مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
مدیریت روستایی
منبع:
مهندسی جغرافیایی سرزمین دوره ششم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۴)
731 - 750
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مدیریت روستایی، فرآیندی چندجانبه شامل سه رکن مردم، دولت و نهادهای عمومی است که نقش قابل توجه ای در توسعه و تحولات نواحی روستایی داشته اند. نقش مدیریت محلی در تحولات محیطی - فضایی سکونتگاه های روستایی به ویژه در بخش تغییرات کاربری اراضی، ساخت و ساز، احداث و مرمت شبکه های ارتباطی بیش از ابعاد اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی نمود داشته که در این پژوهش به آن پرداخته شده است.
هدف: تعیین نقش مدیریت محلی در تحولات محیطی- فضایی روستاهای شهرستان رودسر هدف اصلی مقاله حاضر است.
روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش انجام آن توصیفی- تحلیلی است. اطلاعات مورد از طریق منابع اسنادی و مطالعات میدانی بدست آمده است. جامعه آماری 187 روستای شهرستان رودسر می باشد. حجم نمونه شامل 20 درصد از روستاهای دارای دهیاری بوده است. روش نمونه گیری تصادفی- سهمیه ای بوده و نمونه ها براساس نواحی جغرافیایی ساحلی، جلگه ای، کوهپایه ای و کوهستانی محاسبه شده و در مجموع 345 پرسشنامه در سطح 36 روستای محدوده توزیع و تکمیل شده است. تجزیه و تحلیل اطلاعات از طریق مستندات و با استفاده از روش های آماری در قالب آمار توصیفی و استنباطی انجام شده است. در این پژوهش برای پردازش اطلاعات از نرم افزار SPSS ، ترسم جداول از نرم افزار Excel و برای ترسیم نقشه از نرم افزار Arc GIS بهره برده شده است.
قلمرو جغرافیایی پژوهش : قلمرو جغرافیایی پژوهش حاضر، روستاهای شهرستان رودسر می باشد.
یافته ها و بحث: نقش مدیریت محلی در تحولات محیطی- فضایی روستاهای شهرستان رودسر با استفاده از 12 مولفه مورد ارزیابی قرار گرفته است. یافته ها حاکی از آن است که، وضعیت مدیریت محلی در روستای مورد بررسی از دیدگاه پاسخگویان در حد متوسط به بالا بوده که نشاندهنده رضایت ساکنین روستاها از عملکرد مدیریت محلی در بعد محیطی می باشد. مدیریت محلی در روستاهای شهرستان بیشتر معطوف به انجام وظایف خود بوده و در بعد محیطی روستاها بیش از سایر ابعاد توسعه روستایی موثر بوده اند.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که مدیریت محلی در شهرستان رودسر موجب تغییرات محیطی زیادی در سطح روستاها شده است. احداث هتل، مسافر کاشانه در بحث گردشگری، پارک های روستایی، خانه های ویلایی از جمله تحولات محیطی روستاهای محدوده است. به اعتقاد مردم روستا دهیاران و مدیران روستاهای شهرستان در تغییرات محیطی اعم از ساخت مسکن، بهبود وضعیت معابر و سایر قسمت ها نقش مهمی را ایفا نموده اند که این نقش براساس فاصله روستاها از مراکز شهری به دلیل آن که بیشتر مساحت شهرستان محدوده کوهستانی بوده، کم رنگ می شود.
تحلیل نقش مدیریت روستایی در افزایش میزان تاب آوری نقاط روستایی در برابر خشکسالی از دیدگاه روستاییان (مورد مطالعه: بخش مرکزی شهرستان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۶
25 - 40
حوزه های تخصصی:
مدیریت اثربخش روستایی نیازمند بهره گیری از الگوها و رویکردهای مدیرتی و نهادی نوین است که در تمام ابعاد منجر به اتخاذ راهبرد و راهکارهایی می شود که خانوارهای روستایی را در برابر مخاطرات مختلف به ویژه خشکسالی تاب آور می سازد. با توجه به این موضوع پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش مدیریت روستایی در تاب آوری روستایئان در برابر خشکسالی انجام شده است.این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی- تحلیلی است، جامعه آماری 32 روستای دارای دهیاری بخش مرکزی شهرستان اردبیل با جمعیت8038 است. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 348 نفر برآورد گردد که به تناسب تعداد سرپرست خانوار موجود در هر روستا توزیع گردید. جهت بررسی موضوع در بخش مدیریت روستایی از چهار شاخص در قالب 40 نماگر و در بخش تاب آوری در برابر خشکسالی از چهار شاخص در قالب 24 نماگر بر اساس مطالعات سایر محققین بهره گرفته شد. روایی صوری پرسشنامه توسط متخصصین مورد بررسی قرار گرفت و پایایی کل آن بر اساس آلفای کرونباخ 784/0 برآورد گردید. نتایج نشان داد از بین شاخص های مدیریت روستایی، مدیریت محیط زیست703/0 از واریانس تاب آوری در برابر خشکسالی را تبیین ومی کند. همچنین بر اساس دیدگاه روستائیان، میانگین شاخص های تاب آوری در ابعاد آمادگی، واکنش و پیشیگری بیشتر از حد متوسط و تنها در شاخص بازتوانی و بازسازی(80/2) میانگین آن پایین تراز حد متوسط بود. از سوی دیگر نتایج تکنیک میرکا بیانگر این است روستای عموقین در بالاترین سطح تاب آوری در برابر خشکسالی و روستای اروانق در پایین ترین سطح قرار دارد. نتایج نشان می دهد مجموعه ای از عوامل به صورت نظام مند، تحولات و نقش مدیریت روستایی را در تاب آوری روستائیان تبیین می کند و مدیریت روستایی با دارا بودن دید همه جانبه می تواند با افزایش میزان تاب آوری روستائیان در برابر انواع بلاهای طبیعی و ارائه آگاهی لازم به آنها، زمینه پایداری نقاط روستایی را فراهم سازد.
