مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
آموزش کارآفرینی
منبع:
آموزش مهندس ایران سال ۲۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰۰
1 - 25
چارچوبی به منظور ارتقای محتوای آموزش کارشناسی مهندسی عمران با رویکرد انتقال مهارت های کارآفرینی پیشنهاد شده است. با روش تحقیق آمیخته-اکتشافی، ابتدا با مصاحبه با 11 نفر از خبرگان دانشگاه، به مدل مفهومی شامل 9 مؤلفه (زیست بوم، آزمون ها و ارزشیابی، ساختار، مشوق ها، دروس عمومی/ نظری، پروژه ها (طراحی سازه و راه سازی)، کارآموزی، دروس تکمیلی و کهاد، فوق برنامه) رسیدیم. بر اساس زیرمؤلفه ها، راهکارهایی به منظور ارتقای محتوای آموزش کارشناسی مهندسی عمران با انتقال مهارت های کارآفرینی ارائه شده است. سپس بر اساس مدل، پرسش نامه ای شامل 35 پرسش طیف لیکرت و 2 ترتیبی طراحی و در نمونه ای از مهندسان عمران شاغل (متخصصان) توزیع شد. داده های حاصل، با آزمون فریدمن تحلیل شد و پرسش ها به ترتیب اولویت از متخصصان مرتب شدند. سرانجام بر اساس 20 اولویت ابتدایی، پیشنهاداتی برای سیاست گذاران، استادان و کارآفرینان و دانشجویان ارائه شده است. برای مثال بازدید از کارگاه ها به عنوان فعالیت های فوق برنامه، پیشنهاد استادان و اولویت اول متخصصان بود. همچنین، پیشنهاد درسی تحت عنوان «پروژه نوآورانه» جزء 20 اولویت ابتدایی متخصصان بود.
شناسایی روش های اثر بخش یاددهی – یادگیری (مطالعه موردی: منابع یادگیری در آموزش های کارآفرینی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی منابع انسانی سال ۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۰)
116 - 95
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، شناسایی روش های موثر یاددهی-یادگیری در آموزش کارآفرینی بوده است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی بوده و از منظر شیوه گردآوری داده هت در رده تحقیقات آمیخته قرار دارد. در فاز اول پس از مطالعه اسنادی و طراحی چارچوب نظری، با خبرگان این حوزهمصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته انجام گردید و از این طریق مدل مفهومی تحقیق طراحی گردید در این مدل، روش های یاددهی کارآفرینانه منبعث از چهارمنبع یادگیری (مشاهده، گفتگو، منابع انتشاراتی، یادگیری از انجام کار) به عنوان متغیر مستقل، عملکرد یادگیری به عنوان متغیر وابسته و سه متغیر قابلیت کارآفرینانه دانشجو، قابلیت کارآفرینانه مدرس و حمایت دانشگاه، به عنوان متغیرهای تعدیلگر تعیین شد و مورد بررسی قرار گرفت. در مرحله دوم،جهت آزمون مدل، پرسشنامه ای طراحی و میان دانشجویان کارآفرینی توزیع گردید. نتایج پژوهش نشان داد که روش های یادگیری از مشاهده، یادگیری از منابع انتشاراتی و یادگیری رفتاری-تجربی، بر عملکرد یادگیری تاثیر مثبت دارد و در این میان قابلیت کارآفرینانه دانشجویان و مدرسان و حمایت های دانشگاه، بر شدت اثربخشی هر روش تاثیرگذار است.
نهادینه کردن آموزش کارآفرینی در نظام آموزش عالی
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱ بهار ۱۳۸۷ شماره ۱
49 - 63
حوزههای تخصصی:
از اهداف هر نوع آموزش، می توان به تغییر در دانش، بینش و ایجاد و پرورش توانایی ها و مهارت هایی در فراگیران اشاره کرد تا این تغییرات به بهتر زندگی کردن فرد کمک نماید. از جمله مباحث جدیدی که امروزه در آموزش علوم مختلف وارد شده، بحث کارآفرینی است. توانا سازی دانشجویان برای ایجاد کسب و کار جدید، نیاز به آموزش در زمینه مهارت های کسب و کار و مهارت های کارآفرینی دارد؛ بنابراین، مقاله حاضر که به روش کتابخانه ای انجام شده، درصدد است تا به بحث در خصوص نهادینه کردن آموزش کارآفرینی در نظام آموزش عالی بپردازد. در این قالب، موضوع هایی نظیر مفهوم کارآفرینی، سابقه آموزش کارآفرینی در نظام آموزش عالی، اهداف آموزش کارآفرینی و... مورد بحث و بررسی قرار می گیرد.
شناسایی و اولویت بندی سرفصل ها و محتوای دوره های آموزش کارآفرینی بر اساس کارکردهای کسب وکار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۵ تابستان ۱۳۹۱ شماره ۱۸
89 - 113
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، شناسایی و اولویت بندی سرفصل ها و محتوای دوره های آموزش کارآفرینی بر اساس کارکردهای کسب وکار است. این تحقیق، از نظر هدف کاربردی است، که بر مبنای راهبرد پیمایش و به صورت تک مقطعی به انجام رسیده است. جامعه آماری تحقیق حاضر را کلیه افراد شرکت کننده در دوره های آموزش مهارت های کسب و کار و کارآفرینی وزارت کار در استان کرمانشاه تشکیل دادند، که 176 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار اصلی تحقیق پرسشنامه ای دو بخشی بود که بخش اول آن به شناسایی مهارت های مورد نیاز و بخش دیگر آن به شناسایی ویژگی های فردی پاسخگویان اختصاص داشته است. نتایج نشان داد که ابعاد مدیریت منابع انسانی، مدیریت اطلاعات و فنّاوری، مدیریت بازاریابی، مدیریت امور عملیاتی، مدیریت ریسک، مدیریت راهبردی و مدیریت مالی به ترتیب در اولویت های اول تا هفتم قرار داشتند. همچنین مهم ترین مؤلفه ها نیز شامل مؤلفه های "سازماندهی" و "کارگزینی" در قالب بعد "مدیریت منابع انسانی" و مؤلفه های "ثبت و ضبط اطلاعات" و "کسب اطلاعات" در قالب بعد "مدیریت اطلاعات و فنّاوری" بودند.
