مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
مکتب کپنهاگ
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال هجدهم شهریور ۱۳۹۷ شماره ۶ (پیاپی ۵۸)
189-211
نیاز به امنیت پس از نیازهای فیزیولوژیک مهم ترین نیاز اساسی انسان برای حیات است که شانه به شانۀ دگردیسی در روندها و فرایندهای زندگی جمعی متحول شده است و ابعاد مختلفی یافته است. در دوران مدرن مفهوم بسیط یا به تعبیری پسامدرن دال شناور امنیت در بستر نظام دانش برآمده از گفتمان کلاسیک امنیت ملی مدلولی یافت که جامع اعضا و مانع اغیار نبود. نقیصه ای که با صورت بندی ای جدید از مفاهیم و ایجاد پیوند معنایی نوینی میان مقولة امنیت و عدالت ذیل نظام دانش برآمده از گفتمان امنیت جامعه ای تاحدودی مرتفع گردید. درواقع، مفهوم امنیت ملی فقط در وضعیتی می تواند متضمن و منادی «امنیت پایدار/ security sustainable » باشد که موجد و مولد عدالت در تمامی سطوح اجتماعی باشد و با تقویت سرمایة اجتماعی اطمینان و آسودگی خاطر افراد و گروه های اجتماعی را به هم راه داشته باشد. این مهم مستلزم اتخاذ رویکردی جامعه محور دربرابر رویکردی قدرت محور است. امری که با تقدم بخشیدن به جامعة مدنی و تقویت نهادهای جامعه بنیاد و ابتنای روندهای سیاست سازی و سیاست گذاری بر ارزش های اجتماعی و فرهنگی میسور و میسر خواهد بود.
تأملی انتقادی به چالش های امنیتیِ روابط اقتصادی ایران و افغانستان(2017- 2001م.)
منبع:
سیاست و روابط بین الملل سال اول پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
167 - 192
حوزه های تخصصی:
تقویت و ثبات مناسبات اقتصادی کشورهای یک منطقه، تا حدّ زیادی منوط به رفع چالش های امنیتیِ آنان است. این مهم، درخصوص تعاملات بازرگانیِ ایران و افغانستان نیز که در منطقه ای تنش زا واقع شده اند، صِدق می کند. مهم تر آنکه، ایران با وجود موانع امنیتیِ منطقه ای و فرامنطقه ایِ کنونی، توانسته در بازار این کشور نفوذ بسیاری یابد. با این حال، روابط اقتصادی فعلیِ دو کشور، به شدّت از چالش های غالباً امنیتی شده تأثیر پذیرفته است. با هدف اثبات این ادّعا، سؤال اصلی نوشتار حاضر و با تمرکز بر سال های 2017-2001م. آن است که مهم ترین چالش ها و محدودیت های امنیتیِ حاکم بر مناسبات اقتصادی ایران و افغانستان در سطوح ملّی، منطقه ای و فرامنطقه ای کدامند؟ در پاسخ باید گفت که تداوم نگاه امنیتی ایران به افغانستان، منازعات منطقه ای پیرامون دو کشور، و امنیتی شدن ژئوپلیتیک و هویت ایران و افغانستان در سطح جهانی توسّط آمریکا، مهم ترین چالش های مدّنظر هستند. تحلیل مذکور، در چارچوب انتقادی نظریه ی امنیتی شدنِ مکتب کپنهاگ، با روش علّی و فنّ گردآوری کتابخانه ایِ اطّلاعات، انجام گرفته است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که یکی از علل اصلی عدم رشد مناسبات اقتصادی ایران و افغانستان طیّ سال های گذشته، رویکرد امنیتیِ حاکم بر مناسبات تهران-کابل و پویش های امنیتیِ فراملّی بوده است. بر این اساس، ارتقای تعاملات اقتصادی دو کشور می طلبد تا بسیاری از موضوعات و تهدیدات بیش از آنکه در حوزه ی امنیت جای گیرند، می بایست توسّط دولتمردان در حوزه ی سیاست حلّ وفصل شوند.
