مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
۱۲۸.
۱۲۹.
۱۳۰.
۱۳۱.
۱۳۲.
۱۳۳.
۱۳۴.
۱۳۵.
۱۳۶.
۱۳۷.
۱۳۸.
۱۳۹.
۱۴۰.
مصر
منبع:
پژوهش در تاریخ سال ششم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
171 - 204
حوزه های تخصصی:
سلفیه جریانی است که در جهان اسلام ذهن افراد بسیاری را درگیر خود کرده است. این جریان دارای تعالیم و ویژگی هایی است که همواره سعی کرده پایبندی خود به آن را حفظ کند. اما تحت شرایطی خاص رهبران این گروه یا احزابی که منتسب به این جریان هستند، تا حدودی از این تعالیم دچار انحراف شده اند. نمونه آشکار، جریان سلفیه در مصر می باشد که با ورود به عرصه سیاسی تغییراتی را تجربه کرد و با عدول از برخی اصول مسلم خود، انعطاف پذیری قابل توجهی با شرایط سیاسی از خود نشان داد.
تأثیر بحران اجتماعی و جهانی شدن بر ظهور بنیادگرایی در مصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۱ بهار ۱۳۹۰ شماره ۱
301 - 320
حوزه های تخصصی:
با توجه به تشدید جریانات بنیاد گرا در دهه های اخیر بالاخص در جوامع اسلامی، هدف این مقاله بررسی و تحلیل تاثیر بحران اجتماعی و جهانی شدن بر رشد جریانات بنیادگرا در مصر است. این پژوهش درصدد پاسخ دادن به این سوال است که بحران اجتماعی به عنوان متغیر اصلی و جهانی شدن به عنوان عامل تشدید کننده چه تاثیری در ظهور بنیادگرایی در مصر داشته است؟ فرضیه پژوهش حاضر این است که مجموعه بحران های اجتماعی و جهانی شدن علت اصلی ظهور بنیادگرایی در جوامع مسلمان و در مطالعه ی موردی مصر است . بدین منظور در مقدمه به طرح مسئله، چارچوب نظری، تعاریف و مفاهیم و سپس تاثیر بحران اجتماعی و جهانی شدن بر ظهور بنیادگرایی در مصر پرداخته شده است. در آخر نتیجه گیری و جمع بندی بحث ارائه می شود .
تاثیر انقلاب اسلامی ایران بر جنبش بیداری اسلامی شمال آفریقا (2012-2010) مطالعه موردی کشورهای تونس، مصر و لیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۳ بهار ۱۳۹۲ شماره ۱
27 - 52
حوزه های تخصصی:
وقوع جنبش های اخیر در اکثر کشورهای خاورمیانه ذهن نویسندگان، روزنامه نگاران و تئوری پردازان در حوزه های سیاسی، اجتماعی، رسانه ای و غیره را به خود مشغول داشته و هر یک از آنان در این روزها از دیدگاهی ویژه به تبیین چرایی و چگونگی این پدیده پرداخته اند. بسیاری از آنان تا دیروز دگرگونی سیاسی در خاورمیانه و شمال آفریقا را تنها رویایی خوشبینانه برای ملت های آن می دانستند و حتی خود مردمان این منطقه در سایه نظام های چندین و چند ساله خودکامه و پدرسالار، چنین بیداری و خیزشی را سرابی بیش نمی پنداشتند. صرفنظر از پرداختن به چرایی وقوع این تحولات در این پژوهش ضمن تمرکز بر کشورهای شمال آفریقا و بررسی کشورهای تونس، مصر و لیبی به دنبال پاسخگویی به این سوال خواهیم بود که آیا بیداری اسلامی در شمال آفریقا پدیده ای جدید و مستقل است و یا برعکس پدیده ای ریشه دار در گذشته می باشد؟ در راستای پرداختن به سوال فوق این فرضیه را راهنمای خود قرار می دهیم که بیداری اسلامی نه تنها پدیده ای جدید در این کشورها نمی باشد بلکه دارای آبشخورها و ریشه هایی عمیق در گذشته می باشد که مهم ترین آن انقلاب اسلامی در ایران بوده است.
