مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
مدیریت روستایی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف واکاوی عملکرد مؤثر دهیاری ها در توسعه روستایی و چالش های پیش رو از دیدگاه دهیاران استان فارس انجام شد و به لحاظ روش، از نوع تحقیقات توصیفی- همبستگی محسوب می شود. جامعه آماری تحقیق را تمامی دهیاران استان فارس (1231= N ) تشکیل دادند که با استفاده از رابطه کوکران تعداد 145 نفر از آنها به عنوان نمونه انتخاب شدند. نمونه گیری با روش خوشه ای چندمرحله ای و در مرحله آخر به صورت تصادفی ساده صورت گرفت. ابزار تحقیق پرسشنامه ای بود که روایی آن بر اساس نظر جمعی از اساتید و کارشناسان تأیید و برای تعیین میزان پایایی بخش های مختلف پرسشنامه نیز از آلفای کرونباخ استفاده شد (915/0)، که حاکی از مناسب بودن ابزار تحقیق بود. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد. نتایج آمار توصیفی نشان داد که از نظر دهیاران، سه گویه ناکافی بودن اعتبارات دهیاری ها، انتظارات و توقعات نابجا و بیش از حد مردم از دهیاران، و نرخ بالای بیکاری در روستا، به ترتیب، مهم ترین چالش های پیش روی دهیاران به شمار می روند. همچنین، نتایج تحلیل عاملی نشان داد که چالش های عملکرد دهیاران در شش عامل دیوان سالاری ، برنامه ریزی، اقتصادی، فرهنگی- اجتماعی، زیرساختی- تجهیزات، و شناختی دسته بندی می شوند . این شش عامل، در مجموع، در حدود 66/66 درصد از واریانس چالش های پیش روی دهیاری ها در استان فارس را تبیین می کنند.
بررسی میزان تأثیر پایگاه اجتماعی دهیاران بر عملکرد آنان (مطالعه موردی: دهستان حسن آباد- اسلام آباد غرب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عوامل متعددی در کارآمدی دهیاران مؤثر است، یکی از این عوامل پایگاه اجتماعی آنان است. در این پژوهش پایگاه اجتماعى دهیاران در سه بعد سن، سواد و منزلت اجتماعی مورد بررسى قرار گرفته است. روش تحقیق به لحاظ هدف توصیفی – تحلیلی است. بنا به ماهیت دادها از آزمون تحلیل واریانس (Anova) استفاده گردید. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته است که روایی آن توسط تعدادی از متخصصان این حوزه و پایایی گویه ها نیز با آلفای کرونباخ سنجیده شد. جامعه آماری شامل 11 روستای بالای 50 خانوار با 1537 خانوار است که از طریق فرمول کوکران 267 سرپرست خانوار به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند. یافته هاى تحقیق نشان داد که: بین عملکرد و سن دهیاران تفاوت معنی داری وجود دارد؛ بدین معنی که دهیاران در گروه های سنی40 - 30، نسبت به بقیه گروه های سنی عملکرد بهتری (بیشتری) داشته اند. همچنین بین عملکرد و سواد دهیاران نیز تفاوت معنی داری وجود دارد. دهیاران دارای مدرک لیسانس نسبت به بقیه دهیاران با مدرک پایین تر از لیسانس موفق تر بوده و عملکرد بیشتری داشته اند، اما بین عملکرد و منزلت اجتماعی (لایه های پایین، متوسط و بالا) دهیاران نسبت دو شاخص فوق (سن و سواد)، تفاوت معنی داری کمتر مشاهده شده است، با وجود آن دهیارانی که به لحاظ منزلت اجتماعی در لایه های متوسط جامعه قرار دارند؛ در قیاس با دیگر لایه ها عملکرد بهتر (بیشتر) داشته اند.
بررسی ارتباط بین عملکرد سازمانی و مهارت های کارآفرینی مدیران محلی روستایی (مطالعه موردی دهیاران استان قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به اعتقاد کارشناسان، کارآفرینان موتورهای قدرتمند رشد اقتصادی، تولید ثروت و بهبوددهندة حتمی کیفیت، تعداد و تنوع فرصت های شغلی برای فقرا و روستاییان هستند. دهیاران به عنوان مدیران روستایی و صاحبان منابع و اختیارات درخور توجه، در صورت داشتن مهارت ها و روحیات کارآفرینی می توانند نقش مهمی در عمران و توسعه روستایی ایفا کنند. در این راستا مطالعة حاضر با هدف سنجش مهارت های کارآفرینی دهیاران استان قزوین و شناسایی ارتباط بین مهارت های کارآفرینی دهیاران مورد مطالعه با عملکرد دهیاری ها و خصوصیات فردی آنها به اجرا در آمد. رویکرد غالب مطالعه، پیمایشی و جامعه آماری دهیاران استان قزوین 320 نفر بودند. داده های مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه از 125 نفر از دهیاران استان در سال 1389 که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه بندی شده با انتساب اپتیمم انتخاب شده بودند، گردآوری شد. برای ارزیابی روایی مقیاس از آماره آلفای کرونباخ استفاده شد که ضریب 77/0 حاکی از همسانی درونی مورد قبول گویه های مورد استفاده است. همچنین برای ارزیابی اعتبار مقیاس ها، از دیدگاه های گروهی از متخصصان استفاده شد. تحلیل داده ها در نرم افزار spss انجام شد. نتایج تحقیق نشان داد که مهارت کارآفرینی دهیاران مورد مطالعه در حد متوسط (24/3) است. همچنین بین مهارت های کارآفرینی و عملکرد دهیاری ها، سطح تحصیلات، میزان مشارکت در فعالیت های اجتماعی، شرکت در دوره های آموزشی دهیاران، درآمد کارآفرین و خانوادة او و نیز میزان تعامل با نهاد ها و سازمان های مرتبط ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد.
