروع خطرپذیری
مصرف مواد است. این پژوهش با هدف بررسی نقش نظارت
والدینی و همنشینی با همسالان منحرف در خطرپذیری مصرف مواد نوجوانان خانواده های نظامی صورت گرفته است.
روش: طرح پژوهش حاضر از نوع همبستگی با استفاده از روش الگویابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری متشکل از کلیه نوجوانان دختر و پسر خانواده نظامی شهر تهران بود که 457 نفر از آنها با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از مقیاس های خطرپذیری نوجوانان ایرانی، نظارت والدینی و همنشینی با همسالان منحرف استفاده شد . داده ها با استفاده از شاخصهای آماری همبستگی، مستقل و مدل سازی معادلات ساختاری، به کمک نرم افزارهای SPSS 18 و LISREL 8/50، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج: نتایج پژوهش نشان می دهد که بین پسران و دختران
از نظر خطرپذیری مصرف مواد، نظارت والدینی و همنشینی با
همسالان منحرف تفاوت معناداری وجود دارد. نظارت والدین از
طریق همنشینی با همسالان دارای تاثیر معنادار بر سوءمصرف مواد است و مدل واسطه ای ارائه شده 16 درصد از واریانس خطرپذیری مصرف مواد را تبیین می کند.
بحث: توجه جدی به نقش نظارت والدینی در کاهش همنشینی با همسالان منحرف و به دنبال آن کاهش احتمال خطرپذیری مصرف مواد از سوی نوجوانان از اهمیت بالایی برخوردار است. بنابراین در برنامه های پیش گیرانه لازم است جهت کاهش این رفتار عوامل مذکور را مدنظر قرار دهد.
تدوین و تعیین اثربخشی بسته آموزش سواد رسانه ای به نوجوانان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۰
167 - 184
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از انجام پژهش حاضر، تدوین و تعیین اثربخشی بسته آموزش سواد رسانه ای به نوجوانان ایرانی مقیم شهر دوحه قطر بود. روش: به لحاظ ماهیت و اهداف، این پژوهش کاربردی و برای اجرای آن از روش سه مطالعه متوالی استفاده شد. جامعه آماری در این پژوهش شامل جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر دوره اول متوسطه شهر دوحه است که در سال تحصیلی 99 - 98 مشغول به تحصیل بودند. برای این منظور ابتدا براساس نمره کسب شده در پیش آزمون به روش همتاسازی، دانش آموزان را به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم نموده، سپس بسته آموزشی تهیه شده توسط محقق طی یک نیم سال تحصیلی در کلاس های موردنظر اجرا و تأثیر این آموزش در محدوده پیش آزمون و پس آزمون ارزش یابی و گزارش گردید. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه سواد رسانه استفاده و روایی و پایایی آن ها تأیید شد. تجزیه وتحلیل اطلاعات حاصل از پرسش نامه ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی انجام و در سطح آمار استنباطی، از آزمون های تحلیل واریانس تک متغیره با گروه کنترل ( Ancova) استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که تأثیر مداخله بسته آموزشی سواد رسانه بر سواد رسانه ای دانش آموزان تأیید شده است. هم چنین نتایج نشان داد که آموزش سواد رسانه ای به طور معناداری بر کاهش قلدری- قربانی سایبری اثربخش است. نتیجه گیری: به نظر می رسد درمان گران، مشاوران، معلمان و سازمان ها می توانند از نتایج پژوهش حاضر برای کاهش آسیب های ناشی از فضای مجازی در نوجوان استفاده کنند.
بررسی فقهی محبت در خانواده و تأثیر آن بر پیشگیری از انحرافات اجتماعی نوجوان
منبع:
مطالعات دین پژوهی سال ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۳
9 - 24
حوزه های تخصصی:
چکیده
پژوهش حاضر، تأثیر محبت در خانواده بر پیشگیری از انحرافات اجتماعی نوجوانان را بررسی می کند. دامنه پژوهش، آیات و روایات معصومین (ع) و منابع و متون تربیتی و روان شناختی است. پژوهش حاضر ابتدا محبت والدین را ازنظر فقهی بررسی کرده و باتوجه به ادله موجود به این نتیجه رسید که ابراز محبت به فرزندان در برخی موارد واجب است. در مرحله بعد تأثیر محبت بر کاهش انحرافات و رذائل اخلاقی در فرزندان را به روش قیاسی و استقرایی درمیان منابع دینی و روان شناختی بررسی می کند. نتایج به دست آمده نشان می دهد که در تربیت نوجوان (به دلیل حساسیت این مقطع سنی) والدین با رعایت اصل محبت می توانند از انحرافات اجتماعی نوجوانان جلوگیری کنند؛ زیرا محبت با تأمین نیاز عاطفی، تقویت عزت نفس و ترغیب به همانندسازی، عامل بازدارنده مهمی در کاهش انحرافات اجتماعی است.
