مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۶۱.
۱۶۲.
۱۶۳.
۱۶۴.
۱۶۵.
۱۶۶.
۱۶۷.
۱۶۸.
۱۶۹.
۱۷۰.
۱۷۱.
۱۷۲.
۱۷۳.
۱۷۴.
۱۷۵.
۱۷۶.
۱۷۷.
۱۷۸.
۱۷۹.
۱۸۰.
فضای شهری
حوزههای تخصصی:
زنده واری یکی از زیر شاخه های معماری پایدار است. در بحث توسعه زنده واری و به طبع آن معماری زنده واری اینکه هر ساختمان باید با بستر و محیط طبیعی پیرامون خود تعامل داشته باشد، به امری بدیهی مبدل شده است. فضای بازار، زنده واری آن از مولفه های بسیار مهم و ضروری در معماری محسوب می شود. هدف این تحقیق ارتباط متغیرهای هویت و زنده واری در بازار تاریخی اصفهان می باشد. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و ز نظر روش ناسی تحلیل و پیمایشی با ابزار رسشنامه می باشد. جامعه آماری مورد استفاده کارشناسان، اساتید، در ارتباط با معماری و شهرسازی. نتایج تحقیق حاکی از آن است متغیرهای خود کنترلی، زیستی، حقوقی، اخلاقی، دلبستگی در بازار اصفهان است که میانگین برای این مؤلفه برابر با بالاتر از 4 بوده همچنین کمترین مقدار میانگین مربوط به متغیر حرکتی برابر با 2.16 می باشد. بررسی انجام یافته در کلیت میانگین بدست آمده این شاخص برای بازار اصفهان 3.77 می باشد که میزان مطلوبیت زنده واری را در بای سنتی و تاریخی نشان می دهد. همچنین متغیرهای اقتصادی و خوانایی به مراتب سهم بیشتری در مقایسه با سایر متغیرها در پیش گویی متغیر وابسته یعنی زنده واری بازار اصفهان دارند، که این روند نیز مطلوبیت متغیرها در تبیین زنده واری و هویت را دارا می باشد.
شناسایی عناصر سازنده پیاده راه های شهری مبتنی بر ادراکات حسی شهروندان (مطالعه موردی: پیاده راه تربیت و ولیعصر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بهبود کیفیت ادراک پیاده راه های شهری با استفاده از مؤلفه های حسی شهروندان گرفته تا با در نظر گرفتن ادراکات شهروندان پیشنهادهایی برای ساماندهی این فضاها ارائه نماید. پژوهش حاضر از نظر ماهیت، از نوع پژوهش های کمّی و ازنظر نحوه ی گردآوری داده ها، از نوع پژوهش های میدانی محسوب می شود. جامعه ی آماری پژوهش را تمامی مخاطبان (ساکنان، شاغلان و بازدیدکنندگان، درمجموع 84240 نفر) تشکیل داده است. با استفاده از فرمول کوکران و به روش تصادفی ساده 380 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه استفاده گردید. پایایی پرسشنامه با استفاده از فرمول آلفای کرونباخ 893/0 برای تربیت و 889/0 برای ولیعصر به دست آمد. نتایج حاصل از آزمون تحلیل عاملی منجر به کاهش 55 متغیر به 24 متغیر و 4 عامل در هر دو پیاده راه شد. با توجه به عامل های بارگذاری شده، با توجه به متغیرهای بارگذاری شده می-توان عامل های چهارگانه را بنام های عامل حس بینایی، حس چشایی و بویایی، حس شنوایی و حس لامسه نام نهاد. همین چهار عامل برای پیاده راه ولیعصر به ترتیب اهمیت عبارت اند از عامل کیفیت بصری، عامل چشایی، عامل بینایی و عامل چندگانه. درمجموع چهار عامل توانایی تبیین توانایی تبیین این 1/85 درصد از تغییرات واریانس پیاده راه تربیت و 06/72 درصد از تغییرات واریانس پیاده راه ولیعصر را دارند. همچنین نتایج آزمون کای اسکور و تحلیل مسیر نیز نشان داد که کیفیت ادارک ذهنی در سطح معناداری 95/0 بین دو پیاده راه وجود دارد. در نهایت پیشنهادهای کاربردی متناسب با نوع ادراک ذهنی شهروندان ارائه گردید.