پیروزی و ناکامی گفتمان اسلام سیاسی (تجربه ای متفاوت در ایران 1979 و مصر2012)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۵ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲
269 - 287
حوزه های تخصصی:
گفتمان اسلام سیاسی، در طول حیات خود تجربیات متفاوتی را در کشورهای اسلامی رقم زده که مهم ترین آنها پیروزی انقلاب اسلامی در ایران 1979 و تلاش جنبش اخوان المسلمین مصر برای به دست گیری قدرت به گونه ای دموکراتیک در سال 2012 بوده است. انقلاب اسلامی ایران در سال 1979 به پیروزی رسید و توانست خود را بر ذهن و زبان مردم هژمون سازد؛ اما اخوان المسلمین که سابقه بیشتری در مبارزه دارد، در طول فعالیت خود برای کسب قدرت در مصر و دیگر کشورهای عربی، همواره ناکام بوده است. بررسی چرایی موفقیت انقلاب اسلامی در ایران در سال 1979 و ناکامی جنبش اخوان المسلمین مابین سال های 2012-2014 در مصر، دو قرائت همسان از اسلام سیاسی است که هدف این مقاله است. پرسشی که در این زمینه مطرح می شود این است که تجربه گفتمان اسلام سیاسی در ایران چه نقاط قوتی داشته که جنبش اخوان المسلمین به دلیل نداشتن آنها طی فعالیت سیاسی خود، در دستیابی به قدرت ناکام بوده است. یافته های این مقاله که بر اساس روش تحلیل گفتمان لاکلا و موفه به دست آمده، گویای آن است که جنبش اخوان المسلمین به دلیل تأکید بر دانش التقاطی، نداشتن دال برتری همچون رهبری امام خمینی (ره)، نشانه ای چون ولایت فقیه و ناتوانی در کنترل مراکز ساختاری قدرت همانند ارتش و نیروهای امنیتی پیشین نتوانست در جریان تحولات سیاسی مصر 2012-2013 حاکمیت خود را در عرصه سیاسی مصر حفظ کند و در نتیجه، در مواجهه با بحران های سیاسی و مداخله نظامیان در سیاست ناکام مانده، به حاشیه رفت.
گفتمان اسلام گرای اقتدارگرا در مصر جدید؛ از ژانویه 2011 تاکنون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۶ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴
1049 - 1066
حوزه های تخصصی:
سقوط مبارک در سال 2011 آغاز تحولی گفتمانی در مصر بود. عناصر رهاشده بر حوزه گفتمانگی مصر، گرداگرد دالی خاص درصدد ارائه تصویری کارامد از جامعه مطلوب مصر و جذب دال های شناور در حوزه گفتمانگی رقبا بودند. از یک منظر می توان گفتمان های سیاسی مصر را بر پایه اسلام گرایی یا سکولاریسم و دموکراسی خواهی یا اقتدارگرایی تقسیم کرد. برخی گروه های سیاسی مصر، در درون گفتمان اسلام گرای اقتدارگرا »عمل کرده و در نزاع گفتمانی شکل گرفته، سعی در هژمون سازی خود داشته اند. پرسش این مقاله این است که این گفتمان از چه مؤلفه هایی برای تسلط هژمونیک خود بهره برده و ساختار گفتمانی آن به وسیله چه گروه های سیاسی شکل گرفته است؟ این مقاله با روش تحلیل گفتمان لاکلا و موفه نشان می دهد که گفتمان یادشده با مرکزیت" خلافت"در مفصل بندی با دال هایی چون شورا، عدالت، جهاد، شریعت، و در غیریت سازی نسبت به غرب و دموکراسی و شیعه؛ سعی در بازخوانی خود برای تناسب با اوضاع دارد، اما تشتت مؤلفه های گفتمانی و گروه هایی که از این منطق گفتمانی بهره می گیرند، موجب شده است تا به نوعی دچار زمان پریشی گفتمانی شوند.
