مطالب مرتبط با کلیدواژه

داریوش


۱.

بررسی جایگاه زبان آرامی در دوره هخامنشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هخامنشیان زبان آرامی آشوریان بابلیان پارسی کتیبه بیستون داریوش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۰۸
به دنبال شکل گیری امپراتوری هخامنشی توسط کوروش کبیر و گسترش آن توسط داریوش اول که از رود سند در هند تا رود نیل در مصر امتداد داشت، استفاده از یک زبان واحد و بین المللی برای ایجاد ارتباط با ایالات مختلف با نژادها و زبانهای متفاوت ضرورت یافت تا شاهان هخامنشی بتوانند پیامها و فرمانهای خود را به ملل تابعه منتقل و ابلاغ کنند. هر چند داریوش اول پس از غلبه بر مخالفان و شورشگران دستور نوشتن کتیبه بیستون را به سه زبان فارسی باستان، عیلامی و بابلی برای معرفی اقدامات خود صادر کرد، با توجه به اینکه تنها ایالات محدودی از امپراتوری، یعنی سرزمین پارس و قوم آریا، در مرکز و غرب ایران، عیلامیان در جنوب غربی ایران و بابلیان در جنوب بین النهرین با این زبانها آشنا بودند، لذا، داریوش دستور ترجمه این پیام را به زبان آرامی که در بخش وسیعی از امپراتوری به آن تکلم می شد و قابل فهم بود، صادر و نسخه هایی را به سراسر امپراتوری ارسال کرد و پس از آن نیز بسیاری از فرمانهای سلطنتی و اداری به زبان آرامی تهیه و به ایالات ارسال می گردید. در این مقاله کوشش بر این است با استناد به بخشی از این اسناد باقیمانده از دوره هخامنشی ابتدا به تاریخ زبان آرامی و گستره و نفوذ آن در غرب امپراتوری، پیش از تشکیل امپراتوری هخامنشی، و بعد، با استناد به نوشته های باقیمانده در اقصی نقاط امپراتوری، به جایگاه و نقش آن به عنوان یک زبان رسمی در دوره هخامنشی پرداخته شود.
۲.

"من" مزدایی و جان ها

کلیدواژه‌ها: ایران باستان من هخامنشیان داریوش انسان شناسی دینی اهوره مزدا مزداگرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۰۳
مزداگرایی، دین باستانی ایران، هم چون هر دین دیگری، به پیروان خود پنداره های عام درباره چیستی نوع و شخصیت انسانی عرضه می کرد. در این مقاله، بحث درباره شخصیت درونی شده در دین مزدایی است، آن چه می توانیم «من مزدایی» بنامیم.
۳.

نگاهی نو به ریشه شناسی واژه ی چرم در متن کتیبه ی بیستون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: چرم پوست داریوش کتیبه ی بیستون صخره سنگ نوشته

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۸۸ تعداد دانلود : ۱۸۳۱
در ستون چهارم کتیبه ی بیستون، واژه ی فارسی باستان- čarman به صورت čarmāو به معنای «در چرم» و البته در کنار واژه ی- pavastāyāبه معنای «درپوست» به کار رفته است . با یک بررسی دقیق، چنین به نظر می رسد که ترجمه های سنتی ارائه شده برای واژه ی - čarman ، از افاده ی یک معنای منطقی برای این متن ناتوانند ؛ چرا که از نابغه ای چون داریوش بعید است که ادعا کرده باشد که متن یک کتیبه را هم بر «پوست» وهم بر «چرم»– به ویژه به مفهوم امروزی این دو واژه – نگاشته است. همچنین، می دانیم که بزرگ ترین نسخه ی این متن، در محل صخره ی بیستون به معرض نمایش گذاشته شده و لذا بسیار بعید است که داریوش خودِ این نسخه، یعنی صخره ی بیستون را در فهرست محل های نگارش این متن از قلم انداخته باشد. از سوی دیگر، در برخی گویش های غربی و جنوب غربی کشور واژه ی «چرم» به معنای صخره ی صاف و صیقلی کوه به کار می رود و البته می دانیم که خاستگاه زبان فارسی باستان که مادر راستین فارسی نو به شمار می آید، جایی جز استان های غربی و جنوب غربی کشور نبوده است. لذا می توان نتیجه گرفت که واژه ی محلی «چرم» در استان های مذکور، به خوبی می تواند بازمانده ی همان واژه ی فارسی باستان - čarman باشد که به احتمال زیاد در دوران هخامنشی نیز با همین معنا، یعنی« صخره ی صاف و صیقل خورده» به کار می رفته است.
۴.

