مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
عقل نظری
منبع:
آیین حکمت سال نهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳۳
155 - 180
حوزههای تخصصی:
مسئله منشأ اعتبار گزاره های اخلاقی و حقوقی، که از سنخ مدرکات عقل عملی اند، یکی از مباحث مهم در فلسفه اخلاق و حقوق است. تنها راه اعتباربخشی به این گزاره ها ارجاع آنها به بدیهیات عقل نظری است. اما آیا این امر امکان پذیر است؟ هیوم و کانت و برخی دیگر از اندیشمندان این ارجاع را غیرموجه دانسته اند. گروهی دیگر اصلِ نیازمندی مدرکات عقل عملی به ارجاع به عقل نظری را انکار کرده و مدرکات عقل عملی را به دو دسته بدیهی و غیربدیهی تقسیم نموده اند و اعتبار بدیهیات را به دلیل بداهت و اعتبار غیربدیهیات را به دلیل ارجاع آنها به بدیهیاتِ همین عقل دانسته اند. این مقاله، پس از پذیرش ضرورت ارجاع احکام عقل عملی به عقل نظری، یعنی ضرورتِ یافتن ریشه ای از «هست ها» برای اعتبار «بایدها» و پس از ارائه راه های ارجاعِ هست ها به بایدها، بر این نکته تأکید می کند که اگرچه عقل عملی در اعتبار خود به عقل نظری محتاج است، در ادراک احکامش مستقل عمل می کند، به این معنا که ما واقعاً دو گونه ادراک داریم که از دو سنخ اند، اما در اعتبار معرفتی، یکی به دیگری محتاج است، چنان که حواس ظاهری پنج حس مستقل در ادراک اند، اما همگی در اعتبارشان به عقل محتاج اند.
درآمدی بر مدرسه فلسفی استاد جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء پایز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳۰
37 - 62
حوزههای تخصصی:
مدرسه فلسفی استاد جوادی آملی ذیل مکتب قم و مکتب قم ذیل نظام حکمت صدرایی تعریف می شود. پژوهش حاضر در پی توصیفی پدیدارشناختی از مدرسه فلسفی آیت الله جوادی آملی است. چنین توصیفی از قِبل بررسی ظهورات متعدد یک اندیشه صورت می پذیرد تا بنیادی را که موجب تحقق ظهورات شده، هویدا سازد. پژوهش حاضر از رهگذر بررسی دو مسأله فلسفی چونان ظهوری از ظهورات اندیشه استاد جوادی آملی صورت می پذیرد. اولین مسأله، رابطه علم و اراده است. تصویر ارائه شده از رابطه علم و اراده در اندیشه ایشان، از تصویر مذکور در اندیشه علامه طباطبایی متمایز است. درحالی که علامه طباطبایی علمِ به باید را علم حضوری و منشأ آن را عقل عملی می دانند، آیت الله جوادی آملی علمِ به باید را علم حصولی می داند که ذیل حکمت عملی قرار دارد و صادرکننده آن عقل نظری است. دومین شاهد، اشاراتی است که استاد جوادی آملی ذیل تعریف فلسفه در ابتدای اسفار مطرح می کنند. در اندیشه استاد جوادی آملی فلسفه به هستی شناسی قطعی تعریف می شود؛ هستی شناسی ای که مشتمل بر شناخت مفهومی و تصدیق برهانی بر وجود اشیاء است. آنچه از قِبل این توصیف حاصل می شود، آن است که انحصار توانایی ادراک به ساحت عقل نظری و نحوه ابتناء عقل عملی بر عقل نظری، بنیادی است که مدرسه فلسفی ایشان بر آن استوار شده است. در این مدرسه، عقل نظری و مراتب آن یعنی عقل تجربی، عقل نیمه تجریدی، عقل تجریدی و عقل ناب، اهمیت ویژه می یابد.