راهکارهای درمان پرخاشگری نوجوان
منبع:
مطالعات دین پژوهی سال ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۳
77 - 92
حوزه های تخصصی:
چکیده
یکی از مشکلات و اختلالات دوره نوجوانی، افسردگی، اضطراب و پرخاشگری است. پرخاشگری نوجوانان یکی از چالش هایی است که بسیاری از والدین با آن مواجه می شوند. برخی تغییرات جسمانی و روانی زمینه ساز بروز خشم و رفتار پرخاشگرانه در نوجوان هستند، اما در بسیاری از موارد پرخاشگری نوجوان به سبک های فرزندپروری والدین و شیوه برخورد آنها با نوجوان برمی گردد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی راهکارهای درمان پرخاشگری نوجوانان بااستفاده از منابع کتابخانه ای و به روش توصیفی-تحلیلی نوشته شده است. براساس یافته های پژوهش، روان شناسان برای درمان پرخاشگری نوجوانان راهکارهای مختلفی ذکر کرده اند مانند مراجعه به مشاور و پرهیز از مقایسه کردن فرزند. در منابع دینی نیز می توان به شیوه های شناختی، رفتاری، هیجانی و یا معنوی اشاره کرد.
اثربخشی آموزش مسئولیت پذیری اجتماعی مبتنی بر مدرسه بر نگرش به بزهکاری نوجوانان دختر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۹ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۷۴
132-97
حوزه های تخصصی:
مقدمه: نوجوانی دورانی است که از یک سو، ریشه رشد ارزشهایی که در کودکی شکل گرفته اند، فرصت توسعه پیدا می کنند و از سوی دیگر دورانی است که فرد مستعد خطرپذیری است و ممکن است تصمیمات ناپایداری بگیرد که منجر به رفتارهای نامطلوب ازجمله بزهکاری شود. بنابراین نوجوان نیازمند دریافت مهارتهاست. مسئولیت پذیری اجتماعی مهارتی است که نوجوان را به پیامدهای تصمیماتش در مورد خود و دیگران متعهد می کند. مطالعه حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مسئولیت پذیری اجتماعی مدرسه محور بر نگرش نوجوانان دختر به بزهکاری طراحی شد. روش: مطالعه حاضر از نوع شبه مداخله ای با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر 15 تا 18 ساله دوره دوم دبیرستانهای شهر تهران بود. نمونه ای به حجم 92 دانش آموز (گروه مداخله 45 و گروه کنترل 47 دانش آموز) انتخاب شد. همچنین به منظور سنجش نگرش به بزهکاری از پرسشنامه نگرش به بزهکاری استفاده شد. آزمودنیها به مدت دو ماه در 7 جلسه 90 دقیقه ای محتوای آموزش مسئولیت پذیری اجتماعی را دریافت کردند و سپس پس آزمون گرفته شد. برای تحلیل داده ها، نرم افزار SPSS و آزمونهای تی زوجی و مستقل، آنالیزواریانس یک طرفه و آنالیزواریانس چندمتغیره به کار گرفته شد. یافته ها: نتیجه آزمونهای تی زوجی و مستقل نشان داد که در گروه مداخله نگرش مثبت به بزهکاری به طور معناداری کاهش یافته و نگرش منفی به بزهکاری به طور معناداری افزایش داشته است؛ درحالی که در گروه کنترل در هیچ یک از ابعاد نگرش اختلاف معناداری مشاهده نشد. نتایج مدل آنالیزواریانس چندمتغیره نشان داد که نمره پیش آزمون نگرش مثبت به ترتیب 6 و 22 درصد از تغییرات نمره پس آزمون نگرش منفی و مثبت را تبیین می کند. همچنین نمره پیش آزمون نگرش منفی حدود 32 درصد از تغییرات پس آزمون نگرش منفی را تبیین می کند. بحث: آموزش مسئولیت پذیری اجتماعی می تواند در ارتقاء نگرش و صلاحیتهای اجتماعی و کاهش تمایل نوجوانان به تجربه الگوهای انحرافی مؤثر باشد. همچنین نتایج تحلیل واریانس چندمتغیره نشان داد که این آموزش در سنین پایین تر نوجوانی مؤثرتر است.