منطقه گرایی در آفریقا از منظر مکتب کپنهاگ
حوزه های تخصصی:
از دیرباز همواره رهبران کشورهای آفریقای تلاش نموده اند با توجه به تحولات داخلی و بین المللی، ضمن اتخاذ استراتژی واحد منطقه گرایی به منظور وحدت قاره آفریقا موجبات رشد و توسعه این قاره را فراهم آورند. با تأسیس و ظهور «سازمان وحدت آفریقا» و سیر روند تحول آن که منجر به ایجاد «اتحادیه آفریقا» در عرصه معادلات ساختاری منطقه آفریقا شد، ساز و کاری درون منطقه ای در بین کشورهای عضو بوجود آمد تا به صورت همه جانبه، عوامل سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، امنیتی مشترک را به هم پیوند دهد و فرایند همکاریهای منطقه ای و منطقه گرایی را ارتقاء بخشد. وضعیت امنیتی و اقتصادی منطقه آفریقا که هم تحت تأثیر بازیگران دولتی و هم بازیگران فرامنطقه ای قرار دارد، فرایند توسعه منطقه گرایی را دچار مشکلات و موانعی ساخته که چشم انداز و تحقق اهداف مورد نظر به آسانی قابل دست یابی نباشد. از طرف دیگر در راستای تحولات جهان و منطقه، کشورهای آفریقایی به ضرورت دریافته اند که برای مقابله با چالش های موجود در آفریقا، نیاز به همبستگی و انسجام بیشتری است تا بتوانند به اهداف اتحادیه آفریقا دست یابند. در این مقاله برای مطالعه روند همگرایی منطقه ای در آفریقا؛ علاوه بر بررسی موانع ساختاری آفریقا، بحث مسائل امنیتی و تأثیر آن در عرصه رشد و توسعه کشورهای آفریقایی به عنوان عنصر تعیین کننده مورد نقد و بررسی قرار می گیرد. نویسندگان تلاش دارند تا با رویکردی توصیفی- تحلیلی؛ منطقه گرایی در آفریقا را با استفاده از مکتب کپنهاگ بررسی کنند.
تأثیر راهبرد اقتصاد مقاومتی بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران
حوزه های تخصصی:
درپی مجموعه تحریم های اعمال شده توسط نظام سلطه جهانی علیه جمهوری اسلامی ایران، امنیت اقتصادی و به تبع آن امنیت ملی با تهدیدهایی مواجه شده است. مجموع شرایطی که در نتیجه تحریم ها به وجود آمده باعث شد كه عرصه جدیدی به نام اقتصاد مقاومتی برای استمرار و تجلی اقتدار ملی و اقتصادی كشور ترسیم شود. در این راستا سؤالی که مطرح می شود این است که استراتژی اقتصاد مقاومتی چه تأثیری بر امنیت ملی ایران دارد؟ فرضیه مقاله عبارت است از اینکه اقتصاد مقاومتی باعث ایجاد توان اقتصادی در داخل کشور می شود و این مسئله هم در تقلیل تهدیدات خارجی و هم ترمیم آسیب پذیری های داخلی و ارتقا ضریب امنیت ایجابی کشور نقش تعیین کننده ای دارد. توان اقتصادی هر کشوری نه تنها در حفظ استقلال و حاکمیت ملی نقش اساسی را بازی می کند، بلکه برای پیشبرد اهداف سیاست خارجی بویژه برای کشورهای دارای اهداف وسیع سیاسی و ایدئولوژیک مهمترین عامل محسوب می شود، زیرا قدرت اقتصادی با تولید ثروت، منابع لازم برای افزایش و حفظ قدرت نظامی را ایجاد می نماید.
تأثیر تحولات سیاسی و ژئوپلتیک کردستان عراق بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران و نقش تأثیرگذار دو کشور آمریکا و اسرائیل در آن (براساس مکتب کپنهاگ و مجموعه امنیتی منطقه ای)
حوزه های تخصصی:
کردستان عراق، منطقه ای دارای اهمیت ژئوپلتیکی و ژئواستراتژیکی است که از سال 1991 م به صورت دو فاکتو موفق به خودمختاری و در سال 2003م در سایه تحولات جهانی و دخالت آمریکا و دیگر متحدین، موفق به تشکیل حکومتی بر مبنای فدرالیسم شد. تحولات به وجود آمده و سیاست های اعمالی اقلیم کردستان با توجه به جغرافیای منطقه و شکل گیری ناسیونالیسم کردی ، باعث تشدید نگرانی های کشورهای دارای اقلیت کرد منطقه (ایران، ترکیه ، سوریه و عراق مرکزی) گردید. تأثیر تحولات سیاسی و ژئوپلتیک حکومت اقلیم کردستان عراق بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران و نقش تأثیر گذار دو کشور آمریکا و اسرائیل در معادلات امنیتی منطقه در چارچوب مکتب کپنهاگ و مجموعه امنیتی منطقه ای، ملاک اصلی تحقیق بوده است .از این رو این سؤال مطرح می گردد که: تحولات سیاسی و ژئوپلتیک کردستان عراق چه تأثیری بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران خواهد گذاشت؟ در پاسخ به این پرسش به نظر می رسد با عنایت به جایگاه راهبردی و موقعیت استراتژیکی کردستان عراق در منطقه و نفوذ دو کشور آمریکا و اسرائیل در آن، می تواند تبعات منفی و تهدیدات جدی بر امینت ملی جمهوری اسلامی ایران داشته باشد . این تحقیق با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی بر پایه استفاده از منابع کتابخانه ای و اینترنتی می باشد.