ارزیابی عملکرد و کارایی دهیاری ها و شوراهای اسلامی در فرآیند مدیریت توسعه روستایی(مطالعه موردی: دهستان سررودجنوبی در شهرستان بویراحمد)
این مطالعه با هدف بررسی ارزیابی عملکرد و کارایی دهیاری ها و شوراهای اسلامی در فرآیند مدیریت توسعه روستایی در چهار بعد اجتماعی، اقتصادی، محیطی و کالبدی در دهستان سررودجنوبی انجام گرفته است تحقیق حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی مبتنی بر پرسش نامه است. داده های تحقیق در 22 روستای دهستان سررودجنوبی با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و از طریق پرسش نامه با 303 نفر از سرپرست خانوارها تکمیل شد. روایی پرسش نامه را تعدادی از متخصصان موضوعی مورد تأیید قرار دادند. پایایی گویه های تحقیق نیز با آماره آلفای کرونباخ سنجیده شده است که نتایج آن حاکی از قابلیت اعتماد بالای این گویه ها برای سنجش متغیرهای تحقیق است. تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری T-test و Kruskal Wallis استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که تأسیس دهیاری ها و فعالیت شوراهای اسلامی نقش مثبتی در بهبود روند مدیریت روستایی داشته است و از دید جامعه نمونه شوراها و دهیاران در بعد اقتصادی کمتر از حد متوسط عمل کرده اند و همچنین مشخص شد که دهیاری و شوراها در روستاهای پرجمعیت موفق تر از روستاهای کوچک عمل کرده است.
نقش دهیاری ها در پایداری جمعیت سکونتگاهای روستایی (مطالعه موردی: بخش میمند فارس)
دهیاری ها نهادهای عمومی و غیردولتی هستند که طی چند سال اخیر به منظور اداره امور عمومی روستاها در عرصه نظام مدیریت روستایی کشور مطرح شده اند و از آنجایی که یکی از مشکلات روستا ها در حال حاضر مهاجرت شدید روستا- شهری است. هدف تحقیق، بررسی نقش دهیاری ها در پایداری جمعیت روستایی در سطح بخش میمند فارس می باشد . تحقیق حاضر از نظر نوع توصیفی- تحلیلی و به دو صورت اسنادی و پیمایش انجام گرفته است. ابزار تحقیق، پرسش نامه خود ساخته می باشد. جامعه آماری این تحقیق روستاهای دارای دهیاری فعال بخش می باشد که از 17 روستای دارای دهیاری، روستاهای آبگل، گنک، پرزیتون، امیرسالار، مرادآباد، صحراسفید مورد مطالعه قرار گرفته که سابقه تاسیس دهیاری در این روستاها بیش از 5 سال می باشد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفت.نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد سطح معناداری رابطه متغیر مستقل میزان آشنایی مردم با وظایف دهیاری ها و متغیر وابسته میزان موفقیت دهیاری ها 0/000 شده است که چون کمتر از 0/05 می باشد، لذا وجود رابطه معنادار بین میزان آشنایی مردم با وظایف دهیاری ها و میزان موفقیت دهیاری ها تایید می گردد. میزان این رابطه 0/359 شده است که این رابطه در حد متوسط است و بدان معناست که تغییرات میزان آشنایی مردم با وظایف دهیاری ها 35/9 درصد از تغییرات میزان موفقیت دهیاری ها را تبیین می کند. دهیاری ها با ثبت و ضبط اطلاعات مربوط به شاغلین و بیکاران در روستاهای مذکور و جمع آوری و تحلیل اطلاعات و شناسایی نقاط قوت و توان های محیط روستاهای مذکور و توان و قابلیت های نیروی انسانی در روستای خویش از سوی دیگر می توانند به توسعه فرصت های شغلی در روستا بپردازند.
واکاوی جایگاه زنان در مدیریت روستایی (نمونه موردی: دهستان میانکاله شهرستان بهشهر)
با توجه به این که نیمی از جمعیت جهان زنان هستند برای دستیابی به توسعه ضروری است که زنان مانند مردان در فرایند توسعه و مدیریت روستایی مشارکت داشته باشند. این واقعیت بر هیچ کس پوشیده نیست که بدون در نظر گرفتن زنان، دستیابی به توسعه واقعی میسر نخواهد شد و باید به جایگاه و نقش زنان در مدیریت روستایی توجه شود. همانطور که می دانیم مدیریتروستاییبهعنوانیکیازمؤلفه هایاساسیبراینیلبهتوسعه یروستایی است که متأثر ازراهبردهایکلانملی و نیز رهیافت هایموجوددرزمینهمدیریت محلیمی باشد. چرا که در این بین زنان روستایی بسیاری از نقش های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خارج خانه را به خوبی این نقش ها در داخل خانه ایفا می کنند، اما از برنامه های توسعه ی روستایی دور مانده اند و این مسأله سبب گردیده تا برنامه ریزان از پتانسیل مدیریتی زنان در توسعه روستایی غافل شوند. هدف این پژوهش واکاوی جایگاه زنان در مدیریت روستایی است. محدوده ی مورد مطالعه 10 روستا از روستاهای دهستان میانکاله شهرستان بهشهر می باشد، روش تحقیق بصورت پیمایشی و توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات نیز به صورت اسنادی و میدانی از طریق پرسش نامه در قالب طیف لیکرت طراحی شده و سؤال تحقیق از طریق نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفته شده است، نتایج تحقیق در روستاهای مورد مطالعه نشان می دهد باتوجه بهمقایسهحدمتوسطگویه های موردارزیابیدرهریک از شاخص های جامعه نمونه می تواناستنباطنمود که کلیه مؤلفه های پایین تر از حد متوسط بوده و این تغییرات به لحاظ آماری معنادار نبوده و به نظر می رسد زنان در مدیریت روستایی در سطح جامعه نمونه جایگاه مشخصی ندارند.
