مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
کرامت ذاتی
منبع:
بینات ۱۳۸۶ شماره ۵۳
حوزه های تخصصی:
با اندک توجه به کرامات و نعمت های خداوند، دوگونه کرامت را می توان برای انسان متصور شد. نخست کرامت عامه که تمام موجودات را در برگرفته و اشاره به رحمت عام پروردگار دارد و همگان در برخورداری از آن حق یکسانی دارند.
نوع دیگر کرامتی است که تنها کسانی را شامل است که قدمی بیش از دیگران در مسیر سعادت خویش برداشته اند و از آن تعبیر به کرامت اکتسابی می شود. یعنی همت و تلاش انسان در راه تقرب خداوند تعیین کننده آن است که تا چه حد در ظل این نوع کرامات قرار گیرد. این نکته ای است که در طول تاریخ توسط برخی از جوامع بشری به باد فراموشی سپرده شده یا ـ از روی آگاهی ـ برای نیل به اهداف استعماری خود به آن بی توجهند. همواره حاکمان جور بر پایه تعصبات قومی و نژادی، حقوق اولیه انسان های دیگر را نادیده گرفته و آنها را از نعمتهایی که با همنوعان خود در استفاده از آنها مشترک بوده اند، محروم ساخته اند.
انسان در قرآن با نگاهی به عرفان
حوزه های تخصصی:
در قرآن ذیل چهار واژه از انسان بحث شده است. این چهار واژه عبارت است از: «انسان»، «ناس»، «بشر» و «آدم» (به اضافه بنی آدم).
در یک نگاه سریع شاید بتوان گفت که کتاب آسمانی ذیل واژه «انسان» از ویژگیهای روانشناختی و ساختمان روحی و روانی و گاه ساختمان طبیعی او بحث می کند. ذیل واژه «ناس» به انسان در جمع و جامعه نظر دارد. ذیل واژه «بشر» به او به عنوان یک موجود بیولوژیک با طبیعتی ویژه می نگرد، و ذیل واژه «آدم» و «بنی آدم» انتظارات ایدئولوژیک خود را از او بیان می کند.
درآمدی بر بنیان های نظری حقوق بشر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این نظریه که هر انسانی دارای حقوق بنیادین است و همه مکلف به احترام و رعایت آن هستند، به واقع واکنشی انسانی – غریزی به اقدامات سر کوبگرانه ای است که بشریت تجربه کرده و نه محصول نظریه پردازی. اما باید دانست که طرح حقوق بنیادین بدون دلیل و استدلال، در مقابل انکار و سو استفاده از قدرت حکمرانان، فوق العاده آسیب پذیر است. بر این مبنا درک ماهیت حقوق بشر می تواند به روشن شدن ملاحظه هر فرد از حقوق خاص، میزان حمایت قابل حصول، ماهیت عدول و استثنائات و یا اولویت ها و سلسله مراتبی که می توان یا باید تامل کرد و... کمک نماید.چرا و بر چه مبنایی ورای اختلافات سیاسی و مسلکی برخی حقوق باید به مثابه تعهدات شایسته و بایسته ای تلقی گردند که نه اراده قانون گذار و نه اراده اکثریت حاکم نمی تواند آنها را نادیده گیرد؟ به این پرسش پاسخ های متفاوت داده شده و می شود. در این مقال ایمان به حقوق بنیادین بشر، در کرامت ذاتی انسان بماهو انسان جست و جو می شود؛ با ابتنای بر حداقل معیارهایی که ریشه در اخلاق و وجدان حقوقی جامعه بشری دارد.
نگرش اسلامی به کرامت انسانی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
جریان های فکری موسوم به «فاشیسم» و «نازیسم»، اثبات گرایی حقوقی و برخی مکاتب فلسفی دیگر، انسان را به طور ذاتی فاقد کرامت میدانند و منشأ کرامت وی را در اموری مثل وابستگی او به دولت، حکومت، نژاد، عقیده و مذهب خاص جست و جو میکنند. اما اسلام برای انسان، بماهو انسان، کرامت ذاتی قائل است. این کرامت بر یک سلسله مفاهیم و ارزش های بنیادین اخلاقی و دینی، یعنی «آزادی، اراده و اختیار»، «قدرت، تعقل و تفکر»، «داشتن وجهه و نفخة الهی» مبتنی است. دین اسلام، افزون بر کرامت ذاتی، قایل به کرامت اکتسابی انسان است که مهم ترین معیار و مبنای آن، تقوا و ایمان است. این مقاله، با رویکرد تحلیلی به واکاوی مفهوم و مبانی کرامت ذاتی و اکتسابی انسان از دیدگاه اسلام پرداخته است.
