مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
مدیریت روستایی
حوزه های تخصصی:
بیش از نیم قرن متمرکزشدن و یک پارچگی اداره امور روستاها، از دوران مشروطه تا اصلاحات ارضی، می گذرد. هدف مطالعه حاضر، شناخت نحوه سامان بخشی امور روستا در دوره گسترش نظام مالکیت زمین، از مشروطیت تا انجام برنامه اصلاحات ارضی، است. روش این پژوهش کیفی است و با استفاده از تحلیل موضوعی داده های حاصل از اسناد و مصاحبه ها تجزیه و تحلیل شده است. جامعه آماری این تحقیق روستاهای بخش گرکن جنوبی شهرستان مبارکه است. به منظور گردآوری اطلاعات، با پنجاه نفر از مطلعان کلیدی درباب مدیریت روستا مصاحبه شد. یافته ها نشان می دهد که مالکیت زمین با لغو تیول داری گسترش و رسمیت یافت که پیامد آن شکل گیری تمرکز مدیریت بر امور روستا بوده است. از یافته های مهم این تحقیق شناخت مدیریت متمرکز روستا با عاملیت مالک در اداره امور روستا در حوزه های مدیریت آب، سامان بخشی نظم، انضباط و امنیت در روستا، مدیریت ارتباطات، مدیریت عوامل تولیدی و نیز حمایت مالک از روستاییان، به ویژه در ساخت راه ها و مدرسه ها و مکان های عمومی است. از دیگر یافته های این تحقیق این است که مالک کدخدا را در فرآیندی پیچیده انتخاب می کرد، تأیید دولت و پذیرش روستاییان از دیگر شروط کدخدایی بود. نتیجه این تحقیق نشان می دهد که مصالحه گری، کلیت نگری، حمایت گری، تجربه گرایی، دخالت دولت در کمترین میزان، و فقدان بوروکراسی مهم ترین تعیین کننده های اجتماعی دوره تمرکز مدیریت روستا در حدفاصل زمانی مشروطه تا انجام برنامه اصلاحات ارضی بوده اند.
ارزیابی عملکرد دهیاری ها در چارچوب شاخص های حکمروایی خوب روستایی (مورد مطالعه: بخش مرکزی شهرستان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره هشتم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۳۲)
649 - 662
حوزه های تخصصی:
حکمروایی خوب مفهومی است که در دهه های اخیر در ادبیات مدیریت جهان نمایان شده و به عنوان مرز بین حکومت و جامعه مدنی مطرح است. در این میان حکمروایی روس تایی نیز فراین د نوین ی اس ت ک ه ب ا اص ول، معیاره ا و شاخص های متف اوت از رویکرده ای مطرح شده در نظ ام مدیریت روس تایی پیش از خ ود، باع ث توانمندس ازی س اکنان روس تایی می شود. این درحالی است که تأسیس دهیاری در روستاها، نقطه عطفی برای حکمروایی روستاییان در مدیریت روستایی ایران است. این نهادها برآمده از مردم هستند و انتظار می رود عملکرد آن ها مبتنی بر حکمروایی خوب باشد. به همین دلیل مقاله حاضر عملکرد دهیاری ها در چارچوب حکمروایی خوب روستایی در بخش مرکزی اصفهان را بررسی و ارزیابی کرده است. پژوهش از نوع کاربردی و روش آن توصیفی تحلیلی مبتنی بر پیمایش است. برای جمع آوری اطلاعات از شیوه کتابخانه ای میدانی استفاده شده است. نتایج آزمون تحلیل واریانس نشان داد که بین دهیاری های تحت مطالعه از نظر شاخص های حکمروایی خوب تفاوت معنی داری وجود دارد. میانگین نیز که 85/2 یعنی کمتر از حد متوسط بود، نشان می دهد که شاخص های حکمروایی خوب روستایی در سطح نسبتاً ضعیفی است. همچنین مقدار t به دست آمده برای تمام شاخص های حکمروایی خوب نشان داد عملکرد تمامی دهیاری ها در شاخص های مذکور، کمتر از حد مطلوب است.
ارزیابی الگوی مدیریت محلی روستایی مبتنی بر شاخص های حکمروایی خوب مطالعه موردی: شهرستان مشگین شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۷
133 - 154
حوزه های تخصصی:
حکمروایی خوب روستایی همانا فرآیند تاثیرگذاری همه ارکان دخیل روستایی بر مدیریت روستایی، باتمام سازوکارهایی که بتوان با آن ها به سوی تعالی و پیشرفت روستا و مردم روستایی حرکت کرد. تحقیق حاضر با هدف سنجش و ارزیابی الگوی مدیریت محلی مبتنی بر شاخص های حکمروایی خوب در مناطق روستایی شهرستان مشگین شهر انجام شده است. این پژوهش به لحاظ روش پیمایشی، و از نظر هدف کاربردی محسوب می شود. جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش، شامل کل روستاییان بالای 15 سال ساکن در مناطق روستایی شهرستان شهرستان مشگین شهر می باشد (90359N=)، که از این میان تعداد 383 نفر با استفاده از فرمول کوکران به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. روایی صوری پرسش نامه توسط پانل متخصصان مورد تایید قرار گرفت. مطالعه راهنما در منطقه مشابه جامعه آماری با تعداد30 پرسش نامه صورت گرفت و با داده های کسب شده و استفاده از فرمول ویژه کرونباخ آلفا در نرم افزار SPSS ، پایایی بخش های مختلف پرسش نامه تحقیق 72/0 الی 94/0 بدست آمد. نتایج حاصل از آزمون آماری نشان داد که شاخص های مشارکت اجتماعی و مسئولیت پذیری از کارکرد بیش تری در شکل گیری الگوی مطلوب مدیریت محلی روستایی شهرستان مشگین شهر تاثیر دارد و مدیریت محلی روستایی شهرستان مشگین شهر از لحاظ شاخص های حکمروایی مطلوب روستایی در وضعیت خوبی قرار دارد. افزون بر این، مطابق یافته های پژوهش تمامی شاخص های حکمروایی خوب (مشارکت اجتماعی، پاسخ گویی، کارآیی و اثربخشی، قانون مندی، عدالت و برابری، اجماع محوری، مسئولیت پذیری و شفافیت)، در مناطق روستایی شهرستان مشگین شهر در وضعیت مطلوبی قرار دارند.