کالبدشکافی بحران سیاسی - امنیتی یمن از منظر مکتب کپنهاگ
منبع:
راهبرد سیاسی سال چهارم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱۲
219 - 241
حوزه های تخصصی:
پرسشی که نگارندگان پژوهش پیش رو با رویکردی توصیفی تحلیلی و با تأسی از اعتراضاتِ انقلابیِ ملت یمن و سقوط حکومتِ مستبد و دست نشانده «علی عبدالله صالح»، درصدد پاسخ به چرایی آن برآمده اند چنین ترتیب بندی شده است که مهم ترین چالش های رخ نموده در حکومت پسااقتدارگرا منبعث از چه عواملی می باشد؟ فرضیه ای که از مَعبر پرسش مزبور مطرح شده آن است که تحولات پدیدار شده در فضای پساصالح بیش از هر عامل دیگری منبعث از دخالت نیروهای خارجی و به طور خاص اِئتلاف غربی، عَربی، عِبری به رهبری ایالات متحده و عربستان سعودی می باشد؛ ایشان در پرتو رقابت های راهبردی و تغییر جبهه بندی منطقه ای (ادعای هلال شیعی)، جبران شکست در عراق و سوریه و همچنین کوشش برای حفظ سازه سیاسی کشورهای درحال فروپاشی، موجب شده اند تا حکومت جدید یا پسااقتدارگرا با چالش های ژرفی از جنس فقدان امنیت در حوزه های سیاسی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی مواجه گردد.
ملاحظات امنیتی ایران در قبال استقلال اقلیم کردستان عراق
حوزه های تخصصی:
کردستان عراق بعد از ایجاد دولت فدرالی، پیشرفت زیادی را در زمینه های علمی، اقتصادی و سیاسی به دست آورده است. همچنین علاوه بر پیشرفت در این زمینه ها، با حمایت از سیاست های آمریکا در عراق و نیز ارتباط با رژیم صهیونیستی، نفوذ بیشتری درمنطقه، خصوصاً در کشورهای دارای اقلیت کردنشین پیدا کرده است. وجود مرز مشترک و اشتراکات فرهنگی و مذهبی و از طرف دیگر پیشرفت های زیاد سال های اخیر در اقلیم کردستان در مقایسه با مناطق کردنشین ایران، در کنار سهم قابل توجه کردها در ساختار سیاسی عراق، تأثیرپذیری کردهای ایران را از کردستان عراق افزایش داده است. هدف اصلی این پژوهش نیز بررسی تأثیرات استقلال اقلیم کردستان عراق بر امنیت ملی ایران است. بر همین اساس، سوال اصلی پژوهش بر این مبنا شکل گرفته است که تأثیر استقلال اقلیم کردستان عراق بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران چیست؟، لذا این نوشتار با بهره گیری از روش تحلیلی- توصیفی و با توجه به افق های ساختارگرایانه مکتب کپنهاگ، این انگاره را مفروض می دارد که با توجه به همسایگی کردهای ایران و عراق و تأثیرپذیری آنها از یکدیگر بی شک استقلال احتمالی این اقلیم، تأثیر زیادی بر امنیت مناطق کردنشین ایران خواهد گذاشت. نتیجه پژوهش حاکی از آن است که در شرایط کنونی( فدرالی بودن اقلیم) این تاثیرگذاری صرفاً ممکن است در بُعد اقتصادی آن چشم گیر بوده و در سایر مولفه های امنیتی مطرح شده، تأثیر چندانی بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران نداشته باشد.
تأثیر پروژه ایران هراسی در راهبرد منطقه ای جدید اسرائیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۶ بهار ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۶۴)
67 - 86
حوزه های تخصصی:
طی سال های اخیر یکی از رویدادهای مهم در منطقه ، مساله تغییر راهبرد خارجی منطقه ای رژیم اسرائیل با استفاده از ابزارهای گوناگون علیه جمهوری اسلامی ایران است. طبق سند امنیت ملی اسرائیل در سال های 2019 و 2020 اسرائیل قصد دارد تا با مطرح کردن پروژه ایران هراسی، در راهبرد منطقه ای جدید خود علاوه بر بسیج کردن ظرفیت غرب و در راس آن ایالات متحده، برای جلب حمایت بی دریغ از این رژیم خصوصا اعراب خلیج فارس و مشخصا عربستان سعودی ارتباط برقرار کرده و از این طریق علاوه بر تشدید فضای ضد ایرانی در غرب آسیا، توافق و رضایت عملی اعراب را علیه جمهوری اسلامی ایران با خود همراه کند. در حقیقت، پرسش کلیدی در این مقاله این است که گسترش ایران هراسی در راهبرد منطقه ای جدید اسرائیل چه تاثیری داشته است؟ روش پژوهش در این مقاله توصیفی-تحلیلی است. نتایج حاصله از این پژوهش موید آنست که هدف اسرائیل از گسترش ایران هراسی به دلیل بیم از نفوذ نظام جمهوری اسلامی ایران در منطقه خاورمیانه است و در واقع با استفاده از ابزارهای موجود مانند برخوردار بودن از حمایت آمریکا و آغاز طرح دوستی با کشور های عربی قصد دارد تا بیش از پیش در پیشبرد مسئله ایران هراسی تلاش کند.
