مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
تمرین هوازی
حوزه های تخصصی:
پوکی استخوان با کاهش موادمعدنی استخوان ها مشخص شده و موجب شکنندگی استخوان ها می شود. هدف از پژوهش حاضر، تعیین اثر 8 هفته تمرین هوازی با محدودیت جریان خون و مکمل گیری ویتامین D بر بعضی از نشانگرهای متابولیسم استخوانی زنان میانسال بود. در این پژوهش 30 زن با سن 7.44 ± 42.76 سال، قد 5.74 ± 157.90سانتی متر، وزن 9.68 ± 70.55 کیلوگرم و توده بدنی 3.87 ± 28.33 کیلوگرم بر متر مربع که برای تندرستی تمرین می کردند، در سه گروه 10 نفری شامل دوگروه تمرین هوازی با و بدون محدودیت جریان خون که هر دو مکمل ویتامین D مصرف می کردند و یک گروه کنترل بدون فعالیت با مصرف شبه دارو تقسیم شدند. گروه های تجربی به مدت 8 هفته، هفته ای 3 روز و روزی یک ساعت همراه با مصرف 400 واحد ویتامین D تمرین کردند. غلظت نشانگرهای کلسیم و فسفر به روش فتومتریک و آلکالین فسفات به روش DGKc (استاندارد انجمن بیوشیمی آلمان) پیش و پس از تمرینات با آزمایش سرم خون اندازه گیری شدند. جهت بررسی توزیع داده ها، از آزمون کولموگروف اسمیرنوف و برای بررسی میزان تاثیر گذاری تمرینات و تفاوت میان گروه ها از تحلیل واریانس با اندازه های تکراری استفاده شد. تاثیر تمرینات هوازی با محدودیت جریان خون و مصرف ویتامین D بر آلکالین فسفاتاز و فسفر، با وجود تاثیرات خوب، معنی دار نبوده، اما بر کلسیم معنی دار بوده است. همچنین مقایسه میان گروهی نشان داد تفاوت میان آلکالین فسفات و فسفر گروه ها غیرمعنی دار، اما در کلسیم به نفع گروه محدودیت جریان خون معنی دار بوده است. هر دو روش تمرین هوازی با و بدون محدودیت جریان خون با مکمل گیری ویتامین D تاثیرات مفیدی بر املاح استخوانی داشته و از روند پوکی استخوان در بانوان جلوگیری نموده اما، روش با محدودیت جریان خون تاثیر بیش تری دارد.
تأثیر تمرین هوازی و مقاومتی بر برخی عوامل انعقادی (PAI-1، فیبرینوژن، PT، PTT) و فیبرینولیزی (tPA، پلاسمینوژن، دی دایمر) در زنان چاق کم تحرک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم زیستی ورزشی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۴۸)
39 - 57
حوزه های تخصصی:
چاقی سبب به هم خوردن تعادل بین عوامل انعقادی (افزایش) و فیبرینولیزی (کاهش) می شود و در القای ترومبوز مؤثر است. فعالیت ورزشی در کنترل آسیب های ناشی از چاقی نقش دارد. بنابراین، هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر 8 هفته تمرین مقاومتی و هوازی بر PAI-1، فیبرینوژن، PT، PTT، tPA، پلاسمینوژن و دی دایمر بود. 30 زن کم تحرک (30-25 سال، نمایه توده بدن 30 کیلوگرم بر متر مربع) داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند و به طور تصادفی به سه گروه تمرین هوازی، مقاومتی و کنترل تقسیم شدند. تمرین هوازی، 3 جلسه در هفته، هر جلسه 45-30 دقیقه با شدت 85-60 درصد ضربان قلب بیشینه اجرا شد. تمرین مقاومتی نیز براساس RM 10 با رعایت اصل اضافه بار به مدت 8 هفته انجام گرفت. تجزیه وتحلیل داده ها با آزمون آماری ANOVA و آزمون T همبسته انجام گرفت (5/0P<). تمرین هوازی سبب افزایش معنا دار tPA نسبت به گروه کنترل و تمرین مقاومتی شد (001/0P=). هر دوی تمرین مقاومتی و هوازی سبب افزایش معنا دار زمان پروترومبین (PT)، پلاسمینوژن، D دایمر و PAI-1 نسبت به گروه کنترل شدند (001/0P=). تمرین هوازی به افزایش معنا دار (001/0P=) و تمرین مقاومتی به کاهش معنا دار (003/0P=) فیبرینوژن نسبت به گروه کنترل منجر شد. زمان نسبی پروترومبوپلاستین (PTT) در گروه تمرین مقاومتی افزایش (03/0P=) و گروه تمرین هوازی کاهش (001/0P=) نسبت به گروه کنترل نشان دادند. تمرین هوازی تأثیر بهتری بر عوامل فیبرینولیزی مهم از جمله t-PA دارد، درحالی که تمرین مقاومتی کنترل بهتری بر برخی متغیرهای مهم انعقادی از جمله فیبرینوژن دارد.
تأثیر هشت هفته تمرین هوازی بر بیان ژن های LXRa، PEPCK و G6PC2 در کبد موش های چاق پیش دیابتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فیزیولوژی ورزشی زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۸
17 - 38
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر هشت هفته تمرین هوازی بر بیان LXRa mRNA، PEPCK و G6PC2 در بافت کبد موش های چاق پیش دیابتی انجام شد. تعداد 18 سر موش نر C57BL/6 به دو گروه تقسیم شدند: 1- موش های تغذیه شده با رژیم غذایی پرچرب (موش های پیش دیابتی) (تعداد = 12) و 2- موش های تغذیه شده با رژیم غذایی استاندارد (موش های غیرچاق) (تعداد = 6). تأیید شرایط پیش دیابتی با تست تحمل گلوکز (GTT) انجام گرفت. سپس موش های پیش دیابتی به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند: رژیم غذایی پرچرب-تمرین (HFD-Exe) و رژیم غذایی پرچرب-بی تحرک (HFD-Sed). موش های گروه تمرینی به مدت هشت هفته و پنج روز در هفته با سرعت متوسط 21 متر بر دقیقه و به مدت 45 دقیقه روی نوار گردان تمرین کردند. 24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی، موش ها قربانی و خون از قلب موش ها گرفته شد. بافت کبد جدا شد و برای اندازه گیری سطح بیان LXRa و ABCA1 در دمای 70- درجه سانتی گراد نگهداری شد. نتایج نشان داد سطوحLXRa و ABCA1 کبدی در موش های تمرین کرده به طور معناداری از موش های تمرین نکرده بیشتر بود. بیان نسبی ژن های کلیدی در گلوکونئوژنز ازجمله G6PC2 و PEPCK در کبد موش های تمرین کرده در مقایسه با موش های تمرین نکرده به طور معناداری کاهش پیدا کرد. همچنین تمرین هوازی موجب کاهش استئاتوز و آنزیم های کبدی در موش های پیش دیابتی شد. به دنبال تمرین بدنی، بیان ژن LXRa و ABCA1 در کبد موش ها افزایش پیدا کرد و موش ها را از چاقی القاشده توسط HFD محافظت می کند و خطر بیماری کبد چرب را کاهش می دهد.