بررسی و تحلیل چالش های مدیریت نوین روستایی: مطالعه موردی روستاهای شهرستان میاندوآب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش کاربردی حاضر با هدف تحلیل جامعه شناختی چالش های مدیریت نوین روستایی در شهرستان میاندوآب و به روش توصیفی- تحلیلی انجام شد. برای تحلیل اطلاعات، از شیوه نظریه زمینه ای و آزمون تحلیل عاملی استفاده شد. داده های میدانی در قسمت کیفی به کمک مصاحبه های نیمه ساختاریافته با دهیاران به دست آمد که با انجام 39 مصاحبه، به اشباع نظری رسید و در قسمت کمی (پرسشنامه) نیز جامعه آماری شامل 120 نفر از دهیاران بود. نتایج تحقیق کیفی نشان داد که مهم ترین چالش های پیش روی دهیاران عبارت اند از عدم امنیت شغلی، ضعف انگیزشی، عدم توانمندی فردی، ضعف سازمانی، مشکلات و ضعف های مقرراتی، ضعف های مالی دهیاری ها و.... همچنین، نتایج کمی نشان داد که از میان شش عامل اصلی در زمینه چالش های پیش روی مدیریت نوین روستایی با مجموع 97/62 درصد واریانس، مهم ترین عوامل عبارت اند از عدم امنیت شغلی، ضعف مالی، فقدان انگیزه، عدم درآمدزایی، نگرش منفی مردم و تعصبات شوراها.
تبیین و تحلیل تأثیر ترجیحات محلی و جهت گیری هایتعصب قومی – قبیله ای در انتخاب دهیاران(مطالعه موردی: بخش مرکزی و بخش پشت آب شهرستان زابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شایسته است که در انتخاب دهیاران صرفاً ملاک ها و معیار های قانونی مد نظر شوراهای اسلامی روستا به عنوان نهاد تصمیم گیر و انتخاب کننده دهیار باشد و ترجیحات محلی و جهت گیری های تعصب قومی – قبیله ای در انتخاب آنها دخالت داده نشود. بر این اساس موضوع کم و کیف انتخاب دهیار روستا و اینکه در منطقه مورد مطالعه در انتخاب دهیار چه معیارها و ملاک های ارجحیت داشته و در این خصوص تا چه میزان ترجیحات محلی و گرایشات قومی- قبیله ای دخیل بوده اند، اهمیت و موضوعیت یافته که در دستور کار این تحقیق علمی قرار گرفته است. لذا هدف این پژوهش، تببین و تحلیل تأثیر ترجیحات محلی و جهت گیری های تعصب قومی – قبیله ای در انتخاب دهیاران در مناطق روستایی بخش مرکزی و بخش پشت آب شهرستان زابل است. جامعه آماری این تحقیق24 روستای دارای دهیاری و تعداد 302 نفر از اهالی روستاهای دارای دهیاری بوده، که براساس فرمول کوکران انتخاب شدند. روایی و پایایی گویه های تحقیق نیز با آمار آلبای کرونباخ سنجیده شده است که نتایج آن حاکی از قابلیت اعتماد بالای این گویه ها می باشد. برای تجزیه و تحلیل های آماری داده ها، رتبه بندی و اولویت بندی متغیرهای مؤثر در انتخاب دهیاران در بخش مرکزی و بخش پشت آب، شهرستان زابل، از آزمون Friedman Test و T تک نمونه ای در نرم افزار SPSS16، استفاده شد. بر اساس نتایج به دست آمده، مهمترین عواملی که بر انتخاب دهیار در منطقه مورد مطالعه تاثیر داشته است، رابطه فامیلی شورا و دهیار و رابطه فامیلی بین مردم روستا بوده است. در واقع عامل طایفه گرایی مهمترین تاثیر را در انتخاب دهیار در این بخش ها ایفا کرده است
مطالعه مقایسه ای توجه به بعد نهادی- مدیریتی در روستاها طی دو دهه ی اخیر (مورد شهرستان قائمشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت روستایی در واقع فرآیند سازماندهی و هدایت جامعه و محیط روستایی از طریق شکل دادن به سازمانها و نهاد ها است. مدیریت روستایی از سالیان متمادی در برنامه های عمرانی کشور وجود داشته و بااینکه در هر مقطعی از فعالیت خود با اسمی خوانده شده ولی مدیریت خود را در روستاهای ایران اعمال کرده است. کدخدا، دهبان، همیار، دهیار و...گونه های مدیریت روستایی در ایران بوده است. اثرات توجه به بعد نهادی- مدیریتی در برنامه های توسعه در بعداز پیروزی انقلاب اسلامی وجود داشته اما با برچیده شدن نظامهای پیشین، روستاهای ایران تا سالیان اخیر از یک نظام مدیریتی ثابت برخوردار نبوده و عدم مدیریت واحد روستایی باعث مشکلات و معضلات عدیده ای در سطح روستاها شده بود تا اینکه در سالهای اخیر قانون تشکیل دهیاری ها به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید و پس از عملی شدن این قانون از ابتدای دهه هشتاد مدیریت روستاها به دهیاری ها واگذار گردید. یکی از کارکردهای مهم دهیاری ها نقش آنها در برنامه ریزی توسعه روستایی براساس خواست و نیازهای مردم روستا می باشد. در این تحقیق با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی و گردآوری داده ها و اطلاعات از طریق روش هایاسنادی- کتابخانه ای و میدانی- پشمایشی به بررسی مقایسه ای توجه به بعد نهادی- مدیریتی در روستاهای شهرستان قائمشهرطی دو دهه ی اخیر پرداخته شده است. به منظور بررسی و رسیدن به اهداف تحقیق دو نوع پرسشنامه اختصاصی روستا (مدیران و کارشناسان روستایی) و پرسشنامه ی عمومی روستا تهیه و تکمیل گردید که نتایج حاصل از آن نشان می دهد که برنامه های دولت طی دو دهه ی اخیر در برنامه پنجم در مقایسه با سایر برنامه های بعد از انقلاب، بیشتر به بعد نهادی- مدیریتی توجه داشته و در همین راستا مدیران محلی نیز مشکلات روستائیان را پیگیری نموده و در مجموع فعالیتهای دهیاران، منجر به توسعه روستایی در سطح روستاهای محدوده مورد مطالعه شده است.