مقایسه خلّاقیت و مهارت تصمیم گیری دانشجویان رشته کارآفرینی با دانشجویان سایر رشته های دانشگاه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۶ تابستان ۱۳۹۲ شماره ۲۲
63 - 75
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، مقایسه دانشجویان رشته کارآفرینی و سایر رشته های دانشگاه تهران از لحاظ خلّاقیت و مهارت تصمیم گیری است. روش این پژوهش، توصیفی و از نوع علّی- مقایسه ای است. جامعه آماری پژوهش، کلیه دانشجویان ورودی 88 و 89 مقطع کارشناسی ارشد رشته کارآفرینی دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران هستند و نمونه آماری به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده برای گروه مطالعه و روش نمونه گیری طبقه ای برای گروه مقایسه از طریق جدول کریجسی و مورگان (1970) انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش، پرسشنامه خلّاقیت عابدی و پرسشنامه مهارت تصمیم گیری محقق ساخته، بودند. تجزیه و تحلیل یافته ها با بهره گیری از آزمون های آماری2T هتلینگ و آزمون t مستقل نشان داد که بین دو گروه مطالعه و مقایسه، از لحاظ نمرات خلّاقیت و مهارت تصمیم گیری تفاوت معناداری وجود ندارد
مطالعه تطبیقی آموزش کارآفرینی در کشورهای منتخب شمال و جنوب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۷ بهار ۱۳۹۳ شماره ۲۵
101 - 128
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مطالعه تطبیقی آموزش کارآفرینی در کشورهای منتخب شمال و جنوب بوده است. سؤالات تحقیق با در نظرگرفتن انواع آموزش های کارآفرینی از نظر مکان (محیط کار یا محیط های آموزشی و یا به صورت ترکیبی)، از نظر ساختار (تک درس، دوره و یا اعطای مدرک رسمی دانشگاهی) و انواع آموزش دهندگان (افراد متخصص در یک رشته یا متخصصان آموزش کارآفرینی و یا به صورت ترکیبی) تدوین و بررسی شد. روش تحقیق، طرح تطبیقی بوده است. نمونه آماری پژوهش شامل چندین کشور منتخب شمال و جنوب (آمریکا، انگلستان، آلمان، فرانسه، ایتالیا، سوئد، هلند، مالزی، هند، استرالیا، فیلیپین و تایوان) است. داده های پژوهش از طریق اسناد و مدارک، کتب و مجلات داخلی و خارجی گردآوری شده بود. یافته ها نشان داد که آموزش کارآفرینی در کشورهای مختلف شمال و جنوب، هم در محیط های کاری و هم در محیط های آموزشی صورت می گیرد و از نظر ساختار هم به صورت تک درس، دوره و با اعطای مدرک رسمی دانشگاهی ارائه می شود و می تواند از سوی متخصصان مختلف انجام شود
آموزش مدیریت کارآفرینی در دانشکده های کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۸ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۳۰
43 - 60
حوزههای تخصصی:
بسیاری از دانش آموختگان رشته کشاورزی، علی رغم دارا بودن دانش فنی کشاورزی، به علت نداشتن مهارت های مدیریتی از انجام فعالیت های کارآفرینی امتناع می کنند. این پژوهش با هدف تعیین صلاحیت های مورد نیاز کارآفرینان و استراتژی های قابل اتخاذ توسط دانشگاه و برای ایجاد این صلاحیت ها در دانشجویان در دو مرحله انجام شد. در مرحله اول از رهیافت کیفی برای تعیین صلاحیت های کارآفرینی و استراتژی های دانشگاه به منظور ایجاد این صلاحیت ها استفاده شد. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته با 12 کارآفرین فارغ التحصیل دانشگاهی استان کردستان جمع آوری شد. روش نمونه گیری هدفمند بود و در نهایت یک لیست از 16 صلاحیت کارآفرینی از طریق مصاحبه با کارآفرینان ایجاد شد. در مرحله دوم تحقیق، از ابزار پرسشنامه استفاده شد. جامعه آماری پژوهش، شامل60 نفر از کارآفرینان استان کردستان بود که به علت محدودیت تعداد آنان اقدام به سرشماری شد. برای تعیین صلاحیت های موردنیاز کارآفرینان از مدل نیازسنجی بوریچ استفاده شد. نتایج نشان داد که 12 صلاحیت کارآفرینی، دارای بالاترین اولویت هستند که 3 اولویت اول به ترتیب شامل: 1. دانش فنی 2. تدوین طرح تجاری 3. برنامه ریزی بود. 14 استراتژی قابل اتخاذ از سوی دانشگاه برای ایجاد این صلاحیت ها شناسایی و اولویت بندی شد که از آن جمله می توان به ایجاد ارتباط بین دانشگاه و مراکز کار آفرینی، فرستادن دانشجویان به مراکز کار آفرینی موفق برای کسب تجارب عملی و استفاده از کارآفرینان موفق در امر آموزش دانشجویان اشاره کرد
آموزش کارآفرینی در دانشگاه ها، روش ها و چالش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۱ بهار ۱۳۹۷ شماره ۴۱
59 - 88
حوزههای تخصصی:
بر اساس پژوهش ها، آموزش کسب وکار و فرهنگ کارآفرینانه، گسترش مراکز تحقیق و توسعه کارآفرینی، برگزاری کارگاه های آموزش کارآفرینی دیجیتالی و ... راهکارهایی برای ایجاد اشتغال و بهبود بحران بیکاری جامعه است. هدف از اجرای این پژوهش، مروری جامع بر تعاریف و مفاهیم آموزش کارآفرینی؛ معرفی انواع مدل ها و روش های تدریس کارآفرینی در دانشگاه ها و مطالعه چالش های پیش روی آموزش عالی ایران در این حوزه نوین بود. بر این اساس، به منظور شناخت ادبیات و سوابق موضوع و بررسی روند مقوله مورد بحث از روش کتابخانه ای با مراجعه به پایگاه های اینترنتی اسناد و مدارک علمی داخلی و خارجی و نیز مقاله های موجود بهره گرفته شد. چنین نتیجه گیری می شود که «اصلاح محتوای آموزشی»، «ایجاد تمایل و تعهد به ایجاد کسب وکار»، «افزایش شایستگی های کارآفرینانه» و «استفاده از کارآفرینان به عنوان مدرس» الزامی به نظر می رسد.
