مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۴۱.
۲۴۲.
۲۴۳.
۲۴۴.
۲۴۵.
۲۴۶.
۲۴۷.
۲۴۸.
۲۴۹.
۲۵۰.
۲۵۱.
۲۵۲.
۲۵۳.
۲۵۴.
۲۵۵.
۲۵۶.
۲۵۷.
۲۵۸.
۲۵۹.
۲۶۰.
نوجوان
منبع:
خانواده پژوهی سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۷۲
755 - 775
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش سرمایه روان شناختی و عملکرد خانواده در پیش بینی گرایش به رفتارهای خودآسیب رسان در نوجوانان دختر 13 تا ۱۵ سال بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان دختر 13 تا 15ساله شهرستان بیجار می باشد که در سال تحصیلی ۱۴۰1 ۱۴۰0 مشغول به تحصیل بودند. از بین جامعه موردنظر، 306 نفر با استفاده از فرمول کوکران برای نمونه در نظر گرفته شد که پنج مدرسه به صورت هدفمند انتخاب شد و لینک الکترونیکی پرسش نامه ها در داخل گروه اصلی هر مدرسه قرار گرفت. برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج نشان داد که بین نمره کلی سرمایه روان شناختی و عملکرد خانواده با گرایش به رفتارهای خودآسیب رسان در میان نوجوانان دختر 13 تا ۱۵ سال همبستگی منفی و معناداری وجود دارد (05/0≥p). همچنین مؤلفه های سرمایه روان شناختی و عملکرد خانواده توانستند در مجموع، ۷/۱۳ درصد از واریانس گرایش به رفتارهای خودآسیب رسان کل را در نوجوانان دختر 13 تا ۱۵ سال پیش بینی نمایند. با توجه به یافته ها می توان گفت که سرمایه روان شناختی و عملکرد خانواده در گرایش به رفتارهای خودآسیب رسان در نوجوانان دختر 13 تا 15 سال نقش دارند. اما نقش سرمایه روان شناختی در پیش بینی رفتارهای خودآسیب رسان (بعد مستقیم و بعد غیرمستقیم) نسبت به عملکرد خانواده پررنگ تر بود.
اولویت بندی آسیب های اجتماعی در دانش آموزان ناشی از شبکه های مجازی
منبع:
پژوهش های علوم مدیریت سال چهارم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۳
90 - 96
از زمانى که اینترنت وارد فضاى زندگى انسان شده تا به امروز، على رغم تمام محاسن و مزایاى آن، یکسرى دغدغه ها و نگرانى هایى را بر خانواده ها تحمیل نموده است. موضوعی که درذتمام جوامع موضوعیت داشته و محدود به جامعه و یا اقلیتی خاص نمی شود. به دلیل ویژگی های خاص فضای مجازی و نو بودن این پدیده، بسیاری از والدین فرصت، امکان و یا توان کافی برای شناخت دقیق این فضا و کاربردهای آن را به دست نیاورده اند و عدم آشنایی مناسب آنها با این فضا و در مقابل استفاده روزمره نوجوانان و جوانان و حتی کودکان از این فضا باعث شده است که یک فضای محرمانه و خصوصی در داخل خانه برای فرزندان ایجاد شود و آنها بدون دغدغه و بدون احساس وجود ناظر بیرونی به سایت های مختلف در این فضا دسترسی یافته و بعضاً به دلیل ویژگی های سنی و شخصیتی و کنجکاوی های خود متأثر از فضاهای ناسالم موجود در اینترنت گردند از سوی دیگر اینترنت شکاف میان نسل ها را عیان تر کرده است. آسیب های اجتماعی یکی از مسایل مورد توجه جامعه بشری از گذشته تا به امروز می باشد. هر نوع رفتاری که با ارزش های شناخته شده ی جامعه در تعارض باشد و باعث اختلال در کارکرد فرد در خانواده و جامعه شود آسیب اجتماعی نامیده میذشود. رشد روز افزون آسیب های اجتماعی شبکهذهای مجازی، دانش آموزان را تهدید می کند و هوشیاری والدین و اولیای مدرسه برای صیانت از آنها در برابر این آسیب ها ضروری است. این پژوهش به شناسایی و اولویت بندی آسیب های اجتماعی نوجوانان در استفاده از شبکه های مجازی در مدارس و به ارائه راهکارهای مقابله با این آسیب ها می پردازد. در این پژوهش کاهش ارتباطات خانوادگی و افت تحصیلی به ترتیب با 85 و2/84 درصد با اهمیت ترین و اختلال در شکل گیری هویت نوجوانان و پرخاشگری با 2/20 و 15 درصد کم اهمیت ترین اولویت از دیدگاه دانش آموزان انتخاب شدند.
