مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۲۱.
۲۲۲.
۲۲۳.
۲۲۴.
۲۲۵.
۲۲۶.
۲۲۷.
۲۲۸.
۲۲۹.
۲۳۰.
۲۳۱.
۲۳۲.
۲۳۳.
۲۳۴.
۲۳۵.
۲۳۶.
۲۳۷.
۲۳۸.
۲۳۹.
۲۴۰.
نوجوان
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تائید طلبی نوجوانان تحت پوشش سازمان بهزیستی شهرستان نوشهر بود. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی نوجوانان تحت پوشش سازمان بهزیستی شهرستان نوشهر در سال 1397 بودند. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی تعداد 40 نفر از آنان در دو گروه آزمایش (20 نفر) و کنترل (20 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش تحت 8 جلسه 90 دقیقه ای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد قرار گرفتند؛ در این مدت گروه کنترل در لیست انتظار گروه درمانی قرار داشتند. از پرسشنامه تائید طلبی تریپاتی و تریپاتی (1997) به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از تحلیل کواریانس چندمتغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به طور معنی داری باعث بهبود تائید طلبی نوجوانان شد؛ بنابراین می توان نتیجه گیری کرد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به کاررفته در این پژوهش می تواند تائید طلبی نوجوانان تحت پوشش سازمان بهزیستی شهرستان نوشهر را بهبود بخشد. بر اساس نتایج، استفاده از درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در کنار سایر روش های درمانی برای بهبود تائید طلبی نوجوانان پیشنهاد می گردد.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر آسیب پذیری روان شناختی نوجوانان تحت پوشش سازمان بهزیستی شهرستان نوشهر
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر آسیب پذیری روان شناختی نوجوانان تحت پوشش سازمان بهزیستی شهرستان نوشهر بود. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی نوجوانان تحت پوشش سازمان بهزیستی شهرستان نوشهر در سال 1397 بودند. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی تعداد 40 نفر از آنان در دو گروه آزمایش (20 نفر) و کنترل (20 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش تحت 8 جلسه 90 دقیقه ای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد قرار گرفتند؛ در این مدت گروه کنترل در لیست انتظار گروه درمانی قرار داشتند. از پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ) گلدبرگ و هیلر (1979) به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از تحلیل کواریانس چندمتغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به طور معنی داری باعث کاهش آسیب پذیری روان شناختی نوجوانان شد؛ بنابراین می توان نتیجه گیری کرد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به کاررفته در این پژوهش می تواند آسیب پذیری روان شناختی نوجوانان تحت پوشش سازمان بهزیستی شهرستان نوشهر را بهبود بخشد. بر اساس نتایج، استفاده از درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در کنار سایر روش های درمانی برای کاهش آسیب پذیری روان شناختی نوجوانان پیشنهاد می گردد.
راهبردها و راهکنش های فرزندپروری در مقطع نوجوانی براساس متون اسلامی و روان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۰
1 - 21
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با رویکردی روان شناختی و اسلامی، به دنبال تدوین روش های فرزندپروری برای والدین، به ویژه پدر، در ضمن راهبردها و راهکنش ها است. راهبرد، برنامه ای است که برای نیل به یک هدف بلند مدت طراحی می گردد و راهکنش، روش های عملیاتی است که برای دستیابی به هدف مورد استفاده قرار می گیرد. روش این تحقیق، تحلیل محتوای متون اسلامی و روان شناختی در زمینه فرزندپروی نوجوان است. بدین منظور، متون اسلامی و روان شناسی مربوط به نوجوانی و فرزندپروری در مقطع نوجوانی بررسی گردید. از گزاره های اسلامی، 58 کد و از پژوهش های روان شناختی 234 کد به دست آمد. داده ها با کمک نرم افزار اطلس تی تحلیل کیفی شد. بعد از دسته بندی کدهای اولیه، کدگذاری محوری و شبکه سازی با رویکرد اجتهادی−انضمامی انجام شد. یافته های تحقیق کشف سه راهبرد کلی و 28 راهکنش برای فرزندپروری است: راهبرد رابطه با نوجوان شامل لیاقت دهی، مسالمت جویی، محبوبیت، مجاورت، بصیرت، شناخت و شوخ طبعی، راهبرد آموزش شامل توجه دهی به سلامت و پذیرش هیجان خواهی، مسئولیت دهی، هدایت فکری، هدایت جنسی، پرورش عقلانیت، محدودیت، مشارکت، تقویت مهارت ها، مهارت شغلی، نظارت، نصیحت گری، موفقیت، تمرین تصمیم گیری، و راهبرد خودمدیریتی والدین شامل صلابت، استعانت از خداوند، هماهنگی تربیتی، مشاوره جویی، رسیدگی به خود، عاملیت به اصول خویش، رضایت زناشویی است.