گزارش کتاب، فرهنگ، تمدن و بشریت
منبع:
آینه پژوهش سال ۲۶ خرداد و تیر ۱۳۹۴ شماره ۲ (پیاپی ۱۵۲)
64 - 73
حوزه های تخصصی:
کتاب فرهنگ، تمدن و بشریت نوشته طارق حجی از جمله کتبی است که توسط یک نویسنده مسلمان عرب با نگاه از درون به بیرون به نگارش درآمده است. در این کتاب نویسنده، هم مشکلات جامعه مصر را مطرح می کند و هم معضلات ناشی از محیط بیرونی و یا جهانی را مطرح می کند و تلاش می کند با استفاده از رویکرد کلان و جامع به مسائل مصر نظر بیفکند. نویسنده در نوشتار حاضر گزارشی از کتاب مذکور را ارائه می نماید. وی در راستای این هدف، با معرفی بخش ها و فصول کتاب، محتوای هر کدام را مورد مداقه قرار می دهد.
آگاهی هایی درباره تشیع در صعید مصر در سده هفتم هجری بر اساس کتاب «الطالع السعید »، اثر کمال الدین ادفوی (685 - 748)
حوزه های تخصصی:
کتاب «الطالع السعید » تألیف کمال الدین ادفوی از مهم ترین منابعی است که آگاهی های تاریخی ارزشمندی درباره تشیع و برخی اعلام شیعه در منطقه صعید مصر، به ویژه در سده هفتم هجری به دست می دهد. نویسنده در نوشتار حاضر، پس از معرفی مختصر کتاب مذکور و مؤلف آن، شواهد و نشانه هایی از حضور و انتشار تشیع در این منطقه در سده های میانی ارائه می نماید.
تحلیل بحران اقتصادی مصر در سال های 796 تا 806 قمری؛ نمونه ای از روش تاریخ نگاری مقریزی (د.845 ق)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
تاریخ اسلام سال بیستم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۷۸)
157 - 182
حوزه های تخصصی:
مطالعات روش شناختی مورخان مسلمان می تواند بخشی از میراث گذشتگان را بازنمایی کند و الگوهایی را برای پژوهش، پیش روی تاریخ پژوهان قرار دهد. مقاله حاضر می کوشد با بررسی تحلیل تقی الدین احمد مقریزی (د.845 ق) درباره بحران های اقتصادی مصر، دریچه ای به سوی شناخت روش شناسی او بگشاید. نتیجه این مقاله نشان می دهد که مقریزی با مبنا قرار دادن یک فرضیه، ارائه نمونه هایی عینی از مشاهدات خود و مقایسه و تطبیق نمونه های تاریخی با نمونه های مشابه این بحران ها در دوره خود توانسته است بین متغیر بحران قحطی مصر و سیاست های پولی دولت، ارتباطی علّی معلولی برقرار کند و نظریه ای درباره ارزش ذاتی پول ارائه نماید. این نظریه، جایگاه مقریزی را بالاتر از دیگر اقتصاددانان عرصه پول قرار می دهد.
بررسی علل و ماهیت شورش مصر در نخستین دوره سلطه هخامنشیان (525 402 ق.م.)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فتح مصر به دست کمبوجیه و عملکرد خوب او و جانشینانش در مصر، به گواهی یافته های جدید، سبب نشد که مصریان، تحت تأثیر اوضاع آشفته شاهنشاهی قرار نگیرند و شورش نکنند. این تحقیق، با استفاده از داده های منابع اولیه و کشفیات نوین باستان شناسی، به تبیین شورش هایِ مکررِ مصریان در نخستین دوره سلطنت فرمانروایان هخامنشی در مصر می پردازد و ناکامی در دستیابی به اهداف، تبعیض و احساس حقارت جامعه مصر را، فرض اصلی بروز شورش در نظر می گیرد. بنابراین، مسئله نوشتار حاضر، چرایی و چگونگی مناسبات شاهنشاهان هخامنشی با مصر و مسئله شورش مصریان در مصر است که با روش توصیفی تحلیلی بدان پرداخته شده است. این تحقیق، با در نظر گرفتن پیشینه تاریخی و فرهنگی مصر، پس از بررسی و تبیین گزاره های تاریخی و باستان شناختی مربوط به این موضوع، ماهیت شورش های مکرر مصریان در مصر را در ارتباط مستقیم با نارضایتی آن ها از سلطه ایران بر مصر و احساس حقارت مصریان به دلیل خاستگاه غیر مصری شاهنشاه هخامنشی، با وجود همه تلاش فراوانشان در مصر، ارزیابی می کند.