چگونه اعتیاد دانش آموزم را به فضای مجازی برطرف کردم؟
فضای مجازی بسیار سریع کابرد های تخصصی خود را پشت سر گذاشت و وارد فضای زندگی عموم مردم گردید. در سالهای اخیر نظر به شیوع غیرمنتظره کرونا و کشیده شدن آموزش به فضای مجازی انگیختگی دانش آموزان با این فضا به حداکثرخود رسید. بااین حال دردسترس قرار گرفتن فضای مجازی به همراه ابزارهای ارتباطی برای نوجوان آن را به بستری برای اعتیاد دانش آموزان به فضای مجازی مبدل کرد. این پژوهش در پی آن است که با استفاده از یکی از انواع پژوهش های کیفی، اقدام پژوهی، وابستگی شدید یکی از دانش آموزان را به فضای مجازی برطرف کند. براین اساس از طرق مختلف نظیر مشاهده، مصاحبه با دانش آموزان، والدین او، سایر معلمان و... اقدام به جمع آوری اطلاعات گردید. در مرحله ی بعد راه حل هایی مطابق با علاقه و میل دانش آموز نظیر دوری ساعتی از تلفن همراه، دوری مقطعی(چندروز) از تلفن همراه و فضای مجازی، بستن اعلان های شبکه های مجازی روی صفحه ی تلفن همراه، محدود کردن حساب های کاربری در شبکه های مختلف اجتماعی، ایجاد بودجه بندی در خرید اینترنت و.... اتخاذ شد. در نهایت با انجام راه حل های انتخابی اعتیاد به فضای مجازی دانش آموز رفع شده و آثار سوء آن مانند عدم تمرکز در کلاس، خواب آلودگی ، انزوا، سردرد، گردن درد و.... برطرف گردید.
اثربخشی درمان مبتنی بر کارآمدی هیجانی بر استحکام روانی و خودآگاهی هیجانی دختران نوجوان شهر اصفهان
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال پنجم آبان ۱۴۰۱ شماره ۵۳
125 - 140
استحکام روانی و خودآگاهی هیجانی، مولفه هایی هستند که بر فرآیندهای اجتماعی، ارتباط، روانشناختی و هیجانی افراد اثرگذارند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر کارآمدی هیجانی بر استحکام روانی و خودآگاهی هیجانی دختران نوجوان شهر اصفهان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل میباشد. جامعه آماری این پژوهش، کلیه دختران نوجوان 13 الی 18 سال شهر اصفهان بودند که تعداد 30 نفر از آنها به صورت نمونه گیری در دسترس، با توجه به ملاک های ورود و خروج، انتخاب شدند و به صورت تصادفی در 2 گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. ابزارهای گردآوری داده ها در این پژوهش شامل پرسشنامه 48 سوالی استحکام روانی (کلاف و همکاران، 2002) و پرسشنامه استاندارد خودآگاهی هیجانی (گرنت، فرانکلین و لانگ فورد، 2002) میباشد. گروه آزمایش مداخله درمان مبتنی بر کارآمدی هیجانی (متیو و وست، 2016) را در هشت جلسه 90 دقیقه ای در طی دو ماه به صورت هفته ای یک جلسه دریافت کردند، در حالی که گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکردند. داده ها جمع آوری شده با استفاده از روش تحلیل کوواریانس و از طریق نرم افزار SPSS-23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها از مقایسه دو گروه آزمایش و گواه نشان داد به طور کلی درمان مبتنی بر کارآمدی هیجانی بر استحکام روانی و خودآگاهی هیجانی دختران نوجوان، اثر معنادار دارد (P<0/05). نتایج حاکی از آن بود، به نظر می رسد که درمان مبتنی بر کارآمدی هیجانی می تواند استحکام روانی و خودآگاهی هیجانی دختران نوجوان را افزایش دهد و در جهت بهبود سلامت روان آن ها برآید.
تأثیر درمان شناختی رفتاری فردی و گروهی بر افسردگی نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری فردی و گروهی بر افسردگی نوجوانان انجام شد. روش پژوهش آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. بدین منظور 26 نوجوان مبتلا به افسردگی به طور تصادفی انتخاب و در سه گروه درمان شناختی رفتاری فردی، درمان شناختی رفتاری گروهی و کنترل جایگزین شدند. برای سنجش میزان افسردگی از پرسشنامه افسردگی کودکان و مصاحبه تشخیصی اختلال افسردگی استفاده شد. نتایج نشان داد که درمان شناختی رفتاری فردی و گروهی به طور معناداری در کاهش علائم افسردگی در مرحله پس آزمون و پیگیری مؤثر بود. اما بین دو روش فردی و گروهی در پس آزمون و پیگیری تفاوت معناداری مشاهده نشد. به طور کلی نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن بود که درمان شناختی رفتاری فردی و گروهی در کاهش افسردگی نوجوانان مؤثر است و می تواند به عنوان یکی از مداخلات بالینی مورد استفاده متخصصان قرار گیرد.
مقایسه ی اثربخشی شناخت درمانی گروهی به شیوه TADS با دارو درمانی در درمان افسردگی نوجوانان 17- 14 ساله شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری گروهی به شیوه TADSو مقایسه آن با دارو درمانی در درمان افسردگی نوجوانان دختر 17-14 ساله شهر اصفهان بود. بر این اساس در قالب یک مطالعه تجربی همراه با گروه کنترل و با ارزیابی به صورت پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تعداد 27 نوجوان دختر دارای تشخیص افسردگی انتخاب شدند و به شیوه تصادفی در سه گروه TADS، دارو درمانی و گروه کنترل قرار گرفتند. آزمودنی های گروه آزمایش تدز یک دوره دوازده جلسه ای با مشارکت والدین، درمان شناختی رفتاری تدز دریافت کردند. آزمودنی های گروه تحت درمان دارویی در یک دوره 2 ماهه داروی افسردگی (فلوکستین) دریافت نمودند، در حالی که آزمودنی های گروه کنترل چنین مداخله ای دریافت نکردند و در لیست انتظار قرار گرفتند و پس از دو ماه هر سه گروه تحت پیگیری قرار گرفتند. آزمودنی های سه گروه با استفاده از مصاحبه بالینی ساختار یافته برای اختلال های محور I (SCID-I) و مقیاس تجدیدنظر شده افسردگی بک (BDI-II) مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس یک طرفه با نرم افزار آماری SPSS20 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که برنامه شناخت درمانی TADSبه طور معناداری مؤثرتر از دارو درمانی، افسردگی را کاهش داد (01/0P<). براساس نتایج آزمون تعقیبی توکی اثر عمل آزمایشی پایدار بود (01/0P<). در نهایت پیشنهاد می شود که شناخت درمانی گروهی به شیوه TADSبه عنوان یکی از روش های مداخله ای مؤثر برای کاهش افسردگی نوجوانان بکار رود.