اثر پیشگیرانه تمرین هوازی بر مسمومیت بافتی ناشی از دوکسوروبیسین: شواهد هیستولوژیک بافت ریه رت های پیر و جوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فیزیولوژی ورزشی زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۸
105 - 116
حوزه های تخصصی:
ازیک سو، اثرات مسموم کننده دوکسوروبیسین بر بافت های مختلف و ازسوی دیگر، اثرات پیش درمان فعالیت ورزشی قبل از القای DOX بر بافت های قلب و کبد رت های صحرایی جوان شناخته شده است، اما تأثیر پیش درمان فعالیت ورزشی بر رت های سالمند به ویژه در بافت ریه کاملاً مشخص نیست؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف مقایسه تغییرات بافت ریه به دنبال مسمومیت با DOX و اثر پیشگیرانه تمرین هوازی انجام شد. تعداد 48 سر موش صحرایی نر جوان (سه ماهه) و سالمند (32 ماهه) به سه زیر گروه کنترل (8/307 و 8/374)، DOX (428/362 و 430) و تمرین + DOX (142/370 و 383) تقسیم شدند. گروه های تمرینی به مدت سه هفته با سرعت 15 تا 17 متر/دقیقه و زمان 25 تا 39 دقیقه و پنج جلسه در هفته روی نوار گردان دویدند. گروه های دریافت کننده DOX، محلول DOX (20 میلی گرم بر کیلو گرم) را 24 ساعت پس از آخرین تمرین دریافت کردند. چهل وهشت ساعت بعد از تزریق DOX، بافت برداری انجام شد و به روش توصیفی تجزیه و تحلیل شد. بررسی هیستولوژیک بافت ریه نشان دهنده التهاب، ادم بین سلولی، احتقان عروقی، افزایش ضخامت دیواره عروقی در گروه های القای DOX و با تخریب بیشتر در گروه های سالمند بود. اجرای پیش درمان تمرین هوازی در هر دو گروه به بهبود آسیب های ایجادشده با DOX منجر شد. نتایج پژوهش نشان داد که القای DOX باعث آسیب بیشتر به بافت ریه رت های سالمند در مقایسه با رت های جوان شد؛ زیرا مقاومت بافت ریه سالمند در برابر DOX کمتر است و پیش درمان با تمرین هوازی باعث تخفیف اثر تخریبی DOX بر بافت ریه می شود و این التیام در ریه سالمند مشهودتر است.
اثر هشت هفته تمرین هوازی توأم با مصرف اتانول بر بیان ژن Nrf2 در عضله قلب و برخی از شاخص های آنتی اکسیدانی موش صحرایی نر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فیزیولوژی ورزشی بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۹
65 - 88
حوزه های تخصصی:
در ارتباط با تأثیر ترکیب تمرینات ورزشی و مصرف الکل بر تنظیم کننده های سیستم دفاع آنتی اکسیدانی به ویژه فاکتور هسته ای اریتروئید 2 مرتبط با فاکتور2 (Nrf2) در عضله قلب مطالعات محدودی انجام شده است. هدف مطالعه حاضر، بررسی اثر هشت هفته تمرین هوازی توأم با مصرف اتانول بر بیان ژنNrf2 عضله قلب و شاخص های آنتی اکسیدانی پلاسما در موش صحرایی نر بود. تعداد 32 سر موش صحرایی با میانگین وزنی6±230 گرم به چهار گروه کنترل، تمرین هوازی، اتانول20% با دوز 4 گرم بر کیلوگرم وزن بدن و اتانول به همراه تمرین تقسیم شدند. در پایان دوره سطوح میزان بیان ژن Nrf2 و میزان ظرفیت تام آنتی اکسیدانی (TCA) و مالون دی آلدئید (MDA) مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها توسط آزمون تحلیل واریانس دو سویه و در سطح معنی داری 0.05≥p تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که تمرین هوازی اثر معنی داری در بیان ژن Nrf2 دارد (P=0.0068). نتایج عدم تأثیر معنی دار مصرف اتانول(P=0.312) و اثر تعاملی بین تمرین هوازی و مصرف اتانول (P=0.237) را در بیان ژن Nrf2 نشان دادند. تمرین هوازی بطور معنی داری بیان ژن Nrf2 را در گروه های تمرین و تمرین به همراه اتانول نسبت به گروه کنترل افزایش داد. مصرف اتانول بطور معنی داری سبب کاهش میزان TCA و افزایش MDA در مقایسه با سایر گروه ها شد. یافته ها نشان داد که مصرف اتانول به ترتیب سبب کاهش و افزایش سطوح پلاسمایی TAC و MDA می گردد. در مقابل انجام تمرین هوازی از طریق افزایش سطوح TAC و افزایش بیان ژن Nrf2 منجر به کاهش آسیب اکسیداتیو ناشی از مصرف اتانول شد.
