مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
ساخت
منبع:
معماری سبز سال هفتم تیر ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۲۴)
55-62
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی عناصر اقلیمی و تاثیر بر معماری پایدار با استفاده از معادلات ساختاری بود. در مقاله حاضر از روش توصیفی پیمایشی براساس از الگوی معادلات ساختاری استفاده شد. شرکت کنندگان در پژوهش حاضر کارشناسان مدیریت ساخت و مهندسی معماری در شهر تهران بودند. براساس فرمول کوکران 384 نفر به عنوان نمونه آماری تحقیق با استفاده نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. 384 پرسشنامه در بین آنان توزیع شد. برای اندازه گیری متغیرهای تحقیق از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. این پرسشنامه شامل 15 گویه برای عناصر اقلیمی و 15 گویه برای معماری پایدار بود. سئوالات پرسشنامه بر اساس مقیاس پنج نقطه ای لیکرت (خیلی مخالفم(1) تا خیلی موافقم (5)) درجه بندی شده است. یکی از سوالات پرسشنامه به اینصورت بیان شده است. نتایج نشان داد که الگوی پیشنهادی با داده ها ی این پژوهش برازش نسبتاً خوبی دارد و اثر مستقیم در جه حرارت (دما) (45/0 =β)، تابش خورشید (39/0 =β)، جریان هوا (باد) (40/0 =β)، موقعیت جغرافیایی (پستی و بلندی و میزان ازتفاع از سطح دریا) ( 32/0 =β) و میران بارش (30/0=β) بر معماری پایدار در سطح (01/0>P) مثبت و معنادار است. نتایج معادلات ساختاری نشان داد که عناصر اقلیمی به صورت کلی می توانند 77/0 از واریانس و تغییرات معماری پایدار را پیش بینی کنند.
ارائه چارچوبی تحلیلی برای سنجش الگوی شبکه معابر: مقایسه تطبیقی محدوده های خودسازمان یافته شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۴ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۲)
1341 - 1361
حوزه های تخصصی:
فرم شهری نمایانگر ویژگی های کالبدی شهر و فرایندهای غیر کالبدی (اقتصادی، اجتماعی و سیاسی) نمود یافته در کالبد است و شبکه معابر یکی از اجزای مهم و پایدار آن محسوب می شود. این مقاله درصدد آن است تا با ارائه یک چارچوب تحلیلی و معرفی شاخص های مناسبی که وجوه مختلفی از الگوهای شبکه معابر را هدف قرار می دهند، امکان بازشناسی روش مند این الگوها را فراهم آورد و در این فرایند، سه بُعد پیکره بندی، ترکیب بندی و ساخت (که به این ترتیب با شاخص های توپولوژیک، ریخت شناسی و متریک متناظرند) را به کار گرفته است. نوآوری پژوهش را نیز می توان در دو جنبه به کارگیری رهیافت شبکه در مدل سازی (در مقابل توصیفات کیفیِ متداول در پژوهش های داخلی) و تولید چارچوب تحلیلی با انباشت مجموعه شاخص های متفاوت و متناسب با اطلاعات در دسترس، برشمرد. پژوهش پیشرو به تحلیل الگوهای شبکه معابر (که به دودسته خود سازمان یافته و از پیش طراحی شده تقسیم بندی می شود) در محدوده های خود سازمان یافته که بدون هیچ طرح از پیش اندیشیده شده ای طی زمان به وجود آمده اند (و عموماً بی نظم، تودرتو و پرپیچ وخم توصیف می شوند) می پردازد و ویژگی ها و قاعده مندی های مشترک حاکم بر آن ها و وجوه تشابه و تفاوت آن ها را ردیابی می نماید. به کارگیری چارچوب تحلیلی در پانزده محدوده مطالعاتی خود سازمان یافته در شهر تهران نشانگر آن است که نه تنها الگوی پیکره بندی شبکه معابر در تمامی محدوده ها با یکدیگر مشابه و از نوع T-tree است، بلکه تحلیل های تری پلات انجام شده هم مؤید تشابه الگوی ترکیب بندی و ساخت شبکه معابر در این محدوده ها علی رغم وجود برخی تفاوت ها است که از وجود نظمی مشابه اما پیچیده و پنهان در آن ها حکایت دارد.