وضعیت رضایت روستاییان و عوامل مرتبط با آن از عملکرد دهیاری ها (مطالعه موردی: روستاهای استان قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رضایت مردم از عملکرد دهیاری ها نشانه توفیق مدیریت روستایی در زمینه های مهمی چون افزایش اثربخشی و پاسخگویی است. پرسش های اصلی این تحقیق این است که رضایت مردم از عملکرد دهیاری ها چه وضعیتی دارد؟ میزان رضایت از دهیاری ها در مقایسه با ارزیابی عملکرد مردم از سازمان دهیاری ها چگونه است؟ گونه شناسی رضایت از دهیاری ها از نگاه مردم، در چه محورهایی و با چه وزنی قرار دارد؟ و اینکه آیا متغیرهای زمینه ای بر رضایت از دهیاری ها تأثیر معناداری دارند یا خیر؟ تحقیق با روش پیمایشی انجام شده است و 200 نفر پاسخگو از 9 روستای شهرستان های قزوین، آبیک و البرز که به روش نمونه گیری تصادفی از روستاهای با ارزیابی عملکردی سازمانی بالا، متوسط و پایین، به پرسش ها پاسخ داده اند. یافته های تحقیق نشان می دهند که نزدیک به 70 درصد از پاسخگویان از عملکرد دهیاری ها در روستاهای شان رضایت دارند و هرچه ارزیابی عملکردی سازمانی از دهیاری بهتر باشد، میزان رضایت در روستا بیشتر می شود. این میزان از رضایت برای سازمانی که حدود یک دهه از فعالیت آن می گذرد، درخور توجه است. در تبیین این یافته می توان به دو عامل عام بودن دهیاری و رفع نسبی نابسامانی ناشی از برهم خوردن مدیریت روستایی از دهه 1340 خورشیدی به این سو اشاره کرد. دهیاری ها توانسته اند در روستاهایی که فاقد مدیریت بوده اند با انجام کارهای عمرانی مانند آسفالت معابر و تأمین پاکیزگی محیط، رضایت نسبی را کسب کنند.
تدوین راهبردهای توسعه مدیریت روستایی ایران با استفاده از رویکرد برنامه ریزی استراتژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظام مدیریت روستایی در ایران از گذشته تا کنون با چالش های ساختاری و مسائل و مشکلات کارکردی عدیده ای مواجه بوده است. به نظر می رسد عملیاتی شدن مدیریت مناسب روستایی و هدایت آنها در جهت مثبت، نیاز به بر قراری هماهنگی میان نیروها و عوامل بیرونی و درونی موثر در توسعه روستایی از طریق بکارگیری یک رویکرد سیستمیک و معتبر است. این پژوهش می کوشد با بررسی خبرگان و پژوهشگران حوزه روستایی، مهمترین نقاط قوت، ضعف فرصت ها و تهدیدهای فراروی روستاهای ایران را شناسایی نموده و در چارچوب برنامه ریزی استراتزیک راهبردهای مناسب را برای هدایت و توسعه نظام مدیریت روستایی ایران تدوین نماید.پژوهش پیش روی از نوع پژوهشهای پس کاوی است و روش انجام مطالعات در این پژوهش با توجه به ماهیت کار مبتنی بر روشهای توصیفی- تحلیلی و پیمایشی می باشد. روش گردآوری داده ها و اطلاعات مورد نیاز طرح ترکیبی از روشهای اسنادی و میدانی می باشد.نتایج این بررسی نشان می دهد که استراتژی توانمندسازی و ظرفیت سازی مدیران روستایی و نهادهای محلی (دهیاری ها و شوراهای اسلامی و سایر نهادهای و مدیران محلی) و استراتژی سازماندهی و باز آفرینی ساختاری- نهادی و مدیریتی مدیریت روستایی کشوردر اولویت های اول و دوم برای سازماندهی نظام مدیریت روستایی کشور می باشد.
عملکرد دهیاری های دهستان بالادربند شهرستان کرمانشاه از دیدگاه دهیاران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دهیاری ها به عنوان یکی از نهادهای مدیریتی نویندر دهه اخیر،برای اداره کردن روستاهای کشور تأسیس شدند. با گذشت بیش از 10 سال از شکل گیری این نهاد جدید مدیریتی در روستاهای استان کرمانشاه، تاکنون مطالعه ای در زمینه بررسی عملکرد این نهاد انجام نشده است. هدف از انجام دادن این مطالعه موردی که با رویکرد کیفی صورت گرفته، این است که ضمن واکاوی عملکرد دهیاری های دهستان بالادربند شهرستان کرمانشاه، راهکارهایی به منظور بهبود عملکرد دهیاری ها از دیدگاه دهیاران ارائه شود. جامعه مطالعه شده در پژوهش حاضر، دهیاران دهستان بالادربند (12 دهیار) بودند. داده های پژوهش با بهره گیری از تکنیک مصاحبه عمیق و گروه های متمرکز جمع آوری شدند و با استفاده از تحلیل محتوا، تجزیه و تحلیل صورت گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که عملکرد دهیاری های مطالعه شده، در این شش محور صورت گرفته است: توسعه کالبدی و فیزیکی در روستا، تهیه و اجرای طرح های زیست محیطی، تعاملات اجتماعی و اداری، تهیه و اجرای طرح های فرهنگی و مذهبی و ورزشی، عرضه خدمات عمومی، و توسعه کشاورزی. راهکارهایی که دهیاران به منظور بهبود عملکرد دهیاری ها مطرح کردند، در قالب شش موضوع دسته بندی شدند. این راهکارها که به منظور بهبود عملکرد دهیاری ها پیشنهاد شدند، عبارت اند از: توجیه و جلب همکاری شورا و مردم با دهیاری، تضمین امنیت شغلی و ایجاد انگیزه در دهیاران، تجدید نظر در فرایند انتخاب دهیار، تأمین امکانات و منابع مالی مورد نیاز دهیاری، تثبیت جایگاه قانونی دهیار، و تقویت ارتباط سازمان های ذی ربط با دهیاری ها.