موانع ادغام اجتماعی نوجوانان افغانستانی در جامعه ایرانی (مطالعه موردی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال سوم پاییز و زمستان ۱۳۹۳ شماره ۵
101 - 124
حوزه های تخصصی:
مهاجرت بین المللی پدیده ای است کهن که به شکل ها و هدف های گوناگون انجام گرفته و به دلایل مختلف همچنان ادامه دارد. به دلیل گستردگی مهاجرت در دنیای امروز، همه جوامع بشری به نحوی با چالش های مربوط به مهاجرت روبه رو هستند، ماهیت مهاجرت اغلب با دشواری هایی برای مهاجرین همراه است و نوجوانی به عنوان دوره ای حساس و دارای مسائل ویژه خود، آن هنگامی که با مهاجرت پیوند می خورد، منجر به مشکلات متنوعی می شود. بیش از سی سال است که مهاجران افغانستانی در جامعه ایران حضور دارند. در این پژوهش با روش نظریه زمینه ای با 30 نفر نوجوان افغانستانی مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته انجام شد. تحلیل داده ها به روش اشترواس و کوربین به منظور شناخت موانع ادغام اجتماعی صورت گرفت. مهمترین موانع ورود نوجوانان افغانستانی به جامعه میزبان از نظر خودِ آن ها عبارت بودند از نداشتن مهارت های اجتماعی در روابط خود، مقاومت خانواده ها در برابر تغییر، تجربه تبعض، توهین، طرد شدن و برچسب های اجتماعی در جامعه. در نهایت نتایج حاصل نشان داد که این موانع وابسته به شخص نوجوان، خانواده وی، جامعه میزبان، جامعه میهمان و قوانین مهاجراتی است. بر همین اساس به منظور تسهیل ورود این افراد به جامعه می توان در هر یک از ابعاد مطرح شده، برنامه ای مناسب تدوین نمود.
شناسایی عوامل اجتماعی مؤثر بر سلامت روان کودکان و نوجوانان در همه گیری کووید-۱۹: یک مطالعه مرور سیستماتیک(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف با شروع بحران همه گیری ویروس کووید-19 در سراسر جهان از جمله ایران، لزوم پیشگیری و درمان کووید-۱۹ به یک اولویت ملی برای همه گروه های جامعه تبدیل شده است. کودکان به عنوان یکی از گروه های آسیب پذیر جامعه در ابعاد مختلف تحت تأثیر این همه گیری قرار دارند. درنتیجه این مطالعه به دنبال این بوده است که با مرور شواهد و منابع موجود در سطح داخلی و بین المللی، عوامل اجتماعی مؤثر بر سلامت روان کودکان ساکن ایران در مواجهه با همه گیری کووید-19 را شناسایی و طبقه بندی کند. مواد و روش ها روش این مطالعه از نوع تحقیقات توصیفی با مرور نظام مند اسناد و منابع کتابخانه ای و جست وجو در پایگاه های اطلاعاتی معتبر داخلی و بین المللی بوده است که فرایند آن با کمک نمودار پریزما گزارش شده است. مطالعات کمّی نهایی با کمک چک لیست ارزیابی مطالعات و درنهایت 9 مطالعه برای بررسی و تحلیل نهایی انتخاب و وارد مطالعه شدند. یافته ها در میان مطالعاتی که به سلامت روان کودکان ساکن ایران اشاره داشتند، فقط یک مطالعه در سطح ملی بود، بیش از 44 درصد محدود به کودکان شهر تهران بود و همچنین بیش از 77 درصد مطالعات، جمعیت عمومی کودکان را مطالعه کرده بودند. براساس نتایج این مطالعه می توان گفت عوامل تمایزیافتگی خویشتن بالا، سبک های حل تعارض سازگارتر مادر- فرزند و پدر- فرزند، سن بیشتر، افزایش زمان حضور والدین در خانه و تحصیلات بیشتر مادر به عنوان عوامل محافظ و تعیین کننده مثبت سلامت روان (اضطراب و ترس از کرونا) کودکان ساکن ایران شناسایی شدند. از طرفی اضطراب کرونا در مادران، اضطراب، استرس و افسردگی در مادران، آگاهی کودکان از کرونا، ابتلا به ویروس کرونا و یا فوت شخصی از خویشاوندان بر اثر ویروس کرونا، اشتغال والدین به عنوان کادر درمان، مزاحمت و گوش به زنگی والدین، تک فرزند بودن، کم شنوایی و ناشنوایی عوامل خطر برای سلامت روان کودکان (اضطراب، ترس از کرونا و پرخاشگری) ساکن ایران در همه گیری کروناست. نتیجه گیری در ایران در مقایسه با کشورهای مختلف مطالعات بسیار محدودی به سلامت روان کودکان (اضطراب، ترس از کرونا و پرخاشگری) و به ویژه عوامل تعیین کننده اجتماعی آن پرداخته بودند. مطالعات موجود نیز ابعاد محدود سلامت روان و عوامل تعیین کننده سطح فردی و خانوادگی را عمدتاً مطالعه کرده بودند. اما شناخت و توجه به عوامل تهدیدکننده، پیشگیری کننده و تقویت کننده سلامت روان کودکان و رسیدگی به آن از طریق مداخلات و اقدامات اجتماعی می تواند به شکستن چرخه ناکارآمد نابرابری و تبعیض، ارتقای سلامت روان و کاهش آسیب در مواجهه با همه گیری فعلی و همه گیری های احتمالی در آینده منجر شود.