تحلیل نظام مدیریت نوین روستایی و توسعه محیطی- اکولوژیک و کالبدی-فضایی روستایی (مطالعه موردی: ناحیه مرکزی استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی از انجام این پژوهش تحلیل نظام تحلیل نظام مدیریت نوین روستایی و توسعه محیطی- اکولوژیک و کالبدی-فضایی روستایی در ناحیه مرکزی گیلان است. جامعه آماری پژوهش ناحیه مرکزی استان گیلان، شامل ۹۳۹ روستا می باشد. به منظور انتخاب نمونه ها به نسبت روستاهای هر شهرستان در ناحیه و با توجه به جمعیت و وضعیت جغرافیایی، تعداد 120 روستا به صورت تصادفی انتخاب شد. با استفاده از پرسشنامه، نظر کارشناسان و متخصصان امر جمع آوری گردید. بعد از جمع آوری داده ها و استخراج اطلاعات، طبقه بندی و تهیه جداول توزیع فراوانی داده ها به منظور آزمون فرضیه ها و ارزیابی آن ها، مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. به منظور س نجش بعد محیطی- اکولوژیک، 26 گویه در پرسشنامه طراحی شد. میانگین کل گویه های محیطی- اکولوژیک برابر 68/3 شده است که چون از متوسط میانگین طیف یعنی 3 بالاتر شده است؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که بهبود نظام مدیریت نوین روستایی بر توسعه ابعاد محیطی- اکولوژیک روستاها مؤثر است. با توجه به تحلیل انجام شده، بهبود وضع زیست محیطی روستا، همکاری با واحدهای امدادرسانی در زمان وقوع حوادث، مراقبت بر سلامت دام، طیور و آبزیان از طریق واکسیناسیون، تهیه طرح های پیشنهادی در زمینه های محیطی-اکولوژیک، حفظ منابع طبیعی از بیشترین فراوانی برخوردار بوده است. همچنین درستی و ارتباط متغیرها در فرضیه از طریق آزمون t مورد تأیید قرارگرفت. به منظور سنجش بعد کالبدی- فضایی، 12 گویه در پرسشنامه طراحی شد. در مجموع، میانگین کل گویه های کالبدی- فضایی برابر 94/3 شده است که چون از متوسط میانگین طیف یعنی 3 بالاتر شده است؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که بهبود نظام مدیریت نوین روستایی بر توسعه ابعاد کالبدی-فضایی روستاها مؤثر است. با توجه به تحلیل انجام شده، گویه های «صدور پروانه ساخت در محدوده قانونی روستا»، «توسعه زیرساخت های مختلف در روستا»، «میزان همکاری با بنیاد مسکن در اجرای طرح هادی»، «ارتقاء کیفیت خانه های روستایی و مقاوم سازی آن ها» در بخش کالبدی- فضایی با کسب بیشترین امتیازات، نسبت به سایر گویه ها، از بیشترین فراوانی برخوردار بوده است. همچنین درستی و ارتباط متغیرها در فرضیه از طریق آزمون t مورد تأیید قرار گرفت.
تاثیر فناوری اطلاعات در بهره وری مدیریت امور روستایی (دهیاران) در راستای برنامه ریزی روستایی شهرستان بابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عوامل متعددی در بهره وری مدیریت تاثیر گذار است که در این تحقیق سعی شده است تا با مورد مطالعه قرار دادن مهمترین آنها و بررسی میزان تاثیر فناوری اطلاعات در شکوفا سازی هرکدام از این موارد، پیشنهادات کاربردی و مفیدی را برای هرچه بهتر شدن مدیریت امور روستایی کشور جهت رسیدن به اهدافی نظیر، رفع معضل بیکاری، توسعه اقتصادی، فرهنگی، توسعه زیرساخت های عمرانی روستایی، توسعه فعالیت های خدماتی جهت بهبود وضع بهداشت آب و غذا و..، توسعه صنعت گردشگری روستایی، دست پیدا کنیم. این تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی می باشد. از مجموع حدود 320 نفر از دهیاران شهرستان بابل در شهرستان به روش نمونه گیری تصادفی 198 نفر از دهیاران این شهرستان انتخاب و سوالات پرسشنامه تحقیق شامل 30 پرسش بهره وری مدیریت و 17 پرسش بررسی وضعیت فناوری اطلاعات که مجموعا 47 سوال را تشکیل می دهد؛ توزیع و پاسخ جمع آوری شد. برای بررسی روایی پرسشنامه، از تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. مقدار پایایی کل پرسشنامه های فناوری اطلاعات و مدیریت بهره وری به ترتیب برابر با 0.910 و 0.856 محاسبه شده است. نتایج حاصل از اجرای پژوهش نشان داد، فناوری اطلاعات تأثیر مثبت و معنی داری بر حمایت مالی، گردشگری، توسعه ظرفیت های سیاست گذاری، توسعه زیرساخت های خدماتی، زیر ساخت های عمرانی، توسعه فرهنگی و توسعه اقتصادی در روستاها دارد.
