مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
ادراکات اعتباری
حوزه های تخصصی:
باور ظنّی و غیریقینی در فلسفه اسلامی در حکم جهل است و ادله اعتبار «اطمینان» در علم اصول نیز تنها ارزش عملی آن را اثبات می کند. پرسش این است که آیا ادراکات غیریقینی ارزش معرفتی ندارند. در این مقاله با بازسازی نظریه اعتباریات و تقسیم «وجودهای ذهنی» به «وجود ذهنی حقیقی» و «وجود ذهنی اعتباری» نشان می دهیم که برخی از «معانی اعتباری» می توانند از واقعیت حکایت کنند. درصورتی ادراک اعتباری واقعیت را بازنمایی می کند که به ادراکی ذاتی تکیه داشته باشد و میان محکی واقعی و محکی ادعایی «علقه ای نفس الامری» وجود داشته باشد. در غیر این صورت این اعتبار دلبخواهی خواهد بود. این علقه منشأ واقع نمایی معانی اعتباری و منشأ صدق جزئی در شناخت ظنّی است. بر خلاف ادراکات حقیقی، نمی توان این ملاک را به صورت مستقیم «احراز» نمود و در شناخت های ظنّی «معیار» ارزیابی ادراکات غیرحقیقی مبتنی بر «ملاک» واقع نمایی آن ها نیست.
نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطبایی و تأثیرات آن در فلسفه و اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
یکی از نوآوری های مهم علامه طباطبایی در فلسفه، نظریه ادراکات اعتباری است. او ادراکات اعتباری را در سه بخش: کیفیت پیدایش علوم اعتبارى از انسان، کیفیت پیدایش کثرت در علوم اعتبارى و کیفیت ارتباط علوم اعتبارى با آثار واقعى و حقیقى مورد بررسی دقیق قرار داده است. این نظریه در بُعد معرفت شناسی، می تواند بر بسیاری از مسائل در علوم مختلف تأثیری عمیق بگذارد یا دست کم گمان شده که چنین است. این تأثیر به حدی است که می توان این نظریه را از حیث تأثیرگذاری بر مسائل مختلف با نظریه حرکت جوهری ملاصدرا مقایسه کرد. نوشتار حاضر تلاشی است در راستای تبیین تأثیرات این نظریه در علوم مختلف و در صدد است، ضمن تبیین اجمالی آن، به بررسی برخی از این تأثیرات در دو حوزه فلسفه و اخلاق و نقد بعضی دیدگاه ها در این باره بپردازد.
مفهوم ذاتی در حسن و قبح عقلی از دیدگاه علامه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
از دیرباز، مسئله حسن و قبح از دو منظر وجود شناختی و معرفت شناختی در فلسفه و کلام مورد بحث قرار گرفته است. جستار پیش رو درصدد پاسخ به این مسئله است که آیا نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطبائی، راه حل جدیدی برای مسئله حسن و قبح ارائه می دهد یا نه؛ و در صورت پاسخ مثبت، این راه حل از کدام حیث (وجودشناختی یا معرفت شناختی) به مسئله پرداخته است؟ مقاله نشان می دهد که نظریه ادراکات اعتباری با بررسی معرفت شناختی معنای اعتبار در حوزه عقل عملی معنای سومی برای «عقلی» در مسئله حسن و قبح عقلی و ذاتی مطرح کرده است و در نتیجه توانسته است راه حل جدیدی در پاسخ به مسئله مذکور ارائه دهد. این معنا برای اعتباریات نه تنها به معنای نفی مقام واقع و حقایق مربوط به این معانی نیست؛ بلکه مبتنی بر پذیرش واقع و واجد حیثیتی واقعی و وجود شناختی است.