بررسی تطبیقی تفسیر آیه کرامت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم در آیه 70 سوره اسراء به مقام، منزلت و کرامت انسان و برتری او بر سایر موجودات تصریح نموده است. این مقاله بر اساس آیه مزبور به دنبال بررسی چیستی معنای کرامت انسان و چگونگی دلالت آیه بر تفضل انسان بر فرشتگان از دیدگاه مفسران است. آفرینش انسان به گونه ای است که در مقایسه با دیگر مخلوقات از نظر فیزیولوژی نیز بر دیگر موجودات برتری دارد که این امر حاکی از عنایت خاص خداوند به انسان است و همه انسان ها ذاتا از آن برخوردارند. بررسی آیات ناظر به این موضوع، نشان می دهد که انسان دارای دو نوع کرامت است؛ یکی کرامت ذاتی که نوع بشر در تکوین از جهت آفرینش و داشتن استعدادهای ویژه از آن برخوردار است و دیگری کرامت اکتسابی است که انسان با اراده و تلاش خویش می تواند به آن دست یابد و از فرشتگان نیز پیشی گیرد.
قاعده «وجوب تکریم انسان» در فقه و حقوق اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کرامت ذاتی، عطیه ای الهی از جانب پروردگار به انسان است و از آن جهت که ذاتی و جزء هویت انسان است، سلب آن ممکن نیست. بر اساس برخی آیات شریف قرآن می توان کرامت ذاتی را به عنوان نوعی شرافت که حاکی از برخورداری از نعمت تعقّل، اراده آزاد، نفخه الهی، قدرت انتخاب و... است و همه انسان ها به طور یکسان از آن برخوردارند، اثبات نمود و قاعده ای با عنوان «تکریم الانسان» را در تدوین قوانین حقوقی به کار گرفت. یکی از حوزه های تاثیرگزاری این قاعده، حوزه وضع مجازات، برای جرائم دارای مجازات غیر حدی است؛ بر اساس این قاعده، تا جایی که شیوه های غیر کیفری، از حفظ ارزش ها ناتوان نمانده اند، رفتن به سوی ابزارهای کیفری، آن هم با وضع و اِعمال مجازات های غیرمتناسب با جرم، خدشه ای بر کرامت انسانی است و تکیه افراطی، بر مصالحی چون؛ پیش گیری عمومی و خصوصی، بازدارندگی و اصلاح بزهکار و... به جای معیارهای تناسب جرم و مجازات، با این قاعده سازگار نبوده و استفاده ابزاری از مجرم برای رسیدن به اهداف دیگر محسوب می شود. نمونه هایی از احکام فقهی از جمله ارتداد، محدودیت های مربوط به کافر ذمّی، و نیز نمونه هایی از حقوق انسان از جمله حق تعیین سرنوشت، بر اساس این اصل، از حکم متعادل تری برخوردار خواهند شد. محدودسازی بهره جویی از مجازات اعدام و پرهیز از اجرای علنی آن از دیگر هشدارهای این قاعده بوده و لزوم بازنگری در برخی از احکام فقهی و حقوقی را نشان می دهد.
مبانی کرامت انسان از دیدگاه امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انسان موجودی شریف، گران سنگ و دارای ارزش و کرامت ذاتی است. اولین و اساسی ترین مبنای کرامت ذاتی انسان از نگاه حضرت امام خمینی (ره)، وجود خاص اوست؛ چرا که وجود بماهو وجود از آن جهت که صادر از حق تعالی -که وجود علی الاطلاق است- خیر و شریف بوده و منبع هر خیر، شرف و بزرگی نیز اوست. وجود حقیقت واحد مراتبی دارد. نخست اینکه مرتبه وجودی انسان در مقایسه با سایر کائنات، بالاتر و در نتیجه از کرامت ذاتی بیشتری نیز برخوردار است؛ دوم برخورداری انسان از نیروی عقل و استدلال؛ سوم جامعیت انسان از حیث اینکه حقیقتش شامل تمامی حقایق عالم بوده و به تعبیری نسخه مختصر و فشرده شده عالم است؛ چهارم مثال آفریدگار بودن؛ پنجم کمال پذیری نامحدود انسان که از مرتبه شهادت تا مرتبه غیب فاصله سیر اوست و ششم بقا و جاودانگی انسان، دیگر مبانی و معیارهای کرامت او هستند.