مطالعه تطبیقی شهرهای خطه شمالی و کویر مرکزی ایران از منظر ضرب آهنگ های تاریخی فضای شهری؛ مورد پژوهی: رشت و کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، تولید فضاهای تهی بر اندیشه و عمل شهرسازی سایه افکنده؛ حال آنکه فضای شهری، واجد ویژگی بازنمودی است و در فرآیند تاریخی خود، به امری پیچیده و چندلایه بدل می گردد.مطالعه تاریخی فضا با توجه به پیچیدگی ها و چندگانگی آن، از دغدغه های اصلی در مطالعات شهری است. این پژوهش با بهره گیری از شاکله مفهومی تریالکتیک فضایی و از طریق کاوش تاریخی ضرب آهنگ های فضا در دو شهر رشت و کاشان، می کوشد تا با توجه به تأثیر سه مؤلفه اقلیم، فرهنگ و قدرت انتظام بخش به تحلیلی تاریخی از فضای شهری دست یابد. روش پژوهش مبتنی بر مطالعات اسنادی و تحلیل محتوای آن ها با رویکردی تاریخی-تفسیری بوده است. یافته های تطبیقی پژوهش نشان داد که شهر کاشان -به مثابه شهری گرم و خشک در بخش مرکزی فلات ایران- از ضرب آهنگ کیهانی یا ضرب آهنگ های قمریِ قدرتمندی برخوردار است؛ اما در شهر رشت -شهری معتدل و مرطوب در خطه شمال ایران- زمان چرخه ای خورشیدی اهمیت بیشتری می یابد. همچنین، نهادهای سیاسی به شکل های متفاوتی در رشت و کاشان بالغ شدند. در طول تاریخ، سردمدارانی در کاشان ظهور می کنند که برخلاف همتایان خود در رشت که بر بعدهای مدنی، تجاری و سیاسی تأکید دارند؛ بیشتر، به دنبال حفظ روابط خود با شبکه ای مذهبی و متشکل از اعضایی سرشناس در دیگر شهرهای مهم مذهبی اند. روابط اجتماعی تاریخی میان مردم کاشان، بر مبنای قراردادهایی یکدست و مبتنی بر مذهب پایه گذاری شده؛ ولی این روابط در شهر رشت، بیشتر بر اساس پیمان های قومی متنوع و در عین حال، متناقضی شکل گرفته است.
بررسی شاخص های توسعه پایدار در طراحی بازار سنتی تبریز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
موضوع توسعه پایدار چند دهه ای است که در سال های در حوزه معماری و شهرسازی توسط محققان مختلف در سراسر دنیا به بیان گردیده است. امروزه با مطالعه بعضی از فضاهای سنتی، به اثبات رسیده که بسیاری از آنها با توجه به ملاحظات زیست محیطی و توسعه پایدار احداث شده اند. از آنجایی که این امر می تواند آلودگی های ناشی از مصرف سوختهای فسیلی را تقلیل دهد؛ لذا در این مقاله ابتدا به بررسی شاخص های پایداری و سپس مقایسه تطبیقی آنها با ویژگی های کالبدی بازار تبریز پرداخته خواهد شد. در مقاله مذبور بر اساس مطالعات کتابخانه ای و میدانی به بررسی مطالب پرداخته شده است. نتیجه این مطالعات نشان می دهد که راهکارهای مطلوبی در کاهش مصرف انرژی های فسیلی و در نتیجه کاهش آلودگی و گرمایش منطقه ای و جهانی می توان ارائه داد که نقش چشمگیری در مسایل یاد شده و بحث توسعه پایدار ایفا نماید.
سنجش مولفه های آسایش بصری در منظر شهری (با تاکید بر محله حسینیه اعظم زنجان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال اول پاییز ۱۳۹۱ شماره ۳
45 - 60
حوزههای تخصصی:
امروزه آسایش بصری از مولفه های مهم و اساسی محیط های انسان ساخت بویژه در فضاهای شهری به شمار می رود و همانطور که محیط داخلی زندگی انسان (خانه) بایستی از زیبایی برخوردار باشد محیط بیرونی(شهر) نیز باید زیبا و دارای کیفیت بصری مناسب باشد بنابراین اهمیت بررسی موضوع آسایش بصری و نقش کیفیت های محیطی در ارتقاء و بهبود منظرشهری آشکار می گردد. این پژوهش به ابعاد مختلف مولفه های آسایش بصری و تاثیر آن بر منظر شهری و با تاکید بر عناصری چون روشنایی،رنگ،کیفیت محیطی، بدنه، کیفیت بنا، دسترسی و... پرداخته است.روش تحقیق در این پژوهش از نوع تحلیلی- تبیینی می باشد. گردآوری اطلاعات پژوهش بصورت کتابخانه ای و میدانی بوده است. در شیوه میدانی با استفاده از روش برداشت و تکمیل پرسش نامه اطلاعات مورد نیاز گردآوری شد. حجم نمونه جامعه مورد مطالعه (محله حسینیه زنجان)، با استفاده از فرمول کوچران 120 نمونه بدست آمده است که نتایج آن در نرم افزار spss پیاده شد.در نهایت با استفاده از آماره خی دو تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها صورت گرفت. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که ارتقاء سطح مولفه های آسایش بصری تاثیر متقابل و دوسویه ای را بر منظر شهری گذاشته و کاهش این مولفه ها منحر به آشفتگی، ناهمگونی و اغتشاشات بصری محیط می شود.