واکاوی مؤلفه های مؤثر بر آموزش کارآفرینی جهت ایجاد نگرش کارآفرینانه در مراکز آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۲ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۷
7 - 31
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای پژوهش حاضر، واکاوی مؤلفه های مؤثر بر آموزش کارآفرینی در سازمان های آموزشی با تأکید بر سازمان ها و مراکز آموزش عالی به منظور ایجاد نگرش کارآفرینانه با استفاده از دیدگاه خبرگان بوده است. بدین منظور، با استفاده از رویکرد کیفی با 15 نفر از صاحب نظران بر اساس نمونه گیری هدفمند از نوع حداکثر تنوع مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفت. داده ها با استفاده از تحلیل محتوای مضمون طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی تجزیه وتحلیل شدند. برای بررسی اعتبار داده ها از نظر خبرگانی که در این پژوهش همکاری کرده بودند، بهره گرفته شد. مؤلفه های شناسایی شده در اختیار آنان قرار گرفت و ضمن مشورت های لازم، اقدام های اصلاحی روی آن انجام گرفت. پایایی مصاحبه با روش توافق درون موضوعی 92/0 به دست آمد که نشان از پایایی مطلوب داده ها است. بر اساس یافته ها پس از دو مرحله مرور منابع و پیشینه و مصاحبه های نیمه ساختاریافته با خبرگان و کارشناسان، هفت مؤلفه اثرگذار بر آموزش کارآفرینی در جهت ایجاد نگرش کارآفرینانه شناسایی شد که عبارت اند از: ویژگی های فردی و شخصیتی فراگیران، ویژگی ها و صفات شخصیتی و فردی مدرسان، فضا و تجهیزات آموزشی، شیوه و سبک رهبری مدیران مراکز آموزشی، محتوا و برنامه درسی، شیوه و سبک آموزش آموزشگران، برنامه های اجرایی و کاربردی.
طراحی برنامه درسی مبتنی بر جستجوی رفتار شغلی در هنرستان های فنی و حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش طراحی برنامه درسی مبتنی بر جستجوی رفتار شغلی در هنرستان های فنی و حرفه ای می باشد. رویکرد کلی پژوهش، آمیخته (کیفی-کمی) با طرح اکتشافی بود.این پژوهش از نظر هدف کاربردی؛ از نظر روش جمع آوری داده ها ترکیبی و از نظر نوع داده تحقیق، در بخش کیفی، مطالعه نظری و تحلیل به شیوه محتوای قیاسی است و در بخش کمی، پژوهش از نوع توصیفی پیمایشی و با ابزار پرسشنامه و بهره گیری از روش های آماری است. جامعه آماری پژوهش، شامل خبرگان و کارشناسان آموزش فنی و حرفه ای هنرستان های آموزش و پرورش در استان بوشهر بود که با توجه به اصل اشباع، تعداد 47 نفر انتخاب شدند. در این پژوهش، متناسب با سوالات و اهداف تحقیق، پرسشنامه بسته پاسخ با 53 سوال 5 گزینه ای بر اساس طیف لیکرت تدوین گردید. به منظور تعیین روایی پرسشنامه از روایی محتوایی و سازه استفاده شد و پایایی پرسشنامه با احتساب ضریب آلفای کرونباخ 04/96 و پایایی ترکیبی محاسبه شد که مورد تایید قرار گرفتند. روش تحلیل داده ها در بخش کیفی کدگذاری نظری برگرفته از مفاهیم و مبانی تحقیق بود. جهت تنظیم مدل از روش تحلیل محتوای قیاسی استفاده شده است. در سطح دوم جهت اعتباربخشی الگوی طراحی شده از روش آماری تحلیل عاملی استفاده شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد از آنجا که رفتار جستجوی شغلی، نقطه سوق آموزش های کشورهای موفق در زمینه برنامه های درسی فنی و حرفه ای است، طراحی الگوی رفتار شغلی در آینده از ضروریات آموزشهای مهارتی فنی و حرفه ای است. فقدان مدل اعتباربخش آموزش های فنی و حرفه ای، سهل انگاری در تخصیص سهم آموزش های مهارتی در نظام آموزشی و فقدان مهارت های لازم در دانش آموختگان مراکز فنی و حرفه ای، مهمترین چالشهای پیش روی این حوزه است.