مقایسه عملکرد مدیریت نظارتی روستایی (شوراها) در روستاهای کوچک و بزرگ (مطالعه موردی: دهستان اردوغشن، شهرستان نیشابور)(مقاله علمی وزارت علوم)
عملکرد شوراهای روستایی در ابعاد مختلف تا حد زیادی بر مؤلفه هایی مانند تحصیلات، علاقمندی، بسترهای اجتماعی و میزان مشارکت روستائیان بستگی دارد و چنین به نظر می رسد که اندازه سکونتگاه های روستایی در نوع و میزان عملکرد مدیریت روستایی مؤثر باشد. تحقیق حاضر باهدف بررسی مدیریت نظارتی روستایی در سکونتگاه های روستایی بزرگ و کوچک انجام شده و به دنبال بررسی تفاوت ها و پیامدهای آن است. روش تحقیق در این مطالعه، تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و پس از تهیه چهارچوب نظری، به تدوین شاخص ها و پرسش نامه و انجام عملیات میدانی پرداخته شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار SPSS و نرم افزار Expert Choice استفاده شده است. پرسش نامه در 14 روستا و از سوی 334 نفر از افراد ساکن در مناطق روستایی بزرگ و کوچک، تکمیل شد. برای مقایسه عملکرد موفقیت شورا ها در روستا های بزرگ و کوچک، از آزمون من ویتنی بهره گرفته شده است. و همچنین برای رتبه بندی عملکرد های اقتصادی و اجتماعی و زیست محیطی از نرم افزار ExpertChoice استفاده شد. نتایج حاصل تحقیق نشان می دهد که نخست در تمامی شاخص های مطرح شده میزان موفقیت شورا ها در روستا های بزرگ و کوچک با سطح معناداری کوچک تر از 05/0 (05/0 sig < ) تفاوت معناداری دیده می شود. دوم، نتایج نشان داد که در روستا های بزرگ عملکرد اقتصادی بالاترین رتبه و در روستا های کوچک عملکرد اجتماعی بالاترین رتبه را به خود اختصاص داده اند.
تحلیل اثرات ظرفیت سازی اجتماعی بر بهبود مدیریت توسعه روستایی (مطالعه موردی: شهرستان گرمی)(مقاله علمی وزارت علوم)
ظرفیت سازی اجتماعی به عنوان یکی از ارکان اصلی مدیریت و مدیریت توسعه پایدار روستایی محسوب می شود؛ و به خوداتکایی مردمی، دسترسی به حقوق در بعد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، خودکفایی در تامین مواد غذایی استراتژیک، دسترسی به درآمدها، داریی ها و تسهیلات اعتباری، دسترسی به دانش و فن آوری و وجود یک فضای مشارکتی در تمامی جنبه های تلاش انسانی منتهی می شود. هدف اصلی این پژوهش تحلیل اثرات ظرفیت سازی اجتماعی بر بهبود مدیریت توسعه روستایی شهرستان گرمی است. روش تحقیق بر اساس هدف کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی-تحلیلی است جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش، شامل کل روستاییان بالای 15 سال ساکن در مناطق روستایی شهرستان گرمی می باشد (37653=N)، که از این میان تعداد 400 نفر با استفاده از فرمول کوکران به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. روایی صوری پرسش نامه توسط پانل متخصصان مورد تایید قرار گرفت. مطالعه راهنما در منطقه مشابه جامعه آماری با تعداد30 پرسش نامه صورت گرفت و با داده های کسب شده و استفاده از فرمول ویژه کرونباخ آلفا در نرم افزار SPSS، پایایی بخش های مختلف پرسش نامه تحقیق73/0 الی 82/0 بدست آمد. در نهایت، یافته های استنباطی پژوهش نشان داد که بین متغیرهای آموزشی و ترویجی، اعتماد به نفس، کیفیت زندگی، انسجام اجتماعی، خدمات اجتماعی، مهارت های فنی و مدیریتی، تقویت تعاملات اجتماعی و تقویت تشکلات مردمی با بهبود مدیریت توسعه روستایی رابطه معنی داری و جود دارد و این نتیجه حاصل شد که ظرفیت سازی اجتماعی به بهبود شاخص های اقتصادی، اجتماعی، نهادی و محیطی مناطق روستایی منتهی می شود.