تبیین عاملیت و ساختار در گبه ها و قالیچه های شیری قشقایی براساس نظریه ساخت یابی گیدنز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دست بافته های عشایری و جامعه شناسی، از جمله گفتمان های مطلوب در ساحت میان رشته ای است که از ظرفیت قابل قبولی در گفتمان سازی هنرهای بومی و قومی و دست یابی به معرفت آفرینندگان کُنش گر این بافته ها، اجتماع و بستر فرهنگی که چنین آثاری در آن ها خلق شده است، برخوردارند. در این مقاله، گبه ها و قالیچه های شیری ایل قشقایی از منظر جامعه شناسی گیدنز و در قالب نظریه ساخت یابی با محوریت گزاره های"ساختار و عاملیت"، مورد مطالعه، بررسی و تحلیل قرار خواهد گرفت. منظور از ساختار، بُعد فنی دست بافته یعنی نوع و فن بافت و چگونگی شکل گیری بافته ها و نقوش آن هاست که در جایگاه ساختار اجتماعی قرار گرفته است. پرسش مطرح در این بافته ها، این است که ساختار(قواعد و منابع) بافت با چه ساز و کاری موجب ماندگاری گبه ها و قالیچه های شیری و تداوم عملکرد آن ها شده است؟. از این رو، هدف این پژوهش، بررسی مؤلفه ها و عاملیت های مؤثر در ساخت(بافت)، شُهرت و قدرت نمادین گبه ها و قالیچه های شیری قشقایی است. یافته های این تحقیق حاکی از آن است که مؤلفه-های گونه گون از جمله ساختار و فنون بافندگی، به عنوان عاملیت ها در شُهرت و ارزش مداری این بافته ها نقش اساسی دارد. هم-چنین بر مبنای این نظریه، در فرآیند بافت و تولید دست بافته ها، نه تنها بافندگان به عنوان کنش گر و عامل انسانی، بلکه عاملیت های دیگری نیز هم چون حضور رنگ های طبیعی و نقوش تجریدی و انتزاعی، ویژگی ذهنی بافی و بداهه بافی نیز، در به وجود آمدن ساخت(بافته)، مشارکت دارند. این پژوهش کیفی و روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است. شیوه گردآوری داده ها، کتابخانه ای است.
رویکردی نو به معماری بومی در رابطه ی ساختاری آن با معماری پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۲ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
29 - 40
حوزه های تخصصی:
در این مقاله سعی شده ابتدا عوامل تعیین کننده ی معماری پایدار در چهار حوزه (مردم، طبیعت، ساخت و الگو) مشخص شود. سپس جایگاه این عوامل در رویکردهای نظری مختلف به معماری بومی تبیین و ساختار آن بررسی شود. برای تبیین موضوع، ابتدا ساختار مولّد معماری که اساس تعاریف و رویکردها را شکل می دهد، به طور کلّی از زبان نظریه پردازان معماری، ارائه شده و در ادامه مولدهای معماری بومی که از بطن تعاریف بیرون می آید، مشخص شده است تا پایه ی مدل های پنجگانه ای از رویکردهای معماری بومی را تشکیل دهد که عبارتند از: 1-رویکرد مبتنی بر مشارکت مردم 2-رویکرد مبتنی بر ساخت گرایی طبیعی 3-رویکرد مبتنی بر الگوگرایی طبیعی 4-رویکرد مبتنی بر مطلق گرایی طبیعی 5-رویکرد مبتنی بر کل نگری. در این دسته بندی ها، رابطه و نسبتی که مولّدهای معماری بومی در هر تعریف با هم برقرار می کنند، تمایز تعاریف را از یکدیگر مشخص می کند. برای هر دسته از تعاریف، مصادیقی از معماری های به وجود آمده بر اساس آن رویکردها، مطرح شده و جایگاه نظری آن معماری(بومی) در توسعه ی پایدار معماری امروز به صورت ساختار یافته، ارائه و نتیجه گیری شده است. در پایان نمونه ای از طرح های اجرا شده (پروژه بهسازی روستای خور) که رویکردی کل نگر را در بهسازی محیط بومی دنبال کرده، به عنوان معماری پایدار معرفی شده است.
معرفی «ساخت و تعبیر» به منزله رویکردی تازه به ساخت واژه(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف مقاله حاضر معرفی رویکردی تازه به ساخت واژه با عنوان «ساخت و تعبیر» بوده است. برای تحقق این هدف بخش هایی از نظریه نقش و ارجاع، به ساخت واژه تسری داده شده، با دیدگاه تازه ای تلفیق یافته و رویکرد جدیدی با عنوان «ساخت و تعبیر» را شکل داده است. این رویکرد جدید برای تحلیل چگونگی مفهوم سازی در زبان و نحوه کارکرد دو پدیده چند معنایی و هم معنایی و علت هم بستگی میان آن ها در قالب ساخت واژه اشتقاقی و بسیط و براساس تحلیل تعدادی وند و واژه که به صورت تصادفی انتخاب شده اند، ارائه و در سه مرحله اجرا شده است: در مرحله اول، دیدگاه های ساخت واژی متفاوتی در زمینه چند معنایی موردنقد و بررسی قرار گرفته، در مرحله دوم رویکرد پیشنهادی ارائه شده و در مرحله سوم موارد مشکل ساز رویکردهای پیشین در چارچوب پیشنهادی، موردتحلیل قرار گرفته و به نتیجه رسیده است که کاربرد با معنا تفاوت دارد. کاربرد بنیاد زبان و محور مفهوم سازی است. کاربرد به صورت هم زمان و پیوسته هم با معنا و هم با صورت سازه ها در حال تعامل است و همین تعامل هم زمان و دائمی علت شکل گیری چند معنایی و هم معنایی هم بسته و در رقابت است. همچنین توانش کاربردی در ذهن گوینده است، بنابراین گوینده در بستر شناخت فرهنگی و بافت، با ایجاد تعامل میان کاربرد، معنا و صورت، ارجاع می دهد و شنونده واحد ارجاعی یا «ساخت» را تعبیر و استنباط می کند و بدین گونه مفهوم سازی صورت می گیرد.