توسعه چارچوب آموزش کارآفرینی در مدارس با استفاده از رویکرد فرا ترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش توسعه چارچوب آموزش کارآفرینی در مدارس می باشد که این چارچوب می تواند به عنوان مبنایی برای برنامه ریزی مدیران آموزش و پرورش کشور مورد استفاده قرار گیرد.روش پژوهش: پژوهش از منظر هدف در حوزه تحقیقات توسعه ای و کاربردی است و داده های گردآوری شده و تحلیل آن کیفی و روش گردآوری داده ها فرا ترکیب است.یافته ها: در این پژوهش بر اساس روش فرا ترکیب، 759 مقاله معتبر علمی انتشار یافته در بازه زمانی 1956 الی 2021 مورد بررسی قرار گرفت. پس از پالایش و کنترل کیفیت متون، تعداد 77 مقاله برای کدگذاری و تحلیل استفاده گردید. کدهای استخراج شده در این پژوهش با یکدیگر ترکیب شده و تعداد 51 مفهوم و 8 مقوله به دست آمد. نتیجه گیری: چارچوب به دست آمده از 8 مقوله تشکیل شده که شامل مشارکت داوطلبان در آموزش کارآفرینی، شیوه های آموزش کارآفرینی، حمایت از آموزش کارآفرینی، آموزش کارآفرینی در سایر دروس، مهارت های کسب شده، نگرش های کسب شده، دانش کسب شده و نحوه ارزیابی می باشد.
تأثیر رشته تحصیلی بر قصد کارآفرینانه دانشجویان کشاورزی استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
39 - 52
حوزههای تخصصی:
باوجود اهمیت و ضرورت بخش کشاورزی و تأکید بر آن به عنوان محور اصلی توسعه، ولی روزبه روز از سهم بخش کشاورزی در توسعه و رونق اقتصادی کشور کم می شود. یکی از مهم ترین برنامه ها و رهیافت ها در این زمینه ترویج و توسعه کارآفرینی و کسب وکارهای کشاورزی در بین کنشگران بخش کشاورزی به خصوص دانش آموختگان دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی کشاورزی کشور است؛ چراکه دانش آموختگان رشته های کشاورزی به عنوان متخصصان موضوعی می توانند نقش مهمی در توسعه نوآوری ها و فناوری های جدید و در نتیجه توسعه کارآفرینی کشاورزی ایفا کنند. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف اصلی بررسی تأثیر رشته تحصیلی بر قصد کارآفرینانه دانشجویان رشته های کشاورزی در استان اصفهان طراحی و انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمام دانشجویان رشته های کشاورزی در دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی استان اصفهان بودند که تعداد 212 نفر از آن ها به روش نمونه گیری تصادفی ساده برای مطالعه انتخاب شدند. ابزار اصلی پژوهش پرسشنامه ای استاندارد بود که روایی آن توسط متخصصان موضوع و پایایی آن با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد. نتایج تحلیل همبستگی پیرسون نشان داد که متغیرهای نگرش کارآفرینانه، هنجارهای ذهنی کارآفرینانه، کنترل رفتاری درک شده کارآفرینی رابطه مثبت و معناداری با قصد کارآفرینانه دانشجویان رشته های کشاورزی استان اصفهان داشتند. افزون بر این، نتایج تحلیل واریانس چندمتغیره بیانگر تأثیر رشته تحصیلی بر قصد کارآفرینانه دانشجویان کشاورزی استان اصفهان بود؛ به طوری که قصد کارآفرینانه دانشجویان رشته ترویج و آموزش کشاورزی بالاتر از قصد کارآفرینانه دانشجویان رشته زراعت و اصلاح نباتات بود. در این راستا، بازنگری دروس و سرفصل رشته های مختلف کشاورزی با رویکرد کارآفرینانه و اجباری کردن دروس کارآفرینی و کسب وکار برای تمام رشته های کشاورزی توصیه می شود.
راهکارهای بهبود تأثیرگذاری دروس عملی- مهارتی بر شایستگی های کارآفرینانه (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
55 - 70
حوزههای تخصصی:
یکی از اصلی ترین اهداف دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی کشور، تربیت دانش آموختگان کارآفرین و خلاق است. آموزش ها و دروس عملی می توانند فرصت مناسبی برای ترکیب دانش نظری با دانش تجربی، مهارت افزایی و مجهز ساختن دانش آموختگان به شایستگی های کارآفرینانه باشند. لذا پژوهش حاضر با هدف شناسایی راهکارهای بهبود تأثیرگذاری دروس عملی- مهارتی در ایجاد و ارتقای شایستگی های کارآفرینانه دانشجویان دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری به انجام رسید. رویکرد کلی پژوهش، کیفی و از نظر هدف نیز کاربردی است. به منظور انجام پژوهش، تیمی 40 نفری از اساتید دانشگاه و دانشجویان به صورت هدفمند و با تکنیک گلوله برفی انتخاب شدند و پس از انجام مصاحبه های نیمه ساختارمند، داده های به دست آمده با تحلیل محتوای کیفی تحلیل شدند. اعتبارسنجی یافته های به دست آمده از طریق بازبینی توسط مشارکت کنندگان و تکنیک سه سویه سازی بررسی شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که در مجموع سه گروه مهم از راهکارها (قبل از اجرای دروس، حین اجرای دروس و پس از اجرای دروس عملی- مهارتی) موجب بهبود تأثیرگذاری این دروس در ایجاد و ارتقای شایستگی های کارآفرینانه دانشجویان شده است. در مجموع، عناصر مختلف سیستم آموزشی قبل از برگزاری دروس عملی- مهارتی، حین برگزاری و پس از آن در مرحله نظارت و ارزشیابی می توانند زمینه های تقویت شایستگی های کارآفرینانه دانشجویان را فراهم کنند، به شرط آن که این عناصر در راستای کارآفرینی، برنامه ریزی و سازماندهی شوند.