کارکرد نظریه ادراکات اعتباری در اندیشه سیاسی- اجتماعی علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی اندیشه سیاسی اسلام فلسفه سیاسی
اندیشه سیاسی- اجتماعی علامه طباطبایی با توجه به عمق و وسعتی که دارد می تواند راهگشای بسیاری از مسائل سیاسی دوره کنونی در جوامع مختلف باشد. یکی از مهمترین مبانی تفکر فلسفی علامه طباطبایی که اندیشه سیاسی- اجتماعی ایشان را متاثر ساخته است و به نوعی جهت نگاه علامه را تعیین می کند نظریه ادراکات اعتباری است. در این مقاله با توجه به اهمیت و ضرورت طرح اندیشه سیاسی- اجتماعی علامه و مبانی آن سعی شده است از سویی مبانی و مفروضات معرفتی اندیشه سیاسی علامه طباطبایی و از جمله مهمترین آن یعنی نظریه ادراکات اعتباری و از سوی دیگر به کارکرد این رویکرد در اندیشه سیاسی- اجتماعی یعنی نوع نگاه علامه به مسائل مختلف سیاسی جامعه از جمله منشا معضلات فکری- اجتماعی، انسان، جامعه، حکومت و وضع مطلوب آن، قانون، عدالت و اقتصاد پرداخته شود. نتیجه اینکه اندیشه سیاسی-اجتماعی علامه طباطبایی در پرتو نظریه ادراکات اعتباری از قابلیتهایی برخوردار است که در عین تمایز از اندیشه های نسبی گرا، فضای جدیدی را در عالم سیاست می گشاید و در کنار پایبندی به اصول ضروری اسلام، نتایج و کارکردهایی را در پی دارد که پاسخ بسیاری از مشکلات زمانه را مبتنی بر پذیرش تکثّر و تغییر ارائه می نماید. واژگان کلیدی:علامه طباطبایی، اندیشه سیاسی- اجتماعی، ادراکات اعتباری، حکومت، عدالت، قانون
ساختار و ماهیت حکومت از منظر غایت و وسیله در پرتو نظریه اعتباریات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوق عمومی دوره ۴۶ بهار ۱۳۹۵ شماره ۱
19-39
حوزه های تخصصی:
با قطع نظر از نقش عامل و البته با اذعان به تأثیر رفتارهای کارگزاران حکومتی در نیل به غایات هر نظام حکومتی، بحث تأثیرات متقابل ساختار و ماهیت حکومت، موضوعی بسیار مهم و پیچیده است. تأثیرات متقابل ساختار و ماهیت و اینکه گاهی ابزارها به عنوان طریق، خود موضوعیت یافته و به مثابه غایت نگریسته می شوند، به جز در حقوق به طور عام، حقوق عمومی به طور خاص و حقوق اساسی به طور اخص، در سایر حوزه های علوم انسانی قابل جست وجو و پیگیری است.این نوشتار به دنبال بررسی رابطه ساختار و ماهیت و تأثیرات متقابل آنها بر یکدیگر از منظر غایت و نتیجه در نظریه اعتباریات علامه طباطبایی (ره) به عنوان یکی از نظریات بدیع در حوزه علوم انسانی است که با شناخت صحیح از انسان، نیازها و غایات او، به شرح اسباب شکل گیری نظامات اجتماعی و بنیان های حقوقی می پردازد تا از منظر حقوق عمومی این موضوع را بررسی کند که آیا هر محتوا و غایتی، ظرف و ساختار متناسب با خود را طلب می کند یا اینکه اصولاً ساختارها و نهادهای حقوقی ایجادشده در نظام های حکومتی به ظرف هایی خنثی و بی طرف می مانند که متناسب با محتوا و ماهیت خود شکل می گیرند.
