مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
فضای شهری
حوزههای تخصصی:
روابط اجتماعی در فضای های شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"رابطه اجتماعی در فضا و زمان اتفاق میافتد. مجاورت میتواند علت شروع رابطه اجتماعی باشد، اما شرط کافی آن نیست و میزانی از تجانس برای حفظ این روابط لازم است. ساختار فیزیکی و تقسیمات عملکردی فضا ممکن است گشاینده یا محدودکننده فرصتها برای ارتباط باشد. طراحی در مقیاسهای متفاوت شامل برنامهریزی شهری، طراحی سایت وطراحی جزییات میتواند بر گرد آمدن افراد در فضاهای خارجی تأثیر داشته باشد. این مقاله با استفاده از نتایج یک طرح تحقیقاتی با عنوان "" طراحی معابر شهری و روابط اجتماعی"" که در مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن انجام شده، تهیه شده است. روش تحقیق مبتنی بر مطالعات نظری و میدانی بوده و گستره مطالعات از یک سو جنبههای نظری و مبانی طراحی و از طرف دیگر مطالعات میدانی و مقایسه دستاوردهای حاصل از مطالعات نظری با وضع موجود جامعه ایران را شامل میشود . در مقاله حاضر، برخی دستاوردهای این طرح تحقیقاتی در زمینه چگونگی تاثیر طراحی فضاهای شهری بر روابط اجتماعی مطرح شده است.
"
“باغِ هستی”الگویی ایرانی برای طراحی یک فضای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الگوهای گسترش کالبدی شهر در سده های میانه تاریخ ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه الگوهای رشد کالبد و فضاهای شهری در دوره سدههای میانه و تحلیل ارتباط آن تحولات با تغییرات اجتماعی ـ اقتصادی که در شهرها رخ میداد، امکان بازشناسی و تبیین نقش نیروهای اجتماعی در زندگی شهری و نیز فرایند بروز تغییر در شکل شهرها را فراهم میآورد. بر این اساس، رشد و گسترش شکل شهر به مانند انعکاسی از مراحل انکشاف و تغییرات اجتماعی درون شهرها محسوب میشود. در مطالعه حاضر، موضوع علل بروز تغییرات در الگوی کالبدی و شکلی شهر ایرانی مورد بررسی قرار گرفته، این تغییرات با عنایت به دو دسته عوامل بیرونی (حکومت، اراده نخبگان سیاسی ـ اداری شهری و...) و عوامل درونی (رشد مناسبات اقتصادی و اجتماعی شهری) مورد ارزیابی قرار میگیرد. مسئله پژوهش گفتار حاضر چنین است: تحولات و تغییراتی که در مناسبات شهری ایران روی می داد؛ تا چه میزان از تغییر شرایط درونی، یعنی ناشی از رشد و تکامل مناسبات اقتصادی ـ اجتماعی شهری؛ و تا چه میزان از شرایط و عوامل تأثیرگذار بیرونی، که بر زندگی اجتماعی ـ اقتصادی شهری مؤثر بودند، تأثیر میپذیرفت؟.
فضاهای عمومی شهر و نقش آن در شکل گیری جامعه مدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضای عمومی فضایی است که عموم شهروندان از هر قشر، سن، نژاد و صنفی حق ورود و حضور در آن را بدون هیچ گونه محدودیتی دارا می باشند. متخصصین برنامه ریزی شهری تاکنون آنطور که باید به ارزش و اهمیت این فضاها در شکل دهی به جامعه شهری نپرداخته اند. البته تحقیقاتی انجام شده که بیشتر حول تعاریف و ویژگیهای فضاهای عمومی آن هم از دیدگاه طراحی شهری بوده است. بنابراین کمتر به اهمیت فضاهای عمومی در شکل گیری جامعه مدنی پرداخته شده، در مقابل بیشتر این جامعه شناسان و اقتصاد دانان بوده اند که به این مهم توجه داشته اند. هدف اصلی این مقاله بررسی نقش فضاهای عمومی در شکل گیری جامعه مدنی از دیدگاه برنامه ریزی شهری است.