اثربخشی برنامه تقویت خانواده بر افزایش سلامت روانی نوجوانان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۸۴
۱۰۸-۷۳
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در بررسی تاثیر نقش خانواده بر مشکلات کودکان بیش از همه به کارکرد خانواده پرداخته شده است ازاین رو مداخله و اصلاح کارکردهای خانواده می تواند نتایج امیدبخشی را در حوزه سلامت نوجوانان داشته باشد. هدف از پژوهش حاضر مطالعه کارآیی نسخه فارسی برنامه تقویت خانواده و انطباق آن با فرهنگ ایرانی برای استفاده در گروه های والدین و نوجوانان 14-10 سال بود. روش: پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش، کلیه والدین و معلمان دانش آموزان پایه چهارم تا ششم (14-10 سال) کشور بود، نمونه به روش تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب گردید. گروه نمونه شامل 691 والد (387 نفر گروه آزمایش و 304 نفر گروه کنترل) و 70 معلم از هفت استان بودند. والدین و نوجوانان در گروه هایی با حجم برابر و با گمارش تصادفی آزمایش و گروه کنترل قرار گرفتند. از پرسشنامه ی ارزیابی والدین برنامه تقویت خانواده (مولگارد و اسپوت، 2001) و پرسشنامه مشکلات و توانایی (گودمن، ملتزر و بایلی، 2003) برای گردآوری داده ها استفاده شد. یافته ها: یافته های حاصل از تحلیل کوواریانس چندمتغیره بیانگر آن است که آموزش گروهی برنامه تقویت خانواده، بهبود کارکردهای خانواده؛ کاهش مشکلات برونی سازی (فزون کنشی، کمبود توجه و اختلال رفتار هنجاری) و درونی سازی (مشکلات هیجانی و مشکلات با همسالان) نوجوانان را موجب شد. همچنین این آموزش توانست موجب ارتقای کیفیت کارکردهای فردی، خانوادگی و توانمندی های نوجوانان شود؛ بنابراین این آموزش ها می تواند با کاهش مولفه های خطر و ارتقاء مولفه های محافظت منجر به پیشگیری از مصرف مواد در نوجوانان شود. بحث: مهارت هایی که در برنامه تقویت خانواده با هدف کاهش خطر ابتلا به اعتیاد نوجوانان به والدین و نوجوانان آموزش داده شد، منجر به تقویت توانایی فردی و بین فردی اعضا خانواده شده و در نتیجه به کاهش مشکلات رفتاری- عاطفی از جمله مشکلات رفتارهای ضداجتماعی، مشکلات با همسالان، کمبود توجه و افزایش رفتارهای جامعه پسند در نوجوانان شد. از این رو می توان بیان کرد که نسخه فارسی برنامه تقویت بنیان خانواده از شایستگی لازم برای استفاده در کشور را دارد.
تاثیر آموزش شیوه فرزندپروری مبتنی بر توانمندی ها بر بهزیستی روان شناختی نوجوانان و خودکارآمدی والدین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
67 - 74
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر آموزش شیوه فرزندپروری مبتنی بر توانمندی ها بر بهزیستی روان شناختی نوجوانان و خودکارآمدی والدین انجام شد. پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون، پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری والدین دارای نوجوان 12 تا 18 سال شهر تهران در سال 1401- 1400 بودند که از طریق اطلاع رسانی در شبکه های مجازی شرکت کرده بودند. نمونه پژوهش شامل 44 نفر (22 نفر گروه آزمایش و 22 نفر گروه کنترل) بودند که با روش نمونه گیری در دسترس و با در نظرگرفتن شرایط ورود و خروج، انتخاب شدند. پس از همتاسازی هر دو گروه به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. در همتاسازی هر دو گروه به لحاظ داشتن سن مشابه نوجوانان و جنسیت والدین برابر شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه خودکارآمدی والدین دومکا و همکاران (1996) و پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف (1989) در مراحل قبل و بعد از اجرای برنامه و سه ماه پس از آموزش استفاده شد. برنامه آموزش شیوهفرزندپروری مبتنی بر توانمندی ها به شیوه گروهی در هشت جلسه دو ساعته برای گروه آزمایش ارائه شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS22 از روش تحلیل وایانس آمیخته استفاده شد. یافته ها نشان داد آموزش شیوه فرزندپروری مبتنی بر توانمندی ها بر افزایش خودکارآمدی والدین و بهزیستی روان شناختی نوجوان به طور معناداری تاثیر دارد (001/0 ≥P). این تاثیر در مرحله پیگیری سه ماه پایدار مانده بود. بنابراین با استفاده از آموزش شیوه فرزندپروری مبتنی بر توانمندی ها می توان خودکارآمدی والدین و بهزیستی روان شناختی نوجوانان را بهبود بخشید.