تأثیر هشت هفته تمرین هوازی و مصرف مکمل زعفران همراه با دو هفته بی تمرینی بر برخی شاخص های مرتبط با بیماری دیابت در زنان چاق مبتلا به دیابت نوع 2(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم زیستی ورزشی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴۹)
125 - 148
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر 8 هفته تمرین هوازی و مصرف مکمل زعفران همراه با دو هفته بی تمرینی بر برخی شاخص های مرتبط با بیماری دیابت در زنان چاق مبتلا به دیابت نوع 2 بود. به این منظور 48 زن چاق دیابتی نوع 2 به صورت تصادفی به چهار گروه مساوی (تمرین، مکمل، مکمل+تمرین، دارونما) تقسیم شدند. گروه مکمل+تمرین و تمرین به مدت 8 هفته (3 جلسه در هفته، تمرین هوازی با شدت 60 تا 75 درصد ضربان قلب بیشینه) انجام دادند. دوز روزانه 400 میلی گرم پودر سرگل زعفران (یک بار در روز) به مدت دو ماه استفاده شد. دارونما، حاوی 400 میلی گرم آرد گندم بود. پس از 12ساعت ناشتایی خون گیری انجام گرفت. در ادامه متغیرهای آدیپونکتین، رزیستین، انسولین، گلوکز و HOMA-IR بررسی شدند. تجزیه وتحلیل داده با استفاده از آزمون شاپیرو-ویلک، تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی و تحلیل واریانس یک راهه با تست تعقیبی LSD انجام گرفت. نتایج نشان داد، در مرحله پس آزمون در متغیر آدیپونکتین، رزیستین، درصد چربی بدن، گلوکز، انسولین، HOMA-IR، (0001/0P<)، وزن (036/0P<) و BMI(008/0P<) بین چهار گروه اختلاف معنا داری بود. همچنین در مرحله پس از دو هفته بی تمرینی در متغیر آدیپونکتین، درصد چربی بدن (0001/0P<)، رزیستین (001/0P<)، وزن (039/0P<)، BMI (009/0P<)، گلوکز (002/0P<)، انسولین (002/0P<)، HOMA-IR(002/0P<) بین چهار گروه اختلاف معنا داری داشت. نتایج پژوهش حاضر نشان داد 8 هفته تمرین هوازی و مصرف مکمل به تنهایی بر شاخص های مرتبط با بیماری دیابت نوع 2 اثر معنا داری دارد. با وجود این، مصرف مکمل همراه با تمرین هوازی بیشترین تأثیر را بر کنترل این شاخص ها دارد. هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر 8 هفته تمرین هوازی و مصرف مکمل زعفران همراه با دو هفته بی تمرینی بر برخی شاخص های مرتبط با بیماری دیابت در زنان چاق مبتلا به دیابت نوع 2 بود. به این منظور 48 زن چاق دیابتی نوع 2 به صورت تصادفی به چهار گروه مساوی (تمرین، مکمل، مکمل+تمرین، دارونما) تقسیم شدند. گروه مکمل+تمرین و تمرین به مدت 8 هفته (3 جلسه در هفته، تمرین هوازی با شدت 60 تا 75 درصد ضربان قلب بیشینه) انجام دادند. دوز روزانه 400 میلی گرم پودر سرگل زعفران (یک بار در روز) به مدت دو ماه استفاده شد. دارونما، حاوی 400 میلی گرم آرد گندم بود. پس از 12ساعت ناشتایی خون گیری انجام گرفت. در ادامه متغیرهای آدیپونکتین، رزیستین، انسولین، گلوکز و HOMA-IR بررسی شدند. تجزیه وتحلیل داده با استفاده از آزمون شاپیرو-ویلک، تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی و تحلیل واریانس یک راهه با تست تعقیبی LSD انجام گرفت. نتایج نشان داد، در مرحله پس آزمون در متغیر آدیپونکتین، رزیستین، درصد چربی بدن، گلوکز، انسولین، HOMA-IR، (0001/0P<)، وزن (036/0P<) و BMI(008/0P<) بین چهار گروه اختلاف معنا داری بود. همچنین در مرحله پس از دو هفته بی تمرینی در متغیر آدیپونکتین، درصد چربی بدن (0001/0P<)، رزیستین (001/0P<)، وزن (039/0P<)، BMI (009/0P<)، گلوکز (002/0P<)، انسولین (002/0P<)، HOMA-IR(002/0P<) بین چهار گروه اختلاف معنا داری داشت. نتایج پژوهش حاضر نشان داد 8 هفته تمرین هوازی و مصرف مکمل به تنهایی بر شاخص های مرتبط با بیماری دیابت نوع 2 اثر معنا داری دارد. با وجود این، مصرف مکمل همراه با تمرین هوازی بیشترین تأثیر را بر کنترل این شاخص ها دارد.