روابط خارجی شاهان هخامنشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روابط خارجی هخامنشیان تسامح و تساهل داریوش کورش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۹۷ تعداد دانلود : ۹۸۴
یکی از مسایلی که باعث مطرح شدن یک کشور در عرصه های خارجی می شود، داشتن روابط خارجی درست و مناسب با دیگر کشورهاست که بیانگر سیاست خارجی آن کشور و سردمداران آن است.بنابراین،موضوعی بسیار مهم و استراتژیک در طول تاریخ بوده است. همواره پیشینیان ما کوشیده اند تا به این امر دست یابند و بتوانند با سیاستی که به کار می بندند،روابط دوستانه و صلح طلبانه را با دیگر کشورها داشته باشند. یکی از امپراتوری های پرقدرت جهان و هم چنین باشکوه ایران عصرهخامنشی بوده، آنان در سال 550ق.م با شکست ماد به دست کورش بر اریکه قدرت ایران نشستند. از همان ابتدا سیاست آن ها،سیاست تسامح و تساهل بود؛ تمام پادشاهان هخامنشی کم و بیش چنین سیاستی را اجرا کردند و توانستند دولت هخامنشی را با آن گستردگی که از شرق تا دره رود سند و از غرب تا یونان را تصرف کرده بود، به راحتی اداره کنند ودر قبال اقوام مختلف با فرهنگ وزبان های متفاوت پاسخگو باشند.البته در دوره ای نیز آن ها به سیاست تفرقه بیانداز و حکومت کن روی آوردندکه بنابر مقتضیات زمان بود و آن ها در این امر نیز موفق بودند.مقاله حاضر به شرح چگونگی روابط خارجی هخامنشیان وهم چنین چگونگی به کار گیری سیاست تسامح و تساهل در قبال دیگر کشورها می پردازد.
۵.

شاهنشاهی هخامنشی و تجارتخانه اگیبی

کلیدواژه‌ها: اقتصاد مالیات داریوش پادشاهی هخامنشی تجارتخانه اگیبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۹۸ تعداد دانلود : ۹۹۳
اسناد و الواح به دست آمده از شهرهای میان رودان، از وجود تجارتخانه های بزرگی آگاهی می دهند که به انواع فعالیت های تجاری و اقتصادی اشتغال داشتند. تجارتخانه هایی که بایگانی آنها، پرتو تازه ای بر چیرگی پارسیان بر میان رودان، واگذاری زمین ها به پارسیان، ایجاد تیول های نظامی یا زمین های خدمت، همکاری میان بنگاه های اقتصادی بابل و پارسیان، دریافت انواع گوناگون مالیات ها و غیره می اندازند. تجارتخانه اگیبی، مهمترین تجارتخانه ای است که از زمان پادشاهی بابلی نو تا پایان پادشاهی داریوش بزرگ، نقشی فعال در اقتصاد منطقه بر عهده داشت. سازمان مالیاتی هخامنشی، اجاره داری زمین ها، پرداخت انواع گوناگون مالیات ها و تجارت، مهمترین عرصه هایی بودند که اگیبی ها در آنها فعالیت داشتند. مسأله اصلی این نوشتار، بررسی نقش خانواده اگیبی در سازمان مالیاتی و اقتصاد هخامنشیان است.
۶.

وجهیت در ترجمه: موردپژوهی ترجمه های فارسیِ سبک رواییِ وولف در رمانِThe Waves(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ترجمه سبک داریوش وجهیت نجفی پور The Waves وولف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۲۱ تعداد دانلود : ۶۸۶
هنگام بحث پیرامون سبک، چه در مطالعات ادبی و چه زبانشناختی، درواقع درمورد عادت های زبانی نویسنده سخن میگوییم. بدیندلیل میتوان به هر نویسنده سبک خاصی را نسبت داد و آن سبک را به اسم او نامگذاری کرد، به عنوان مثال سبک شکسپیری، جویسی یا وولفی. باتوجه به اینکه وجهیت و استفاده مکرراز افعال و قیود وجهی یکی از مؤلفه های کلیدی دنیای داستانیِ ترسیم شده در رمانِ The Waves است، پژوهش حاضر به بررسی این مسئله می پردازد که مترجمان چگونه این کلمات وجهی را ترجمه می کنند و آیا انتخاب های آنها بر دنیای داستانی متن اصلی تأثیر می گذارد و «حس» آنرا تغییر می دهد یا خیر. بدین منظور رمانِ The Waves نوشته ویرجینیا وولف و دو ترجمه فارسی آن خیزاب ها ترجمه پرویز داریوش (1356) وامواج ترجمه فرشاد نجفی پور (1377) انتخاب شدند و مدلِ بوسو (2004)،مبتنی بر مدل دستور وجهیتِ سیمپسون (1997)، جهت بررسی نحوه برگردان افعال وجهی استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که وجهیت، یعنی الزامات شخصی، تصویر منفی، احتمالات، قابلیت ها و توانایی های شخصیت های رمان در ترجمه ها کمتر از متن اصلی موردتأکید هستند اما داریوش در مقایسه با نجفی پور آن ها را به صورت نظام مندتری ترجمه کرده است.
۷.