بررسی تطبیقی آراء روش شناختی ماکس وبر و پیتر وینچ(مقاله علمی وزارت علوم)
جامعه شناسی در دهه های اخیر دورانی خاص را تجربه کرده است. از یک سو، تاکید بر هدایت مفهومی و روشی و از سوی دیگر فرار از دامن خردگرایی محض که اثرات زیان بار آن در علوم مختلف، به ایجاد تفکرات پسا تجدد منتج گردیده است. وبر را یکی از بنیان گذاران اصلی جامعه شناسی می دانند، اما نوشته هایش بسیار گسترده تر از این عرصه بوده و بسیاری از حوزه های تاریخی، نظریه حقوقی، اقتصاد و مطالعه تطبیقی را در بر می گیرد..... اندیشه های وبر هنوز به طور گسترده، هر چند اغلب با تغییرات ، در جامعه شناسی امروز به کار برده می شود. وینچ هم که قبل از ورود به حوزه جامعه شناسی، در فلسفه و معرفت و اندیشه اجتماعی فعالیت داشته و سپس وارد عرصه جامعه شناسی شده است، و با فرق گذاری بین علم و فلسفه معتقد است که کار علم، بررسی ماهیت علت و معلولی وقایع جزیی و کار فلسفه، بررسی ماهیت واقعیت است. در این نوشتار سعی بر این است که به نظریات و ایده های روش شناسی دو اندیشمند معاصر ماکس وبر بپردازیم که هر یک در عین آن که جانب یکسانی را در پیش گرفته اند، ولی با سرعت و با عمق کما بیش متمایزی در عالم معنا و عمل با ماهیت و وجود و یا ذهن و عین، بحث و جستجو و کنکاش کرده اند.
شکل و ساخت تمثیلات پروین اعتصامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۵ تابستان ۱۳۹۲ شماره ۲
261 - 281
حوزه های تخصصی:
فرم یا صورت به این دلیل که شیوه بیان درمجموع به اثر ادبی ساختار و شکل می بخشد و در صورت، تجلی می یابد عاملی مهم در ماندگاری اثر است. در این مقاله، با تکیه بر نگرش سیستمی، به تبیین و بررسی عوامل و عناصر مؤثر در انسجام و یک پارچگی و فرم و شکل تمثیلات و مناظرات دیوان پروین اعتصامی پرداخته شده و این نتایج حاصل آمده است: 1. در مناظرات پروین اعتصامی، به دلیل اینکه اجزای شعر در یک بافت گف توگویی محکم در هم تنی ده شده است، تداوم و انسجام متن به وضوح دیده می شود. 2. بیان روایی پروین در تمثیلات و مناظراتش سبب شده که نسبت متقابل هر جزء یا دیگر اجزا به خوبی رعایت شود و ساختاری منسجم و هیئتی متشکل به وجود آید. 3. پروین با استفاده هوشمندانه از موسیقی مناسب با محتوای این بخش از اشعارش، تداوم متن و ارتباط متقابل میان اجزای شعر را مستحک متر نموده است. 4. پروین اعتصامی به مدد بهره گیری از شکل ذهنی کامل و سازما نیافته اش و با سازمانده ی به عناصر زبانی (آواها، واژگان، و صورت های نحوی) در شعرش توانسته است ساختاری قوی و شکلی ماندگار در ذهن مخاطب به وجود آورد.
ساخت و اعتباریابی پرسشنامه اوقات فراغت دانش آموزان
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ساخت و اعتباریابی پرسشنامه اوقات فراغت دانش آموزان انجام گرفت. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی و از نوع تحلیل عاملی تاییدی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه شهروندان شهر خرم آباد در سال 1401 در سطح شهر و مدارس فوتبال و آموزشگاه های هنری، کانون های زبان، کانون های فرهنگی – تربیتی و … بود که با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 237 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب گردید. نتایج نشان داد پرسشنامه اوقات فراغت دانش آموزان تحلیل عاملی شده دارای 12 سوال و 4 مؤلفه (دغدغه مالی- معیشتی؛ دغدغه تربیتی- آموزشی؛ سبک زندگی مدرن و شهری؛ علاقه و استعداد فرزند) بوده و از لحاظ روان سنجی از پایایی، روایی و برازندگی خوبی برخوردار است. از پرسشنامه تحلیل عاملی شده اوقات فراغت دانش آموزان، می توان برای مطالعات مربوط به اوقات فراغت دانش آموزان استفاده کرد
ساخت و اعتباریابی پرسشنامه آسیب های جسمی و روانی تلفن همراه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۷
75 - 93
حوزه های تخصصی:
زمینه: گسترش استفاده از تکنولوژی رسانه های صوتی و تصویری، جامعه را با چالش های پزشکی، فرهنگی و اقتصادی فراوانی رو به رو ساخته است. در این میان استفاده مفرط از تلفن همراه می تواند مشکلات فراوانی را در پی داشته باشد. هدف: پژوهش حاضر با هدف ساخت و اعتباریابی پرسش نامه آسیب های جسمی و روانی تلفن همراه انجام گرفت. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی و از نوع تحلیل عاملی تاییدی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه شهروندان شهر خرم آباد با مدرک تحصیلی دیپلم به بالاتر در سال 1399 تشکیل داد که با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 200 نفر به صورت آنلاین و مجازی به عنوان نمونه آماری انتخاب گردید. یافته ها: نتایج نشان داد پرسش نامه آسیب های جسمی و روانی تلفن همراه تحلیل عاملی شده دارای 42 سوال و 10 مؤلفه (ترس از دست دادن، سندرم ویبره، سندرم اردک، نوموفوبیا، بیخوابی، مشکل شنوایی، سندرم چشم، سندرم تونل و گردن پیامکی) بوده و از لحاظ روان سنجی از پایایی، روایی و برازندگی خوبی برخوردار است. بحث و نتبجه گیری: از پرسش نامه تحلیل عاملی شده آسیب های جسمی و روانی تلفن همراه، می توان برای شناسایی و مطالعات مربوط به آسیب های جسمی و روانی تلفن همراه استفاده کرد.