فرا تحلیل اثر بخشی درمان فعال ساز رفتاری برمیزان افسردگی نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۷
161 - 174
حوزه های تخصصی:
مقدمه: روش فراتحلیل با یکپارچه کردن نتایج بدست آمده از انجام پژوهش های گوناگون، میزان اندازه اثر روش های درمان را مشخص میکند. با انجام فراتحلیل می توان دیدگاه کلی تری نسبت به تاثیر مداخلات گوناگون بدست آورد. هدف از این پژوهش، تعیین اثربخشی درمان فعال ساز رفتاری بر میزان افسردگی می باشد که به صورت فراتحلیل انجام شده است. روش شناسی: به این منظور از بین 15 پژوهش، 8 پژوهش، که از لحاظ روش شناختی مورد قبول بودند، انتخاب شده و فرا تحلیل روی آنها انجام شده است. تحلیل های آماری مربوطه با استفاده از نرم افزار جامعCMA-2)) صورت گرفته است. یافته ها: یافته های بدست آمده نشان داد که درمان فعال ساز رفتاری به طور معنی داری در سطح خطای کم تر از 05% بر افسردگی موثر بوده است و اندازه ثر کلی بر حسب مقیاس هم بستگی 633% ؛ برحسب تفاوت میانگین استاندارد 857/11 و بر حسب مشخصهg هجز نیز70/1 گزارش شد. بحث و نتیجه گیری: نتیجه این فرا تحلیل نشان می دهد که درمان مبتنی بر فعال سازی رفتاری به عنوان یک روش کاربردی می تواند به کاهش نشانه های افسردگی نوجوانان کمک کند و به عنوان یک روش موثر در جلسات درمانی مورد استفاده درمانگران قرار گیرد. با استفاده از این روش می توان نوجوانان افسرده را به عضوی فعال در جامعه تبدیل کرد و مشارکت آنها را در فعالیت های اجتماعی بهبود ببخشید.
پیش بینی عزت نفس نوجوانان براساس رابطه والد-فرزند، نیازهای بنیادین روان شناختی و خودپنداره
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی عزت نفس نوجوانان براساس رابطه والد-فرزند، نیازهای بنیادین روان شناختی و خودپنداره انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی - همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی دانش آموزان دوره دوم متوسطه دبیرستان های شهرستان میبد در سال تحصیلی 1400-1399 تشکیل دادند که از بین جامعه هدف تعداد 461 نفر با روش نمونه گیری در دسترس به عنوان حجم نمونه انتخاب و به صورت مجازی در پژوهش شرکت کردند. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه های عزت نفس کوپراسمیت (1967)، رابطه والد-فرزند فاین و همکاران (1983)، نیازهای بنیادین روانشناختی (2000) و خودپنداره راجرز (1938) جمع آوری و در نهایت داده های 398 شرکت کننده که قابلیت تحلیل داشت به منظور بررسی فرضیه های پژوهش با استفاده از تحلیل رگرسیون چندگانه و با کمک نرم افزار SPSS25 تحلیل شد. یافته ها حاکی از این بود که ارتباط والد- فرزند، نیازهای بنیادین روان شناختی و خودپنداره به صورت معنادار عزت نفس را در نوجوانان پیش بینی می کند. براساس نتایج حاصل می توان نتیجه گرفت به منظور بهبود عزت نفس نوجوانان، توجه به رابطه والد فرزند، ارضای نیازهای بنیادین و خودپنداره نوجوانان ضروری است.
شاخص هایی روان سنجی پرسشنامه های آزار جنسی کودکان و هویت جنسی/ ملال جنسیتی نوجوانان و بزرگسالان در دختران و پسران کم توان ذهنی خفیف و با بهره هوش نرمال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی شاخص های روان سنجی پرسشنامه های آزار جنسی کودکان و هویت جنسی/ ملال جنسیتی نوجوانان و بزرگسالان، در دختران و پسران کم توان ذهنی خفیف و با بهره هوش نرمال در شهر یزد است. این پژوهش توصیفی از نوع مقطعی است. جامعه آماری شامل تمام دانش آموزان کم توان ذهنی خفیف و با بهره هوش نرمال مدارس دولتی شهر یزد بودند.۳00 نفر دختر و پسر سنین ۱۸-۱۲ سال از طریق روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب گردیدند. ابزار های مورد مطالعه، شامل پرسشنامه های آزار جنسی کودکان (QCSA) و هویت جنسی/ ملال جنسیتی نوجوانان و بزرگسالان (GIDYQ–AA) بود. نتایج نشان داد که کلیه ضرایب همبستگی سوالات پرسشنامه های آزار جنسی کودکان و هویت جنسی/ ملال جنسیتی نوجوانان و بزرگسالان با نمره کل و خرده مقیاس ها برای هر دو گروه معنادار است (01/0 p < ). ضرایب آلفای کرونباخ محاسبه شده برای نمره کل مقیاس هویت جنسی برای نوجوانان کم توان ذهنی،۹۱/۰، با بهره هوش نرمال، ۹۳/۰ و ضریب آلفای کرانباخ در ارتباط با نمره کل مقیاس بررسی آزار جنسی، برای نوجوانان کم توان ذهنی،۹۴/۰، با بهره هوش نرمال، ۸۵/۰ و همچنین نمره های بدست آمده برای مولفه های آن به طور جداگانه، نشان دهنده همسانی درونی هر دو پرسشنامه است. در مجموع نتایج نشان داد که پرسشنامه های آزار جنسی کودکان و هویت جنسی/ ملال جنسیتی نوجوانان و بزرگسالان از روایی و پایایی مطلوب و مناسب برخوردار است و برای نوجوانان کم توان ذهنی خفیف و با بهره هوش نرمال قابل کاربرد می باشد.