شکل گیری و کارکردهای سازمان چشم و گوش شاه در دوره هخامنشیان

کلیدواژه‌ها: هخامنشیان کوروش داریوش چشم شاه گوش شاه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۲۷۳ تعداد دانلود : ۱۷۱۷
از بدو تأسیس شاهنشاهی هخامنشی، این شاهان برای این که دائم درجریان اوضاع واحوال اجتماعی و سیاسی کشور باشند و در مواقع مهم بتوانند تدابیر لازم را به کار برند، دستگاهی اطلاعاتی ایجاد کردند که به تقلید از عنوانی که نویسندگان یونانی به آن داده اند، آن را «سازمان چشم وگوش شاه» می خوانند. اینان مجموعه ای از افراد درستکار و وفادار به شاه بودند، که مستقیماً از شاه دستور می گرفتند و به شکل افرادی ناشناس از سراسر امپراطوری هخامنشی برای وی خبر می آوردند. یونانی ها این نهاد را «افدالموس بازیلیوس» نامیده اند، در منابع مصری دوره هخامنشیان نیز واژه «گئوشکه» به همین معنا دیده می شود. در این مقاله چگونگی شکل گیری نهاد خبرگیری شاه، کارکنان، کارکردها و تأثیراتی که این نهاد در دستگاه حکومت و جامعه عصر هخامنشی داشته است، مورد بررسی قرار می گیرد.
۸.

علل گزینش محل کتیبه ی بیستون از سوی داریوش بزرگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هخامنشیان داریوش بیستون بغستان شاهراه میان رودان

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران باستان هخامنشی سیاسی
  2. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران باستان هخامنشی فرهنگی
تعداد بازدید : ۲۴۳۰ تعداد دانلود : ۱۰۵۱
پس از آن که حکومت هخامنشی به دستان داریوش سپرده شد، مدعیان حکومت در گوشه و کنار مرزهای هخامنشی سربه شورش نهاده و داریوش را با مشکلات عدیده ای روبرو ساختند. دو سال اول حکومت داریوش به برقراری نظم و امنیت و دفع آشوب در سراسر مرزها گذشت. پس از پیروزی های ۵۲۱-۵۲۲ ق.م. داریوش تصمیم گرفت شرح جلوس خود برتخت سلطنت و فتوحات خود را ثبت کند. او به این منظور صخره بیستون را بر گزید. دشت کرمانشاه در پای این صخره در فاصله کمی از جاده بزرگی قرار دارد که از طریق فلاتی٬ بابل را به اکباتان متصل می کند. در پژوهش حاضر دلایل انتخاب این مکان برای نگارش کتیبه بیستون مورد بررسی قرار گرفته و مسائل مختلفی از جمله موقعیت جغرافیایی منطقه، وجود شاهراه ارتباطی اکباتان–بابل، اهمیت مذهبی کوه بیستون، خط و زبان بکار رفته در کتیبه و وقایع تاریخی 521-522ق.م. کنکاش شده و براساس داده های بدست آمده این نتیجه بدست آمد که موقعیت ارتباطی، جغرافیایی، مذهبی و علاوه بر آن شرایط تاریخی و سیاسی که داریوش در آن قرار داشت او را به انتخاب این مکان برای نگارش کتیبه بیستون واداشت. این تحقیق از نظر هدف جز تحقیقات نظری می باشد و به لحاظ ماهیت و روش کار در ردیف تحقیقات تاریخی قرار می گیرد که به شیوه توصیفی-تحلیلی به نگارش در آمده است.
۹.

نقد فرهنگی در مطالعات تاریخی شورش گئوماته و به قدرت رسیدن داریوش بزرگ(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: داریوش گفتمان فرهنگی بیستون هرودت تاریخ گرایی نوین نقد فرهنگی گئوماته

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۲۷ تعداد دانلود : ۱۵۸۳
هر واقعه تاریخی باید در بسترِ فرهنگی خاص خود و با توجه به زمان و مکان خاص خود سنجیده شود. تاریخ ایران باستان را تاکنون بیشترْ تاریخ پژوهان غربی نگاشته اند و طبعاً نگرش خاص خود را به تاریخ ایران داشته و چه بسا بستر فرهنگی ایران را درک نکرده اند. امروز می توانیم با بهره گیری از گفتمان فرهنگی، تاریخِ خود را بازنگری کنیم و به یاری نقد فرهنگی بکوشیم درک درستی از حقایق تاریخی پیدا کنیم. یکی از موضوعات بحث برانگیز در تاریخ ایران باستان شورش گئوماته مغ و سرکوب این شورش به دست داریوش و یارانش و به قدرت رسیدن داریوش است. بسیاری از ایران شناسان غربی در صحّت گفته های داریوش تردید کرده اند. به یاری نقد فرهنگی می توانیم با ارزیابی گزارش داریوش یکی از زوایای تاریک شاهنشاهی هخامنشی را آشکار کنیم.
۱۰.