ساخت و رواسازی پرسشنامه احساس تنهایی در بین زنان ایرانی (مطالعه موردی زنان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و فرهنگ سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۵
69 - 81
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، ساخت و رواسازی پرسشنامه تنهایی در بین زنان ایرانی(مطالعه موردی زنان شهر تهران) بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان شهر تهران بود. برای انتخاب آزمودنی ها از طریق مصاحبه با زنان 18 تا 45 سال که تجارب آن ها در زمینه احساس تنهایی بود تا زمان اشباع مصاحبه ها ادامه یافت. بعد از 12 مصاحبه کد جدیدی استخراج نشد. روش پژوهش، ترکیبی از روش های کمی و کیفی بود. برای ساخت و روایی پرسشنامه احساس تنهایی در زنان ایرانی، در مرحله کیفی پژوهش، از شرکت کنندگان مصاحبه به عمل آمد. برای روایی و پایایی پرسشنامه از روایی صوری کیفی و کمی، نسبت روایی محتوا، شاخص محتوایی روایی، تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. پایایی پرسشنامه به به وسیله روش های همسانی درونی و پایایی تصنیف بررسی گردید. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که پرسشنامه احساس تنهایی با 13 گویه از سه عامل (تنهایی خانوادگی، تنهایی فردی و تنهایی اجتماعی) تشکیل شده و از روایی و پایایی مناسبی برخوردار است. تحلیل عاملی تأییدی نیز مدل سه عاملی را تائید کرد. بنابراین می توان نتیجه گرفت از پرسشنامه احساس تنهایی می توان برای ارزیابی احساستنهایی در زنان استفاده کرد.
ساخت و اعتباریابی ابزار سنجش و ارزشیابی رزمایش مشترک انتظامی در تربیت و آموزش فراجا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش انتظامی سال ۲۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۹۸)
1 - 30
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: هدف پژوهش ساخت و اعتباریابی پرسش نامه ای برای سنجش ارزشیابی رزمایش مشترک انتظامی است که متناسب با ویژگی ها و فرهنگ بومی تربیت و آموزش فراجا باشد.روش: روش پژوهش، توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه این پژوهش کلیه خبرگان، اساتید، فرماندهان، مدیران ودست اندرکاران طراحی و اجرای رزمایش های دانشگاه افسری و تربیت پلیس امام حسن مجتبی (ع)، کارشناسان آموزش و معاونت عملیات فراجا و فاتب در حوزه رزمایش تعداد 96 نفر بودند که که 75 نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه محقق ساخته بوده است. به منظور حصول روایی صوری به برآورد شاخص های CVR و CVI با استفاده از کارشناسان و خبرگان اقدام شد. پایایی پرسش نامه با استفاده از آلفای کرونباخ 89 درصد سنجیده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها و ساخت ابزار موردنظر، از روش تحلیل عاملی تأییدی با نرم افزار PLS استفاده شده است. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل عاملی داده ها تأییدی در قالب مدل اندازه گیری پس از تأمین کلیه پیش فرض ها نشان داد که از 137 گویه شناسایی شده برای ارزشیابی رزمایش، 104 گویه با مؤلفه های خود همبستگی داشتند و به عنوان سوال های نهایی پرسش نامه مورد تأیید قرار گرفتند.نتایج: این مطالعه نشان داد که پرسش نامه ارزشیابی رزمایش با ضرایب روایی و پایایی مناسب، ابزاری برای سنجش و ارزشیابی رزمایش مشترک است و می توان نسبت به انجام ارزشیابی و سنجش در مراحل قبل، حین و بعد از اجرای رزمایش مشترک انتظامی اقدام کرد..