مطالعه روند تولیدات علمی در حوزه رسانه و امنیت در پایگاه استنادی وبگاه علوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تح لی ل ساختار شبکه مفاهیم ح وزه «امنیت و رسانه» است. پژوهش حاضر گزارشی از روند انتشارات و استنادها در حوزه «رسانه و امنیت»، از سال 2000 تا 2019 و همچنین نقشه علمی این حوزه است. این پژوهش با استفاده از فنون تحلیل شبکه اجتماعی و تحلیل خوشه انجام شده است. منبع گردآوری داده ها پایگاه استنادی وبگاه علوم بوده و گردآوری داده ها به صورت جستجوی موضوعی در عناوین مقالات انجام شده است. برای تعیین الگوهای استنادی از دو شاخص عامل تأثیر و تعداد استنادات استفاده شد. نتایج نشان می دهد که 536 مقاله در حوزه امنیت و رسانه از سال 2000 تا 2019 توسط 984 نویسنده منتشر شده است که از این تعداد، 28 نویسنده به صورت فعال با تعداد حداقل دو مقاله در این حوزه پژوهشی، با همدیگر در ارتباط هستند.مجموع تعداد استنادات به این 536 مقاله 2633 مورد است و شیب صعودی را در دهه اخیر نشان می دهد. نقشه هم تألیفی در حوزه رسانه و امنیت متشکل از 28 گره (نویسنده) است. همچنین نویسندگان تولیدات علمی بازیابی شده در این مطالعه، از تعداد 1392 مفهوم کلیدی مختلف استفاده کرده اند که از این میان 173 کلمه حداقل 2 بار تکرار شده اند. پرتکرارترین مفاهیم بر اساس هم رخدادی در 21 خوشه قرار گرفته اند. مفاهیم «رسانه اجتماعی»، «امنیت ملی»، «امنیت»، «رسانه»، «نظارت»، «تروریسم»، «حریم خصوصی»، «امنیت اطلاعات»، «چارچوب سازی» و «رسانه های جدید» از مهم ترین مفاهیم این شبکه و دارای بالاترین میزان مرکزیت در شبکه هستند.
امنیتی کردن کرونا ویروس و پذیرش اقدامات محدود کننده دولت ها در مواجهه با پاندمی کرونا؛ مطالعه موردی بریتانیا، آلمان و استرالیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال ششم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۲
107-140
حوزه های تخصصی:
دولت های مختلف در سطح جهان اقدامات محدودکننده سنگینی را بهمنظور مقابله با شیوع ویروس کووید-19 در دستور کار قرار داده اند؛ اقداماتی که در شرایط عادی برای مردم غیرقابل تحمل هستند. علی رغم اعتراضات مردمی در برخی از کشورها، این اقدامات محدودکننده و تدابیر غیرعادی تا بدین لحظه مورد پذیرش عموم قرار گرفته اند. کاربست یک نظریه بهمنظور بررسی چگونگی پذیرش این اقدامات محدودکننده، هدف اصلی این پژوهش میباشد. پرسش پژوهش این است که: امنیتی کردن کروناویروس توسط مقامات ذیصلاح دولتهای مختلف چگونه بر پذیرش اقدامات محدودکننده آن دولت ها توسط مردم در مواجهه با کروناویروس تأثیر میگذارد؟ فرضیه این است که «به واسطه کنشگفتاری موفقیتآمیز «امنیتی کردن» سلامت مردم از خطر پاندمی (همه گیری) ویروسی توسط دولت های مختلف و نیروی اجرایی نهفته در آن، زمینه فعلی تغییر نموده و مخاطب (در این جا مردم کشورهای مختلف) متقاعد میگردد که تدابیر و تمهیدات غیرعادی نظیر تعطیلی دانشگاه ها، مساجد، اماکن مقدس مذهبی، دیسکوها و کلوب های شبانه که دولت های مختلف آن ها را در مواجهه با کروناویروس بکار می گیرند را تحمل نماید». متدولوژی این پژوهش مبتنی بر بررسی اظهارات و بیانیههای مطبوعاتی نخست وزیران بریتانیا و استرالیا و صدراعظم آلمان میباشد. بهواسطه بررسی اظهارات این سه مقام دولتی، عناصر اصلی و شرایط تسهیل کننده کنش گفتاری امنیتی کردن کروناویروس مورد تدقیق قرار میگیرد که بههمین دلیل میتوان روش پژوهش را کیفی ذکر نمود. روش گردآوری دادهها استفاده از تارنماهای معتبر و رسمی میباشد. ضمناً این نکته مفروض گرفته میشود در تمامی کشورهایی که اقدامات محدودکننده در مقابله با پاندمی کووید- 19 اعمال میگردد مشابه فرآیندی که این سه مقام دولتی در امنیتیکردن کروناویروس و اعمال محدودیتهای شدید بهکار میگیرند، تکرار میگردد.
