مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
لابی گری
حوزه های تخصصی:
لابی گری فرایندی است که در آن اشخاص و گروه های مختلف جامعه می کوشند به صورت مستقیم یا غیر مستقیم علایق و منافع خاص خود را به گوش کارگزاران حکومتی ، به ویژه قانونگذاران برسانند . هرچند که این فرایند به شکل مطلوبش از لوازم حق دادخواهی شمرده میشود ، اما می تواند زمینه را برای سیاستگذاری و قانونگذاری متوازن آماده کند . نفوذ عناصر ثروت و قدرت لابی گری را از مجرای اصلی خود منحرف کرده و ضرورت ضابطه مند کردن آن را ، به ویژه در کشورهایی که این مساله را به عنوان جزئی از فرایند سیاستگذاری و قانونگذاری پذیرفته اند ، ایجاب کرده است ...
رئالیسم نئوکلاسیک و سیاست خارجی آمریکا؛ تحلیلی نظری بر فهم سیاست خارجی ایالات متحده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأثیر گروه های ذی نفع در داخل کشورها بر شکل دهی سیاست خارجی، متغیری طلایی برای صاحب نظران واقع گرایی نئوکلاسیک در تحلیل سیاست خارجی متفاوت دولت ها بوده است. تحلیل رئالیسم نئوکلاسیک، به طور معمول تحلیلی چندسطحی است که هم زمان به تحلیل نظام و واحد دولت پرداخته و با ادغام عوامل سیستمیک و داخلی، نظریة منسجم و سازگارتری از سیاست خارجی ارائه می دهد. این نظریه باعث ایجاد سازشی معتبر بین نیاز به دقت نظری و پذیرش جنبه های درهم پیچیدة گزینه های سیاست خارجی-با در نظرداشتن توأمان عوامل ساختاری در کنار عوامل داخلی-می شود. به این دلیل، مدعای مقاله آن است که واقع گرایی نئوکلاسیک چارچوب نظری منسجم تری در فهم سیاست خارجی آمریکا به دست می دهد. نویسندگان در چارچوب واقع گرایی نئوکلاسیک، به بررسی نقش گروه های ذی نفع، از جمله گروه های ذی نفع قومی، در شکل دهی به سیاست خارجی ایالات متحده پرداخته اند؛ به نحوی که مکانیزم عمل این گروه های ذی نفع، با هدف متأثرساختن سیاست خارجی ایالات متحده، به ویژه از طریق لابی با کنگره شکل می گیرد.
لابی گری در سیاست خارجی آمریکا: نقش لابی عربی- صهیونیسم در خروج این کشور از توافق برجام
برنامه هسته ای ایران مسئله ای است که همواره بهانه ای برای اعمال تحریم علیه جمهوری اسلامی ایران بوده است. توافق صورت گرفته بین ایران و 1+5 معاهده بزرگی است که علاوه بر به رسمیت شناختن حق غنی سازی موارد مهمی از تحریم ها را معلق کرد. اسرائیل و عربستان بعنوان اصلی ترین مخالفان این توافق و دستاورد تاریخی لابی های گسترده ای در ایالات متحده انجام دادند و سرانجام رئیس جمهور ایالات متحده را قانع به خروج یکطرفه از برجام، اعمال مجدد تحریم و نقض این معاهده کردند. این نوشتار با چارچوب نظری نقش گروه های ذی نفوذ آرتور بنتلی به توضیح لابی گری در سیستم ایالات متحده آمریکا، روند و اهداف لابیِ عربی و اسرائیلی علیه توافق برجام پرداخته است. یافته ها نشان می دهد، اسرائیل به دلیل تقابل ایدئولوژیکی، دشمنی دیرینه با ایران، موازنه قدرت، تامین امنیت خود و حفظ انحصار هسته ای در خاورمیانه برای تخریب توافق برجام دست به لابی های گسترده ای زده و برای آن میلیون ها دلار هزینه کرده است. عربستان سعودی نیز با هدف رسیدن به منافع اقتصادی که با از بین رفتن برجام عائداش می شود و همچنین موازنه قدرت با ایران و برتری جویی منطقه ای لابی های وسیعی در آمریکا انجام داده است. و اینکه گاهی تصمیمات غلط در سیاست خارجی موجب تشدید روند همگرایی این دو گروه علیه جمهوری اسلامی ایران شده است.