مدل یابی ترس از شکست بر اساس خودانتقادگری، طرح واره های ناسازگار اولیه و ادراک شایستگی با میانجی گری اضطراب رقابتی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف ازآنجا این پژوهش مدل یابی ترس از شکست بر اساس خودانتقادگری، طرح واره های ناسازگار اولیه و ادراک شایستگی با میانجی گری اضطراب رقابتی در دانش آموزان دختر متوسطه دوم بود که با روش همبستگی از نوع مد ل یابی معادلات ساختاری انجام گرفت. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر دوم متوسطه شهر شیراز بود که تعداد آن ها در بازه زمانی پژوهش، 7420 دانش آموز بود. در این پژوهش حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران، 361 مشارکت کننده تعیین شد. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه های ارزیابی ترس از شکست کانروی (2002)، سطوح خودانتقادی تامپسون و زاروف (2004)، طرح واره ناسازگار اولیه یانگ (1998)، ادراک شایستگی هارتر (1982) و اضطراب رقابتی ایلی نویز (1990) استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها از طریق نرم افزار AMOS 18 انجام گرفت. نتایج نشان داد که خودانتقادگری علاوه بر تأثیر مستقیم با میانجی اضطراب رقابتی با ترس از شکست رابطه مثبت و غیرمستقیم دارد (23/0= B). همچنین، طرح واره های ناسازگار اولیه علاوه بر تأثیر مستقیم با میانجی اضطراب رقابتی با ترس از شکست رابطه مثبت و غیرمستقیم دارد (21/0= B). در نهایت ادراک شایستگی علاوه بر تأثیر مستقیم با میانجی اضطراب رقابتی با ترس از شکست رابطه منفی و غیرمستقیم دارد (26/0-= B). با توجه به یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که اضطراب رقابتی می تواند رابطه ی مثبت بین خودانتقادگری و طرح واره های ناسازگار اولیه با ترس از شکست دانش آموزان را افزایش دهد و از طرف دیگر رابطه ی منفی بین ادراک شایستگی و ترس از شکست دانش آموزان را کاهش دهد.
تجربه زیسته چالش های نوجوانان کم توانی ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۰
69 - 100
حوزه های تخصصی:
دوره نوجوانی به عنوان یکی از دوره های پرچالش در زندگی انسان شناخته می شود که بحران های فراوانی در زمینه هیجانی اجتماعی و حتی آموزشی به همراه دارد. این دوره برای نوجوانانی که مبتلا به کم توانی ذهنی هستند می تواند با چالش ها و رنج های بیشتری روبه رو باشد؛ ازاین رو هدف از انجام پژوهش حاضر تبیین تجربه زیسته چالش های نوجوانان کم توانی ذهنی بود. جامعه موردپژوهش شامل تمامی نوجوانان پسر مبتلا به کم توانی ذهنی در مدرسه پیش حرفه ای و حرفه ای شهر کاشان که در سال تحصیلی 1402-1401 مشغول به تحصیل بودند، است که از بین آنان 9 نفر به شیوه هدفمند برای پژوهش انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته جمع آوری و با روش 7 مرحله ای کلایزی تجزیه وتحلیل شد. نتایج حاکی از استخراج 3 مضمون اصلی و 9 مضمون فرعی بود. مضمون های اصلی عبارت اند از: 1-چالش اجتماعی (1- شغل و آینده شغلی و نگرانی از آن، 2- اوقات فراغت، 3- شرم و خجالت از شناسایی، 4- دغدغه ازدواج)، 2- چالش فردی (1-پذیرش منفی، 2- پذیرش مثبت،3-بیماری ها و نیاز به دارو، 4-استقلال مالی)، 3- چالش خانوادگی (1- نگرش خانواده) بود که در پژوهش به تفصیل موردبررسی قرار گرفتند. با توجه به نتایج مشخص گردید که رسیدگی به مشکلات و چالش های نوجوانان کم توانی ذهنی ضروری می باشد و ازاین رو ارائه خدمات حمایتی و آموزشی برای نوجوان و خانواده آنان می تواند از مشکلات آنان بکاهد.
بررسی و درمان اختلال وسواس فکری و عملی در نوجوانان
حوزه های تخصصی:
زمینه: اختلال وسواس فکری- عملی یکی از اختلال های شایع روان شناختی است که در نوجوانان شیوع نسبتا بالایی دارد. این اختلال هزینه های اجتماعی و اقتصادی بسیاری را برای افراد مبتلا و جامعه ایجاد می کند و بر کارکردهای اجتماعی، تحصیلی و شغلی این نوجوانان تاثیر می گذارد. هدف تحقیق؛ بررسی و درمان اختلال وسواس فکری و عملی در نوجوانان، بود. روش تحقیق کمی و از نوع کتابخانه ای بود؛ (مقاله های اختلال وسواس فکری-عملی در نوجوانان در پایگاه های اطلاعاتی با استفاده از واژه های کلیدی وسواس، وسواس فکری، وسواس عملی و واژه های مرتبط، جستجو و منابع لازم برای پژوهش جمع آوری شد) نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که اختلال وسواس فکری- عملی به علت عوامل ژنتیکی و غیرژنتیکی بر عملکرد تحصیلی و اجتماعی این نوجوانان تاثیر می گذارد؛ بنابراین تشخیص و مداخله بهنگام می تواند عملکرد اجتماعی، هیجانی و تحصیلی این دانش آموزان را افزایش دهد.