تبیین چگونگی غیرامنیتی سازی روابط ایران و افغانستان سال های 2000 تا 2019(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آغاز روابط ایران و افغانستان را می توان از زمان اعلام استقلال افغانستان دانست. قرابت جغرافیایی و روابط تاریخی موجب شده تا هیچ کشور دیگری نتواند نقشی مهم تر از ایران را در جامعه افغانستان ایفا کند. در این راستا ان دو کشور در طول این سال ها روابط گوناگونی را در حوزه های سیاسی- اقتصادی و امنیتی داشته اند. از مهمترین مسائل مابین دو کشور در دوره زمانی مورد نظر می توان از مسئله رودخانه هیرمند، مسئله موادمخدر و تروریسم طالبان و مسئله مهاجران افغانی در کنار همکاری های اقتصادی نام برد. این مقاله با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی در پی پاسخ به این سؤال است که روابط ایران و افغانستان در سالهای 2000 تا 2019 چگونه در فرایند غیر امنیتی شدن قرار می گیرد؟ به همین منظور با بهره گیری از کارب ست مف اهیم و مولف ه ه ای نظ ری امنیتی سازی و غیر امنیتی سازی در چارچوب مکتب امنیتی کپنهاگ تلاش می شود شناخت و درک بهتری از مسائل حول محور غیر امنیتی سازی روابط ایران و افغانستان حاص ل شود. از این منظر در پاسخ به سوال اصلی باید گفت با خارج نمودن تدریجی مسائل امنیتی از دایره تنگ نظامی و سیاسی و انتقال سیاست خارجی از لایه های سیاسی-امنیتی به لایه های اقتصادی-تجاری ، روابط ایران و افغانستان در سطوح مورد نظر کارگزاران این دو کشور به سمت غیر امنیتی خواهد رفت.
درک پهلوی دوم از امنیت و خرید تسلیحات نظامی پیشرفته از منظر مکتب کپنهاگ
منبع:
پژوهش و مطالعات علوم اسلامی سال سوم شهریور ۱۴۰۰ شماره ۲۶
54 - 37
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق، ارائه دکترینی دفاعی- امنیتی بر اساس نظریه امنیت مکتب کپنهاگ بر اساس شواهد و اسناد خریدهای تسلیحاتی در دوره محمد رضا شاه پهلوی است. روش این تحقیق توصیفی-تحلیلی بوده و گردآوری اطلاعات به صورت، اسنادی و کتابخانه ای می باشد. محمد رضاشاه، با خرید F-14 ها و سفارش موتورهای سوپر جت F-16 و F-18 و درگیر شدن در یک پروژه 50 میلیارد دلاری برای خرید تجهیزات نظامی و تسلیحاتی از ایالات متحده و قرار گرفتن در صدر خریداران سلاح های نظامی از کشورهای مختلف اروپایی و در عین حال تبدیل شدن به یک ژاندارم منطقه ای، در حال برقرار کردن امنیت خیالی بود که به ظاهر در داخل مرز های خودش در جریان بود و با امنیتی کردن جامعه و خرید تسلیحات نظامی، باعث نادیده گرفتن دیگر ابعاد امنیت شد و در نهایت با مجهز بودن به آخرین تکنولوژی های تسلیحاتی، در سال 1357 سرنگون شد.
