مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۱.
۱۱۲.
۱۱۳.
۱۱۴.
۱۱۵.
۱۱۶.
۱۱۷.
۱۱۸.
۱۱۹.
۱۲۰.
تمرین هوازی
زمینه و هدف: از آنجا که بسیاری از مسیرهای سلولی و مولکولی درگیر در دیابت ناشناخته هستند، مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر تمرین هوازی بر ذخایر گلیکوژن کبدی در موش های پیش دیابتی به اجرا درآمد روش تحقیق: تعداد 21 سر موش نر هموژن نژاد C57BL/6 به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. گروه اول موش های تغذیه شده با رژیم غذایی استاندارد (تعداد 7 سر) و گروه دوم موش های تغذیه شده با رژیم غذایی پرچرب (تعداد 14). موش ها به مدت 12 هفته تغذیه شدند و سپس شرایط پیش دیابتی، با آزمون گلوکز ناشتا و آزمون تحمل گلوکز بررسی شد. پس از تائید شرایط پیش دیابتی، موش های تغذیه شده با رژیم غذایی پرچرب به دو گروه شامل رژیم غذایی پرچرب- بی تحرک و رژیم غذایی پرچرب- تمرین هوازی تقسیم گردیدند. موش های گروه تمرینی به مدت 10 هفته، پنج روز در هفته و به مدت 45 دقیقه در هر جلسه، بر روی نوار گردان تمرین کردند. 24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی، موش ها کشته شدند و نمونه خونی از قلب موش ها گرفته شد. بافت کبد جدا نیز گردید و برای اندازه گیری بیان ژن گلیکوژن سنتاز (که با روش RT-Real time PCR صورت گرفت) در نیتروژن مایع فریز شد. از آزمون t مستقل و تحلیل واریانس یک راهه در سطح p<0/05 جهت تجزیه و تحلیل آماری داده ها استفاده گردید. یافته ها: سطوح گلیکوژن سنتاز در گروه تمرین هوازی نسبت به گروه پیش دیابتی بیشتر بود، بدین معنی که تمرین تأثیر معنی داری (001/0=p) بر بیان گلیکوژن سنتاز داشت همچنین سنجش گلیکوژن کبد نشان داد که میزان ذخایر گلیکوژن کبدی در گروه تمرین نسبت به گروه پیش دیابتی افزایش معنی داری (001/0=p) داشته است. نتیجه گیری: انجام تمرین هوازی می تواند منجر به بهبود شرایط از وضعیت پیش دیابتی به وضعیت سالم شود.
تاثیر 8 هفته تمرین هوازی بر بعضی از شاخص های استقامت قلبی عروقی و ترکیب بدنی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه شهر کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
زمینه و هدف: تحقیقات متعدد حاکی از رابطه نزدیک بین سامتی با شاخص های استقامت قلبی عروقی و ترکیب بدنی می باشد و انجام تمرینات ورزشی می تواند در بهبود یا اصاح این شاخص ها نقش موثری داشته باشد. از این رو، هدف اصلی پژوهش بررسی تأثیر 8 هفته تمرین هوازی بر برخی از شاخص های فیزیولوژیک استقامت قلبی عروقی و ترکیب بدنی در دانش آموزان 15 تا 18 سال مقطع متوسطه شهر کاشان در سال تحصیلی 91 - 1390 بود. روش تحقیق: این مطالعه به روش نیمه تجربی بود. از بین 120 نفر از دانش آموزان دبیرستان های پسرانه شهر کاشان که شرایط ورود به مطالعه را داشتند، 30 نفر به طور تصادفی انتخاب شده و به دو گروه مساوی شامل گروه تجربی (میانگین سن 30/ 1±17/46 سال، وزن 91/ 9± 73/ 56 کیلوگرم، قد 92/ 4± 73/ 168 سانتی متر و شاخص توده بدنی 42/ 3± 88/ 19 کیلوگرم/مترمربع) و کنترل (میانگین سن 18/ 1± 53/ 17 سال، وزن 11/96±60/06 کیلوگرم ، قد 84/ 7± 66/ 169 سانتی متر شاخص توده بدنی 51/ 3± 79/ 20 کیلوگرم/ مترمربع) تقسیم شدند. با استفاده از آزمون های میدانی، شاخص های حداکثر اکسیژن مصرفی، ضربان قلب پایانی و ترکیب بدنی آزمودنی ها اندازه گیری گردید. برنامه تمرینی، شامل 8 هفته تمرین هوازی، هر هفته 3 جلسه با شدت 60 تا 75 درصد ضربان قلب بیشینه بود. طی دوره تمرین، آزمودنی های گروه کنترل هیچ گونه فعالیت ورزشی منظمی نداشتند. برای طبیعی بودن توزیع داده ها از آزمون کلموگروف- اسمیرنوف، برای ارزیابی اثربخشی تمرینات از تحلیل کوواریانس و جهت اثبات فرض همگنی واریانس ها از آزمون لون استفاده شد. یافته ها: بهبودی معنی داری در شاخص حداکثراکسیژن مصرفی ( 001/ p =0 ) و ضربان قلب پایانی ( 001/ p =0 ) گروه تجربی مشاهده گردید، اما در ضخامت چربی زیر پوستی ( 86/ p=0 ) و درصد چربی بدن ( 16/ p=0 ) دو گروه تفاوت معنی داری بدست نیامد. نتیجه گیری: 8 هفته تمرین هوازی با شدت 60 تا 75 درصد حداکثر ضربان قلب بیشینه موجب بهبود شاخص های استقامت قلبی - عروقی دانش آموزان دبیرستانی شد؛ اما به دلیل برخورداری وضعیت ترکیب بدنی طبیعی، تغییر قابل ملاحظه ای در میزان چربی بدنی آن ها مشاهده نگردید. تحقیق بیشتر روی افراد دارای اضافه وزن یا چاق، تأثیر این نوع تمرین را بهتر نمایان خواهد ساخت.