بررسی وتحلیل رضایتمندی شهروندان از کیفیت محیط شهری(مورد پژوهی: شهرایوان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال چهارم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۱۶
35 - 48
حوزههای تخصصی:
مفهوم محیط شهری که از آن به تعابیر مختلفی همچون فضای شهری و چشم انداز شهری یاد می شود .چیزی بیشتر از محیط کالبدی و ساخته شده شهری است. شهر جهانی از سنت ها و آداب ورسوم و گرایش های سازمان یافته و عواطف و چیزهایی از این قبیل می باشدبرای نخستین بار در تاریخ زندگی بشر، بیشتر مردم جهان در مکان های شهری زندگی می کنند. افزون بر این در سده کنونی شمار ساکنان شهری و فرایند شهری شدن رو به افزایش است. بنابراین کیفیت محیط شهری به عنوان فضای زندگی مردم جهان، به عنوان موضوع بنیادی موردتوجه پژوهشگران دانشگاه، سیاست گذاران، برنامه ریزان، شهر سازان و شهروندان قرارگرفته است. هدف از این پژوهش،بررسی و تحلیل میزان رضایتمندی شهروندان از کیفیت محیط شهری در شهر ایوان می باشد.این پژوهش ازلحاظ هدف، کاربردی و روش آن توصیفی-تحلیلی می باشد.جامعه آماری شامل تمامی شهروندان شهرایوان است.وروش گرداوری داده ها به صورت کتابخانه ای ومیدانی(پرسشنامه)است.وبرای تجزیه و تحلیل داده ها وآزمون فرضیات پژوهش ازنرم افزارspss استفاده شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که سطح رضایتمندی شهروندان از شهر ایوان کمتر از حد متوسط است.لذا رضایتمندی شهروندان ایوانی از کیفیت محیط شهری در سطح پایینی قرار دارد. و بین تمام شاخص های کیفیت محیط شهری و رضایتمندی شهروندان ارتباط معناداری وجود دارد.اما بین مشخصه های فردی و کیفیت زندگی شهری رابطه معناداری ومثبتی وجود ندارد.
پهنه بندی عدالت فضایی در برخورداری از کاربری های خدمات شهری در نواحی شهر قزوین با استفاده از GIS و زمین آمار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال ششم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲۴
87 - 104
حوزههای تخصصی:
وظیفه ی اصلی برنامه ریزان شهری توزیع بهینه منابع و اجرای عدالت فضایی در سطح شهر می باشد. عدم دسترسی عادلانه و توزیع نامتعادل خدمات شهری موجب بی نظمی شهری و نابرابری ساکنان نواحی مختلف شهر، در برخورداری از امکانات شهری می شود. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات توصیفی-تحلیلی می باشد که با هدف ارزیابی عدالت فضایی در برخورداری از خدمات شهری در شهر قزوین به انجام رسیده است. جهت دستیابی به هدف مذکور و تجزیه و تحلیل اطلاعات گردآوری شده، از مدلANTROPY برای وزن دهی شاخص ها و جهت تحلیل داده ها از مدل تحلیل رابطه ی خاکستری(GRA)و تابع زمین آماریIDWدر نرم افزارArcGISاستفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که ناحیه1شهری در برخورداری از خدمات در رتبه اول قرار دارد و بخش های عمده ی آن در سطح خیلی زیادی از برخورداری می باشد و در آخرین رتبه، ناحیه14قرار گرفته است که بخش های قابل توجهی از آن در سطح خیلی کم از برخورداریی قرار گرفته اند. همچنین مشخص شد که بیشترین مساحت و درصد برخورداری از خدمات در شهر قزوین را سطح متوسط با 44.78درصد و کمترین مساحت و درصد را سطح زیاد با 25.01 درصد تشکیل داده است. به طور کلی اکثر محدوده شهر را سطوح نسبتا متوسط و متوسط تشکیل داده است که حدود 44.78 درصد است. همچنین نتایج پژوهش نشان داد که ساکنان نواحی شهر قزوین به طور برابر به خدمات و امکانات شهر دسترسی ندارند که نشان از توزیع نامتعادل خدمات و امکانات در سطح شهر دارد. این نابرابری منجر به عدم عدالت فضایی در سطوح شهر قزوین شده است.
تحلیل خطر لرزه ای با رهیافت احتمالی و با استفاده از مدل کرایسس در شهر زرین شهر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۲۹
69 - 80
حوزههای تخصصی:
زمین لرزه به عنوان یکی از شاخص ترین مخاطرات محیطی زمینی، اغلب مناطق ایران را مورد تهدید قرار می دهد. اهمیت خطر زلزله در کشور به واسطه گسترش سریع شهرها و تمرکز جمعیت و سرمایه در سال های اخیر بیشتر شده است. شهر زرین شهر به عنوان مرکز بخش شهرستان لنجان در استان اصفهان از حیث جمعیت، زیر ساخت های اقتصادی_ اجتماعی و از سویی به واسطه قرار گرفتن چندین گسل فعال در اطراف و نزدیک به آن از ریسک بالایی در برابر خطر لرزه ایی برخورد دار است، بر این اساس بررسی های مربوط به تحلیل خطر لرزه ای این شهر و یافتن مناطق پر خطر یکی از ضروریات مدیریت شهری می باشد. لذا از اهداف این تحقیق استفاده از روش احتمالی جهت تحلیل و پهنه بندی خطر زمینلرزه در شهر زرین شهر با استفاده از مدل کرایسس بوده است. روش انجام تحقیق توصیفی – تحلیلی بوده و با استفاده از مطالعات کتابخانه ای(اسناد، نقشه های زمین شناسی و توپوگرافی، مدل رقومی زمین ، کاتالوگ دادهای لرزه ای ،تصاویرگوگل ارث) اقدام به تحلیل شده است. نتایج حاصل از این پژوهش گواه آن است که بیش از هفده هزار هکتار از اراضی شهری در محدوده با خطر بالا قرار می گیرد و لذا با توجه به جمعیت پانزده هزار نفری ساکن در این بخش لزوم توجه به طراحی و اجرای ساز های مقاوم در برابر خطر لرزه ایی و همچنین مقاوم سازی بخش های فرسوده تر کمک قابل توجهی به کاهش خسارات احتمالی ناشی از زلزله می نماید.