تدوین مدل آموزش بهنگام کارآفرینی برای دانش آموزان ابتدایی: تحلیل جنسیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
37 - 56
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه اکثر آموزش های کارآفرینی در سطح دانشگاه ها و یا مدارس متوسطه صورت می گیرند و توجه اندکی به برنامه های آموزش کارآفرینی در سطح مدارس ابتدایی می شود که این کم توجهی و غفلت، بسیار قابل تأمل و البته مسئله ساز است؛ زیرا دانش آموزان مدارس ابتدایی جمعیت قابل توجهی را تشکیل می دهند. افزون براین، سال های اولیه مدرسه نقش بسیار مهمی در مسیر زندگی دانش آموزان دارد و این که چگونه این سال ها تجربه می شود و چه توانایی ها و مهارت هایی کسب می شود، بسیار مهم است. لذا آموزش کارآفرینی جای خود را در دوره های مختلف تحصیلی از جمله مدارس ابتدایی باز کرده است؛ به گونه ای که آموزش کارآفرینی در سال های نخست کودکی به یک نیاز تبدیل شده است؛ چرا که آموزش کارآفرینی نقش مهمی در توسعه مهارت های کارآفرینانه و تقویت پتانسیل افراد برای راه اندازی کسب وکار دارد. هدف پژوهش حاضر، تدوین مدل آموزش بهنگام کارآفرینی برای دانش آموزان ابتدایی و مقایسه عوامل سازنده مدل در میان مدیران و معلمان زن و مرد مدارس ابتدایی شهرستان ایلام بود.روش شناسی: این پژوهش با روش آمیخته متوالی (کیفی- کمی) انجام شد. در بخش کیفی، از روش نظریه داده بنیاد و در بخش کمی، از روش پیمایش استفاده شد. مشارکت کنندگان در بخش کیفی شامل کلیه خبرگان در زمینه موضوع مورد مطالعه در شهرستان ایلام بودند که 22 نفر از آنان با استفاده از روش های نمونه گیری هدفمند و نظری انتخاب شدند. در بخش کمی، جامعه آماری شامل کلیه مدیران و معلمان مدارس ابتدایی در شهرستان ایلام بود که 261 نفر از آنان با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه بسته پاسخ بود. در بخش کیفی از روش کدگذاری سه مرحله ای و در بخش کمی در دو بخش آمار توصیفی (میانگین) و آمار استنباطی (مقایسه میانگین) از نرم افزار SPSS نسخه 20 برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد.یافته ها: نتایج پژوهش در بخش کیفی نشان داد که توسعه آموزش بهنگام کارآفرینی در مدارس ابتدایی تحت تأثیر شرایط علّی (سیاست گذاری کلان، سیاست گذاری خرد، هدف گذاری آموزشی و اصلاح سیستم آموزشی)، عوامل زمینه ای (محیط آموزشی، محیط کارآفرینانه، رویدادهای کارآفرینانه و معلمان باانگیزه) و عوامل مداخله گر (تولید محتوا، روش های تدریس و روش های ارزشیابی) است که منجر به توسعه توانمندی های کارآفرینانه می شوند. همچنین، مطابق یافته های بخش کمی، معلمان زن اعتقاد بیشتری به نقش تولید محتوای مناسب در توسعه آموزش بهنگام کارآفرینی برای دانش آموزان داشتند.نتیجه گیری/ دستاوردها: با توجه به نتایج پژوهش فرهنگ سازی در سطح سیستم آموزشی جهت تغییر باور و ایجاد نگرش مثبت در سیاست گذارن آموزشی، مدیران و معلمان مدارس ابتدایی پیشنهاد می شود. همچنین، بایستی محتواهای مناسب آموزشی برای دانش آموزان ابتدایی به منظور ارتقاء دانش کارآفرینی آن ها تولید و ارائه گردد.