تاثیر 8 هفته تمرین هوازی و مصرف چای سبز بر برخی عوامل خطرزای قلبی- عروقی زنان چاق(مقاله علمی وزارت علوم)
زمینه و هدف : در افراد چاق عوامل خطرزای قلبی – عروقی در حد بحرانی هستند، اما با تدابیر تغذیه ای و تمرینی مناسب، می توان از پیشرفت خطر و احتمال بیماری جلوگیری کرد. هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر 8 هفته تمرین هوازی و مصرف چای سبز بر برخی عوامل خطرزای قلبی- عروقی زنان چاق بود. روش تحقیق : بدین منظور 46 زن چاق میان سال سالم به صورت داوطلبانه در تحقیق شرکت کرده و به طور تصادفی در 4 گروه تمرین هوازی ( n =13) گروه مصرف چای سبز ( n =11)، تمرین هوازی+ مصرف چای سبز ( n =12) و گروه کنترل ( n =10)؛ قرار گرفتند.گروه تمرین هوازی به مدت 8 هفته، هر هفته 3 جلسه به مدت 60 دقیقه با شدت 55 تا 65 درصد حداکثر ضربان قلب ذخیره، تمرین هوازی را اجرا کردند.گروه مصرف چای سبز در همین مدت زمان، روزانه سه وعده و در هر وعده 5/2 گرم مکمل چای سبز نوشیدند. گروه تمرین هوازی+ مصرف چای سبز همزمان با مصرف چای سبز، تمرین هوازی را اجرا کردند. بر روی گروه کنترل هیچ مداخله ای صورت نگرفت.48 ساعت قبل و بعد از برنامه تمرینی در شرایط ناشتا، نمونه های خونی گرفته شد و سپس با روش های استاندارد، مقادیر لیپوپروتئین با چگالی پایین ( LDL )، لیپوپروتئین با چگالی بالا ( HDL )، تری گلیسیرید( TG ) و پروتئین واکنش گر C با حساسیت بالا ( hs - CRP ) اندزه گیری شدند. برای بررسی طبیعی بودن داده ها از آزمون کلموگروف- اسمیرنف و برای بررسی تغییرات مقادیر متغیرهای وابسته از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه( ANOVA ) و آزمون تعقیبی شفه در سطح معنی داری 0/05> p استفاده شد. یافته ها : بین تغییرات hs - CRP در چهار گروه تفاوت معنی داری مشاهده شد (0/0001=p)، به گونه ای که مقدار آن در گروه تمرین+ چای سبز نسبت به سه گروه چای سبز(0/001=p)، تمرین هوازی (0/03=p) و گروه کنترل (0/0001=p) به طور معنی دار پایین تر بود. همچنین بین تغییرات LDL - C نیز در چهار گروه تفاوت معنی داری مشاهده شد (0/009=p)، طوری که در گروه تمری+ چای سبز (0/01=p)و تمرین هوازی (0/03=p) نسبت به گروه کنترل به طور معنی دار پایین تر بود. با این وجود، HDL - C فقط در گروه چای سبز نسبت به گروه کنترل افزایش معنی داری (0/007=p) داشت، به عاوه، تغییرات TG در چهار گروه تفاوت معنی داری نداشت (0/20=p)، اما در درصد چربی زیر پوستی در هر سه گروه تجربی به طور معنی دار (0/0001=p)کاهش یافت. نتیجه گیری : در صورتی که تمرین هوازی با مصرف چای سبز همراه شود، به دلیل اثر آنتی اکسیدانی و ضد التهابی این مکمل، بهبود بیشتری در عوامل خطر زای قلبی – عروقی زنان چاق ایجاد خواهد شد.
اثر تمرین هوازی و مکمل یاری امگا 3 بر میزان اشتها و گرلین پلاسمایی زنان چاق(مقاله علمی وزارت علوم)
زمینه و هدف: گرلین هورمونی است که در تنظیم انرژی و چاقی نقش دارد و اتخاذ تدابیری برای تنظیم آن، از اهمیت بسزایی برخوردار است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر مصرف مکمل امگا 3 و تمرین هوازی بر میزان گرلین پلاسمایی و میزان اشتها در زنان چاق می باشد . روش تحقیق : از بین زنان سالم چاق (BMI ≥30 ) شهر لاهیجان، تعداد 60 نفر داوطلب از مراجعه کنندگان به باشگاه های ورزشی سطح شهر در محدوده سنی 35 تا 45 سال، انتخاب شدند و سپس به طور تصادفی در چهار گروه تمرین، تمرین+ مکمل، مکمل و کنترل قرار گرفتند . آزمودنی های گروه های تمرین + مکمل و تمرین، 12 هفته برنامه تمرینی هوازی را اجرا نمودند. همچنین گروه های تمرین+ مکمل و مکمل، روزانه 2 عدد کپسول یک گرمی امگا 3 استفاده نمودند. برنامه تمرینات هوازی شامل 12 هفته و هر هفته 4 جلسه بود که با شدت 55 تا 65 درصد حداکثر ضربان قلب ذخیره به اجرا درآمد. ویژگی های آنتروپومتریک و سطوح گرلین پلاسمایی و میزان اشتها، 48 ساعت قبل از برنامه تمرینی و 48 ساعت پس از پایان آخرین جلسه تمرینی در مرحله لوتئالی آزمودنی ها اندازه گیری شدند. از آزمون های آماری t وابسته، تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی برای تحلیل داده ها در سطح معنی داری 0/05 استفاده شد. یافته ها : نتایج تحقیق نشان داد که میزان گرلین و اشتها در گروه های تمرین و مکمل+ تمرین، افزایش معنی داری پیدا کرد (0/0001 = p )؛ در حالی که در گروه مکمل و کنترل تغییرات معنی داری مشاهده نشد (0/05< >p ). نتیجه گیری : به نظر می رسد که مکمل یاری امگا 3 به تنهایی بر میزان گرلین و اشتها تاثیر معنی داری ندارد و تغییرات مشاهده شده بیشتر بر اثر تمرینات هوازی ایجاد شده است؛ این به معنای توجه به انجام فعالیت های ورزشی هوازی برای تغییر و تعدیل اشتها و گرلین پلاسما در زنان چاق می باشد.