نقش میانجی مطلوبیت اجتماعی در ارتباط بین ویژگی های شخصیتی و نگرش های ناکارآمد با رفتارهای پرخاشگرانه نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پرخاشگری ازجمله رفتار های شایع و تاثیرگذار بر جنبه های فردی و اجتماعی فرد از جمله شخصیت، مطلوبیت و کارایی اجتماعی و نگرش نوجوانان است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تعیین نقش میانجی مطلوبیت اجتماعی در ارتباط بین ویژگی های شخصیتی و نگرش های ناکارآمد با رفتارهای پرخاشگرانه نوجوانان انجام گرفت. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه نوجوانان شهر اردبیل 1399-1400 تشکیل دادند که 200 نفر از آنان با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس به صورت اینترنتی و از طریق شبکه های مجازی(واتساپ، تلگرام، شاد)، به عنوان نمونه انتخاب شدند و در این مطالعه شرکت کردند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه های مقیاس نگرش ناکارآمد کودکان و نوجوان (2006) DAS-C، پرسشنامه شخصیت نئو فرم کوتاه (1985) NEO-FFI، پرسشنامه مطلوبیت اجتماعی (1960) DAS-CA و پرسشنامه پرخاشگری باس و پری (1992) BPAQ بودند. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار Spss 24 و lisrel8.8 و روش تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که مدل تحقیق ازنظر شاخص های معنی داری و برازش مورد تائید است و متغیرهای نگرش ناکارآمد و ویژگی های شخصیت علاوه بر اثر مستقیم، به طور غیر مستقیم از طریق مطلوبیت اجتماعی بر پرخاشگری (001/0>P) تاثیر می گذارند. باتوجه به یافته پژوهش می توان از آن در برنامه های آموزشی و مداخلات روان شناختی وبهبود عملکرد آنها استفاده کرد.
تغییرات زندگی دختران نوجوان پس از فوت مادر:یک مطالعه پدیدارشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: سوگ مادر در در دوران نوجوانی، اثرات گسترده ای بر نوجوان می گذارد. با توجه به اهمیت موضوع؛ پژوهش حاضر با هدف مطالعه تجارب زیسته دختران جوان در زمینه فشار روانی بعد از فوت مادر در دوران نوجوانی انجام شده است. روش: این پژوهش با رویکردکیفی و با روش پدیدارشناسی انجام شده است. جامعه مورد پژوهش دختران نوجوان و جوان سن 20 تا 30 سال هستند که مادر خود را در دوران نوجوانی از دست دادهاند. مشارکت کنندگان به صورت در دسترس از طریق فضای مجازی انتخاب شدند. روش گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. یافته ها: از کدگذاری اطلاعات به دست آمده بعد از تحلیل داده ها و انجام کدگذاری ها، 8 مضمون فشار پیامدهای مستقیم فقدان مادر، اضافه بار نقش، فقدان حمایت مادر در نقاط عطف زندگی، آسیب دیدن در روابط بین فردی، فشار مربوط به تشریفات پس از فوت، احساس تنهایی، شکست تحصیلی و فشار احساسات منفی استخراج شد. یافته ها نشان داد تغییرات گسترده ای که در زندگی دختر نوجوان پس از فقدان مادر روی می دهد، به منابع نیرومندی برای مقابله با فشار ناشی از تغییرات نیاز دارد و اثرات فقدان تقریبا مادام العمر است. می توان براساس یافته ها، برنامه ای آموزشی جهت کاهش فشار روانی دختران نوجوان، پس از فقدان مادر تدوین کرد.
پیکربندی و اعتباریابی الگوی روانی اجتماعی هویت نوجوانان پسر ایرانی: یک مطالعه روایتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۲ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۶
79 - 100
حوزه های تخصصی:
مقدمه : شواهد بیشماری حاکی از تغییرات رفتاری اساسی در نوجوانان ایرانی است. به احتمال زیاد بتوان این تغییرات را به مسائل هویتی آنان نسبت داد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اعتباریابی الگوی روانی اجتماعی هویت نوجوانان ایرانی و تعیین رابطه احتمالی آن با تغییرات رفتاری آنان انجام شد.
روش : این پژوهش از لحاظ رویکرد آمیخته بود. در مرحله کیفی از روش روایت پژوهی و در مرحله کمّی از روش همبستگی استفاده شد. در بخش کیفی، جامعه آماری پژوهش نوجوانان پسر 15 تا 20 ساله بعلاوه روان شناسان و جامعه شناسان شهر تهران در سال 1399 بود. 19 نفر از نوجوانان با نمونه گیری داوطلبانه و 6 نفر از متخصصان با نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. در بخش کمی، جامعه آماری پژوهش نوجوانان پسر 15 تا 20 ساله شهر تهران در سال 1399 بود که از بین آن ها 218 نفر با نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شدند. گردآوری داده ها در بخش کیفی از طریق مصاحبه داستان زندگی مک آدامز (1995) و در بخش کمی به وسیله پرسشنامه محقق ساخته صورت پذیرفت. جهت تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش تحلیل محتوا و در بخش کمی از تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد.