رابطه رفتارهای پرخطر و الگوهای ارتباطی خانواده در نوجوانان: نقش میانجی ایمنی هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۵
533 - 550
حوزه های تخصصی:
رفتارهای پرخطر یکی از مسائل بااهمیت در دوران نوجوانی است. ارتباط بین تعامل والدین با نوجوانان و امنیت هیجانی آن ها در این زمینه مورد توجه می باشد. هدف این پژوهش بررسی رابطه رفتارهای پرخطر و الگوهای ارتباطی خانواده نوجوانان با توجه به نقش میانجی ایمنی هیجانی بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. 300 دانش آموز از دبیرستان های شهر کرم انشاه به روش خ وشه ای طبق ه ای انتخاب ش دن د و پرسش نامه های «خطرپذیری نوجوانان ایرانی»، «الگوهای ارتباطی خانواده»، و «ایمنی هیجانی» را پاسخ دادند. داده های گردآوری شده به کمک نرم افزارهای SPSS-25 و Lisrel-8.8 و با روش های ضریب همبستگی، ضریب رگرسیون، و تحلیل مسیر تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها نشان داد که بین رفتارهای پرخطر و الگوهای ارتباطی خانواده نوجوانان همبستگی مثبت و معنادار وجود دارد (05/0 > P). همچنین ایمنی هیجانی میانجی بین این ارتباط می باشد (05/0 > P). با توجه به یافته های این پژوهش، می توان گفت که خانواده و شبکه تعاملی که در آن وجود دارد، از راه الگوهای ارتباطی گوناگون خود در بروز یا عدم بروز رفتارهای پرخطر در نوجوانان نقش بسیار مهمی دارد که البته در این بین، میزان ایمنی هیجانی نوجوانان نیز باید مورد توجه قرار بگیرد.
بررسی تأثیر آموزش مدیریت والدین مبتنی بر طرحواره بر تعارض والد-فرزند و مشکلات رفتاری نوجوانان
حوزه های تخصصی:
نبود رابطه خوب بین والدین و فرزندان می تواند منجر به طیف وسیعی از مشکلات رفتاری و هیجانی در کودکان و نوجوانان شود. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش مدیریت والدین مبتنی بر طرح واره بر تعارض والد-فرزند و مشکلات رفتاری نوجوانان بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون برای هر دو گروه آزمایش و کنترل با پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مادران دارای نوجوان مبتلا به مشکلات رفتاری در رده سنی 12 تا 16 سال در شهر اصفهان در سال 1400 بودند. بدین منظور64 مادر با استفاده از روش نمونه-گیری خوشه ای انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 32 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش آموزش را به مدت 10 جلسه 60 دقیقه ای دریافت کردند. ابزار اندازه گیری پژوهش شامل پرسشنامه سیاهه ی رفتاری کودک (CBCL) و مقیاس راهبردهای تعارض موری ای. اشتراس بود. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری تکراری تحلیل شدند. نتایج نشان داد بعد از آموزش به طور معناداری نمره کل تعارض والد، نمره کل تعارض فرزند و نمره کل مشکلات رفتاری و زﯾﺮ ﻣﻘﯿﺎسﻫﺎی آن شامل درون سازی و برون سازی در ﮔﺮوه آزﻣﺎﯾﺶ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﮔﺮوه ﮐﻨﺘﺮل ﮐﺎﻫﺶ ﻣﻌﻨﺎداری داﺷﺘﻪ اﺳﺖ. به طورکلی می توان نتیجه گرفت که آموزش مدیریت والدین مبتنی بر طرح واره می تواند به عنوان یک درمان مؤثر جهت بهبود روابط والد-فرزند و کاهش مشکلات رفتاری کودکان و نوجوانان در نظر گرفته شود.
