مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
وزن
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی رابطه ی عناصر آوایی و معنا در موسیقی آوازی از منظری زبان شناختی، بر مبنای مقایسه ی دو نمونه آواز دشتی و ماهور برگرفته از ردیف آوازی استاد عبدالله دوامی پرداخته است. هدف از این پژوهش تشخیص عناصر آوایی (تولیدی) تأثیرگذار و چگونگی استفاده از آن ها در زنجیره ی آوایی آوازها باهدف انتقال هرچه بهتر حس هر آواز و مضامین اشعار استفاده شده در ساختمان گوشه هاست. در اینجا مشخصه های آوایی تولیدی مانند زیروبمی، کشش، وزن و عناصری مانند سکوت و نوع هجا را در هر آواز مورد بررسی قرار داده ایم. نتایج نشان داد که ساختمان آوایی گوشه ها، همانند ساختمان آوایی جمله ها در زبان، از الگوهایی ثابت و از پیش تعیین شده تبعیت می کنند و رخداد عناصر آوایی، با کیفیتی خاص و در جایگاه های تعیین شده در ساختار ملودیک گوشه، باعث انتقال و برانگیختن حس و معنای خاص در شنونده و تقویت مضامین شعری می شوند؛ به طوری که آواز دشتی در مقایسه با آواز ماهور با استفاده ی بیشتر از زیروبمی افتان، حفظ روند زیروبمی در گستره ی هجا، استفاده چشمگیرتر از عنصر سکوت و تمایل به استفاده از سکوت های طولانی تر، بهره بردن فراوان از کشش واکه ای، سرعت پایین تر ملودی گوشه ها و درنتیجه وزن و ریتم کندتر گوشه ها حس اندوه را به شنونده القاء می کند.
کارکرد بلاغی ضدخلسه های عروضی ناصرخسرو (نقضی بر نظریه روان شناختی هیپنوتیزم وزن ریچاردز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بلاغت، رسایی وگیرایی کلام برای تأثیر بر مخاطب و اقناع اوست. سهمی از این رسایی و فرایند تأثیر ذهنی و روانی از آنِ وزن شعر است. چنانکه همواره یکی از دغدغه های برخی بلاغیون قدیم و جدید در غرب و ایران توضیح اموری همچون لزوم تناسب اوزان با محتوای آثار ادبی بوده است. برای نخستین بار اما ریچاردز، از منظر روانشناسی، با تمرکز در مسأله فرایند تأثیر وزن شعر، به وجود قرابتهایی میان حالت تسلیم و اقناع مخاطب یک شعر موزون با حالت تسلیم یک انسان هیپنوز شده، پی برده و به تحلیل و تبیین این فرایند با اتخاذ دیدگاهی بینارشته ای پرداخته است. نقطه مقابل این نظریه را در تعمّدِ ناصرخسرو برای کاربرد اوزان سنیگن می توان دید. مقاله حاضر با نگاهی تحلیلی تطبیقی و البته انتقادی به نظریه «هیپنوتیزمِ وزن» ریچاردز، با تمرکز بیشتر در تحلیل برخی اوزان شعری ناصرخسرو، در پی تبیین موارد نقض این نظریه بر اساس کاربرد بحور نامطبوع یا اوزان ثقیل خواهد بود.
کج فهمی های رایج مفهوم وزن و بی وزنی در آموزش فیزیک
حوزه های تخصصی:
در توصیف مفهوم وزن و بی وزنی کج فهمی هایی وجوددارد که در آموزش فیزیک به دقت باید مورد توجه قرار گیرد. دیده میشود که تصور بی وزنی عمدتا در مورد سفینه های فضایی ویا در مورد آسانسور در حال سقوط آزادبه ذهن متبادر می شود. اما مسئله این است که آیا جسم در این حالت واقعا بی وزن است؟ در این مقاله سعی براین است که به بررسی وتحلیل مفهوم بی وزنی به خصوص بی وزنی در شاتلهای فضایی پرداخته شود و به این منظور ابتدا مفاهیم مقدماتی حرکت، شتاب، جرم،وزن، چارچوبهای لخت و غیر لخت در ارتباط با این مسئله را مورد بازبینی قرار داده و در پایان با استفاده از این مفاهیم دینامیک بی وزنی به روش علمی مورد بررسی قرار گرفته است.