خاستگاه برآمدن اهوره مزدا در کتیبه بیستون(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اهوره مزدا داریوش بیستون خدای آسمان میان رودان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶۴ تعداد دانلود : ۷۳۷
بررسی کتیبة سلطنتی داریوش در بیستون (DB) به ما نشان می دهد که نام خدای بزرگ پارسیان اهوره مزدا یکی از پربسامدترین واژه های به کاررفته در کتیبه است و به همین ترتیب، وی در این کتیبه و دیگر کتیبه های هخامنشی نقشی بسیار فعال را ایفا می کند. به عبارت دیگر می توان او را خدای حامی داریوش، دودمان شاهی و از همه مهم تر خدای مشروعیت بخش سلطنت هخامنشیان قلمداد کرد. اهمیت این خدا در کتیبه ها در حالی است که وی در گل نبشته های باروی تخت جمشید برخلاف دیگر خدایان حضوری کم رنگ دارد. عموماً اطلاق چنین نقشی به اهوره مزدا از سوی محققان با زرتشتی بودن هخامنشیان و یا وام گیری آنان از متون اوستایی توجیه می شود. به رغم این توجیه، سنجش عناصر دینی کتیبه های هخامنشی و متون اوستای کهن تفاوت های بنیادینی را میان این دو نشان می دهد و بنابراین باید در جستجوی خاستگاهی دیگر برای اهمیت اهوره مزدا در این کتیبه ها بود. مقالة حاضر با بررسی مجدد متون معاصر با هخامنشیان که حاوی اطلاعاتی در خصوص دین پارسی هستند در تلاش است تا خاستگاه اهوره مزدای دین پارسی و دلایل اعتلای وی در کتیبه های سلطنتی را نشان دهد. بررسی و مقایسة کتیبه های هخامنشی، متون کهن هندوایرانی و دیگر منابع نشان می دهد که پرستش اهوره مزدا احتمالاً گونه ای پیش زرتشتی از مزداپرستی است که در آن اهوره مزدا تنها به عنوان خدای آسمان پرستیده می شد. درواقع، اعتلای اهوره مزدا و برکشیده شدن وی که نخستین بار در کتیبة بیستون قابل مشاهده است توسط داریوش برای مقابله با بحران مشروعیت سلطنت خود انجام شد تا داریوش بتواند سلطنت خود را –در غیاب حق جانشینی موروثی- گزینش آسمانی نشان دهد. گذشته از آن، به نظر می رسد که چنین تصویری از اهوره مزدا با الگوبرداری از مضامین سیاسی میان رودانی اتخاذ شده است که چنین رویکردی در آن قدمتی دیرینه داشت.
۱۱.

مطالعه انتقادی نسب کوروش بزرگ بر اساس منابع تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: هخامنشیان انشان کوروش پارسوا کمبوجیه داریوش هرودت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۱ تعداد دانلود : ۴۵۶
در خصوص نسب و وابستگی خاندانی در دوره ی نخست هخامنشی تحقیقات و فرضیات بسیاری مطرح شده است. در تاریخ نگاری شرقی که گاه، بافتی افسانه ای و اسطوره ای به خود می گیرد، تشخیص اعقاب و اخلاف و وابستگی خاندانیِ قهرمان- شاهان که به طور نسبی تا سطح الوهیت بالابرده می شدند، کار چندان راحتی به نظر نمی آید. سؤال این پژوهش به این ترتیب است که در ابتدای این سلسله انتقال قدرت به شاخه ای دیگر از خاندان هخامنشی تا چه میزان در صحت انتساب های مطرح شده، مؤثر بوده است؟ فرض تحقیق بر این مسئله استوار است که با توجه به اینکه یکی از کهن ترین نمونه های انتساب پایه گذار یک خانواده پادشاهی جدید، به دودمان فرمانروایان قبل در تاریخ ایران مربوط به هخامنشیان است و در دوره ی نخستین فرمانروایان این سلسله صحبت از انتقال قدرت به شاخه ای دیگر از این خاندان مطرح است، مطالعات بسیاری در تاریخ صورت گرفته است که وجهه ی صوری و تقلیدی داشته و بیشتر با تأسی از روایات مورخان یونانی مانند هرودت ترتیب یافته است. حاصل این تحقیق نمایان می کند که با اندکی تحلیل و تفسیر تحولات و پدیدهای تاریخی به خصوص با در نظر داشتن بافت شرقی و اساطیری آن، موضوع نسب و انتساب در دوره نخست هخامنشی به صُوَر دیگر هم قابل تفسیر و تحلیل بوده است
۱۲.