آثار تمرین هوازی و بی تمرینی پس از آن بر شاخص مقاومت به انسولین، نیمرخ لیپیدی و ترکیب بدن مردان دارای اضافه وزن نیروی انتظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
زمینه و هدف: با وجود اهمیت آمادگی جسمانی مطلوب برای افراد نظامی و انتظامی، نشان داده شده است که چاقی و افزایش وزن در نیروهای نظامی و انتظامی رو به گسترش است. هدف کلی پژوهش حاضر، بررسی آثار تمرین هوازی و بی تمرینی بر شاخص مقاومت به انسولین، نیمرخ لیپیدی و ترکیب بدنی مردان دارای اضافه وزن نیروی انتظامی بود. روش تحقیق: تعداد 40 نفر از مردان نیروی انتظامی دارای اضافه وزن با میانگین سنی6/3±29/8 سال، قد 6±175/5 سانتی متر، وزن 6/2±87/42 کیلوگرم و شاخص توده بدن 4/4±28/55؛ به صورت هدفمند در تحقیق شرکت کردند و به طور تصادفی به دو گروه 20 نفری شامل گروه تمرینات هوازی و یک گروه شاهد تقسیم گردیدند. برنامه تمرینی هوازی مشتمل بر دویدن مداوم با روند ثابت به مدت 8 هفته، سه جلسه در هفته، با شدت 65 تا 75 درصد حداکثر ضربان قلب، به مدت 20 دقیقه در هر جلسه و افزایش یک دقیقه ای به زمان تمرین در هر جلسه؛ اجرا شد. پس از انجام پروتکل تمرینات هوازی توسط گروه تجربی و آزمون گیری برای بار دوم، آزمودنی ها به مدت 6 هفته در شرایط بی تمرینی قرار گرفتند. بعد از 6 هفته بی تمرینی، تمامی آزمون ها تکرار شدند. برای مطالعه اثر درون گروهی و بین گروهی، از آزمون آنالیز واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی توکی در سطح 0/05≥p استفاده شد. یافته ها: اجرای 8 هفته تمرین هوازی موجب کاهش معنی دار مقاومت به انسولین (0/003=p)، درصد چربی (0/001=p)، شاخص توده بدن (0/004=p)، و بهبودی نیمرخ لیپیدی (0/05>p) شد؛ اما پس از 6 هفته بی تمرینی، تمامی سازگاری های ایجاد شده حالت اولیه قبل از تمرین برگشت. نتیجه گیری: تمرین هوازی مداوم و منظم می تواند در بهبود عوامل خطرزای قلبی – عروقی در نیروهای انتظامی موثر باشد، در حالی که با بی تمرینی، این آثار مثبت از بین می رود.
نقش تمرین هوازی در بیان پروتئین عامل مشتق از سلول استرومال آلفا و مرگ آپوپتوزی سلول های قلبی پس از انفارکتوس تجربی میوکارد(مقاله علمی وزارت علوم)
زمینه و هدف : انفارکتوس میوکارد یکی از دلایل اصلی مرگ و میر در سرتاسر جهان است که به وسیله ی نکروز ایسکمیک ایجاد می شود. هدف تحقیق حاضر بررسی نقش تمرین هوازی در بیان پروتئین SDF-1/CXCR4 و آپوپتوز سلول های قلبی به دنبال انفارکتوس تجربی میوکارد در موش های صحرایی نر بود. روش تحقیق : 26 سر موش صحرایی نر (وزن 5 ± 235 گرم) به 4 گروه سالم (شم)، کنترل، تمرین هوازی و پایه تقسیم شدند. جهت القاء انفارکتوس میوکارد از تزریق زیرجلدی ایزوپرنالین (mg/kg 150) در دو روز متوالی بلافاصله 24 ساعت استفاده شد. گروه تمرین هوازی، 48 ساعت پس از القاء انفارکتوس میوکارد برنامه تمرینی را شروع کردند. برنامه تمرین شامل 4 هفته، 5 جلسه در هفته دویدن بر روی نوارگردان با سرعت 16-10 متر در دقیقه و مدت 50-10 دقیقه با شیب 5 درجه بود. جهت بررسی بیان پروتئین و آپوپتوز به ترتیب از رنگ آمیزی ایمونوهیستوشیمی (IHC) و رنگ آمیزی تانل استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون آنالیز واریانس یک طرفه در سطح 05/0>p تحلیل شدند. یافته ها : نتایج نشان داد که تزریق زیرجلدی ایزوپرنالین باعث القاء آپوپتوز و افزایش بیان پروتئین عامل مشتق از سلول استرومال آلفا و گیرنده آن در بافت قلب موش های انفارکتوسی گردید. همچنین، نتایج نشان داد که بین گروه تمرین هوازی و گروه کنترل تفاوت معنی داری (001/0p<) از نظر تعداد سلول های آپوپتوزی وجود داشت، اما از نظر میزان تظاهر پروتئین SDF-1/CXCR4 بین دو گروه فوق تفاوت آماری معنی داری مشاهده نگردید(05/0<p). نتیجه گیری : به طور کلی نتایج تحقیق نشان داد که انجام تمرین هوازی بعد از انفارکتوس میوکارد می تواند باعث کاهش مرگ آپوپتوزی سلول های قلبی گردد، اما تأثیر معنی داری بر تظاهر پروتئین مسیرهای سیگنالینگ مؤثر در رگ زایی مانند SDF-1/CXCR4 ندارد.