نوآوری، تجزیه و ترکیب اوزان در غزل معاصر با تکیه بر اشعار آرش آذرپیک
منبع:
پژوهش های نوین ادبی (شیرین و شکر) سال اول تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
293 - 311
حوزه های تخصصی:
موسیقی و وزن یکی از ساحت های کلمه است که با تأکید بر جوهره ی گفتاری، نوشتاری و معنایی نمود و بروز یافته است هر چند تأکید اصلی بر جوهره آوایی_گفتاری است. وزن و موسیقی تا انقلاب نیما به تبعیت از غزل کلاسیک سروده می شد. اما با انقلاب نیما و جنبش سیمین بهبهانی در غزل معاصر، وزن عروضی و موسیقی غزل نیز دستخوش تغییراتی شد. مقاله ی حاضر، با هدف کلی بررسی میزان نوآوری، تجذیه و ترکیب اوزان عروضی در غزل معاصر با تکیه بر موسیقی شعر آرش آذرپیک گردآوری و تدوین شده است. با توجه به اینکه هیچ یک از شاعران پسا سیمینی در وزن عروضی و موسیقی نوآوری نداشته اند؛ و اغلب از اوزان جویباری بهره برده اند، آرش آذرپیک یکی از ادامه دهندگان راه سیمین است. که در اوزان ابداعی وی با بسامد فراوان غزل سروده و دست به نوآوری نیز زده است. در این مقاله اوزان پرکاربرد، نوآور و کلاسیک که مشخص گردیده و ذکر خواهد شد؛ مورد تحلیل واقع شده است. در پایان نیز با توجه به شواهد، به این نتیجه دست می یابیم که آذرپیک جزء معدود غزل سرایان پساسیمینی است که در ساحت وزن و موسیقیِ غزل مبدع و نوآور است.
مفهوم «وزن» در آیه «وَ الْوَزْنُ یوْمَئِذٍ الْحَقُ» (اعراف/ 8): بازخوانی انتقادی دیدگاه مفسران
حوزه های تخصصی:
در آیه «وَ الْوَزْنُ یوْمَئِذٍ الْحَقُ» بیشتر مفسران شیعه و اهل سنت، «وزن» را به معانی: سنجش اعمال، دادرسی، جزای عمل، طاعت هر مطیع و حدود آورده اند و نیز «حق» را به معانی عدل و حقیقت، تفسیر نموده اند. ضمن این که غالب مفسران اهل سنت معتقد به وجود ترازویی در آخرت شبیه ترازوی دنیا هستند که دارای دو کفه و یک شاهین است. از سوی دیگر روایاتی نیز مبنی بر تأویل میزان اعمال بر امام علی (ع) وجود دارد. در این مقاله ضمن بررسی اصل مسأله به روش تحلیلی، تلاش شده تا تأویل صحیح «میزان» با استفاده از دلایل نقلی و تحلیل عقلی مورد موشکافی قرارگیرد. این مطالعه نشان می دهد میزان اعمال باید انسان کاملی باشد که برخوردار از عصمت و افضل امت پیامبر (ص) است؛ و این شاخصه ها برپایه چند دسته از روایات، منطبق بر حضرت علی (ع) است. هم چنین، کیفیت این سنجش مطرح شده و دو شبهه مرتبط که امکان تعدد میزان و طرح میزان بودن پیامبر (ص) بود، مورد تحلیل قرار گرفت.