بررسی روند توسعه فیزیکی کلان شهر اهواز بر الگوی گسترش آن در افق 1400(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۰
91 - 104
حوزههای تخصصی:
شهرنشینی، رشد شهری و گسترش نامطلوب آن به عنوان پدیده ای جهانی، همه کشورهای دنیا را تحت تاثیر قرار داده است. این پژوهش از لحاظ ماهیت هدف کاربردی و از نظر روش شناسی توصیفی تحلیل می باشد. به به دنبال بررسی روند گسترش فیزیکی و الگوی گسترش شهر اهواز در افق 1400 است. برای دستیابی اهدف ابتدا روند گسترش فیزیکی در دوره 35 سال (1360 تا 1395) بررسی شد و سپس 14 شاخص برای بررسی گسترش بهینه توسعه شهر اهواز در افق 1400 استخراج شدند که با استفاده از منطق فازی (FUZZY) این شاخص ها استاندارد شدند و در ادامه برای مدل بهینه با استفاده از مدل تحلیل ترکیبی ANPDEMATEL سه سطح برای گسترش این شهر مشخص شده که در ترکیب با OVERLAYFUZZY و GAMA 9/0 در محیط Gis نقشه های خروجی نیز با استفاده از نرم افزار های envi و arcgis استخراج گشت. نتایج نشان داد در سطح مدل های پیش بینی کننده اراضی کشاورزی با وزن های 0.101 و 0.118 بیشترین اهمیت و مهم ترین عامل تغییر یافته در روند گسترش فیزیکی شهر اهوا بوده است. همچنین خروجی سطح بندی گسترش فیزیکی در افق 1400 مشخص شد
محله سلطان میراحمد کاشان (ساخت محله و مطالعه تغییر و تحولات آن)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاشان شناسی دوره ۸ بهار و تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۴)
112 - 139
محله سلطان میراحمد بخشی از محدوده تاریخی کاشان است که خصوصیات منحصربه فردی دارد. قرارگیری در مجاورت عناصر ارزشمندی از شهر سلجوقی و وجود خانه های باارزش که از نمونه های مهم در ایران به شمار می آیند، ازجمله این خصوصیات است. باوجوداین، محله یادشده همچون دیگر بخش های محدوده تاریخی کاشان دستخوش تغییر و تحولات ناشی از توسعه شهری و ساخت وسازهای جدید شده است؛ ساخت وسازهای ناشی از طرح های جامع و تفصیلی که بنا بر سنت شهرسازی چند دهه اخیر، علاقه و توجهی به شناخت و درک صحیح از یک محدوده تاریخی شهری ندارند. ازاین رو با وجود برخی تلاش های صورت گرفته در جهت حفظ نسبی، محله سلطان میراحمد از تغییرات حاصل از تحولات شهری دهه های اخیر بی نصیب نبوده است. حفظ یک محدوده شهری تاریخی به میزان قابل توجهی به شناخت آن مربوط است. بدین سبب این مقاله در پی مطالعه و معرفی خصوصیات اصلی و عناصر مهم تر بافت شهری محله و همچنین بررسی و مطالعه آسیب های وارد بر آن است. در این پژوهش که بیشتر بر مطالعات میدانی استوار بوده، به مطالعه عناصر مهم بافت و نقش آن ها در محدوده شهری مورد نظر پرداخته شده است. همچنین تلاش شده تا وضعیت فعلی بافت با آخرین وضعیت ثبت شده اصیل که در تصویرها و عکس های هوایی قابل مشاهده است، مقایسه شود. این مقایسه تفاوت ساختار و الگوی شهری محله در گذشته و حال حاضر را آشکار می کند و همچنین اثرات ثانوی این تغییرات و دگرگونی ها را که موجب بروز اثراتی چون حذف و الحاق اندام های شهری و آشفتگی بصری شده است، به تصویر می کشد.