اثر 6 هفته تمرین هوازی بر سطوح گرلین در بافت تومور و سرم موش های مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
زمینه و هدف : گرلین نقش دوگانه ای در توسعه سرطان پستان دارد. هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر تمرینات هوازی بر سطوح سرمی و بافتی گرلین در موش های حامل سرطان پستان بود. روش تحقیق : تومور سرطان پستان وابسته به گیرنده استروژن ناشی از سلول سرطانی MC4-L2 به 16 سر موش بالب-C پیوند زده شد و در ادامه موش ها به صورت تصادفی در دو گروه کنترل (8 سر) و تمرین (8 سر) قرار گرفتند. گروه تمرین به مدت 6 هفته، 5 روز در هفته تمرینات هوازی فزآینده روی نوارگردان را اجرا کردند و گروه کنترل هیچ گونه فعالیتی انجام ندادند. حجم تومور موش ها به صورت هفتگی با کولیس دیجیتال اندازه گیری شد. در پایان موش ها قربانی شده و سرم و بافت تومور آن ها برداشته شد و در دمای 70- درجه سانتی گراد نگهداری گردید. سنجش گرلین با استفاده از کیت الایزا با کد RAB0207صورت گرفت. از آزمون t مستقل و تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر برای تحلیل و تفسیر یافته ها استفاده شد و سطح معنی داری 0/05 >p در نظر گرفته شد. یافته ها : بر اساس نتایج آزمون t مستقل، مقدار گرلین درون تومور (0/02=p) و سرم (0/002 =p) در گروه تمرین نسبت به گروه کنترل به ترتیب پایین تر و بالاتر بود. به علاوه، نسبت وزن قلب به وزن موش ها (0/001=p) در گروه تمرین نسبت به گروه کنترل به طور معنی دار بالاتر بود. نتایج آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نیز برای حجم تومور و غذای مصرفی حاکی از اختلاف معنی دار بین دو گروه بود (0/001 =p). نتیجه گیری : با توجه به نتایج بدست آمده، تمرینات هوازی در موش های حامل تومور، از طریق تعدیل سطوح گرلین در بافت تومور و سرم، اثرات مفیدی در کاهش حجم تومور، حفظ مصرف غذا و کنترل وزن دارد.
تاثیر 8 هفته تمرین هوازی بر بیان ژن Apaf-1 و کاسپاز 3 در موش های مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
زمینه وهدف: با توجه به نقش کلیدی آپوپتوزیس و عوامل دیگر در التهاب، رشد و متاستاز سلول های توموری؛ هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیر احتمالی تمرین هوازی بر میزان بیان این عوامل در سرطان پستان و اثر مثبت این تمرین بر کاهش وزن تومور پستان در موش ها است. روش تحقیق: تعداد 20 سر موش بالب C ماده 3 تا 5 هفته ای، با میانگین وزنی 1/0± 1/17 گرم به صورت تصادفی به دو گروه تجربی( تمرین هوازی) و کنترل تقسیم شدند. با تزریق زیر جلدی سلول های سرطانی MC4-L2، موش های هر دو گروه به سرطان مبتلا شدند و پس از آن، گروه تجربی به مدت هشت هفته و پنج روز در هفته پروتکل تمرین هوازی مشتمل بر دویدن روی نوارگردان با شیب صفر درجه و با شدت 55 تا 70 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی را در طول زمان 14-20 دقیقه در هر جلسه اجرا کردند. تمرینات در هفته اول با سرعت 14 متر در دقیقه شروع و در نهایت در دو هفته آخر به سرعت 20 متر در دقیقه رسید. یافته ها: نتایج آزمون تی مستقل نشان داد در مقایسه با گروه کنترل، حجم تومور در گروه تمرین به طور معنی داری (001/0=p) کاهش پیدا کرد؛ در حالی که بیان ژن Apaf-1 (001/0=p) و کاسپاز 3 (001/0=p) پس از اجرای تمرینات هوازی، به طور معنی داری افزایش یافت. نتیجه گیری: با توجه به افزایش فعالیت Apaf-1 و کاسپاز 3 به دنبال تمرینات هوازی منظم، می توان گفت اجرای این تمرینات روند رشد تومور پستان در موش های بالب C ماده را کنترل می نماید
تاثیر 4 هفته تمرینات موازی مقاومتی- هوازی به روش های تناوبی و تداومی بر توان، قدرت عضلانی و حداکثر اکسیژن مصرفی بازیکنان جوان فوتبال(مقاله علمی وزارت علوم)
زمینه و هدف: نیاز به آمادگی جسمانی و حرکتی بالا به منظور موفقیت در فوتبال، مربیان و ورزشکاران را به سمت استفاده از تمرینات همزمان مقاومتی- هوازی سوق داده است. هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر چهار هفته تمرین موازی مقاومتی-هوازی بر توان، قدرت عضلانی و حداکثر اکسیژن مصرفی مردان جوان فوتبالیست بود. روش تحقیق : تعداد 30 فوتبالیست 18 تا 20 ساله (با میانگین قد 8±177 سانتی متر و وزن 4/3±70 کیلوگرم) به دو گروه تمرین همزمان مقاومتی- هوازی تناوبی (شدت بالا) و تمرین مقاومتی- هوازی تداومی (شدت متوسط) تقسیم شدند. هر دو گروه 3 جلسه در هفته و به مدت 4 هفته به تمرین پرداختند. قبل و بعد از 4 هفته تمرین حداکثر اکسیژن مصرفی شرکت کننده ها با آزمون یویو ریکاوری مرحله 1، قدرت اندام های فوقانی و تحتانی با آزمون حداکثر قدرت عضلانی و هم چنین توان عضلانی با آزمون پرش عمودی سارجنت اندازه گیری شد. به منظور بررسی تغییرات درون گروهی و بین گروهی به ترتیب از آزمون های t وابسته و مستقل در سطح معنی داری 05/0>p استفاده گردید. یافته ها : تمرینات همزمان مقاومتی-هوازی منجر به بهبود توان و قدرت عضلانی در هر دو گروه شد (005/0=p)، اما فقط تمرین مقاومتی-هوازی تناوبی در بهبودی حداکثر اکسیژن مصرفی اثر داشت (03/0=p). نتیجه گیری : در مجموع نتایج نشان داد تمرینات مقاومتی- هوازی تناوبی در بهبود برخی از عوامل آمادگی جسمانی و حرکتی مردان فوتبالیست موثرتر است.