چگونگی به قدرت رسیدن داریوش و کشته شدن کوروش، کمبوجیه و بردیا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: رویداد قتل کوروش کمبوجیه بردیا گئوماتای مغ داریوش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۰۱۳ تعداد دانلود : ۱۲۲۲
در اوایل دوره هخامنشی رویدادهایی همانند کشته شدن ناگهانی کوروش، کمبوجیه و بردیا در طی یک روند تدریجی رخ می دهد، که موضوع مورد بحث بسیاری از پژوهشگران حوزه تاریخ شده است. بسیاری از محققان این موضوع را به صورت انفرادی مورد تحلیل و مباحثه قرار داده اند ولی تاکنون چگونگی کشته شدن کوروش کمتر مورد بحث قرار گرفته و به صورت یک روند حذف تدریجی خانواده کوروش از سلطنت مورد مباجثه قرار نگرفته است. هدف از این پژوهش آن است که رابطه ای بین سه قتل عضو این خانواده، یعنی کوروش و دو پسرش بردیا و کمبوجیه وجود داشته است و در تمامی این رویدادها داریوش و پدرش حضور داشته اند. این نوشته برای نخستین روند به قدرت رسیدن خانواده داریوش و حذف خانواده کوروش را مورد بررسی و تحلیل قرار می دهد. نتیجه بر آن است که در روند کشته شدن کوروش وشتاسپ و همیارانش حضور داشته و آن ها کوروش را پس از نبرد باسکاها در حال بازگشت به موطن خود به قتل می رسانند و چون شرایط برای دستیابی قدرت مناسب نبود و داریوش هنوز بسیار جوان بود، از این رو کمبوجیه پسر کوروش به حکومت می-رسد. پس از مرگ کمبوجیه بردیا برادر راستین کمبوجیه به قدرت می رسد داریوش به همراه شش یار خود بدون هیچ ممانعتی وارد دربار بردیا شده اورا می کشند. بسیاری از ساتراپ ها که از ماجرای قتل بردیا با خبر می شوند شورش می کنند، داریوش به سرکوبی شورش ها می پردازد و برای توجیه قانونی بودن حکومت خود به ساختن داستان گوماتای مغ و بردیای دروغین می پردازد.
۱۳.

نام های تخت نشینی در دوره ی هخامنشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هخامنشیان نام تخت نشینی داریوش خشایارشا اردشیر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۳ تعداد دانلود : ۶۸۷
پادشاهان هخامنشی پس از داریوش یکم هنگام جلوس و یا هنگامی که نامزد جانشینی می شدند، نام های «داریوش» و «خشایارشا» و «اردشیر» را به عنوان نام تخت نشینی خود انتخاب می کردند. هر کدام از این پادشاهان با توجه به نحوه ی به تخت نشستن، اتفاقاتی که پیش از به تخت نشستن برایشان افتاده، و بر اساس طرح و برنامه ای که داشته اند، یکی از این نام ها را برای خود برگزیده اند. این نام ها نه نام های شخصی و نه ترکیبات اسمی واقعی، بلکه شماری ترکیب اسمی فشرده شده اند. مسئله ی پژوهش حاضر، سبب انتخاب نام های داریوش و خشایارشا و اردشیر توسط پادشاهان شاخه ی دوم هخامنشی بوده است. برای یافتن پاسخ تلاش شده تا با بهره گیری از منابع دست اول و پژوهش های موجود، به شکل توصیفی تحلیلی شیوه ی انتخاب نام های تخت نشینی در دوره ی هخامنشی ذکر شود و سبب انتخاب هر کدام از این نام ها تحلیل شود. دستاورد پژوهش حاکی از آن است که کسانی نام تخت نشینی داریوش را انتخاب کرده اند که جانشین قانونی پادشاه نبوده اند و پس از پشت سر گذاشتن دوره ی بحران داخلی و با تدبیر و اقتدار توانسته اند به تخت پادشاهی دست یابند. انتخاب کنندگان نام خشایارشا ولیعهد و جانشین قانونی پادشاه بوده اند و بی هیچ مشکلی به تخت نشسته اند. کسانی که نام اردشیر را انتخاب کرده اند از فرزندان مشروع پادشاه و از حق قانونی جانشینی برخوردار بوده اند، با این حال جانشینی آنها مورد چالش قرار گرفته و پس از تلاش فراوان و درگیری های داخلی توانسته اند نظم را به خاندان شاهی برگردانند و به تخت بنشینند.
۱۴.