تاثیر نوروفیدبک و تمرین حرکتی بر اکتساب و یادداری عملکرد حرکتی رویه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رفتار حرکتی بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۱
91 - 114
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی تاثیر تمرین های نوروفیدبک و حرکتی بر یادگیری عملکرد حرکتی رویه ای در افراد نوجوان مبتدی پرداخته است. ابتدا تعداد 44 دانش آموز (میانگین سنی 6/0 ± 1/12) فاقد دسترسی به وسایل هوشمند، از بین دانش آموزان ابتدایی به صورت نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب، و به صورت تصادفی در چهار گروه نوروفیدبک، تمرین حرکتی، تمرین ترکیبی و کنترل جایدهی شدند. اجرای پژوهش شش مرحله شامل: ثبت اطلاعات پایه امواج مغزی اولیه، پیش آزمون، مداخله ها (تمرین نوروفیدبک شامل یک جلسه سی دقیقه ای سرکوب موج آلفا در ناحیه حسی-حرکتی C4 برای گروه نوروفیدبک و ترکیبی، و تمرین حرکتی شامل شش بسته تمرینی پیگردی چرخان برای گروه حرکتی و ترکیبی)، ثبت اطلاعات پایه امواج مغزی ثانویه، پس آزمون و آزمون یادداری بود. مراحل یک تا پنج در یک روز و مرحله آخر پس از 48 ساعت استراحت اجرا شد همه آزمودنی ها راست دست بودند و تکلیف پیگردی چرخان را به شیوه معکوس با دست غیربرتر انجام دادند. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر یک طرفه استفاده شد. نتایج نشان داد عملکرد گروه نوروفیدبک و حرکتی (P=0.010)، نوروفیدبک و ترکیبی (P=0.044) حرکتی و کنترل (p=0.022) تفاوت معناداری دارند اما، در نتایج عملکرد گروه حرکتی و ترکیبی ( P=1.000) ،ترکیبی و کنترل (P=0.090) و کنترل و نوروفیدبک تفاوت معنادار نیست (P=1.000). یافته های حاضر نشان داد کاهش آلفا در C4 در اکتساب و یادداری حرکات ناآشنا و غیرخودکار در افراد مبتدی تاثیر معناداری ندارد ولی تمرین حرکتی روش موثری برای یادگیری این افراد در اولین مرحله یادگیری می باشد.
تجربه کنترل پذیری اعتیاد به خودارضایی در دانش آموز پایه دوازدهم، یک مطالعه موردی
حوزه های تخصصی:
این پژوهش باهدف شناخت عوامل، عوارض و کنترل پذیری اعتیاد به خودارضایی در دانش آموز پایه دوازدهم انجام پذیرفت. پژوهش حاضر به لحاظ نحوه جمع آوری داده ها از نوع تجربی تک موردی. جامعه آماری این مطالعه کلیه دانش آموزان پسری می باشند که به بیان خود اعتیاد به خودارضایی دارند و با معلم خود در میان گذاشته اند. از میان جامعه آماری یک نفر که در طبقه شدید قرار داشت با لحاظ کردن ملاک های ورود و خروج پژوهش به روش هدفمند انتخاب شد که درنهایت از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته، تجربه زیسته فرد به ترتیب در مراحل خط پایه، درمان و پس از درمان و پیگیری مورد سنجش قرار گرفت. پس از مصاحبه در چهار محور مشخص کرد که 1. فراوانی خودارضایی (خط پایه) از سه ماه پیش پنج مرتبه در هفته بود که مهم ترین دلایل؛ تنهایی، نبود فعالیت فیزیکی و تماشای فیلم عنوان شد. 2. پیامدها با شروع این رفتار، شامل افت نمرات تحصیلی، مسئولیت گریزی در منزل و انزوا در مدرسه و افت شادابی بود. در 2 محور آخر نیز، پس از دو ماه اجرای نکن یک های درمانی، مشخص ساخت که فراوانی این عمل نسبت به خط پایه به یک پنجم کاهش یافته، افت نمرات وی متوقف شده و در مدرسه اجتماعی تر و در خانه مسئولیت پذیرتر شده و نشاط وی افزایش یافته. نتیجه گرفته می شود که کنترل این مسئله نه تنها امکان پذیر است بلکه باعث رشد سلامت در زمینه های اجتماعی، تحصیلی، فردی و خانوادگی نیز می شود.