وقتی از فضای عمومی در شهرها و ارتباط آن با جامعه مدنی صحبت می کنیم، دو نوع مفهوم از فضا در ذهن آدمی شکل می گیرد. نخست فضای عمومی در معنای فیزیکی آن است که شامل پارکها، خیابانها، میادین، بازارها و دیگر مکانهای عمومی می شود. دوم در واقع فضایی ذهنی است که به میزان آزادیهای سیاسی و فضای موجود برای شکل گیری تشکلهای مدنی و مستقل از دولت بر می گردد. علیرغم ارتباط متقابلی که این دو در شکل گیری جامعه مدنی دارند، در مقاله حاضر، منظور از فضای عمومی، فضا در معنای نخست آن می باشد. روش تحقیق در این مقاله بصورت توصیفی- تحلیلی می باشد: بدینصورت که ابتدا به بررسی ادبیات مربوط به فضای عمومی و اهمیت آن در شهر و نیز ویژگیهای جامعه مدنی پرداخته، سپس ارتباط میان این دو از دیدگاه برنامه ریزی شهری مورد بررسی قرار گرفته است. بر اساس نتایج تحقیق، فضاهای عمومی در شهر ارتباط نزدیک و قوی با شکل گیری مفهوم شهروندی دارد. به همین ترتیب فضاهای عمومی بستر اصلی شگل گیری جامعه مدنی در شهرها می باشند.
ضعف فضای شهری مدرن در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به ضعف گراییدن فضاهای شهری مدرن در ایران طرد تقریبی این ساحت از زندگی جمعی را، از حیطﮥ نظریه پردازی معمارانه به دنبال داشته است. در مقالهٔ حاضر، نویسندگان با شناسایی گرایش های اصلی در نظریه پردازی های مزبور، به شناسایی مولفه های اجتماعی و جامعه شناختی آن ها پرداخته و سپس، با مرور تحولات اخیر در حوزﮤ جامعه شناسی تاریخی، امکان به کارگیری آن را در تشخیص دلائل و زمینه های تضعیف فضاهای شهری مدرن در ایران بررسی کرده اند. به زعم نویسندگان، جامعه شناسی تاریخی، اگرچه در دورهٔ اخیر، مورد تهاجم وسیع گرایش های پسامدرن بوده است، همچنان از توانمندی های لازم، به منظور نظریه پردازی در ارتباط با ضعف فضاهای شهری در دورﮤ معاصر برخوردار است.
حاشیه نشینی و فضای شهری: بازتولید اجتماع غریبه ها، مطالعه موردی محلهی عرب های ملک شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی تحقیق تحلیل «وضعیت غریبگی» حاشیه نشینان نسبت به اجتماع بزرگتر یعنی ساکنین شهر اصفهان و اهالی محلات مجاور و نیز نسبت به یکدیگر بوده است. بر اساس یافته ها پایین بودن سطح اعتماد اجتماعی در محل، ناامن دیدن محل و پایین بودن سطح روابط اجتماعی نزدیک و صمیمی، چندپارگی بافت اجتماعی محلهی عرب ها را نشان می دهد. نگرش های منفی اهالی محلات مجاور به محلهی عرب ها از یک سو و فقدان روابط اجتماعی با افراد صاحب پایگاه اجتماعی بالا و قوی بودن هویت قومی در ساکنین از سوی دیگر، نشان دهندهی جداافتادگی جامعه شناختی و نه صرفاً مکانی و فضایی اهالی محله عرب ها از فرآیندها و محیط شهری است.