واکاوی عوامل بازدارندة مدیریت نوین روستایی در استان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت روستایی درواقع فرایند سازماندهی و هدایت جامعه و محیط روستایی ازطریق شکل دهی به سازمان ها و نهادهاست. سازمان ها و نهادها، ابزارهای تأمین هدف های جامعة روستایی به شمار می آیند. با تشکیل و استقرار دهیاری ها، مدیریتی نوین در عرصة روستایی و فضای اجرایی روستاهای کشور پدید آمد. هدف پژوهش حاضر، شناسایی و تحلیل عوامل بازدارندة مدیریت نوین روستایی در استان همدان است. این تحقیق ازنظر پارادایمیک، در قالب روش آمیخته مشتمل بر روش کیفی و کمی است و ازنظر هدف در حیطة تحقیقات کاربردی در قالب راهبرد پیمایشی قرار دارد. در فاز کیفی با استفاده از روش بحث گروهی متمرکز در چهار شهرستان و با حضور 32 دهیار، فهرست مشکلات و عوامل بازدارندة عملکرد دهیاری ها تعیین شد، سپس متغیرهای شناسایی شده به متغیرهای اولیة حاصل از مرور منابع اضافه شده و در فاز کمی به کار گرفته شدند. در فاز کمی برای رسیدن به هدف، از روش پیمایشی و ابزار پرسشنامه استفاده شد. برای روایی پرسشنامه از نظر استادان و متخصصان و برای تعیین پایایی از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شد. مقادیر محاسبه شده برای آلفای کرونباخ 79/0 به دست آمد. جامعة آماری تحقیق حاضر، همة دهیاران استان بودند که 241 پرسشنامه را تکمیل کردند و داده های آن به کار گرفته شد. نتایج فاز کیفی به شناسایی سه تم یا محور اصلی موانع وابسته به دهیار، موانع نهادی حمایتی و موانع زمینه ای فرهنگی منجر شد. نتایج بخش توصیفی از فاز کمی نشان دادند که موانعی ازقبیل پایین بودن حقوق و مزایای دهیاری با ضریب تغییرات 197/0، همکاری نکردن و کارشکنی برخی از اهالی روستا با ضریب تغییرات 205/0 و توقع زیاد روستاییان با ضریب تغییرات 208/0 به ترتیب در اولویت های اول تا سوم مشکلات دهیاران قرار گرفتند. در بخش تحلیلی با استفاده از روش تحلیل عاملی، عوامل بازدارنده شناسایی شدند. نتایج نشان دادند که بیش از 58 واریانس عوامل بازدارنده در هشت عامل موانع دانشی انگیزشی، موانع ساختاری مدیریتی، ضعف های حمایتی، موانع نگرشی اهالی، موانع مرتبط با شورا، ضعف های تأمینی، ضعف در هماهنگی و موانع مالی تبیین شد. نتیجة آزمون t نشان داد که مدیریت نوین روستایی در نگرش دهیاران جایگاه چندانی نداشت.
چالش های استقرار مدیریت روستایی در روستاهای کوچک و پراکندة کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
براساس قوانین و مقررات، 27906 آبادی دارای سکنة کشور که 2/43 درصد از کل آبادی های کشور را تشکیل می دهند و دارای جمعیت زیر 100 نفرند روستاهای کوچک به دلیل احرازنکردن شرایط تأسیس دهیاری و نداشتن شورای اسلامی روستایی، از موهبت داشتن نهاد مدیریت روستایی بی بهره اند. استقرار مدیریت روستایی در چنین سکونتگاه هایی به دلیل خصوصیات و شرایط ویژة آنها با چالش های متعددی روبه روست. هدف مطالعة حاضر، بررسی و شناسایی چالش های استقرار مدیریت روستایی در روستاهای کوچک و پراکندة کشور است. روش مطالعة حاضر ازنظر هدف در زمرة مطالعات کاربردی و ازنظر تکنیک گردآوری داده ها، مطالعة اسنادی است. داده های مورد نیاز، از منابع اطلاعاتی متعدد، سرشماری های موجود (سال های 1335 تا 1390 خورشیدی) و لایه های اطلاعات مکانی استخراج شدند و با استفاده از نرم افزارهای آماری (SPSS) و سامانة اطلاعات جغرافیایی (Arc Gis) تجزیه و تحلیل شدند. رویکرد پژوهش حاضر ازنظر نوع تحلیل، تحلیلی توصیفی است و خصوصیات روستاهای کوچک و فاقد شورای اسلامی روستایی در ایران در ادوار مختلف در آن توصیف و تحلیل شده اند. نتایج تحقیق نشان می دهند که روستاهای مطالعه شده با چالش های متعددی ازجمله تغییرات جمعیتی و پیری جمعیت، پایین بودن سطح سواد، پایین بودن سطح اشتغال، سطوح پایین خدمات دهی عمومی، سطوح پایین فعالیت بخش خصوصی، پراکنش و انزوای زیاد و نیز تراکم اندک جمعیتی مواجه اند. این چالش ها امکان استقرار مدیریت روستایی را در روستاهای یادشده با مشکل مواجه می کنند.