جایگاه حکمت عملی با تاکید بر اخلاق درفلسفه ی ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابن سینا ، به تبع حکمای قبل از خود، حکمت را به نظری و عملی تقسیم کرده و حکمت عملی را جزو فلسفه دانسته و غایت آن را کمال انسان و سعادت دنیا و آخرت بر شمرده است. همچنین در تبیین عقل نظری و عملی، عقل نظری را مدرک کلیات؛چه کلیات مربوط به هست ها و چه بایدها، و عقل عملی را خادم عقل نظری و مدرک جزییات مربوط به اعمال و محرک، می داند. بنابراین حکمت عملی هم که علم به حقایق کلیه ی مربوط به اعمال انسانی است، برگرفته از عقل نظری است که مبادی آن بدیهیات و ذائعات و تجربیات موثق بوده و در نتیجه قابل صدق و کذب هستند. ابن سینا در چند رساله ی مختصر به حکمت عملی پرداخته است که در مقایسه با آثار وی در زمینه حکمت نظری، قابل توجه نیست. ولی در عین حال با توجه به همین مباحث مختصر در کنار مبادی ای که وی برای حکمت عملی بیان کرد، می توان گفت که حکمت سینوی، این قابلیت را دارد که در حکمت عملی، مخصوصا اخلاق هم حرفی برای گفتن داشته باشد.
کارکردهای عقل در اندیشة کلامی شیخ حر عاملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شیخ حرعاملی به عنوان یکی از محدثان بنام نیمه دوم قرن یازدهم، در پس چهرة حدیثی خود متکلمی است که به روش های مختلفی به استنباط آموزه های اعتقادی و دفاع از آن در برابر مخالفان پرداخته است. وی در این راستا از روش های نقلی و عقلی بهره برده است. در این جستار ضمن پرداختن به جایگاه عقل در منظر شیخ حر عاملی، کارکردهای عقل را در اندیشة کلامی وی از خلال مطالعه آثار کلامی متعدد وی کاویده ایم. این پژوهش به طور مستند بیانگر آن است که شیخ حر عاملی اگر چه نقل را در استنباط اعتقادات اصل می داند، لیکن عملاً همچون دیگر متکلمان از کارکردهای سه گانة عقل استفاده کرده است. وی از کارکردهای مستقل عقل، یعنی عقل نظری و عملی و نیز از کارکرد غیر مستقل عقل یعنی عقل ابزاری بهره برده و با روش های عقلی متعدد و متنوع به استنباط آموزه های اعتقادی اسلام و مذهب تشیع و دفاع از آن پرداخته است. او معتقد است تعارض بین عقل ابزاری و نقل موضوعیت ندارد و در تعارض عقل نظری و عملی با نقل، باید نقل معارض را به تأویل برد.
بررسی تطبیقی کرامت انسانی در اندیشه کانت و شهید مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله کرامت انسانی از مطالب بنیادین در سلسله مسائل فلسفه عملی است. اهمیت و ضرورت این مسئله و جایگاه ویژه آن در حل مسائل فلسفی به ویژه مسائل انسان شناسی، موجب اهتمام ویژه متفکران از جمله ایمانوئل کانت و شهید مرتضی مطهری به عنوان دو شخصیت تأثیرگذار در حوزه فلسفة غربی و فلسفة اسلامی شده است. در نوشتار حاضر با روش توصیفی تحلیلی به واکاوی دیدگاه این دو متفکر پرداخته می شود. از رهگذر این جستار روشن می شود که کانت و شهید مطهری در اینکه انسان دارای یک ارزش ذاتی است و همین امر او را از مخلوقات دیگر متمایز می کند و نیز در اینکه کرامت انسانی تنها با تکامل جنبه عقل نظری انسان حاصل نمی شود، اتفاق نظر دارند؛ اما در معیار کرامت انسانی و مکانیسم فعلیت یافتن آن میان آنها اختلافاتی وجود دارد.
بررسی رابطه عقل و دین در نظر شهید استاد مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ماهیت مفاهیم «عقل» و «دین»، و از همه مهم تر، رابطه بین آنها همواره از مهم ترین مباحث قابل توجه و مناقشه در بین متکلمان و نظریه پردازان حوزه های مطالعاتی، به ویژه معرفت شناسی و علم کلام بوده است. آراء متفاوت و گاه متناقض در این زمینه شبهات و ابهامات بسیاری را موجب شده است. اندیشه های شهید مطهری به عنوان یکی از قابل استنادترین الگوها در زمینه ارتباط عقل و دین، همواره مطمح نظر بوده است. ازاین رو، با نظر به اهمیت این موضوع، پژوهش پیش رو با هدف شناخت نسبت عقل و دین با یکدیگر از نظر ایشان صورت گرفته است. برای گردآوری داده ها، از روش اسنادی و ابزار فیش برداری استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که در نظر شهید مطهری، عقل و دین علاوه بر سازگاری، مکمّل یکدیگر نیز هستند. در واقع، انسان با هیچ کدام از دو مقوله مذکور، به تنهایی قادر به وصول تکامل و سعادت واقعی نیست و این مهم تنها در صورت همراهی عقل با دین قابل تحقق است. با وجود این، دین نسبت به عقل از تقدم برخوردار است؛ زیرا دین پروراننده عقل است.