بررسی تطبیقی توسعه فضاهای پیاده بازار قدیم و خیابان پیاده تربیت شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی تطبیقی توسعه فضاهای پیاده بازار قدیم و خیابان پیاده تربیت شهر تبریز می پردازد. اهمیت این موضوع، بیشتر از آن روست که با بررسی مقایسه ای فضاهای پیاده بازار سنتی به عنوان محصول طراحی دوره گذشته و خیابان خرید پیاده تربیت به عنوان محصول طراحی دوره جدید علاوه بر شناخت محاسن و معایب موجود هریک می توان به جهت گیری های آتی در توسعه فضاهای تجاری و تفریحی کمک نمود. این مطالعه از نوع توصیفی – تحلیلی و روش نمونه گیری آن هدفمند بوده است. 244 نفر مراجعه کنندگان واجد شرایط حجم نمونه را تشکیل می دادند و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود. تحلیل اطلاعات موجود نشان داد که بر اساس نتایج آزمون tوابسته، در سطح تفاوت میانگین امتیازات مربوط به عوامل اجتماعی و اقتصادی، دسترسی و آمد و شد، عوامل کالبدی و فیزیکی فضاهای پیاده بازار قدیم با خیابان پیاده تربیت، معنی دار می باشد. به بیان دیگر با وجود این که فضاهای پیاده بازار قدیم از قدمت معماری و تاریخی خاص برخوردارند لیکن فضاهای پیاده خیابان تربیت از دید بازدیدکنندگان مقبولیت بیشتری دارند. بنابراین فضاهای مزبور (قدیم) بایستی به لحاظ برنامه ریزی و طراحی مورد بازبینی قرار گیرند و با کاهش تقابلات زمانی، عملکردهای تجاری، اجتماعی و تفریحی بافت سنتی شهر معاصر گردند.
بررسی عوامل محدود کننده حضور زنان در فضاهای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نیاز به حضور در فضا برای همه گروه ها فارغ از جنسیت، سن، سطح درآمد، شغل و... امری ضروری است. پیش فرض اولیه این مقاله، بر ضرورت حضور زنان به عنوان گروهی اجتماعی و بهره مند از حقوق شهروندی در فضاهای شهری تاکید دارد. فضاهای عمومی به طور اعم و فضاهای شهری به طور اخص بدلیل ساختار کالبدی و کارکرد اجتماعیشان مهم ترین وسیله در جهت تقویت جامعه مدنی هستند. جامعه مدنی عرصه ای را فراهم می آورد که امکان مشارکت برای تمام گروه ها در آن به وجود می آید. یکی از مهم ترین ویژگی های جامعه مدنی کثرت گرایی به مفهوم دربرگیری تمامی گروه هاست، بنابراین جامعه مدنی با مفاهیم و ویژگی های بارز فوق بی شک بر مشارکت زنان و حقوق آنان تاکید دارد. این مقاله محدودیت های زنان را که مشتمل بر محدودیت های ناشی از طراحی و برنامه ریزی فضاهای شهری است و هم چنین هنجارهای اجتماعی و فرهنگی که بر کاهش حضور زنان در فضاهای شهری تاثیرگذارند را مورد بررسی قرار می دهد. محدودیت های تاثیرگذار بر حضور زنان در فضاهای شهری دامنه وسیعی از محدودیت های کالبدی- اجتماعی را دربرمی گیرد. بنابراین رابطه ای میان موانع، محدودیت ها و شرایط و نیازهای گروه های مختلف زنان مورد بررسی قرار می گیرد و در انتها توصیه هایی برای کاهش محدودیت های حضور زنان در فضاهای شهری ارائه می شود.
انعکاس فضای شهری در سینمای نوین ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سینما به عنوان یک رسانه جمعی تأثیر گذار، دائما در حال بازنمایی فضاها، محیط ها، رویدادها، نمادها و نشانه هاست که به صورت مستمر و پیوسته در حال آموزش، یادآوری و یا تجسم های واقعی برای مخاطبین خود است. هدف این مقاله، مروری بر چگونگی و نوع نگاه سینمای ایران به فضاهای شهری و نحوه بازنمایی آن در طی بیست سال گذشته است. این شناخت سبب خواهد شد تا فضای شهری که به مخاطبان ارائه می شود، شناسایی و با شناخت نقاط قوت و ضعف آنها، نه تنها رهنمودهایی در زمینه طراحی شهری ارائه شود، بلکه سواد بصری و ادراکی مردم و در نتیجه توقع آنان از محیط شهری ارتقا یابد. روش مورد استفاده در این تحقیق، روش کیفی است و از تکنیکهای دلفی و تحلیل محتوا استفاده شده است. یافته های مطالعه نشان می دهد که در فیلم های ایرانی نشان می دهد که در فیلم های ایرانی کمتر از فضاهای شهری استفاده شده و این استفاده بیشتر محدود به فضاهای تاریخی و یا فرهنگی بوده است. این امر حاصل فقر فضای شهری از یک سو و محدودیت های ساخت در فضای شهری از سوی دیگر می باشد. این تحقیق میتواند برای گروه های مختلف متخصصین شامل فیلمسازان و طراحان شهری و در عین حال بینندگان به عنوان بهره برداران نهایی دارای اهمیت ویژه باشد.