یافته ها : نتایج تحلیل محتوا بعلاوه تحلیل عاملی نشان داد که مدل کلان روایت نوجوانان شامل مؤلفه هایی چون تعلق به خانواده، پایبندی به ارزش های دینی و اطاعت از والدین است و مدل ضد روایت نیز مؤلفه هایی چون سبک زندگی اختیاری، حس منحصر به فرد بودن، استقلال خواهی و رقابت جویی را در بردارد.
نتیجه گیری : می توان تغییرات رفتاری نوجوانان پسر ایرانی را به دو عامل عمده نسبت داد: 1- تضاد میان برخی مؤلفه های ضد روایت و کلان روایت آن ها 2- وضعیت نسبتاً افراطی برخی مؤلفه های روایت های آن ها.
مطالعه جامعه شناختی نسبت ابعاد چهارگانه هویت (مطالعه موردی دانش آموزان شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره چهارم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
128 - 146
حوزه های تخصصی:
مقوله هویت در جوامع مختلف مقوله واحدی نیست و متأثر از منابع هویتی گوناگون است. این امر بعضاً به تضاد و کشاکش این منابع با یکدیگر منجر شده و معضلاتی را دامن زده است. بنابراین، به تناسب پدیده هایی که انسان از طریق آن ها خود را می شناسد و به دیگران می شناساند می توان هویت داشت. هدف این مطالعه سنجش روابط بین ابعاد هویتی و چگونگی تاثیر آنها با یکدیگر در بین نوجوانان شهر سنندج است. همچنین این مقاله تلاش می کند سهم هر یک از ابعاد چهارگانه هویت را در این بین معین کند. به همین منظور نظریه هایی که به مسئله هویت از منظر رویکرد ترکیب-گرایی و همچنین منظر کنش متقابل نمادین تاکید دارند، در بخش نظریه ها تشریح شده اند. همچنین رویکرد ترکیب گرایانه به عنوان چارچوب نظری این مطالعه انتخاب شده است. روش تحقیق در این پژوهش رویکرد کمی و با استفاده از تکنیک پیمایش انجام گرفته است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه استاندار بوده و جامعه آماری هم نوجوانان شهر سنندج است. در این مطالعه نمونه آماری 400 نفر را شامل می شود. در مدل تجربی بدست آمده از ارتباط بین ابعاد هویت نوجوانان، نکته مهم محوریت هویت رسمی در بین دیگر ابعاد هویت است و تمام ابعاد هویت با بعد هویت ملی رابطه مستقیم و مثبتی دارند. بعد هویت محلی با دیگر ابعاد هویت ارتباط مستقیمی ندارد و کمتر از سایر ابعاد هویتی تاثیر پذیرفته است.
بررسی اثربخشی درمان های خانواده محور بر پیامدهای رفتاری کودکان و نوجوانان ایرانی: یک مطالعه مرور سیستماتیک و فراتحلیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خانواده به عنوان هسته اصلی مراقبت از کودک و نوجوان شناخته می شود و در درمان مشکلات رفتاری کودکان و نوجوانان نقش مهمی دارد. مطالعه حاضر باهدف بررسی اثربخشی درمان های خانواده محور بر پیامدهای رفتاری کودکان و نوجوانان ایرانی انجام پذیرفته است. این مطالعه مرور سیستماتیک و فراتحلیل بر روی کلیه مقالات فارسی و یا انگلیسی چاپ شده (طی سال های 1390 تا 1399) در زمینه درمان خانواده محور در جامعه کودک و نوجوان ایرانی با استفاده از پایگاه داده های داخلی همچون سایت اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی (SID)، سامانه دانش گستر برکت (Iran Medex)، اطلاعات نشریات کشور (MagIran)، مرجع دانش (Civilica)، پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران (Irandoc) و انگلیسی زبان Scopus، Web of science، Pubmed،Science direct و Google Scholar و با ترکیب لغات مناسب انجام پذیرفته است. در این مطالعه از شاخص میانگین استاندارد اختلاف (SMD) و جهت تحلیل داده ها از نرم افزار STATA استفاده گردید. در بین 103 مقاله یافت شده در جستجوی اولیه تنها 38 مقاله (10 مقاله (26%) بر روی نوجوانان، 28 مقاله (74%) بر روی کودکان) حائز شرایط ورود به مطالعه گردیدند. میزان شاخص SMD مداخلات خانواده محور نسبت به گروه کنترل به صورت کلی برابر با 1.60 با فاصله اطمینان 95% با حد اطمینان (1.31 تا 1.90) و در نمونه کودک برابر با 1.39 با فاصله اطمینان 95% با حد اطمینان (1.31 تا 1.90) و در نمونه نوجوان برابر با 2.18 با فاصله اطمینان 95% با حد اطمینان (1.44 تا 2.91) گزارش گردید. نتایج این مطالعه نشان داد که درمان های خانواده محور در کودکان و علی الخصوص نوجوان ایرانی دارای کارایی مناسب درمانی می باشد.