تاثیر هشت هفته تمرین تداومی و تناوبی با شدت بالا بر میزان پروتئین جفت نشده-1 در بافت چربی احشایی و زیرپوستی موش های صحرایی چاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شیوع چاقی و بیماری های ناشی از آن در سراسر دنیا به یک معضل بهداشتی تبدیل شده است. تغییر فنوتیپ بافت چربی سفید به قهوه ای به دنبال فعالیت ورزشی امروزه به عنوان یکی از راه-کارهای پیشگیری چاقی مورد بررسی است. هدف از انجام این تحقیق مقایسه تأثیر هشت هفته تمرین تداومی و تناوبی با شدت بالا (HIIT) بر میزان UCP1 بافت چربی احشایی و زیرپوستی موش های صحرائی چاق است. به منظور اجرای تحقیق 18 سر موش پس از هشت هفته تغذیه با رژیم پرچرب، به صورت تصادفی در سه گروه کنترل ، تمرین تداومی و HIIT تقسیم شدند. تمرین تناوبی شامل تناوب های با شدت بالا (80-110 %) و تناوب های با شدت پائین (50 %) و تمرین تداومی شامل دویدن با شدت 65-75 % بود. 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی، موش ها تشریح و بافت چربی احشایی و زیرپوستی آن ها جمع آوری و به روش وسترن بلات تجزیه و تحلیل شد. نتایج تحقیق نشان داد که هشت هفته تمرین تداومی و HIIT باعث افزایش معنا دار میزان UCP1 در بافت چربی سفید احشایی و زیرپوستی (p
تاثیر مصرف عصاره کنگر فرنگی همراه با تمرین هوازی بر قند خون و مقاومت به انسولین و ارتباط آن با وضعیت شناختی سالمندان دچار اختلال شناختی خفیف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر 12 هفته تمرین هوازی و مصرف عصاره کنگر فرنگی بر قند خون و مقاومت به انسولین و ارتباط آن با وضعیت شناختی سالمندان دچار اختلال شناختی خفیف (MCI) بود. روش ها: 40 نفر سالمندانی که از پرسشنامه MMSE نمره بین 21 تا 25 کسب کردند به صورت هدفمند در دسترس انتخاب، و به طور تصادفی در 4 گروه تمرین هوازی، کنگر فرنگی، تمرین هوازی + کنگر فرنگی، و پلاسبو (هر گروه 10 نفر) قرار گرفتند. مداخلات به مدت 12 هفته انجام شد. تمرین هوازی شامل هشت دقیقه دویدن با شدت 75 تا 85 درصد حداکثر ضربان قلب ذخیره در جلسه اول بود. هر دو جلسه یک دقیقه به زمان دویدن افزوده می شد تا بعد از 12 هفته، زمان دویدن به 26 دقیقه رسید. عصاره کنگر فرنگی به صورت کپسول با دوز 300 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن در روز مصرف شد. یافته ها: قند خون و مقاومت به انسولین دو گروه تمرین و تمرین + کنگر فرنگی به طور معنادار کاهش یافتند (P<0.05). وضعیت شناختی در سه گروه مداخله در مقایسه با گروه پلاسبو به طور معنادار افزایش یافت که این افزایش در گروه تمرین + کنگر فرنگی بیشتر بود (P<0.05). با افزایش وضعیت شناختی نیز قند خون و مقاومت به انسولین کاهش یافتند (P<0.05). نتیجه گیری: احتمالا مصرف عصاره کنگر فرنگی همراه با تمرینات هوازی به مدت 12 هفته، می توانند سیر پیشرونده اختلال شناختی خفیف را کند و شاید متوقف سازند و از بروز بیماری دیابت ناشی از این اختلال پیشگیری نماید.
تأثیر زمان بندی تمرین هوازی حاد بر تحکیم حافظه کلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به تأثیری که تمرینات هوازی می تواند بر عملکرد شناختی و حافظه داشته باشد، چالشی که همچنان در تحقیقات وجود دارد این است که زمان بندی اجرای تمرینات هوازی نسبت به جلسه آموزشی تکلیفی که می بایست به خاطر سپرده شود، چگونه باشد. پژوهش حاضر در پی پاسخگویی به این پرسش است که تمرینات هوازی در زمان های قبل، حین و بعد از اکتساب، چه تأثیری بر فرایند تحکیم حافظه کلامی دارد. در این تحقیق نیمه تجربی 48 دختر غیرورزشکار 20 تا 30 سال در چهار گروه کنترل، تمرین قبل، بعد و حین اکتساب با زمان بندی متفاوت، ترکیبی از تکلیف یادگیری کلامی شنوایی ری و 15 دقیقه فعالیت هوازی با شدت متوسط را انجام دادند. سپس تمامی گروه ها یک و 24 ساعت بعد در آزمون یادداری تکلیف حافظه شرکت کردند. یافته ها نشان داد که بین گروه ها در روند تغییرات در مرحله اکتساب تفاوت معناداری وجود نداشت. علاوه بر این گروه ها در آزمون های یادداری عملکرد یکسانی داشتند. تنها تفاوت مشاهده شده در میزان افت عملکرد در آزمون یادداری اول نسبت به جلسه انتهای اکتساب بود که براساس آن به غیر از گروه بعد و حین تمرین سایر گروه ها افت عملکرد معناداری داشتند. بر این اساس به نظر می رسد تمرینات هوازی در حین اکتساب و همچنین بعد از آن می تواند دارای تأثیرات مثبت کوتاه مدتی بر حافظه کلامی باشد، هرچند این اثر در زمان بندی قبل از اکتساب مشاهده نشد.
تاثیر تمرین هوازی بر عملکرد حرکتی، شاخص های آنتروپومتریکی و هورمون رشد در رت های نر در معرض استرس مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رفتار حرکتی تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۴
43 - 68
حوزه های تخصصی:
تحقیقات نشان داده اند استرس مزمن موجب اختلال در نمو و عملکرد حرکتی می شوند، از این رو یافتن روش هایی برای تعدیل اثرات منفی استرس ضروری می باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثر تمرین هوازی بر عملکرد حرکتی، هورمون رشد و شاخص های آنتروپومتریکی در رت های نر در معرض استرس مزمن بود. این مطالعه از نوع تجربی بوده که 40 سر رت نر سالم نژاد آلبینو – ویستار بر اساس وزن، به صورت بلوک بندی تصادفی در 4 گروه کنترل (بدون استرس – بدون تمرین هوازی)، تمرین (تمرین هوازی- بدون استرس)، استرس (استرس- بدون تمرین هوازی)، تمرین هوازی- استرس قرار گرفتند. گروه های استرس و تمرین هوازی- استرس در معرض مداخله استرس از نوع بی حرکتی (3 ساعت در روز * 28 روز) قرار گرفتند. گروه های تمرین و تمرین هوازی- استرس، تمرین هوازی (30 دقیقه در روز * 28 روز) روی تردمیل انجام دادند. در پایان هفته چهارم، آزمون اپن- فیلد برای سنجش عملکرد حرکتی رت ها انجام و خون حیوانات جهت اندازه گیری میزان هورمون رشد جمع آوری شد. نتایج تحلیل آماری داده ها نشان داد تمرین هوازی موجب بهبود عملکرد حرکتی، افزایش هورمون رشد و نمو طول پا شد. استرس نیز موجب اختلال در عملکرد حرکتی، وزن و نمو طول پا شد. تمرین هوازی موجب خنثی کردن اثر استرس در نمو طول پا شد، اما اثرات منفی استرس بر عملکرد حرکتی و وزن را از بین نبرد. در فاکتور قد و طول دست نیز تاثیر معنی داری مشاهده نشد. با توجه به نتایج تحقیق حاضر می توان از تمرین هوازی به عنوان عاملی مؤثر برای تعدیل اثرات مخرب استرس بر نمو طول پا استفاده کرد.