تاثیر 3 ماه تمرین هوازی منظم بر بعضی عوامل مسیر میتوکندریایی آپوپتوزیس در بافت قلبی موش های نر ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)
زمینه و هدف: آپوپتوزیس در بافت پس میتوزی همچون قلب که قابلیت تکثیر سلولی ندارد، مهلک است؛ چرا که از دست رفتن کاردیومیوسیت ها جایگزین شدنی نیست. این در حالی است که تمرین ورزشی می تواند در کاهش آپوپتوزیس مؤثر باشد. هدف مطالعه حاضر تاثیر 3 ماه تمرین هوازی منظم بر بعضی عوامل مسیر میتوکندریایی آپوپتوزیس در بافت قلبی موش های نر ویستار بود. روش تحقیق: این تحقیق از نوع مطالعات کاربردی است که در قالب یک طرح تجربی با گروه کنترل به اجرا درآمد. تعداد 31 سر موش نر ویستار با میانگین وزنی 21/9± 80/173 گرم در سه گروه همگن کنترل سه ماهه (10 سر)، کنترل شش ماهه (10 سر) و تمرین هوازی (11 سر) تقسیم شدند. گروه تمرین هوازی به مدت 3 ماه در تمرینات ورزشی با شدت 75 الی 80 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی شرکت کردند. پس از اجرای پروتکل تمرینی، مراحل جراحی و استخراج بافت قلبی انجام شد و بیان ژن های Bax و Bcl-2 با استفاده از روش RT-PCR ارزیابی گردید. نتایج با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی بونفرونی در سطح معنی داری 05/0>p استخراج گردید. یافته ها: بیان ژن Bcl-2 در گروه تمرین هوازی افزایش معنی دای در مقایسه با گروه کنترل شش ماهه پیدا کرد (001/0=p)؛ در حالی که بیان ژن Bax در گروه تمرین هوازی تغییر معنی داری در مقایسه با گروه کنترل شش ماهه نداشت (21/0=p). نتیجه گیری:تمرینات هوازی منظم می توانند در کنترل آپوپتوزیس میتوکندریایی بافت قلبی نقش داشته باشند.
تاثیر 8 هفته تمرین هوازی و 4 هفته بی تمرینی بر غلظت گلوکز ناشتا، انسولین و هموگلوبین گلیکوزیله شده سرم خون موش های صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : دیابت ملیتوس به گروهی از اختلالات متابولیکی اشاره دارد که با افزایش طولانی مدت قند خون همراه است. از آنجا که تمرینات ورزشی منظم معمولاً باعث بهبود برخی بیماری ها می گردد و بی تمرینی متعاقب آن، ممکن است باعث برگشت دوباره این بیماری ها شود؛ هدف از تحقیق حاضر تاثیر 4 هفته بی تمرینی متعاقب 8 هفته تمرین هوازی بر غلظت گلوکز ناشتا، انسولین و هموگلوبین گلیکوزیله شده سرم خون در موش های صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین بود. روش تحقیق: تعداد 60 سر موش صحرایی نر سالم نژاد آلبینو ویستار تهیه و با استفاده از داروی استرپتوزوتوسین دیابتی گردیدند. پس از آشکار شدن آثار دیابت، به گروه های کنترل (30 سر) و تمرین (30 سر) تقسیم شدند. قبل از شروع پروتکل تمرینی، از هر گروه تعداد 10 سر برای به دست آوردن مقادیر پیش آزمون تشریح شدند؛ و 10 سر دیگر بعد از انجام 8 هفته تمرین و 10 سر آخری بعد از 4 هفته بی تمرینی تشریح گردیدند. گروه های تمرینی، هفته ای 3 جلسه با شدت و مدت پیش رونده با رعایت اصل اضافه بار تدریجی به انجام تمرین هوازی پرداختند و بعد از انجام 8 هفته تمرین هوازی ، به مدت 4 هفته بدون تم رین ماندند. ب رای تج زیه و تحلی ل داده ها از آزمون تحلیل واری انس با ان دازه های مکرر و آزمون تعقیبی توکی در سط ح معنی داری 0/05> pاستف اده ش د. یافته ها: گلوکز ن اشتا (0/001=p)، انسولین (0/001=p) و هموگلوبین گلیکوزیله شده (0/001=p) سرم خون بعد از 8 هفته تمرین هوازی بهبود یافتند؛ ولی به دنبال 4 هفته بی تمرینی، افزایش معنی داری داشتند (0/05>p). نتیجه گیری: توصیه می شود که بیماران مبتلا به دیابت نوع 2، حداقل 3 روز در هفته به انجام تمرینات هوازی مثل پیاده روی و دویدن و غیره بپردازند و با گذشت زمان، از قطع تمرینات ورزشی خودداری کنند.
تأثیر چهار هفته تمرین هوازی بر اندوتلین-1 و ANP زنان چاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: چاقی و نداشتن فعالیت بدنی از جمله عوامل ابتلا به بیماری قلبی- عروقی است. هدف از تحقیق حاضر، بررسی تأثیر چهار هفته تمرین هوازی بر اندوتلین-1 و پپتید ناتریورتیک دهلیزی زنان چاق بود. روش تحقیق: به همین منظور 19 نفر از زنان چاق شهر آمل با میانگین سن (3/3±94/27 سال)، وزن (12/5±4/85 کیلوگرم)، قد (91/4±163 سانتی متر)، BMI (82/2±28/32 کیلوگرم بر متر مربع) به صورت در دسترس انتخاب و پس از همسان سازی، در دو گروه تمرین (9=n) و گروه کنترل (10=n) قرار گرفتند. برنامه تمرینی گروه تجربی یک برنامه تمرین هوازی، سه جلسه در هفته، به مدت 4 هفته بود، که شامل 10 الی 15 دقیقه گرم کردن، 15 دقیقه تمرین بر روی چرخ کارسنج و 45 دقیقه حرکات هماهنگ هوازی، با شدت 60 الی 72 درصد حداکثر ضربان قلب بود. نمونه گیری خون آزمودنی ها، قبل از شروع پروتکل و 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین، بعد از 12 ساعت ناشتایی گرفته شد. برای اندازه گیری متغیرهای بیوشیمیایی از روش الایزا و برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها، از آزمون تحلیل واریانس و تحلیل کوواریانس استفاده گردید. در تمام آزمون ها سطح معنی داری 0/05>p در نظر گرفته شد. یافته ها: چهار هفته تمرین هوازی باعث کاهش عملکرد سیستم فعال کننده اندوتلین-1 در زنان چاق شد (0/007=p)، اما تغییرات ANP از لحاظ آماری معنی دار نبود (0/14=p). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش، اجرای منظم تمرینات هوازی منجر به بهبود سیستم اندوتلیال عروق و متابولیسم بدن در زنان چاق می شود.
