مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
شاه عباس
حوزههای تخصصی:
منظومه نویافته «فتوحات گیتی ستان» که تنها سه سال پیش از سقوط حکومت صفویه با تمرکز بر جنگ های نامدارترین پادشاه این دودمان سروده شده است، از جهتی در شمارِ حماسه های تاریخی قرار می گیرد، ازسویی نیز اطلاعات ارزنده ای از تاریخ اجتماعی، فرهنگی، سیاسی در اختیار می گذارد. سراینده این منظومه، سیداحمد، نوه خلیفه سلطان، نسب به شعبه ای از خاندان مرعشیان مازندران می رساند که در زمان شاه تهماسب به اصفهان مهاجرت کرده بودند و طی حکومت صفویان دارای مناصب دولتی، به ویژه مناصب مذهبی بوده اند. اگر چه گاهی عقل گرایی و خردورزی در نوشتار او خودنمایی می کند، باز در نهایت، تسلیم اندیشه تقدیرگراست و قضا و قدر را عامل اصلی شکست و پیروزی می داند. شیوه بیان و انتخاب موضوعات گویای آن است که سراینده نگاهی نوستالژیک به دوره شاه عباس دارد. نشان دادن اهمیت این کتاب و نگاه متفاوت سراینده آن، مهمترین چالش فکری نویسندگان است. در اینجا تلاش شده است مطالب کتاب نقد و تحلیل و نقاط ضعف و قوت آن نشان داده شود.
تغییرات نهادی در نظام اقتصادی ایران در دوره شاه عباس اول صفوی و تأثیر آن بر فعالیت های تجاری(با تکیه بر آرای داگلاس نورث) (996ق/1588 م 1038ق/1629م)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی تاریخی سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
119-161
حوزههای تخصصی:
شاه عباس صفوی با ایجاد دولتی مقتدر که حاصل سهیم کردن غلامان در قدرت و اعطای مناصب نظامی به آنان بود، قزل باشان و عناصر دارای ابزار خشونت را سرکوب کرد و به تدریج در سراسر قلمرو خود امنیت برقرار ساخت؛ راه ها نسبتاً امن شد و دزدی، کشتار و راهزنی کاهش یافت و تجارت و حمل ونقل مال التجاره رونق گرفت. برهمین اساس، برخی از مورخان، دوره شاه عباس را عصر طلایی و زمان شکفتگی اقتصادی دوره صفوی قلمداد کرده اند. این تصور، معطوف به تغییرات نهادی شاه عباس در حوزه سیاسی و اجتماعی است که باعث مرکزیت سیاسی، امنیت راه ها، ساخت کاروان سراها و بازارها، ایجاد شهرها و برقراری روابط بازرگانی با کشورهای خارجی شد. اگرچه برای توسعه تجارت این اقدامات مطلوب بود و به واسطه اصلاحات مذکور تحولی عظیم در امر تجارت رخ داد و شکوفایی تجاری در کوتاه مدت را به دنبال داشت، اما بااین حال، اصلاحات اقتصادی او به گونه ای بود که به انباشت بلندمدت سرمایه و رشد پایدار اقتصادی منجر نشد. علت این امر، ناشی از موانع نهادی بود که نورث آن ها را به دو دسته محدودیت های رسمی و محدویت های غیررسمی تقسیم می کند. این پژوهش تغییرات نهادی و اوضاع تجاری و موقعیت بازرگانان در دوره شاه عباس اول را با توجه به نظریه نهادگرایی داگلاس نورث مورد بررسی وکنکاش قرار داده و تلاش می کند اوضاع اقتصادی ایران عصر شاه عباس را با نظریه «نونهادگرایی» و برمبنای نظریه سازگاری لیندا هاچن بررسی کند.