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر خواب و حل مسأله در دختران 14 تا 16 ساله(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف: این تحقیق با هدف اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر مشکلات خواب و حل مسأله انجام شد. روش پژوهش: این پژوهش از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری 3 ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر 14 تا 16 ساله مشغول به تحصیل در مقطع متوسطه شهر کرمانشاه در سال 400-1399 بود. با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 60 دانش آموز دختر انتخاب و به شیوه تصادفی سازی (قرعه کشی) به دو گروه مساوی 20 نفری گمارش شدند. گردآوری داده ها با پرسشنامه حل مسأله (هپنر و پترسون، 1988) و پرسشنامه سنجش خواب (بویس و همکاران، 1989) انجام شد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه 25 با روش های آمار توصیفی، پیش فرض های آماری و تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون بن فرونی استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان پذیرش و تعهد به طور معناداری بر بهبود مهارت حل مسأله و ابعاد آن در افراد گروه آزمایش اثربخش بوده است. همچنین، نتایج نشان داد که درمان پذیرش و تعهد بر مهارت حل مسأله افراد گروه آزمایش تأثیر مثبتی داشته است. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با بهره گیری از فنونی همانند کاربرد تکنیک های ذهنی، مشاهده خود به عنوان زمینه، تکنیک های گسلش شناختی، تصریح ارزش ها و عمل متعهدانه می تواند به عنوان یک درمان کارآمد جهت کاهش مشکلات خواب و بهبود شیوه های حل مسئله در دختران نوجوان مورد استفاده قرار گیرد.
شایستگی هیجانی به منزله سرمایه روان شناختی نوجوانان: کوششی برای ساخت برنامه ارتقایی(مقاله علمی وزارت علوم)
زمینه و هدف: برنامه های متعددی براساس مدل های نظری کوناگون برای بهبود کارکردهای هیجانی در گروه های نوجوانان تهیه شده است. اما تاکنون برنامه ای براساس مدل کوویتالیتی به عنوان نظریه متاخر سلامت روان شناختی مبتنی بر دارایی های تجمعی تدارک دیده نشده است. پژوهش حاضر با هدف ساخت برنامه شایستگی هیجانی برای نوجوانان ۱۳-۱۵ سال در بستر فضای مجازی براساس مدل کوویتالیتی انجام شد. برنامه شایستگی هیجانی مبتنی بر نظریه کوویتالیتی با سه مولفه تنظیم هیجان، همدلی و خودکنترلی تدوین شد. روش پژوهش: این گژوهش از نوع بنیادی و از حیث روش گردآوری داده ها از نوع نیمه آزمایشی است. جامعه مورد مطالعه برای بررسی اثربخشی برنامه دربرگیرنده دانش اموزان دوره متوسطه شهر تهران بود. از مقیاس سرمایه های روان شناختی ( Akbari Zard Khane, Miri & Fathabadi, in press )، چک لیست تنظیم هیجان ( Shields & Cicchetti, 1998 )، پرسشنامه خودکنترلی ( Tangney, Baumeister & Boone, 2004 ) و پرسشنامه همدلی و همدردی دانش آموزان ( Vossen, Piotrowski & Valkenburg, 2015 ) استفاده شد. پس از بررسی مقالات، کتاب ها و سایت های مربوطه، برنامه اولیه شایستگی هیجانی تدوین و اجرا شد. اجرای اولیه با هدف بررسی امکانات اجرایی مداخله و دستیابی به نقاط نیاز به توجه و اصلاح انجام شد. این برنامه در گروه نمونه ای دردسترس و متشکل از ۵ دانش آموز دختر و ۲ دانش آموز پسر با طرح تک گروهی اجرا شد؛ داده ها با روش t تک گروهی تحلیل شد . یافته ها : بررسی روایی محتوی برنامه ساخته شده با استفاده از نظرات پنج متخصص نشان از وجود روایی آن بود. همچنین اجرا برنامه در یک گروه از نوجوانان نشان داد که این برنامه منجر به افزایش سرمایه های روان شناختی، همدلی و تنظیم هیجان (05/0 p> ) شد، اما در خودکنترلی تغییری ایجاد نکرد (05/0 p> ) . نتیجه گیری: برنامه شایستگی هیجانی قابلیت خوبی برای افزایش همدلی، تنظیم هیجان و سرمایه های روان شناختی نوجوانان دارد؛ اما لازم است در بخش های مرتبط با مولفه خودکنترلی برنامه شایستگی هیجانی اصلاحاتی اعمال شود؛ لذا بایست محتوایی که دربرگیرنده تنظیم هدف، برنامه ریزی، ایجاد انگیزه و اولویت بندی کارهای روزانه است به برنامه اضافه شود.