مطالعه تطبیقی تأثیر تحولات سوریه و عراق بر سیاست منطقه گرایی جمهوری اسلامی ایران و ترکیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره دهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۶
26 - 50
حوزه های تخصصی:
امروزه منطقه گرایی یکی از الزامات سیاست خارجی کشورها را شکل می دهد و توجه به مناطق پیرامونی و پتانسیل های خاص هر کشور، دولت ها را به سمت راهبردهای منطقه ای خاصی رهنمود می کند. کشورها تلاش دارند با استفاده از نقش منطقه ای و ظرفیت های موجود، به افزایش قدرت بین المللی خود بیفزایند. ایران و ترکیه به عنوان دو کشور مهم منطقه ای به لحاظ شرایط خاص آنها در خاورمیانه، همواره به دنبال افزایش نقش منطقه ای خود بوده اند. تحولاتی که از سال 2011 در سوریه و سپس در کشور عراق از سال 2013 آغاز شد، تأثیرات زیادی بر منطقه گرایی دو کشور برجای گذاشته است. براین اساس، سؤال پژوهش حاضر این است که تحولات سوریه و عراق چه تأثیری بر منطقه گرایی ایران و ترکیه داشته است؟ فرضیه نیز بدین گونه است که تحولات منطقه با توجه به فراهم آوردن فرصت ها و چالش های مشترک منطقه ای، نگاه ژئوپلتیک ایران و ترکیه را تقویت کرده است. شایان ذکر است که با استفاده از تز مجموعه های امنیتی منطقه ای مکتب کپنهاک، چالش ها و فرصت هایی در قالب سه مؤلفه وابستگی متقابل امنیتی، الگوهای دوستی و دشمنی و همبستگی های فرهنگی و نژادی ایجاد شده است. براساس یافته های پژوهش، فرصت های سیاسی، ایدئولوژیک و اقتصادی و چالش های امنیتی و اقتصادی، موجب تقویت سیاست منطقه گرایی ایران و ترکیه پس از تحولات منطقه شده است. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی تحلیلی انجام شده و گردآوری داده ها نیز کتابخانه ای اسنادی بوده است.
تبیین ابعاد و مولفه های رویکرد امنیتی دولت روحانی بر اساس نظریه مکتب کپنهاگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوشتار پیش رو درپی پاسخ به این پرسش اصلی است که دولت حسن روحانی در دور «نخست» ریاست جمهوری (1396-1392) چه رویکرد امنیتی را در دستور کار خود قرار داده است؟ و به طور روشن تر؛ ابعاد، مولفه ها، مرجع، غایت و راهکارهای تامین امنیت در رویکرد امنیتی این دولت چه بود؟ فرضیه پژوهش این است که رویکرد امنیتی دولت حسن روحانی متاثر از الزامات میدان های اجتماعی، رویکرد مک نامارایی داشته؛ به نحوی که پیوند امنیت با توسعه و بویژه توسعه اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در اولویت آن قرار داشته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که دولت یازدهم، قدرت ملی را برآیند تعریف موسع از امنیت دانسته و محدود نمودن این مفهوم به یک بُعد، آن را اشتباه راهبردی تلقی کرده، از این رو درپی آن بوده است تا نگاهی چند وجهی، جامع و حداکثری نسبت به مقوله امنیت داشته باشد و کوشیده با اتکا به سیاستگذاری های توسعه در حوزه اقتصاد، اجتماع و سیاست وضعیت امنیت ملی را بهبود بخشد. روش پژوهش، کیفی از نوع تبیین علی و ابزار مفهومی و نظری برای تحلیل موضوع، بهره گیری از نظریه امنیتی بری بوزان و ویور از صاحب نظران برجسته مکتب کپنهاگ است. روش گردآوری داده ها نیز کتابخانه ای و همچنین استفاده از منابع علمی فضای مجازی است.
آسیب شناسی سیاست های واپایش مرزی در ایران؛ مطالعه موردی: نقطه مرزی میرجاوه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بهره مندی شهروندان ساکن در مناطق مرزی از امکانات مناسب دارای پیامدهای مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی است که موجب ایجاد امنیت پایدار می شود و نبود این شرایط، مرزنشینان و حتی دیگر ساکنان مناطق داخلی کشور را با تهدیدات امنیتی مواجه می کند. یکی از نقاط مرزی مهم شرق ایران، مرز میرجاوه است که پژوهش حاضر با روش مطالعات میدانی (مصاحبه) و اسنادی و اطلاعات حاصل از تحلیل محتوای اظهارات تصمیم گیران و نمایندگان ادوار میرجاوه در مجلس شورای اسلامی، کوشیده است چگونگی سیاستگذاری های امنیت مرزی جمهوری اسلامی ایران را در این منقطه آسیب شناسی کند. مقاله با بهره گیری از آموزه های نظری مکتب امنیتی کپنهاگ می کوشد به این پرسش پاسخ دهد که سیاست های واپایش (کنترل) مرزی جمهوری اسلامی ایران در نقطه مرزی میرجاوه با کشور پاکستان دچار چه آسیب هایی است و چگونه می تواند موجب امنیت پایدار در مناطق شرقی و به ویژه شهرستان میرجاوه شود. یافته های این مقاله نشان می دهد که سیاستگذاری های واپایش مرزی عمدتا جلوه های سخت افزاری داشته است و سیاستگذاری های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در این نقطه مرزی به گونه ای معنادار پایین تر از میانگین کشوری است و این شیوه سیاستگذاری عدم حل معضلات امنیتی و در مواردی تشدید مشکلات امنیتی منطقه مذکور را به همراه داشته است.