تأثیر عملکرد دهیاران بر مدیریت پسماند در سکونتگاه های روستایی مطالعة موردی: بخش ساربوک، شهرستان قصرقند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش جمعیت به همراه گسترش رفاه اقتصادی و تغییر الگوی مصرف، بحران جدیدی به نام پسماند را در سکونتگاه های روستایی به وجود آورده است. بنابراین، حفظ محیط زیست سکونتگاه های روستایی (از بعد زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی) از طریق عوامل ساختاری (نهاد مدیران محلی) اهمیت بسیاری دارد. هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر عملکرد دهیاران بر مدیریت پسماند سکونتگاه های روستایی در بخش ساربوک از شهرستان قصرقند است. روش شناسی این پژوهش از نظر ماهیت، توصیفی تحلیلی (همبستگی) و از لحاظ هدف کاربردی با استفاده از شیوة مطالعة کتابخانه ای اسنادی و پیمایشی برای پاسخ گویی به پرسش های تحقیق است. از جامعة آماری تحقیق، 212 سرپرست خانوار روستایی در 15 روستای دارای دهیاری به کمک فرمول کوکران با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. داده ها و اطلاعات پژوهش با کمک پرسشنامه گردآوری شدند و برای تحلیل آنها از روش های آماری (میانگین، آزمون همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون چندمتغیره) در نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل عملکرد دهیاران بر مدیریت پسماند سکونتگاه های روستایی نشان دادند که شاخص های مربوط به جمع آوری و نگهداری (51/0)، حمل ونقل (467/0)، دفع نهایی (43/0) و مشارکت (324/0) در بالابردن کیفیت عملکرد دهیاران تأثیر فراوانی دارند؛ اما متأسفانه شاخص تفکیک و بازیافت (148/0) هیچ گونه اثرگذاری مثبتی بر کیفیت عملکرد دهیاران در سطح منطقه نداشته است. بررسی عملکرد مدیران محلی بر مدیریت پسماند سکونتگاه های روستایی بخش ساربوک به تفکیک روستا نیز نشان داد که روستای ساربوک (مقدار آمارة 803/0) و حمیری (مقدار آمارة 648/0) در رتبه های اول و دوم دارای میزان عملکرد و اثرگذاری بالا و رضایت بخشی هستند.
ارزیابی عملکرد دهیاری ها با استفاده از مدل چارچوب عمومی ارزیابی (CAF) (مطالعه ی موردی: شهرستان دهلران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در عصر کنونی، شرایط به گونه ای است که هرسازمانی برای کارایی و اثربخشی بیشتر فعّالیّت های خود و به ویژه رضایتمندی مردم، نیازمند ارزیابی دقیق عملکرد است. در مناطق روستایی نیز سازمان هایی وجود دارد که از این امر مستثنی نیستند. هدف مقاله ی پیش رو، ارزیابی عملکرد دهیاری های شهرستان دهلران است. جامعه ی آماری پژوهش تعداد نُه دهیاری این شهرستان است که سابقه ی آنها بیش از چهار سال است و در سه گروه دهیاران، اعضای شوراهای اسلامی روستایی و مردم محلّی دسته بندی شده اند. روش پژوهش توصیفی تحلیلی و ابزار جمع آوری داده ها، پرسش نامه است. مدل مورد استفاده برای ارزیابی، چارچوب عمومی ارزیابی (CAF) است که چارچوب قدرتمند و مفیدی برای بهبود عملکرد سازمان ها فراهم می کند. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از روش های آماری آزمون های پارامتریک شامل آزمون کلموگرف- اسمیرنف، آزمون تی تک متغیّره، آزمون F تحلیل واریانس، آزمون های تعقیبی شفه استفاده شد، نتایج پژوهش نشان می دهد، عملکرد دهیاری ها بر اساس مدل چارچوب عمومی ارزیابی و شاخص های استفاده شده برای ارزیابی عملکرد، نامطلوب بوده است، عواملی مانند تحصیلات پایین دهیاران، آشنا نبودن آنها با مبانی ارزیابی عملکرد، نبود برنامه مصوّب پنج ساله در دهیاری ها، عدم مشارکت مردم در طرح های عمرانی و مشکلات مالی و اعتباری دهیاری ها، در ناکارایی عملکرد آنها تأثیرگذار بوده است. در این راستا، آموزش همه جانبه ی دهیاران، دقّت در انتخاب و گزینش دهیاران، تقویّت مشارکت مردم در مدیریت امور روستاها، توسعه ی منابع مالی دهیاری ها و درنهایت، اجرای سامانه ی نظارت و ارزیابی عملکرد، می تواند در تقویّت عملکرد دهیاری ها اثربخش باشد.
سنجش و تحلیل عوامل موثر بر مشارکت مردم در فرایند مدیریت روستایی با تاکید بر شوراها (مطالعه موردی: شهرستان تالش (دهستان اسالم))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایجاد نهادهای محلی و تشکل های مردمی، سازوکاری برای جلب مشارکت مردم در فرایند مدیریت سکونتگاهی است. با تشریح اهمیت مشارکت در مدیریت روستایی و تجلی آن از طریق نهادهای اجتماعی باید گفت به طورکلی، گردآمدن و برانگیخته شدن روستاییان به مشارکت در نهادهای محلی، با فرایندهای ساختاری، نهادی، اجتماعی و اقتصادی قابل تبیین است. ضمن اینکه، متغیرهای سطح خرد، نظیر ویژگی های فردی و ذهنی نیز در تبیین مشارکت های مردمی اثرگذارند.از این رو، ارتقا و کارایی مشارکت در مناطق روستایی، نیازمند تقویت زمینه های مشارکت و شناسایی عوامل مؤثر بر جلب مشارکت مردم است. این پژوهش، توصیفی- تحلیلی است. اطلاعات به صورت میدانی و از طریق پرسشنامه جمع آوری شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از نرم افزار SPSS و به منظور سنجش میزان مشارکت، از آزمون t تک نمونه ای استفاده شد که نشان می دهد میانگین مشارکت در جامعه نمونه متوسط است. میانگین مشارکت در زنان 926/2 و در مردان 493/3 است. براین اساس، می توان گفت تفاوت معناداری میان میانگین مشارکت بین زنان و مردان وجود دارد. از بین شاخص های فردی، شاخص های مکانی و اقتصادی، جنسیت، سن و درآمد با مشارکت همبستگی دارند. نتایج رگرسیون نشان می دهد که بیشترین تأثیر بر شکل گیری مشارکت را اعتماد اجتماعی با میزان بتای 6/34 دارد. به عبارت دیگر، اعتماد اجتماعی بر 6/34 درصد از تغییرهای مشارکت اثر می گذارد.