بررسی سیاست های علمی خلیفه المعز فاطمی (با تکیه برکتاب المجالس و المسایرات قاضی نعمان)
حوزه های تخصصی:
یادگیری علوم همواره برای انسان امری حیاتی بوده؛ و در طول تاریخ بشریت هیچگاه زمانی وجود نداشته است که انسان خود را از یادگیری بی نیاز دانسته؛ و یا آن را عملی غیر ضروری به حساب آورد. اما روند کشف و یادگیری علوم در زمانها و مکان های مختلف رشد متفاوتی داشته است، گاه در یک برهه از زمان آنچنان سرعت گرفته است که آن عصر، به عصر شکوفای علمی ، عصر طلایی و... نامبردار گشته؛ گاهی اوقات نیز آن قدر کند بوده که آن را دوران انحطاط علمی نام نهاده اند. از آنجاکه پیشرفت علمی در هر جامعه و سرزمینی تابع عوامل گسترده فرهنگی،اجتماعی،اقتصادی و...می باشد. حاکمان به دلیل در دست گرفتن نبض قدرت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی در یک جامعه و تاثیرگذاری بسیار بر این عوامل در پیشرفت یا عدم پیشرفت علمی جامعه از نقش بسیاری برخوردار هستند. یکی از زمانهای که فراگیری علم در آن روند مطلوبی داشته است دوران خلافت خلفای نخست فاطمی در مصر است. در این زمان ، مصر به پیشرفت علمی قابل توجهی می رسد و به عنوان یکی از مراکز علمی مهم دنیا مطرح شده مهد پرورش علوم مختلف می گردد .در این تحقیق که با روش توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر کتاب المجالس و المسایرات قاضی نعمان جمع آوری شده است. سعی بر این است که سیاست گذارهای خلیفه المعز فاطمی در راه پیشرفت علمی و تلاش های او در این راه شناسایی و معرفی گردد.
انقلاب مصر؛ بررسی نقش نئوپاتریمونیالیسم در کژکاردی نهادهای اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال هفتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۲۸ (پیاپی ۵۸)
267 - 292
حوزه های تخصصی:
تحولات چند سال اخیر شمال آفریقا که به برکناری دیکتاتوری های قدیمی تونس و مصر منجر شد از جمله حوادث جالب و شگفت چند سال اخیر محسوب می شود که اذهان بسیاری از اندیشمندان را متوجه خود کرده است. این مقاله قصد دارد خوانشی تازه از علل وقوع تحولات مصر در سال 2011 که به برکناری حسنی مبارک منجر شد ارائه کند. لذا، در پاسخ به چرایی وقوع انقلاب مصر، از رویکرد ساختاری نئوپاتریمونیالیسم در تبیین این پدیده استفاده می شود چراکه اعتقاد بر این است که بهتر می تواند خاستگاه ها و ریشه های تحولات فوق را تبیین کند. در این راستا، این فرضیه به آزمون گذاشته می شود که ماهیت نئوپاتریمونیال حکومت مصر با ویژگی های خاص خود همچون شخصی بودن قدرت، حامی پروری، فساد، وابستگی به قدرت خارجی با دست کاری در ماهیت ساز و کارهای جامعه مدنی همچون احزاب، سندیکاها، بخش خصوصی به تشدید ناکارآمدی رژیم و در نتیجه اعتراضات مردمی سال 2011 انجامیده است.