ریشه یابی اسامی شاهان هخامنشی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: شاهان هخامنشی کوروش کمبوجیه بردیا داریوش خشایارشا اردشیر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۶۱ تعداد دانلود : ۴۳۳
در طول تاریخ کهن و باستانی کشور ایران از اسامی سلاطین جهت نامگذاری استفاده شده است. گاهی یک نام برای افراد گوناگون در طول زمان مورد استفاده قرار گرفته است. پادشاهان ایران همچون پادشاهان مصر و آشور، نام نیاکان خود را به کار می بردند، مثلاً اُُخوس خود را داریوش دوم، و «کوُدمان codman» خود را داریوش سوم و بسوس خود را اردشیر چهارم نامید. اسامی خاص ایرانیان مطابق با اعتبار شخص و شکوه و جلال آن ها بود، هر نام دارای میراثی از گذشته است که با بررسی آن می توان به گوشه ای از هویت جمعی، هویت فردی و فرهنگ آن دیار پی برد. نام ها نمادی از فرهنگ در جامعه هستند و برای حفظ میراث فرهنگی، ثبت و ضبط این اسامی که امروزه نیز رواج پیدا کرده اند، ضرورتی تام و تمام دارد. بعضی اسامی ایرانی در اثر برخورد و اختلاط با زبان یونانی تغیراتی یافته اند. در این مقاله به ذکر معانی، ریشه یابی و وجه اشتقاق اسامی شاهان هخامنشی پرداخته شده و سعی شده است با مراجعه به گزارش مورخان، کتیبه ها و تعابیر و نظرات شرق شناسانی که در این زمینه تحقیقاتی داشته اند، موضوع مورد بررسی قرارگیرد.
۱۵.

بازکاوی مرگ کمبوجیه و بردیا و تأثیر آن بر چگونگی روی کار آمدن داریوش هخامنشی

کلیدواژه‌ها: هخامنشیان جانشینی کمبوجیه بردیا داریوش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۹۸ تعداد دانلود : ۷۳۵
مرگ کمبوجیه و بردیا یکی از تاریک ترین بزنگاه های تاریخ هخامنشیان است. بنابراین به خاطر اهمیت این موضوع، محور اصلی این پژوهش دوره ی زمانی مرگ کمبوجیه و بردیا تا روی کار آمدن داریوش را در بر می گیرد. در این رابطه ابتدا سعی شده است که سیر اجمالی وقایع تاریخی این محدوده زمانی با توجه به منابع اصلی آورده شود، سپس به تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات منابع تاریخی درباره مرگ معما آمیز کمبوجیه و همچنین قتل بردیا پرداخته شود. آن چه به عنوان نتیجه در بخش پایانی مقاله ارائه شده ناظر بر این مسئله است که نه تنها بردیا بر اساس توطئه هفت خاندان به رهبری داریوش از پای درآمده است، بلکه با توجه به اطلاعات منابع موجود، نمی توان مرگ کمبوجیه را اتفاقی دانست؛ چرا که سیاست های کمبوجیه و بردیا بر تحکیم قدرتشان در برابر اشراف استوار شده بود. بنابراین اشراف و خاندان های بزرگ نمی خواستند، امتیازاتشان از دست برود، به همین خاطر نسبت به آن واکنش نشان دادند و با قتل آن ها پادشاهی را از شاخه کورش گرفتند.
۱۶.

مستندنگاری و مطالعهٔ تحلیلی کتیبه های سه زبانهٔ الوند

کلیدواژه‌ها: هخامنشی سنگنبشته داریوش الوند گنجنامه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۸ تعداد دانلود : ۷۱۴
یکی از مهمترین پایگاههای هخامنشی، هگمتانه است که در چند کیلومتری شهر همدان و در کوهپایهٔ الوند قرار دارد. در نزدیکی آن، دو کتیبهٔ هخامنشی در بدنهٔ سنگی کوهپایه الوند قرار گرفتهاند که هر دو کتیبه شامل متن سه زبان پارسی باستان، ایلامی و اکدی هستند. هر زبان دو کتیبه از 20 سطر تشکیل شده است. کتیبهٔ سمت راست متعلق به داریوش یکم و در سمت چپ آن کمی پایین تر از آن، کتیبهٔ خشایارشا وجود دارد که اختلاف اندکی در سبک نگارش و کلمات جزئی در متن دارد و تنها اختلاف جدی نام پادشاهها است. در مقالهٔ حاضر با رویکرد پژوهش محور سعی شدهاست دستنویسی همانند متن کتیبهها تهیه، شکستگیها و آسیبها با گوههای توخالی مشخص شده و آوا نویسی، حرفنویسی و ترجمهای از هر سه نسخه در هر دو کتیبه بازخوانی شده و آوا نویسیها با بازخوانیهای پیشین مقایسه شود تا وسیلهای باشد برای تحقیق بیشتر بر کتیبههای الوند. روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش کتابخانهای و میدانی است. بازخوانی متن پارسی باستان به سبک دانشگاه هاروارد، متن ایلامی به سبک آمریکایی ریچارد هلک و اکدی به واسطهٔ سیلاباری ریکی بورگر صورت گرفته است.
۱۷.