مجسمه سازی در فضاهای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرهای امروزی، سرشار از عناصر و آرایه های نامناسب و آشفته هستند و شهروندان به نوعی غرق در این همه آشفتگی، نیازمند مواجهه با فضاهایی مناسب، زیبا و هماهنگ با محیط خود هستند. بی شک ورود هنر و به ویژه ""مجسمه های شهری"" به عرصه فضاهای شهری، یکی از مناسب ترین راه حل ها، جهت زیباسازی فضاهای محیطی و ساختن فضاهایی جهت تمرکز و تعامل شهروندان در شهرها می باشد. اگر این آثار هماهنگ و متناسب با فضای محیطی خود باشند، مجسمه در فضای شهری مورد نظر به شیوه ای هماهنگ قرار می گیرد و البته شهروندان هم می توانند به خوبی با آن ارتباط برقرار نمایند و به نوعی درک و سلیقه زیباشناسانه این مخاطبین نیز ارتقا می یابد. در این راستا، علاوه بر مهارت هنرمند در خلق یک اثر حجمی زیبا و متناسب، شناخت فضاهای شهری مورد بحث و تسلط هنرمند به آن نیز می تواند به توفیق هر چه بیشتر اثر بیانجامد. غرب، البته در این زمینه پیشتاز بوده است. در این مقاله فارغ از تمامی فضاهای متعددی که در شهرها یافت می شود، فضاهایی هنرمندانه و حاوی آثار زیبا و متناسب مجسمه های شهری پیشنهاد می شود.
تحلیل عناصر اقلیمی باد و بارش با تاکید بر طراحی شهری مطالعه موردی شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر و اقلیم، دو سیستم انسانساخت و طبیعی هستند که تأثیرگذاری تنگاتنگی بر یکدیگر دارند. اقلیم، تا آنجا که با آسایش انسان رابطه برقرار میکند، نتیجه عواملی، چون: تابش آفتاب، دما و رطوبت هوا، وزش باد و میزان بارندگی است. اقلیم هر مکان جغرافیایی، شرایط مناسب ویژهای دارد که در عین حال، محدودیتهایی را نیز در زمینه طراحی شهری به همراه دارد. در طراحی فضاهای مختلف شهر؛ نظیر: ساختمانها، فضاهای سبز، معابر و غیره، علاوه بر توجه به کیفیتهای عملکردی، بصری و زیباشناختی، عنایت به نوع اقلیم شهر و رعایت ضوابط طراحی اقلیمی ضروری است؛ و بی توجهی به این مسأله، مشکلات خاصی را در شهر اصفهان و فعالیتهای شهری آن ایجاد کرده است؛ مواردی نظیر: جلوگیری از جریان هوای مطبوع در فضاهای شهری و ساختمان ها و آبگرفتگی معابر و غیره. پژوهش حاضر از نوع تحلیلی است که در آن، نوع اقلیم شهر اصفهان و نیز وضعیت عناصر اقلیمی باد و بارش با تأکید بر ملاحظات طراحی شهری مورد بررسی و تحلیل شده است. برای تحلیل عناصر اقلیمی از دادههای سالهای 1350 تا 1383 ایستگاه سینوپتیک اصفهان استفاده شده است.