مضامین به کار رفته در پارچه های زربفت صفوی منقش به اشکال انسانی با تأکید بر عصر شاه عباس صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال سوم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱۰
70 - 84
حوزههای تخصصی:
زربفت به پارچه ای اطلاق می شود که تار و پود آن از طلا یا نقره باشد. بافت این منسوجات از دوره هخامنشی شروع شد و با به تصویر کشاندن نقوش انسانی همراه با تکامل ذهنی و دستگاهی در دوره ساسانی مطرح گردید. باید متذکر شد که این روند البته در دوره های بعد نیز ادامه یافت؛ همچنین قابل تاکید است که بدانیم منسوجات از جمله زربفت، با نقوش متنوع خاصه انسانی در دوره تیموری بسیار مورد توجه واقع گردید و رونق یافت. در ادامه به لحاظ نزدیکی و پیوست هنر بافندگی به نقاشی، سبک خاصی در امر پارچ هبافی به وجود آمد که در دوره صفوی به بالندگ ی رسید و حتی پس از آن نیز تداوم یافت. هدف پژوهش حاضر کمک به احیای هنر اسلامی ایرانی و باززنده سازی نقوش منسوجات زربفت صفوی است. این پژوهش نقوش و طرح های موجود بر پارچه های زربفت « : با بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای، تلاش دارد بدین پرسش پاسخ گوید که جامعه آماری این تحقیق مشتمل بر 23 تصویر است که از مجموعه ها و موزه های هنری »؟ صفوی، دارای چه مضامینی هستند داخل و خارج از کشور گردآوری شده و با روش تحلیلی و تطبیقی، تنوع موضوعی این پارچه ها مورد مطالعه واقع شد هاست. نتایج گویای این است که نقوش فیگوراتیو انسانی، به دو صورت قابی و بدون قاب همراه با تزئینات گوناگون به صورت روایی و گاهی تکراری و تصنعی با موضوعات مختلف اصیل ایرانی و نیز مضمو نهایی همچون اقلیت های مذهبی بر روی پارچه به نمایش درآمده است.
شرفیابی سفیران و پیوند آن با مسئلۀ اقتدارگرایی و اعمال قدرت شاه بر اساس روایت سفرنامه نویسان دورۀ شاه عباس (اول)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سفرنامه های دورۀ شاه عباس روایتی از پروسۀ پذیرش سفیران در دربار شاه عباس را به دست می دهند که مناسبات قدرت و سازوکارهای اعمال آن در ایران را بازتاب می دهند. درواقع، در مواجهۀ شاه با سفیران بسیاری از سنت ها، هنجارها، باورها و مؤلفه هایی که به صورت مستقیم با شاه، دایرۀ اقتدار او، ساختار سلسله مراتبی قدرت، مهمان نوازی و عطوفت شاهی و بسی مؤلفه های دیگر پیوند می خورد، بازتولید می شد. در چنین بستری، آنچه رخ می داد آفرینش روایتی از فرهنگ سیاسی در ایران بود که بنا بود بر تصورات نمایندگان و سفیران تأثیر بگذارد. نگارندگان این پژوهش درصدد پاسخ به این پرسش بوده اند که چگونه سیاست های شاه عباس در پروسۀ پذیرش سفیران، به اقتدار نظام سیاسی عینیت می بخشید؟ نتایج پژوهش نشان می دهد که روایت سفرنامه نویسان با وجود کاستی های محتوایی، دربرگیرندۀ اشاره های متنوعی از تلاش دربار ایران برای آفرینش روایتی اقتدارگرایانه به منظور تأثیرگذاری بر ذهنیت سفیران است. در این پژوهش، با رویکرد توصیفی- تحلیلی بر زمان هایی از حضور سفیران در دربار شاه عباس تأکید شده است که در آن، شاه ایران و دربارش در هیئت میزبانانی درمی آمدند که در تلاش بودند تا تصویری مقتدر از ایران و اصول حاکم بر مناسبات اعمال قدرت در ساختار سیاسی آن ارائه دهند.
تحلیل واقع گرایانه سیاست خارجی شاه عباس اول در قبال قدرت های بزرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیاست خارجی ایران در دوره صفویه عرصه قدرت نمایی، جایگاه و شأن شاهان بوده است. تعریف سیاست، منفعت، هویت و مذهب در این دوره تابعی از قرائت و تفاسیر شاه از این مفاهیم بوده است. بررسی اقدامات شاه عباس اول نشان می دهد عمل گرایی، واقع گرایی، ایجاد ائتلاف و اتحادهای موقت و بی اعتمادی به قدرت های بزرگ از عناصر برجسته هویت سیاسی شاه عباس بوده که روابط و سیاست خارجی ایران را در این دوره تحت تاثیر قرار داده است. روش این پژوهش تاریخی، اسنادی، توصیفی و تحلیلی و روش جمع آوری داده ها کتابخانه ای می باشد. سؤال این پژوهش عبارتست از آنکه جهت گیری سیاست خارجی شاه عباس در قبال قدرت های بزرگ متاثر از چه مؤلفه هایی بوده است؟ فرضیه این پژوهش عبارتست از آنکه جهت گیری سیاست خارجی شاه عباس در قبال قدرت های بزرگ متأثر از روحیه عمل گرایانه و واقع گرایانه شاه عباس، الزامات و قواعد ناشی از قدرت و معادلات سیاسی و ایدئولوژی شیعی بوده است.