هخامنشیان در شاهنامه و روایات ملی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هخامنشیان شاهنامه خدای نامه کوروش داریوش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۶۷ تعداد دانلود : ۶۴۵
    از آن جا که اثری از هخامنشیان در شاهنامه و بالطبع در خدای نامه عصر ساسانی نیست، از ابتدای شکل گیری مطالعات بر دودمان ساسانی، همواره بحث بر این بوده که آیا ساسانیان از هخامنشیان آگاهی داشته اند یا خیر. برخی چون نولدکه، ممزن و یارشاطر نافی این آگاهی بوده اند و برخی دیگر چون فرای، شهبازی و زرین کوب با جدیت بر این یادسپاری تأکید دارند. برخی دیگر چون دریایی نیز با اخذ روی کردی میانه عقیده دارند که ساسانیان آگاهانه یاد هخامنشیان را نادیده گرفته اند تا خود را به کیانیان که دودمان کهن ایران شرقی بودند، نسبت دهند. برخی شواهد و مدارک نشان می دهد که ساسانیان نخستین یقیناً از وجود هخامنشیان آگاه بودند و خود را به آنان منتسب می کردند و ساسانیان پسین آگاهانه با دست برد در تاریخ و دگرگون سازی شخصیت ها با اهداف سیاسی و دینی، چهره های هخامنشی را بنابر صلاح دید خود تا حدودی دگرگون ساختند. بااین حال، هخامنشیان با گرفتن هویت و چهره ای جدید، در تاریخ نگاری ساسانی پابرجا ماندند و به دوران اسلامی راه یافتند. این تحریفات در تاریخ ایران کاملاً آگاهانه از سوی ساسانیان صورت گرفته است و اکنون می توان با بررسی شواهد به میزان و علت این دگرگونی ها پی برد. مقاله پیش رو در پی اثبات وجود چهره های برجسته هخامنشی چون کوروش و داریوش در تاریخ نگاری نوین ساسانی–اسلامی است. لذا مسأله اساسی پژوهش حاضر یافتن دلیل تحریف تاریخ هخامنشیان از سوی ساسانیان و بازیابی آثار وجود هخامنشیان در منابع دوران ساسانی است که نیازمند پژوهش در تاریخ فکری ساسانیان با روی کردی اندیشه گرایانه است.
۱۸.

بررسی ابعاد سیاسی، فرهنگی و اجتماعی فرمان داریوش اول به مردم کارتاژ(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: داریوش مذهب کارتاژ قربانی انسان سنت های مذهبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۰ تعداد دانلود : ۱۴۳
در روایتی از تروگ پمپه ای، به فرمانی از داریوش اول خطاب به مردم کارتاژ اشاره شده است. فرمانی که داریوش در آن، کارتاژی ها را از قربانی کردن انسان و خوردن گوشت سگ منع کرده و از آن ها خواسته تا مردگانشان را بجای دفن کردن در زمین، بسوزانند. شواهد باستان شناختی نشان می دهد، در میان جامعه کارتاژ، قربانی انسانی و خوردن گوشت سگ، از سنت های کهن محسوب می شد. اما چرا داریوش، کارتاژی ها را از اجرای آن ها منع کرده بود و فرمان او در کدام بستر تاریخی صادر شده بود؟ برای پاسخگویی به این پرسش، مقایسه روایت های تاریخی با شواهد باستان شناختی، امری ضروری است. بر اساس شواهدی همچون پاپیروس های الفانتین، هخامنشیان تنها در صورتی در امور مذهبی سرزمین های تحت سلطه دخالت می کردند که در یک سرزمین، اجرای یک سنت مذهبی از سوی یک قوم، با باورهای مذهبی قوم دیگر در تناقض بود و این تناقض به منازعات مذهبی می انجامید. فرمان داریوش، در آستانه وقوع نبرد ماراتن صادر شده بود. همزمان، کارتاژی ها نیز درگیر یک نبرد سرنوشت ساز با یونانی ها برای تسلط بر جزیره سیسیل بودند. داریوش می توانست با ارسال کمک و نیروهای نظامی به کارتاژ، همزمان با مغلوب ساختن یونانیان در جبهه آتن، آنها را در سیسیل نیز دچار مشکل کند. بخش عمده نیروهای اعزامی داریوش، احتمالاً ایرانیان بودند و قربانی انسانی و تغذیه از گوشت سگ برایشان مأنوس و پذیرفتنی نبود. طبق فرضیه این مقاله، صدور فرمان مذهبی داریوش به مردم کارتاژ، احتمالاً برای جلوگیری از وقوع درگیری های مذهبی میان ایرانیان و کارتاژی ها در آستانه یک نبرد مهم با یونانیان صورت گرفته است.
۱۹.