مصرف موسیقی دختران نوجوان زیسته در بافت دینی؛ همه چیزخواری یا انتخاب گری؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۹)
5 - 25
هدف از پژوهش حاضر، مطالعه مصرف موسیقی دختران نوجوان زیسته در زمینه فرهنگی دینی است. برای دستیابی به داده های این پژوهش از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شده است. این مصاحبه ها، با 23 نفر از دختران نوجوان زیسته در زمینه فرهنگی دینی انجام شده که در مدارس خاص مذهبی تحصیل می کنند. داده های به دست آمده از مصاحبه ها، با استفاده از روش تحلیل مضمون، تحلیل شده اند. برای تحلیل داده ها، ابتدا کدگذاری باز انجام شد و پس از آن مضامین پایه و سازمان دهنده استخراج شدند. نتایج پژوهش نشان می دهد، مصرف موسیقی دختران نوجوان زیسته در زمینه فرهنگی دینی را می توان در هفت مضمون دسته بندی کرد. این مضامین سازمان دهنده، بیان می کنند که دختران نوجوان مورد مطالعه در این پژوهش، دارای چه نوع مصرف موسیقی هستند، از چه طریقی به موسیقی دست پیدا می کنند و به آن گوش می دهند، تحت چه شرایطی و چگونه به مصرف موسیقی می پردازند، چه دلایل و عواملی موجب می شود که آنها به برخی از گونه های موسیقی گوش ندهند، اطرافیان دختران نوجوان تحت چه عناوینی آن ها را از مصرف برخی موسیقی ها نهی می کنند و در پایان، مصرف موسیقی موجب چه تأثیرهایی بر آنها می شود
چشم اندازی بر پژوهش های تربیت جنسی نوجوانان ایران و خلاءهای پژوهشی موجود: یک مطالعه مروری(مقاله علمی وزارت علوم)
تربیت جنسی یکی از حیطه های پرچالش تربیتی در ایران است. این پژوهش تحقیقات پیشین را با هدف پاسخ دادن به دو پرسش اساسی بررسی کرده است: 1) مطالعات پیرامون تربیت جنسی نوجوانان ایران حول چه محورهایی انجام شده است؟ 2) خلاء پژوهشی موجود چیست؟ پژوهش حاضر یک مرور نظام مند به روش PRISM A بوده است و ب ه این منظور مقالات نمایه شده در منابع الکترونیک معتبر داخلی شامل مگیران، سیویلیکا، نورمگز، علم نت، و جهاد دانشگاهی با محوریت تربیت جنسی نوجوانان ایران طی سال های 1385 تا 1401 مورد بررسی قرار گرفته است. از مجموع 161 مقاله اولیه، نهایتاً 17 مقاله به پژوهش راه یافت. نتایج حاصله نشان داد این مطالعات عمدتاً در چهار دسته طبقه بندی می شوند: 1) پژوهش های کتابخانه ای که غالباً مبتنی بر متون مذهبی بوده و بر مفاهیم عفاف و خویشتن داریِ پیش از ازدواج تأکید کرده اند، 2) پژوهش های مبتنی بر نظرسنجی از متخصصین آموزشی که بر ضرورت ارائه تربیت جنسی نوجوانان تأکید کرده و موانع موجود را بررسی کرده اند، 3) پژوهش های مبتنی بر نظرسنجی از والدین که عمدتاً به مشکلات آن ها در تربیت جنسی فرزندان پرداخته اند، 4) معدود تحقیقات کمّی با محوریت نوجوانان که مبتنی بر پاسخ آنان به برخی پرسش نامه های پژوهشی بوده است. خلاء پژوهشی موجود در تحقیقات پیشین، نادیده شمردن نوجوانان و نیازهای آموزشی ایشان است. هیچ تحقیق کیفی جامعی در جهت شناخت دنیای پدیدارشناسانه نسل امروزی صورت نگرفته است. به منظور شنیده شدن نیازهای نوجوانان، ضروری است پژوهش هایی طراحی و اجرا شود که ماحصل آن در تدوین برنامه تربیت جنسی مناسب آن ها به کار گرفته شود.