باز بینی طرح باغ صفوی: باغ بیرم آباد کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۲ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۹۳)
170-158
حوزههای تخصصی:
تصور رایج بر این است که باغ ایرانی چنانکه در فضایی مسطح واقع شده باشد، بر اساس الگوی ثابت چهارباغ و اگر در دامنه کوه باشد و توپوگرافی آن ایجاب کند، شکلی سکویی و پلکانی دارد، اما گاه شواهد تاریخی الگوهای دیگری جز این موارد را نشان می دهد. در این مجال این پرسش مطرح می شود که باغ سازی در دوره صفوی چگونه بوده است؟ آیا همیشه از الگویی که به باغ ایرانی معروف است، پیروی می کرده است؟ این مقاله فرضیه الگوی تعیین شده برای باغ را با تمرکز بر باغ بیرم آباد کرمان به چالش می کشد. باغ بیرم آباد تنها باغ به جامانده از دوران صفوی در کرمان است. بیرام بیگ افشار برای اولین بار بنای آن را در دوره شاه اسماعیل گذاشت. گنجعلی خان، حاکم کرمان در زمان سلطنت شاه عباس، هم زمان با ایجاد تحولات عمرانی در ساختار شهر کرمان، باغ را مرمت کرد و توسعه داد. این باغ با وجود دو عمارت که هر دو متعلق به دوران صفوی هستند و دو محور اصلی و قرار گرفتن بخشی از عمارت اصلی در خارج از حصار باغ، یکی از مصادیق متفاوت از الگوی شناخته شده باغ ایرانی است. در این پژوهش، پرسش اصلی این است که دلیل پدیدآمدن شکل متفاوت باغ بیرم آباد چیست؟ فرضیه های ارائه شده نیز بدین ترتیب هستند: ۱. باغ سازی دوره صفوی از قالب خاصی پیروی نمی کرده است و یکی از نکات تأثیرگذار بر آن، وضعیت و امکانات متفاوت بستر قرار گیری باغ بوده است. ۲. مفاهیم سیاسی- اجتماعی بر طرح توسعه باغ بیرم آباد تأثیرگذار بوده و به قدری قدرتمند شده که القای مفهوم مورد نظر بر طراحی باغ بر اساس ریخت شناسی زمین تفوق حاصل کرده است. در این مقاله، پس از جمع آوری اطلاعات از طریق پژوهش های کتابخانه ای و میدانی، به روش توصیفی- تحلیلی به بازبینی و بررسی ساختار باغ بیرم آباد پرداخته و صحت فرضیه های مزبور نشان داده شد.
واکاوی علل و عوامل سیاست جابه جایی کردها در دوره شاه عباس اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جغرافیای سرزمینی متعلق به کردها در دوران صفویه شامل نواحی غرب و شمال غربی ایران و قسمت هایی از شرق قلمرو دولت عثمانی بوده است. دولت صفویه در مواجهه با کردها سیاست های خاصی را از برخوردهای صلح آمیز گرفته تا سرکوب یا استفاده از آنها در سیاست داخلی و خارجی خود اتخاذ کرد. جابه جایی ایلات کرد در عهد شاه عباس صفوی، متأثر از شرایطی چند است که این ایلات در آن قرار داشتند. یکی از علل خارجی مؤثر، مجاورت جغرافیای زیست ایلات کرد با مرزهای دولت عثمانی بود که موجب می شد هم به عنوان رعایای ایران تحت فشار دولت عثمانی باشند و هم به عنوان دستاویزی برای حمله به قلمرو شاه عباس مورد استفاده قرار گیرند یا به وسیله دولت عثمانی برای شورش علیه دولت مرکزی تحریک شوند. از دیگر علل خارجی محرک شاه عباس در کوچاندن ایلات کرد به شرق ایران، تهاجمات ازبکان به خراسان بود. مقاله حاضر با روش توصیفی- تحلیلی، عوامل درونی و بیرونی جابه جایی کردها در عصر شاه عباس اول را تبیین نمود. یافته های این پژوهش نشان داد که جابه جایی ایلات کرد علل چندگانه داشت که سیاست تخلیه غرب ایران جهت مهار دولت عثمانی، انتقال کردها برای مقابله با اقوام مهاجم به شرق و شمال شرق ایران، جلوگیری از تراکم ایلات کرد در غرب ایران، ترمیم کمبود جمعیت در دیگر نقاط قلمرو صفوی و احیای کشاورزی و اقتصاد مرزهای شرقی ایران از جمله این علل است.