مفهوم منظر شهری جهت ارتقاء میزان خاطره انگیزی در فضای شهری
حوزههای تخصصی:
امروزه هویت منظر شهری و خاطرات جمعی به وجود آمده از آن برای تمامی انسان ها، با فقدانی بحث برانگیز روبه رو شده، طوری که انسان ارتباط خود را با مکانی که در آن زندگی میکرده از دست داده است. این فقدان هویتی نسبت به مکانها و میزان خاطره انگیزی آن در فضاهای شهری، مشکلاتی را در هویت فردی و جمعی شهروندان ایجاد کرده است. مشکلاتی که شامل ایجاد بحران ها ی متعدد و کاهش کیفیت این فضاها را شامل می شود. حال با این تفاسیر نقش منظر شهری به عنوان واقعیتی عینی در قلمروهای فضاهای عمومی را می توان با افزایش کیفیت نمادها و خاطرات جمعی و ارتباطات گروهی، مسبب به وجود آوردن خاطراتی برآمده از محل زندگی جمعی با حالتی اجتماعی به صورت چهار مرحله شامل؛ 1.شکل گیری، 2.ثبت ،3.تداعی و4. انتقال را فراهم کرد. روش تحقیق حاضر از نوع توصیفی و تحلیلی( مطالعات کتابخانه ای و اسنادی) می باشد. در ابتدا با مطالعه متون مرتبط با هدف پژوهش، ابعاد و معیارهای لازم برای بررسی نقش منظر شهری در میزان ایجاد فضاهای خاطره انگیز شهری و همچنین عوامل مؤثر بر آن نیز شناسایی و چگونگی آن مورد کنکاش قرار می گیرد. در نهایت پس از تعیین مفاهیم، برای پژوهش های بعدی پیشنهاد به بررسی الگوی رفتاری و برداشت مشاهدات میدانی به صورت یک مثال را ارائه می دهیم تا پژوهشگران بعدی به توانند این مفاهیم را به عنوان چراغ راهی در پژوهشهای آتی خود به عنوان معیار قرار دهند.
تبیین جایگاه رویدادهای آیینی ایرانی _ اسلامی در هویت فضاهای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره اول زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
12-32
حوزههای تخصصی:
رویدادها و آیین های ایرانی_اسلامی نقش مهمی در هویت شهر و فضاهای شهری برخوردارند. آیینهایی همچون نوروزنامه خوانی و بازیهای ملی و محلی، آیینهای ماه رمضان، جشنها و اعیاد شیعی، سوگواریهای محرم و صفر از جمله آیینهای هویت بخش به فضاهای شهری ایرانی_اسلامی محسوب می شوند. فضاهای عمومی شهری بویژه گره هایی همچون میدان ها، میدانچه ها و جلوخان مساجد با فراهم آوردن امکان اجتماع و برگزاری رویدادهای آیینی، این هنرها را با خود عجین می نمودند. این نوع ارتباط مستحکم بین مردم، به عنوان مجریان و مخاطبان رویدادهای آیینی و فضاهای عمومی شهری تقویت بن مایه های اجتماعی و هویتی جامعه را بدنبال داشته است. در دوره گذشته فضاهای شهری با ارائه زمینه و بستری پیاده مدار، داشتن محل های نشتن و تماشا برای مردمان، سکویی برای مجریان تعزیه و دیگر رویدادهای، شاه نشین و مکانهایی برای نشستن بزرگان شهر و محیطی ایمن و امن، ارتباط مذکور را ایجاد کرده و میزبان رویدادهای آیینی بوده اند. امری که در دوره معاصر دچار تزلزل شده و فضاهای شهری نه تنها میزبان مناسبی برای رویدادهای آیینی نیستند، بلکه با اولویت دادن به سواره، ترکیب نامطلوب کالبد، فعالیتها، کاربریها و ... در جهت عکس این امر، حرکت می نماید. این موضوع می تواند بدلایلی از قبیل کم توجهی به جایگاه انسان و ساحت وی، نگاه های تک بعدی به فضاهای شهری بویژه نگاه صرف مهندسی، اولویت دادن به سواره و ملزومات آن باشد. در این راستا، پرسش اصلی عبارت است از اینکه ویژگیها و روابط مابین فضاها و هنرهای آیینی و دلایل تضعیف این روابط کدامند؟ بنابراین این مقاله با هدف تبیین ابعاد فضاهای شهری به عنوان محملی برای هنرهای آیینی هویت مند با رویکرد کیفی و روش تحقیق توصیفی_تحلیلی، مطالعه نمونه های موردی و مطالعه اسنادی و کتابخانه ای سعی در انجام این تحقیق دارد. نتایج این پژوهش نشان می دهد طراحی فضاهای شهری در گذشته در راستای هویت مندی و به عنوان بستری برای تجلی رویدادهای آیینی بویژه هنرهای آیینی در نظر گرفته می شد. از این رو بازنگری و احداث فضاهای شهری هویت مند برای پیوند با مفاهیم و مضامین فرهنگی و اجتماعی از سازگاری و زمینه سازی امری ضروری است و فضاهای شهری به عنوان کانونی برای تقویت معنا، آرامش بخشی به شهر و تجلی هنرهای ایرانی_ شیعی برای زیست هویت مند محلی و ملی در نظر گرفته شود.