تحلیل نقش مدیریت روستایی در افزایش تاب آوری روستاییان در برابر خشکسالی (مطالعه موردی: شهرستان میاندوآب)(مقاله علمی وزارت علوم)
بنیان روش تحقیق مبتنی بر پراگماتیسم، روش تحقیق آمیخته است. هدف از تحقیق حاضر بررسی نقش مدیریت روستایی در تاب آوری روستاییان در برابر خشکسالی می باشد. تحقیق از لحاظ هدف کاربردی، روش و ماهیت توصیفی - تحلیلی و به منظور جمع-آوری اطلاعات از مطالعات کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. قلمرو مکانی این تحقیق سکونتگاه های روستایی شهرستان میاندوآب می باشد. این شهرستان در سال 1395 دارای 73388 خانوار و 260628 جمعیت بوده و جامعه آماری تحقیق شامل 176 نفر از مدیران و کارکنان اداراتی که در امور روستایی دخالت دارند از جمله، معاونت توسعه روستایی، فرمانداری، بخشداری ها، اداره برق، فاضلاب روستایی، اداره کل منابع آب، بنیاد مسکن، جهاد کشاورزی و غیره بوده است. برای نمونه گیری از روش های کیفی هدفمند (گلوله برفی و روش متواتر نظری) استفاده شده است. سطح پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ برای شاخص های مدیریت روستایی 729/0 و برای شاخص های تاب آوری 651/0 بدست آمد. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش آمیخته (کمی و کیفی) استفاده شده است. نتایج نشان داد، بین مدیریت روستایی و بهبود تاب آوری روستاییان رابطه معناداری وجود دارد. همچنین مهمترین عوامل ارتقاء تاب آوری روستاییان در برابر خشکسالی، عامل «سیاست ها و حمایت های دولت» و عامل «متنوع سازی اقتصاد روستایی» می باشد. همچنین عملکرد مدیران روستایی در شاخص های «زیرساختی-کالبدی و تخصیص بودجه و منابع مالی» نمود بیشتری داشته و موجب شده است تا این شاخص بیشترین تأثیر را در ارتقاء تاب آوری روستاییان در برابر خشکسالی داشته باشد. و لی برعکس شاخص «افزایش ظرفیت های اقتصادی»، به دلیل بهتر نبودن عملکرد مدیران کمترین تأثیر را در تاب آوری روستاییان شهرستان میاندوآب داشته است.
بررسی تأثیر ابعاد هوش فرهنگی بر عملکرد وظیفه ای دهیاران (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
مقدمه: امروزه مدیریت در روستاهای مختلف به ویژه روستاهای دارای تنوع قومی، مذهبی، زبانی و به خصوص روستاهای حاشیه کلان شهرها به دلیل حجم گسترده مهاجرین یک چالش چند فرهنگی است. هدف پژوهش: هوش فرهنگی به مدیران روستایی در درک مخاطبان مختلف، مدیریت تیم های متنوع، به کارگیری استعدادهای میان فرهنگی و سازگاری با شبکه های رهبری کمک می کند. در این پژوهش تلاش شد تا میزان اثرگذاری هوش فرهنگی بر عملکرد وظیفه ای دهیاران در نواحی روستایی موردبررسی قرار گیرد . روش شناسی تحقیق: روش تحقیق در این مطالعه توصیفی- تحلیلی است که بخش عمده ای از داده های آن بر اساس مطالعات میدانی از سطح منطقه جمع آوری شده است. جامعه آماری تحقیق شامل 24 روستای نمونه با جمعیت 86856 نفر در قالب 23997 خانوار است که حجم نمونه 227 نفر با روش کوکران تعیین و به روش نمونه گیری تصادفی سیستماتیک از بین روستاییان انتخاب شده است. به این حجم نمونه تعداد 24 پرسشنامه مربوط به دهیاران، 24 پرسشنامه مربوط به اعضای شورای اسلامی روستاها و 24 پرسشنامه مربوط به کارشناسان بخشداری را افزوده، درنهایت 299 پرسشنامه تکمیل شده است. قلمروجغرافیایی پژوهش: محدوده مورد مطالعه در این تحقیق روستاهای شهرستان مشهد است که در سال 1395 دارای دهیاری بوده اند و به دلیل ماهیت موضوع تحقیق، 24 روستاهای دارای بیشترین تنوع فرهنگی از میان روستاهای شهرستان مشهد به عنوان روستاهای نمونه انتخاب شدند. یافته ها و بحث : یافته های تحقیق نشان می دهد که به طورکلی هوش فرهنگی بر عملکرد وظیفه ای دهیاران با ضریب تعیین 1976/0 تأثیر مثبت و مستقیم دارد. از میان ابعاد هوش فرهنگی نیز بعد فراشناختی با ضریب 3247/0 بیشترین تأثیر مثبت و معنادار را بر عملکرد وظیفه ای دهیاران داشته است و پس ازآن به ترتیب ابعاد رفتاری، شناختی و انگیزشی هوش فرهنگی بر عملکرد وظیفه ای دهیاران مؤثر بوده اند. نتایج: نتایج نشان می دهد رابطه مثبت و مستقیمی بین کلیه ابعاد هوش فرهنگی دهیاران و عملکرد وظیفه ای آنان وجود دارد. به عبارتی دهیارانی که نسبت به دیگران نمره هوش فرهنگی بالاتری را کسب کرده اند، توانسته اند عملکرد وظیفه ای بالاتری را نیز از خود نشان دهند.
تبیین چالش های اجتماعی مدیران محلی در فرایند توسعه پایدار روستایی (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان شفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقش مدیران محلی در توسعه پایدار سکونتگاه های روستایی غیر قابل انکار است. مدیران محلی با توجه به بحث توسعه پایدار می توانند زمینه رفاه اجتماعی و مطلوبیت اقتصادی در نواحی روستایی را فراهم و مانع از بروز مشکلات شناخته شده در این نواحی شوند. هدف پژوهش حاضر تعیین چالش های اجتماعی مدیران محلی (دهیاران و شوراهای اسلامی) روستاهای شهرستان شفت در فرایند توسعه پایدار روستایی است. از این رو پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش انجام کار توصیفی- تحلیلی است. اطلاعات مورد نیاز از طریق منابع اسنادی و مطالعات میدانی بدست آمده است. جامعه آماری این پژوهش شامل مدیران محلی 94 روستای دارای سکنه شهرستان شفت بوده که از روش تمام شماری اقدام به تکمیل پرسشنامه شده است. نتایج نشان داد که مهمترین چالش های اجتماعی مدیران محلی در روستاهای شهرستان شفت شامل امنیت، آموزش، مشارکت، مهاجرت، اعتماد، نارسایی های اجتماعی و سرمایه گذاری هستند و چالش سرمایه گذاری با بار عاملی 848/0 بیشترین تاثیر را بر فرایند توسعه پایدار دارد. تشویق به مشارکت و همکاری روستاییان در نگهداری و بهره برداری ازتاسیسات موجود در روستا، بهره گیری از توان مطلعین و افراد باسواد (بالاخص نیروی جوان)، جلب اعتماد روستاییان، برگزاری دوره های منظم آموزشی برای مدیران محلی و تشکیل سازمان ها و نهادهای مردمی در روستا از مهمترین راهکارهای عملی جهت کاهش چالش های اجتماعی مدیران محلی روستاهای شهرستان شفت می باشد.