مقایسه هوش هیجانی و مشکلات خواب در نوجوانان دختر با و بدون نشانگان اختلال کندگامی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
103 - 116
حوزه های تخصصی:
مطالعات اخیر اختلالی به نام کندگامی شناختی را شناسایی کرده اند که در مشکلات توجه با اختلال نقص توجه/ بیش فعالی شباهت هایی دارد. هدف پژوهش حاضر مقایسه هوش هیجانی و مشکلات خواب در نوجوانان دارای نشانگان اختلال کندگامی شناختی و نوجوانان عادی بود. پژوهش مقطعی با طرح پس رویدادی است، جامعه آماری شامل تمامی نوجوانان دختر دوره متوسطه اول شهرستان تبریز در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۱ بود و نمونه پژوهش ۱۸۰ دانش آموز که بر اساس پرسش نامه کندگامی شناختی پنی در ۲ گروه ۹۰ نفری: عادی و دارای کندگامی شناختی قرار گرفتند را شامل می شد. جهت گردآوری داده ها از پرسش نامه های هوش هیجانی سیبریا و شرینگ و پرسش نامه کیفیت خواب پیتزبورگ استفاده شد. داده ها از طریق تحلیل واریانس چندمتغیری تحلیل شدند. نتایج نشان داد که خرده مقیاس های خودانگیزی، خودآگاهی، هشیاری اجتماعی و مهارت های اجتماعی در گروه ۱ به طور معناداری بالاتر از گروه ۲ بود. همچنین، اختلال در کیفیت کلی خواب، کارایی خواب و عملکرد روزانه (عملکرد صبحگاهی) در گروه ۲ به شکل معناداری بالاتر از گروه ۱ بود. بر اساس یافته های پژوهش، می توان نتیجه گرفت که نوجوانان دارای نشانه های اختلال کندگامی شناختی در مقایسه با نوجوانان عادی، هوش هیجانی پایین تر و مشکلات خواب بیش تری دارند.
بررسی اثربخشی آموزش درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش، مدل (ناظر، کاشف و مشاور-ارزش ها) بر شایستگی اجتماعی-هیجانی و حل مسئله اجتماعی نوجوانان دارای رفتار پرخطر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
75 - 92
حوزه های تخصصی:
مقدمه: توجه به توانایی های هیجانی و اجتماعی نوجوانان دارای رفتارهای پرخطر، همواره مورد توجه پژوهشگران بوده است. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش مدل (ناظر، کاشف و مشاور-ارزش ها) بر شایستگی هیجانی- اجتماعی و حل مسئله اجتماعی نوجوانان دارای رفتار پر خطر انجام شده است.روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی همراه با پیش آزمون- پس آزمون با گروه آزمایش وگروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر مقطع متوسطه شهر دزفول که در سال تحصیلی 1400-1399 مشغول به تحصیل بودند و به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای و براساس تکمیل پرسشنامه رفتار پرخطر (زاده محمدی ، احمد آبادی، حیدری 1390) انتخاب شدند. از این تعداد 40 نفر بصورت تصادفی و در دو گروه گمارده شد. قبل از انجام مداخله به عنوان پیش آزمون هر دو گروه مورد سنجش پرسشنامه های شایستگی هیجانی- اجتماعی (زو و همکاران 2012) و حل مسئله اجتماعی (دزوریلا و همکاران 2002) قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت هشت جلسه در معرض آموزش مدل قرار گرفت. سپس در مرحله پس آزمون، هر دو گروه به پرسشنامه های پژوهش پاسخ دادند. داده ها نیز با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری و تک متغیره مورد تحلیل قرار گرفتند.یافته ها: نتایج نشان داد، بین دو گروه کنترل و آزمایش (مدل ناظر، کاشف، مشاور) از نظر تأثیر بر متغیرهای شایستگی هیجانی- اجتماعی و حل مسئله اجتماعی تفاوت معناداری وجود دارد.نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی مدل ناظر، کاشف و مشاور- ارزش ها بر ارتقاء شایستگی هیجانی- اجتماعی و حل مسئله اجتماعی نوجوانان دارای رفتار پرخطر شایسته است که این مدل به عنوان یکی از ابزارهای جدید و کاربردی مورد توجه پژوهشگران قرار گیرد.