نظریه عدالت اجتماعی علامه طباطبایی و مبانی آن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال بیست و دوم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲ (پیاپی ۸۶)
93 - 117
حوزه های تخصصی:
مسئله عدالت همواره مورد توجه متفکران بوده است. در این نوشتار، به بررسی، تحلیل و ارائه منطقی نظریه علامه طباطبایی درباره عدالت اجتماعی پرداخته ایم. مسئله این پژوهش، بررسی چیستی مبانی نظریه عدالت اجتماعی در اندیشه های علامه طباطبایی است و اینکه وی چگونه از آن مبانی به نظریه عدالت اجتماعی اش راه می یابد. افزون بر آن، منشأ حُسن عدالت اجتماعی و نیز اطلاق یا نسبیت آن از دیدگاه علامه را نیز بررسی کرده ایم. ادراکات اعتباری، استخدام و اجتماع مبانی ای هستند که علامه بر اساس آنها به تحلیل عدالت اجتماعی می پردازد. حب ذات موجب می شود که انسان در پی اختصاص همه منافع به خود باشد. انسان به ناچار عدالت اجتماعی را می پذیرد تا دست یابی به منافع شخصی برایش ممکن گردد. معیار حُسن و قبح ذاتی سعادت و شقاوت، معیار حُسن و قبح، عدالت اعتباری سازگاری و ناسازگاری با طبع است. عدالت حسن است، چون لازمه سعادت بشر است و نیز تعریف عدالت دلالت دارد بر اینکه این مفهوم معقول ثانی فلسفی است و از این رو، حسن مطلق دارد.
بررسی رابطه میان نظر و عمل در تربیت اخلاقی براساس نظریه اعتباریات علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال سیزدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۷
209 - 187
حوزه های تخصصی:
این مقاله یکی از چالش های مهم حوزه تربیت اخلاقی، یعنی شکاف میان نظر و عمل در تربیت اخلاقی را بررسی می کند. پرسش اصلی آن است که چرا فرد گاه با وجود دانستن قواعد اخلاقی، در عمل از آنها پیروی نمی کند؟ روش پژوهش، تحلیلی−استنتاجی است؛ بدین سان که در مقام تبیین نظریه اعتباریات علامه طباطبایی از روش تحلیلی و در مقام نتیجه گیری و کشف دلالت های تربیتی این نظریه در تربیت اخلاقی، از روش استنتاجی استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که نظریه اعتباریات علامه، راه حلی متفاوت پیش روی مسئله دیرینه رابطه نظر و عمل در اخلاق و تربیت اخلاقی است. این تفاوت اساسی را می توان در تفکیک میان حسن فی نفسه و حسن اعتباری و در اثبات تقدم اعتبار وجوب بر اعتبار حسن مشاهده کرد. چنان که در این دیدگاه، دوگانگی میان نظر و عمل در تربیت اخلاقی وجود ندارد؛ زیرا امیال و عواطف انسان، نقش خود را در کنار شناخت های حقیقی، در ایجاد شناخت های اعتباری ایفا می کند و سرانجام این شناخت های اعتباری هستند که به عنوان علت تامه تحریک اراده، عمل اخلاقی را شکل می دهند. این نظریه در بعد تربیتی نیز تصور متفاوتی از فرایند تربیت پدید می آورد که براساس آن، به جای تمرکز بر تقویت اراده، باید در کنار ارائه و تبیین شناخت های حقیقی، زمینه محیطی و روانی لازم را نیز برای ایجاد ادراک های اعتباری، متناسب با آنچه که به عنوان حسن حقیقی شناخته شده اند، فراهم آورد.
تحلیلی بر حجاب و عفاف از منظر قرآن با تکیه بر مصلحت در نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطبائی
حوزه های تخصصی:
حکم شرعی حجاب و عفاف در معنای رعایت پوشش ظاهر و کنترل و پاسداشت درون انسان از گناه و حرام در قرآن مورد تأکید قرار گرفته است. این در حالی است که در جوامع معاصر از عریانی و بی حیایی به پیشرفت و توسعه تعبیر شده و هویت انسانی به هویت بدنی مبدل گردیده است. این امر بسیاری از اندیشمندان و نخبگان را بر آن داشته تا در پی نهادینه کردن فرهنگ حجاب و عفاف روند و راه حل هایی را جهت حل نابسامانی های ناشی از عدم پای بندی به آن ارایه کنند. از جمله نظریاتی که بهره گیری از آن با تکیه بر رویکرد تحلیل محتوا می تواند در تبیین چرایی حجاب و عفاف و راهکارهای مقابله با آن راهگشا باشد، نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطبائی است که برپایه استخدام، عدالت و اجتماع تقریر شده و مصلحت فردی و اجتماعی انسان ها را مورد توجه قرار داده است. بر این اساس،قریحه استخدام و عدالت اجتماعی منجر به تأمین مصالح عمومی می شود و امر به پاسداشت حجاب و عفاف را نیز از آنجایی که به تعادل در اجتماع می انجامد، باید از همین مقوله دانست.