لابی اعراب و گسترش ایران هراسی در سیاست خارجی امریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال دهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
7 - 44
حوزه های تخصصی:
سیاست امریکا درقبال ایران پس از انقلاب اسلامی، رویکرد تقابلی داشته و صرف نظر از ماهیت نظام جمهوری اسلامی، تحت تأثیر کانون هایی است که تا به امروز مانع از عادی شدن روابط دو کشور شده اند. بدون شک لابی های طرفدار اسرائیل نقش پررنگی در دشمنی دو کشور ایفا می کنند، اما در این میان، لابی های عربی نیز با حمایت برخی از حکومت های غرب آسیا سعی در تشدید خصومت ایران و امریکا دارند. پرسش کلیدی این است که «راهبرد اصلی لابی گری اعراب علیه ایران در سیاست خارجی امریکا کدام است؟» که از میان پاسخ های متفاوت، فرضیه «برجسته سازی قدرت ایران برای بر هم زدن نظم غرب آسیا از طریق تشدید و تداوم ایران هراسی در سیاست های ایالات متحده»، بهترین پاسخ است. لابی های عربی تاحدودی در نیل به اهداف خود در این زمینه موفق بوده اند، اما تحولات غرب آسیا و آینده انرژی (به ویژه در حوزه نفت)، سبب می شود که در بلندمدت چشم انداز تأثیرگذاری این لابی ها روشن نباشد و ادله این ادعا در مقاله حاضر واکاوی می شود. تلاش می شود با روش توصیفی، مؤلفه های اصلی در لابی گری اعراب استخراج و برمبنای تحولات جاری و تأکید بر چشم انداز دلایل تضعیف نقش این لابی ها، بررسی شود.
مکانیسم لابی گری در روند قانون گذاری اتحادیه اروپا و لابی های قدرتمند آلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
سیستم لابی گری در اتحادیه اروپا بسیار پویا و پیچیده است و علاوه بر کشورهای عضو، لابی گری غیردولتی نیز در گروه های مختلف مانند اتحادیه ها، شرکت های بزرگ اروپایی و چندملیتی، سازمان های مردم نهاد و سازمان های غیرانتفاعی تلاش می کنند که در جهت منافع خود، بر روند قانون گذاری اتحادیه اروپا اعمال نفوذ کنند. این مقاله با بهره گرفتن از مفهوم چند سطحی و نظریه دسترسی، این فرضیه را مطرح می کند که کمیسیون مسئول تهیه پیش نویس قوانین است بنابراین اولین مخاطب لابی گران می باشد. بر اساس این تحقیق لابی گران برای نفوذ در پارلمان با ارائه اطلاعات، مشاوره و تفسیر قوانین بر رأی نمایندگان پارلمان اثر می گذارند. قبل از نشست اصلی و همچنین در طی روند قانون گذاری، نمایندگان سه نهاد، کمیسیون اروپا، پارلمان اروپا، شورای وزیران، در گروهی کوچک و در پشت درهای بسته درباره پیش نویس قوانین سازش می کنند. بااینکه کمیسیون، بر اساس اطلاعات لابی های قدرتمند، پیش نویس قوانین را آماده می کند، اما خود، لابی ها و ابزار آنها را انتخاب و کنترل می نماید. بررسی نقش کشورهای عضو نیز زمانی که ریاست شورای وزیران را بر عهده دارند، نشان می دهد که آنها نقش مهم تری در عرصه لابی گری می یابند و البته یک فرصت مناسب برای آنها و لابی های ملی شان محسوب می شود. هدف این مقاله بررسی لابی گری در اتحادیه اروپا و ارائه روش های علمی ایجاد و گسترش لابی در اتحادیه اروپا و لابی های قدرتمند آلمان به عنوان نمونه است.