تهدیدهای اینترنت بر تربیت اخلاقی نوجوان
حوزه های تخصصی:
اینترنت به عنوان یک رسانه نوین، نفوذ گسترده ای بر حیات انسانِ مدرن در ابعاد فردی و اجتماعی دارد.در کنار محاسن و مزایای بی شمار اینترنت که می تواند منشأ آثار مثبت و بالنده برای تعالی انسان باشد چالش هاو تهدیدهای تربیتی و اخلاقی فراوانی نیز در اذهان تداعی می شود. طراحان اصلیِ اینترنت، از این ابزار برای نفوذسیاسی و فرهنگی بر کشورهای مختلف استفاده می کنند و از این راه آسیب های جدی را در ابعاد مختلف بر پیکرهجوامع وارد می سازند. آنان با تأثیرگذاری بر ابعاد فردی و اجتماعی جوانان و نوجوانان، با فراهم سازی زمینه هایغیراخلاقی، به مسخ هویت و شخصیت آنان اقدام می کنند و با شکل گیریِ خرده فرهنگ های مختلف، شکاف بیننسل ها را افزایش می دهند. این پژوهش با شیوه توصیفی تحلیلی، ضمن بیان دلایل روان شناختیِ اقبال روز افزوننوجوانان به حضور در فضای مجازی، به آسیب شناسی این فضا بر تربیت اخلاقی نوجوان در دو بُعد «بنیان هایفکری و نظری » و «عملی و رفتاری » می پردازد. یافته های پژوهش، حا کی از این مطلب است که تهدیدهای مطرحدر بعد فکری و نظری )شامل عقل گرایی افراطی، کم رنگ شدن اخلاق اجتماعی، نهیلیسم ارزشی و بحران هویت( وچالش های عینی و رفتاری )شامل حیازدایی، انحرافات جنسی، دوستی های اینترنتی، کاهش ارزش های خانواده،انزوای اجتماعی، شایعه پرا کنی و دروغ پردازی، کاهش مسئولیت اجتماعی و آزار مجازی( را بیان کند؛ با امید بهاینکه مطالب این پژوهش با ایجاد روشنگری، بستر تعامل صحیح نسل جدید با فضای مجازی را ایجاد کند تا افقروشنی در مسیر پیوند صحیح سنت و مدرنیته ظهور یابد.
نقش اعتیاد به بازی های رایانه ای در هویت زدایی و پرخاشگری نوجوانان
حوزه های تخصصی:
تأثیر بازی های رایانه ای بر سلامت روانی، از ابعاد مختلفی قابلی بررسی است. نگارندگان در این مختصر تلاش می کنند تا به بررسی نقش اعتیاد به بازی های رایانه ای بر هویت زدایی و پرخاشگری در نوجوانان بپردازند. در این راستا با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی، به بررسی تطبیقی این مفاهیم و اثر متقابل دو متغیر هویت زدایی و پرخاشگری پرداخته شد. یافته های پژوهش نشان دهنده آن است که اعتیاد به بازی های رایانه ای و استفاده مداوم از این بازی ها، می تواند در هویت زدایی از نوجوانان مؤثر باشد و منجر به پرخاشگری نوجوانان شود. ضمن اینکه هویت زدایی از این قشر خود می تواند اثر پرخاشگری را تقویت کند و در این روند تأثیرگذار باشد. با توجه به روند رو به بالای استفاده از بازی های رایانه ای، نمی توان انتظار یا اقدام به حذف بازی های رایانه ای را برای مقابله با اثرات منفی آن داشت؛ بلکه باید با راهکارهای مدیریت استفاده و دسترسی به این بازی ها و نیز تولید نمونه باکیفیت مطابق با فرهنگ داخلی و ملی همراه افزایش سواد رسانه ای، به پیشگیری و کم کردن اثرات بازی های رایانه ای مخرب پرداخت.
ضرورت ها و بایسته های حوزویان برای تربیت نوجوانان از طریق فضای مجازی
منبع:
مطالعات قرآنی نامه جامعه سال ۱۶ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۲۶
73 - 100
حوزه های تخصصی:
تبلیغ و تبیین باورها و اعتقادات دینی و ارزش های اخلاقی، از مهم ترین رسالت های حوزه های علمیه است. امروزه فضای مجازی ظرفیت های جدیدی برای انجام این رسالت برای عموم مخاطبان، به ویژه نسل نوجوان فراهم کرده است. به نظر می رسد به دلیل همگانی نشدن حس ضرورت بهره مندی از این فضا در حوزه های علمیه برای تربیت دینی و آشنا نبودن بسیاری از حوزویان با بایسته های تکنیکی لازم تاکنون مبلغان حوزه های علمیه آن گونه که شایسته است، نتوانسته اند از ظرفیت های این فناوری در مسیر تربیت دینی قشر نوجوان که درگیر تحولات گسترده زیستی، روانی و اخلاقی هستند، بهره گیرند. ویژگی های انحصاری فضای مجازی، ازجمله دگرگون سازی ادراک، فضای نامحدود، انعطاف هویتی، تعاملی بودن، برابرسازی پایگاه اجتماعی و سیال بودن اطلاعات، از عوامل ضرورت توجه به تأثیر این فضا بر تربیت دینی نوجوانان است. رعایت اصل عاملیت، اصل علمیت، احترام به دیدگاه ها و سلایق، مردمی بودن، مولد بودن در فضای مجازی، بهره گیری از ادبیات در امر گفتگو در فضای مجازی، عدم ورود به مسائل مناقشه برانگیز و امر به معروف در فضای مجازی از جمله بایسته های تبلیغ و تربیت در فضای مجازی است.