چالش های مدیریت روستایی و نقش آن در توسعه نیافتگی روستاهای پیراشهری مورد: شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، ارزیابی چالشهای مدیریت روستایی و نقش آنها در توسعهنیافتگی روستاهای پیراشهری شیراز است. این تحقیق به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است. جامعه آماری تحقیق حاضر، شامل روستاهای پیرامون شهر شیراز تا شعاع 6 کیلومتر است، بر این اساس در این پژوهش تعداد 12 روستا که در معرض بیشترین چالشهای مدیریتی از همجواری با شهر شیراز میباشند با 12246 خانوار مورد بررسی قرار گرفته است، که با استفاده از فرمول کوکران سطح خطای 08/0، تعداد 150 خانوار به عنوان نمونه تعیین گردید. برای تحقق اهداف مورد نظر، ضمن مطالعات اسنادی، طیف گستردهای از شاخصها تعیین و در چارچوب مطالعات میدانی(پرسشنامه و مشاهدات میدانی) مورد بررسی قرار گرفت. همچنین برای تجزیه و تحلیل دادهها، از نرمافزارهای، FAHP، GRA و روشهای آماری تحلیل واریانس یکطرفه(One-way Anova) و کندال در SPSS استفاده گردیده است. یافتههای پژوهش مؤید این است که، چالش اجتماعی-فرهنگی مهمترین چالش پیشروی مدیریت روستایی در روستاهای پیراشهر شیراز بوده است. بر اساس تحلیل آماری، در روستاهای مورد مطالعه اختلاف معناداری بین چالشهای مدیریت روستایی در ابعاد مختلف وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد، با افزایش فاصله از شهر، میزان چالشهای مدیریت روستایی تأثیر کمتری بر توسعهنیافتگی روستاهای پیرامون شهر داشته است، در واقع روستاهایی که به شهر نزدیکتر بودهاند بیشترتحت تأثیر قوانین و مقررات شهر قرار داشتهاند. در نهایت با استفاده از تکنیک GRA، مشخص گردید که، چالشهای مدیریت روستایی در روستاهای کرونی، خاتونی، ماه فیروزان و سلطانآباد دارای بیشترین تاثیر است.
تحلیل سبک مدیریت محلی در مناطق روستایی و تاثیر آن بر میزان مشارکت پذیری روستائیان (منطقه مورد مطالعه: روستاهای دهستان زرین گل شهرستان علی آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۳)
851 - 870
حوزه های تخصصی:
عوامل بسیاری در فرایند اثربخشی مدیریت تأثیرگذار است که یکی از آن ها ویژگی ها یا سبک مدیران و رفتارهای آن ها با زیردستان است. این امر به ویژه در اجتماعات محلی و روستایی، که ارتباط نزدیکی بین مدیران و روستاییان وجود دارد، بسیار مهم است. زیرا مدیران محلی هستند که با رویکردهای اجرایی یا عملکردی خود میزان و زمینه حضور و مشارکت پذیری روستاییان را شکل می دهند. بنابراین،در پژوهش حاضر براساس روش توصیفی- تحلیلی و بهره گیری از منابع موجود نخست به بررسی اثرهای سبک مدیریت روستایی پرداخته شده و سپس ارتباط آن بر میزان مشارکت پذیری روستاییان در سکونتگاه های روستایی دهستان زرین گل شهرستان علی آباد مد نظر قرار گرفته است. حجم جامعه نمونه این تحقیق متشکل از 269 سرپرست خانوار از 11 روستای دهستان است که در قالب پرسش نامه محقق ساخته بررسی شده اند. یافته های تحقیق حاکی از میانگین متوسط در اغلب شاخص های پنج گانه (انگیزش، مشارکت در تصمیم گیری، تعامل، ارتباطات، و اعتماد و اطمینان) سازنده سبک های مدیریت است؛ به گونه ای که از میان 11 روستا، 10روستا دارای مجموع میانگین امتیازات شاخص های بین ۶/2 تا ۲۵/۳ یعنی مدیریت مشورتی و یک روستا دارای میانگین امتیازات شاخص های کمتر از2.6 یعنی دارای سبک مدیریتی غالب دلسوزانه است. از طرفی، ارتباط مستقیمی بین میزان سبک مدیریت و مشارکت پذیری روستاییان در روستاهای دهستان زرین گل وجود دارد. سطح معنی داری بیانگر این مطلب است که بین دو متغیر سبک مدیریت و مشارکت پذیری روستاییان همبستگی وجود دارد.