الگوی تربیت اخلاقی اسلامی با محوریت کرامت نفس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«کرامت نفس» ازجمله مهمترین مبانی انسان شناختی تربیت اسلامی است. این مفهوم در اخلاق و تربیت اخلاقی اسلامی نقطه کانونی ایجاد تحول اخلاقی است. در این پژوهش با بررسی متون اسلامی، مفاهیم مرتبط با کرامت نفس شناسایی، و روشن شد این مفاهیم در ارتباطی منطقی باهم است و می توان الگویی از تربیت اخلاقی را با محوریت مفهوم کرامت نفس ارائه کرد. در آموزه های اسلامی، کرامت از وجهی ذاتی وجود انسان تلقی شده است که به این دلیل به عنوان مبنای تربیت اسلامی مورد توجه قرار می گیرد. مایه این نوع از کرامت، عقل و فطرت انسان یا به طورکلی روح الهی انسان است. از وجهی دیگر کرامت، اکتسابی نامیده شده است که به این دلیل هدف تربیت اسلامی تلقی می شود. علاوه بر این، مفاهیم دیگری چون «خودشناسی»، «احساس کرامت نفس» و «تقوا» در قرآن و روایات در ارتباط با مفهوم کرامت مورد توجه قرار گرفته است. این پژوهش با بررسی آیات و روایات مشتمل بر مفهوم کرامت انسان، به روش فقه الحدیث، تحلیل و استنتاج در پی شناسایی کارکرد این مفهوم در تربیت اخلاقی برآمده و بر این اساس الگویی از تربیت اخلاقی را با محوریت کرامت آدمی شامل پنج مبنا، یک هدف نهایی (کرامت اکتسابی)، سه هدف واسطی (خودشناسی، احساس کرامت نفس و تقوا) پنج اصل و پنج روش کلی ارائه کرده است.
حق بر تابعیت؛ از حقوق بین الملل خصوصی تا حقوق بشر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم حق به مثابة یکی از مفاهیم بنیادین حقوق، سیاست و اخلاق، راه خود را به گفتمان حقوقی جامعة ایرانی نیز باز کرده است. با این حال، مفهوم یادشده، مفهومی مناقشه آمیز بوده و هرگونه بحث دربارة آن مستلزم ورود به عرصة نظریه پردازی است. به رغم بیان دیدگاه های متفاوت در زمینة ماهیت حق که ذیل دو نظریة اراده انگار و سودانگار قابل دسته بندی اند، به نظر می رسد می توان نظریة مطالبه انگار را که به موجب آن، حق، ادعای فردی تضمین شده ای است که بر اساس دو عنصر کرامت ذاتی و فاعلیت اخلاقی توجیه شدنی است، جامع نظریه های مفهومی رقیب دانست. پرسش آن است که آیا می توان بر مبنای نظریة مزبور و با تکیه بر مبانی توجیه کنندة آن، از ادعای فرد بر داشتن تابعیت در معنای مورد بحث در حقوق بین المللی خصوصی ذیل عنوان حق دفاع کرد؟
در این مقاله تلاش شده است با اتخاذ رویکردی توصیفی- تحلیلی نشان دهیم برخورداری از تابعیت، یکی از حق ادعاهای بنیادین انسانی است و افزون بر این، پیش شرط برخورداری از همة حق هاست. بر این اساس، عدم شناسایی تابعیت به مثابة حق به طور مستقیم، به انکار کرامت ذاتی و فاعلیت اخلاقی و در نهایت، به سلب انسانیت انسان منتهی خواهد شد.