تأثیر تجارت بر«اقتصاد شهری» اصفهان درعصر شاه عباس اول(996-1038ه ق.)
منبع:
تاریخ ایران اسلامی سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
109-132
حوزههای تخصصی:
اقدامات و اصلاحات شاه عباس اول آغازگر یک دوره تحول وتوسعه در عرصه های مختلف سیاسی، اجتماعی، و اقتصادی تاریخ ایران است و مرکز این تحول شهر اصفهان می باشد. براساس اندیشه ها و سیاست های شاه عباس ومشاوران وی ساختار اقتصادی ایران دستخوش تحول قرار گرفت. یکی از جنبه های تحول اقتصادی این دوره که اثری ماندگار بدنبال داشت، شکوفایی نظام «اقتصاد شهری» اصفهان، پایتخت صفویه بوده است. شکل گیری و توسعه اقتصاد شهری اصفهان در این مقطع تاریخی تحت تأثیرعواملی چند از جمله «توسعه تجارت»، توسط شاه عباس رقم خورد. این پژوهش بدنبال پاسخ به این سوال است که اقدامات و اصلاحات شاه عباس در زمینه «تجارت» کدامند؟ و چه تأثیری در شکل گیری و توسعه نظام «اقتصاد شهری» اصفهان داشته اند؟ پژوهش حاضر تحقیقی تاریخی است که به روش توصیفی- تحلیلی بر اساس مطالعات کتابخانه ای صورت گرفته است. یافته های این پژوهش را می توان درسیاست های مؤثر شاه عباس به مرکزیت شهر اصفهان در تأمین امنیت، حمایت از تجّار ارامنی، تقویت وگسترش عناصرشهری و تسهیلات شهری دانست که زمینه رونق تجارت و در نتیجه توسعه اقتصاد شهری اصفهان شدند.
سفرنامه ها و فرآیندهای تأثیرگذار بر چگونگی اعمال قدرت در دوره ی استقرار صفویه از دوره شاه اسماعیل تا روی کار آمدن شاه عباس (996-907 ه - ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تاریخی ایران و اسلام پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۱
298 - 323
حوزههای تخصصی:
نگرش سفرنامه ها به مسئله ی اعمال قدرت در دوره ی نخست حکومت صفویه، عمده مؤلفه های مذهبی- سیاسی- اجتماعی و اقتصادی دخیل در نوع سیاست ورزی و اعمال حکومت صفویان را دربر می گرفت. عطف توجه سفرنامه نویسان به مسئله اعمال قدرت در دوره ی نخست حکومت صفویه به گونه ای است که بخشی از مهم ترین الگوها، روش ها و بن مایه های سیاست و حکومت در این دوره را شامل می شود. پژوهش حاضر درصدد ارزیابی بررسی روایت سفرنامه نویسان از مسئله اعمال قدرت در دوره نخست حکومت صفوی است و می کوشد با اتکا به داده های سفرنامه های موجود و با روش توصیفی- تحلیلی به این پرسش پاسخ دهد که مؤلفه های تأثیرگذار بر چگونگی اعمال قدرت سیاسی در ایران عصر صفوی (دوره ی نخست) از نگاه سفرنامه نویسان کدام ها بوده اند و تأثیر این مؤلفه ها بر این ساختار سیاسی چگونه بوده است؟بررسی ها نشان داد برای سفرنامه نویسان مذهب و نهاد دین، اقتصاد و تحولات مربوط به آن و شخص شاه و نیروهای طرفدار وی، به مثابه مهم ترین مؤلفه ها در ساختار سیاسی عصر صفوی در دوره موردبحث در اعمال قدرت همبستگی چندجانبه داشت و این مؤلفه ها و چگونگی تأثیرگذاری آنان بر مسئله اعمال قدرت، ذهن و زبان سفرنامه نویسان را به خود معطوف می ساخت.