بررسی دیدگاه مردم نسبت به عملکرد دهیاری ها از زمان تاسیس از تاکنون(مطالعه موردی دهستان میربگ- شهرستان دلفان – استان لرستان)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۱ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲
154 - 166
حوزه های تخصصی:
مدیریت نوین روستایی از جمله ایده های جدید در توسعه روستایی است که با هدف توسعه نواحی روستایی مطرح شده است. دهیاری ها یکی از اجزای اصلی مدیریت نوین روستایی هستند. دهیاری ها به لحاظ اهمیت و طرحی نسبتا جدید و ابعاد گوناگون آن مورد توجه کارشناسان و برنامه ریزان قرار گرفته است. مدیریت روستایی از آنجا اهمیت پیدا می کند که در رابطه با حل مسائل و مشکلات طیف وسیعی از جامعه کنونی کشورمان است. این مقاله ضمن بررسی وظایف دهیاری ها در مدیریت روستاهای دهستان میربگ از توابع شهرستان دلفان با توجه به نظرات اهالی روستاییان نسبت به مدیریت روستا(دهیاران) ارزیابی کلی داشته است. بنابراین سوال اصلی تحقیق این است که عملکرد دهیاری ها در روستاهای دهستان مذکور چگونه است؟ روش تحقیق، توصیفی تحلیلی بوده، از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. پایایی پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ تعیین شد که برای جواب دهندگان عدد74/0 بوده است. حجم نمونه 104 نفر و از طریق مورگان و روش نمونه گیری تصادفی ساده بوده است. تعداد روستاهای انتخاب شده 8 روستا و مبنای انتخاب بر اساس جمعیت و در روستاهای دارای دفاتر فعال دهیاری بوده است. نتایج بدست آمده نشان می دهد که مدیریت روستا دارای ابعادی چندگانه بوده است و در کل در این مقاله پاسخگویان از عملکرد دهیاران راضی بوده در جهت خدمات رسانی بهتر پیشنهاداتی را مطرح کردند. در نهایت 7 عامل خدمات رسانی و بهداشت، نظارت بر طرح ها، بهبود مسائل اقتصادی، تشویق به مشارکت گسترده، همکاری با ارگانها وسیاسی، کاهش مهاجرت ورضایت افراد، مسائل اجتماعی در عملکرد دهیاری ها موثر تشخیص داده شده اند.
بررسی و تبیین نقش آموزش بر عملکرد مدیریتی دهیاری ها شهرستان ری
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۱ بهار ۱۳۹۸ شماره ۴
79 - 92
حوزه های تخصصی:
یکی از الزامات کارآمدی مدیریت در جوامع روستایی، آموزش هدفمند و علمی مبتنی بر نیازهای روز می باشد. مدیریت مناطق روستایی به دلیل تنوع وظایف و پاسخگوهایی مختلف به ذینفعان از اهمیت خاصی برخوردار است. در جوامع روستایی، امور اجرایی بر عهده دهیاران می باشد و این افراد از افراد مستعد بومی همان منطقه باید انتخاب شود، آشنایی با امور مدیریتی فرایندی زمانبر می باشد و دهیاران با توجه به زمان اندک خود باید بتوانند نیازهای آموزش خود را بصورت مستمر دریافت نمایند. از سوی دیگر باید مشخص شود، آموزش های ارائه شده تاچه میزان می تواند به توسعه پایدار و مدیریت علمی کمک نماید؟ با توجه به اهمیت موضوع، این تحقیق با هدف بررسی نقش آموزش بر عملکرد مدیریتی دهیاری ها در شهرستان ری صورت پذیرفت. جامعه مطالعاتی شامل دهیاران می باشد. حجم نمونه تحقیق با توجه به فرمول کوکران ، 70 نفر انتخاب شدند. ابزار اصلی این تحقیق پرسشنامه خود ساخته محقق متناسب با مطالعات انجام شده و مدل نظری فصل دوم طراحی شده است.. نتایج تحقیق نشان داد،آموزش دهیاران در حوزه مدیریت هزینه ها، پاسخگویی، پیاده سازی الگوهای مدیریتی توانسته موفق عمل کند و بیشترین میزان رضایت مندی روستائیان در حوزه های اقتصادی و پاسخگویی می باشد.
تحلیل فضایی نگرش دهیاران به ابعاد توسعه در روستاهای حریم شهر (مطالعه موردی: روستاهای پیرامونی کلانشهر کرمان)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۱ بهار ۱۳۹۸ شماره ۴
412 - 436
حوزه های تخصصی:
با وجود اتفاق نظر علمی درخصوص توجه به همه ابعاد توسعه، نگرش های موجود در کشور نشان می-دهد توجه به ابعاد خاصی در توسعه روستایی بیشتر است و بخش از این توجه در نتیجه نگرش های مدیریت روستایی در سطح کلان تا محلی است. مهم تر آنکه مدیریت روستایی ضمن هماهنگی امور توسعه روستایی، در روستاهای مختلف به شکل متفاوتی عمل می کند و علیرغم داشتن تشکیلات و وظایف یکپارچه، الگوی مدیریت ثابتی برای تمامی روستاها استفاده نمی شود. این مقاله با هدف بررسی نگرش مدیریت روستایی نسبت به ابعاد توسعه، به تحلیل فضایی این نگرش در روستاهای بخش مرکزی شهرستان کرمان بر اساس فاصله پرداخته است. جامعه آماری مورد پژوهش 40 روستای منتخب دارای دهیاری می باشد. روش شناسی این پژوهش از نظر ماهیت، توصیفی- تحلیلی و از لحاظ هدف کاربردی با استفاده از شیوه مطالعه کتابخانه ای - اسنادی و پیمایشی برای پاسخ گویی به پرسش های تحقیق است. داده ها و اطلاعات پژوهش با کمک پرسشنامه محقق ساخته گردآوری شدند و برای تحلیل آنها از روش های آماری (آماره های توصیفی میانگین، انحراف معیار، و آزمون Tتک نمونه ای) در نرم افزار Spss استفاد شد. نتایج نشان داد که بیشترین توجه و واکنش دهیاران به ترتیب در بعد اقتصادی با میانگین3.88، بعد کالبدی فیزیکی با میانگین3.66، بعد اجتماعی-فرهنگی با میانگین3.49 و بعد زیست محیطی با میانگین 3.47 بوده است. همچنین در بررسی تأثیر فاصله از شهر تا روستاها با توجه به مولفه های رفتار واکنش دهیاران در برابر شهر نتایج بیانگر آنست که دهیاران که در روستاهای با فاصله کمتر از شهر مانند 1تا 10 کیلومتری(3.85) و 11 تا20کیلومتری (3.71) قرار دارند، نرخ بالاتری از سطح نگرش در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و زیست محیطی را نسبت به دهیاران روستاهای با فاصله بیشتری از شهر نشان داده اند.
