مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
مشکلات رفتاری - هیجانی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش مهارت های
اجتماعی بر مشکلات رفتاری- هیجانی دانش آموزان پسر با کم توانی ذهنی انجام شد. روش
پژوهش، آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این
پژوهش همه ی دانش آموزان پسر با کم توانی ذهنی شهر
شیراز در سال تحصیلی 93-92 بودند که از بین آن ها نمونه ای به حجم 30 نفر به روش
نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در گروه آزمایش و کنترل جاگماری شدند
به طوری که هر گروه 15 نفر بود. از هر دو گروه پیش آزمون به عمل آمد و گروه آزمایش
آموزش مهارت های اجتماعی را در 12
جلسه دریافت کردند در حالی که به گروه کنترل این آموزش ارایه نشد و در
پایان برای هر دو گروه پس آزمون
اجرا شد. برای سنجش مشکلات رفتاری از پرسش نامه
مشکلات رفتاری- هیجانی اینفلد و تونگ (2002)
استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل کواریانس
نشان داد که میانگین نمره های مشکلات رفتاری و خرده مقیاس های
آن در گروه آزمایش به طور معنی داری کاهش یافته است. یافته ها بیان گر تأثیر آموزش
مهارت های اجتماعی بر بهبود مشکلات رفتاری- هیجانی دانش آموزان
پسر با کم توانی ذهنی بود.
بنابراین پیشنهاد می شود با طراحی و اجرای آموزش
مهارت های اجتماعی جهت بهبود مشکلات رفتاری دانش آموزان با کم توانی ذهنی
اقدام شود.
نقش تئوری ذهن و همدلی در پیش بینی مشکلات رفتاری – هیجانی دانش آموزان خانواده های طلاق و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: بررسی اثربخشی آموزش معنویت درمانی مبتنی بر مثبت نگری بر میزان امید به زندگی و رضایت از زندگی افراد نوجوان
روش: روش پژوهش حاضر از نوع تحقیقات نیمه آزمایشی و طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش تمامی دانش آموزان سال اول دبیرستان شهر شیراز بودند که به شیوه نمونه گیری در دسترس تعداد ۶۰ نفر از آنها انتخاب شد و سپس بر اساس تخصیص تصادفی افراد به دو گروه آزمایش و کنترل، (هر گروه ۳۰ نفر) گمارده شدند. آزمودنی-ها به پرسشنامه های امید اسنایدر و مقیاس رضایت از زندگی پاسخ دادند. داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تک متغیره (ANCOVA) مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج تحلیل کووراریانس تک متغیره نشان داد که آموزش معنویت درمانی بر افزایش امید به زندگی افراد گروه آزمایش تأثیر معناداری داشت (P
رابطه مشکلات رفتاری- هیجانی و مهارت های کودکان با والدین مبتلا به سرطان در مقایسه با کودکان با والدین عادی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف :پژوهش حاضر با هدف بررسی مشکلات رفتاری- هیجانی و مهارت های کودکان 6 تا 12 ساله دارای والدین مبتلا به سرطان و مقایسه آن ها با کودکان دارای والدین عادی انجام شد. مواد و روش ها:این پژوهش از نوع علی- مقایسه ای یا پس رویدادی بود که بر روی دو نمونه 80 نفری شامل کودکان دارای والدین مبتلا به سرطان و کودکان دارای والدین عادی به روش نمونه گیری در دسترس صورت گرفت. ابزار پژوهش، مقیاس ارزیابی مشکلات رفتاری- هیجانی و مهارت های کودک فرم ارزیابی والد (Child Behavior Checklist یا CBCL) بود. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس یک طرفه، تحلیل کواریانس چند متغیره، Mann–Whitney-U و ضریب همبستگی تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها:تفاوت معنی داری در متغیر فعالیت، بین دو گروه کودکان دارای والدین مبتلا به سرطان و دارای والدین عادی وجود داشت (01/0 = P). همچنین، تفاوت معنی داری در متغیر رفتارهای پرخاشگرانه بین دو گروه در مجموع همه ابعاد مشکلات درونی و بیرونی شده مشاهده گردید (01/0 = P)، اما تفاوت بین دو گروه در متغیر اجتماع (87/0 = P) و مدرسه (26/0 = P)، معنی دار نبود. نتیجه گیری:ابتلای والدین به بیماری های مزمن همچون سرطان، اگرچه باعث بروز مشکلات رفتاری و هیجانی در کودکان می گردد، اما در عین حال می تواند زمینه های ایجاد رفتارهای جبرانی مانند پیشرفت در مدرسه را به منظور ایجاد خرسندی برای والد یا جبران احساس کودک به بی کفایتی پزشک، فراهم آورد.