تاثیر مسایل مشترک بشری بر سازوکار قانون گذاری دولت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره چهارم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲ (پیاپی ۱۲)
267 - 239
هدف مقاله حاضر آن بود که ضمن توصیف و تبیین مسایل مشترک بشری نشان دهد این مقوله چه چالش هایی برای دولت به وجود آورده است. سوال اصلی این پژوهش آن بود که این مسایل بیش از همه کدام رکن از ارکان دولت را به چالش کشیده است و راه کارِ برخورد صحیح با چنین مسایلی چیست؟ نویسندگان با استفاده از روش کتابخانه ای، با تأکید بر این نکته که اقدام برای رفع مسایل مشترک بشری مستلزم عملِ اداری می باشد و عملِ اداری تابع اصل حکومت قانون است، جایگاه اصلی در مواجهه با این مسایل را برای رکن قانون گذاری قایل شده، به این نتیجه رسیدند که سازوکار سنتی تدوین قوانین به تنهایی نمی تواند خروجیِ مناسبی جهت پاسخ به این مسایل فراهم آورد. بر این اساس پیشنهاد کردند که با استفاده ضابطه مند از روش های «لابی گری» و «روایت گری»، نمایندگانِ مجالس قانون گذاری از مطالبات سیَال مردم در عصر جهانی شدن مطلع شوند تا با عنایت به این خواسته ها، نظم حقوقی متناسب با مسایل مشترک بشری را وضع کنند.
ایران و لابی گری در اتحادیه اروپایی: ظرفیت ها و سازوکارها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۸ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۲)
703 - 728
حوزه های تخصصی:
این مقاله درصدد تبیین اهمیت و جایگاه لابی گری در سطح اتحادیه اروپایی و برآورد ظرفیت ها و سازوکارهای حضور ایران در این عرصه بوده و درحقیقت، به دنبال پاسخی برای این پرسش اصلی است که با وجود شکنندگی روابط، چگونه ایران و اتحادیه اروپایی می توانند به فهمی مشترک از موضوعات و چالش های دوجانبه، منطقه ای و بین المللی دست یابند و روابط دوجانبه را در روندی رو به رشد شکل دهند. می توان فرضیه نوشتار حاضر را این گونه عنوان کرد که ایران ضمن توجه به دو مؤلفه “گفتگو” و “دیپلماسی” با اتحادیه اروپایی، نیازمند بهره گیری از مؤلفه “لابی گری” در قالب ظرفیت های بازیگران غیردولتی نیز هست. با توجه به سطح کنونی روابط و آمار و ارقام موجود، به نظر می رسد در وهله نخست، جمهوری اسلامی ایران توانایی بهره گیری از ظرفیت اندیشکده ها و مؤسسات تحقیقاتی مستقر در اتحادیه اروپایی را دارد، زیرا کارویژه اصلی اندیشکده ها، ارائه اطلاعات، راهکارها و توصیه های سیاستی به نهادهای اجرایی اتحادیه اروپایی است و همکاری منسجم و هدفمند ایران با اتاق های فکر اروپایی به فهم غرب از رفتار ایران و تسهیل همکاری ها در سطوح دوجانبه، منطقه ای و بین المللی در عرصه های موضوعی گوناگون کمک خواهد کرد. در پژوهش حاضر برای نشان دادن اهمیت لابی گری در سطح اتحادیه اروپایی و نقش آن در بهبود روابط ایران و اتحادیه، از نظریه “دسترسی” استفاده شده و به لحاظ روش شناسی از نوع مطالعه تحلیلی بوده که در آن برای جمع آوری اطلاعات از روش اسنادی کتابخانه ای بهره گرفته شده است.