بررسی تطبیقی فضای موسیقایی سینیه شوقی و بلخیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پنجم پاییز ۱۳۹۰ شماره ۱۹
45 - 61
حوزه های تخصصی:
تأثیر و تأثّر شاعران از مضامین و اسالیب یکدیگر در ادبیات جهان امری است شایع که ادبیات عرب نیز از آن مستثنی نیست. «سینیه» بحتری همواره مورد توجه ادبا و شعرا بوده است. در این میان احمد شوقی شاعر معاصر در اسلوب و مضمون از وی پیروی کرده است و عبدالله عمر بلخیر نیز از هر دو شاعر پیش از خود تأسّی جسته و سینیه ای زیبا از خود به یادگار گذاشته است. بی شک بحث و بررسی جنبه های گوناگون «سینیه» شوقی و بلخیر امری است لازم. برخی از سؤالاتی که این پژوهش در صدد یافتن پاسخی برای آن هاست: هنر این دو شاعر در باب موسیقی به چه صورت نمود یافته است؟ تناسب محتوا با وزن، بسامد واژگان و افزایندگان موسیقایی در این آثار به چه صورت است؟
بررسی تطبیقی ساختار موسیقایی شعر کودک عربی و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
511 - 537
حوزه های تخصصی:
امروزه ادبیات و شعر کودک و جایگاه آن در مجموعه موضوعات ادبی، توجه بسیاری از ادیبان و اهل فن در این حوزه را به خود جلب نموده است. ایجاد لذت از نثر یا نظم، مقدمه ایجاد ارتباط شاعر یا نویسنده با کودک است. در این میان، شعر به دلیل ساختار موسیقایی و آهنگین بودن و ایجاد لذت شنیداری، برای کودکان دارای جذابیتی وافر است. شعر کودک با بهره مندی از زبان، ساختار، وزن و درون مایه از جایگاه ویژه ای برخوردار است و همانند انواع دیگر ادبی دارای مؤلفه های ساختاری مشخصی است که آن را از شعر بزرگسال متمایز ساخته است. در این مقاله، به منظور مقایسه کیفی، ضمن تحلیل مهم ترین مؤلفه های آن، جایگاه موسیقیِ شعر کودک در راستای شکل گیری زبان شعر کودکانه مورد تبیین قرار گرفته است. یافته ها نشان می دهد، ساختار موسیقایی شعر کودک به عنوان یکی از مؤلفه های مهم زبانی، به واسطه حضور عینی و ملموس خود نقش زیادی در انتقال محتوای شعری به مخاطب کودک داشته و این امر در نهایت می تواند عامل پیوندی میان کودک و متن شعری باشد.
ارزیابی نمایندگیهای فروش با استفاده از روش تجزیه و تحلیل سلسله مراتبی (AHP)
منبع:
آموزش مهندسی ایران سال ۱۰ زمستان ۱۳۸۷ شماره ۴۰
151 - 171
شرایط متغیر بازار فروش و ناشناخته بودن بسیاری از عوامل تأثیر گذار بر موفقیت یک متقاضی عامل فروش، تصمیم گیری برای اعطای مجوز نمایندگی را به موضوعی مهم برای سازمانها تبدیل کرده است. بدین دلیل، سازمانها تلاش می کنند تا از روشها و ابزارهایی برای تصمیم گیری بهره گیرند تا فرایند ارزیابی اعطای نمایندگی و مجوز فروش را بهبود بخشند. در این زمینه، ابزارها و روشهای مهندسی صنایع به طور مؤثر به مدیران در اولویت بندی و برنامه ریزی بهتر کمک می کنند. یکی از این روشها، روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) به عنوان یکی از رویکردهای تصمیم گیری چند معیاره (MADM) است. در این تحقیق با تعیین معیارهای مهم و مؤثر مدلی برای ارزیابی متقاضیان نمایندگی فروش ارائه شده است. در تمام مراحل طراحی مدل کارشناسان خبره در امر مدیریت و بازاریابی مشارکت داشته اند. همچنین، از روش AHP برای ارزیابی مدل استفاده شده است و در آن معیارهای شناسایی شده در پنج دسته تقسیم بندی و وزندهی و با محاسبه وضعیت هر معیار برای متقاضی، نتیجه ارزیابی مشخص شده است. مدل پیشنهاد شده در قالب یک مطالعه موردی در شرکت لبنیات پاک استفاده و اعتبار سنجی شده است. نتایج نشان دهنده آن است که اولویتهای حاصل از روش پیشنهادی بر مبنای تحلیلی جامع و دقیق بنا شده است. علاوه بر این، با بهره گیری از این روش و تغییر اولویتهای تصمیم گیری می توان به میزان چشمگیری در هزینه و زمان صرفه جویی کرد.