به کارگیری تشبیهات غیرمتعارف توسط برخی از محبان اهل بیت (ع)
منبع:
پژوهشنامه معارف حسینی سال هشتم بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۹
85-114
اعمال سلیقه شخصی در دین، همواره تنش هایی را در پی داشته است. یکی از مصادیق برخورد سلیقگی و غیرصحیح با اولیای الاهی، این است که برخی افراد خود را «سگ» آنان خطاب می کنند. این نوشتار درصدد برآمد تا این حرکت را ریشه یابی و نقد کند. لذا بعد از آنکه اثبات شد، «سگ» نامیده شدن ابتدائا در زمان صفویان و مشخصا توسط شاه عباس دوم ابداع شده و بعد از وی بود که این عمل غیرصحیح در جامعه شیعی انتشار یافته، به نقد محتوایی و مفهوم این عمل پرداخته و اثبات می شود، با توجه به اینکه امیرالمؤمنین مردم را از ذلیل کردن خود در برابر آن حضرت بازداشت و اینکه واژه «سگ» در زبان آیات و روایات در معنای ذلت بار و منفی به کار رفته، صحیح نیست که عبارت «سگ» به عنوان تواضع در برابر اهل بیت به کار رود.
رهیافت های انتقادی آخوندزاده به حکومت صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
آخوندزاده از روشنفکران پیشگام ایرانی است که با وجود تحصیلات سنتی اش در ایران، تحت تأثیر محیط فکری قفقاز به عقب افتادگی ایران پی برد و درصدد ریشه یابی علل نابرابری ایران با دنیای غرب برآمد و در این راه به طرح مباحثی مهم هر چند عجولانه و گاه غیر محققانه پرداخت. یکی از مباحثی که او بر آن تمرکز کرد، تأمل درباره تاریخ وگذشته تاریخی ایران بود که وی آن را به دو قسمت دوره طلایی باستان و عصر خشونت بار اسلامی تقسیم نمود. او تهاجم اعراب مسلمان به ایران را یکی از عوامل این نابرابری ها دانست. لذا نسبت به عصر اسلامی رویکردی سخت انتقادی در پیش گرفت و نحوی غیرمحققانه حکومت های سامانی و ایلخانی را در یک ردیف نهاد. حال با توجه به این رویکرد، مسأله اصلی این نوشته این است که نگرش آخوندزاده نسبت به صفویه چیست و آن را چگونه ارزیابی و تحلیل کرده است. نگارنده با روشی توصیفی –تحلیلی به این نتیجه می رسد که آخوند زاده بر دو مساله تأکیدی خاص دارد: نخست، خرافات و دیگری آغاز عصر جدید در غرب و مواجهه ایرانیان با آن. با این دو رویکرد تاریخ صفویه برای وی اهمیت خاصی یافته است. چنانکه در دو نوشته اختصاصی یعنی «ستارگان فریب خورده ( یوسف شاه)» و «نقد اشعار وتبار سروش اصفهانی» به تاریخ صفویه ، افکار و شیوه مملکتداری آنها پرداخت و در قیاس با سایر سلسله های پس از اسلام انتقادهای به مراتب بیشتری را متوجه صفویان کرده است. تا آنجا که اغلب نقدهای او به دوره اسلامی بصورت تلویحی متوجه صفویه است.