ارزیابی کیفی پیاده راه های شهری در شهرهای ایرانی (نمونه موردی پیاده راه بوعلی شهر همدان)
حوزههای تخصصی:
پیاده روی قدیمی ترین شکل جابه جایی انسان در فضاست که می توان آن را حق طبیعی استفاده کنندگان از فضای شهری دانست. تا قرن قبل اکثر شهرها در مقیاس حرکت عابر پیاده بوده و محورهای پیاده به ویژه در مراکز شهری که مکان های اصلی خرید و گردش و عبور شهروندان به شمار می آمدند. با ورود رویکرد پیاده مداری در دو دهه اخیر به عنوان استراتژی شهرسازی به نظر می-رسد مکان یابی و عدم مطالعه کافی بر روی این فضاها نتوانسته است نقشی که این فضاها باید درراستای بازتولید عرصه عمومی ایجاد کنند به وجود آورد. در همین راستا پژوهش حاضر بامطالعه و بررسی میدانی و تحلیلی خیابان بوعلی همدان به عنوان نمونه موردی سعی در شناخت نقاط ضعف و میزان موفقیت پیاده راه ها به عنوان عرصه هایی عمومی است. یافته های ناشی از تحلیل داده-ها بیانگر این حقیقت هستند که مهم ترین عامل در بازتولید عرصه های عمومی و فضای شهری در بیشتر پیاده راه ها شناخت و مطالعه این مکان ها با توجه به سازگاری با تصاویر ذهنی مردم هست تا این امر موجب کارکرد هرچه بیشتری آن ها درراستای ایجاد تعاملات اجتماعی شود.
امکان سنجی احداث پیاده راه به عنوان یک کاتالیزور در جهت ارتقای کیفیت فضای شهری (مطالعه موردی: محور بوعلی همدان)
حوزههای تخصصی:
حرکت پیاده از قدیمی ترین و ابتدایی ترین اشکال جابه جایی انسان درگذشته بوده است که متأسفانه امروزه با غلبه تدریجی حرکت سواره و توجه به رفع نیازهای سواره موجب افول ارزش های بصری و محیطی گشته است. حرکت پیاده دارای ارزش هایی چون احساس تعلق به محیط، درک هویت فضایی و کیفیت های محیطی است که با حرکت سواره این ادراک حاصل نمی شود. در این پژوهش با بهره گیری از مطالعات میدانی و استفاده از پرسش نامه و با هدف تبدیل خیابان شهری به پیاده راه، عوامل مؤثر بر احداث پیاده راه مطلوب در خیابان بوعلی همدان مورد مطالعه قرارگرفته است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که چهار گروه عوامل شامل سرزندگی، امنیت و ایمنی، انعطاف پذیری و دسترسی و ترافیک بر احداث یک پیاده راه مطلوب شهری مؤثر هستند که در این میان عامل ایمنی و امنیت دارای بیشترین تأثیر از نظر عابران پیاده است.
ارزیابی نقش المان های شهری بر ارتقای حس مکان در فضاهای شهری (نمونه موردی: شهر همدان)
حوزههای تخصصی:
حس مکان بر ارزش ها، نگرش ها و به ویژه رفتار اجتماعی افراد در مکان تاثیر می گذارد و عاملی برای احساس امنیت، لذت و ادراک عاطفی و هویتمندی افراد می باشد. المان های شهری به عنوان یکی از اصلی ترین اجزای شهر، می توانند نقش بسزایی در ایجاد روابط عاطفی افراد با فضاهای شهری و به تبع آن ارتقای سرزندگی و پویایی این گونه فضاها ایفا نمایند، بنابراین بررسی نقش المان های شهری در ایجاد حس تعلق و وابستگی به مکان در فضاهای عمومی شهرهای امروزی امری ضروری است، چرا که این امر به هدایت و راهنمایی مدیران شهری جهت بکارگیری مناسب این عنصر کالبدی کمک شایانی خواهد نمود. با توجه به اهمیت این حس در ارتقای کیفیت فضای شهری، هدف از این پژوهش تحلیلی- پیمایشی، بررسی نقش المان های شهری به عنوان یکی از عوامل کالبدی تشکیل دهنده ی فضای شهری در ارتقای حس تعلق و دلبستگی به مکان می باشد، بنابراین به منظور تعمیق در موضوع، با استفاده از مطالعات کتابخانه ای، میدانی و ابزار پرسشنامه، به ارزیابی نقش المان های موجود در شهر همدان پرداخته شده است. نتایج حاصل حاکی از آن است که المان های شهری در کنار سایر عوامل تاریخی و فرهنگی، عامل تداعی خاطره و سرزندگی مکان از عوامل مهم و برجسته در ایجاد و ارتقای حس تعلق و دلبستگی به مکان در شهر همدان می باشد؛ همچنین نقش معیارهای زیبایی و چشم نوازی، خاطره انگیزی و معانی و مفاهیم المان های شهری در ارتقای این حس در شهر همدان به عنوان پایتخت تاریخ و تمدن ایران بسیار زیاد است.