تغییرات اقلیمی و امنیت بین الملل در قرن 21(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییرات اقلیمی تهدید امنیتی عینی، جهانی، بدون عامل و غیردولتی است که با تهدیدهای سنتی تفاوت بنیادی دارد. در پاسخ به این پرسش که تغییرات اقلیمی چه تأثیراتی بر امنیت در سطح بین المللی دارد؟ فرضیه تحقیق این بود که تغییرات اقلیمی، مفهوم امنیت را متحول کرده و خطرها و تهدیدهای امنیتی بیشتر و بزرگ تری ایجاد کرده است. با افزایش پیامدهای آن، امنیت در سطح جهانی و در ابعاد مختلف امنیت سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و انسانی، بیش از پیش به خطر خواهد افتاد. براساس یافته های تحقیق باید گفت که در اثر تغییرات اقلیمی امروزه هیچ جای امنی در دنیا وجود ندارد و اشکال مختلف امنیت در سطح فردی، ملی و بین المللی با چالش و تهدید مواجه است. تغییرات اقلیمی تهدیدهای امنیتی موجود را تشدید و خطرناک تر کرده و جنبه های جدید ناامنی مانند ناامنی غذایی یا محیطی انسان های بیشتری را تهدید می کند. در نتیجه، هیچ توافق حقوقی محدود یا اقدامات اقلیمی یک یا چند کشور نمی تواند اثرات آن را از بین برد و همکاری های جهانی دولتی و مردمی برای مقابله با آن ضروری است. تحقیق حاضر با بهره گیری از نظریه امنیتی مکتب کپنهاک، به ویژه آرای باری بوزان به شیوه تبیینی نوشته شده است.
تأثیر ایده خوداتکایی بر امنیت ملّی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه خوداتکایی از مسائل مهم مورد تأکید در راهبردهای جمهوری اسلامی ایران است. عوامل متعددی موجب توجّه و تأکید جمهوری اسلامی ایران بر خوداتکایی شده که جنگ تحمیلی و تحریم های بین المللی از آن جمله است. با این حال باید دید کاربست این راهبرد چه تأثیری بر امنیت ملّی خواهد داشت، زیرا از دیرباز، همواره مسئله امنیت ملّی مهم ترین دغدغه دولت های گذشته و حال بوده و تحت تأثیر عوامل مختلفی بسط و قبض یافته است. ازاین رو سؤال پژوهش حاضر این است که ایده خوداتکایی چه تأثیری بر امنیت ملّی جمهوری اسلامی ایران دارد؟ فرضیه نیز این است که عوامل زمینه ای خوداتکایی نظیر انسجام ملی، موقعیت عمده ژئوپلیتیک کشور، پیشینه تاریخی تمدنی، اراده استقلال طلبی سیاسی، اعتماد متقابل مردم و حاکمان و ارتباط مؤثر و سازنده با بازیگران منطقه ای و بین المللی بر تحقق ایده خوداتکایی و به تبع تقویت امنیت ملّی تأثیرگذار است. روش این پژوهش توصیفی تحلیلی و از روش پیمایشی بهره گرفته شده است. جامعه آماری از بین نخبگان دانشگاهی و پژوهشگران انتخاب و داده های جمع آوری شده با نرم افزار SPSS1 تجزیه و تحلیل شده اند و درنهایت داده های به دست آمده با روش توصیفی تحلیلی و با عنایت به مکتب نظری کپنهاگ واکاوی شده است. یافته های پژوهش وجود رابطه ای معنادار بین متغیرهای زمینه ای و امنیت ملّی را نشان می دهد.