پیش برنده های زیست بوم کارآفرینی در دانشگاه ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
93 - 110
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با وجود زیرساخت های علمی- پژوهشی مختلف مانند پژوهشکده ها و مراکز پژوهشی، پارک علم و فناوری و مراکز رشد مختلف در استان ایلام، تعداد هسته ها و شرکت های دانش بنیان دانشجویی کم شمار است. نظر به اهمیت توسعه و ترویج فعالیت های کارآفرینانه و نقش سازنده و اثرگذار دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی در شکل گیری زیست بوم کارآفرینی، این پژوهش با هدف تدوین الگوی پیش برنده های زیست بوم کارآفرینی در دانشگاه ایلام انجام گرفته است.روش شناسی: در این پژوهش با انجام سه گام تکنیک دلفی، پیش برنده های زیست بوم کارآفرینی دانشگاه ایلام مورد واکاوی قرار گرفت. پس از بررسی پیشینه پژوهش و تجربه های داخلی و خارجی شکل گیری زیست بوم های کارآفرینی دانشگاهی، با تدوین یک پرسشنامه نیمه ساختارمند، پیش برنده های زیست بوم کارآفرینی از دیدگاه مشارکت کنندگان پژوهش مورد کنکاش قرار گرفت. مشارکت کنندگان در پژوهش، تعداد 14 نفر از اعضای هیأت علمی دانشگاه ایلام بودند که در زمینه زیست بوم کارآفرینی و نوآوری صاحب نظر بودند و به صورت هدفمند مورد مطالعه قرار گرفتند. در مرحله اول، بر اساس مصاحبه ای نیمه ساختارمند پیش برنده های زیست بوم کارآفرینی، با بهره گیری از دیدگاه مشارکت کنندگان و بررسی پیشینه پژوهش تدوین شد. در مرحله دوم و سوم نیز افراد مورد مطالعه دیدگاه خود را در مورد این پیش برنده ها با استفاده از طیف لیکرت اعلام نمودند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS نسخه 26 و Excel استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان داد که مواردی همانند بهبود ساختار زیست بوم کارآفرینی در دانشگاه با هدف توسعه فعالیت های فناورانه و کارآفرینانه اعضای هیأت علمی و دانشجویان، راه اندازی دفتر مشاوره کسب وکار و کارآفرینی در دانشکده ها، تعریف و تخصیص گرنت نوآفرینی برای طرح های اعضای هیأت علمی، پایان نامه ها و رساله های دانشجویی و در قالب هسته های کسب وکار دانشجویی، تقویت همکاری های گروهی و تیمی در تدریس، پروژه ها و طرح های پژوهشی، همکاری پروژه ای با سازمان ها و دستگاه های اجرایی، الزام اساتید به تخصصی نمودن فعالیت های پژوهشی و مشاوره ای خود و راه اندازی سامانه اطلاعاتی بازار و بازار کار کشور عراق و مشاغل و بازار کار کشور و استان از موارد پیش برنده زیست بوم کارآفرینی نوآورانه دانشگاه ایلام بودند.نتیجه گیری/ دستاوردها: نظر به اهمیت ساختار در پیشبرد زیست بوم کارآفرینی و تجربه های زیسته دانشگاه های موفق دنیا در این زمینه، پیشنهاد می شود دانشگاه ایلام با در نظر گرفتن قوانین و مقررات موجود، اقدام به راه اندازی معاونت کارآفرینی و فناوری در دانشگاه نماید. تغییر عنوان و کارکرد شورای مرکز رشد واحدهای علم و فناوری به شورای زیست بوم نوآوری و کارآفرینی از دیگر پیشنهادهای این پژوهش است. در گام دیگر لازم است تا در شرح وظایف این شورا بازنگری و وظایف آن متناسب با کارکردهای زیست بوم نوآوری و کارآفرینی دانشگاه تدوین شود.
تحلیل الزامات زیست بوم کارآفرینی دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
1 - 20
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در سال های اخیر، نقش سنتی دانشگاه از توجه صرف در زمینه آموزش و پژوهش ، به مشارکت فعال در توسعه اقتصادی منطقه تغییر کرده است. هم زمان با تحولات جهانی و تغییر در روابط سه عمل گرای اصلی در نظام های ملی نوآوری (صنعت، دولت ، دانشگاه)، وظیفه کارآفرینی بر عهده دانشگاه ها قرار گرفته است. با آشکار شدن ضرورت توجه دانشگاه ها به کارآفرینی به عنوان یک کارکرد محوری در کنار آموزش و پژوهش ، فراهم سازی زمینه مساعد برای کارآفرینی دانشگاهی ، بیش از پیش اهمیت یافته است . براین اساس، دانشگاه های کارآفرین محیط های مطلوبی برای فعالیت های کارآفرینی در اقتصادهای مبتنی بر دانش شکل می دهند. دانشگاه اراک به عنوان یکی از بازیگران مؤثر در زیست بوم کارآفرینی در جهت ترویج کارآفرینی، ارتباط سازنده با صنعت و توسعه اقتصاد دانش بنیان اقدامات مؤثری انجام داده است، اما مسأله اساسی در خصوص کارآفرینی دانشگاه ها این است که اعضای دانشگاه در چه بستر و محیطی می توانند اقدام به فعالیت های کارآفرینانه نمایند. در این پژوهش به بررسی الزامات پیاده سازی زیست بوم کارآفرینی دانشگاهی پرداخته شده است.
روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و توسعه ای، از نظر ماهیت داده ها، کیفی و از نظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی محسوب می شود. در این تحقیق با توجه به تأکید بر ساخت دهی مسأله و ارائه راه حل مورد توافق و تعهد، از رویکرد تحلیل و توسعه گزینه های استراتژیک (SODA) که از جمله رویکردهای تحقیق در عملیات نرم است، استفاده شده است. سودا روشی مناسب برای حل مسائل پیچیده است که از نگاشت شناختی برای شناخت مسأله و آن چه ممکن است در مورد آن رخ دهد، استفاده می کند. منابع پژوهش حاضر را اعضای هیئت علمی دانشگاه اراک تشکیل دادند که با استفاده از روش نمونه برداری نظری، در مجموع با 11 نفر از اساتید دانشگاه اراک مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد و نقشه نهایی با استفاده از نرم افزار Decision Explorer ترسیم و تحلیل شد.