تأثیر چهار هفته تمرین هوازی بر سطوح Trk-B ، PKC و AKT در هیپوکمپ رت های نر مبتلا به بیماری آلزایمر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فیزیولوژی ورزشی تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۰
39 - 58
حوزه های تخصصی:
واکنشهای تخریبی ناشی از AB در CNS منجر به اختلال فاکتورهای نوروتروفیک می شود که ممکن است به نوبه خود توسعه پاتولوژی آمیلوئید را تسهیل کند. اخیراً آثار ورزش بر این عوامل مورد توجه قرار گرفته است، با اینحال درک چگونگی اثر آن نیاز به بررسی بیشتر دارد. بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر تمرین هوازی بر سطوح Trk-B، PKC و AKT در هیپوکمپ رتهای نر نژاد ویستار به دنبال القای آلزایمر بود. در این مطالعه تجربی 36 سر رت نر بالغ 8 هفتهای با میانگین وزنی 20 ± 195 گرم به صورت تصادفی به 3 گروه آلزایمر، آلزایمر + ورزش و کنترل تقسیم شدند. القای آلزایمر از طریق تزریق درون هیپوکمپی Aβ1-42 صورت پذیرفت. تمرین هوازی به مدت 4 هفته، 5 جلسه در هفته انجام شد. 24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی حیوانات یا تحت آزمون رفتاری قرار گرفتند و یا کشته شده و هیپوکمپ آنها جهت انجام آزمایشهای بعدی استخراج شد. از آزمون تحلیل واریانس یکراهه برای تجزیه و تحلیل دادهها استفاده شد. نتایج نشان داد رتهای گروه تمرین هوازی به طور معنیداری مدت زمان بیشتری را در ربع دایره هدف در مقایسه با گروه آلزایمری در آزمون پروب سپری میکنند (05/0 ≥ p). همچنین، سطوح Trk-B، PKC و AKT به دنبال تزریق Aβ1-42 کاهش مییابد (001/0 ≥ p). تمرین هوازی موجب افزایش سطوح Trk-B، PKC و AKT در مقایسه با رتهای آلزایمری شد (05/0 ≥ p). بنابراین، به نظر میرسد تمرین هوازی از طریق فعالسازی مسیر پیامرسانی AKT-PKC- TrkB به بهبود حافظه فضایی کمک کند.
تأثیر چهار هفته تمرین هوازی همراه با مکمل گیری نارنژین بر سطح آدیپونکتین در هیپوکمپ و عملکرد حافظه در رت های مبتلا به بیماری آلزایمر القاء شده با تزریق آمیلوئیدبتا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فیزیولوژی ورزشی زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۲
39 - 60
حوزه های تخصصی:
بیماری آلزایمر شایع ترین شکل زوال عقل است. با وجود نبود درمان قطعی برای این بیماری، انجام دادن فعالیت ورزشی و مصرف فلاونوئیدها به عنوان نگرش های غیردارویی محتمل برای کاهش خطر بیماری آلزایمر مطرح شده است؛ بنابراین مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر چهار هفته تمرین هوازی همراه با مکمل گیری نارنژین بر سطح آدیپونکتین هیپوکمپی و اختلال حافظه در رت های مبتلا به بیماری آلزایمر القاشده با تزریق Aβ 1-42 انجام شد؛ بر این اساس، 32 سر رت نر هشت هفته ای با میانگین وزن 26 ± 232 گرم به صورت تصادفی به چهار گروه بیماری آلزایمر (AD)، گروه AD + تمرین هوازی (ADET)، گروه AD + مکمل گیری نارنژین (ADN) و گروه AD + تمرین هوازی + مکمل گیری نارنژین (ADETN) تقسیم شدند. القای AD از طریق تزریق Aβ 1-42 به درون هیپوکمپ صورت پذیرفت. ده روز پس از جراحی، مداخله های تمرین هوازی (پنج روز در هفته به مدت چهار هفته) و/یا مکمل دهی نارنژین به روش گاواژ (با دوز 80 میلی گرم/کیلوگرم به صورت روزانه) شروع شد. سپس از حیوانات آزمون رفتاری گرفته شد. چهل وهشت ساعت بعد از آخرین جلسه تمرین حیوانات بی هوش شدند و بافت هیپوکمپ برداشته شد. برای اندازه گیری میزان پروتئین آدیپونکتین از روش وسترن بلات استفاده شد. نتایج نشان داد که عملکرد یادگیری و حافظه فضایی در گروه های ADET، ADN و ADETN در مقایسه با گروه AD به طور معنا داری بهبود یافت (0.001 > P). میزان آدیپونکتین هیپوکمپ در گروه های ADET، ADN و ADETN در مقایسه با گروه AD به طور معنا داری افزایش یافت (0.001 > P). به علاوه، رت های گروه ADETN عملکرد حافظه فضایی بهتر و میزان آدیپونکتین هیپوکمپی بیشتری در مقایسه با گروه های ADET و ADN داشتند (0.05 > P). به طورکلی، نتایج مطالعه حاضر نشان می دهد هم تمرین هوازی و هم مکمل دهی نارنژین احتمالاً از طریق تعدیل میزان آدیپونکتین هیپوکمپ موجب بهبود یادگیری و حافظه فضایی در رت های مبتلا به بیماری آلزایمر می شوند. به علاوه، ترکیب این عوامل با یکدیگر اثر بیشتری بر بهبود حافظه دارد.