مطالعه ابعاد اجتماعی، اقتصادی و کالبدی آسیب پذیری جوامع روستایی با تاکید بر نقش مدیریت روستایی در قلمرو کوچندگان (مورد: دهستان شوراب شهرستان چگنی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: خلاء مدیریت کارآمد و اصولی در روستاها به خصوص در دهه های اخیر، مشکلاتی برای روستاییان ایجاد کرده است. ساختار سنتی مدیریت در زمان هایی که تغییرات شدیدی رخ می دهد، قادر به حل و فصل مسائل جامعه مولد و تعاملی روستایی نیست. شناسایی ابعاد این آسیب پذیری جوامع روستایی و نحوه واکنش مدیریت روستایی موضوع بررسی در تحقیق حاضر می باشد.هدف پژوهش: پژوهش حاضر با هدف تحلیل نقش مدیریت روستایی در کاهش ابعاد آسیب پذیری زندگی روستاییان در دهستان شوراب شهرستان چگنی انجام شده است.روش شناسی تحقیق: تحقیق حاضر با رویکرد توصیفی- تحلیلی، مبتنی بر منابع اسنادی- پیمایشی تدوین شده است، جامعه آماری مورد بررسی شامل؛ 50تن از دهیاران روستاهای دهستان شوراب شهرستان چگنی می باشند. داده های گردآوی شده در قالب مدل معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفتند.قلمرو جغرافیایی پژوهش: دهستان شوراب از توابع بخش ویسیان شهرستان چگنی در استان لرستان است.یافته ها و بحث: در پژوهش حاضر بر آسیب پذیری اقتصادی به عنوان مهم ترین جنبه آسیب پذیری در سکونتگاه های روستایی تاکید شده است. از بین شاخص /گویه های تبیین کننده متغیر آسیب پذیری روستایی گویه کاهش کیفیت زندگی و نبود اشتغال، از بین / گویه آسیب پذیری کالبدی شاخص/گویه تلاش برای بهبود وضعیت کالبد روستا، از بین گویه آسیب پذیری اجتماعی، گویه/ توانمندسازی و ظرفیت سازی مردم و نهادهای محلی در توسعه روستایی و از بین /گویه آسیب پذیری اقتصادی /گویه فراهم آوردن زمینه های اشتغال در روستاها و توسعه مشاغل حاصل از گردشگری روستایی بیشترین سهم و اثرگذاری را به خود اختصاص داده است.نتایج: در ابعاد اجتماعی، سیاست های مدیریت روستایی باید بر اصلاح شرایط زندگی، بهبود سطح آگاهی و مهارت های روستاییان و نیز حمایت از شبکه اجتماعی روستایی تمرکز داشته باشد. در ابعاد اقتصادی، توجه به توسعه صنایع محلی و پایدار، پشتیبانی از کارآفرینی و اشتغال در مناطق روستایی و نیز توسعه اکوتوریستی ، بخش هایی هستند که مدیریت روستایی می تواند در آن ها کمک کند.
واکاوی عوامل موثر بر پایداری مدیریت توسعه ی روستایی با تأکید بر عملکرد دهیاران (مطالعه ی موردی: دهیاری های بخش شاندرمن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظام مدیریت روستایی در ایران با مشکلاتی چون نگرش بخشی در برنامه ریزی و توزیع منابع، حاکمیت فن سالارانه و دولت محور، نسبت پایین بهره وری بخش کشاورزی، وضعیت نامطلوب آموزش روستائیان و مشارکت پایین در برنامه ریزی توسعه ی روستایی رو به رو است. از سویی دهیاری ها به عنوان نهاد نوپا و به عنوان مدیریت نوین روستایی و مدیران اجرایی در سطح روستا مطرح هستند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل موثر بر پایداری مدیریت توسعه ی روستایی با توجه به عملکرد دهیاران بخش شاندرمن انجام شده است و در پی پاسخ به این سوال است: عملکرد دهیاران با توجه به کدام عوامل، بر پایداری مدیریت توسعه ی روستایی تأثیرگذار است؟ تحقیق حاضر از لحاظ هدف کاربردی-توسعه ای و در ردیف تحقیقات کیفی قرار دارد. جامعه ی آماری در مرحله ی کیفی، شامل جمعی از کارشناسان و اساتید دانشگاه است که ابتدا به روش هدفمند و به صورت گلوله برفی انتخاب شده اند. سپس به روش دلفی در دو مرحله و با مصاحبه ی نیمه ساختاریافته، داده ها گردآوری شد. داده های مصاحبه در سه مرحله ی کدگذاری باز، محوری و گزینشی مورد تحلیل قرار گرفتند تا مفاهیم و مقوله هاطبقه بندی گردند. یافته ها نشان می دهد که عملکرد دهیاران در قالب 7 شاخص کلی در مدیریت پایدار توسعه ی روستایی موثر است. شاخص زیست محیطی، شاخص اجتماعی-فرهنگی، شاخص اقتصادی، شاخص برنامه ریزی، شاخص نهادی- سازمانی، شاخص اداری و شاخص کالبدی که طی فرایند کدگذاریِ محوری، استخراج و ارتباط آنها به وسیله ی کدگذاری انتخابی (گزینشی) با مدیریت پایدار توسعه ی روستایی مورد سنجش قرار گرفت.
