در تمام دوره های تاریخی تصویرسازی داستان ها با موضوع های متفاوت تو سط نگارگران ایرانی انجام پذیرفته است. یکی از این واعظ کاشفی می باشد. این مقاله با روش » انوار سهیلی « جامی و » هف تاورنگ « داستان ها پرواز لا کپشت و دو بط مشترک درتوصیفی و تحلیلی براساس مطالعات کتابخانه ای به تطبیق عناصر تصویری، ساختار و مفهوم شعر و داستان در مکتب مشهد وقزوین پرداخته است. از مهم ترین اهداف این پژوهش دستیابی به پاسخ این سؤال است که تأثیرپذیری عناصر تصویری مکتب قزوین از خراسان در نگاره پرواز لا کپشت و دو بط چگونه بوده و حامیان هنر چه نقشی در شک لگیری آن داشته اند. همچنین ساختار و ترکی ببندی این دو اثر از نظر مفهومی با شعر و داستان مورد تحلیل قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد،علیرغم نزدیکی تاریخی مکاتب نگارگری مشهد و قزوین و با وجود مفهومی مشترک در مضمون دو نگاره، به کارگیری عناصر و ساختار دارای تفاوت های بارز است و شباهت و تأثیرپذیری آشکاری در این دو نگاره مشاهده نمی شود. این وجوه تمایز دربه کارگیری عناصر از دو محیط کاری، یکی کاملاً شخصی و دیگری به سفارش و حمایت دربار نشات گرفته است.