معماری کرمان در روزگار صفویه
منبع:
مطالعات ایران شناسی سال ۴ بهار ۱۳۹۷ شماره ۸
82 - 94
حوزههای تخصصی:
یکی از پرفروغ ترین روزگاران تاریخ کرمان، عصر صفوی است که آثار برجای مانده آن زمان، همچون نگینی بر پیشانی این دیار می درخشد. شاه بیت این غزل، مجموعه گرانسنگ گنجعلیخان است که در آن، نشان حاکم کرمان و توانایی معمار این آثار، استاد سلطان محمد معمار یزدی، جلوه گری می کند. سلطان محمد نابغه ای مشهور در دیار کرمان و استادکاری مهجور در دارالعباده بود. هنوز به درستی نمی دانیم چگونه گنجعلیخان به کشف چنین گنجینه ای کامیاب شد و سلطان محمد که چنین توانایی بالایی داشت، چرا و چگونه در یزد ناشناس بود و حتی یک اثر هم با نام و ویژگی های او در یزد وجود ندارد. نویسنده در پژوهش حاضر که براساس منابع کتابخانه ای و مشاهدات میدانی صورت پذیرفته، عنوان داشته که در طی کشمکش های گوناگون سیاسی و رویارویی «نعمت اللهی » با «متشرعه » در یزد، کارها بر زمین ماند و دست اندرکاران ساماندهی امور این دیار، تنها به تنش زدایی و آرام کردن جامعه می اندیشیدند. در حالی که درست عکس این وضعیت در کرمان اتفاق افتاد؛ چرا که گنجعلیخان مقرّب درگاه شاه عباس، از این عنایت شاهانه بهره برده و همه امکانات لازم را برای آبادانی تاریخی و ماندگار کرمان بکار گرفت.
بازتاب روابط سیاسی و تجاری شاه عباس اول و جمهوری ونیز در اسناد و آثار هنری آرشیو ونیز و موزه کورِر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۲)
93 - 104
حوزههای تخصصی:
تا پیش از دوره صفوی، روابط ایران و غرب، بسیار محدود بود و تنها اسناد کمی در زمینه حضور تجار ونیزی در تبریزِ عصر ایلخانی، روابط ایران و اسپانیا در دوره تیموری و اتحاد ایران با جمهوری ونیز به منظور مقابله با ترکان عثمانی از دوره آق قویونلوها در دست است؛ اما دوره شاه عباس اول را باید نقطه عطفی در روابط ایران و اروپا دانست که پیش از این نیز در تحقیقات تاریخ سیاسی درباره آن مطالبی آمده است؛ اما مقاله حاضر با هدف بررسی نقش آثار هنری در قالب هدایای سیاسی و پیگری نحوه بازتاب هنر ایران در آثار به جای مانده از هنر وقت جمهوری ونیز، به بررسی اسناد باقی مانده از این دوران پرداخته است. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی- تاریخی و با بررسی اسناد مکتوب موجود در آرشیو ملی ونیز و آثار هنری موزه کورِّر مربوط به آن دوران، انجام شده است. روش گردآوری داده ها کتابخانه ای و اسنادی است؛ نتایج پژوهش نشانگر رویکردهای شاه عباس در روابط خود با ونیز در سه بُعد سیاسی، فرهنگی و اقتصادی با اولویت گسترش جنبه های فرهنگی است که در نتیجه آن، ثبت رویداد در اسناد ونیز، ثبت هدایای ایران و توجه به سیما و پوشش سفیران ایرانی به عنوان سوژه های جدید، توسط هنرمندان مقیم در این شهر رواج پیدا کرد و آن را باید زمینه ساز اولیه شناخت اروپاییان از ایران دوره صفوی دانست که ضمن ترویج فرهنگ و هنر ایرانی در ونیز و گسترش آن به سایر کشورهای غربی، موجب گسترش روابط و حضور بیش تر اروپاییان در ایران شد.