تأثیر جهانی شدن بر ماهیت مرزها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مرز یکی از مفاهیم اساسی و مهم در جغرافیای سیاسی است؛ اما امروزه بحث های زیادی دربارة از میان رفتن و بیاهمیت شدن مرز در عصر جهانیشدن وجود دارد. بحث دربارة جهانیشدن و تأثیر آن بر مرزها آن چنان گسترش یافته است که در باور برخی صاحب نظران به ویژه علوم اجتماعی چنین جلوه میکند که با توجه به پیشرفت های علمی و تکنولوژیک، دیری نخواهد گذشت که خانوادة بشری شاهد از میان رفتن جدایی های مرزی و سرزمینی و هویتی خواهد بود و جهان سیاسی در عمل به «دهکده» ای یکدست تبدیل خواهد شد. این تحقیق با رویکرد جغرافیای سیاسی سعی دارد تا تأثیر فرایند جهانیشدن را بر ماهیت مرزها بررسی کند. به این معنا که شکل گیری جنبه های مختلف جهانیشدن اگرچه باعث تحولات زیادی در ابعاد مختلف شده است، این تحولات نتوانسته ماهیت مرزها را تحت تأثیر قرار دهد. استدلال اصلی تحقیق این است که ماهیت مرز با توجه به فرایند جهانیشدن، تحت تأثیر قرار نگرفته است. در این باره این باور وجود دارد که از ابتدا جهان خلقت براساس تفاوت و نیز دیدگاه و منافع متفاوت انسان ها بنا شده است و تا زمانیکه انسان وجود دارد مرزها نیز وجود خواهند داشت و جهانیشدن و گسترش ارتباطات و غیره، جایگاه و نقش مرزها را در زندگی اشتراکی انسان ها از بین نمیبرد.
دارابگرد در انتقال از ساسانیان به دوران اسلامی بر اساس مستندات باستان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دارابگرد یکی از شهرهای پر رونق روزگار ساسانی بود که با اضمحلال این سلسله به تدریج اهمیت خود را از دست داد و در آغاز قرن ششم هجری قمری متروک شد. مطالعات باستان شناختی نگارندگان روشن ساخت که این شهر باستانی در روزگار ساسانی دارای استقراری متمرکز، پرقدرت و طبقاتی بوده، لیکن پس از تسخیر ایالت پارس توسط مسلمانان، تغییراتی در عملکرد و کاربری فضاهای آن به وجود آمده است.شواهد باستان شناختی موید آن است که در قرون اولیه اسلامی عموم ساکنان دارابگرد به استقرار در نیمه شمالی شهر گرایش یافته اند و از نیمه جنوبی آن استفاده چندانی نشده است. این یافته ها همچنین حاکی از آن است که در نخستین سده های اسلامی بخشی از سکنه شهر در محدوده خارج از دروازه غربی سکونت داشتند.نوشتار حاضر در پی آن است که به مدد یافته های باستان شناختی، ادوار استقراری این شهر کم نظیر ایران باستان را مشخص کند و ضمن تعیین کاربری محله های دارابگرد در نخستین سده های اسلامی به پرسش هایی در خصوص علت اصلی تغییرات بوجود آمده در سازمان اجتماعی، فرم و عملکرد این شهر نیز پاسخ دهد.
فضاهای بیدفاع شهری و خشونت (مطالعه موردی فضاهای بیدفاع شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عوامل متعددی در وقوع و گسترش خشونت موثر هستند. یکی از این عوامل فضاهای بیدفاع شهری یا جرمخیز است. فضاهای بیدفاع یا جرمخیز دارای ویژگیهای بسیاری هستند که در دو دسته فیزیکی و اجتماعی قابل تفکیک است که سبب مستعدشدن فضاها برای وقوع خشونت میشوند. از دیدگاه طراحان شهری و معماران، ویژگیهای فیزیکی و از دید نظریهپردازان جامعهشناسی و روانشناسی، ویژگیهای اجتماعی بیشتر در مستعد کردن فضاها جهت وقوع خشونت نقش دارند.
این تحقیق در برهه زمانی 9 ماهه صورت گرفته است که مشاهده میدانی در آبان ماه 1387 صورت گرفته است. مکان تحقیق حاضر نیز شامل22 منطقه شهرداری شهر تهران می باشد. در این پژوهش فضاهای مورد مطالعه بر اساس نوع خشونت و با توجه به اهداف تحقیق و امکان دسترسی و محدودیت زمانی و مالی 12 فضای شهری عمومی از میان 108 فضای شهری عمومیِ آلوده یا جرم خیز تهران می باشد که شامل: سرقت (بلوار هجرت- خیابان اتابک- پارک ولیعصر)، مزاحمت (خیابان اسدآبادی- نبش خیابان بهار- چهار راه ولیعصر)، نزاع و درگیری (میدان مقدم- میدان ابوذر-پارک 22 بهمن)، کیف قاپی (زیر پل سیدخندان- پارک شریعتی- خیابان خواجه عبدالله انصاری).