یافته ها: پس از ترسیم نگاشت مورد توافق خبرگان، «عوامل فضاسازی رقابتی، مدیریت بازار و تعهد عاطفی» به عنوان هدف، «عوامل فرهنگی و اجتماعی، منابع مالی، نظام آموزشی و پژوهشی دانشگاه، حمایت و تشویق، فناوری و سیستم های اطلاعاتی و نیروی انسانی کارآفرین» به عنوان موضوعات مهم و «عوامل سیاست گذاری، قوانین و مقررات و مدیریت آموزش عالی» به عنوان گزینه های مهم در نظر گرفته شدند.
نتیجه گیری/ دستاوردها: با تمرکز بر تقویت گزینه های کلیدی که تأثیر قابل ملاحظه ای بر موضوعات مهم دارند و موضوعات مهم نیز در سطح بالاتر که به نوبه خود موجب رسیدن به هدف می شوند، اقداماتی از قبیل توجه به برنامه های راهبردی جهت توسعه کارآفرینی، حمایت تیم مدیریتی دانشگاه، توسعه سرمایه انسانی اعضای هیأت علمی و دانشجویان، تمرکززدایی مراکز تصمیم گیری کارآفرینی، ایجاد محیط داخلی مطلوب جهت شکوفایی کارآفرینی، تقویت احساس تعهد عاطفی در کارکنان، حمایت از مهارت های فناورانه و آینده نگری در تدوین سیاست های آموزش عالی با نگاه کارآفرینی می تواند در ساخت دهی زیست بوم کارآفرینی دانشگاهی نقش به سزایی داشته باشد.
تحلیل راهبردهای توانمندسازی کارکنان صنایع تبدیلی کشاورزی با تأکید بر بهبود روحیه کارآفرینی (مورد مطالعه: شرکت تولیدی دنون لبنی پارس)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
16 - 1
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر، توانمندسازی کارکنان و تقویت روحیه کارآفرینی به عنوان عوامل کلیدی برای موفقیت و پایداری سازمان ها شناخته می شوند. سازمان ها با به کارگیری راهبردهای مناسب می توانند نوآوری و خلاقیت را در بین کارکنان ترویج داده و به بهره وری بیشتری دست یابند. بنابراین، این پژوهش به تحلیل راهبردهای توانمندسازی کارکنان صنایع تبدیلی کشاورزی با تأکید بر بهبود روحیه کارآفرینی در شرکت تولیدی دنون لبنی پارس پرداخته است تا بهترین راهبردهای مدیریتی شناسایی و به کار گرفته شوند. پژوهش حاضر بر اساس هدف، کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه مورد مطالعه شامل صاحب نظران و خبرگان حوزه منابع انسانی شرکت های ذی ربط بود که برای این پژوهش 21 نفر از مشارکت کنندگان به روش نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، یک پرسشنامه ماتریسی محقق ساخته بود. بر اساس یافته ها ارائه بازخورد عملکردی به کارکنان و تشویق و ترغیب آن ها به عنوان بهینه ترین راهبردها در میان راهبردهای توانمندسازی به منظور تقویت روحیه کارآفرینی نیروهای عملیاتی در شرکت دنون لبنی پارس شناخته شده اند. بر اساس نتایج حاصل از پژوهش به مدیران و تصمیم گیرندگان شرکت پیشنهاد می شود مقدمات و بستر پیاده سازی مناسب جهت ارائه بازخورد عملکردی اثربخش به کارکنان و تشویق و ترغیب آن ها، برای ارتقای توانمندی و تلاش بیشتر را فراهم آورند.
مفهوم پردازی نقش آموزش مشاغل و فرصت های شغلی در بهبود نگرش کارآفرینانه دانش آموزان پایه ششم
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
44 - 17
حوزههای تخصصی:
توجه به بهبود مهارت ها، نگرش ها و رفتارهای کارآفرینانه به عنوان عوامل کلیدی در توسعه اقتصادی و اجتماعی جوامع در دهه های اخیر افزایش یافته است. بر اساس گزارش های دفتر دیده بان جهانی کارآفرینی، این مهارت ها و نگرش ها اکتسابی و قابل آموزش هستند. از این رو، آموزش کارآفرینی از دوران کودکی به عنوان مرحله ای اساسی در شکل گیری و تقویت این مهارت ها و نگرش ها در نظر گرفته می شود. هدف از انجام این پژوهش، مفهوم پردازی نقش آموزش مشاغل و فرصت های شغلی در بهبود نگرش کارآفرینانه دانش آموزان پایه ششم در منطقه فرگ شهرستان داراب بود. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی است که با روش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل انجام شده است. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر پایه ششم ابتدایی در منطقه مذکور است. دو کلاس ۳۰ نفره به صورت هدفمند برای گروه های آزمایش و کنترل به عنوان نمونه، مورد بررسی قرار گرفتند. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته سنجش نگرش کارآفرینانه گردآوری شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی شامل آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره، T زوجی و مستقل و تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر انجام شد. پیش فرض همگنی واریانس درون گروهی با آزمون لوین و نرمال بودن توزیع داده ها با آزمون شاپیرو-ویلکس بررسی گردید. نتایج نشان داد که آموزش مشاغل و فرصت های شغلی به طور مؤثر منجر به تقویت و رشد نگرش کارآفرینانه دانش آموزان شده است. به کارگیری روش های تدریس متنوع و بهره گیری تلفیقی از دروس پایه ششم برای آموزش مشاغل، بیشترین تأثیر را بر مؤلفه های نگرش کارآفرینانه دانش آموزان یعنی خلاقیت و نوآوری، ریسک پذیری و بهره برداری از فرصت ها دارد. این پژوهش پیشنهادهای کاربردی را برای بهبود و نهادینه سازی فرهنگ کارآفرینی با تأکید بر آموزش کارآفرینی در دوران ابتدایی به همراه دارد.