تحلیل اعتبارات اخلاقی در بستر اندیشه عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطابق تفسیری مشهور از نظریه اعتباریات علامه طباطبایی، اخلاق دست کم در مقام اثبات- امری برساخته یا به تعبیری دیگر، طرحی از قوای فعّاله آدمی برای دست یابی به اهداف حیاتی تلقی می شود. اکنون پرسش این جاست که اگر با دستگاه اندیشه عرفانی به این موضوع بنگریم، اعتبارات اخلاقی چه نقشی را در منظومه فکری علامه بر عهده خواهند داشت؟ نگارنده این پرسش را به متن آثار ایشان عرضه کرده و با بهره گرفتن از اصطلاح شناسی رایج در اخلاق و عرفان، به پاسخ های زیر دست یافته است: الف) علامه در نگرش عرفانی- اخلاقی خود، در گام نخست واقع گرای طبیعت گرا و در ادامه گام نهایی واقع گرای فراطبیعت گراست. ب) در نگرش او احکام اخلاقی به مدد عقل ذی مراتب انسان قابل تصدیق هستند. ج) این اندیشه به فضیلت گرایی اخلاقی- عرفانی منتهی می شود. د) مطابق این نگاه، مرز عمل اخلاقی و غیراخلاقی، توهّم استغنای فاعل از حضرت حق است.
مبدأ فضائل و رذائل از دیدگاه علامه طباطبائی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
اهمیت اخلاق و تهذیب نفوس انسانی، همواره یکی از دل مشغولی های انسان بوده است. بدون وجود فضائل اخلاقی، زندگی بی معناست. در حقیقت فضائل اخلاقی کمالات انسانی را تعیین می کنند و به زندگی انسان معنا می بخشند. اما تحقق این هدف والا، بدون پیدا کردن مبدأ واقعی برای فضائل امکان پذیر نخواهد بود؛ زیرا تنها با وجود مبدأ واقعی برای فضائل، امکان گفت وگو از فضائل مطلق و تأثیرگذار در سعادت انسان وجود دارد. از این رو، بسیاری از مکاتب اخلاقی برای تحقق این هدف و رسیدن انسان به سعادت، همواره در تکاپو بوده و سعی در ارائه مبدأ واقعی برای فضائل داشته اند. برای پیدا کردن مبدأیی واقعی برای فضائل اخلاقی، باید کمال حقیقی انسان را به دقت تعیین نمود. بر اساس دیدگاه مرحوم علامه طباطبائی، وصول به توحید در مراتب مختلف آن، کمال حقیقی انسان به شمار می آید. این تحقیق بر آن است تا با روش توصیفی اثبات کند که از دیدگاه علامه طباطبائی، توحید ام الفضائل و مبدأ همة فضائل اخلاقی می باشد.