مقایسه مهارت های اجتماعی و اضطراب امتحان در نوجوانان تیزهوش، تیزهوش کاذب و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۰
85 - 106
حوزه های تخصصی:
پژوهش با هدف مقایسه مهارت های اجتماعی و اضطراب امتحان در نوجوانان تیزهوش، تیزهوش کاذب و عادی انجام شد. طرح پژوهش توصیفی و از نوع علیّ-مقایسه ای بود. نمونه پژوهش شامل 147 دانش آموز (50 تیزهوش، 47 تیزهوش کاذب و 50 عادی) بود که از بین دانش آموزان مدارس تیزهوشان و عادی متوسطه اول استان اصفهان به صورت دردسترس و با توجه به ملاک های ورود انتخاب شدند. برای تفکیک دانش آموزان تیزهوش و تیزهوش کاذب از آزمون هوش ریون استفاده شد. افراد نمونه به صورت آنلاین به فرم دانش آموزان دبیرستانی نظام ارزیابی مهارت های اجتماعی و مقیاس اضطراب امتحان فریدمن پاسخ دادند. داده ها با آزمون تحلیل واریانس چندمتغیری (MANOVA) و آزمون تعقیبی LSD تحلیل شد. نتایج آزمون های چندمتغیری تفاوت کلی و معنادار میانگین مهارت های اجتماعی و اضطراب امتحان در بین سه گروه را نشان داد. آزمون اثرات بین آزمودنی نشان داد که اثر خودکنترلی و همکاری از ابعاد مهارت های اجتماعی و خطای شناختی از ابعاد اضطراب امتحان معنادارند. نتایج LSD نشان داد میانگین خودکنترلی دانش آموزان تیزهوش به طور معناداری بزرگتر از سایرین است. میانگین همکاری دانش آموزان تیزهوش کاذب به طور معناداری کمتر از سایرین و میانگین خطای شناختی دانش آموزان تیزهوش کاذب به طور معناداری بیشتر از سایر گروه ها است. نتایج این پژوهش، لزوم تفکیک دانش آموزان تیزهوش کاذب از دانش آموزان تیزهوش در مدارس تیزهوشان ایران را نشان می دهد.
نقش سبک های والدگری و ابعاد ناهنجار شخصیت مادران در اضطراب اجتماعی نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تحولی: روانشناسان ایرانی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۵
267 - 282
حوزه های تخصصی:
هـدف ایـن پژوهـش مقایسـۀ سـبکهای والدگـری و ابعـاد ناهنجـار شـخصیت مـادران نوجوانـان دارای اختـلال اضطـراب اجتماعـی بـا نوجوانـان فاقـد ایـن اختـلال بـود. بـر مبنـای یـک طـرح علّـی- مقایسـهای، بـا سـیاهۀ هـراس اجتماعـی (کانـور و دیگـران، ۲۰۰۰)، دو گـروه ۳۰ نفـری از نوجوانـان دارای اختـلال اضطـراب اجتماعـی و فاقـد آن بـا روش نمونهبـرداری هدفمنـد انتخـاب شـدند و مـادران آنهـا بـه فـرم کوتـاه سـیاهۀ شـخصیتی بـر اسـاس ویراسـت پنجـم راهنمـای تشـخیصی و آمـاری اختلالهـای روانـی (انجمـن روانپزشـکی امریـکا، ۲۰۱۳) و پرسشـنامۀ اقتـدار والدیـن (بـوری، ۱۹۹۱) پاسـخ دادنـد. نتایـج تحلیـل واریانـس نشـان داد سـبک والدگـری مسـتبدانه در مـادران گـروه مبتلـا بـه اضطـراب اجتماعـی بیشـتر از گـروه سـالم و سـبک والدگـری مقتدرانـه در آنهـا کمتـر از گـروه سـالم اسـت. در سـبک والدگـری سـهلگیرانه، بیـن مـادران دو گـروه تفـاوت معنـاداری دیـده نشـد. نتایـج مربـوط بـه ابعـاد ناهنجـار شـخصیت نشـان داد عواطـف منفـی در مـادران گـروه مبتلـا بـه اضطـراب اجتماعـی بیشـتر از مـادران گـروه سـالم، و مخالفتجویـی و بازدارندگـی در مـادران ایـن گـروه بـه شـکل معنـاداری کمتـر از مـادران گـروه سـالم بـود. در بُعـد دلگسسـتگی و روانگسسـتگی، تفـاوت معنـاداری بیـن مـادران دو گـروه دیـده نشـد. یافتههـای ایـن پژوهـش شـواهدی را در جهـت تأییـد نقـش مـادران در اضطـراب اجتماعـی فرزنـدان فراهـم آورده اسـت و میتوانـد در پیشـگیری و درمـان ایـن اختـلال کاربـرد داشـته باشـد.