مقایسه اختلالات رفتاری- هیجانی و نیمرخ تحول هیجانی-کارکردی در کودکان بی سرپرست و دارای سرپرست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اختلالات رفتاری- هیجانی و نیمرخ تحول هیجانی-کارکردی در کودکان بی سرپرست و دارای سرپرست است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه کودکان دارای سرپرست و بی سرپرست شهرستان مشهد است و نمونه پژوهش را 38 کودک بی سرپرست و 41 کودک دارای سرپرست 4 تا 6 ساله تشکیل دادند. در این پژوهش از روش نمونه گیری خوشه ای برای کودکان دارای سرپرست و نمونه گیری در دسترس برای کودکان بی سرپرست استفاده شد. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه اختلالات رفتاری راتر (RCBQ) و پرسشنامه تحول هیجانی-کارکردی گرینسپن (FEDQ) استفاده شد که توسط والدین کودکان تکمیل گردید. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیره نشان داد که بین دو گروه در سطوح دوم و پنجم از سطوح تحول هیجانی – کارکردی تفاوت معناداری وجود دارد (p<0.01) ؛ اما تفاوت معناداری در اختلالات رفتاری – هیجانی بین دو گروه مشاهده نشد. نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان داد مشکلات رفتاری کودکان بی سرپرست با نیمرخ هیجانی-کارکردی آنها همبستگی منفی معنادار دارد. با توجه به یافته های پژوهش حاضر می توان گفت که کودکان بی سرپرست از نظر تحول هیجانی- کارکردی با کودکان دارای سرپرست متفاوت هستند و این امر می تواند در مشکلات رفتاری آنها نقش داشته باشد. یافته های این پژوهش می تواند به فراهم آوردن محیطی مناسب در مراکز نگهداری کودکان بی سرپرست جهت ارتقاء توانمندی های هیجانی – کارکردی این کودکان یاری رساند.
اثربخشی روان نمایشگری بر طرحواره های ناسازگار اولیه و مشکلات رفتاری- هیجانی نوجوانان دختر تک والد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۴۷
113-132
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی روان نمایشگری بر طرحواره های ناسازگار اولیه و مشکلات رفتاری- هیجانی نوجوانان دختر تک والد بود. جامعه ی آماری این پژوهش را کلیه ی دختران دبیرستانی تک والد شهر اصفهان تشکیل دادند که از میان آن ها تعداد 30 نفر به شیوه ی نمونه گیری در دسترس، انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر)، قرار گرفتند. گروه آزمایش طی 10 جلسه ی هفتگی تحت آموزش روان نمایشگری قرار گرفتند، در حالیکه گروه کنترل، هیچ مداخله ای دریافت نکرد. داده ها به وسیله تحلیل کوریانس مورد بررسی قرار گرفت. نتایج، نشان داد بین میانگین طرحواره های ناسازگار اولیه و مشکلات رفتاری و هیجانی بین دو گروه آمایش و گواه تفاوت معنی دار وجود دارد و میانگین گروه آزمایش در پس آزمون کاهش یافته است. براساس نتایج به دست آمده در این پژوهش، روان نمایشگری می تواند به عنوان یک درمان مؤثر در تعدیل طرحواره های ناسازگار اولیه و مشکلات رفتاری- هیجانی نوجوانان دختر تک والد، مورد استفاده قرار گیرد.
تجربه زیسته مادران در زمینه عوامل موثر در مشکلات رفتاری هیجانی کودکان سوگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۶
83 - 116
حوزه های تخصصی:
بسیاری از وقایع در زندگی روزمره باعث می شوند تا کودکان درجات مختلفی از سوگ را تجربه نمایند. از دست دادن والدین یکی از مهمترین رویدادهای ایجاد کننده سوگ در کودکان است و منجر به مشکلات رفتاری هیجانی قابل توجهی در آنها می-شود. هدف پژوهش حاضر، دستیابی به تجربه زیسته مادران در زمینه عوامل موثر در مشکلات رفتاری - هیجانی کودکان سوگ بود. مطالعه حاضر، کیفی و به روش تحلیل محتوا بود. شرکت کنندگان شامل 10 نفر از مادرانِ کودکان سوگ 7 تا 11 ساله تحت پوشش کمیته امداد قائمشهر که به شیوه هدفمند انتخاب گردیدند و تجارب زیسته آنان به وسیله مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع-آوری شد. سپس مصاحبه های ضبط شده، به صورت کتبی پیاده سازی و به روش کلایزی مورد تحلیل قرار گرفت. از تحلیل تجربه زیسته مادران شرکت کننده، 4 مضمون سازمان دهنده شامل عوامل مرتبط با کودک، عوامل مرتبط با خانواده، عوامل مرتبط با مرگ و عوامل حمایتی و 26 مضمون پایه استخراج گردید. مهمترین مضامین پایه شامل سن کودک زمان فوت والد، رابطه کودک با والد متوفی و بازمانده، متفاوت درنظرگرفتن خود از همسالان، وضعیت اقتصادی خانواده، ناگهانی بودن مرگ و عدم حمایت عاطفی خانواده پدری است. عوامل به دست آمده از تجربه زیسته مادران در زمینه مشکلات رفتاری - هیجانی کودکان سوگ می تواند در تدوین مداخله ای متناسب با رشد شناختی، هیجانی و اجتماعی این کودکان، همچنین متناسب با فرهنگ، جامعه و خانواده ای که کودک در آن زندگی می کند، کمک نماید.