تبیین فاعلیت نفس درسلسله مراتب عقل براساس نظریه ملاصدرا و امام خمینی (س)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه متین سال بیستم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۸۱
55 - 75
حوزههای تخصصی:
از نظر ملاصدرا حرکت جوهری نفس انسان با حدوث جسمانی در بدن، آغاز می شود و قوایش در این حرکت به فعلیت می رسد. ازجمله این قوا، قوه عقل است که ذومراتب است. حرکت نفس از مرحله عقل هیولانی آغاز و تا مرحله عقل فعال ادامه می یابد. در طی این مراحل دارای انواع ادراکات است. ازجمله این ادراکات، می توان ادراکات حسی، خیالی و عقلانی را نام برد. در عقل هیولانی تا عقل بالملکه دارای ادراکات حسی و خیالی است و در عقل بالفعل و عقل فعال ادراکات عقلانی دارد. بسته به نوع ادراکاتش و اینکه در چه مرحله ای از عقلانیت قرار دارد، انواع فاعلیت در افعالش تبیین می شود. امام خمینی از شارحان حکمت متعالیه نیز در این مسئله صاحب نظر است. مقایسه دو نظریه و کشف نقاط اشتراک و افتراق آن ها، از اهداف این نوشتار است. ضرورت طی مراحل و تعداد آن ها و ملکه شدن صور عقلانی برای نفس در اثر تکرار از نقاط مشترک، دو نظریه و طرح مسئله ایمان قبل از ورود نفس به عقل نظری و عملی و ارجاع مراتب عقل نظری و عملی به یکدیگر و منتهی شدن مراحل هردو عقل به عقل مستفاد، نظریه مختص به امام خمینی است.
عقلانیت مدیریت جهادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت اسلامی سال ۲۶ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
79 - 106
حوزههای تخصصی:
عقلانیت، به عنوان زیربنای هر مکتب مدیریتی می تواند باعث ایجاد تمایزات بسیاری بین آن مکتب و دیگر مکاتب شود. درحال حاضر، علی رغم پرداخته شدن به عقلانیت دینی در تحقیقات موجود، عقلانیت مدیریت جهادی به صورت خاص، مورد توجه واقع نشده است. هدف تحقیق حاضر، درک عقلانیت مدیریت جهادی با مطالعه و بررسی مطالب ذیل آیات جهاد در چهار تفسیر المیزان، نمونه، مجمع البیان و تسنیم و نیز بیانات رهبر معظم انقلاب درمورد مدیریت جهادی و همچنین نظرات خبرگان است. روش این پژوهش، تحلیل محتوای کیفی قیاسی است. براساس این روش در این تحقیق ابتدا با مراجعه به ادبیات عقلانیت، سه عقل نظری، عملی و کنشی به عنوان مقوله های فراگیر شکل گرفته و سپس با تحلیل اسناد و مصاحبه های متعدد، مقوله های ذیل این سه مقوله فراگیر، به دست آمد. حاصل تحقیق 791 کد بود که توسط 75 مضمون فرعی در ذیل 12 مضمون اصلی و ذیلِ سه نوع عقل، طبقه بندی شدند و مدل نهایی تحقیق را تشکیل دادند. براساس نتایج تحقیق، عقل نظری شامل مؤلفه های اعتقاد به جنگ حق و باطل و رحمت خاص الهی؛ عقل عملی شامل مؤلفه های دین محوری، توجه به عوامل مافوق طبیعی و مبارزه با دشمن؛ و سرانجام عقل کنشی شامل مؤلفه های خردمندی، ایثارگری، رابطه سازنده رهبر پیرو، مسئله محوری، نظام مندی، برخورد صحیح با دشمن و تلاش گری است.