کل فضاهای آلوده یا جرم خیز، شامل108 نقطه خشونی یا آلوده مناطق 22 گانهِ شهر تهران در سال 1386 و نیمه 1387 می باشد که بر مبنای خشونتهای ثبت شده در کلانتریهای شهر تهران در سال 1386 ونیمه اول سال1387 به عنوان نقاط خشونی یا (جرم خیز) آلوده شهر تهران از سوی فرماندهی انتظامی تهران بزرگ معرفی شدهاند.
نتایج تحقیق نشان میدهد که وجود روشنایی و نور مناسب و عدم تراکم ساختمانی از ویژگیهایی هستند که فضاهای دارای کیفقاپی را از دیگر فضاها تفکیک میکند. عدم پیوند ارتباطی با فضاهای نمایان، وجود نقاط فرو رفته و یا برآمده، داشتن مرز و محدود مشخص و کم بودن ساختمانها نیز از ویژگیهای تفکیککننده فضاهای دارای نزاع و درگیری از دیگر فضاها هستند. توالی و امتداد نیز از ویژگی متمایزکننده فضاهای دارای مزاحمت از دیگر فضاها است.
زنان و امنیت در فضاهای عمومی شهری (مطالعه موردی: پارک آزادی شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امنیت به عنوان نیازی اساسی، در اجتماعات انسانی از جایگاه خاصی برخوردار است. برنامه ریزان و طراحان فضاهای اجتماعی، به ویژه شهرها، تلاش می کنند تا با شناسایی عوامل تهدید کننده امنیت به ویژه در فضاهای عمومی، امنیت را برای استفاده کنندگان از آن فضاها فراهم کنند. زنان نیز در مقام نیمی از اجتماعات انسانی، به واسطه خصوصیات بیولوژیک، مسئولیت ها و نگاه متفاوت در مقایسه با مردان، ارتباط متمایزی با فضا برقرار می کنند. آنان نیازمند تسهیلات خاصی از فضا هستند تا موجب افزایش اطمینان خاطر آنان از حضور امن در فضاهای شهری و به ویژه فضاهای عمومی مانند پارک شود.
بر اساس نتایج تحقیقات مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران در کلان شهرهای کشور، بخش زیادی از پاسخ گویان حضور زنان را به صورت تنها در فضاهای عمومی این شهرها و به ویژه در ساعت های خلوت بسیار خطرناک بیان کرده اند. این پژوهش به سنجش میزان احساس امنیت زنان در پارک آزادی کلان شهر شیراز، به عنوان فضایی عمومی، پرداخته است. مطالعه حاضر در قالب بررسی پیمایشی است و از نظر زمانی، مقطعی (بهار 1389). جامعه آماری پژوهش، زنان بالای پانزده سالی است که در زمان پژوهش به تنهایی در پارک آزادی حضور داشتند. بر مبنای فرمول کوکران، حجم نمونه 195 نفر تعیین شد و نمونه گیری به صورت خوشه ای در سطح پارک انجام شد. نتایج تحقیق نشان می دهد عوامل محیطی مانند کاربری اراضی، تنوع کاربری های پیرامون و ساعت های فعالیت آن ها و نیز مجاورت های مکانی کاربری ها، با افزایش حس امنیت زنان پاسخ گو رابطه معناداری دارد. عوامل شخصی مانند سن، تحصیلات، اشتغال و مهاجرت تاثیر معناداری بر میزان احساس امنیت زنان نداشته است.