مدل یابی بهزیستی ادراک شده نوجوانان بر اساس همکاری ادراک شده والدینی در فرآیند فرزندپروری: نقش میانجیگری دلبستگی به والدین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۲شماره ۱ (پیاپی ۶۵)
170 - 151
حوزه های تخصصی:
هدف: روابط میان اعضای خانواده یکی از عوامل تأثیرگذار بر میزان ادراک نوجوانان از بهزیستی است. ازاین رو هدف پژوهش حاضر تعیین نقش میانجیگری دلبستگی به والدین در رابطه بین همکاری ادراک شده والدینی و بهزیستی ادراک شده نوجوان بود. روش: جامعه پژوهش شامل کلیه والدین (پدر و مادر) نوجوانان 18-12 ساله به همراه فرزند نوجوان آن ها در شهر اصفهان بودند، که از میان آن ها 482 نفر از والدین (241 پدر و 241 مادر) و 241 فرزند با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان به ترتیب به پرسشنامه های دلبستگی به والدین (lPPA) کیفیت زندگی کید اسکرین (KIDSCREEN-10) و روابط همکاری ادراک شده والدینی (CRS-Brief) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش آماری ضریب همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهای 23-spss و 23-Amos تحلیل شدند. یافته ها : نتایج شاخص های برازندگی حاکی از برازش مدل پیشنهادی بود و دلبستگی نوجوان به پدر (001/0˂P) و مادر (001/0˂P) توانست نقش میانجی گر را در رابطه ی همکاری ادراک شده والدینی و بهزیستی ادراک شده ی نوجوان ایفا کند. لازم به ذکر است که مسیرهای مستقیم همکاری ادراک شده والدینی به بهزیستی ادراک شده برای پدر (16/0 P=) و همینطور مادر (22/0 P=) معنادار نبود. نتیجه گیری: بر این اساس با در نظر گرفتن نقش متغیرهایی چون همکاری ادراک شده والدینی، دلبستگی نوجوان به والدین و بهزیستی ادراک شده، همکاری هرکدام از والدین و ایفای نقش مؤثر درزمینه پرورش فرزند می تواند به واسطه ایجاد دلبستگی ایمن بیشتر بر بهزیستی روان شناختی فرزندان تأثیر بگذارد.
طراحی و اعتباریابی الگوی والدگری دوره نوجوانی بر اساس منابع اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتباریابی الگوی والدگری دوره نوجوانی بر اساس منابع اسلامی به روش آمیخته(کیفی و کمّی) از نوع اکتشافی متوالی در سال 1399 انجام گرفت. در بخش کیفی پژوهش، ابتدا با استفاده از روش داده بنیاد و بر اساس تحلیل معنایی، منابع اسلامی بررسی و از میان بیش از 500 گزاره اسلامی، با توجه به اصل اشباع 166 گزاره انتخاب شد که با تحلیل گزاره ها، 194 کد باز، 88 کد محوری و 18 کد انتخابی به دست آمد. در بخش کمّی، با استفاده از روش دلفی، میزان مطابقت کدهای محوری با کدهای باز و گزاره ها، همچنین میزان مطابقت کدهای انتخابی با کدهای محوری و گزاره ها توسط متخصصان (77/84CVI >و96/0CVR >) تأیید شد. نتایج پژوهش نشان داد الگوی والدگری اسلامی برای دوره نوجوانی از 5 مقوله مبنایی(شرایط علّی، شرایط واسطه ای، مقوله محوری، راهبردها و پیامدها) و هر مقوله از یک یا چندین مؤلفه تشکیل شده است. در نتیجه ی تقسیم بندی کدها در مقوله های پنج گانه روشن شد که یک کد به عنوان شرط علّی، هشت کد به عنوان شرایط واسطه ای و هفت کد به عنوان راهبردها اختصاص یافت و دو کد نیز با هم ترکیب و مقوله هسته ای را شکل دادند. روایی الگوی والدگری اسلامی نیز توسط متخصصان مطلوب (99/0 CVI >و92/0CVR >) ارزیابی شد. نتیجه این که منابع اسلامی، از غنا و ظرفیت بالایی برای استخراج الگوی والدگری برخوردار است که برای دوره نوجوانی از 18 مؤلفه تشکیل و با اعتبار است.