میدان صفوی: نِمود بینش و منش فرمانروا، از میدان های شاهی تا میدان گنجعلی خان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
119 - 144
حوزههای تخصصی:
در شهرهای ایرانی همواره نوع جهان بینی حاکم بر شکل گیری فضاهای کالبدی شهر تأثیرگذار بوده است. از اوایل دوران صفویه، زمان حکومت شاه طهماسب، ایجاد مجموعه های سلطنتی در کنار میدانی وسیع در دستور کار قرار گرفت. در روزگار حکومت شاه عباس اول برای نخستین بار پس از اسلام، با طراحی شهری روبه رو می شویم. محل انتخابی برای ساختارهای نوین، در خارج از شهرهای کهن و یا در جای جدیدی بود و استفاده هدفمندی از منظر و معماری، به منظور القای دیدگاه حاکمیت، مد نظر بود. میدان در دولت صفوی مهم ترین نماد و نمود اِعمال قدرت بوده است و نیز مرکزی برای نمایش و به رخ کشیدن قدرت اقتصادی و مذهبی. پادشاهان صفویه، به ویژه شاه عباس علاقه زیادی به ایجاد میدان های باشکوه از خود نشان می دادند. پژوهش حاضر با این فرضیه که نظام اندیشه ای صفویان در سایر نقاط کشور، به جز پایتخت نیز تأثیر خود را داشته است، پس از نگاه به میدان های قزوین و نقش جهان، به بررسی میدان گنجعلی خان در شهر حاکم نشین کرمان می پردازد. گنجعلی خان زیک، حاکم منتخب شاه عباس برای کرمان، با الهام از این خط مشی، میدان و مجموعه گنجعلی خان را بنا کرد و روح تازه ای به شهر کرمان دمید. محل ساخت مجموعه، برخلاف روش شاهان صفوی، در مرکز شهر کهن بود و برای ایجاد آن بناهای زیادی خریداری و ویران شدند. این نوشتار با بررسی اسناد، پژوهش های پیشین و برداشت های میدانی به میدان های صفوی قزوین، نقش جهان و گنجعلی خان می پردازد تا تأثیر انگیزه و باور حاکم در ساخت آن ها را، به مدد فضا، معماری، کاربری و آیین های برگزارشده بررسی نماید و با تأکید بر میدان گنجعلی خان و مجموعه آن، ثابت کند که الگوهای معماری و منظر شهری هم زمان با سیاست های حکومت صفوی، درحال تکامل بودند و به این نتیجه می رسد که میدان گنجعلی خان با وجود تناسبات کوچک تر و کاربری های متفاوت نسبت به میدان های شاهی، نمونه ای کامل و منحصربه فرد از میادین دوره صفویه و متأثر از منش گنجعلی خان بوده است.
نشان های سنگ تراشان در مجموعه صفویِ باغ شاه و عباس آبادِ بهشهر
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۹
۲۶۳-۲۳۵
حوزههای تخصصی:
شهر «اشرف»، «بهشهر» کنونی، در سال 1021ه .ق. به دستور «شاه عباس اوّل»، احداث و هم زمان، عمارت هایی در آن بنا شد. در کف سازی بناهای سلطنتی بهشهر از سنگ های تراش خورده استفاده شده که بر سطح برخی از آن ها، علائم حجاران دوره صفوی نقر شده است. باوجود اهمیت فراوان مجموعه نقوش مذکور، اما صرف نظر از یک اشاره کوتاه توسط دمورگان در اواخر قرن 19م.، تاکنون هیچ مطالعه مستقل و مفصلی درباره علائم حجاری مجموعه بهشهر صورت نگرفته است. در این پژوهش که براساس بررسی میدانی و مطالعات تکمیلی کتابخانه ای صورت گرفت، 266 بلوک سنگی علامت دار شامل 309 نشان مربوط به حجاران صفوی در مجموعه باغ شاه و کاخ عباس آباد بهشهر، شناسایی و مستندنگاری شد. هدف از این پژوهش، پاسخ به پرسش هایی درباره ماهیت و مفهوم علائم حجاری در مجموعه بهشهر، طبقه بندی آن ها و دستیابی به اطلاعاتی درباره ساخت و سازهای مجموعه مذکور از طریق مطالعه علایم حجاری است. برای دستیابی به این هدف، علائم مذکور مطالعه و طبقه بندی شده و برخی جنبه های ظاهری و مفهومی این نشان ها، از طریق مقایسه تطبیقی با نمونه های مشابه در ایران و سایر مناطق همجوار روشن شده است. نتیجه این پژوهش نشان می دهد که برخی از علائم حجاران در مجموعه صفوی بهشهر دارای نمونه های مشابه، حتی درمیان قدیمی ترین نمونه ها از دوران هخامنشی تا قاجار هستند. بیشینه علائم حجاران مجموعه بهشهر را می توان در گروه علائم هندسی و سپس ابزار و اشیاء و تعداد کمتری را هم می توان در گروه نقوش گیاهی یا جانوری طبقه بندی نمود. برخی از علائم هم شباهت هایی با الفبای ارمنی و گرجی دارند که احتمالاً حاکی از حضور حجاران این مناطق در ساخت مجموعه بهشهر است. بااین حال تقریباً هیچ یک از علائم حجاری پرتعداد مجموعه مذکور، را نمی توان با اطمینان نقوش مذهبی یا آئینی نامید.