محدوده شناخت از نفس از دیدگاه ابن سینا و کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هستی و شناخت جلد دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲
61 - 78
حوزههای تخصصی:
این مقاله به دنبال پاسخ به این سؤال است که آیا ماهیت و وجود نفس از دیدگاه ابن سینا و کانت قابل شناخت است. به نظر می رسد ابن سینا علم ما به وجود نفس خود را، حضوری و نسبت به ماهیت نفس، با واسطه و از طریق استدلال می داند. اما کانت دیدگاهی متفاوت با ابن سینا دارد. به اعتقاد وی، ما صرفاً با وحدت آگاهی ها مواجه هستیم نه یک موضوع مشخص. وی حمل مقولات بر نفس و فراتر از محدوده تجربه ممکن را موجب مغالطه می داند. کانت، عقل نظری را قادر به شناخت نفس نمی داند، اما در نقد عقل عملی به گونه ای دیگر پیش می رود. ما نخست به بیان کیفیت حصول شناخت، سپس به بررسی چگونگی شناخت وجود نفس، و در انتها به احکام نفس از دیدگاه آن ها می پردازیم.
اثبات خدا و امکان مابعدالطبیعه با توجه به نقدهای کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هستی و شناخت جلد سوم پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲
3 - 18
حوزههای تخصصی:
براهین اثبات خدا در دوره جدید اندیشه فلسفی غرب با چالش هایی روبرو شده است. نظام مندترین یورش نظری بر این براهین، توسط ایمانوئل کانت، در نیمه دوم قرن هجدهم میلادی صورت گرفت که عقل نظری از اثبات یا انکار خدا ناتوان دانسته شد؛ هر چند در وادی عقل عملی، نظام اخلاقی، نیازمند بدان دانسته شد و در این حوزه به نحوی خاص سخن از اثبات خدا به میان آمد. هدف این مقال، اثبات خدا در عقل نظری و پاسخ به ایرادهای کانت در این زمینه است. روشن است که با اثبات خدا توسط عقل نظری امکان مابعدالطبیعه، دست کم به نحو حداقلی، اثبات می شود. تعارضات عقل محض، برهان وجوب و امکان، برهان هستی شناختی، محمول واقعی بودن یا نبودن وجود، ارتباط منطق ارسطویی و واقعیت (نیز فلسفه اسلامی و واقعیت) برخی از مباحث مطرح شده در این مقال در راستای دستیابی به هدف مذکور است. هر چند باید پذیرفت که عقل نباید در ورای تجربه چندان در مفاهیم غور کند که به تعارضات گرفتار شود، سخن کانت مبنی بر سیستماتیک بودن نادرستی هر گونه فراروی از تجربه، ناموجه می نماید.
بررسی نسبت نظر و عمل ابن سینا در مقایسه با ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات فلسفی سال نهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۲
295 - 321
حوزههای تخصصی:
فیلسوفانی مانند ارسطو و ابن سینا اندیشه ورزی را بالاترین فعالیت سعادت برای آدمی می دانستند. پرسش این است رابطه اندیشه و تأمل نظری با عمل چگونه است؟ بر اساس دیدگاه ایندو اندیشمند رابطه نظر و عمل در چه زمینه هایی مطرح می شود؟ آیا ابن سینا صرفا شارح ارسطو است یا آراء او را بسط نیز داده است؟ اگر بسط داده آیا در همه جوانب بسط داده یا در جوانبی آنرا مغفول گذاشته است؟ «نسبت علی» نظر و عمل در ارسطو و ابن سینا چگونه است؟ در این نوشتار رابطه نظر و عمل را ذیل دو مسئله بررسی کردیم: نخست رابطه قوه نظری و عملی را از حیث معرفت شناسی؛ دوم رابطه معرفت و عمل که تجلی آن در عرفان، سعادت، سیاست، اخلاق و نبوت است که با عنوان حکمت عملی از آن سخن می گوییم. بنابر مبانی ابن سینا می توان گفت رابطه نظر و عمل از سنخ رابطه علّی است و نظر علت عمل است. ابن سینا در بعضی جوانب آراء ارسطو را بسط داده و در بعضی جوانب مغفول گذاشته است. براین اساس رابطه عقل نظری و عقل عملی و سپس حکمت عملی نزد ارسطو و ابن سینا را با تکیه بر رویکرد «علّی» بررسی می کنیم.