مطالعه تطبیقی جنبش اخوان المسلمین مصر و جنبش فتح الله گولن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شکل گیری جنبش های مختلف در منطقه باعث شده تا طیف وسیعی از مطالعات پیرامون جنبش ها شکل بگیرد و چرایی و چگونگی فعالیت این جنبش ها را مدنظر قرار دهد. بنابراین در این مقاله سعی شده تا با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و روش تطبیقی دو جنبش اخوان المسلمین و جنبش فتح الله گولن بررسی شود و به شباهت ها و تفاوت های آن ها اشاره شود. فرضیه نوشتار این است که اخوان المسلمین در شیوه ها و روش ها با جنبش گولن شباهت و در نوع نگاه به مقوله دین و سیاست دارای تفاوت های اساسی هستند. در همین راستا یافته های پژوهش حاکی از این است که دو جنبش در مقوله دین و دولت و سکولاریسم کاملاً متفاوت از هم و در مبحث دموکراسی و تصوف به هم نزدیک هستند. هم چنین یافته های تحقیق تصریح می کند که اگر چه هر دو جنبش دارای هدفی جهان شمول بوده اند؛ ولی جنبش گولن متوجه کل عالم و جنبش اخوان المسلمین متوجه جهان اسلام بوده است. هرچند هر دو جنبش دست به فعالیت های اقتصادی و خدماتی زده اند ولی فعالیت های خدماتی اخوانی ها بیشتر از جنبش گولن بوده است.
مبانی حکمرانی اخوان المسلمین در مصر: چالشهای تحکیم نظام جایگزین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال پنجم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۹
1 - 31
حوزه های تخصصی:
هدف از این مقاله بررسی ابعاد عملی تجربه حکومتی اخوان المسلمین مصر در پرتو بنیان های نظری این جنبش است. از طریق این بررسی، نویسنده جویای واکاوی مهمترین مناظره های سیاسی حاکم بر دوره یک ساله حکومت اخوان در مصر و پیامدهای سرنگونی آن است. به عبارتی، تبیین انتقادات به شیوه عملی اخوان و پاسخ های عملی و گاه نظری حکومت اخوان و حامیان آن، زمینه طرح مباحث مقاله است. همچنانکه می دانیم اخوان المسلمین نتوانست فرایند گذار دموکراتیک مصر را به سرانجام برساند و تجربه حکومتی آن به عقب گرد دموکراتیک مصر ختم شد. پرسش دو وجهی مقاله آن است که مبانی عملی حکمرانی اخوان چه تأثیری بر سرنگونی آن داشت و پیامدهای این تحول بر جنبش اخوان و نیز حکومت مدنی مصر چیست. در پاسخ، این فرضیه مطرح می شود که غیرممکن شدن اصل محوری الگوی حکمرانی اخوان، یعنی موازنه گری، در فضای آشوب زده مصر، به سرنگونی آن انجامید و پیامد این سرنگونی، افزون بر ارتقای عمل گرایی اخوان، افزایش انشعاب ها، گسترش افراط گرایی و دشواری بازگشت اخوان به قدرت است که در مجموع مصالحه سیاسی را دشوارتر ساخته و می سازد. بر این اساس، در یک فرایند قیاسی و با تکیه بر داده های کتابخانه ای، تلاش شده است روند تغییر در علت و معلول پژوهش دنبال و بر این مبنا، دلایل عملکرد اخوان در حکومت و سرنگونی آن بر مبنای بنیان های نظری آن تبیین شود. چارچوب زمانی مقاله دوره حکومت اخوانی تا کودتای ژولای 2013 و نیز اشاره هایی به دوره پس از آن را است.
بررسی تطبیقی نقش قوه قضائیه در کشورهای اسلامی افغانستان، مصر، پاکستان و ایران(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
بر اساس نظریه تفکیک قوا، قوه قضائیه یکی از سه بخش عمده حکومت بوده و وظایف معینی دارد؛ اما در برخی کشورهای اسلامی وظایف دیگری نیز به آن محول شده است. بررسی تطبیقی این قوه در کشورهای اسلامی ایران، افغانستان، پاکستان و مصر می تواند نقاط قوت و ضعف آن را نشان دهد و در نتیجه قوه قضائیه کار آمدی را پیشنهاد نماید. کاستی های قوه قضائیه افغانستان، عدم نهادهایی مانند دادگاه تخلفات اداری و سازمان بازرسی کل کشور و نبودن نهاد نظارتی برقوه قضائیه است. از طرفی وظیفه تفسیر و تطبیق قانون اساسی از صلاحیت وی خارج است. قوه قضائیه مصر ساختار و تشکیلات منظمی دارد و برای نظارت بر قوه قضائیه نهادهای متعددی پیش بینی شده؛ اما چالش عمده آن وابستگی به ریاست جمهوری است. چالش بزرگ قوه قضائیه پاکستان عدم استقلال است که از رئیس تا قضات، همه منصوب رئیس جمهور است. قوه قضائیه ایران مستقل و دارای تشکیلات منظمی است و نقطه قوت آن نظارت فقیه عادل و مجتهد بر آن است.