مقایسه سلامت معنوی و درماندگی روان شناختی در دختران نوجوان خانواده های طلاق و عادی شهر شیراز
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه سلامت معنوی و درماندگی روان شناختی در دختران نوجوان خانواده های طلاق و عادی می باشد. روش پژوهش توصیفی از نوع علی مقایسه ای بوده است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دختران نوجوان مقطع متوسطه اول شهر شیراز می باشد. نمونه آماری شامل 80 نفر، 40 دختر نوجوان که والدین آن ها طلاق گرفته و 40 دختر نوجوان که والدین آن ها طلاق نگرفته اند می باشد و برای تعیین حجم نمونه از روش نمونه گیری خوشه ای استفاده شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های سلامت معنوی پالوتزین و الیسون و پرسشنامه افسردگی، استرس، اضطراب (21-DASS) بهره گرفته شده است. داده های گردآوری شده در دو سطح مورد تجزیه و تحلیل (آمار توصیفی و آمار استنباطی) قرار گرفت. در سطح آمار توصیفی از میانگین و انحراف معیار و در سطح آمار استنباطی از تحلیل واریانس تک متغیره استفاده شد. نتایج حاصله نشان داد که بین سلامت معنوی و درماندگی روان شناختی در دختران نوجوان خانواده های طلاق و عادی تفاوت معناداری وجود دارد؛ سلامت معنوی در میان نوجوانانی که والدین آن ها طلاق نگرفته اند بالاتر است. همچنین درماندگی روان شناختی در میان نوجوانانی که والدین آن ها طلاق گرفته اند بیش تر می باشد.
نقش واسطه ای سبک های فرزندپروری والدین با مشکلات دوره بلوغ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۴ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۹۶)
395 - 416
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تعیین نقش واسطه ای سبک های فرزند پروری، جو عاطفی، دانش نوجوان و نحوه گذراندن اوقات فراغت در رابطه بین شرایط اقتصادی، سطح تحصیلات، دانش والدین و دریافت آموزش با مشکلات رفتاری، اجتماعی و دانش جنسی در نوجوانان دختر و پسر در دوره بلوغ بود. جامعه آماری شامل تمام دختران و پسران نوجوان در شهر یزد بودند. با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی خوشه چند مرحلهای،200 نفر دختر و پسر سنین 16-12 سال و مادران آن ها انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده برای جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه های «سبک ها و ابعاد فرزند پروری»، «جو عاطفی خانواده برن»، «بررسی اوقات فراغت نوجوان»، «بررسی آگاهی از تغییرات دوره بلوغ»، «بررسی وضعیت اقتصادی و تحصیلی»، «مقیاس ارزیابی رفتار کودکان»، فرم والدین (ویرایش سوم)، «نظام بهبود مهارت های اجتماعی» و «پرسشنامه بررسی دانش جنسی» بود. برای آزمون مدل پژوهش، از روش تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج نشان داد که متغیرهای پژوهش دارای همبستگی معنی دار با یکدیگر هستند(0/01≥p) و مدل پژوهش در سطح معناداری 01/0 در بین نوجوانان از برازش مطلوب و مناسب برخوردار است. اثر مستقیم و غیر مستقیم متغیرهای شرایط اقتصادی، سطح تحصیلات، دانش والدین و دریافت آموزش بر مشکلات رفتاری، اجتماعی و دانش جنسی نوجوانان هم معنادار بود (96/t ≥ 1، 05/0≥p).
اثربخشی روایت درمانی بر نگرانی از بدریختی بدن و خودکارآمدی ادراک شده دانش آموزان دختر مبتلا به چاقی و اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۲)
182 - 189
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی روایت درمانی بر نگرانی از بدریختی بدن و خودکارآمدی ادراک شده دانش آموزان دختر مبتلا به چاقی و اضافه وزن بود. روش پژوهش، نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگری با گروه کنترل بود. جامعه آماری را دانش آموزان مبتلا دوره متوسطه دوم مدارس شهرستان جلفا در سال تحصیلی 99- 1398 تشکیل دادند. 30 نفر، با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب، و به صورت تصادفی در دو گروه قرار گرفتند. اعضای گروه آزمایش درمان مختص خود را در 8 جلسه 5/1 ساعته دریافت کردند. ابزارهای اندازه گیری، سیاهه نگرانی از تصویر بدن و پرسشنامه خودکارآمدی شرر بودند. تجزیه و تحلیل یافته ها از طریق آزمون تحلیل واریانس آمیخته با اندازه گیری مکرر انجام گرفت. میانگین متغیرهای نگرانی از بدریختی بدن و خودکارآمدی ادراک شده گروه آزمایش در پیش آزمون به ترتیب (60/57) و (93/48)؛ و میانگین نگرانی از بدریختی بدن و خودکارآمدی ادراک شده گروه کنترل به ترتیب (40/61) و (20/49) بود. نتایج نشان داد که در پس آزمون، نمره نگرانی از بدریختی بدن گروه آزمایش (40/51) در مقایسه با گروه کنترل (40/64) کاهش یافته (001/0>P)، و نمره خودکارآمدی ادراک شده گروه آزمایش (33/56) نسبت به گروه کنترل (27/49) بیش تر شده است (001/0>P). همچنین نتایج نشان داد که در مرحله پیگیری، اثر روایت درمانی بر نگرانی از بدریختی بدن (47/51) و خودکارآمدی ادراک شده (47/56) ماندگار است (001/0>P). طبق نتایج به دست آمده می توان گفت، روایت درمانی می تواند به عنوان روشی موثر در کاهش نگرانی از بدریختی بدن و افزایش خودکارآمدی ادراک شده دانش آموزان دختر مبتلا به چاقی و اضافه وزن مورد استفاده قرار گیرد.