تبیین شاخص های اثرگذار در سیاست گذاری برای مدیریت نواحی روستایی نمونه پژوهش: استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وجود چالش های متعدد در نواحی روستایی، پژوهشگران جغرافیا را به انجام پژوهش برای رفع این چالش ها واداشته است. یکی از ارکان تأثیرگذار بر دستیابی نواحی روستایی به توسعه، شیوه اداره آنها و نحوه سیاست گذاری است. آینده پژوهی برای نگاشتن آینده و تغییرات محتمل در زمینه های ملی، منطقه ای و سازمانی به منظور پاسخ به تغییرات استفاده می شود. این پژوهش به دنبال تبیین شاخص های اثرگذار بر سیاست گذاری برای مدیریت نواحی روستایی استان کرمان است تا به گرفتن تصمیمات دقیق تر برای آینده روستاها و سیاست گذاری متناسب با این شاخص ها کمک کند؛ درواقع پرسش اصلی این است که اثرگذارترین شاخص ها در سیاست گذاری برای مدیریت نواحی روستایی استان کرمان در آینده کدام اند. روش پژوهش، توصیفی تحلیلی است و با دید سیستماتیک و ساختاری با رویکرد آینده پژوهی و استفاده از نرم افزار MICMAC انجام شده است. نتایج نشان داد سیستم موجود سیاست گذاری برای مدیریت نواحی روستایی در استان کرمان پایدار و مطلوب نیست. تأثیرگذارترین شاخص ها در سیاست گذاری برای مدیریت نواحی روستایی استان کرمان، محیط (با امتیاز 986)، روستاییت (با امتیاز 918)، اقتصاد (با امتیاز 884) و فرهنگ (با امتیاز 850) است؛ همچنین تأثیرپذیرترین آنها، شاخص های محیط (با امتیاز 952)، اقتصاد (با امتیاز 952)، شناخت شرایط موجود (با امتیاز 918) و پایداری سیاست ها (با امتیاز 884) بوده است. برای سیاست گذاری بهتر و مدیریت مطلوب نواحی روستایی استان در آینده باید به متغیرهای راهبردی توجه کرد؛ این متغیرها به ترتیب محیط به مثابه عامل مؤثر، روستاییت یا هویت محیطی- اجتماعی و هویت اقتصادی روستا و تأثیر و اهداف اقتصادی سیاست ها هستند؛ همچنین می توان با دست کاری و بهبود متغیرهای اقتصاد، نقش دولت و افزایش مشارکت مردم برای تکامل و پایداری و بهبود سیستم مدیریت روستایی استان اقدام کرد.
تحلیل عملکرد مدیران سکونتگاه های پیراشهری با رویکرد توسعه پایدار فضا مورد: شهرستان پلدختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توجه به توسعه پایدار روستاهای پیراشهری عاملی مهمی در راستای برنامه ریزی روستایی می باشد. چراکه توسعه پایدار این مناطق بهبود شرایط محیط فضاهای پیراشهری، بهبود زندگی ساکنان این مناطق و حفاظت از محیط زیست آن ها را به دنبال دارد. در این زمینه یکی از رهیافت های مهم توجه به نقش مدیران روستایی می باشد. هدف این پژوهش تحلیل عملکرد مدیران سکونتگاه های پیراشهری با رویکرد توسعه پایدار فضا می باشد. تحقیق حاضر ازنظر هدف، کاربردی و روش انجام آن توصیفی- تحلیلی است. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه و مصاحبه می باشد. جامعه آماری شامل خانوارهای روستاهای پیراشهری تا فاصله 8 کیلومتر از مرکز شهرستان (شهر پلدختر) می باشد (4078 N=). با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری سهمیه ای 351 خانوار به عنوان نمونه انتخاب گردید. همچنین از کل روستای هم جوار شهر پلدختر روستاهای تا 8 کیلومتر فاصله (33 روستا) که دارای دهیاری بوده به عنوان روستاهای هدف انتخاب شدند. از آزمون t تک نمونه ای برای بررسی رضایت مردم محلی از عملکرد دهیاران در ابعاد اجتماعی، اقتصادی و محیطی- کالبدی، و برای بررسی تطبیقی عملکرد دهیاری ها در 33 روستای موردمطالعه از آزمون های تعقیبی (Post Hoc) و آزمون توکی (Tukey HSD) استفاده شد. نتایج نشان داد بیشترین رضایت مردم محلی از عملکرد دهیاران به ترتیب مربوط به بعد زیست محیطی با میانگین (69/3)، بعد اجتماعی (59/3)، و اقتصادی (46/3) بوده است. مقایسه عملکرد دهیاران منطقه موردمطالعه نشان می دهد که بین عملکرد دهیاری ها در روستاهای هدف شهرستان پلدختر تفاوت معنی داری وجود دارد. در بین 33 روستای دارای دهیار، بهترین عملکرد دهیاران مربوط به چهار روستای پران پرویز با میانگین (66/4)، چال کل بالا (72/4)، میدان بزرگ (72/4) و چم مورت (80/4) بوده است. ضعیف ترین عملکرد دهیاری ها نیز مربوط به سه روستای سراب حمام (54/1)، واشیان کرم حسین (56/1) و گری بلمک (01/2) بوده است. از نتایج این پژوهش علاوه بر ارائه وظایف دهیاران در قالب شاخص های بیان شده، برای بهبود عملکرد آن ها می توان استفاده نمود.