واکاوی سیاست های پادشاهی هخامنشی در شکل گیری و تثبیت هویت ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۶۸ تعداد دانلود : ۱۶۰
نوشتار حاضر به واکاوی سیاست های شاهان هخامنشی در فرایند شکل گیری و تثبیت هویت ایرانی در این دوران می پردازد و به این پرسش پاسخ می دهد که هویت ایرانی در برنام ه ه ای سیاسی، دینی و فرهنگی پادشاهی هخامنشی چه جایگاهی داشته است؟ این پژوهش با رویکرد تاریخی، سیاسی و جامعه شناسی و براساس روش پژوهش توصیفی تحلیلی نوشته شد ه ا ست. یافت ه های پژوهش نشان می دهند که ایرانیان مادی و پارسی پس از چیره ساختن عنصر ایرانی بر فلات ایران، هویت ایرانی را در دنیای باستان معرفی و تثبیت کردند. داریوش با بهر ه برداری از فرصت شورش های دودمانی پس از مرگ کمبوجیه، کوشید با در پیش گرفتن سه رویکرد هویت بخش فرهنگی (زبان آریایی)، سیاسی جغرافیایی (هسته مرکزی سرزمین های ایرانی) و دینی (قرار دادن اهور ا مزدا در مقام خدای آریاییان)، هم میان ایرانی ها همبستگی ایجاد کند و هم پیوند آنها با امپراتوری هخامنشی را به منزله ی پادشاهی ایرانیان استوارتر سازد. این رویکردها، در ابعاد تاریخی، سیاسی،جغرافیایی، دینی و فرهنگی، به هویت ایرانی تداوم و پویایی بخشید و زمینه ساز مفهوم ایران در معنای سیاسی در دوران ساسانی شد.
۲۰.

بررسی و تحلیل اصلاحات امنیتی داریوش بزرگ(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: امنیت شاهنشاهی هخامنشی داریوش سیستم اطلاعاتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۷ تعداد دانلود : ۱۵۰
بعد از اینکه داریوش در سال 522 ق.م. به سلطنت رسید، شورش، سراسر قلمرو هخامنشی را در برگرفت. گیرشمن معتقد است که داریوش متوجه شد که سیاست مسالمت آمیز کوروش باعث به وجود آمدن این شورش ها شده، بنابراین با تجدیدنظر در سیاست کوروش دست به اصلاحات جدید زد. بعدها اکثر پژوهشگران نظر وی را تکرار می نمایند. مقاله حاضر با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی، با استفاده از منابع معتبر درصدد پاسخ به این پرسش است که  علّت انجام اصلاحات انتظامی- امنیتی توسط داریوش چه بود؟ و اصلاحات بوجود آمده چه تأثیری بر سلسله هخامنشی برجای گذاشت؟ یافته های این پژوهش نشان می دهد که اگرچه ایجاد سیستم ساتراپی به قبل از داریوش  (دوره مادها یا زمان کوروش بزرگ) می رسد ولی داریوش روش قدیمی را گرفته، تغییرات اساسی در آن ایجاد می نماید. او سیستم اطلاعاتی بسیار گسترده و دقیقی راه اندازی کرد به طوری که افرادی به نام «گوش ها و چشم های شاه» در سرزمین های مختلف در حال رفت و آمد بودند و اطلاعات را به «شاه بزرگ» می رساندند. داریوش به این نتیجه رسیده بود که حکومت هخامنشی ساختار امنیتی محکم و استواری ندارد و به همین دلیل در راستای سیاست های کوروش و نه برخلاف آن، دست به اصلاحات زد. اصلاحات انجام شده توسط داریوش بزرگ، امنیت پایداری را در قلمرو هخامنشی ایجاد نمود و باعث شد حدود 150 سال بعد از مرگ وی، سلسله دوام بیاورد.