مکاتبات امام علی (ع) با کارگزارانِ مصر
منبع:
سیره پژوهی اهل بیت سال چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۶
47 - 59
حوزه های تخصصی:
مصر به سبب موقعیت سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در حکومت امام علی7 از اهمیت بسزائی برخوردار بوده است. این منطقه از یک سو با شام در تسلط معاویه و از سوی دیگر، با متصرفات تازه فتح شده مسلمانان در شمال آفریقا هم مرز بود. ناآرامی های مصر می توانست در هر دو سوی آن اثرات منفی داشته باشد. به همین رو حضرت اولاً قابل اعتمادترین فرماندهان خود یعنی قیس بن سعد، محمد بن ابی بکر و مالک اشتر نخعی را به آنجا اعزام کرد؛ و ثانیاً در ضمن مکاتبات متعدد همواره توصیه های لازم در زمینه حکومت داری را به آنها ابلاغ می کرد. در این پژوهش با رویکرد توصیفی- تحلیلی و با مطالعه نامه ها و مکاتبات حضرت با کارگزاران خود در مصر، چرایی و مضامین این مکاتبات مورد بررسی قرار گرفته و نشان داده شد که افزون بر اهمیت سیاسی مصر، گسترش اسلام در مناطق تازه فتح شده در شمال آفریقا نیز برای حضرت از اهمیت بالایی برخوردار بوده است.
سیاست خارجی مصر از مرسی تا سیسی: تغییر درون پارادایمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مقاله بررسی مبانی و ابعاد نوین سیاست خارجی مصر در دوره «عبدالفتاح السیسی» است. مصر در دوره پس از «مبارک» تحولاتی گسترده در سطوح داخلی و سیاست خارجی تجربه کرد. با سرنگونی «محمد مُرسی» و روی کار آمدن نخستین رئیس جمهور منتخب در تاریخ مصر، این کشور وارد مرحله نوینی در سطوح داخلی و خارجی شد. از آنجا که سیاست خارجی تداوم سیاست داخلی مصر بوده، توجه سیسی به سیاست و روابط خارجی و به ویژه پیشبرد برخی تغییرات در آن اهمیت داشته است. با توجه به مسئله مقاله، یعنی «تغییرات و آورده های سیسی در سیاست خارجی مصر»، پرسش مقاله بر «چرایی و سطح وقوع تغییر در سیاست خارجی مصر در دوره سیسی» متمرکز بوده است. بنا بر فرضیه اولیه مقاله، تغییر سیاست خارجی حاصل تحوّل جهان بینی نخبگان حاکم بر مصر- در گذار از مرسی به سیسی - و منافع صنفی متناظر با آن است؛ تغییری که نه در سطح پارادایم حاکم بر سیاست خارجی، بلکه درون پارادایم یادشده رخ داده است. در این مقاله برای تبیین علل تغییرات در سیاست خارجی مصر در دوره سیسی و نیز سطح آن از روش «تحلیل علّی پس رویدادی» استفاده شده است. افزون بر این روش، در بحث و توضیح روایت های جدید سیاست خارجی مصر در دوره سیسی، از تحلیل گفتمان استفاده شده و محدوده زمانی پژوهش دوره پس از کودتای 2013 مصر بوده است.