طراحی مدل مدیریت زنجیره تامین پروژه ساخت مبتنی بر مدلسازی سیستم های مانا (مورد مطالعه: پروژه ساخت پتروشیمی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت صنعتی سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۹
77 - 127
حوزه های تخصصی:
به کارگیری مدیریت زنجیره تامین در صنعت ساخت با دشواری های جدی از قبیل طبیعت گذرای پروژه ، سفارشی سازی زیاد، تکرارپذیری پایین فعالیت ها، عدم وجود خط تولید و وابستگی رفت و برگشتی فعالیت ها مواجه است. زنجیره تامین پروژه های ساخت پتروشیمی، سیستم های بسیار پیچیده ای هستند که عملکرد نهایی آنها به ترکیب صدها تصمیم اتخاذی در چندین شرکت مستقل بستگی داشته و تعاملات ذینفعان و ویژگی های خاص هر پروژه، در زمره ی پدیده های پیچیده ای هستند که عناصر و متغیرهای بسیاری در آنها دخیل بوده و بصورتی درهمبافته، با یکدیگر در تعاملند. از آنجا که مدل سیستم مانا ریشه در سایبرنتیک سازمانی داشته و یکی از روش های س اختار یافت ه برای مواجهه با مسائل پیچیده و ساختار نایافته است، اتخاذ چنین رویکردی، تحلیلگر را قادر م ی س ازد ت ا عمیق اً از اش کالات ک ارکردی سیس تم کنونی، آگاهی یافته و چگ ونگی اعم ال تغیی رات در طراح ی سیس تم ب ه منظ ور سازگاری با آش فتگی ه ای داخل ی و خ ارجی را دریاب د. در پژوهش حاضر، با توجه به این ماهی ت آس یب شناس انه و ساختارگرایانه، مدیریت زنجیره تامین یک پروژه پتروشیمی عارض ه ی ابی ش ده است. این عارضه یابی، منجر به ارائه مدل و شناسایی نقاط ضعف زنجیره تامین از منظر سیستم های پنج گانه و کانال های ارتباطی، جهت دستیابی به مانایی شده اس ت. اعتبار روش شناسی و یافته های پژوهش از مجرای مشارکت جمعی از خبرگان مورد تایید قرار گرفته و ن وآوری ان، عارضه یابی زنجیره تامین مبتنی بر مدل سیستم مانا و از مجرای انجام مطالعه موردی است.
بازنگری آموزش مهندسی برای قرن 21
منبع:
آموزش مهندسی ایران سال ۱۳ زمستان ۱۳۹۰ شماره ۵۲
41 - 65
دانشجویان در زمان دانش آموختگی چه دانشها، مهارتها و نگرشهایی را باید بدانند و چگونه می توانیم مطمئن شویم که آنها به این تواناییها دست یافته اند؟ اینها سؤالات اساسی در آموزش مهندسی در طی دو دهه گذشته بوده است. کوششهایی که برای پاسخ به این سؤالها صورت گرفته، به تغییرات چشمگیری در آموزش مهندسی و ارزشیابی دستاوردهای آن منجر شده است. تأکید بیش از حد بر آموزش علوم مهندسی، در دهه های پایانی قرن بیستم، فاصله بین آموزشهای عرضه شده و نیازهای واقعی دنیای کار حرفه ای را افزایش داده است. برای از بین بردن این فاصله تعدادی از دانشگاههای پیشرو در آموزش مهندسی ابتکاری جدید برای توسعه چشم اندازی تازه داشته اند. از مهم ترین وجوه این برنامه، که به CDIO معروف شده است، تأکید بر فعالیتهای عملی و هدایت آموزشهای دانشگاهی به سمت نیازهای صنعت و بازار کار است. نگرش جدید بر این پیشفرض استوار است که دانش آموختگان مهندسی باید بتوانند سیستم های پیچیده مهندسی را، در محیطی مدرن و مبتنی بر کارگروهی، برای خلق محصولات و سیستم ها تعریف، طراحی و اجرا کنند و به کار ببرند. سمتگیری کلی این برنامه می تواند برای ارتقای برنامه های آموزش مهندسی کشور و همخوانی هر چه بیشتر آنها با دستاوردهای نوین آموزش مهندسی در سطح جهان به کار گرفته شود.
ساخت و اعتباریابی پرسشنامه رسانه های ورزشی نوپدید
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ساخت و اعتباریابی پرسش نامه رسانه های ورزشی نوپدید انجام گرفت. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی و از نوع تحلیل عاملی تاییدی و از لحاظ هدف نیز کاربردی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه صاحب نظران و کارشناسان حوزه ورزش و رسانه با مدرک تحصیلی لیسانس و بالاتر در سال 1400 تشکیل می داد که در بخش کیفی (15 نفر مصاحبه و 30 نفر دلفی) و در بخش کمی با روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 384 نفر (با تأکید بر کفایت نمونه فرمول تعیین حجم نمونه کوکران) به عنوان نمونه آماری انتخاب گردید. نتایج نشان داد پرسش نامه رسانه های ورزشی نوپدید تحلیل عاملی شده دارای 62 سوال و 7 مؤلفه (اطلاع رسانی، مشارکت اجتماعی، ماهیت آموزشی، فرهنگ سازی، استقلال رسانه ای، مشروعیت بخشی و ماهیت انگیزشی) بوده و از لحاظ روان سنجی از پایایی، روایی و برازندگی خوبی برخوردار است. با توجه به اهمیت رسانه های ورزشی نوپدید، از پرسش نامه تحلیل عاملی شده رسانه های ورزشی نوپدید، می توان برای شناسایی و مطالعات مربوط به رسانه های ورزشی نوپدید استفاده کر
ساخت و رواسازی مقیاس توانمندسازی روانشناختی کارکنان جمعیت هلال احمر (R-PES)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت دولتی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۶
125 - 149
حوزه های تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر با هدف ساخت و رواسازی ابزاری جهت سنجش توانمندسازی روانشناختی در کارکنان انجام گرفت.
طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: روش مطالعه حاضر از نوع ترکیبی بوده و از طرح تحقیق اکتشافی متوالی استفاده شد؛ که به دو بخش کمی و کیفی تقسیم شده است. در بخش کیفی از روش پدیدارشناختی استفاده شد و داده های مستخرج از مصاحبه نیمه ساختار یافته با 26 تن از متخصص ها و اساتید دانشگاه و جمعیت هلال احمر شامل معاونین و داوطلبان جمعیت هلال احمر تحلیل شدند. در بخش دوم از روش همبستگی از نوع معادلات ساختاری استفاده شد؛ در این بخش داده های مستخرج از 350 شرکت کننده تحلیل شدند؛ جامعه آماری در این بخش شامل کارکنان جمعیت هلال احمر استان تهران بود. در این مطالعه از پرسشنامه توانمندسازی روانشناختی اسپیتزر (1999) و پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد.
یافته های پژوهش: نتایج نشان داد، پرسشنامه 29 سؤالی طراحی شده دارای ساختار عاملی مناسبی است؛ به طوری که حداقل 68 درصد از میزان واریانس توانمندسازی روان شناختی کارکنان را می توان به درستی تشخیص داد؛ این تشخیص در هفت زیر مقیاس مورد سنجش قرار می گیرد که عبارت اند از: اعتماد، خود تعیینی، احساس معنادار بودن، احساس شایستگی، احساس مؤثر بودن، اعتمادبه نفس و نوآوری.
محدودیت ها و پیامدها: در مطالعه حاضر فقط توانمندسازی روانشناختی در کارکنان مورد توجه قرار گرفته است؛ در حالی که این متغیر به صورت گسترده ای در سایر ابعاد زندگی فردی و گروهی تاثیر می گذارد.
پیامدهای عملی: نتایج تحقیق نشان داد که روایی صوری، محتوایی، همگرا و سازه ای پرسشنامه 29 سؤالی توانمندسازی روان شناختی کارکنان (R-PES) مناسب و قابل قبول است بنابراین می توان از آن به عنوان یک ابزار مفید برای سنجش توانمندسازی روانشناختی کارکنان استفاده کرد. توصیه می شود پژوهشگران، روانشناسان صنعتی و مشاوران شغلی از این پرسشنامه برای سنجش توانمندی روانشناختی کارکنان استفاده کنند. ساختار عاملی مناسب پرسشنامه و توانایی آن در ثبت دقیق حداقل 68 درصد از واریانس در توانمندسازی روانشناختی، آن را به ابزاری ارزشمند برای سنجش این سازه در زمینه محیط کار تبدیل کرده است.
ابتکار یا ارزش مقاله: این ابزار اولین پرسشنامه بومی ایرانی در زمینه سنجش توانمندسازی روان شناختی است.
نوع مقاله: علمی پژوهشی
تحلیل اصطلاحات گویش شوشتری در چهارچوب دستور ساختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف توصیف و تحلیل کیفی و کمّی ساخت های اصطلاحی (ساخت های فاقد ترکیب پذیری معنایی) در گویش شوشتری براساس دستور ساختی فیلمور و دیگران (1988) و با اشاره به پیوستار نحو- واژگانی پیشنهادی کرافت (2001) انجام شده است. داده های پژوهش نیز به دو شیوه میدانی و کتابخانه ای از گویشوران بومی گویش شوشتری، فرهنگ واژه نامه ای از گویش شوشتری (نیرومند، 1356) و فرهنگ گویش شوشتری (فاضلی، 1383) گردآوری شده است. در پژوهش پیشِ رو، ابتدا با ابزار موجود در دستور ساختی، انواع عبارت های اصطلاحی گویش شوشتری براساس طبقه بندی فیلمور و دیگران (1988) تحلیل شده و در ادامه، فراوانی اصطلاحات نیز اندازه گیری شده است. نتایج نشان می دهد که اصطلاحات گویش شوشتری، براساس دیدگاه فیلمور و دیگران (1988) در چهار دستهاصطلاحات رمزگذار/رمزگشا، صوری/جوهری، دستوری/فرادستوری و دارای نکته کاربردشناختی/فاقد نکته کاربردشناختی قرار می گیرند. از بررسی مجموع 109 اصطلاح استخراج شده در گویش شوشتری، درصد فراوانی هر دسته از اصطلاحات به شرح زیر است: تعداد 47 اصطلاح (57 درصد) رمزگشا درمقابلِ 62 اصطلاح (43 درصد) رمزگذار، 91 اصطلاح (83.5 درصد) جوهری، دربرابر 18 اصطلاح (16.5 درصد) صوری و 96 اصطلاح (88 درصد) فاقد نکته کاربردشناختی درمقابلِ 13 اصطلاح (12 درصد) دارای نکته کاربردشناختی. هیچ یک از داده ها فرادستوری نبوده اند؛ درنتیجه، 100 درصد اصطلاحات دستوری بوده اند. همچنین داده های موردبررسی در این پژوهش، در بخش ساخت های پیچیده و خاص در پیوستار نحو-واژگانی پیشنهادی کرافت (2001) قرار گرفته اند.