نقش اندیشه علامه طباطبایی در تکوین مفهوم «جمهوری اسلامی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه متین سال بیستم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۸۱
27 - 53
حوزه های تخصصی:
این مقاله در چهارچوب مطالعات تحلیل گفتمانی به نقش اندیشه علامه طباطبایی در تکوین دال «جمهوری اسلامی» در معنای مورد نظر گفتمان انقلاب اسلامی 1357 ایران می پردازد. پروبلماتیکِ نوشتار حاضر، بررسی نقش متفکری است که فاقد راهبرد سیاسی در عرصه انقلاب بوده است. ذیل این مسئله، به دو پرسش اصلی پرداخته شده است: 1. نقش اندیشه علامه طباطبایی در تکوین دال جمهوری اسلامی در معنای موردنظر گفتمان انقلاب اسلامی چیست؟ 2. سازوکارهای اجتماعیِ پیوند اندیشه علامه طباطبایی با گفتمان انقلاب اسلامی چیست؟ پژوهش حاضر با استفاده از فن «تحلیل مضمون» به شناسایی کلمات تکراری، مکنون و کلیدی در متون مربوط به اندیشه علامه طباطبایی و گفتمان انقلاب اسلامی مبادرت می کند و نشان می دهد علامه در چهارچوب نظری اعتباریات، بنیان های فلسفیِ طرح «جمهوری اسلامی» را پی ریخته است. اندیشه علامه طباطبایی از مجرای سازوکارهای اجتماعی همچون «حلقه های فکری»، «تعاملات بین نسلی»، «اجتماعات گفتمانی» و «ژانر نوشتاری و گفتاری» با گفتمان انقلاب اسلامی نیز پیوند پیداکرده است.
عقلانیت و داوری سایر فرهنگ ها از منظر علامه طباطبایی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
عقلانیت به عنوان دالی محوری در حکمت اسلامی جایگاه ویژه ای دارد. در نوشتار پیش رو، عقلانیت مد نظر علامه طباطبایی ناظر به شناخت سایر فرهنگ ها ردیابی شده است. روش مد نظر در این مقاله، تحلیلی توصیفی و رجوع به منابع مستقیم و غیرمستقیم این حکیم مسلمان است. تاسیس اعتباریات توسط علامه و طرح منطقه الفراغی جهت تحلیل حوزه فرهنگ و ارزیابی آن به نحوی که دچار نسبیت معرفتی نشود، الزامات خاصی را به دنبال دارد. این نظریه با تمایزی که میان ادراکات حقیقی و اعتباری قائل می شود، از یک سو علم را از خطاهای معرفت شناسی دور می کند و از سوی دیگر خلأ موجود میان حکمت اسلامی و فرهنگ شناسی را پر می کند. پیوند اعتباریات با حقایق از ویژگی های انحصاری این نظریه است و تبیین علامه، بستر مناسبی جهت تحول علوم انسانی بر مبنای حکمت اسلامی است. علامه معتقد است حقایقی در عالم وجود دارد که قابل ادراک هستند و می توان از ارزش ها و هنجارهای ثابت و به عبارت دیگر «غیرنسبی و فرافرهنگی» صحبت کرد.
نظریه استخدام علامه طباطبائی و آثار سیاسی و حقوقی آن(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
استخدام به عنوان یکی از ادراکات اعتباری قبل از اجتماع، نظریه ای است که علامه طباطبائی آن را برای تبیین پیدایش اجتماع و روابط اجتماعی مطرح کرده است و بیانگر این است که انسان قبل از اجتماع به انگیزه استخدام انسان های دیگر همچون اشیاء و حیوانات با آنها رابطه برقرار ک رده اس ت که در نتیجه، همراه با ایجاد اجتماع، روابطی یک سویه و نابرابر در میان انسان ها به وجود آمده اس ت و موجب بهره کشی انسان های قدرتمند از ضعیفان شده است که نتیجه آن تباهی اجتماع است. برای جلوگیری از این وضع باید حقوق در روابط اجتماعی توازن ایجاد کند و با برقراری عدالت اجتماعی در چارچوب قواعدی روشن و قابل اجرا، این روابط را ب ه گون ه ای سامان دهد تا استخدام به صورت برابر و دوسویه انجام شود و موجب بهره برداری همگ انی از ه م شود تا زمینه رستگاری و تعالی عمومی فراهم گردد. این مقاله با بررسی آثار علامه طباطبائی درباره استخدام، ضمن توصیف این نظریه و ابعاد آن به تحلیل آثار سیاسی و حقوقی و نتایج عملی آن پرداخته است.