ارزیابی کیفیت خدمات دهیاری ها با بهره گیری از مدل شکاف (مطالعه ی موردی: دهستان میان دربند شهرستان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال 1377 دهیاریها به منظور اداره امور روستاهای کشور تشکیل شدند که اقدام مناسبی برای تحول مدیریت و توسعه روستاهای کشور بود. این نهاد نوپا به رغم برخی مشکلات و نارسائیها موفقیتهایی نیز در مدیریت امور روستا داشته است. بدین لحاظ ارزیابی عملکرد دهیاریها از ابعاد گوناگون و با روشها و مدلهای متعدد سهم درخور توجهی در بهبود و ارتقاء نقش، جایگاه و عملکرد آنها دارد. پژوهش حاضر با بهره گیری از مدل شکاف به ارزیابی کیفیت خدمات دهیاریها می پردازد. بدین منظور با تکیه بر مبانی نظری و وظایف دهیاریها، 32 گویه در ابعاد رفتاری، کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و بهداشتی تعریف شد. محدوده بررسی، دهیاریهای 10 روستا از دهستان میان دربند شهرستان کرمانشاه است. جامعه ی آماری شامل 4716 سرپرست خانوار روستایی ساکن روستاهای مذکور و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران برابر 360 نفر است. ابزار بررسی پرسشنامه خانوار روستایی است که روایی آن توسط متخصصان موضوعی و پایایی آن با آزمون آلفای کرونباخ تایید شد ( مقدار آلفا در تمام ابعاد بیش از 0.751). نتایج بررسی نشان داد که در تمام ابعاد مذکور، کیفیت خدمات دهیاری ها اندک بوده و شکاف بین ادراک و انتظار روستائیان به ویژه در بعد اقتصادی بیش از سایر ابعاد است. همچنین مشخص شد بین متغیرهایی چون کیفیت رفتار دهیار، سن دهیار و شرکت وی در دوره های آموزش ضمن خدمت با کیفیت خدمات دهیاری در ابعاد گوناگون، ارتباط مثبت قابل تایید است. علاوه بر این از نظر عواملی چون سطح تحصیلات دهیار، شغل دوم و نوع حضور وی در روستا تفاوت معناداری در کیفیت خدمات دهیاریها مشاهده شد. بر این اساس در جهت بهبود کیفیت خدمات دهیاریها و افزایش رضایت روستائیان، مواردی نظیر تمهید هماهنگیها و همکاریهای بین بخشی و سازمانی و توجه به مولفه های رفتار سازمانی، تجربه، تحصیل و آموزش ضمن خدمت پیشنهاد شد.
تحلیل عوامل اثرگذار بر تقویت نقش اقتصادی شوراها در سکونتگاه های روستایی مورد: روستاهای شهرستان هرسین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت جدید روستایی و شوراهای اسلامی به عنوان سازمانی مردمی در چند سال اخیر جایگاه مهمی در توسعه اقتصاد روستایی پیدا کرده است. این موضوع سبب شده تا تلاش شود جایگاه این نهاد هر چه بیشتر بهبود یابد. این مقاله با هدف تحلیل عوامل اثرگذار بر تقویت نقش اقتصادی شوراها در نواحی روستایی شهرستان هرسین در استان کرمانشاه تدوین شده است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی از نوع پیمایشی است و از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. حجم نمونه 50 نفر و روش نمونه گیری برای انتخاب روستا در سطح شهرستان نمونه گیری تصادفی ساده بوده و 23 روستا انتخاب شده است. پایایی تحقیق توسط ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد که حاکی از مناسب بودن داده ها بوده است. روایی تحقیق توسط ضریب K.M.O (برابر با 7/0و 71/0) و آزمون بارتلت محاسبه شد. تحلیل یافته ها توسط روش های توصیفی همچون میانگین و درصد و فراوانی و روش های تحلیلی نظیر تحلیل عاملی و ویلکاکسون محاسبه گردید. نتایج حاکی از آن است که تفاوت معنی داری در ارائه خدمات اقتصادی قبل و بعد از تأسیس شوراها وجود دارد. همچنین با کمک تحلیل عاملی6 مولفه پیش برنده در شورای اسلامی در راستای توسعه اقتصاد روستایی شناسایی شدند که شامل ضعف های قانونی شوراها، مشکلات مربوط به توانایی شوراها در تصویب قوانین اقتصادی مربوطه، مشکلات مربوط به همکاری مردم و شوراها با یکدیگر، مشکلات مربوط به عدم آشنایی اعضا با قوانین شوراها، عدم اعتماد مردم به شوراها، محدودیت اختیارات شوراها به لحاظ اداری و مالی و 4 مولفه بازدارنده مشارکت مردمی در اداره امور شوراها، شناخت بهتر اعضای شورا نسبت به مشکلات اقتصادی روستا، مردمی بودن اعضای شورا، جلب حمایت های دولتی و مردمی به پروژه های روستایی شناسایی شده است.