تاثیرتمرین هوازی حاد با دو شدت متفاوت بر تغییرات شاخص های آسیب میوکارد در مردان میانسال غیرورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: نشانگرهای قلبی شاخص هایی هستند که در تشخیص آسیب بافت قلب و انفارکتوس حاد میوکارد استفاده می شوند. هدف از تحقیق حاضر ارزیابی تاثیر یک وهله تمرین هوازی با دو شدت متفاوت بر تغییرات شاخص های آسیب میوکارد شامل تروپونینI (CTnI) و کراتین کیناز MB (CK-MB) در مردان میانسال غیرورزشکار بود. روش تحقیق: شانزده مرد میانسال غیرورزشکار و سالم (با میانگین سنی 71/6±20/41 سال، قد 77/5±96/176 سانتی متر و وزن 17/8±07/74 کیلوگرم) به صورت تصادفی انتخاب و به روش همگذر با فاصله 14 روز در مطالعه شرکت کردند. آزمودنی ها ابتدا به طور تصادفی در یکی از دو گروه تجربی (هر کدام 8 نفر) تمرین با شدت متوسط (MI) تمرین با شدت بالا (HI) قرار گرفتند. گروه MI با شدت 60% حداکثر اکسیژن مصرفی و گروه HI با شدت 75% حداکثر اکسیژن مصرفی به مدت 30 دقیقه بر روی نوارگردان دویدند. نمونه های خونی قبل، بلافاصله و 4 ساعت بعد از فعالیت گرفته شد. از آزمون های آماری آنالیز واریانس با اندازه گیری های مکرر و t مستقل جهت تحلیل آماری داده ها استفاده شد. سطح معنی داری برابر 05/0>p بود. یافته ها: افزایش معنی داری در میزان CK-MB بلافاصله و 4 ساعت بعد از تمرین نسبت به حالت پایه در هر دو گروه MI (001/0p<) و HI (001/0p<) مشاهده شد، درحالی که افزایش میزان cTnI فقط 4ساعت بعد از تمرین در هر دو گروه نسبت به حالت پایه و بلافاصله بعد معنی دار بود (001/0>p). به علاوه، میزان افزایش CK-MB (003/0p=) و CTnI (001/0p=) در گروه HI نسبت به گروه MI، 4 ساعت بعد از تمرین به طور معنی داربیشتر بود. نتیجه گیری: بنابر نتایج تحقیق هر دو شدت متوسط و بالا باعث افزایش نشانگرهای آسیب قلبی می شوند، ولی به نظر می رسد تمرین با شدت بالا آسیب بیشتری به بافت میوکارد قلبی می زند.
تأثیرات تمرین هوازی بر شاخص های استرس اکسایشی کلیه و مقدار NOX4 گردش خون موش های صحرایی مدل سکته قلبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: به دنبال سکته قلبی(MI) آسیب های کلیوی ناشی از استرس اکسایشی شدت می گیرند که با آفزایش بیان NOX4 همراه است. اما با وجود اثرات مسلم تمرین بدنی بر ساختار و عملکرد کلیه، تاکنون تاثیر تمرین بر مقدار NOX4 خون و شاخص های آسیب اکسایشی کلیه متعاقب MI بررسی نشده است که هدف تحقیق بود. مواد و روش ها: 24 موش صحرایی نر به طور تصادفی به سه گروه(8=n) شامل سالم کنترل، سکته کنترل و سکته تمرین تقسیم شدند. پس از القاء سکته فلبی توسط تزریق ایزوپروترنول(100 mg/kg.day) در دو روز متوالی، هشت هفته تمرین دویدن با شدت متوسط روی نوارگردان انجام شد. مقدار NOX4 خون به روش فلوسیتومتری، مقدار MDA، پروتئین کربونیله(CP) و 8OHdG کلیه به روش طیف سنجی و رنگ سنجی انجام شد و داده ها با تحلیل واریانس تک راهه تحلیل شدند. یافته ها: در حالی که در گروه سکته کنترل، مقدار NOX4 خون و همچنین MDA، CP و 8OHdG کلیه بیشتر از گروه سالم کنترل بود، مقدار این شاخص ها (به جز CP) در گروه سکته تمرین کمتر از گروه سکته کنترل بود(p=0.001 در همه موارد). بااین حال، مقدار هر چهار شاخص شامل NOX4 خون(p=0.029) و همچنین MDA(p=0.001)، CP (p=0.001) و 8OHdG (p=0.019) کلیه در گروه سکته تمرین، هنوز هم بیشتر از گروه سالم کنترل بود. نتیجه گیری: MI می تواند سبب افزایش NOX4 خون و بروز استرس اکسایشی در کلیه شود. بااینحال، تمرین هوازی با وجود معکوس کردن این روند، قادر به رفع کامل این اثرات MI نبود. به نظر می رسد که در تحقیقات آینده علاوه بر رفع محدودیتهای تحقیق حاضر، نیاز به شناسایی بهترین پروتکل های تمرینی موثر در این زمینه باقی است.