نقش مدیریت روستایی در توسعه اقتصادی- اجتماعی روستاهای ناحیه مرکزی استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناسایی نقاط ضعف، قوت، فرصت ها و تهدیدهای نظام فعلی مدیریت روستایی، و اصلاح نظام مدیریت روستایی، شرایط را جهت توسعه روستاها، از نظر ابعاد اجتماعی – فرهنگی و اقتصادی فراهم می کند. هدف پژوهش بررسی نظام مدیریت روستایی و توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی روستایی در ناحیه مرکزی گیلان است. در راستای دستیابی به هدف پژوهش، اطلاع از وضعیت و سطح توسعه یافتگی شهرستان های مورد مطالعه در ابعاد پنجگانه با بهره گیری از روش تحقیق توصیفی تحلیلی و با استفاده از ابزار مشاهده مستقیم در بازدید از اقدامات دهیاری ها در ابعاد مختلف توسعه استفاده شد و سپس از طریق ابزار مصاحبه با متخصصان، مدیران و دست اندرکاران مدیریت روستایی و توزیع پرسشنامه، جمع آوری نظرات آنان انجام گرفته است در این پژوهش نتایج حاصل از عوامل مؤثر بر توسعه روستایی از دیدگاه مدیران و کارشناسان در امور روستا توسط پرسشنامه مورد ارزیابی قرار گرفته است. داده ها و اطلاعات توسط نرم افزار SPSS در دو سطح توصیفی و استنباطی ارائه شد. نتایج پژوهش نشان داد که در بعد اقتصادی، گویه های «برآورد و تنظیم بودجه سالانه دهیاری»، «صدور پروانه کسب»، «تأثیر بهبود مدیریت نوین بر توسعه اقتصادی روستا»، «انواع بیمه های روستایی» و «تهیه طرح ها و پیشنهادات اصلاحی» در بخش اقتصادی با کسب بیشترین امتیازات، نسبت به سایر گویه ها از اهمیت بالایی برخوردارند و تأثیرگذاری بیشتری دارند. همچنین در بعد اجتماعی فرهنگی نیز گویه های «همکاری با سازمان ثبت احوال»، «شناخت کمبودهای اجتماعی و ارائه طرح»، «معرفی خانواده های بی سرپرست به بهزیستی»، «فراهم کردن امکانات فرهنگی، آموزشی و تهیه طرح» با کسب بیشترین امتیازات، نسبت به سایر گویه ها تأثیرگذاری بیشتری دارند.
تبیین نقش مدیریت محلی در تحولات کالبدی فضایی روستاهای شهرستان رودسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت روستایی از زمان شکل گیری و ارائه خدمات به روستائیان، نقش قابل توجه ای در تحولات روستاهای کشور داشته است. از این رو، هدف از این مقاله بررسی و تبیین نقش مدیریت محلی در تحولات کالبدی فضایی روستاهای شهرستان رودسر در استان گیلان است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی و شیوه جمع آوری داده ها بصورت میدانی (پرسشنامه) و کتابخانه ای بود. جامعه آماری این پژوهش را 187 روستای شهرستان رودسر تشکیل می دهد که حجم نمونه با شیوه نمونه گیری تصادفی سهمیه ای براساس نواحی جغرافیایی شهرستان (ساحلی، جلگه ای، کوهپایه ای و کوهستانی) محاسبه شد که مجموعاً شامل 20 درصد از روستاهایی بود که دارای دهیاری هستند. این روستاها پس از طبقه بندی در سه طبقه جمعیتی انتخاب شدند و در مجموع 345 پرسشنامه در سطح 36 روستا تکمیل شد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS20 و آزمون t تک نمونه ای استفاده شد. یافته ها نشان داد شهرستان رودسر نیز همانند شهرستان های دیگر استان گیلان دارای مدیریت در قالب دهیاری است. مردم روستا دارای کمبودها و مشکلاتی در امور نهادی و مدیریتی هستند و به طورکلی وضعیت مدیریت در روستا در حد متوسط تا بسیار خوب قرار دارد. موضوع تغییر کاربری اراضی زراعی و باغی در شهرستان رودسر و حتی در اغلب نواحی استان گیلان به واسطه ماهیت انبوه و خودجوش گردشگری به وضوح قابل مشاهده است (ساخت مجتمع های رفاهی، پارک های روستایی و غیره). همچنین، بر طبق نتایج، مشارکت و همکاری روستاییان با دستگاه های ذیربط در نگهداری و تسطیح راه های واقع در حریم اراضی روستا دارای بالاترین درجه اهمیت و بهبود وضع محیط زیست روستا برای رفاه ساکنان محلی پایین ترین رتبه اهمیت را در نقش مدیریت محلی در تحولات کالبدی فضایی روستاها داراست.