بررسی تکیه ی اسم در گویش مشهدی با رویکرد نظریه ی واج شناسی مورایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی ساختار تکیه در گویش مشهدی می تواند برخی مشخصات این گویش را نمایان سازد. در اکثر پژوهش های مربوط به تکیه در زبان فارسی تکیه مقوله ای صرفی است و آن را در ارتباط با اجزای کلام بررسی می کنند اما پژوهش حاضر سعی دارد تفاوت های موجود تکیه در مقوله ی دستوری اسم را بر اساس نوع و وزن هجا در چارچوب نظریه ی مورایی مورد بررسی قرار دهد. از آنجایی که وزن هجا یا همان سبک و سنگین بودن هجا در تعیین تکیه ی کلمات موثر است و کشش جبرانی نیز ناشی از وزن هجا می باشد، یک ابزار صوری مانند مورا می تواند راهگشای مشکلات واج شناختی تکیه باشد. در بررسی های گویش مشهدی مشاهده شد که وزن هجا می تواند در پذیرش یا عدم پذیرش تکیه موثر باشد. در نهایت مشاهده شد توزیع تکیه در گویش مشهدی صرفا به مقوله ی دستوری وابسته نیست بلکه در مقوله ی دستوری اسم، ساخت و نوع هجا یعنی سبک و سنگین بودن آن ها تاثیر مستقیمی در نوع تکیه دارد علاوه بر آن خوشه های دو همخوانی آغازه در تعیین وزن هجا و تکیه نقشی اساسی دارند. نتیجه گیری: مشاهده شد هجای سنگین در مجاورت با هجای سبک تکیه را به خود اختصاص می دهد مگر اینکه در هجای فوق سنگین شاهد درج واکه و شکست هجای فوق سنگین باشیم که در این صورت تکیه به هجای سبک تعلق می گیرد. در مجاورت دو هجای سنگین و فوق سنگین یکسان اولین هجا و هجای دارای خوشه ی دو همخوانی آغازین تکیه بر می باشد.
چالش های پیش رو در بررسی ریتم شعرهای کودکانه (مطالعه موردی: متل های کودکانه و اشعار کودک شاعران معاصر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ آبان ۱۴۰۳ شماره ۱۳۷
5 - 12
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: وزن و ریتم در اشعار کودکانه، محل تأمل جدی پژوهشگران است تا آن جا که این تکثر برداشت ها در شعرهای کودک معاصر نیز بازتاب دارند.هدف پژوهش: هدف پژوهش بررسی جنبه های ریتمیک شعرهای کودکانه و دلایل اختلاف آراء در مورد اشعار کودکانه است. برخی شعرهای کودکانه را عروضی و برخی هجایی می دانند. روش پژوهش: این پژوهش از نوع کمی-کیفی، توصیفی- تحلیلی است و با به کارگیری منابع کتابخانه ای در گام نخست، به دلایل تکثر آراء و چالش های پیش رو می پردازد و در گام دوم، مدل های ریتمیک مرسوم در اشعار کودکانه را مشخص می کند. ارائه مدل ها، مبتنی بر بررسی 300 شعر کودکانه از شاعران معاصر و نیز متل های کودکانه مکتوب است.نتیجه گیری: منشاء تفاوت آراء را می توان نخست در ناهمگونی جامعه آماری اشعار دانست که همه از یک قاعده پیروی نمی کنند. دوم، درنظر نگرفتن ماهیت زبان عامیانه و عدم تفاوت محسوس در هجای بلند و کوتاه. سوم، عدم درنظر گرفتن تفاوت مقادیر عملی و نظری یعنی تفاوت بین خوانش گویش وارن و مقادیر قابل انتظار در نظریه ها دانست.