تبیین رابطه مدیریت روستایی با کیفیت زیست پذیری روستاهای گردشگری پیراشهری (مورد مطالعه: روستای اله آباد، استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
79 - 102
حوزه های تخصصی:
گردشگری در روستاهای پیرامون شهری می تواند به عنوان منبع جدید اشتغال و درآمد ساکنان از سوی مدیران محلی در ارتقاء سطح کیفیت زندگی به کار گرفته شود؛ اما پیش از آن، افزایش کیفیت زندگی منوط به انجام یک برنامه ریزی مدون برای ایجاد و توسعه شاخص زیست پذیری روستاهای پیراشهری است. بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه مدیریت روستایی با زیست پذیری اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی روستاهای دارای توان گردشگری پیراشهری است. روش پژوهش مورد استفاده ازنظر هدف، کاربردی با ماهیت پیمایشی و با توجه به نحوه گردآوری داده ها از نوع تحقیقات توصیفی همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمام ساکنان محلی روستای اله آباد استان یزد در فروردین 1400 بوده است که با استفاده از نمونه گیری تصادفی و با بهره گیری از فرمول کوکران تعداد 363 نفر انتخاب شدند. یافته ها نشان داد که زیست پذیری اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی با مدیریت محلی (دهیاری و شورای اسلامی) رابطه مستقیم و معنادار دارد و شدت رابطه زیست پذیری اقتصادی با مدیریت محلی در حد مناسب ولی بیشتر از سایر متغیرها است. نتایج همبستگی نیز گواه این موضوع است که با بهتر شدن وضعیت مدیریت محلی، تمامی ابعاد زیست پذیری بهبود پیدا خواهند کرد.
پتانسیل سنجی اراضی جنوب آذربایجان غربی جهت توسعه کشاورزی و مدیریت توسعه پایدار روستایی با استفاده از AHP و GIS و تصاویر Aster(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴۷
۱۱۸-۱۰۷
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه، سنجش تناسب اراضی مستعد کشت چغندرقند به منظور رشد و افزایش تولید محصولات و مدیریت و توسعه روستایی با استفاده از AHP و GIS می باشد. بدین منظور، داده های رقومی لایه های بارش سالیانه، بارش دوره رشد، دمای سالیانه، دمای دوره رشد، دمای دوره جوانه زنی، نقشه لایه های توپوگرافی، ارتفاع، شیب، جهت شیب و نوع خاک، پوشش گیاهی، کاربری اراضی، نواحی روستایی و راههای ارتباطی جمع آوری شد. با استفاده از تکنیک AHP وزن دهی نقشه لایه های رقومی انجام شد و به کمک تابعOverlay در ArcGIS نقشه لایه ها با هم تلفیق و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که، اگرچه 18% از اراضی منطقه برای کشت چغندرقند در وضعیت خیلی مناسب و مناسب قرار دارند، اما در صورت بهره برداری صحیح از منابع آب و خاک همین مقدار هم می تواند در تثبیت و کاهش مهاجرتهای روستایی منطقه نقش آفرینی کند.
بررسی و تحلیل میزان عملکرد دهیاران در مدیریت روستایی؛ مورد پژوهش: بخش کونانی شهرستان کوهدشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۳۹۰ شماره ۲۸
۱۷۴-۱۵۷
حوزه های تخصصی:
یکی از مهمترین ابعاد توسعه روستایی و شاید بتوان گفت مهمترین بعد آن، مدیریت روستایی است که نقش بسیار مهمی در هماهنگی فعالیتهای توسعه روستایی بر عهده دارد. مدیریت روستایی در ایران دارای سابقه طولانی می باشد، با این حال هیچ عاملی در عدم موفقیت برنامه های توسعه روستایی مهمتر از عدم درک صحیح از مدیریت روستایی و ویژگی های آن و همچنین تفاوت میان شهر و روستا و در نتیجه تفاوت در نحوه اداره آنها نیست. همانطوری که پرواضح و روشن است هدف اصلی و در واقع ذینفعان اصلی برنامه های توسعه مردمان روستایی هستند و میزان رضایتمندی آنها از مدیران و مسولان یکی از مهمترین نکاتی است که در جهت تدوین برنامه ها باید مورد توجه قرار گیرد. از اینرو سوال اصلی پژوهش حاضر این است عملکرد دهیاران در مدیریت روستایی تا چه اندازه بوده است؟ تحقیق حاضر به بررسی و تحلیل عملکرد اقتصادی، اجتماعی و کالبدی زیست محیطی دهیاری های بخش کونانی می پردازد. لازم به ذکر است که روش تحقیق مورد استفاده در پژوهش حاضر به صورت پیمایشی و از نوع توصیفی و تحلیلی است. پس از جمع آوری و پردازش داده ها با تجزیه و تحلیل آماری با نرم افزار Spss و استفاده از آزمونهای آماری Steed mean، ویلکاکسون و T-test مزدوج این نتیجه حاصل شد که بین مدیریت روستایی و عملکرد دهیاری از نظر ابعاد (اقتصادی 48/3، اجتماعی11/3 و کالبدی- زیست محیطی54/3) رابطه معناداری وجود دارد؛ بنابراین دهیاری ها از زمان شکل گیری خود تا کنون نقش موثری در توسعه روستاهای مورد مطالعه ایفا کرده اند. بر اساس نتایج حاصله از پژوهش، مهمترین مشکل دهیاری ها در فرایند توسعه روستایی، کمبود منابع مالی و اعتباری برای توسعه بیشتر روستا است که علاوه بر کمک دولت، دهیاری ها نیز با مشارکت مردم باید راههایی برای تآمین مالی اتخاذ کنند.