بررسی نقش و کارکرد تعاونی های دهیاری در توسعة روستایی استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: به کارگیری سازمان ها و نهادهای محلّی یکی از رویکردهای مدیریّتی در جوامع روستایی است که در برهه هایی از تاریخ توسعة روستایی کشور مورد توجّه واقع شده است. در این راستا تعاونی های دهیاری در بسیاری از نواحی تشکیل شده است و نقش بسیار مؤثّری در تسهیل خدمات دهیاری ها داشته است. این تحقیق با هدف بررسی نقش و کارکرد تعاونی های دهیاری در توسعة روستایی استان گلستان انجام شده است. روش: تحقیق حاضر بر مبنای راهبرد پیمایش پرسش نامه ای به انجام رسیده است. جامعة آماری تحقیق شامل دهیاران عضو شرکت تعاونی های دهیاری استان گلستان به تعداد ۸۳۰ نفر است. به روش فرمول کوکران تعداد نمونه ها ۱۱۸ نفر تعیین شد و از روش نمونه گیری خوشه ای در سطح ۹ شرکت تعاونی دهیاری جهت انتخاب نمونه ها استفاده شد. اعتبار پرسش نامه به عنوان ابزار گردآوری داده ها، از طریق سه نفر از کارشناسان شاغل در شرکت تعاونی دهیاری در استان گلستان و سه نفر از اعضای هیأت علمی دانشگاه و پایایی آن از طریق محاسبة آلفای کرونباخ برای کارکرد عمرانی، اقتصادی، خدماتی و فرهنگی-اجتماعی به ترتیب ۹۲۸/۰، ۸۴۰/۰، ۹۰۸/۰ و ۹۰۸/۰ محاسبه شد و مورد تأیید قرار گرفت. یافته ها: نتایج رتبه بندی مهم ترین کارکردهای شرکت های تعاونی دهیاری نشان داد که مواردی مانند «مشارکت در ساخت و بهینه سازی مسکن روستایی» در زمینة کارکرد عمرانی، «سرمایه گذاری در جهت بهبود تولیدات کشاورزی و صنعتی» در زمینة کارکرد اقتصادی، «تسطیح معابر روستا» در زمینة کارکرد خدماتی و «تربیت مدیران آشنا به شرایط روستا و سازمان های محلّی» در زمینة کارکرد فرهنگی-اجتماعی اولویّت بالایی داشتند. نتایج آزمون t تک نمونه ای نشان داد که کارکردهای مختلف این شرکت ها در توسعة روستایی در ناحیة مورد مطالعه کم تر از حدّ متوسط یا نامناسب است. نتایج آزمون فریدمن هم نشان داد که تأثیر کارکردها متفاوت نیست و از اولویّت یکسانی برخوردار هستند. نتایج آزمون t مستقل برای مقایسة کارکردهای تعاونی دهیاری در بین بخش ها نشان داد که کارکردهای تعاونی دهیاری در بخش مرکزی هر شهرستان وضعیّت بهتری داشتند. نتایج آزمون کروسکال والیس جهت مقایسه کارکردها بر حسب سابقة تأسیس نشان داد که کارکرد تعاونی های دهیاری برحسب قدمت آن ها تفاوت معنی داری داشتند. در هر چهار زمینة (عمرانی، اقتصادی، خدماتی و فرهنگی- اجتماعی)، تعاونی هایی که قدمت بالاتری داشتند، کارکردهای بهتر و مؤثّرتری نیز ارائه کرده اند. نتایج آزمون کروسکال والیس جهت مقایسة کارکردها در بین شهرستان ها نشان داد که در زمینة کارکردهای عمرانی و خدماتی شهرستان گرگان وضعیّت بهتری داشته است و در زمینة کارکردهای اقتصادی و فرهنگی- اجتماعی شهرستان کردکوی وضعیّت بهتری داشته است. محدودیّت ها/ راهبردها: تمرکز این تحقیق بر بررسی نقش و کارکرد تعاونی های دهیاری در توسعة روستایی بود. بنابراین، انتظار می رود پژوهش های آینده به شناسایی راه کارهای ارتقای عملکرد نقش و کارکردهای این تعاونی ها بپردازند. راه کارهای عملی: با توجّه به یافته ها، هم کاری بخشداری برای تأمین ماشین آلات مورد نیاز، واگذاری پروژه های عمرانی و تأمین نیروهای متخصّص، حمایت شورای بخش در تأمین مالی، هماهنگی همة شوراها و دهیاران با تعاونی دهیاران، تأسیس صندوق مالی، بیمه و غیره وابسته به تعاونی دهیاری، برنامه ریزی برای برقراری ارتباط مؤثّر و نشست های مشورتی بین تعاونی های دهیاران در سطح شهرستان، استان و کشور جهت بهبود نقش و کارکرد تعاونی های دهیاری مؤثّر است. اصالت و ارزش: شناخت نقش و کارکرد تعاونی های دهیاری در توسعة روستایی استان گلستان و ارائة پیشنهادهایی برای ارتقای عملکرد این نوع تعاونی ها، اصالت و ارزش اصلی این تحقیق است.
سنجش رضایتمندی خانوارهای روستایی از عملکرد دهیاری ها و عوامل مؤثر بر آن در بخش مرکزی شهرستان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان رضایتمندی خانوارهای روستایی از عملکرد دهیاری ها و عوامل مؤثر بر آن به روش توصیفی- همبستگی انجام شده است. جامعه آماری تحقیق را سرپرستان خانوارهای روستاهای بخش مرکزی شهرستان همدان تشکیل می دادند که با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 268 خانوار تعیین شد. پرسشنامه مهم ترین ابزار جمع آوری داده ها بود که روایی آن توسط متخصصان مورد بررسی و تأیید قرار گرفت و پایایی آن نیز با انجام پیش آزمون و محاسبه ضریب آلفا کرونباخ (83/0=α) تأیید شد. بر اساس نتایج به دست آمده میزان رضایت روستاییان از عملکرد دهیاری ها در حد متوسط بوده است. هم چنین نتایج نشان داد که بین نحوه اقامت در روستا (دائم و موقت) و مشاکت روستاییان در امور دهیاری ها به لحاظ رضایتمندی از عملکرد دهیاری ها تفاوت معنی دار در سطح 1 درصد وجود داشت. براساس نتایج تحلیل رگرسیون متغیرهای ارتباط دهیار با اهالی روستا، سن سرپرست خانوار، توجه دهیار به نظرات اهالی روستا و آگاهی اهالی روستا از وظایف دهیاری ها در مجموع 67 درصد از تغییرات رضایتمندی از عملکرد دهیاری ها را تبیین کرده اند.