بررسی تأثیر هوشیاری کارآفرینانه بر قصد کارآفرینی با نقش تعدیل گر سلامت روان شناختی در میان دانشجویان روان شناسی
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
84 - 65
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، دانشگاه ها با توجه به رویکرد "دانشگاه کارآفرین" سازوکارهای گوناگونی برای حمایت از تجاری سازی ایده های نوآورانه و دستاوردهای پژوهشی تدارک دیده اند. در این راستا، توسعه فرهنگ کارآفرینی در میان دانشجویان از اهمیت چشمگیری برخوردار است. دانشجویان باید به عنوان هدف اصلی برنامه ها و سازوکارهای دانشگاهی، قصد کارآفرینانه را در خود تقویت کرده و از آن برای راه اندازی کسب وکارها استفاده نمایند. قصد کارآفرینانه، به عنوان یک باور پذیرفته شده برای راه اندازی کسب وکار جدید و برنامه ریزی آگاهانه در آینده، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. عوامل متعددی می توانند قصد کارآفرینی را تحت تأثیر قرار دهند. از جمله این عوامل می توان به هوشیاری کارآفرینانه و سلامت روان شناختی اشاره نمود. از این رو پژوهش حاضر به بررسی تأثیر هوشیاری کارآفرینانه بر قصد کارآفرینی با نقش تعدیل گر سلامت روان شناختی در میان دانشجویان روانشناسی پرداخته است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و با روش توصیفی-پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان رشته روانشناسی در مؤسسه آموزش عالی فاطمیه شیراز هستند که از بین آن ها 183 نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب شده اند. نتایج نشان داد که هوشیاری کارآفرینانه و سلامت روان شناختی اثرات مثبت و معناداری بر قصد کارآفرینی دارند، با این وجود، اثر تعدیلگر سلامت روان شناختی بر رابطه بین هوشیاری و قصد کارآفرینی تأیید نشد. بنابراین، هوشیاری کارآفرینانه می تواند به شدت قصد کارآفرینی را تحت تأثیر قرار دهد و سلامت روان شناختی نیز عامل مؤثری در پیدایش قصد کارآفرینی است. در عین حال، تأثیر هوشیاری بر قصد کارآفرینی در میان دانشجویان با سطوح مختلف سلامت روان، تفاوتی را نشان نداد. تدوین و اجرای برنامه ها و سیاست های دانشگاهی با تأکید بر تقویت هوشیاری کارآفرینانه و ارتقاء سلامت روان شناختی دانشجویان، به ویژه در رشته روانشناسی پیشنهاد می گردد.
بهبود ذهنیت های کارآفرینانه از طریق مربیگری شناختی-رفتاری: راهکاری مداخله ای- اصلاحی از منظر خبرگان
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
92 - 69
حوزههای تخصصی:
آماده سازی زمینه های فکری کارآفرینی به عنوان یکی از مهم ترین عوامل توسعه اقتصاد، بیش از پیش در ارکان مختلف جامعه مورد توجه قرار گرفته است. یکی از مهم ترین اقدامات برای افزایش کارآفرینی، رفع باورهای محدودکننده در حوزه های مختلف اعم از ایده پردازی، خودکارآمدی، عاملیت، استفاده از منابع و غیره است. این پژوهش پتانسیل مربیگری شناختی-رفتاری را به عنوان ابزاری مؤثر برای این جنبه حیاتی از توسعه ذهنیت کارآفرینی، مورد بررسی قرار داده است. هدف پژوهش حاضر بهبود ذهنیت های کارآفرینانه از طریق مربیگری شناختی-رفتاری به عنوان راهکاری مداخله ای- اصلاحی از منظر خبرگان بود. با استفاده از روش پژوهش دلفی، ۱۲ خبره از حوزه های مختلف روان شناسی و مربیگری مشارکت کردند. از طریق چندین دور نظرخواهی، بازخورد و اصلاح، در نهایت یک مدل اجماع خبرگان پدیدار شد. این مدل، مبتنی بر اصول مربیگری شناختی-رفتاری و غنی شده با بینش های متخصصین، چارچوبی را برای تغییر باور در زمینه کارآفرینی ارائه می دهد. این مدل شامل 8 مرحله است که از کشف و بررسی رویدادهای فعال کننده ی باور شروع می شود، سپس به بررسی اثرات زیربنایی باور و ارزش های پشتیبان آن می پردازد و با ضربه زدن به باور محدودکننده و مشخص کردن پیامدهای آن، سعی در ایجاد چالش در باور محدودکننده دارد. همدلی و ایجاد عاملیت برای رفع یا تغییر باور محدودکننده نیز در این مراحل وجود دارد تا اینکه به اقدام های آینده مراجع رسیدگی می شود. تمام این 8 مرحله بر بنیان 4 ویژگی اصلی چارچوب جلسات مربیگری قرار گرفته است که شامل هوشمندسازی هدف، اعتماد متقابل، طالب تغییر بودن و ارتباط مؤثر است. یافته های این مطالعه نه تنها یک شکاف مهم در ادبیات را پر می کند، بلکه مربیان کسب وکار را با ابزاری قوی و مورد تأیید متخصصین برای حرکت در زمینه چالش برانگیز کارآفرینی برای تغییر باورهای محدودکننده مجهز می کند.