مؤلفه های زیبایی شناسانه اخلاق در نظریه ادراکات اعتباری
منبع:
مطالعات هنر و رسانه سال اول پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
11 - 28
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله، تشریح ریشه های زیبایی شناختی نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطبایی است، که این هدف را با تحلیل و بازسازی آراء علامه و ضمن تشریح مفروضات زیبایی شناختی حاضر در این نظریه دنبال خواهیم کرد. این پژوهش نشان می دهد که دستگاه شناسایی و قوای کنش ورزی آدمی با نظم نگاری طبیعت، قوانین موجود در آن را یافته و کنش خود را بر همین مدار تنظیم می کند. امکان اِسناد حدود اشیاء به یکدیگر، که با مَجازسازی صورت می گیرد، غایاتی مفروض، محتمل و پیش بینی پذیر را که حاصل فعالیت قوه خیال است، پیش چشم انسان قرار داده و او را با قرار دادن در دو مقام فاعل اخلاقی و خالق زیبایی، به تصمیم گیری، کنش ورزی و داوری فرا می خواند. این همه، در فرآیند هدایت تکوینی انسان به بار می نشیند و اصطلاح مشهور قانون طبیعی، معادلی برای این نوع هدایت است. بر مدار نظریه ادراکات اعتباری، قانون طبیعی همان عنوان مستجمع برای دو ساحت اخلاق و زیبایی است.
علامه طباطبایی و تکوین دال آزادی در گفتمان انقلاب اسلامی 57 ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۶
41 - 69
حوزه های تخصصی:
این مقاله برای نخستین بار، با استفاده از رهیافت تحلیل گفتمان به نقش علامه طباطبایی در تکوین دال «آزادی» در معنای مورد نظرِ گفتمان انقلاب اسلامی 1357 ایران می پردازد و کوشش می کند به دو پرسش پاسخ دهد: 1. نقش اندیشه علامه طباطبایی در تکوین دال آزادی در گفتمان انقلاب اسلامی 57 ایران چیست؟ 2. سازوکار های اجتماعی انتشار اندیشه علامه طباطبایی در پیوند با تکوین گفتمان انقلاب اسلامی چیست؟ تحقیق حاضر نشان می دهد که علامه طباطبایی اگرچه در عرصه انقلاب فاقد راهبرد سیاسی انقلابی بوده است اما به طور بی واسطه (تولید متون) و باواسطه (از طریق شاگردان، حلقه های فکری و اجتماعات گفتمانی) در تکوین دال آزادی گفتمان انقلاب اسلامی نقش ایفا کرده است. مقاله حاضر به منظور تبیین نقش بی واسطه علامه طباطبایی از نظریه گفتمانی لاکلائو و موفه و برای نشان دادن نقش باواسطه او یعنی تعیین سازوکار های اجتماعی پیوند اندیشه علامه و گفتمان انقلاب اسلامی از نظریه فوکو، وسنو و کالینز استفاده کرده است. این مقاله نشان می دهد که علامه با احیای موقعیت سوژگیِ «فیلسوف مفسر» و با محوریت نظریه ادراکات اعتباری، در منازعات گفتمانی دهه 30 تا دهه 50 شرکت کرده و در تکوین «گفتمانیِ» مؤلفه های سه گانه دال آزادی در معنای مورد نظر گفتمان انقلاب اسلامی (الف. نفی سلطنت استبدادی؛ ب. آزادی در چارچوب اسلام و ج. نقد آزادی در گفتمان دموکراسی غربی) نقش «سوژگی سیاسی» بی واسطه و باواسطه ایفا کرده است.