نقش مبانی انسان شناختی اخوان السلمین در تقریب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با عنایت به اینکه اخوان المسلمین به عنوان جنبشی تأثیرگذار و پرطرفدار، در بیش از هفتاد کشور فعالیت فکری، فرهنگی و سیاسی داشته و دارد، شناخت مبانی فکری و از جمله مبانی انسان شناختی آنها اهمیت فراوانی دارد. انسان در تفکر اخوان المسلمین آفریده خداوند، موجودی دوبعدیِ مرکب از جسم و روح، دارای توانمندی های عظیم و برخوردار از کرامت ذاتی است. از این رو متفکران اخوانی به برخورداری انسان ها از حقوقی همچون تساوی و برابری، آزادی و احترام متقابل باور دارند. به تبع این باور، پیشگامی در تقریب مذاهب و اجتناب از تکفیر سایر فرق اسلامی از دستاوردهای اخوان المسلمین است که پایه گذار این جریان، حسن البنا، از مؤسسان «دارالتقریب بین المذاهب» بود. نوشتار حاضر با بررسی منابع کتابخانه ای و گردآوری داده های مرتبط با موضوع و تحلیل آنها به روش توصیفی تحلیلی مبانی انسان شناختی این جنبش و نقش آن در دستاورد مسئله «تقریب» را بررسی کرده است.
مبانی کرامت انسان از دیدگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
در تفکر صدرایی و با توجه به اصول و مبانی فلسفی وی، کرامت انسان امری حقیقی و وجودی است، نه اعتباری و قراردادی و چون وجود ذومراتب محسوب می شود، پس کرامت نیز امری تشکیکی و دارای مراتب است. بر این اساس انسان ذاتاً دارای کرامت است، یعنی کرامت در نظام تکوین و با فطرت انسانی عجین و امری ثابت و لایتغیر بوده که به دلیل ویژگی هایی چون، عقل و خرد، نفخة روح و ... به انسان ارزانی شده است، اما انسان در سیر صعودی می تواند به جهانی وسیع تر و بالاتر برسد و به عقل قدسی متصل و به کرامت اکتسابی نائل شود. البته تحصیل مراتب کرامت اکتسابی نیز با صفات کمالی وجودی مانند علم و معرفت، ایمان، تقوا و تعقل میسر است. پس کرامت انسان از نگاه ملاصدرا امری دوسویه محسوب می شود که یک سوی آن انسان و سوی دیگر آن ملکوت قرار دارد و انسان حقیقت یگانه ای است که می تواند از مرتبه جسمانی تا مقام روحانی سفر کند.
کرامت انسانی و ابتنای حقوق بشری و شهروندی مندرج در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوق عمومی دوره ۴۶ بهار ۱۳۹۵ شماره ۱
115-137
حوزه های تخصصی:
کرامت ذاتی، مبنای حقوق بشر محسوب می شود. افراد بماهو انسان، از حقوق بشر بهره مند بوده و در دوران پسااجتماع و پدید آمدن حکومت ها و فرمانروایی هیأت حاکمه، مدعی حق های بشری خود هستند. حکومت مردم سالار، در جهت اعمال قوه حاکمیت و «به منظور تأمین، شناسایی و مراعات حقوق و آزادی های عمومی و برای مقتضیات صحیح اخلاقی و نظم عمومی و رفاه همگانی»، ناچار دست به تقییدات و تحدید حق های افراد می زند. در این علقه سیاسی-حقوقی شهروندی، هر گونه تضییق و توسعه در مصادیق حقوق بشر به وضع حقوق شهروندی منجر می شود. نگارندگان با پیش فرض اینکه حق های بشری در فضای جامعه مطلق و بی قید نیستند، در پی نشان دادن کرامت اکتسابی و ارزشی به عنوان مبنای حقوق شهروندی هستند و اینکه حکومت مشروع و حقانی باید بر این مبنا، به وضع حقوق شهروندی مبادرت ورزد و حکومت دینی ایران نیز از این قاعده مستثنا نیست. ضمن تأیید وجود ارزش های مشترک بشری، باید پذیرفت در هر جامعه ای، ارزش های مخصوصی وجود دارد. در نهایت سعی بر این است که در قانون اساسی، تفکیک و اسلوب مذکور استخراج و چگونگی برخورداری از کرامت اکتسابی نشان داده شود.