مدیریت روستایی در ایران معاصر
منبع:
تعاون سال بیستم اردیبهشت و خرداد ۱۳۸۸ شماره ۲۰۲ و ۲۰۳
49 - 67
حوزه های تخصصی:
قدرت به عنوان وسیله ای در دست مدیریت روستا،پدیده ای کاملا پویاست.تاریخ معاصر روستاهای ایران نشان میدهد که قدرت در نقش یک پدیده کنترل کننده امور روستایی،در سه مقطع زمانی به شکلهای مختلف اعمال شده است. در دوره پیش از اصلاحات ارضی341،قدرت در جهت حفظ منافع مالکانفبه کدخدایان تفویض شد. در واقع در این مقطع،کدخدایان ابزار حفظ نظم در روستاها بودند.در دوران بین اصلاحات ارضی تا انقلاب اسلامی 1357 ،با فروپاشی قدرت بزرگ مالکان د رایران،پدیده کد خدایی کمرنگ و به شکل دهبان و نمایندگی دولت در روستا درآمد.دهبان در حکم یک نماینده رسمی،مجری اوامر دولت در روستا بود.پس از انقلاب اسلامی،متاثر از جو انقلابی،نهاد جدیدی در روستاها تحت عنوان شورای اسلامی روستا به وجود امد که کنترل نظم در روستاها را بر مبنای قدرت مشارکت مردمی مطرح کرده است. مقاله حاضر به این نتیجه رسیده است که حفظ نظم روستایی در هر سه دوره مشکلات خاص خود را داشته و امروز نیز روستاهای ایران با وجود دارا بودن نهادی رسمی برای مدیریت روستا از یک خلا مدیریتی رنج می برند. انچه میتواند راه حل این معظل اجتماعی باشد،پیوند زدن نهاد کنترل روستایی مردمی با ساختار رسمی جامعه است.
ارزیابی تطبیقی الگوهای تعاونی اشتراکی و نقطه ای ارائه خدمات در مدیریت روستایی شهرستان های ابرکوه و لامرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعاون و کشاورزی سال چهارم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱۴
145 - 174
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر بر آن است تا با ارزیابی تطبیقی به سنجش سطح رضایتمندی روستاییان از خدمات ارائه شدۀ مدیریت محلی در قالب دو مدل تعاونی و مدل نقطه ای بپردازد. برای سنجش کیفیت خدمات در جهت رضایت روستاییان از مدل کیفیت خدمات سروکوال استفاده شد. جامعه آماری تحقیق روستاهای بخش مرکزی شهرستان های ابرکوه (مدل تعاونی) و بخش مرکزی شهرستان لامرد (مدل نقطه ای) هستند که به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب شده و در هر شهرستان 130 و در مجموع 260 پرسش نامه توزیع شدند. برای تحلیل داده ها ازنرم افزار SPSS و آزمون های t تک نمونه ای و t مستقل و کای اسکوئر تک نمونه استفاده شد. نتایج تحقیق نشان می دهد میانگین رضایتمندی روستاییان در ابعاد مدل سروکوال، شامل فیزیکی، همدلی، پاسخگویی، پایایی و اعتماد در شهرستان ابرکوه برابر 86/160 و در شهرستان لامرد برابر 80/143 است. این امر نشان می دهد که رضایتمندی روستاییان شهرستان ابرکوه ( الگوی تعاونی ) با اختلاف 06/17 بیش از شهرستان لامرد ( الگوی نقطه ای) است. همچنین نتایج آزمون tمستقل نشان می دهد در بعد اعتماد، پایایی، فیزیکی و همدلی تفاوت معناداری بین دو شهرستان وجود دارد و در این ابعاد رضایتمندی روستاییان شهرستان ابرکوه با الگوی تعاونی بیش از رضایتمندی روستاییان شهرستان لامرد با الگوی نقطه ای است، اما در بعد پاسخگویی تفاوت معناداری میان دو شهرستان وجود ندارد؛ یعنی، در این بعد رضایتمندی روستاییان دو شهرستان در یک سطح قرار دارد.
تحلیل فضایی عملکرد مدیریت دهیاری ها در فرآیند توسعه روستایی (مورد: دهستان های شهرستان عنبرآباد در استان کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از ابتکارات قانون شوراها تعریف یک مقام اجرایی به نام دهیار در هر روستا است، که وظیفه اجرای مصوبات شورای اسلامی روستا را بر عهده دارد .دهیاران به عنوان مدیران روستایی و صاحبان منابع و اختیارات در خور توجه، در صورت داشتن انگیزه و مهارت های لازم می توانند نقش مهمی در توسعه روستایی ایفاکنند. با گذشت حدود دو دهه از فعالیت های دهیاری ها در کشور لزوم شناخت عملکرد دهیاری ها در قالب چهار شاخص کالبدی و عمرانی، زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی گنجانده می شود در این پژوهش هدف ارزیابی عملکرد مدیریت نوین روستایی روستاهای شهرستان عنبرآباد می باشد. مقاله حاضر حاصل یک پژوهش پیمایشی بوده، که با استفاده از نمونه گیری تصادفی تعداد40روستا و با استفاده از فرمول کوکران180 خانوار به عنوان حجم جامعه نمونه که به صورت حداکثری مقدار حجم نمونه (14520) به دست آمده بر اساس واریانس متغیر های موجود در تحقیق (./119) مشخص و به نسبت جمعیت و بعد خانوار در هر روستا پرسشگری انجام و سپس تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از نرم افزار spssو مدل waspas انجام شد. نتایج نظرسنجی از مردم روستاها نشان داد که تاثیر عملکرد دهیاران بر بهبود وضعیت کالبدی و عمرانی، زیست محیطی و اجتماعی درحد متوسط و بر بهبود وضعیت اقتصادی در سطح زیاد ارزیابی شده است. همچنین نتایج مدل (waspas) نشان داد دهیاری جهادآباد، علی آباد، گرمسار و مردهک به ترتیب رتبه اول تا چهارم را به لحاظ اولویت بندی عملکرد دهیاری هایی در بین دهیاری های شهرستان عنبرآباد دارا می باشند.