تأثیر هشت هفته تمرینات هوازی برسطح شاخص های سندرم متابولیک در دختران مبتلا به سندرم داون
منبع:
علوم حرکتی و رفتاری سال چهارم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
1 - 7
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: کودکان کم توان ذهنی از ویژگی های جسمی و روانی متفاوتی نسبت به همتایان سالم خود برخوردار می-باشند. به نظر می رسد راهی برای پیشگیری از وضعیت ناتوانی ذهنی وجود ندارد. اما می توان با آموزش و فراهم کردن شرایط مناسب، آن را به حداقل محدودیت رساند. در همین راستا هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر هشت هفته تمرین هوازی بر سطح شاخص های سندرم متابولیک در دختران مبتلا به سندرم داون بود. روش شناسی: جامعه آ ماری این پژوهش شامل دختران مبتلا به سندرم داون شهرستان اهواز با دامنه سنی 10 تا 14 سال می باشد که تعداد 20 نفر به صورت هدفمند انتخاب، و بعد از انجام پیش آزمون در دو گروه تجربی و کنترل تقسیم شدند. برنامه گروه تجربی شامل 16 جلسه تمرین هوازی با شدت 60-70% حداکثر ضربان قلب بود و گروه کنترل در این مدت فعالیتی نداشت، در نهایت پس آزمون به عمل آمد و نتایج ثبت گردید. یافته ها: نتایح حاصل از آزمون t نشان داد که در میزان گلیسیرید، سطح انسولین، مقاومت انسولین، کلسترول بد و میزان هموگلوبین تفاوت معنی داری بین گروه تجربی و کنترل مشاهده نشد. ولی در میزان کلسترول تام، تری گلیسیرید، کلسترول خوب، لیپوپروتئین کم چگال گروه تجربی نسبت به گروه کنترل عملکرد بهتری داشت. نتیجه گیری: با توجه به نتایج می توان گفت که تمرینات هوازی بر برخی شاخص های سندرم متابولیک در افراد سندرم داون اثرات مثبتی دارد.
اثر سه ماه تمرین هوازی غیرنظارت شده و رژیم غذایی کم کالری بر شاخص های هورمونی، متابولیکی و آنتروپومتریکی زنان نابارور دارای اضافه وزن و چاق مبتلا به سندروم تخمدان پلی کیستیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم زیستی ورزشی سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۵۲)
119 - 136
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر سه ماه مداخلات سبک زندگی شامل تمرین هوازی غیرنظارت شده با شدت متوسط و رژیم غذایی کم کالری بر شاخص های هورمونی، متابولیکی و آنتروپومتریکی زنان نابارور دارای اضافه وزن و چاق مبتلا به سندروم تخمدان پلی کیستیک (PCOS) انجام گرفت. روش این پژوهش تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و رویکرد کاربردی بود. از بین زنان نابارور مبتلا به PCOS مراجعه کننده به بیمارستان آرش تهران، 20 نفر (سن 5/2±9/27 سال، وزن 05/8±36/81 کیلوگرم و شاخص توده بدن 97/1±27/30 کیلوگرم بر متر مربع)، به عنوان نمونه آماری انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه تجربی (10 نفر) و شاهد (10 نفر) تقسیم شدند. برنامه تمرینی و رژیم غذایی براساس مشخصات فردی آزمودنی های گروه تجربی تجویز شد. شاخص های هورمونی، متابولیکی و آنتروپومتریکی آزمودنی ها پیش و پس از سه ماه اندازه گیری شد. مقایسه درون گروهی با آزمون t همبسته و مقایسه بین گروهی با آزمون آنکوا در نرم افزار SPSS صورت گرفت (05/0P<). در گروه تجربی کاهش معنا دار هورمون آنتی مولرین (016/0=P) و تستوسترون تام (000/0=P) مشاهده شد. همچنین وزن، BMI، WC، WHR (000/0=P)، فشار خون سیستولی (003/0=P)، گلوکز خون ناشتا (019/0=P)، TG (000/0=P) و LDL (035/0=P) کاهش معنا دار و HDL (002/0=P) افزایش معنا داری یافت. بنابراین، پیشنهاد می شود این گونه مداخلات پیش از شروع یا همزمان با درمان پزشکی، برای زنان نابارور دارای اضافه وزن و چاق مبتلا به PCOS تجویز شود.
اثر هشت هفته تمرین هوازی و ژل رویال بر فشار اکسایشی و آنزیم های بافت کبدی موش های چاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم زیستی ورزشی سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۵۳)
159 - 171
حوزه های تخصصی:
استرس اکسیداتیو با انواع مختلفی از بیماری های التهابی و متابولیک از جمله چاقی ارتباط دارد. هدف این مطالعه برسی تاثیر هشت هفته تمرین هوازی و ژل رویال بر فشار اکسایشی و آنزیم های بافت کبدی موش های چاق بود. در این مطالعه تجربی، 45 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار (میانگین وزن 37/9±5/187) در پنج گروه رژیم غذایی نرمال (ND)، رژیم غذایی پرچرب (HFD)، رژیم غذایی پرچرب-تمرین (HFDT)، رژیم غذایی پرچرب-ژل رویال (HFDRJ) و رژیم غذایی پرچرب-تمرین-ژل رویال (HFDTRJ) قرار گرفتند. گروه های مکمل، طی دوره مداخله روزانه 100 میلی گرم ژل رویال (به ازای هر کیلوگرم وزن بدن) رقیق شده در آب مقطر را به صورت خوراکی دریافت کردند. برنامه تمرین هوازی شامل دویدن روی تردمیل با شدت 60-50 درصد اکسیژن مصرفی (VO2max)، پنج روز هفته به مدت هشت هفته اجرا شد. داده ها به روش تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی در سطح معنی داری P<0.05 تجزیه و تحلیل شد. افزایش معنی دار در میزان MDA و کاهش معنی دار میزان SOD، GPX و CAT در گروه HFD نسبت به گروه ND مشاهده شد(001/0=P). همچنین کاهش معنی داری در مقادیر MDA افزایش معنی-دار میزان SOD، GPX و CAT در گروه های HFDT، HFDRJ و HFDTRJ نسبت به گروه HFD؛ و گروه HFDTRJ نسبت به گروه های HFDT، HFDRJ مشاهده شد (001/0=P). به نظر می رسد مداخله تمرین هوازی و ژل رویال می تواند به کاهش فشار اکسایشی و بهبود آنزیم های کبدی طی چاقی کمک کند.