امکان سنجی رفع خشونت قانونی مرتبط با حکم رشد جزائی و کمال عقلی نسبت به نوجوانان در حقوق ایران
منبع:
فقه جزای تطبیقی دوره سوم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
39 - 53
حوزه های تخصصی:
برخی از خشونت ها نسبت به اطفال و نوجوانان ریشه در قوانین و مقررات دارند که از آنها می توان تحت عنوان خشونت قانونی نام برد. منظور از خشونت قانونی، خشونتی است که به نام قانون و از سوی مجلس قانون گذاری بر اطفال و نوجوانان تحمیل می گردد. یکی از مواردی که از حیث امکان خشونت قانونی علیه نوجوانان مورد توجه قرار می گیرد؛ اِعمال مجازات نسبت به افراد کمتر از 18 سال است. قانونگذار ایران در ماده 91 قانون مجازات اسلامی 1392، در راستای انطباق حداقلی با اسناد بین المللی، برای اِعمال مجازات حد و قصاص نسبت به نوجوانان علاوه بر بلوغ شرعی، رشد جزائی و کمال عقل را لازم دانسته است؛ اما ابهام جدی که در ماده قانونی فوق الذکر وجود دارد این است که رشد جزایی و کمال عقلی در نوجوانان بالغ کمتر از 18 سال مفروض دانسته شده یا اینکه قانون گذار معتقد به عدم وجود این منظور بوده است؟ زیرا در فرض نخست، متهم باید ثابت کند که به رشد جزائی و کمال عقلی نرسیده است ولی در فرض دوم، اثبات خلاف اصل با شاکی و یا دادسرا است. نگارندگان در این نوشتار ضمن بیان دیدگاه های گوناگون به این نتیجه دست یافته اند که هرچند ظاهر و منطوق ماده 91 ق.م.ا، دلالت بر وجود رشد جزائی و کمال عقلی در نوجوانان دارد؛ ولی فی الواقع، دلالت بر اصل عدم وجود رشد جزائی و کمال عقلی دارد مگر اینکه خلاف آن اثبات شود؛ چراکه در غیر این صورت ضمن ترویج نوعی خشونت قانونی درباره نوجوانان، این نتیجه عاید می گردد که قانون گذار درخصوص افراد بالغ کمتر از 18 سال از سیاست افتراقی پیروی نکرده است.
تاثیر شش هفته تمرین پلایومتریک بالاتنه بر توان بی هوازی بالاتنه و مراحل مختلف عملکرد شنای 25 متر کرال سینه شناگران پسر 10 ساله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین تاثیر تمرین پلایومتریک بالاتنه بر توان بی هوازی بالاتنه و مراحل مختلف عملکرد شنای 25 متر کرال سینه شناگران پسر 10 ساله بود. بدین منظور 16 نفر از شناگر (میانگین سن7/0±9/9 سال، وزن 9±9/45 کیلوگرم، قد 5 ±8/149سانتی متر، شاخص توده بدن 3±19/20 کیلوگرم بر مترمربع) به صورت داوطلبانه انتخاب شدند. آزمودنی ها به یک گروه تمرین پلایومتریک (8 نفر) و کنترل (8 نفر)تقسیم شدند. پیش و پس از اجرای پروتکل، آزمون رکورد 25 متر شنا کرال سینه در مسافت های10، 20 و 25 متر و تعداد ضربات دست جهت بررسی عملکرد شنا و تست وینگیت دست جهت بررسی عملکرد توان بی هوازی انجام شد. بررسی داده ها، از طریق تحلیل کوواریانس صورت پذیرفت. نشان داد، شش هفته تمرین پلایومتریک بالاتنه روی دست شناگران کرال سینه شاخص های عملکردی از جمله اوج توان به میزان 18 درصد نسبت به گروه کنترل پیشرفت معنی داری داشت اما میانگین توان با اینکه 7 درصد پیشرفت داشت اما معنا دار نبود(05/0<p). همچنین عملکرد شنا در مسافت های10متر (8 درصد)، 10 الی 20 متر (6 درصد) و در مسافت 25 متر (80/3 درصد) پیشرفت نسبت به گروه کنترل وجود داشت که معنی داری در همه مسافت ها مشاهده شد (05/0> p) همچنین در تعداد ضربات دست شنا گروه تمرین پلایومتریک با اینکه در مسافت های 10 متر شنا (11 درصد)، در مسافت 10 الی 20 متر (5/7 درصد) و در مسافت 25 متر (33/5 درصد) پیشرفت داشته اند ولی این تغییرات معنی دار نبود. (05/0<p). نتایج نشان داد شش هفته تمرین پلایومتریک بالاتنه در افزایش و بهبود پارامترهای اندازه گیری شده موثراست و می تواند به عنوان یک روش تمرینی مکمل در شناگران جوان مورد استفاده قرار گیرد.