کیفیّت تحقّق «علم» در گزاره های شرعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه و اصول سال پنجاه و دوم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱۲۰
153-172
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل اصول فقه که متکفّل تحصیل ابزار مناسب به منظور کشف احکام شرعی محسوب می گردد، «حجّیت قطع» است. مشهور اصولیان برآنند که قطع اصولی دارای حجّیت ذاتی است و به همین لحاظ آن را مبنای شناخت در فقه و اصول دانسته و به اشتباه بر آن اطلاق «علم» می کنند. اما بسیاری از اصولیان متأخر، منکر حجّیت قطع اصولی شده و مبنای حجّیت را وصول به حکم واقعی دانسته اند، نه صرف حالت نفسانی مکلّف. از همین رو، لازم است مبنای شناخت را در فقه و اصول، قطع به شرط مطابقت با واقع یا همان قطع منطقی قرار داد که این، همان معنای دقیق و اصطلاحی «علم» است. امّا مسئله مهم تر آن است که چگونه می توان به گزاره های شرعی، قطع منطقی یا همان علم پیدا کرد؟ به نظر می رسد تنها راه مطمئن برای علم به معارف دستوری دین، استماع از شارع مقدّس یا مخبر صادق باشد.
از حکمت عملی تا ادراکات اعتباری علامه طباطبایی ره و بنیادگذاری فلسفی علوم انسانی - اسلامی
در این مقاله درصدد هستیم تا ضمن نگاهی به خاستگاه بحث از علوم انسانی اسلامی و بومی در غرب و جهان اسلام، بر کارنامه تلاش های صورت گرفته در ایران معاصر (با تأکید بر سه دهه پس از پیروزی انقلاب اسلامی) مروری داشته باشیم. با توجه به اینکه معضل اصلی در وضع کنونی را تنقیح نکردن مبانی نظری بحث تحول در علوم انسانی از افق سنت فکری اسلامی تشخیص داده ایم، در بخش دوم با مطالعه ای تطبیقی ضمن بازخوانی طرح فکری مؤسس علوم انسانی مدرن غربی (ویلهلم دیلتای آلمانی)، به تأمل در باب امکانات و محدودیت های سنت فکری اسلامی با تأکید بر بحث حکمت عملی و سیر تاریخی آن تا علامه طباطبایی ره و نظریه ادراکات اعتباری ایشان می پردازیم. در گام نهایی تفاوت های پارادایمیک این دو طرح بیان خواهد شد؛ تفاوت هایی که تأمل در باب آن، راه برون رفت از وضع کنونی علوم انسانی در ایران معاصر را هموارتر خواهد کرد.
تبیین «قرابت» به مثابه «اعتبارِ محوری» در مدیریت اسلامی
مسئله پژوهش حاضر از تدقیق در اثرات فروکاهش مبانی انسان شناسی، هستی شناسی و معرفت شناسی در تئوری سازمان و مدیریت غربی نشئت می گیرد. بر این اساس، با رهگیری این فروکاهش در مبانی، نشان داده می شود که «رقابت» به عنوان داعیِ اصلی و اعتبارِ محوری در دیدگاه های سه گانه مدرن، نمادین تفسیری و پست مدرن مطرح است. در ادامه با رویکرد موضوع شناسیِ فلسفی، و با استفاده از روش های متناسب با ساحاتِ گوناگون تحقیق در حوزه اعتباریات و شیوه تحلیل مضمون، به شناسایی و معرفی قرابت به مثابه اعتبار محوری در مدیریت اسلامی پرداخته می شود. نتایج تحقیق نشان می دهد که در اندیشه اسلامی، کمال حقیقی، قرب به خدای متعال است که از مسیر ولایت پذیری انسان کامل محقق می شود و در ظاهرِ این قرب، هسته اصلیِ تعاملاتِ اجتماعی بر محور قرابت خانوادگی است. با کشف اعتبار «قرابت» به عنوان اعتبارِ محوری، در ساحت ساخت یکی از نمونه های منتج از محوریت قرابت تفریع خواهد شد و در ساحت تغییر به تبیین اثرات آن در طرح سازمان و با سه مؤلفه پیچیدگی، رسمیت و تمرکز پرداخته خواهد شد.