مبانی «لابی و لابی گری مثبت، ابزاری برای دفاع از حق»، در قرآن و سنّت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۷ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۵)
45 - 66
حوزه های تخصصی:
لابی و لابی گری از اصطلاحاتی است که در دو قرن اخیر وارد علوم سیاسی شده و منظور از آن، نفوذ و پیشبرد اهداف و منافع توسط گروه ها و جریان های سیاسی یک کشور و اثرگذاری بر نمایندگان و دولتمردان در سطح داخلی و مجامع بین المللی از راه های مختلف است. امروزه این موضوع در برخی از کشورها به صورت امری قانونی درآمده است و گروه های زیادی در همین راستا در حال فعالیت هستند. با توجه به رواج، اهمیت و فواید این امر، ضرورت دارد روشن شود که دیدگاه اسلام در این موضوع چیست؟ آیا می توان نمونه هایی از لابی گری را در قرآن کریم و سنّت صحیح اسلامی یافت؟ آیا حکومت های اسلامی می توانند در این زمان برای پیشبرد اهداف و منافع خود از لابی ها بهره ببرند؟ در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی و از طریق تدبّر در آیات قرآن و سنّت، کوشش شده مبانی این موضوع در دین اسلام روشن شود. ازاین رو می توان نتیجه گرفت که امروزه یکی از ضرورت ها، استفاده از این فرصت و ظرفیت در جهت حمایت از جبهه حق و موفقیت در مقابل دشمنی هاست. گواینکه با توجه به آیه 60 سوره توبه، هزینه این کار را می توان از موارد مصرف زکات و صدقات تأمین کرد.
قدرت نرم لابی ارمنی در آمریکا و منازعات در قفقاز جنوبی: با نظر به تحولات جنگ دوم قره باغ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۴
113 - 139
حوزه های تخصصی:
لابی گری از طرف عاملان مختلف دولتی و غیر دولتی از مصادیق مهم اعمال قدرت نرم در قلمرو دیپلماسی عمومی و غیررسمی است که به منظور تاثیرگذاری بر روند تصمیم گیری ها و سیاستگذاریهای دولت ها و سازمانهای بین المللی انجام می شود. مسائل منازعه آمیز در روابط ارمنستان، آذربایجان و ترکیه در قفقاز جنوبی از موضوعات اساسی لابی گری دیاسپورا و سازمانهای لابی ارامنه در آمریکا در جهت اعمال قدرت نرم به نفع ارامنه و دولت ارمنستان بوده است. شناسایی رسمی ادعای نسل کشی ارامنه توسط دولت عثمانی، تلاش برای استقلال یا ادغام منطقه قره باغ کوهستانی به ارمنستان و اعمال محدودیت و تحریم علیه ترکیه و آذربایجان مهمترین اهداف اعمال قدرت نرم لابی گری ارمنی در ایالات متحده بوده است. باتوجه به نقش ایالات متحده در تحولات این منطقه بعد از فروپاشی شوروی، سیاست های آن در برخی موارد از لابی گری ارامنه تأثیر پذیرفته است. این پژوهش به روشی توصیفی-تحلیلی و با اتکا به نظریه های قدرت نرم، لابی گری و نفوذ، نقش لابی ارمنی در ایالات متحده را مورد پرسش و پژوهش قرار داده و در پاسخ به این فرضیه دست یافته است که نقش و تاثیر قدرت نرم لابی ارمنی در سیاستهای ایالات متحده بویژه بعد از جنگ دوم قره باغ در سال 2020 تعیین کننده نهایی نبوده، بلکه سیاستهای آمریکا در منطقه قفقاز جنوبی تابعی از میزان فعالیت لابی ارمنی از یک سو و سیر تحولات در منطقه و دگرگونی در روابط آمریکا با ترکیه و آذربایجان از سوی دیگر، بوده است.