تحلیل جایگاه مدیریت روستایی مبتنی بر رویکرد حکمروایی خوب در توسعة پایدار روستایی (مطالعة موردی: مقایسة بخش مرکزی کوهدشت و بخش لواسانات شمیرانات)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: رویکرد حکمروایی خوب روستایی با تأکید بر سه رکن اصلی دولت، بخش خصوصی و جامعة مدنی به حضور فعّال و اثرگذار این ارکان در سایة مشارکت، شفافیّت، پاسخ گویی، قانون مندی، عدالت، اجماع گرایی، مسؤولیت پذیری،کارآیی و توسعة انسانی تأکید دارد. هدف از این پژوهش، بررسی جایگاه مدیریت روستایی مبتنی بر رویکرد حکمروایی خوب در توسعة پایدار روستایی «مقایسة بخش مرکزی کوهدشت و بخش لواسانات شمیرانات» است.
روش: پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوة گردآوری داده ها، پیمایشی است. جامعة آماری؛ شامل خانوارهای روستایی دو منطقة مورد مطالعه با ۲۷ روستای نمونه و ۲۸۰ خانوار است. ابزار گردآوری داده ها از نوع پرسش نامه بوده که به صورت تصادفی در روستاهای نمونه تکمیل شد. به منظور تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها نیز از مدل ویکور و آزمون های آنوا توکی و رگرسیون چند متغیّره استفاده شده است.
یافته ها: مطابق یافته های مدل ویکور، مدیریت مبتنی بر رویکرد حکمروایی خوب و سطح پایداری سکونت گاه ها در دو منطقة مورد مطالعه از وضعیّت بسیار متفاوتی برخوردار است؛ به طوری که در هر دو منطقه، روستاهایی که از وضعیت حکمروایی خوبی برخوردارند، پایداری بهتری نیز دارند. هم چنین، تحلیل رگرسیون چند متغیّره، نشان دهندة تأثیر و ارتباط معنی دار بین مؤلفه های حکمروایی خوب و توسعة پایدار روستایی است.
محدودیّت ها: محدودیّت های این پژوهش شامل وسیع بودن حجم نمونه و جامعة مورد مطالعه و تطابق مدل نظری پژوهش با مدل تجربی آن بود.
راه کارهای عملی: درنظرگرفتن رویکرد حکمروایی خوب در نظام مدیریت روستایی می تواند موجب سرعت بخشی روند توسعة پایدار روستایی شده و از ناپایداری سکونت گاه ها جلوگیری کند.
اصالت و ارزش: این مقاله ضمن مقایسة تطبیقی دو منطقه با نظام مدیریت، سطح حکمروایی و پایداری متفاوت، می تواند کاستی های موجود در ساختار مدیریت یک پارچة کنونی روستاهای کشور را واضح تر نشان دهد.
ارزیابی عملکرد مدیریت نوین روستایی با رویکرد حکمروایی خوب و ارائه راهکارهای بهبود آن در نواحی روستایی (مطالعه موردی: بخش شاهو، شهرستان روانسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی عملکرد مدیران نوین روستایی با رویکرد حکمروایی خوب روستایی و ارائه راهکارهای بهبود آن در میان جوامع روستایی است که به صورت موردی در روستاهای بخش شاهو، واقع در شهرستان روانسر انجام گرفته است.
روش: پژوهش حاضر به لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی و از نظر روش از نوع تحقیقات توصیفی تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش را کلیه سرپرستان خانوار روستایی بخش شاهو (۱۰۹۴=N) تشکیل می دهد و با استفاده از فرمول کوکران، ۲۸۵ نفر از سرپرستان خانوار را به عنوان نمونه آماری برآورد شد. ابزار اصلی پژوهش، پرسش نامه محقق ساخته است که روایی آن با کسب نظرات کارشناسان و استادان دانشگاهی، پس انجام اصلاحات لازم در چند مرحله تأیید شد. جهت بررسی پایایی ابزار مورد استفاده یک مطالعه راهنما در یکی از روستاهای خارج از محدوده مورد مطالعه انجام گرفت و ضریب آلفای کرونباخ حاصل شده (۹۰۱/۰)، نشان دهنده پایابودن ابزار بود.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد میزان رضایت مندی روستاییان بخش شاهو از عملکرد مدیران روستایی با تأکید بر شاخص های حکمروایی خوب روستایی، با میانگین ۸/۲، پایین تر از حد متوسط بوده است و بیشترین میزان رضایت مندی روستاییان از مدیران نوین روستایی به شاخص توافق جمعی با میانگین ۶۱/۳ و انحراف معیار ۰۳/۱ و کمترین میزان رضایت مندی به شاخص مسؤولیت پذیری با میانگین ۰۴/۳ و انحراف معیار ۵۲/۱، تعلق دارد.
محدودیت ها: هزینه بالای تکمیل پرسش نامه ها و عدم همکاری سازمان های مربوطه با محققان از مهم ترین محدودیت های پژوهش حاضر بوده اند.
راهکارهای عملی: یافته های پژوهش نشان داد سه راهکار «نظرخواهی مدیران روستایی از روستاییان در مراحل مختلف برنامه های اجرایی (قبل، حین و بعد از اجرای برنامه ها)»؛ «همکاری و فعالیت بیشتر و دلسوزانه مدیران روستایی در محیط روستا» و «شفاف سازی برنامه ها و امور اجرایی روستا با روستاییان» به ترتیب با ۱۵۴، ۱۳۲ و ۱۲۶ بار تکرار، مهم ترین راهکارهای بهبود وضعیت شاخص های حکمروایی خوب در محدوده مورد مطالعه هستند.
اصالت و ارزش: مدیران نوین روستایی در محدوده مورد مطالعه براساس شاخص های حکمروایی خوب دارای عملکرد مناسبی نبوده و برای اولین بار در کشور، از سوی روستاییان بخش شاهو، بر غلبه بر مشکلات حکمروایی خوب، راهکارهای عملیاتی از سوی روستاییان ارائه شده است.