بررسی رابطه ژنوتیپ های مر تبط با ژن های HIF1-α و VEGF با تغییرات توان هوازی به دنبال هشت هفته تمرین استقامتی با شدت متوسط در زنان غیر فعال- مطالعه آزمایشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم زیستی ورزشی سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۵۳)
189 - 199
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش بررسی رابطه ژنوتیپ های مر تبط با ژن های HIF1-α و VEGF با تغییرات توان هوازی به دنبال هشت هفته تمرین استقامتی با شدت متوسط در زنان غیر فعال بود. روش پژوهش: 23 زن غیر فعال 34 تا 43 ساله به صورت غیر هدفمند در دسترس انتخاب و 8 هفته تمرین هوازی هر هفته 5 جلسه و هر جلسه 30 دقیقه با شدت55% تا 75% ضربان قلب بیشینه انجام دادند. قبل و بعد از دوره تمرین، توان هوازی توسط آزمون برووس اندازه گیری شد. نمونه بزاقی اخذ و ژنوتیپ های مختلف ژنهای ژن HIF1- α شامل CC و ژنوتیپ های مختلف ژن VEGF شامل GG، CG و CC اندازه گیری شد، از روشهای آماری تی زوجی و آنوا برای تغییرات میانگین های توان هوازی و برای بررسی ژنوتیپ ها از روش RLFP استفاده شد. یافته ها: نتایج تغییرات توان هوازی آزمودنی ها و بررسی رابطه ژنوتیپ های مختلف ژنهای VEGFو HIF1-a به دنبال هشت هفته تمرین استقامتی با شدت متوسط در ارتباط با ژنو تیپ های CC و CT ژن HIF1- α در ژنوتیپCT برابر با(529/0P=) و ژنوتیپ های GG و CC و CGژن VEGF ژنوتیپ CGبرابر با (873/0P=) بوده که ژنوتیپ CT ژن HIF1-α بیشترین افزایش را داشته اما این افزایش معنا دار نبوده است. نتیجه گیری: هشت هفته تمرین استقامتی با شدت متوسط موجب افزایش توان هوازی در رابطه با پروفایل های ژنی ژن هایHIF1-α و VEGF در زنان غیر فعال چاق شده اما تغییرات توان هوازی در ارتباط با پروفایل های ژنی ژن های مزبور معنادار نمی باشد.
اثر ده هفته تمرین هوازی و مصرف عصاره دانه گلرنگ بر بیان ژن PTEN و سطح سرمی کراتینین پس از مصرف دگزامتازون در موش های صحرایی نر بالغ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فیزیولوژی ورزشی زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۶
81 - 104
حوزه های تخصصی:
امروزه به دلیل تغذیه نامناسب، کم تحرکی و عوارض ناشی از مصرف داروها شاهد شیوع آسیب و بیماری های کلیوی هستیم. ورزش منظم و برخی گیاهان دارویی ممکن است در بهبود این بیماری ها موثر باشند. مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر ده هفته تمرین هوازی و مصرف عصاره دانه گلرنگ (500 میلی گرم/کیلوگرم وزن بدن) بر بیان ژن PTEN و سطح سرمی کراتینین پس از مصرف دگزامتازون در موش های صحرایی نر بالغ انجام شد. 25 سر موش صحرایی نر بالغ نژاد ویستار (وزن 32±371 گرم) به طور تصادفی به 5 گروه کنترل، دگزامتازون، دگزامتازون+گلرنگ، دگزامتازون+تمرین هوازی و دگزامتازون+گلرنگ+تمرین هوازی تقسیم شدند. القا آسیب کلیوی از طریق تزریق زیرجلدی دگزامتازون (8 میلی گرم/کیلوگرم وزن بدن) به مدت شش روز انجام شد. پروتکل تمرینی شامل ۶۰ دقیقه دویدن با تردمیل با سرعت 28 متر در دقیقه در 5 روز هفته بود. یافته ها نشان داد تمرین هوازی اثر معناداری بر سطح کراتینین سرم داشت (P=0.034). سطح کراتینین در گروه تمرین هوازی در مقایسه با گروه دگزامتازون کاهش معناداری داشت (P=0.047)؛ درحالیکه در گروه های دگزامتازون+گلرنگ و دگزامتازون+گلرنگ+تمرین هوازی تغییر معناداری در مقایسه با گروه دگزامتازون نداشت. مصرف گلرنگ اثر معناداری بر بیان ژن PTEN داشت (P=0.025). بیان ژن PTEN در گروه های مداخله درمانی در مقایسه با گروه دگزامتازون تغییر معناداری نداشت. نتایج بدست آمده از مطالعه ی حاضر نشان می دهد ده هفته تمرین هوازی و مصرف عصاره دانه ی گلرنگ می تواند بر بهبود آسیب کلیوی موثر باشد.
تأثیر 12 هفته تمرینات هوازی بر سطح کیفیت خواب و شاخص های کیفیت زندگی دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
زمینه و هدف: تجربه زندگی مستقل، سبک زندگی متغیر، پیامدهای سریع و زندگی خوابگاهی ازجمله چالش های دانشجویی هستند که می تواند اثرات منفی بر سطح خواب و کیفیت زندگی دانشجویان بگذارد. این پژوهش با هدف، اثربخشی ۱۲ هفته تمرینات هوازی بر سطح کیفیت خواب و شاخص های کیفیت زندگی دانشجویان انجام شد. مواد و روش ها: روش پژوهش نیمه تجربی می باشد. جامعه آماری تحقیق را دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی واحد لاهیجان تشکیل دادند که به صورت هدفمند و براساس معیارهای ورود و خروج ۲۷ نفر انتخاب شدند. جهت اندازه گیری کیفیت خواب از پرسشنامه PSQI و برای سنجش میزان کیفیت زندگی آزمودنی ها از پرسشنامه (SF-۳۶) استفاده شد. از پروتکل تمرینی ویژه کالج آمریکایی طب ورزشی (ACSM) به مدت ۱۲ هفته و هفته ای ۳ جلسه بکار گرفته شد. از آزمون های t وابسته و مستقل برای تجزیه وتحلیل داده ها و جهت محاسبه های آماری از نرم افزار SPSS نسخه ۲۵ استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که پروتکل تمرینی بر کیفیت خواب و کیفیت زندگی و مؤلفه های آن ها اثر معناداری داشت. (۰۵/۰>p). نتیجه گیری: به نظر می رسد که پروتکل تمرینی موردنظر می تواند به عنوان یک استراتژی و رویکرد مناسب، جهت بهبود کیفیت خواب و کیفیت زندگی در دانشجویان مورداستفاده قرار گیرد، بااین وجود با توجه به اینکه تعداد آزمودنی ها. پیشنهاد می گردد جهت بالا بردن اعتبار بیرونی تحقیقی تحقیقات بیشتری صورت گیرد.