تأثیر مداخله برنامه تدوین شده خانواده درمانی مبتنی بر دلبستگی در بهبود رابطه نوجوانان افسرده و مضطرب با والدینشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ زمستان (اسفند) ۱۴۰۱ شماره ۱۲۰
۲۳۴۶-۲۳۳۳
زمینه: اختلال در روابط اساس و زیربنای اختلال های هیجانی است و با توجه به رشد میزان مشکلات خلقی و ارتباطی خانواده ها، نگرانی در مورد کیفیت رابطه والد – فرزندی در طول نوجوانی در سال های اخیر به طور چشمگیری افزایش یافته است. هدف: پژوهش حاضر با در نظر گرفتن اهمیت نقش دلبستگی در رفع مشکلات ارتباطی خانواده ها، با هدف بررسی اثربخشی برنامه درمانی تدوین شده بر اساس برنامه خانواده درمانی مبتنی بر دلبستگی (ABFT) در بهبود رابطه بین نوجوانان افسرده و مضطرب با والدین آن ها انجام شد. روش: روش ایﻦ ﭘﮋوﻫﺶ از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون ﺑﺎ ﮔﺮوه گواه و پیگیری 6 هفته ای ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﮔﺰیﻨﺶ ﺗﺼﺎدﻓی ﻋﻀﻮیﺖ ﮔﺮوﻫی اﺟﺮا گردید. جامعه آماری پژوهش حاضر 93 نوجوان افسرده و مضطرب مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان رشت در رده سنی 14 تا 18 سال بودند؛ و بر اساس برنامه غربالگری (مصاحبه و اجرای آزمون DASS-21) تعداد 48 نفر انتخاب شدند و به طور تصادفی در گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. گروه آزمایش بسته آموزشی تدوین شده ی مداخله دلبستگی محور براساس برنامه (دیاموند و همکاران، 2014) را دریافت کردند. جهت تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد مداخله ی به کار رفته باعث تفاوت معنی داری در بهبود رابطه بین گروه آزمایش و گواه می شود که نشان دهنده تأثیر مداخله و برنامه خانواده درمانی تدوین شده مبتنی بر دلبستگی، در بهبود بافت ارتباطی بین نوجوانان افسرده و مضطرب و والدین آن ها است و اثر این مداخله در مرحله پیگیری نیز بازگشت نداشته و پایدار مانده است. نتیجه گیری: با توجه به اینکه بسته آموزشی تدوین شده خانواده درمان مبتنی بر دلبستگی، راهکارهای مفیدی را برای کیفیت رابطه دلبستگی و بهبود بافت ارتباطی بین نوجوانان و والدینشان در اختیار والدین و درمانگران خانواده قرار می دهد، می توان این برنامه را به عنوان یک شیوه ی درمانی مؤثر تلقی کرد. شماره ی مقاله: ۱
اثربخشی آموزش مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش علائم و نشانه های فوبی اجتماعی دختران نوجوان
زمینه و هدف: ذهن آگاهی فرایندی درمانی است که بر توجه هدفمند، غیر قضاوتی، همراه با پذیرش تجارب و اعتراف به آن و زیستن در لحظه اشاره دارد؛ پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش علائم و نشانه های فوبی اجتماعی در دختران نوجوان اجرا شد. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان دختر منطقه یک تهران که در سال تحصیلی 95-94 در مقطع متوسطه در حال تحصیل می باشند را در بر می گرفت که پس از بررسی جامعه مورد پژوهش، ابتدا با تهیه فهرستی از مدارس مقطع متوسطه دختران منطقه یک تهران به صورت تصادفی خوشه ای 3 مدرسه انتخاب و پس از آن پرسشنامه فوبی اجتماعی بین دانش آموزان آن اجرا و دانش آموزانی که نمره بالاتری (طبق معیار نقطه برش بالینی) را در این آزمون کسب کردند به عنوان نمونه پژوهشی به حجم 30 نفر و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل که تعداد هر گروه 15 نفر بود جایگزین شدند. پس از اجرای پرسشنامه فوبی اجتماعیروی هر دو گروه کنترل و آزمایش، اعضای گروه آزمایش به مدت 8 جلسه و هر جلسه به مدت 90 دقیقه در جلسات آموزش ذهن آگاهی شرکت کردند، هیچ یک از اعضای گروه کنترل در جلسات آموزش ذهن آگاهی شرکت نداشتند. پس از اتمام دوره آموزش، پرسشنامه فوبی اجتماعی مجدداً در مورد هر دو گروه اجرا شد. داده های حاصل از پیش آزمون – پس آزمون از طریق تحلیل واریانس چند متغیره و با استفاده از نرم افزار Spss تحلیل شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که آموزش ذهن آگاهی، منجر به کاهش مولفه ترس (80/25=F، 001/0=P)، و اجتناب (27/18=F، 001/0=P) و مولفه ناراحتی فیزیولوژیکی (96/21=F، 001/0=P)، شد. نتیجه گیری: از آنجا که آموزش ذهن آگاهی بر کاهش علائم و نشانه های فوبی شده موثر است؛ می توان از این نوع آموزش برای کاهش علائم و نشانه های فوبی اجتماعی در نوجوانان استفاده کرد.