مؤلفه های کرامت ذاتی انسان در اندیشه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوق عمومی دوره ۴۸ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
809-827
حوزه های تخصصی:
کرامت انسانی پایه ای ترین مفهوم بنیادین در تدوین حقوق بشر است و توجه به این مفهوم در اغلب نظام های سیاسی با اختلاف نظرها و تفاوت هایی مدنظر اندیشمندان و حقوقدانان همراه بوده است. این مقاله درصدد است تا با محوریت و تکیه بر آرای علامه طباطبایی، به بررسی مفهوم و مؤلفه های تشکیل دهندة کرامت ذاتی انسان بپردازد و ضمن اشاره به تعریف و مفهوم کرامت ذاتی در اندیشة علامه طباطبایی، مؤلفه هایی را که براساس آن انسان دارای کرامت ذاتی شده است، برشمارد و در نهایت به منظومة روابط میان این مؤلفه ها اشاره کند. نگارش زیر متضمن جایگاه ممتاز کرامت ذاتی است که در اندیشة علامه طباطبایی به کرامتی که در جریان تکوین و آفرینش انسان مطرح بوده و مربوط به مقام انسانیت است و در تمام افراد انسانی به صورت بالقوه وجود دارد، تعریف می شود. همچنین مؤلفه های نه گانة «شرافت ذاتی وجود»، «خلقت ممتاز انسانی»، «محوریت انسان برای سایر آفریده ها»، «فطرت»، «عقل»، «علم»، «اختیار»، «پذیرش امانت الهی» و «خلافت انسان» براساس نظم رتبی خاص ، به عنوان دلایلی دال بر کرامت ذاتی انسان در اندیشة ایشان مطرح می شود.
کاوشی در بایسته های اعمال قاعده درأ در اجرای مجازات از منظر فقه جزایی و حقوق موضوعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قاعده درأ، مهم ترین قاعده کاربردی در قواعد فقه جزایی است و در گستره حدود و سایر مجازات ها، نقش عمده ای ایفا می کند. مفاد قاعده که منطبق با شاخصه های جهان شمول حقوق بشر، اصل کرامت ذاتی انسان و ضامن دادرسی عادلانه است، گویای آن است که هرگاه اصل وقوع جرم، انتساب بزه به متهم یا وجود سایر شرایط اثبات اتهام مورد تردید و شبهه قرار گیرد، دادرس می باید مقررات را به نفع متهم تفسیر نماید. در این پژوهه، ضمن تبیین پشتوانه های حقوقی و مستندات فقهی قاعده، تعاریف و ضوابط «شبهه» بررسی می شود تا چارچوب کلی برای قاعده درأ ترسیم گردد. قانونگذار در قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 قانونگذار، مفاد قاعده درأ را ضمن مواد 120 و 121 بیان نموده است که شبهه در وقوع اصل جرم و شرایط آن، شبهه در ارکان جرم و شبهه در شرایط مسؤولیت کیفری را شامل می شود. برخی از فقها، بویژه فقهای حنفی، قاعده را در دامنه وسیعی به کار گرفته اند و برخی دیگر همچون فقیهان ظاهری و امامی، از جمله ابن حزم اندلسی و محقق خویی، تأملاتی حاکی از عدم پذیرش نشان داده اند. باید دید که محتوای قاعده مقوله ای جز فرض برائت کیفری را در پی دارد یا اینکه اصولا تنها باید به پذیرش آن در حد اصول عقلایی همچون اصل برائت اکتفا نمود. بی شک محدودیت بی مورد در گستره قاعده درأ که برخاسته از کرامت ذاتی غیر قابل سلب از متهمان است، پیامد های منفی در پی دارد؛ چرا که گستره قاعده، علاوه بر قوانین شکلی و ماهوی، حتی حقوقی همانند حق فرار از مجازات و حق عدم اعمال مجدد کیفر حدی را برای افراد به اثبات می رساند.
بررسی شبهه اخلاقی سلب کرامت زنان در صدر آیه 24 سوره نساء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظام اخلاقی-حقوقی اسلام و تفاوت های موجود در آن بین زن و مرد پیوسته یکی از پرچالش ترین موضوعات قرآنی بوده و هست. بر اساس آیه 34 سوره نساء مدیریت کلان زندگی به خاطر دو مسأله برتری مرد(بما فضّل الله) و مسئولیت پرداخت نفقه از سوی او به زن(و بما انفقوا)، بر عهده مرد نهاده شده است. این مسأله شبهات و سؤالاتی را در مورد قوامیت مردان و قانتیت زنان درپی داشته است. از جمله شبهات مطرح شده آنست که این آیه کرامت زنان را سلب نموده و به نوعی زنان را تحقیر نموده است. ما در این پژوهش با تکیه بر آیات نورانی قرآن کریم و آراء و اندیشه واژه شناسان و مفسرین و با روشی کتابخانه ای و تحلیل محتوایی، مدلول آیه را بررسی نموده وگستره ی قوامیت مردان و علت تفضیل آن ها و رابطه ی آن را با کرامت زنان به بحث نشسته و شبهه ی واردشده را مردود دانسته ایم.