ساخت و رواسازی مقیاس اعتیاد به شبکه های رسانه ی اجتماعی در ایران (SMSAS-IR)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۱
164 - 184
حوزه های تخصصی:
فقدان ابزاری برای اندازه گیری اعتیاد به رسانه های اجتماعی مانع توسعه بیشتر زمینه تحقیقاتی شده چراکه ابزارهای معتبر کمی جهت سنجش وجود دارد و هیچ کدام به زبان فارسی تأیید نشده اند. هدف کلی مطالعه حاضر ساخت و رواسازی مقیاس شبکه های رسانه ای اجتماعی بود. آمیخته اکتشافی به عنوان راهبرد پژوهش استفاده شد؛ که روش پژوهش در بخش کیفی، نظریه داده بنیاد با رویکرد سیستماتیک اشتراوس-کوربین و در بخش کمی از روش تحقیق همبستگی و معادلات ساختاری استفاده شد. جامعه آماری شامل خانواده های استان تهران که در بخش کیفی 32 نفر به صورت هدفمند انتخاب و مورد مصاحبه قرار گرفته و در بخش کمی 413 نفر به روش نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب شد. در تحلیل یافته ها 89 گویه استخراج و بعد از بررسی روایی صوری، روایی محتوایی و ساختار عاملی 45 سؤال تأیید شدند، درنهایت پرسشنامه شامل 7 عامل که درمجموع 64/65 درصد از واریانس را تبیین می کند (عامل اول 06/23 درصد، عامل دوم 12 درصد، عامل سوم 16/7 درصد، عامل چهارم 19/6 درصد، عامل پنجم 85/5 درصد، عامل ششم 46/5 درصد و عامل هفتم 20/5 درصد) که نشان دهنده روا بودن پرسشنامه است. نتایج نشان دادند که مقیاس ساخته شده می تواند برای ارزیابی اعتیاد به رسانه های اجتماعی در هر دو محیط بالینی و غیر بالینی مورداستفاده قرار گیرد، زیرا به متغیرهایی می پردازد که در مقیاس های معروف اعتیاد به پلتفرم های تجاری خاص بررسی نشده اند.
طراحی و ساخت ابزار سنجش "مخاطرات روانی و اجتماعی محیط کار"(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف طراحی ابزار سنجش "مخاطرات روانی و اجتماعی در محیط کار" در سال 1402 انجام شد.
روش: این پژوهش با بررسی متون بالادستی و نیز با نظرخواهی از خبرگان (20 خبره) به صورت آمیخته اکتشافی از نوع توسعه ابزاری انجام شد. جهت جمع آوری داده ها در بخش کیفی علاوه بر بررسی متون، از مصاحبه نیمه ساختارمند نیز استفاده گردید و در بخش کمّی ابزار تدوین شده دستاورد بخش کیفی، به عنوان زیربنای پژوهش قرار گرفت و اینگونه آمیختگی بخش کیفی با کمّی صورت پذیرفت. در بخش کمی از بین افراد شاغل، 62 نفر (زن و مرد) به شیوه تصادفی انتخاب شده و نمونه را تشکیل دادند. روش تحلیل داده ها تحلیل مضمون، محاسبه شاخص روایی محتوا، نسبت روایی محتوا، نمره تاثیر، توان افتراقی و همسانی درونی، بود.
یافته ها: یافته های حاصل از بخش کیفی با بررسی اسنادبالادستی تعداد 69 مولفه موثر در مخاطرات روانی-اجتماعی و اثرات آن بر ارزیابی محیط کار را نشان داد که براساس آن استخر اولیه با 83 گویه تهیه شد. پس از قرار دادن استخر اولیه گویه ها در اختیار خبرگان، یافته های حاصل از بررسی CVI و CVR نشان داد تعداد 31 گویه از دید خبرگان از کیفیت لازم برخوردار نبوده و حذف شدند. در خصوص IS، DP و IC نیز برای همه 52 گویه باقی مانده به ترتیب مقادیر بالاتر از 5/1، 1 و 7/0 حاصل شد.
نتیجه گیری: به طور کلی می توان گفت فرم 52 گویه ای تهیه شده شرایط لازم جهت بررسی در سطح نمونه اصلی گروه هدف را دارد و می توان آن را در نمونه وسیعی از گروه هدف، جهت دستیابی به ساختار نهایی و نمرات هنجار به کار گرفت.