سعادت و شقاوت از منظر صدرالمتألهین(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق دوره جدید سال اول تابستان ۱۳۹۰ شماره ۲ (پیاپی ۲۴)
145 - 170
حوزههای تخصصی:
ملاصدرا در حکمت متعالیه افزون بر عقل از نقل نیز استفاده نموده و در مباحث فلسفی خود از آیات قرآن و روایات متأثّر شده است. وی نیز مانند هر مسلمان دیگری بر این باور است که اسلام با منبع وحی راه و رسم سعادت انسان را تعیین میکند. بر همین مبنا، در بحث سعادت و شقاوت، با توجه به آیات و روایات، سعادت انسان را در تکامل عقل نظری و شقاوت او را نقطهی مقابل آن معرفی میکند.
تبیین، بررسی و نقد اندیشه دینی کانت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال هجدهم پاییز ۱۳۹۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۱)
88 - 108
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین مباحث مطرح در طول تاریخ تفکر بشری، مقوله دین و یکی از تأثیرگذارترین فیلسوفان در تفکر غرب ایمانوئل کانت است. کانت در بسیاری از حوزه های دانش بشری، از جمله حوزه دین تأثیرگذار بوده است. پس از وی از آرای دینی او تفسیرهای گوناگونی شده است که برخی از این برداشت ها با سوء فهم هایی نیز همراه بوده است. نویسنده در این مقاله با بررسی دقیق نظام فکری- فلسفی کانت بر آن است که تفکر دینی وی در مجموع دارای دو مرحله سلبی و ایجابی است. او در نقد اول و تمهیدات که دیدگاه معرفت شناسانه خود را ارائه می دهد و در پی محدود کردن عقل است تا به زعم خویش جایی برای دین باز کرده باشد، دیدگاه سلبی خود را عرضه کرده و مفاهیم اساسی خدا، نفس و اراده را در حوزه عقل نظری اثبات ناپذیر می داند، اما در نقد دوم با گرایش به سمت اخلاق و اولویت بخشی به آن، با ارائه دیدگاه ایجابی خود، دین را تابع اخلاق قرار می دهد؛ اندیشه ای که راه را به سمت سکولاریسم گشوده و تعطیلی عقل و خردورزی را در پی داشته است. از این رو، نویسنده کوشیده است ضمن نشان دادن مبانی نادرست فکری که او را به نقد دین واداشته است، ضعف های نظریه دینی کانت را نیز بررسی کند.
نقش تطهیر خیال در وصول به مقام توحید الهی از منظر علامه طباطبائی و آیت الله جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال یازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۱
49 - 72
حوزههای تخصصی:
در حکمت متعالیه، قوه خیال از مهم ترین مراتب وجودی انسان به شمار می آید که با حرکت جوهری از قوه حس ارتقا می یابد و قبل از قوه ادراک عقلی قرار می گیرد. در صورتی که آدمی از این قوه تحت کنترل عقل استفاده کند و بدین وسیله، خویش را از توقف در مرتبه ادنی و تکثّر در صور و معانی ماهوی نجات دهد، می تواند از طریق این قوه به تعالی و وصول به مقام توحید الهی برسد. از این قوه به دلیل داشتن برخی از ویژگی های قوه حس و قوه عقل، با عنوان «قوه برزخی» نیز یاد کرده اند. تلاش بر آن است تا با تحلیل آرای علامه طباطبائی و آیت الله جوادی آملی، نقش تطهیر خیال را برای وصول به مقام توحید الهی تبیین شود. ایشان بر مبنای یگانگی نفس و قوا و اتحاد علم و عالم و معلوم، معتقدند اگر عقل نظری و عملی متحد شوند، می توان به وسیله قوه خیال به مقام توحید الهی دست یافت؛ زیرا با متمرکز کردن قوه خیال در سیر آفاقی و انفسی، و نیز مراقبه و کنترل آن به وسیله جمع همّت ها تحت قوه عاقله، وصول به مقام حقانی میسور خواهد شد.