نقش نظریه اعتباریات «علامه طباطبایی» در تحقق حکمت سیاسی- اجتماعی متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش سیاست نظری بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۷
281 - 255
حوزه های تخصصی:
با وجود استقبال عالمان و متفکران جهان اسلام و تألیف شروح و تفاسیر متعدد، بسیاری از کارکردهای نظام حکمت صدرایی هنوز مورد توجه کافی واقع نشده است. ابعاد سیاسی- اجتماعی حکمت متعالیه، مهم ترین زوایای مغفول مانده این مکتب است. سید محمدحسین طباطبایی، یکی از بزرگ ترین پیروان مکتب صدرایی است که با طرح نظریه اعتباریات، امتداد حکمت متعالیه در مسیر اجتماعی- سیاسی را رقم زد. این نوشتار با بررسی نظریه ادراکات اعتباری به نقش آن در تبیین حکمت سیاسی- اجتماعی در چارچوب فلسفه صدرایی پرداخته است. ادراکات اعتباری، واسطه های بین نیازهای انسان و افعال او جهت رفع آن نیازهاست و بر این اساس نظریه اعتباریات را می توان حلقه وصل حکمت نظری و حکمت عملی دانست. طبق این نظریه، جامعه یک واقعیت تقلیل ناپذیر به افراد و منوط به تحقق یک جمع انسانی است که تأثیر و تأثر متقابل داشته، تحقق این جمع تابع اصل استخدام است. اصل استخدام متقابل نیازمند تعامل و تفاهم دوطرفه و به تبع نیازمند خلق زبان و در ادامه اعتبار ساختارهای اجتماعی، عدالت، قدرت و درنهایت سیاست است. سپس نظامات اجتماعی بر اساس احکام و اوامر عقلی برخاسته از فطرت در راستای صلاح و تکامل فرد و جامعه سامان می یابد. اصالت جامعه از منظر علامه و سریان اعتباریات پیش از اجتماع در اعتباریات پسینی، تبیین دقیق تری از حرکت استکمالی عالم از کثرت به وحدت و جهت دهی افراد به سوی کمال در بستر حکمت سیاسی- اجتماعی متعالیه و در چارچوب شریعت ارائه می دهد.
تبیین مسئله نفوذ در پرتو اعتباریات؛ با تأکید بر آراء علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های سیاست اسلامی سال هشتم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۷
155 - 179
حوزه های تخصصی:
درباره انقلاب اسلامی یکی از اساسی ترین مخاطرات، و همچنین یکی از فرصت ها و ظرفیت های بالقوه راهبردی فراروی ایران اسلامی، مساله نفوذ است. با عنایت به این مهم و ضرورت شناخت زیرپایه های نظری مساله نفوذ، مقاله حاضر می کوشد به این پرسش پاسخ بگوید که: «مسأله نفوذ چگونه بر اساس اعتباریات علامه طباطبایی (ره) تببین می شود؟». یافته های این پژوهش نشان می دهد که نفوذ، در واقع همان استخدام است که از حب ذات و طبع منفعت طلب آدمی سرچشمه می گیرد. بر طبق این امر ذاتی، همواره «پیروان خود عالی و سعادت گراها» به دنبال نفوذگذاری مِلکی و مُلکی هدایت گرانه (نفوذ مثبت) و در نقطه مقابل نیز «اصحاب خود دانی و نفس گراها» پیوسته در پی نفوذگذاری مِلکی و مُلکی استثمارگرانه ی ضلالت خواه (نفوذ منفی) بوده اند. در این میان، شرط توفیق گفتمان انقلاب اسلامی، در مدیریت هوشمندانه نفوذ مثبت خود و ایجاد حصار ضدنفوذ در برابر نفوذ منفی دشمنان قلمداد می شود.