الگوی خدمات رسانی روستایی- کشاورزی مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات؛ مطالعه موردی: استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ بهار ۱۳۹۳ شماره ۳۴
۲۵-۷
حوزه های تخصصی:
با توجه به تأثیر چشمگیر و غیرقابل انکار فناوری اطلاعات و ارتباطات در عرصه های مختلف توسعه، بویژه حوزه های خدمات رسانی و امور مدیریتی، لزوم بکارگیری این فناوری در راستای خدمات رسانی روستایی و کشاورزی امری اجتناب ناپذیر است. از آنجا که در همه دوره ها در کشور ما، کمیت و کیفیت خدمات رسانی به روستاها به دلایل مختلف از مطلوبیت لازم برخوردار نبوده است، انجام اقداماتی در راستای خدمات رسانی به روستاها، بسیار ضروری به نظر می رسد. از این رو، پژوهش حاضر با رویکرد استقرایی و با هدف ارائه یک مدل کلی در راستای بکارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات در راستای خدمات رسانی روستایی و کشاورزی به انجام رسیده است. مدل مورد نظر، این امکان را فراهم می سازد تا مکانیزم ها و الگوهای بهره گیری از فناوری اطلاعات و ارتباطات در راستای خدمات رسانی روستایی و کشاورزی، بر اساس ملاحضات و اصول کلی این حوزه تبیین گردد و در عین حال، بسیاری از خلاء ها و ضعف های الگوی فعلی خدمات رسانی روستایی نیز مرتفع گردد. از جمله ویژگی های کلیدی که مدل حاضر را از سایر الگوهای خدمات رسانی متمایز می سازد، می توان؛ دسترسی عادلانه تر به خدمات، بهره مندی از فضای تک سطحی به جای فضای سلسله مراتبی،کاهش تحرکات، جریانات و جابجایی های فیزیکی، کاهش هزینه ها، رویکرد فضامحوری، تعامل و پیوند شبکه ای و مزیت های «زمان مجازی» در بهره مندی از خدمات را نام برد.
بنیان های نظری حکمروایی خوب در فرایند مدیریت روستایی نوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ بهار ۱۳۹۴ شماره ۳۸
۵۴-۴۳
حوزه های تخصصی:
حکمروایی روستایی فرایند نوینی است که با دارا بودن اصول، معیارها و شاخص هایی متفاوت از رویکردهای مطرح شده در نظام مدیریت روستایی ماقبل خود باعث توانمندسازی ساکنین نواحی روستایی در زمینه های مختلف می شود. مهمترین اصول، معیارها و شاخص های حکمروایی خوب روستایی شامل (مشارکت مردمی ساکنین روستایی، پاسخگویی، مسئولیت پذیری، قانون محوری و احترام به قوانین موجود، شفافیت، کارائی و اثربخشی، عدالت و برابری، اجتماع گرائی (توافق جمعی) می باشند. این پژوهش از نوع پژوهش های کیفی و بنیادی (نظری) و بر مبنای روش اسنادی (کتابخانه ای) انجام گرفته است. نتایج حاصل از بررسی های نظری رویکرد حکمروایی خوب روستایی در روند مدیریت توسعه روستایی نشان دهنده این است که این رویکرد با اصول، معیارها و شاخص های ذکر شده می تواند رویکردی مطلوب در ساختار نوین مدیریت روستایی و همچنین نقشی وادارنده در روند توسعه پایدار سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، کالبدی، فضایی و مدیریت توسعه روستایی کشور داشته باشد.
تحلیل ساختاری مدیریت روستایی در چهارچوب حکمرانی خوب در روستاهای شهرستان اردبیل با رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به سرعت تغییرات فعلی در دنیا که در حال حاضر با آن مواجه هستیم، رویکرد حکمرانی خوب روستایی می تواند زمینه ایجاد یک سکونتگاه قابل زیست را برای همگان فراهم آورد. هدف از پژوهش حاضر شناسایی پیشران های کلیدی و مؤثر در بهبود وضعیت عملکرد شاخص های حکمرانی خوب در مدیریت روستایی استان اردبیل با استفاده از رویکرد آینده پژوهی است. این پژوهش کاربردی و روش آن ترکیبی است که در آن با استفاده از رویکرد متوالی اکتشافی موضوع بررسی شده است. در فاز اول پژوهش حاضر با استفاده از روش کیفی دلفی و نظرسنجی از کارشناسان مرتبط با موضوع بررسی شده (شامل 28 نفر)، عوامل و متغیرهای دخیل در امر حکمرانی خوب روستایی استخراج و در فاز دوم عوامل پیشران با استفاده از روش برنامه ریزی سناریو و نیز با استفاده از رویکرد وزن دهی و براساس نظر کارشناسان در نرم افزار MicMac مشخص و درنهایت، سناریوهای پیش رو با استفاده از نرم افزار ScenarioWizard بررسی شد. در این پژوهش 12 عامل کلیدی شناسایی شد که باتوجه به شباهت آنها به یکدیگر آن عوامل در 10 عامل ادغام و تعداد 26 وضعیت احتمالی برای عوامل کلیدی در نظر گرفته شد. سناریوهای ارائه شده در نرم افزار Scenario Wizard 902 سناریو بود که از این تعداد 16 سناریو معتبر بود و 3 سناریو سازگاری زیاد داشت. نتایج به دست آمده در این پژوهش ناپایداری سیستم را نشان می دهد که باتوجه به این نتایج بیشترین میزان اثرگذاری مربوط به شاخص شفافیت، عدالت محوری و پاسخگویی است. تأثیر گروه های صاحب نفوذ در تصمیم گیری های مربوط به مدیریت روستایی در هر سه سناریو وضعیت بحرانی ایجاد می کند. درنهایت، نظارت مردمی و مداخله روستاییان در مدیریت روستا نقش اساسی در پیشبرد هدف های حکمرانی خوب روستایی دارد.