تأثیر عصاره الکلی بذر کتان و تمرین هوازی بر وضعیت اکسیداتیو بافت قلب موش صحرایی آواریکتومی شده(مقاله علمی وزارت علوم)
زمینه و هدف : آواریکتومی (برداشت تخمدان) باعث القاء استرس اکسیداتیو در بدن می شود. دانه کتان به عنوان منبع غنی از آنتی اکسیدان های طبیعی همراه با فعالیت بدنی منظم، می تواند اثرات مخرب ناشی از استرس اکسیداتیو را مهار کند. هدف تحقیق حاضر بررسی اثر ترکیبی عصاره کتان و تمرین هوازی بر وضعیت اکسیداتیو بافت قلب در موش های صحرایی آواریکتومی شده بود. روش تحقیق : در این مطالعه تجربی، از 36 سر موش صحرایی ماده بالغ نژاد ویستار، با میانگین وزن 25±250 گرم استفاده شد. موش ها به طور تصادفی به شش گروه مساوی (n=6) شامل گروه های کنترل، شم (شاهد جراحی)، آواریکتومی شده، آواریکتومی- عصاره بذر کتان، آواریکتومی- تمرین، و نهایتا آواریکتومی- تمرین- عصاره بذر کتان؛ تقسیم شدند. تمرینات هوازی به مدت 8 هفته، هر هفته 5 روز بر روی نوارگردان به اجرا درآمد و گروه های تیمار با عصاره بذر کتان، روزانه به مقدار 400 میلی گرم/کیلوگرم وزن بدن عصاره بذر کتان به صورت گاواژ دریافت کردند. در پایان دوره مطالعه، نمونه بافت قلب از حیوانات مختلف اخذ گردید و ظرفیت تام آنتی اکسیدانی (TAC)، غلظت مالون دی آلدهید (MDA)، به همراه فعالیت آنزیم های سوپر اکساید دیسمیوتاز (SOD)، گلوتاتیون پراکسیداز (GPx) و پارااکسوناز-1 (PON1) اندازه گیری گردیدند. داده های جمع آوری شده با آزمون های آماری تحلیل واریانس یک طرفه و تعقیبی توکی در سطح 0/05>p مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها : فعالیت آنزیم های SOD، GPX، PON1 و میزان TAC در موش های گروه آواریکتومی به طور معنی داری کمتر از موش های گروه کنترل بود؛ در حالی که MDA به طور معنی داری افزایش پیدا کرد (05/p<0). از طرف دیگر، فعالیت آنزیم های SOD، GPX، PON1 و میزان TAC در موش های صحرایی گروه آواریکتومی- تمرین - عصاره به طور معنی داری در مقایسه با گروه های آواریکتومی، آواریکتومی- عصاره و آواریکتومی- تمرین افزایش پیدا کرد؛ در حالی که MDA به طور معنی داری کاهش یافت (05/p<0). نتیجه گیری : ترکیب عصاره بذر کتان و تمرین هوازی تاثیر بهتری در بهبود فعالیت سیستم آنتی اکسیدانی و کاهش شاخص اکسیداسیون بافت قلب در موش صحرایی آواریکتومی شده دارد.
تاثیر تمرین هوازی و مکمل پروبیوتیک بر سطوح گلوکز خون و بیان ژن کاسپاز-3 در عضله اسکلتی رت های دیابتی شده با استرپتوزوتوسین(مقاله علمی وزارت علوم)
زمینه و هدف : افزایش قند خون در شرایط دیابتی می تواند باعث آپوپتوزیس، از طریق مسیر میتوکندری و با افزایش بیان پروتئین مرگ سلولی شود. پروبیوتیک ها میکروارگانیسم های زنده ای هستند که مزایای سلامتی را به میزبان اعطا می کنند و دارای اثرات ضد دیابت و آنتی اکسیدان هستند. همچنین، برخی شواهد نشان می دهد که ورزش می تواند بر مسیرهای سیگنالینگ آپوپتوزیس عضله اسکلتی تأثیر بگذارد. هدف این مطالعه بررسی تاثیر تمرین هوازی و مکمل پروبیوتیک بر سطوح گلوکز خون و بیان ژن کاسپاز-3 در عضله نعلی رت های دیابتی شده با استرپتوزوتوسین بود. ر وش تحقیق : تعداد40 سر رت صحرایی نر نژاد ویستار (وزن: 270-250 گرم؛ سن: هشت هفته) به طور تصادفی به پنج گروه کنترل سالم (N)، کنترل دیابتی (CD)، دیابتی + مکمل پروبیوتیک (SCD)، دیابتی + تمرین (TD) و دیابتی + تمرین + مکمل پروبیوتیک (STD) تقسیم شدند. القای دیابت با تزریق درون صفاقی استرپتوزوتوسین (45 میلی گرم/کیلوگرم وزن بدن) انجام شد. برنامه تمرین هوازی شامل 30 دقیقه دویدن روی نوارگردان با شدت 60 تا 65 درصد سرعت بیشینه، پنج روز در هفته و به مدت پنج هفته بود. هر رت دو گرم پروبیوتیک به صورت محلول در آب آشامیدنی دریافت کرد. 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین، رت ها تشریح و عضله نعلی برای ارزیابی بیان ژن کاسپاز-3 (با روش Real Time PCR) و نمونه گیری خون برای ارزیابی گلوکز پلاسما (با روش گلوکز اکسیداز) جمع آوری انجام شد. تجزیه و تحلیل آماری با آزمون t مستقل، آزمون تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی شفه در سطح معنی داری p≤0/05 انجام شد. یافته ها : سطوح گلوکز خون در گروه دیابتی + تمرین + مکمل نسبت به سایر گروه ها، کاهش معنی داری داشت (008/0=p) از طرف دیگر، بیان ژن کاسپاز-3 در گروه دیابتی + تمرین، و گروه دیابتی + تمرین + مکمل کاهش معنی داری پیدا کرد (01/0=p). نتیجه گیری : تمرین هوازی به همراه مصرف مکمل پروبیوتیک، احتمالا با تنظیم و کاهش قند خون، از آپوپتوزیس عضله اسکلتی در شرایط دیابت جلوگیری می نماید.