تحلیل تطبیقی نقش ایدئولوژیک ایران و عربستان در تحولات یمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۷۴)
77 - 95
حوزه های تخصصی:
ورود جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی به عنوان بازیگران اصلی منطقه ای در بحران یمن را می توان به عنوان جلوه ای از رقابت ایدئولوژیکی مورد ملاحظه و بررسی قرار داد. ایدئولوژی نقش بسیار مهم و پررنگی در این مسئله دارد و نیز زمینه ساز افزایش رقابت دو کشور در منطقه گردیده است. روش تحقیق مقاله حاضر تطبیقی– تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات نیز از نوع کتابخانه ای است و از کتاب ها، مجلات علمی و پایگاه های اینترنتی استفاده شده است. مطالعه موضوع نیز به صورت تطبیقی در چارچوب نظریه «مجموعه امنیتی» باری بوزان می باشد. این نوشتار در پی پاسخ به این پرسش اصلی است که؛ «رقابت عربستان و ایران در بحران یمن چگونه قابل ارزیابی است؟» به نظر می رسد که با توجه به چارچوب نظری پژوهش؛ در چهار مؤلفه ی نقش، هدف، سطح و راهبرد رقابت ایدئولوژیک دو کشور جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی در یمن قابل بررسی است. به واقع در این رقابت، دو کشور در این چهار مؤلفه تفاوت هایی دارند که در این مقاله به تشریح آن پرداخته ایم. همواره به طور سنتی این دو کشور در منطقه خلیج فارس به رقابت با هم پرداخته اند. لذا پژوهش حاضر با تمرکز بر این مسئله و با هدف اصلی افزایش شناخت جمهوری اسلامی ایران از طریق بررسی دقیق سیاست خارجی عربستان سعودی در منطقه، به سبب فراهم سازی زمینه صحیح برای مقابله ی منطقی و واکنشی مناسب در جهت حفظ موقعیت ایران در منطقه و موازنه قوا صورت پذیرفته است.
بررسی سیاست خارجی ج.ا. ایران در بحران سوریه در دورۀ پساداعش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به نام خدا روابط راهبردی ایران و سوریه علی رغم فرازوفرودهای کم سابقه ای که طی سالیان اخیر تجربه کرده است، نمونه ای تام عیار از ناگسستنی ترین روابط دوجانبه در محیط امنیتی غرب آسیا تلقی می گرددکه در فضای پسا بحران به منظور تحکیم دستاوردهای به دست آمده نیازمند نقش آفرینی، مدیریت و مهندسی ویژه تر نسبت به قبل است. پژوهش حاضر با هدف بررسی و تحلیل سیاست خارجی ج.ا.ایران در سوریه در دوره پسا داعش این پرسش را مطرح کرده است که «الزامات رفتاری ایران برای مدیریت سوریه پسا بحران چگونه ارزیابی می گردد؟» با استفاده از روش مطالعه توصیفی و کتابخانه ای و به عنوان پاسخی احتمالی، پژوهش حاضر به جهت ارائه راهبردی بهینه بر مبنای مدیریت تحولات داخلی سوریه پس از اتمام بحران این فرضیه را مطرح می کند که به رغم کامیابی جمهوری اسلامی ایران در ممانعت از سقوط نظام سیاسی تحت هدایت «بشار اسد»، تداوم دستاوردهای سیاسی نظامی به دست آمده نیازمند راهبرد پردازی جامع و مبتنی بر ملاحظات داخلی جامعه سوریه بر اساس علایق و خصایص فرهنگی، مذهبی و ژئوپلیتیکیِ مشترک است.
بحران کم آبی و گسست در امنیت ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روابط بین الملل دوره پنجم بهار ۱۳۹۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
161 - 192
پس از پایان جنگ سرد و پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی یک مسأله بر همگان روشن شد و آن اینکه امنیت، تنها در بعد نظامی خلاصه نمی شود. در اینجا اندیش مندان به باز تعریفی از امنیت و ابعاد آن پرداختند. یکی از ابعاد امنیت در شکل جدید، مربوط به مباحث زیست محیطی است. محیط زیست دارای شاخهها و ابعاد گوناگونی است. شامل: خاک، جنگل، هوا و غیره. از جمله این ابعاد که به عنوان مشکل نوین بشریت و زمینه ساز جنگ های آینده از آن نام برده می شود، "منابع آب" است. آب و منابع آبی را می توان مهم ترین عامل در شکل گیری جوامع بشری و بقای آن ها دانست، حال مسأله اساسی آن است که در زمان حاضر، با توجه به افزایش سریع جمعیت و نیازهای این جمعیت به منابع آب شیرین، رشد کشاورزی برای تأمین نیازهای این جمعیت، پدیده شهرنشینی و همچنین مدیریت ناصحیح منابع آب، به ما متذکر می شود که باید سعی در ارائه الگویی مناسب در جهت حفظ این ماده حیاتی برای زندگی بهینه نسل کنونی و امانت داری از آن به منظور واگذاری به نسل های بعد داشته باشیم. بحران آب در جهان امروز به هر دلیلی که باشد، یک ویژگی دارد و آن اینکه آب صرفاً یک کالای اقتصادی برای رفع نیازهای روزمره نیست و می تواند شکل امنیتی به خود بگیرد، موجبات تأثیر بر جوامع را فراهم گردانیده، در سطح منطقه بروز آشوب و در نهایت جنگ را در پی داشته و در سطح جهانی هم موجبات مرگ انسان های بسیاری را فراهم آورد