تحلیل نقش فضاهای شهری در دستیابی به توسعه پایدار شهرها، تبیین پارادایم ارتباط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضاهای شهری در طول تاریخ نقش مهمی در زندگی اجتماعی - اقتصادی ساکنان داشته و به عنوان مرکز ارتباط و تحول در شهرها عمل کرده است. در دوران مدرن، با تغییرات عمیقی که در تمامی ابعاد زندگی و سکونت رخ داده، بخش عمده فضاهای شهری به مکان های سودا زده تبدیل شده و تحت تاثیر نیروهای بازار در خدمت منافع جریان های محدود قرار گرفته است. در واقع، عقلانی سازی که از ثمرات دوره روشنگری است، به عقلانیت روش ها، ابزار و فن آوری محدود شد. انعکاس این عقلانیت یک سویه یا «عقلانیت ابزاری»، و نمود آن را می توان در دیالکتیک انسان، جامعه و طبیعت جستجو کرد که نتیجه آن، تلاش انسان برای غلبه بر طبیعت و وارد کردن خسارت های فراوان به آن است؛ نگرانی هایی که الگوی توسعه پایدار، امروزه از آن سخن میگوید. هدف این نوشتار، کشف اشتراکات و خاستگاه های فضای شهری، جریان توسعه پایدار و نظریه کنش ارتباطی و پیشنهاد «پارادایم ارتباط» به عنوان مبنایی برای توضیح و تقویت سه پدیده فوق است. برای دستیابی به این هدف، نقش فضاهای شهری در طول تاریخ با توجه به ابعاد اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی مورد توجه توسعه پایدار به اجمال بررسی شده است. مرور تاریخی فضای شهری، تا اندازه ای ما را از فرآیند تولید فضا در طول تاریخ آگاه می سازد و در شناخت بهتر نقش فضاهای شهری در توسعه پایدار کمک خواهد کرد. در همین راستا، با بهره گیری از نظریه «کنش ارتباطی» به نقد مدرنیسم و عقلانیت ابزاری پرداخته شده است. این نظریه، ضمن نقد عقلانیت ابزاری مدرن که منجر به شی شدگی میشود، عقلانیت ارتباطی را به عنوان راهکاری برای برون رفت از مشکلات مدرن ارایه میکند. بر همین اساس، نحوه تجسم عقلانیت ارتباطی در فضاهای شهری بررسی شده است؛ با این دیدگاه که عقلانیت ارتباطی را می توان رویکردی دانست برای غلبه بر منطق سلطه و سود و مفری برای پیشگیری از هر آنچه که هماهنگی و همخوانی طبیعت، اجزا و ارتباطات متقابل آنها را بر هم می زند. در پایان، پارادایم ارتباط به عنوان پارادایمی معرفی می شود که هم توسعه پایدار و هم فضای شهری می تواند بر آن استوار شود. پارادایمی که از طریق آن، هم مولفه های توسعه پایدارتبیین میشود و هم فضاهای شهری در جایگاه دوباره «قلب تپنده شهر» ظاهر و با تعیین «اخلاق گفتمانی» مناسب در فضاهای شهری به تقویت نقش اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی شهرها پرداخته می شود.
تحلیلی بر نقش فضاهای شهری در ایجاد سرمایه اجتماعی ( مطالعه موردی شهر شهرکرد )
حوزههای تخصصی:
فضاهای شهری و مناسبات اجتماعی، به صورت انکارناپذیری با هم پیوند دارند؛ کنش اجتماعی با فضاهای شهری شکل می گیرد و این فضاها خود، توسط اجتماع تولید می شوند. این نقش فضاهای شهری در ایجاد سرمایه اجتماعی را در شهر شهرکرد بررسی می کند. روش تحقیق، پیمایش و جامعه آماری، شامل کلیه شهروندان 16 سال به بالای شهر شهرکرد بوده است که از بین آنها 384 نفر با کمک تکنیک تصادفی خوشه ای چند مرحله ای، به عنوان نمونه انتخاب شده و مورد مطالعه قرار گرفتند. در این پژوهش، تناسب، هویت، سرزندگی، و دسترسی به فضای شهری، به عنوان متغیر های مستقل و اعتماد، همبستگی و مشارکت اجتماعی، که مولفه های سرمایه اجتماعی هستند، به عنوان متغیرهای وابسته در نظر گرفته شده اند. استنباط آماری از داده ها مشخص ساخت که میزان سرمایه اجتماعی با توجه به وضعیت کیفی فضاهای شهری، به صورت معناداری متفاوت است، به گونه ای که هرچه شاخص های فضاهای شهری بهبود می یابد، میانگین سرمایه اجتماعی نیز افزایش پیدا می کند و بالعکس.