تطبیق شاخص های شهرسازی اسلامی در فضای شهری (نمونه موردی: راسته بازار مظفریه شهر همدان)
حوزههای تخصصی:
یکی از فضاهای جغرافیایی که از دیرباز، انعکاس دهنده ی ایدئولوژی نظام های حاکم بوده، پدیده ی شهر است. بر این اساس، شهر اسلامی بازتابی از اندیشه های متعالی دین مبین اسلام در تمامی جوانب است. اسلام به عنوان یک فضای فرهنگی و یک فضای ارتباطی ممتاز، بر مناظر شهری، سیمای ظاهری شهرها، ساختارهای و نحوه ی کار آن ها، ارتباط آن ها با یکدیگر و با محیط اطرافشان تأثیر گذاشت. هدف از این تحقیق بررسی موضوعی که یک شهر اسلامی چیست و دارای چه ویژگی ها و مؤلفه هایی است و در ادامه به بررسی شاخص های شکل گیری شهرسازی اسلامی و تطبیق این شاخص ها با فضای شهری امروز و استخراج معیارهای مشترک پرداخته شده است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است. با استفاده از استخراج معیارها و نیز مصاحبه؛ ماتریس دودویی تنظیم و سپس نتایج آن در مورد منطقه موردمطالعه راسته بازار مظفریه شهر همدان بیان شده است که در این پژوهش 7 معیار شامل مقیاس انسانی، زیبایی بصری و معنایی، هویت و حس تعلق به فضا، مشارکت و تعاملات اجتماعی، ایمنی و امنیت (آسایش و آرامش)، عدالت (تعادل) و خوانایی به عنوان معیارهای مشترک انتخاب و موردبررسی قرار گرفت و درنهایت پیشنهاد هایی جهت ارتقاء و بهبود موارد فوق ارائه شده است.
ماهیت فضای معماری: ریشه ها و رویکردها
حوزههای تخصصی:
همراه با تحولات فکری، مفاهیم معماری چون فضا و مکان، مدام در حال دگرگونی اند. فضا از واژه هایی است که کاربرد آن در مباحث معماری و شهری روز بروز افزایش یافته است. نقش و اهمیت مفاهیم بنیادی در بررسی تحولات معماری و شهری و به خصوص در مباحث مبانی نظری معماری لزوم و اهمیت جستار معانی و مفاهیم فضا را می رساند. وجود روابط بینا متنی و گسترش وسیع رسانه، سبب انتقال مفاهیم از حوزه های مختلف و در جوامع مختلف شده است. در این مقاله سعی شده است با بررسی مفاهیم مطرح شده درباره فضا در حوزه های مختلف، ابعاد و جنبه های فضا را بهتر درک شود. در این بررسی برای شروع این جستجو از معنی لغوی فضا شروع کرده سپس به معنای آن در حوزه های مختلف علوم پرداخته شده است. بر این اساس معنای فضا در رویکرد های انتزاعی-کالبدی، تجربی، تعاملات انسانی، فلسفی و معنوی موردبررسی قرار گرفت. درنهایت بر معنای آن در معماری متمرکزشده و به تحلیل آن در یک شبکه معنایی می پردازد. مقاله بر مبنای مراتب وجودی رویکردهای به فضا را ساحت های گوناگون فضایی می داند. فضای معماری نیز به عنوان بخشی از این فضا دارای این ویژگی است.
تدوین اصول و معیارهای حضور نابینایان در فضای شهری (نمونه موردی: منطقه 22 شهرداری تهران)
حوزههای تخصصی:
شهر مطلوب شهری است که شبکه های شهری، اجتماعی، فرهنگی و ارتباطی آن برای همه شهروندان، از هر نوع و طیفی تعریف شده باشد و هیچ کس با هیچ ویژگی خاص خارج از دایره شهر قرار نگیرد. افراد معلول نیز از این قاعده مستثنی نیستند و محیط شهری باید به گونه ای طراحی و مناسب سازی گردد، تا ایشان بتوانند به راحتی از آن استفاده نمایند. عدم حضور انسان معلول در محیط موجب دوری درصدی از افراد جامعه از حوزه طبیعی فعالیت ها و عدم امکان مشارکت درروند طبیعی زندگی شهری است و درنتیجه این افراد مصرف کننده محسوب شده و بر نرخ سرباری جامعه می افزایند، این امر نمودی از یک جامعه ناسالم بوده و به عدم تعادل منجر خواهد شد. شناخت و ایجاد شرایط مناسب و استفاده از مواهب و امکانات زندگی مدنی برای کسانی که در شهر زندگی می کنند، از وظایف کارشناسان حیطه شهرسازی می باشد. هدف اصلی این پژوهش پرداختن به مبانی احساس و ادراک فرد نابینا و چگونگی ارتباط وی با محیط پیرامون و درنتیجه ارائه راهکارهای کیفی طراحی محیط به منظور افزایش حضور پذیری نابینایان در فضاهای شهری و نیز تدوین استانداردها و ضوابط محیطی به منظور ایجاد سازگاری محیطی به جهت بهره برداری آن ها می باشد. در تحقیق حاضر در ابتدا، موضوع ادراک انسان از محیط موردبررسی قرار گرفت و به طورکلی به شناخت محیط، ارتباط انسان با فضای پیرامون و سیستم های ادراکی انسان پرداخته شد. پس ازآن با توجه به آسیب پذیر بودن سیستم های ادراکی، موضوع نابینایی به عنوان یک آسیب سیستم ادراکی؛ تعاریف و تاریخچه نابینایی و همچنین آشنایی با موقعیت نابینایان موردبررسی قرار گرفت. سپس به چگونگی ادراک فرد نابینا از محیط و چگونگی شکل گیری فضا برای نابینا پرداخته و در ادامه ادراک شنیداری، مبحث سویابی پژواکی و موضوع حرکت و جهت یابی مطرح می گردد، در انتها با توجه به آگاهی و شناخت کاملی که نسبت به فرد نابینا، نیازها و ارتباط وی با محیط پیداکرده ایم به راهکارهایی جهت تسهیل ارتباط وی با محیط می پردازیم که می تواند به صورت اصول و مبانی طراحی در اختیار متخصصین طراحی قرار گیرد. نوع تحقیق توصیفی است و محصول نهایی پژوهش ارائه راهکارهای کیفی و کمی طراحی محیط عام شهری با تکیه بر تمام حواس و نیز تدوین اصول و ضوابط حضور نابینایان در فضای شهری می باشد.