ارزیابی عملکرد مدیریت محلی در توسعه پایدار روستایی منطقه مورد مطالعه: دهستان برنطین
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۴
1038 - 1045
حوزه های تخصصی:
توسعه پایدار روستایی رویکردی جامع نگر در توسعه روستایی است. توسعه روستایی در ایران طی چند دهه گذشته به طور کامل محقق نشده است زیرا در ابعاد مختلف دارای معضلات و چالش هایی برای برنامه ریزان و سیاست گذاران توسعه روستایی بوده است. نبود مدیریت جامع و واحد در ساختار اداری بر مشکلات فوق جهت دستیابی به توسعه روستایی افزوده است. بر این اساس، مدیریت روستایی در دست یابی به توسعه پایدار روستایی ایران از اهمیت فراوانی برخوردار است. در سیستم جدید مدیریتی کشور مدیریت روستا ها به شوراها و دهیاری ها واگذار شده است .در این پژوهش به ارزیابی عملکرد دهیاری و شوراها در راستای دستابی به توسعه پایدار روستایی در دهستان برنطین از توابع شهرستان رودان در استان هرمزگان پرداخته شده است. در این پژوهش از روش توصیفی تحلیلی استفاده گردیده است و برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه ای بسته که روایی و پایایی آن به تایید رسیده است استفاده شده است. حجم نمونه 329 نفر از سرپرستان خانوار است که با استفاده از فرمول کوکران محاسبه گردیده است. در این تحقیق از نرم افزار spss و آزمون های خی دو، فریدمن و تی تک نمونه ای برای تجزیه و تحلیل اطلاعات استفاده شده است . نتایج آزمون خی دو نشان می دهد که در میزان رضایت از عملکرد مدیریت محلی روستایی در شاخص اقتصادی (2.32)کمتر نسبت به سایر شاخص هامی باشد. نتایج آزمون f نشان می دهد که روستای کهنوشتری در زمینه های کالبدی فضایی(2.81)، اکولوژیکی( 3.21)، اجتماعی(2.87) ، فرهنگی(3.47) نسبت به سایر روستاها در سطح بالاتری قرار دارد و در زمینه اقتصادی(2.46) روستای آبگرمان نسبت به سایر روستاها در سطح بالاتری قرار دارد همچنین در زمینه فرهنگی روستای برنطین (2.5)در سطح پایین تری نسبت به سایر روستا ها قرار دارد که عدم تجانس قومی در این موضوع اثر گذار بوده است.
ارزیابی عملکرد دهیاریها از دیدگاه روستاییان در افزایش مشارکت اجتماعی مطالعه موردی: شهرستان بی رجن د(مقاله علمی وزارت علوم)
مشارکت یکی از ارکان اساسی در توسعه به خصوص در توسعه مناطق روستایی محسوب می شود. فرایند مشارکت می باید به گونه ای داوطلبانه، تعاملی و دوسویه جنبه عملی به خود بگیرد. در مباحث توسعه؛ راهبردهای متعددی برای افزایش مشارکت مردم در عمران و توسعه مناطق روستایی مطرح می باشد که یکی از مهم ترین آن ها تشکیل نهادهای سازماندهی شده است، مانند سازمان های غیردولتی که به عنوان بخش سوم در کنار بخش خصوصی (بازار) و دولت (عمومی) در اداره جامعه نقش دارند. از اینروست که در سال های اخیر دهیاری ها به عنوان مدیریت جدید در روستاها تعریف گردیده اند تا به نام میانجی بین مردم و دولت نقش ایفا کنند. دهیاران به عنوان مدیران روستایی و صاحبان منابع و اختیارات درخور توجه، در صورت داشتن انگیزه و مهارت های لازم می توانند نقش مهمی در افزایش مشارکت مردم و توسعه روستایی ایفا کنند. هدف پژوهش حاضر ارزیابی عملکرد دهیاری ها در راستای افزایش مشارکت روستاییان بوده است. محدوده تحقیق، 131 روستای دارای دهیاری در شهرستان بیرجند می باشد. نمونه تحقیق با فرمول کوکران تعداد 213 مورد برآورد شد، روش جمع آوری اطلاعات و داده ها از طریق پرسشنامه بوده که روایی آن از طریق تأیید گروه متخصصان و پایایی آن نیز که از طریق آزمون آلفای کرونباخ به میزان 98/0 تعیین شد نشان دهنده انسجام قابل قبول در سؤالات است. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار آماری spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و نتایج آزمون همبستگی نشان داد که بین عملکرد دهیاری ها با افزایش مشارکت اجتماعی خانوارهای روستایی، رابطه آماری معنی داری وجود ندارد. همچنین نتایج آزمون t استیودنت نشان داد که بین دیدگاه روستاییان و دهیاران در خصوص نقش دهیاری ها در افزایش مشارکت اجتماعی تفاوت معناداری وجود دارد (01/0>p).