امنیت آب در حوضه رود نیل تهدیدی برای امنیت خاورمیانه
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی تقسیم آب در حوضه رود نیل است. مانند خاورمیانه، جدایی آب در چارچوب نارضایتی سیاسی بزرگ تر که از دوران استعمار به ارث برده شده بود، رخ داد. در همه موارد کمبود آب محرک بوده است. فعالان امنیتی در همه موارد تصمیم گیرندگان بودند؛ در مورد حوزه دجله - فرات، سازمان های غیردولتی و فعالان حقوق بشر نیز به عنوان فعالان امنیتی ظهور کرده اند. مخاطبان هدف در همه موارد شامل افکار عمومی ملی و بین المللی، و همچنین تصمیم گیرندگان در کشورهای اهدا کننده، به ویژه در مورد دجله - فرات و حوضه های رود نیل بودند. چندین مکانیسم امنیتی سازی به طور همزمان در همه موارد مورد استفاده قرار گرفته اند. در مورد کرانه باختری، برای مثال، جذب منابع ( برش ساختاری) با کمیته های مشترک مدیریت آب ( برش نهادی) دست به دست هم دادند. در همه موارد، زبان نقش حیاتی در جدایی منابع آب ایفا می کند، به خصوص در مورد مصر و اسرائیل، که در آن ارزش نمادین آب و زمین با سنت های مذهبی به ارث برده شده از دوران باستان پیوند نزدیکی دارد.
هیدروپلیتیک نیل و تأثیر آن بر روابط ژئوپلیتیکی میان مصر، سودان و اتیوپی ( با تأکید بر سد رنسانس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رود نیل با 6853 کیلومتر، طولانی ترین رودخانه جهان و پرآب ترین رودخانه در قاره آفریقا است. این رودخانه که حاصل مجموعه ای از چندین جویبار است، پس از طی مسیری طولانی به سمت شمال، و گذر از کشورهایی که در مسیر این رودخانه هستند، نهایتا وارد دریای مدیترانه در شمال آفریقا می شود. نیل نقش اساسی در اقتصاد کشورهای حوضه نیل یعنی مصر، سودان و اتیوپی دارد. میزان بهره برداری سه کشور از نیل به یک اندازه نیست. بیشترین میزان استفاده از رود نیل مربوط به مصر و پس از آن سودان و اتیوپی است. تا دهه 1990م. مشکل چندانی میان سه کشور به وجود نیامد. اما از اواسط دهه 1990م. در نتیجه تقاضای فزاینده مبتنی بر طرحهای جدید آبیاری، رشد جمعیت و سطح بالاتر زندگی، رقابت بر سر حقابه آب نیل میان سه کشور فوق الذکر بالا گرفت. آنچه که بر شدت رقابت میان آنها افزود، اقدام دولت اتیوپی در ساخت سد نهضت (رنسانس) در سال 2011م. بود، به گونه ای که ساخت این سد و بهره برداری از آن صدمات جدی به اقتصاد مصر و تا اندازه ای سودان وارد می ساخت. اقدامی که از سوی دولت مصر بی پاسخ نماند و با واکنش شدید این کشور مواجه شد. در این پژوهش که روش تحقیق، توصیفی - تحلیلی بوده و برای جمع آوری اطلاعات از منابع مکتوب و اینترنت استفاده شده، در پاسخ به این سئوال که هیدروپلیتیک نیل چه تاثیری بر روابط ژئوپلیتیکی میان مصر، سودان و اتیوپی گذاشته است؟ می توان گفت که هیدروپلیتیک نیل، مصر، سودان و اتیوپی را در آستانه یک تقابل ژئوپلیتیکی قرار داده است. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که قراردادهای استعماری، فقدان یک مکانیسم مناسب در زمینه تقسیم آب، افزایش جمعیت و رشد کشاورزی و صنعت در حوضه نیل، ساخت سد رنسانس در اتیوپی و نهایتا دخالت قدرتهای منطقه ای و جهانی باعث شده تا حوضه رود نیل عرصه رقابت هیدروپلیتیکی میان مصر، سودان و اتیوپی شود. بنابراین می توان گفت در صورت پافشاری کشورهای بالادست بر سهم منصفانه از آب نیل از جمله عملیاتی شدن سد نهضت (رنسانس) و بهره برداری از آن توسط اتیوپی، آسیب فراوانی را متوجه میزان آب شرب، کشاورزی و صنعت توریسم مصر و تا اندازه ناچیزی آب سودان خواهد گذاشت. لذا در چنین شرایطی هیدروپلیتیک نیل، عرصه «تقابل ژئوپلیتیکی» میان مصر، سودان و اتیوپی خواهد شد.