ابعاد مسئله کمال نفس ناطقه در فلسفه ابن سینا و تحلیل انتقادی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از موضوعات اساسی فلسفه ابن سینا نفس شناسی است. او ذیل مفهوم نفس به طرح دیدگاه خود در باب کمال انسان پرداخته است. این نوشتار به این پرسش می پردازد که کمال نهایی نفس ناطقه نزد ابن سینا چیست و چه انتقاداتی به نظریه وی وارد است؟ آیا دیدگاه ابن سینا می تواند پاسخگوی سؤال امروز ما در باب کمال نفس باشد؟ به نظر ابن سینا کمال نفس کمالی عقلی است و با حصول مرتبه عقل مستفاد حاصل می شود؛ بنابراین تکامل نفس در ناحیه عقل نظری است و عقل عملی تنها جنبه مقدمه ای و زمینه سازی دارد. دیدگاه ابن سینا در سرتاسر تفکر فلاسفه اسلامی سریان داشته و پس از وی توسط ملاصدرا نقادی شده است. وی نظریه ابن سینا را نقد و بازسازی کرده اما درنهایت در همان محدوده باقی مانده است. به نظر می رسد مشکل اساسی دیدگاه ابن سینا تفکیک شئون نفس و عدم توجه به مدخلیت اساسی عمل ارادی و جنبه های مادی و بدنی و مخصوصاً مسائل ناشی از حیات اجتماعی و سیاسی در امر تکامل نفس است.
بازخوانی براهین اثبات وجودخدا در اندیشه دوران پیشانقدی کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر اساس اندیشه کانت در دوران نقدی، ایده خدا به عنوان یکی از ایده های استعلایی عقل محض مطرح است که عقل نظری با توجه به محدودیت هایش نمی تواند له یا علیه آن برهانی اقامه کند. اما در دوران پیشانقدی، کانت رساله مستقلی با عنوان «تنها حجت ممکن در تأیید برهان وجود خدا» تألیف کرده و در آن سعی کرده است تا وجود خدا را از طریق براهین عقل نظری اثبات کند. اهمیت این رساله در این است که از یک سو بر خلاف اندیشه دوران نقدی برای عقل نظری شأن برهان آوری در اثبات وجود خدا قائل می شود و از سوی دیگر، بر خلاف سنت ولفی لایبنیتسی، به جای برهان جهان شناختی، برهان طبیعی الهیاتی را مطرح می کند. به علاوه، با محور قرار دادن مفهوم امکان در تقریر برهان وجودی، با تقریر فیلسوفان پیشین - علی الخصوص دکارت - مخالفت می کند و تقریر جدیدی از آن ارائه می دهد. در این مقاله ابتدا مسیر اختصاصی استدلال کانت مبنی بر اثبات وجود خدا را بر مبنای رساله مذکور توضیح داده ایم و در مرحله دوم، مستند به برخی پژوهش های جدیدتر، نشان داده ایم که تعارض بین عنوان کتاب ( تنها حجت ... ) و محتوای آن (پذیرش دو برهان طبیعی الهیاتی و برهان وجودی)، که برخی دیگر کانت شناسان را به این گمان انداخته که کانت متهافت سخن گفته است، یک تعارض بدوی و برآمده از ترجمه خطای اصطلاح Beweisgrund از آلمانی به انگلیسی است.
اصول تربیت عقلانی در اندیشه فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با وجود اهمیّت عقل در فلسفه فارابی، پژوهشی جامع درجهت تبیین اصول تربیت عقلانی باتوجه به آراء و اندیشه های وی انجام نگرفته است، لذا هدف از انجام این پژوهش، تبیین اصول تربیت عقلانی باتوجه به اهداف تربیت عقلانی برمبنای اندیشه فارابی است. در این پژوهش که به روش استنتاجی فرانکنا صورت گرفته است؛ ابتدا مفاهیم مربوط به موضوع تحقیق توصیف شده، در ادامه، مضامین در مقوله های مجزا قرار گرفته و گزاره های واقع نگر فلسفی مربوط به آن مشخص شده است و در آخر به روش استنتاجی فرانکنا اصول تربیت عقلانی ازمنظر فارابی مشخص شده است. نتایج، مبین آن است که اصول تربیت عقلانی در اندیشه فارابی در حیطه عقل نظری عبارتند از: اصل تربیت پذیری (تعلیم)، اصل راهنمایی، اصل لزوم آموزش و اصل تعقّل و در حیطه عقل عملی: اصل آمادگی، اصل تربیت پذیری (تأدیب)، اصل مسئولیّت پذیری (عاملیّت فردی)، اصل تعاون و اصل استدراج.