تبیین نظری اصول محتوایی و مؤلفه های مبنایی تدوین الگوی بومی (اسلامی– ایرانی) مدیریت: با تأکید بر مدیریت روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سکونت روستایی در ایران و مدیریت آن پیشینه ای به قدمت یک جانشینی در کره زمین دارد، اما با وجود این تجربه طولانی از مشکلات عدیده در تنظیم امور جاری خود رنج می برد. عدم وجود یک چهارچوبِ مبنایی برای هماهنگ کردن فعالیت های مربوط به مدیریت روستایی از مهم ترین دلایل این مشکلات است. وجود این ضعف موجب سردرگمی و آشفتگی در تصمیم سازی ها و تصمیم گیری ها، عدم پذیرش مردم، عدم کارایی و اثربخشی مدیریت روستایی شده است. آن چه در طراحی این مبانی مورد نیاز است آن است که باید بر پایه نیازها و اندیشه جامعه هدف و دستاوردهای علمی استوار باشد. بر این اساس هدف ما در این مطالعه یافتن مفاهیم مشترک مدیریت (روستایی) در دو فرهنگ اسلامی و ایرانی و مقایسه آن با اصول علمی رایج مدیریت روستایی است. برای دستیابی به این اهداف برخی منابع مرتبط با مدیریت ایرانی، مدیریت اسلامی، مدیریت روستایی و اسناد بالادستی نظام به شیوه اسنادی و با روش تحلیل محتوای کمی مطالعه و سپس یافته ها با یکدیگر مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان می دهد که مؤلفه عدالت مهم ترین اصل در منابع اسلامی و ایرانی است که مغایرتی با اصول علمی نیز ندارد. بر این اساس باید ابعاد، شاخص ها و شروط مختلف عدالت مبنای تدوین هر الگوی بومی با موضوع مدیریت (روستایی) کشور قرار گیرد.
ارزیابی نقش مدیریت روستایی در پایداری روستاها مطالعه موردی دهستان دستجرده (شهرستان طارم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه پاییز ۱۳۹۷ شماره ۵۲
157 - 174
حوزه های تخصصی:
توسعه پایدار روستایی فرایندی است که بهبود شرایط محیط روستا، توأم با بهبود زندگی روستاییان را ضمن حفاظت از محیط زیست روستا درنظر دارد. در توسعه پایدار روستایی پرداختن به جایگاه و نقش مدیریت روستایی از الزامات توسعه است. هدف تحقیق حاضر بررسی نظام مدیریت روستایی در بهبود پایداری توسعه روستایی در ابعاد مختلف است. جامعه آماری شامل خانوارهای روستایی دهستان دستجرده در شهرستان طارم است (7309N=) که با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی ساده، 324 خانوار به عنوان نمونه انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه بود. برای تحلیل اطلاعات از آزمون های t تک نمونه ای، تحلیل واریانس، رگرسیون خطی و تحلیل مسیر استفاده شد. یافته ها نشان می دهد که بیشترین عملکرد مدیران محلی در زمینه بُعد فضایی-کالبدی بوده است؛ به طوری که مدیران محلی در زمینه همکاری با مسئولان و در رابطه با احداث و ایجاد معابر جدید در روستا، بهسازی و نوسازی معابر، ایمن سازی واحدهای مسکونی ازطریق صدور مجوز ساخت، نظارت بر ساخت وساز، توسعه و بهبود فضای روستا، افزایش روشنایی معابر روستا و همکاری با مدیران و مسئولان مربوط در زمینه اجرای طرح هادی روستایی عملکرد خوبی داشته اند و پایین ترین عملکرد مدیران محلی مربوط به بُعد اقتصادی بوده که در این زمینه توفیق چندانی نداشته اند و عملکرد آن ها در سطح پایینی ارزیابی شد؛ بنابراین می توان گفت که از مهم ترین علل عملکرد ضعیف مدیران محلی در سایر ابعاد، مربوط به محدودیت حیطه وظایف مدیران محلی است
ارزیابی پتانسیل مدیریت بحران زلزله در کارگزاران مدیریت روستایی مطالعه موردی بخش مرکزی شهرستان بستک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هفتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۸
205 - 220
حوزه های تخصصی:
زلزله یکی از مخاطرات طبیعی است که می تواند آسیب های جبران ناپذیری را موجب گردد. غالباً این آسیب ها در مناطق روستایی از شدت بیشتری برخوردارند. یکی از راههای کاهش آسیب های زلزله ارتقاء سطح معلومات افراد، به ویژه مدیران روستایی است. بر این مبنا، هدف از تحقیق حاضر این است که دانش و مهارت مدیریت بحران زلزله در نزد مدیران محلی روستایی بخش مرکزی شهرستان بستک واقع در استان هرمزگان ارزیابی گردد. این تحقیق از نوع کاربردی و روش آن توصیفی- تحلیلی است. جمع آوری داده ها به دو شیوه اسنادی- کتابخانه ای و پیمایش میدانی مبتنی بر پرسشنامه انجام گرفته است. پایایی پرسشنامه بر اساس ضریب آلفای کرونباخ در آزمون اولیه مورد سنجش قرار گرفت. جامعه آماری عبارت است از جمعیت 130 نفری مدیران روستایی بخش مرکزی شهرستان بستک. حجم نمونه برحسب فرمول کوکران 97 نفر تعیین شد. برای تحلیل داده ها به کمی سازی پاسخ ها، محاسبه میانگین و انجام آزمون t استیودنت با استفاده از نرم افزار SPSS مبادرت گردید. نتیجه تحقیق نشان داد که در بیش از 94% موارد میزان مهارت ها و معلومات از حد میانگین آزمون کمتر است. بر حسب مراحل سه گانه بحران زلزله، میانگین مرحله آمادگی پیش از زلزله 95/1، مرحله وقوع زلزله 47/1 و مرحله پس از رخداد زلزله 73/1 محاسبه شده است. بنا براین دوره های آموزشی مناسب برای افزایش آمادگی مدیریت بحران زلزله باید مورد توجه قرار گیرد.