تبیین نقش توجه به کرامت انسانی در افزایش معنویّت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معنویّت در طول حیات بشر به عنوان یک امر مطلوب مورد توجّه بوده و تلاش زیادی در جهت تقویت آن صورت گرفته است. عوامل متعدّدی موجب تعالی و پرورش معنویّت می شود امّا در بین این عوامل، کرامت انسان از نقشی محوری و اساسی برخوردار است. در این مقاله ضمن تشریح مفهوم معنویّت، اهمیّت کرامت انسان در ایجاد شخصیّت معنوی مورد تأکید قرار گرفته و چگونگی تأثیر کرامت انسان در افزایش معنویت نیز بررسی خواهد شد و ثابت می گردد که سرچشمه ی معنویّت، توجّه به کرامت ذاتی و اکتسابی و عمل به دستورات دینی است و در مقابل، منشاء بسیاری از محرومیّت های معنوی، غفلت و عدم توجّه به جایگاه و کرامت روح ملکوتی انسان است
نگرشی به مفهوم کرامت انسانی در پرتو اندیشه های فقهی اسلامی
حوزه های تخصصی:
کرامت انسان در اسلام، نه بر مبنای یک امر قرار دادی اعتباری، بلکه بر اساس یک امر هستی شناسی و اصیل، که منشاُ آن ذات خلقت بشری و نیز بر مبنای احکام و فرامین الهی توجیه می شود. به بیان دیگر، کرامت ذاتی انسان، خود مبتنی بر یک سلسله مفاهیم و ارزش های بنیادین اخلاقی و دینی است. در عین حال، دین اسلام، افزون بر کرامت ذاتی، قائل به کرامت اکتسابی انسان نیز است که مهم ترین معیار و مبانی آن، تقوا و ایمان است. بر مبنای برخی آیات شریف قرآن می توان کرامت ذاتی را به عنوان نوعی شرافت که حاکی از برخورداری از نعمت تعقّل، اراده آزاد، نفخه الهی، قدرت انتخاب و... است و همه انسان ها به طور یکسان از آن برخوردارند، اثبات نمود. این نوشتار با رویکردی تحلیلی به واکاوی مفهوم و مبانی کرامت انسانی اعم از ذاتی و اکتسابی و رویکردهای آن در پرتو اندیشه های فقهی اسلامی پرداخته است.
کرامت ذاتی انسان به مثابه بنیان آزادی، با تکیه بر آرای علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۹ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
881 - 900
حوزه های تخصصی:
این مقاله درصدد است که با تکیه بر آرای علامه طباطبایی، به بررسی مفهوم و شاخص های کرامت ذاتی انسان بپردازد و نشان دهد که این موضوع مبنای طرح آزادی در فلسفه سیاسی ایشان است. به همین منظور با استفاده از روش تفسیری متن گرای اشتراوس و از طریق رجوع کتابخانه ای به آثار مکتوب علامه طباطبایی، ضمن اشاره به مفهوم کرامت ذاتی، شاخص هایی که براساس آن انسان دارای کرامت ذاتی شده است، برمی شمرده شده و روابط میان این شاخص ها احصا می شود. سپس با مبنا قرار دادن کرامت ذاتی، به تعریف آزادی پرداخته شده و انواع آن در جامعه استنتاج می شود. بر این اساس مشخص می شود که کرامت ذاتی در اندیشه علامه طباطبایی که عبارت است از کرامتی که در جریان تکوین و آفرینش انسان مطرح بوده و مربوط به مقام انسانیت است و در تمام افراد انسانی به صورت بالقوه وجود دارد دارای جایگاه ممتازی است و «شرافت ذاتی وجود»، «خلقت ممتاز انسانی»، «محوریت انسان برای سایر آفریده ها»، «فطرت»، «عقل»، «علم»، «قلب»، «اختیار»، «پذیرش امانت الهی» و «خلافت انسان» البته با نظم رتبی خاص ، به عنوان شاخص های کرامت ذاتی انسان در اندیشه ایشان مطرح می شود. همچنین برمبنای تعریف و شاخص های کرامت ذاتی، این نتیجه به دست می آید که آزادی جزء بدیهیات زندگی فردی و اجتماعی است و هیچ موضوع عملی ای به جز قیود عملی تشکیل اجتماع نمی تواند آن را محدود کند. بر همین اساس آزادی تفکر نیز منتج از کرامت ذاتی و متأثر از شاخص های آن بوده و کرامت ذاتی مبنای اصلی در هویت بخشی به آزادی در حیات اجتماعی است.