ارزیابی فضاهای گمشده و ارائه راهکارهایی برای شکل گیری فضاهای خلاق (نمونه موردی: میدان عالی قاپو اردبیل)
حوزههای تخصصی:
فضای جمعی شهری از مهم ترین عناصر ساخت فضایی شهر و بستر شکل گیری فعالیت های مختلف فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و مذهبی بوده و همیشه با قلب تاریخ شهر تپیده و سرگذشت آن را روایت کرده است. اقدام ها و برنامه های شهرسازی گذشته، بدون هیچ توجهی زمینه های نابودی این ارزش ها را فراهم آورده اند که اقدامات باعث شده است تا میدان، معنا و مفهوم اصلی خود را از دست بدهد و نقش آن کمرنگ تر شود. مخصوصاً میدان های که در زمان های گذشته به محلی برای تجمع مردم بوده است (هویت شهرها) که با روی کار آمدن مدرنیته و به تبع آن ماشینیسم که بر تضعیف بنیادهای زیست اجتماعی دامن میزند، حضور پیاده در فضای شهری را، کمرنگ و زمینه حضور سواره را قوت بخشیده است. ازاین رو، عمده گره های شهری در قالب فلکه ها به وجود آمده و میدان ها قربانی این تحول شده اند. این مقاله با رویکرد توصیفی- تحلیلی بر بنیان، تعریف میدان و مفاهیم میدان با تأکید بر الگوهای ایرانی، شناخت ماهیت میدان، ضرورت کشف و بازشناسی فضاهای گمشده، عوامل مؤثر بر دگرگونی میدان در وضع حاضر و توقعات موردی از میدان بیان شده است. هدف اصلی، استفاده از مبانی به منظور بهتر کردن و مناسب کردن فضای میدان عالی قاپو است. جمع آوری اطلاعات بر اساس مطالعات کتابخانه ای) اسنادی(، مشاهدات میدانی و تکمیل پرسشنامه با حجم نمونه ای 50 نفر و به شیوه تصادفی تدوین شده و سپس به منظور تحلیل متغیرهای موردمطالعه از جدول SWOT برای نتیجه گیری در مورد وضع کنونی و گذشته میدان عالی قاپو اردبیل استفاده شده است. در ادامه با استفاده از طیف لیکرت پرسشنامه را ارزش گذاری کرده و ضریب نهایی به دست آوردیم. بر طبق نتیجه به دست آمده، راهبردهای میدان عالی قاپو به راهبردهای تهاجمی نزدیک است و مسئولین باید سعی کنند از نقاط قوت و فرصت نهایت استفاده را برده و نقاط ضعف را بپوشانند و به سمت این راهبردها گام بردارند تا به فضایی خلاق و پایدار برسیم.
ارزیابی معیارهای مؤثر بر خاطره انگیزی و تصویرپذیری فضاهای شهری (نمونه موردی: خیابان ولی عصر تهران)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی رابطه بین انباشت خاطره بر کیفیت ادراک، شناسایی و بررسی فاکتورهای موثر بر خاطره انگیزی و تصویرپذیری فضاهای شهری در یک نمونه موردی است تا با شفاف سازی چارچوب نظری این کیفیت، بتواند به برنامه ریزان، طراحان شهری در جهت بهبود ارتباط شهروندان با فضاهای شهری کمک کند. در این تحقیق، خیابان ولی عصر در شهر تهران به عنوان محدوده مطالعاتی برگزیده شده است. این پژوهش از نوع کاربردی و روش تحقیق مبتنی بر آمار استنباطی است. نتایج تحقیق بیانگر آن است که حوزه های فعالیت و معنا از نظر کاربران واجد اهمیت بیشتری نسبت به عناصر کالبدی است. در واقع، برنامه ریزی برای بهبود عامل کالبدی نیز بایستی در جهت افزایش امکان شکل گیری فعالیت های متنوع و نیز بهبود تصویر و سیمای محیط در ذهن کاربران فضا باشد تا موجب ارتقای میراث هویت و خاطرات جمعی و تجمع میراث ناشی از زندگی هر روزه شهروندان در محیط های شهری گردد.