اثربخشی آموزش مدیریت خشم بر هوش هیجانی و هویت یابی نوجوانان
مقدمه: هدف این مقاله بررسی اثربخشی آموزش مدیریت خشم بر هوش هیجانی و هویت یابی در نوجوانان بود. روش : طرح پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر شیوه اجرا نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون با گروه کنترل بود. به این منظور 30 نفر از جامعه آماری دانش آموزان در مقطع متوسطه اول به روش نمونه گیری در دسترس با جایگزینی تصادفی انتخاب شدند و 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل جایگزین شدند ابزار گردآوری شامل پرسشنامه هوش هیجانی بار-آن( EQi ) و پرسشنامه هویت یابی بنیون و آدامز بود. گروه آزمایش به مدت 12 جلسه هر هفته دو جلسه تحت آموزش مدیریت خشم قرار گرفتند و بر روی گروه کنترل هیچ مداخله ای صورت نگرفت. تحلیل داده های به وسیله ی آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره انجام شده است. یافته ها : نتایج پژوهش نشان داد که بین دو گروه آزمایش و کنترل در مرحله ی پس آزمون در مؤلفه ی هوش هیجانی تفاوت معناداری وجود ندارد (06/0= F و 80/0< P ) ولی بین دو گروه آزمایش و کنترل در متغیر هویت یابی تفاوت معناداری دیده شد. (88/4= F و 03/0< P ). نتیجه گیری : نتیجه تحقیق نشان داد آموزش مدیریت خشم بر هوش هیجانی تأثیر معناداری نداشت و همچنین آموزش مدیریت خشم بر هویت یابی تأثیر معناداری داشته است. ازاین رو پیشنهاد می شود برنامه های آموزش مدیریت خشم در مدارس برگزار شود تا دانش آموزان بتوانند به هویت مطلوب دست پیدا کنند.
اثربخشی مداخله مبتنی بر پذیرش و تعهد بر انعطاف پذیری شناختی و سرزندگی تحصیلی در نوجوانان دارای مشکلات کم توجهی
زمینه و هدف: کم کاری تحصیلی در نوجوانان اغلب می تواند در اختلال نقص توجه ردیابی شود، با توجه به تحقیقات مشکلات توجهی با عملکرد ضعیف مدرسه مرتبط است همچنین افراد مبتلا به کم توجهی مشکلات خاصی در انعطاف پذیری شناختی دارند لذا پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی مداخله مبتنی بر پذیرش و تعهد بر انعطاف پذیری شناختی و سرزندگی تحصیلی در نوجوانان دارای مشکلات کم توجهی انجام شد. روش پژوهش : این پژوهش از نوع تحقیقات نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش تمامی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم در ناحیه 2 آموزش و پرورش شهر تبریز در سال 1401-1400 به تعداد 2864 نفر بود. نمونه آماری شامل 40 نفر از دانش آموزان بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس خودگزارشی مشکلات رفتاری نوجوانان آخنباخ (آخنباخ، 1991)، انعطاف پذیری شناختی (دنیس و وندروال، 2010) و پرسشنامه سرزندگی تحصیلی (حسین چاری و دهقانی زاده، 1391) استفاده شد. در این پژوهش، گروه آزمایش طی 9 جلسه 90 دقیقه تحت درمان پذیرش و تعهد (هیز و همکاران، 2003) قرار گرفت و گروه کنترل نیز در لیست انتظار بودند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری انجام شد. یافته ها : یافته های پژوهش نشان داد که مداخله مبتننی بر پذیرش و تعهد منجر به تفاوت معنی دار بین گروه ها در متغیرهای انعطاف پذیری شناختی به میزان 9/47 درصد و سرزندگی تحصیلی به میزان 23 درصد شده است. نتیجه گیری : از این رو می توان مطرح کرد مداخله مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهبود انعطاف پذیری شناختی و سرزندگی تحصیلی در دانش آموزان دارای مشکلات کم توجهی موثر است.
اثربخشی نمایش درمانی بر پرخاشگری و سازگاری در دانش آموزان دختر نوجوان
زمینه و هدف: دوران نوجوانی به دلیل اهمیت تحولی، موضوع بسیاری از پژوهش ها در علوم رفتاری می باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی نمایش درمانی بر پرخاشگری و سازگاری در دانش آموزان دختر نوجوان انجام گرفت. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون، پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دختران متوسطه دوم شهر تهران در سال تحصیلی 98-1397 تشکیل می دادند. تعداد 40 نفر از جامعه به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و هدفمند انتخاب شده و به صورت کاملا تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. در هر دو گروه، پرخاشگری و سازگاری دانش آموزان از طریق پرسشنامه پرخاشگری باس و پری (1992و پرسشنامه سازگاری سینها و سینگ (1993) مورد ارزیابی قرار گرفتند، گروه نخست، در 10 جلسه نمایش درمانی بر اساس روش پیشنهادی لوتون (2009) دریافت کردند؛ اما گروه دوم مداخله ای نداشتند. سپس مجدداً در پس آزمون و دوماه بعد در مرحله پیگیری پرخاشگری و سازگاری هر دو گروه مورد ارزیابی قرار گرفت. داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس چند متغییره تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد نمایش درمانی بر پرخاشگری (19/944= F ، 001/0 > P ) و سازگاری (56/91= F ، 001/0 > P ) در دانش آموزان دختر نوجوان موثر بود. همچنین نمایش درمانی در هر دو مرحله پس آزمون و پیگیری بر پرخاشگری و سازگاری دانش آموزان اثر بخش بود و این تاثیر تا محله پیگیری ادامه داشت. نتیجه گیری: با توجه به اینکه دوران نوجوانی فی نفسه با ناسازگاری و ناهنجاری های رفتاری از جمله پرخاشگری همراه است، می توان از روش نمایش درمانی به منظور جلوگیری از پرخاشگری و ایجاد سازگاری بهره گرفت.