اثر 4 هفته تمرین هوازی شنا و عصاره آبی گزنه بر بیان ژنهای PGC1α و UCP1 و غلظت های سرمی آیریزین و FGF21 در رت های دیابتی چاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف:فعالیت ورزشی و عصاره گیاه گزنه باعث افزایش بیان ژن های درگیر در تبدیل بافت چربی سفید به بافت چربی قهوه ای می-شود اما اثر ترکیبی آنها در این مورد مشخص نیست. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر عصاره گیاه گزنه و تمرین هوازی بر غلظت سرمی آیریزین،FGF21 و بیان ژن PGC1α ،UCP1, در رت های دیابتی بود. روش شناسی:دریک کارآزمایی تجربی 70 سر رت نر نژاد ویستار (میانگین وزن؛ 52/18±35/227 گرم) به صورت تصادفی درهفت گروه شامل کنترل سالم، کنترل دیابتی، عصاره گزنه، مِتفورمین، تمرین، گزنه+تمرین و مِتفورمین+تمرین تقسیم شدند. گروه های تمرینی به مدت چهارهفته، هرهفته 5 روز، هرروز از ۱۵ دقیقه (در هفته اول) تا۵۰ دقیقه (در هفته چهارم) شنا کردند. گروه-های گزنه و متفورمین به ترتیب روزانهmg/kg1/25 و mg/kg100از این دوماده را به صورت گاواژ دریافت کردند. پس از پایان مداخله نمونه خون، بافت های عضله پشت ران، پانکراس و چربی(احشایی) رت ها برای بررسی متغیرهای پژوهش گرفته شد. آزمون تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی بونفرونی با سطح معناداری 05/0، جهت بررسی تغییرات داده ها استفاده شد. یافته ها:غلظت آیریزین گروه مِتفورمین+تمرین در مقایسه با گروه کنترل دیابتی بطور معناداری بیشتر بود(001/0=P). تفاوت معناداری نیز در میزان غلظت FGF21سرم گروه ها مشاهده نشد. افزایش معنادار بیان ژنهای PGC1α و UCP1 در همه گروه های درمان نسبت به گروه کنترل سالم و کنترل دیابتی مشاهده گردید(05/0>P). نتیجه گیری:مصرف همزمان عصاره گزنه و تمرین شنا باعث کاهش گلوکز خون و همچنین فعال شدن بیان ژنهای PGC-1α و UCP1 می شود که در روند قهوه ای شدن بافت چربی نقش دارند.
بررسی تأثیر هشت هفته تمرین هوازی بر میزان سلامت روان دانشجویان پسر دانشگاه شهید چمران اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی تأثیر هشت هفته تمرین هوازی بر میزان سلامت روان دانشجویان پسر دانشگاه شهید چمران اهواز می باشد. تحقیق حاضر از نوع تجربی میدانی می باشد که با استفاده از طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل انجام می گیرد. در این پژوهش برای سنجش سلامت روان از پرسشنامه سلامت عمومی GHQ-28 استفاده شده است. جامعه ی آماری تحقیق کلیه دانشجویان (432n=) پسر واحد تربیت بدنی عمومی 1 و 2 دانشگاه شهید چمران اهواز در سال تحصیلی 85-84 می باشند که از این میان آنها پس از محاسبه ی نمره ی سلامت روان، آن دسته از دانشجویانی که نمره ی سلامت عمومی آنها یک و نیم انحراف معیار بالاتر از میانگین (35/22± 58) بود،70 نفر به طور تصادفی ساده انتخاب و سپس این افراد به طور تصادفی به دو گروه آزمایش (35n=) و گواه (35n=) تقسیم شدند. تجزیه و تحلیل داده ها توسط SPSS16 و با استفاده روش آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیری انجام شد. بررسی یافته های تحقیق نشان داد که تمرین هوازی بر روی افسردگی (004/0>p) و اضطراب (005/0>p) تأثیر مثبت و معنادار دارد، در حالی که هیچ گونه تأثیر معنی داری بر روی شکایت جسمانی و اختلال در کارکرد اجتماعی نداشته است.
تاثیر تمرین هوازی همراه با مکمل یاری سیر و استویا بر تغییرات هورمونی و هیستولوژیک بافت تیروئید رت های چاق تغذیه شده با رژیم غذایی پر چرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: چاقی دوران کودکی در سراسر جهان در حال افزایش است و تاثیرات بی شماری بر سایر بافت های بدن از جمله تیروئید دارد. از این رو، پژوهش حاضر به بررسی تاثیر تمرین هوازی همراه با مکمل یاری سیر و استویا بر تغییرات هورمونی و هیستولوژیک بافت تیروئید رت های نر چاق تغذیه شده با رژیم غذایی پر چرب می پردازد. روش تحقیق: تعداد 35 سر رت نر نژاد ویستار به صورت تصادفی در هفت گروه کنترل سالم، القاء چاقی، القاء چاقی + سیر، القاء چاقی + استویا، القاء چاقی + تمرین هوازی، القاء چاقی + سیر + تمرین هوازی، و القاء چاقی + استویا + تمرین هوازی تقسیم شدند. تمرینات هوازی شامل 40 دقیقه در روز، با سرعت متغیر بین هشت تا پانزده متر در دقیقه و پنج روز در هفته، در طول هشت هفته اجرا گردید. عصاره سیر و استویا با غلظت 250 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن، نیز به آب مصرفی روزانه اضافه شد. بافت تیروئید جهت مطالعات ساختاری و پنج سی سی خون برای اندازه گیری سطح هورمون محرک تیروئید (TSH)، تری یدو تیرونین (T3) و تیروکسین (T4) پلاسما اخذ و به آزمایشگاه های مربوطه ارسال شدند. برای مقایسه گروه ها از آزمون تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی LSD در سطح معنی داری 05/0>p استفاده گردید. یافته ها: 12 هفته رژیم پرچرب در رت ها، موجب عدم تغییر سطوح سرمی هورمون TSH و T3 نسبت به گروه کنترل سالم شد (05/0<p). از طرف دیگر، میزان T4 سرمی رت های چاق نسبت به گروه کنترل سالم، به طور معنی دار افزایش یافت (05/0>p). از طرف دیگر، تحلیل بافتی نشان داد که چاقی موجب تغییرات ساختاری متوسط تا شدید بافت تیروئید می شود؛ اما مکمل یاری سیر، استویا و تمرین هوازی و ترکیب عصاره سیر - استویا - تمرین هوازی؛ موجب کاهش خفیف عوارض چاقی می گردند. نتیجه گیری: القاء رژیم پرچرب موجب تغییرات ساختاری قابل توجه در بخش فولیکولار، پارا-فولیکولار و کلوئید رت های نر ویستار می شود؛ اما ترکیب تمرین هوازی و مکمل یاری سیر و استویا، در بهبود این عوارض بصورت خفیف سودمند است.