رویکرد مقایسه ای ایران و مصر درقبال گروه های جهادی فلسطین (1979 تا 2012 می لادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جمهوری اسلامی ایران و مصر، دو کشور مهم و تأثیر گذار در جهان اسلام، منطقه ژئواستراتژیک خاورمیانه و شمال آفریقا محسوب می شوند. مصر مدعی رهبری جهان عرب، کشوری تأثیر گذار در می ان کشورهای اسلامی، عربی و غیر متعهدها است. این کشور در مسأله فلسطین تاکنون بیشترین تأثیر گذاری را داشته وگروه های جهادی فلسطینی، مصر را همچنان اصلی ترین حامی خود می دانند. ایران نیز به عنوان کشوری اسلامی و تأثیرگذار در مناسبات منطقه ای، نقشی راهبردی در مناسبات جهان اسلام، خاورمیانه و فلسطین دارد. بنابراین تاثیرپذیری گروه های جهادی فلسطینی از دو کشور در منطقه حساس خاورمیانه دارای اهمیت بسیار است. به ویژه اینکه هر دو کشور طی سه دهه گذشته رویکردهای متفاوتی را نسبت به مساله فلسطین دنبال کرده اند. روابط ایران ومصر پس از انقلاب اسلامی با چالش ها و تنش های مختلفی مواجه بوده است. با شناسایی موجودیت اسراییل از سوی مصر –پیمان صلح کمپ دیوید – اختلافات به اوج رسیده ومنجر به قطع روابط دو کشور شد. طی سه دهه گذشته سیاست خارجی مصر با سیاست های کشورهای غربی به خصوص ایالات متحده همسو بوده است و این کشور به دستیابی به بخشی از حقوق فلسطینی ها رضایت داده است، اما ایران موجودیت اسراییل را هرگز به رسمیت نشناخته و از حقوق کامل فلسطینی ها و بازپس گیری سرزمین های اشغالی و تشکیل دولت فلسطین حمایت کرده است.بر این اساس، مصر از گروه های فلسطینی سازشکار مانند فتح و تشکیلات حکومت خودگردان حمایت کرده وایران از گروه های معتقد به ادامه مقاومت وجهاد مانند گروه های حماس و جهاد اسلامی حمایت کرده است. بنابراین تاکنون مساله فلسطین مهم ترین عامل تاثیرگذار در روابط ایران ومصر بوده است.
تأثیر رسانه های جمعی نوین بر شکست نخستین دولت اخوان المسلمین در مصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحولات در حوزه ارتباطات و فناوری امروز اغلب جنبه های مختلف بشری در حوزه انسانی و اجتماعی و مفاهیم مرتبط با آن را دستخوش تغییر قرار داده است؛ یکی از آثار این دگرگونی بر حوزه قدرت دولت ها بوده است؛ اکنون این پرسش به میان آید که رسانه های جمعی چه تأثیری بر شکست نخستین دولت اخوان المسلمین در مصر داشتند؟ به نظر می رسد که عدم توجه و نادیده انگاشتن تغییرات جهانی در حوزه ارتباطات که از حالت تک سویه به چندسویه دگرگون شده است در شکست نخستین دولت اخوان المسلمین مؤثر و معنادار دارد بوده است؛ نتایج تحقیق نشان از آن دارد که رسانه های نوین جمعی به جمعیت بالای جوانان در این کشور کمک نموده تا در مقابل سیاست های نخستین دولت اخوان المسلمین و رهبران آن مقاومت نمایند؛ برهمین اساس مقاله بامبنا قراردادن مطالعه اسنادی با روش کتابخانه ای و با تحلیل و استفاده منابع موجود، علل شکست اخوان المسلمین را با توجه به اثرگذاری متغیر رسانه و شبکه های اجتماعی بررسی نموده است.