کرامت ذاتی انسان در قرآن و چالش های فراروی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کرامت انسان و ارزش های انسانی از موضوعات محوری قرآن کریم است؛ برخی از عالمان دینی، قائل به کرامت ذاتی انسانند و او را موجودی برتر از سایر مخلوقات می دانند و مطلق بودنِ فعلِ کرامت در آیه 70 سوره اسراء را دلیل بر ادّعای خود می دانند. برخی دیگر، قائل به کرامت اکتسابی هستند و قابلیت های بالقوه انسان ازجمله تقوا، ایمان و اعمال مثبت انسان را دلیل بر کرامت او می دانند. اما ادّعای موافقان کرامت ذاتی در ظاهر با چالش هایی مانند ارتداد، جهاد ابتدایی، نجاست مشرکین و دوگانگی اوصاف انسان روبروست. رفع این چالش ها با هدف درک اعتبار و موقعیت انسان نسبت به سایر مخلوقات است. پژوهش پیش رو با روش توصیفی تحلیلی از نوع کتابخانه ای و با اتکاء به آیات قرآن، نخست به این نتیجه دست یافته که قرآن کریم بین آزادی اندیشه و انکار دین از روی عناد، تفکیک قائل است؛ دوم: دستورات قرآن کریم در بحث جهاد، غالباً جنبه دفاعی داشته و به قیودی نظیر ایجاد فتنه، ظلم و تعدّی و... مقید شده است؛ سوم: نجس دانستن مشرکین در آیه «إِنَّمَا الْمُشْرِکُونَ نَجَسٌ» هرگز به معنای نجاست ظاهری نیست؛ چراکه انسانِ مشرک با شرک خود، دچار یک نوع آلودگی روحی و نجاست باطنی است. چهارم: اوصاف مذمّت آمیز، ناظر به برخی انسان هاست که فطرت الهی خود را نادیده انگاشته اند؛ لذا این چالش ها جنبه های عارضی وجود انسان است و نمی تواند کرامت ذاتی انسان را مخدوش نماید.
نسبت کرامت ذاتی به حقوق انسانی در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کرامت ذاتی، مبنای حقوق بشر محسوب میگردد. افراد انسانی بماهو انسان، حقوق بشر را دارا هستند و در دوران پسااجتماع و روی-کارآمدن حکومتها، مدعی حقهای بشری خود میباشند. آنگاه که حقوق بشر در جامعهای خاص میخواهد عملیاتی شود، دولت دمکراتیک در جهت اعمال مقتضیات صحیح اخلاقی و تامین نظم عمومی و رفاه همگانی، ناچار دست به تقییدات و تحدید حقهای افراد میزند. در این علقه سیاسی-حقوقی شهروندی، هر گونه تضییق و توسعه در مصادیق حقوق بشر منجر به تولید و وضع حقوق شهروندی میگردد. با نگاهی به ادبیات قرآنی نیز در نزاع کلامی حق و تکلیف آدمی، کرامت انسانی یک بستر اولیه و پایه نخستین هر نوع حق و تکلیف است. از حقوق انسان در قرآن به نیکی یاد شده است اما بستر و بنیان این حقوق اصل دیگری به نام کرامت داتی انسانی است. قرآن کریم همه انسانها را صرف نظر از دین و نژاد و رنگ و زبان و جنس و ملیت صاحب نوعی کرامت ذاتی میداند. با در نظرگرفتن این مفروض، مقاله حاضر مدعی است که نسبت مستقیمی بین کرامت ذاتی و حقوق انسانی در قرآن کریم وجود دارد. در این راستا نشان داده خواهد شد که در آیات شریفه نیز همانند نظام بینالملل حقوق بشر، مبنای حقوق انسانی همانا کرامت ذاتی هست و حقوق و مکارم انسانی به عنوان حقیقت پیشینی نسبت به دین، از اصول پذیرفته شده دین اسلام میباشد.