بررسی ساخت و محتوای برنامه درس «اصول مدیریت آموزشی» دوره کارشناسی ارشد رشته مدیریت آموزشی از دیدگاه استادان و دانشجویان
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۲ پاییز ۱۳۸۸ شماره ۷
41 - 58
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بازنگری و «بازآفرینی» برنامه درس «اصول مدیریت آموزشی»، به عنوان یکی از دروس اصلی دوره کارشناسی ارشد رشته مدیریت آموزشی است. این مطالعه به دنبال یافتن پاسخ دو سؤال اساسی است: وضعیت موجود برنامه درسی «اصول مدیریت آموزشی» در دانشگاه های داخلی و خارجی چگونه است؟ و مفاهیم عمده این ماده درسی، متناسب با شرایط و نیازهای فعلی دانشجویان و مدیران آموزشی کدام است؟ بنابراین، در این راستا، وضعیت دو مقوله «ساخت» و «محتوای» برنامه درسی، در قالب هفت سؤال پیرامون «ساخت» و سه سؤال پیرامون «محتوا» برای درس مذکور مطرح شده است. به منظور پاسخگویی به سؤال های مورد بحث، نخست با استفاده از مطالعه نظری (مطالعه اسنادی و کاوش های الکترونیکی)، سرفصل های در حال تدریس درس «اصول مدیریت آموزشی»، در دانشگاه های ایران و برخی از دانشگاه های خارجی تعیین و سپس بر آن اساس، مطالعه میدانی در نمونه ای متشکل از 16 نفر از استادان (مطالعه به صورت سرشماری) و 181 نفر از دانشجویان کارشناسی ارشد مدیریت آموزشی، به صورت تصادفی از 16 دانشگاه کشور از طریق دو نوع پرسشنامه مجزا، انجام و نتایجی نیز احصاء شد. یافته های این مطالعه نشان داد که وضعیت موجود «ساخت» و «محتوا» در برنامه درسی مورد مطالعه، پاسخگوی شرایط و نیازهای کنونی دانشجویان نیست و ایجاد تغییراتی در مفاهیم عمده درس «اصول مدیریت آموزشی»، مطابق با الگوی پیشنهادی حاصل از این پژوهش ضروری است.
چارچوب مدل ساخت و توسعه اماکن ورزشی با رویکرد طرح های ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف این تحقیق، تدوین چارچوب مدل ساخت و توسعه اماکن ورزشی با رویکرد طرح های ترکیبی بود. روش پژوهش، ترکیبی اکتشافی دو مرحله ای از نوع ابزار سازی بود. روش پژوهش کیفی، مطالعه موردی کیفی و مشارکت کنندگان بالقوه شامل23 نفر از متخصصان عضو هیئت علمی و مدیران اماکن ورزشی بودند. رویکرد نمونه گیری، هدفمند و روش نمونه گیری صاحب نظران کلیدی بودند. ابزار پژوهش مصاحبه نمیه ساختارمند بود. در تحلیل مضامین بر اساس مضامین پایه شناسایی شده در کل پژوهش، دسته بندی کلی تری انجام شد که منجر به شناسایی مضامین سازمان دهنده (عوامل مربوط به زیباشناسی، عوامل ایمنی، عوامل مربوط به توسعه پایدار شهری، عوامل مربوط به تجهیزات، عوامل مربوط به جغرافیای شهری، عوامل مربوط به فرهنگ، عوامل مربوط به مکان یابی، عوامل مربوط به آینده نگری، عوامل مربوط به انسجام و جامعیت و عوامل مربوط به نمادپردازی) و در واقع عوامل و چارچوب مدل ساخت و طراحی اماکن ورزشی کشور شده است.
در بخش کمی، روش تحقیق توصیفی- پیمایشی و جامعه آماری شامل کلیه مدیران اماکن ورزشی کشور بود که با توجه به فرمول کوکران در جامعه های نامشخص، تعداد 384 نفر به عنوان نمونه آماری مشخص شدند. ابزار مورد استفاده در بخش کمی، مقیاس محقق ساخته بر اساس شبکه مضامین بخش کیفی بود. برای بررسی روایی صوری، از نظر ده تن از اساتید رشته مدیریت ورزشی بهره گرفته شد و برای آزمون روایی محتوایی سوال های پرسش نامه، از مدل لاشه استفاده شد(cvr= 0/76) که روایی محتوایی هم تایید شد. همچنین روایی همگرا، پایایی ترکیبی و آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از آمار توصیفی و برای بررسی برازش مدل تحقیق، از معادلات ساختاری استفاده گردید.
نتایج تحقیق نشان داد که مقدار T مربوط به هر عامل تاثیر معناداری دارد و تمامی چارچوب مدل ساخت و طراحی اماکن ورزشی روباز کشور مورد تایید قرار گرفت. همچنین، عوامل مکان یابی با تأثیر 612/0 مهم ترین عامل در چارچوب مدل ساخت و طراحی اماکن ورزشی روباز کشور می باشند. بنابراین با توجه به ضرورت الگوی چارچوب مدل ساخت و طراحی اماکن ورزشی توصیه می گردد که مباحث مربوط به عوامل مکان یابی مورد توجه مسئولان قرار گیرد.