تاثیر مصرف مکمل اسپیرولینا همراه با تمرین هوازی بر تغییرات مایوستاتین، فولیستاتین و توده چربی افراد میانسال دارای اضافه وزن
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اضافه وزن و چاقی به عنوان یکی از مشکلات اساسی در دنیای امروز می باشد که می تواند با افزایش سن می تواند پیشرفت کرده و سبب بروز بیماری های مختلف گردد. بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر مصرف مکمل اسپیرولینا همراه با تمرین هوازی بر تغییرات مایوستاتین، فولیستاتین و توده چربی افراد میانسال دارای اضافه وزن بود. مواد و روش ها: 35 نفر در سه گروه کنترل (11 نفر)، گروه مکمل (اسپیرولینا+تمرین هوازی) (12 نفر)، گروه دارونما (دارونما+تمرین هوازی) (12 نفر) بصورت تصادفی تقسیم بندی شدند. تمرین هوازی با شدت 60 تا 75 درصد ضربان قلب بیشینه به مدت هشت هفته و تواتر سه جلسه در هفته انجام گرفت. همچنین روزانه چهار گرم مکمل اسپیرولینا مصرف گردید. متغیرهای تن سنجی، فولیستاتین و مایوستاتین قبل و بعد از دوره اندازه گیری شد. برای آنالیز داده ها آزمون آنالیز واریانس اندازه های مکرر استفاده شد و سطح معنی داری 05/0> در نظر گرفته شد. یافته ها: اختلاف معنی دار بین گروه ها سطح سرمی فولیستاتین (250/0=p)، مایوستاتین (099/0=p) و چربی بدنی (564/0=p) مشاهده نگردید. با این حال تغییرات درون گروهی نشان داد که چربی بدنی در گروه های مکمل و دارونما بطور معنی داری کاهش یافته است (001/0=p). نتیجه گیری: استفاده از تمرین هوازی و مکمل اسپیرولینا بنظر می رسد علیرغم عدم تاثیر روی فولیستاتین و مایوستاتین می تواند روی بهبود ترکیبی بدنی اثر مثبت داشته باشد.
تأثیر تمرینات ایروبیک بر سطح پلاسمایی فاکتور نروتروفیک مشتق از مغز (BDNF) و پروتئین فسفوریله تائو زنان سالمند
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر 12 هفته تمرین هوازی بر سطح پلاسمایی BDNF پروتئین فسفوریله تائو زنان سالمند با کاهش عملکرد شناخنی بود. . بدین منظور 24 زن سالمند 60 تا 70 ساله به طور تصادفی انتخاب و در دو گروه تجربی و کنترل قرار داده شدند. گروه تجربی تمرینات هوازی را با شدت 60 تا 70 درصد حداکثر ضربان قلب ذخیره، 3 جلسه در هفته را برای 60 دقیقه و به مدت 12 هفته به انجام رساندند. خون گیری در سه مرحله پیش آزمون، هفته هشتم و هفته دوازدهم انجام شد. سطح BDNF و پروتئین فسفوریله تائو با روش الایزا سنجیده شد. بین سطح پروتئین فسفوریله تائو در مراحل مختلف تحقیق در بین گروه تجربی و کنترل تفاوت معنی داری وجود نداشت (05/0<p)؛ همچنین نتایج برآمده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که با وجود کاهش سطح پروتئین فسفوریله تائو اما تفاوت معنی داری بین سطح این شاخص در مراحل مختلف پژوهش وجود نداشت (182/0=p). سطح BDNF پلاسما زنان سالمند در مرحله پس آزمون (12 هفته) در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل به طور معنی داری بالاتر بود (018/0=p). همچنین سطح BDNF پلاسما پس از 8 و 12 هفته در گروه تجربی نسبت به پیش آزمون به طور معنی داری بالاتر بود (مقادیر P به ترتیب 021/0 و 004/0). این نتایج پیشنهاد می دهد که اثرات مثبت احتمالی تمرینات ورزشی هوازی در افراد سالمند با کاهش عملکرد شناختی، ناشی از کاهش پروتئین فسفوریله تائو نمی باشد و مسیرهای نوروژنیک در این راه فعال می شوند.
اثر محافظتی تمرین استقامتی و کروسین بر تغییرات بافتی قشر مخ در مدل جانوری اعتیاد با مت آمفتامین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۸
۲۰۰-۱۸۱
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر محافظتی تمرین استقامتی و کروسین بر تغییرات بافتی قشر مخ در مدل جانوری اعتیاد با مت آمفتامین بود. روش: در این پژوهش تجربی، 40 موش صحرایی ماده نژاد ویستار از دانشگاه علوم پزشکی شاهرود با وزن 160-140 گرم در پنج گروه کنترل سالم، مت آمفتامین، مت آمفتامین تمرین هوازی، مت آمفتامین و کروسین، مت آمفتامین، کروسین و تمرین هوازی قرار گرفتند. مت آمفتامین به میزان 15 میلی گرم و به مدت 4 روز هر 12 ساعت برای ایجاد مدل جانوری اعتیاد به صورت صفاقی تزریق شد. همچنین، دوز مصرفی کروسین برای نمونه ها 40 یا 80 میلی گرم بر کیلوگرم به صورت صفاقی تزریق شد که با آب مقطر ترکیب و طی 5 روز انجام شد. برنامه تمرین هوازی شامل دویدن روی تردمیل 12-15 متر در دقیقه، پنج روز هفته به مدت هشت هفته اجرا شد. پس از بیهوشی، کالبد شکافی انجام شد و نمونه های بافت قشر مخ گرفته شد. برای تحلیل داده ها از آزمون کروسکال والیس و مقایسه مقادیر رتبه ها استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد در مدل جانوری اعتیاد با مت آمفتامین بی نظمی بافتی و سلولی، تغییر شکل و اندازه نورون های هرمی و کاهش تعداد سلول های میکروگلیا در مقایسه با گروه کنترل مشاهده شد. تمرین استقامتی، مصرف مکمل کروسین و تمرین هوازی به همراه مصرف مکمل کروسین با بهبود تغییرات بافتی و سلولی در بافت قشر مخ در مدل جانوری اعتیاد با مت آمفتامین در مقایسه با گروه مت آمفتامین همراه بود. نتیجه گیری: به نظر می رسد تمرین هوازی و مکمل کروسین بتواند به کاهش آسیب بافتی و بهبود عوامل عصبی قشر مخ در مدل جانوری اعتیاد با مت آمفتامین کمک کند.