ابعاد مسئله کمال نفس ناطقه در فلسفه ابن سینا و تحلیل انتقادی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از موضوعات اساسی فلسفه ابن سینا نفس شناسی است. او ذیل مفهوم نفس به طرح دیدگاه خود در باب کمال انسان پرداخته است. این نوشتار به این پرسش می پردازد که کمال نهایی نفس ناطقه نزد ابن سینا چیست و چه انتقاداتی به نظریه وی وارد است؟ آیا دیدگاه ابن سینا می تواند پاسخگوی سؤال امروز ما در باب کمال نفس باشد؟ به نظر ابن سینا کمال نفس کمالی عقلی است و با حصول مرتبه عقل مستفاد حاصل می شود؛ بنابراین تکامل نفس در ناحیه عقل نظری است و عقل عملی تنها جنبه مقدمه ای و زمینه سازی دارد. دیدگاه ابن سینا در سرتاسر تفکر فلاسفه اسلامی سریان داشته و پس از وی توسط ملاصدرا نقادی شده است. وی نظریه ابن سینا را نقد و بازسازی کرده اما درنهایت در همان محدوده باقی مانده است. به نظر می رسد مشکل اساسی دیدگاه ابن سینا تفکیک شئون نفس و عدم توجه به مدخلیت اساسی عمل ارادی و جنبه های مادی و بدنی و مخصوصاً مسائل ناشی از حیات اجتماعی و سیاسی در امر تکامل نفس است.
چیستی و کارکرد قوه درک کننده احکام عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فلسفه اسلامی پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۵
227 - 252
حوزههای تخصصی:
از سوی حکمای مسلمان، چند دیدگاه درباره ماهیت عقل نظری و عقل عملی و چگونگی کارکرد آن ها در ادراک احکام عملی مطرح شده است. یک دیدگاه، عقل نظری را مُدرِک همه احکام کلی، اعم از نظری و عملی، و عقل عملی را مُدرِک احکام جزئی عملی و نیز تدبیرکننده انجام فعل می داند (دیدگاه ابن سینا). دیدگاه دیگر، عقل نظری را تنها مُدرِک احکام نظری، و عقل عملی را مُدرِک احکام عملی کلی و جزئی و نیز تدبیرکننده انجام فعل می داند (دیدگاه خواجه طوسی و غزالی در مقاصد الفلاسفه ). دیدگاه سوم، عقل نظری را هم مُدرِک احکام نظری و هم مُدرِک احکام عملی کلی و جزئی، و عقل عملی را تنها قوه عامله و تحریک کننده انجام فعل می داند (دیدگاه بهمنیار، قطب الدین رازی و غزالی در معیار العلم ). نوشتار حاضر با تبیین زوایای این سه دیدگاه و تحلیل سخنان حکماء در این باره، دیدگاه درست را دیدگاه دوم می داند و بر آن است که عقل عملی بر دو گونه می باشد. یکی با کلیات سروکار دارد که هم وزن عقل نظری است؛ با این تفاوت که مُدرَکات کلی عملی را درک می کند. دیگری با جزئیات سروکار دارد که هم جزئیات عملی را درک می کند و هم چگونگی انجام آن ها را تدبیر می کند.
بررسی تأثیر مبانی انسان شناسی صدرا در مسئله دعا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دعا یکی از عمیق ترین انواع ارتباطی انسان ها با خدا است. هر انسانی به فراخور میزان درک فقر ذاتی خویش به معناشناسی و مسائل پیرامون آن پرداخته است. نگاه صدرا به مسئله دعا، گسسته از مبانی انسان شناسی وی نیست. حرکت جوهری اشتدادی نفس، نحوه استکمال انسانی، انسان کامل، فقر وجودی انسان و اصل اختیار، اهم مبانی صدرا در تبیین مسئله دعا است. در این نوشتار با توجه به مبانی انسان شناسی صدرا (در دو نظام تشکیک خاصی و وحدت شخصی وجود) مسئله دعا تحلیل شده است. لذا ضمن تبیین مختصری از مفاهیم و مبانی وی، علاوه بر به تصویر کشیدن ارتباط آن دو، تحلیلی نو و منطبق بر اصول انسان شناختی صدرایی از مسئله دعا مطرح کرده ایم.