پیش بینی رفتارهای پرخطر بر اساس روابط والد- فرزند با میانجی گری ذهن آگاهی در نوجوانان پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ مرداد ۱۴۰۲ شماره ۵ (پیاپی ۸۶)
192-183
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش میانجی ذهن آگاهی در رابطه بین کیفیت روابط والد-فرزند و رفتارهای پرخطر در نوجوانان پسر انجام شد. روش پژوهش توصیفی- همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش کلیه نوجوانان پسر دوره اول و دوم متوسطه مدارس دولتی رشت در سال تحصیلی 1401-1402 بودند که تعداد 215 نفر، به شیوه نمونه گیری غیر تصادفی در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایران (IARS) علی زاده محمدی و احمدآبادی (1387)، مقیاس ارزیابی رابطه والد– فرزند (PCRS) مارک و همکاران (1983)، و فرم کوتاه پرسشنامه ذهن آگاهی فرایبورگ (FMI-SF) والش و همکاران (2006) بودند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که اثر مستقیم کیفیت ارتباط با پدر و مادر بر رفتارهای پرخطر و ذهن آگاهی معنادار بود؛ نتایج دیگری نشان داد که اثر مستقیم ذهن آگاهی بر رفتارهای پرخطر معنادار بود (05/0>P). همچنین مشخص شد نقش میانجی ذهن آگاهی بین کیفیت روابط پدر و مادر بر رفتارهای پرخطر معنادار بود (05/0>P)؛ در واقع متغیر ذهن آگاهی بین کیفیت روابط والد-فرزند و رفتارهای پرخطر نقش میانجی جزئی دارد. مدل پیشنهادی پژوهش از برازش قابل قبولی برخوردار بود. بر این اساس می توان نتیجه گرفت که کیفیت تعامل والد- فرزند می تواند منجر به افزایش ذهن اگاهی در نوجوانان شده و در نتیجه به عنوان یک عامل محافظتی در برابر رفتارهای پرخطر در نظر گرفته شود.
پیش بینی اعتیاد نوجوانان دختر به رسانه های اجتماعی بر اساس تاب آوری خانواده و جوعاطفی خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۸۶
۵۵-۳۲
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی اعتیاد به رسانه های اجتماعی بر اساس تاب آوری خانواده و جو عاطفی خانواده انجام شد. روش پژوهش حاضر همبستگی و از نوع پیش بین (تحلیل تمییز) بود. روش: جامعه پژوهش شامل دانش آموزان دختر متوسطه (12 تا 18 سال) شهر اهواز بود که از بین آنها 412 نفر انتخاب شدند که 206 نفر در گروه دارای اعتیاد به رسانه های اجتماعی و 206 نفر هم در گروه بدون اعتیاد به رسانه های اجتماعی قرار داشتند. انتخاب گروه نمونه به روش نمونه گیری در دسترس انجام شد. ابزارهای گردآوری داده ها شامل مقیاس اعتیاد به رسانه های اجتماعی برگن (BSMAS)، مقیاس تاب آوری خانواده سیکسبی (FRAS) و پرسشنامه جو عاطفی خانواده هیل برن(EAF) بودند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل ممیز استفاده شد. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان داد که ترکیب خطی متغیرهای پیش بین پژوهش قادر به پیش بینی عضویت گروهی نوجوانان دارای اعتیاد به رسانه های اجتماعی و فاقد اعتیاد به رسانه های اجتماعی بود. همچنین در تحلیل تمیز به روش گام به گام مشخص گردید که هر دو متغیر پیش بینی کننده های معناداری (001/0>p) برای اعتیاد به رسانه های اجتماعی هستند. نتیجه گیری: با توجه به نقش تاب آوری خانواده و جو عاطفی خانواده در اعتیاد به رسانه های اجتماعی، کمک به افزایش تاب آوری خانواده و بهبود جو عاطفی خانواده می تواند در پیشگیری و درمان اعتیاد به رسانه های اجتماعی موثر باشد.
بررسی و مقایسه تأثیر درمان آرام سازی حالت و نظم جویی هیجان برکاهش مشکلات بدنظم جویی هیجانی نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ تابستان (تیر) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۴
۷۲۲-۷۰۳
حوزه های تخصصی:
زمینه: نوجوانان به طور عمده درکنارآمدن با تغییرات دوره نوجوانی دچار مشکل می شوند و در این میان اغلب آنان دچار بدنظم جویی هیجانی می گردند. هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی و مقایسه تأثیر درمان آرام سازی حالت و نظم جویی هیجان بر کاهش مشکلات بدنظم جویی هیجانی نوجوانان بود. روش: روش این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه بود که ازبین نوجوانان مراجع ه کننده به کلینیک های به رویان، رایین، و گلستان شهر اصفهان، 30 نفر از آنان که با استفاده از پرسشنامه دشواری تنظیم هیجانی (گرتز و رومر، 2004) و مصاحبه بالینی دچار بدنظم جویی هیجانی تشخیص داده شدند و شرایط ورود به پژوهش را داشتند انتخاب و در سه گروه (10 نفری) درمان آرام سازی حالت، تنظیم هیجان و گواه به صورت تصادقی قرار داده شدند افراد گروه های مداخله 8 جلسه 90 دقیقه ای در طی 8 هفته دریافت نمودند و افراد گروه گواه در لیست انتظار قرار گرفتند و دراین مدت مداخل ه ای دریافت ننمودند. افراد حاضر در پژوهش مجدداً در انتها به به پرسشنامه فوق پاسخ دادند. پس از آن داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس چند متغیری مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد هر دو مداخله تنظیم هیجان و آرام سازی حالت توانست بر بدنظم جویی هیجانی نوجوانان دختر مؤثر واقع شود ولی تأثیر مداخله تنظیم هیجان بر کاهش بدنظم جویی هیجانی بیشتر از مداخله آرام سازی حالت بود (0/05 >P). نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که درمان تنظیم هیجان نسبت به درمان آرام سازی حالت به دلیل محتوای آموزشی و ملموس بودن احتمالاً بیشتر مؤثر بوده است.