تأثیر فضای اجتماعی شهر بر گذران فراغت جوانان با تأکید بر فعالیت های اجتماعی (نمونه مورد مطالعه: جوانان کلان شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضای شهری از جمله مفاهیم علمی است که در رشته های مختلف علوم اجتماعی مانند جامعه شناسی، انسان شناسی، معماری و شهر سازی دارای تعاریف و حوزه های متفاوت کاربردی است. در یک تقسیم بندی از ابعاد، معیارها و اصول فضای شهری، می توان چهار بعد عملکردی، معنایی، فرمال و اجتماعی برای آن قائل بود. اوقات فراغت نیز با توجه به ماهیت و محتوایی که دارد، یکی از مهمترین سازه های اجتماعی است که بر تمامی ابعاد حیات اجتماعی افراد تأثیر می گذارد. تأثیر این سازه اجتماعی را علاوه بر سطح خرد، می توان در سطح کلان و در ابعاد مختلف اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی نیز جستجو نمود. مقاله حاضر که نتیجه یک کار تجربی در این حوزه است، به دنبال بررسی رابطه فضای اجتماعی شهری و سبک گذران فراغت با تأکید بر فعالیت های اجتماعی در بین جوانان شهر شیراز است. بدین منظور ۴۰۰ نفر از جوانان ۲۵-۱۸ ساله شهر شیراز بر اساس نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه آماری انتخاب گردیده و مورد بررسی قرار گرفتند. روش جمع آوری اطلاعات، روش میدانی و تکنیک مورد استفاده تکنیک پیمایش با استفاده از ابزار مصاحبه و پرسشنامه می باشد. نتایج نشان داد که فضای اجتماعی شهر تأثیر مثبت و معناداری بر سبک گذران فراغت جوانان دارد.
آگورا و روابط اجتماعی ـ فرهنگی در آتن دوره کلاسیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آنجایی که فضاهای شهری کانون تمرکز ساکنان زمین اند، آنها را می توان مناسب ترین عرصه تظاهر و تجلی فرهنگ بشری، ارتباطات اجتماعی و تاریخ ملت ها به شمار آورد. همچنان که ساختار فرهنگی و اجتماعی یک ملت می تواند بر تظاهرات کالبدی شهرها اثر گذار باشد، ویژگی های کالبدی و فضایی شهرها هم می توانند در پویایی، استمرار و یا تغییر روابط اجتماعی و فرهنگ ملت ها مؤثر واقع شوند.
«آگورا» به مثابه یکی از فضاهای شهری آتن در دوره کلاسیک، سهم شایان توجهی در برقراری روابط اجتماعی ـ فرهنگی شهروندان و تأمین مردم سالاری داشته است. پاسخ به این پرسش که فضای مذکور تا چه حد در تأمین عملکردهای فوق ایفای نقش می کرده، نیازمند مطالعة موقعیت آن در میان سایر عناصر شهری، نقش و میزان تعمد دولت مردان در شکل گیری ارتباطات مؤثر شهری، و بالاخره میزان آشنایی شهروندان به کارکردهای فضاهای شهر مذکور است. نوشته حاضر که با هدف نشان دادن تأثیر آگورا در تأمین مردم سالاری و تنظیم رفتارهای اجتماعی ساکنان شهر آتن دوره کلاسیک تدوین شده است، به تحلیل عملکرد این فضا و بناهای اطراف آن در برهم کنش های اجتماعی ـ فرهنگی آتن می پردازد. به عبارت دیگر، در نوشته حاضر سعی شده تا با روش هرمنوتیک، از دل آثار معماری، عملکرد و ارتباطات فضایی شکل گرفته در آتنِ دوره کلاسیک بازسازی شود.
تحقیق حاضر، ضمن بازسازی روابط اجتماعی ـ فرهنگی شهروندان آتنی در آگورا، روشن ساخته است که این فضا فراهم کننده زمینه های «مردم سالاری» در آتن کلاسیک، و بناهای اطراف آن نیز تأمین کننده «منافع عامه» بوده و احداث این مجموعه اقدامی در نیل به «آرمان شهر موعود» به حساب می آمده است. به عبارت دیگر، درخشش تفکر آتنی ها در عهد کلاسیک در زمینه های فلسفه و علم، هنر، فنون و تجارت، تعلیم و تربیت، حکومت، آزادی های مدنی و ارتباطات اجتماعی به نحوی ملموس در آگورا متجلی شده است.